حکایت شمارهٔ ۹
و بعد از وفات شیخ بروزی چند یکی از بزرگان شیخ را بخواب دید بر تخت نشسته و میگفت من ثبت نبت هرکه از شما ازین پس بر آنچ میرفته است درین حدیث ثبات گیرد و پی افشارد به مراد رسد و کسی دیگر از عزیزان بعد از وفات شیخ ما بمدتی مدید شیخ را بخواب دید کی میگفت نان درویشان میخورید و کار درویشان نمیکنید؟
حکایت شمارهٔ ۸: شیخ بوالفضل شامی مردی سخت عزیز و بزرگوار بوده است و از مشاهیر مشایخ متصوفه در شب بخواب دید کی شیخ ابوسعید قدس اللّه روحه العزیز در خانقاه درآمدی و طبقی در دست پر قند در میان جمع آمدی و ازکنار درگرفتی و هر کس را از آن قند نصیب میکردی چون به شیخ بوالفضل رسیدی آنچ بر طبق مانده بودی جمله در دهان وی کردی چنانک دهان او پر شدی. از آن شادی از خواب درآمد و دهان خویش را پر قند حالی خادم را آواز داد و گفت تا روشنایی آوردند و جمع را بیدار کردند و بنشستند و او خواب خویش بگفت و از آن قند جمع را نصیب کرد و برخاست و غسلی برآورد و دوگانه بگزارد و پای افزار خواست و گفت صلاء زیارت شیخ بوسعید! جمعی موافقت کردند و او پیاده از بیت المقدس بمیهنه آمد که در راه هیچ بدستور ننشست و درین وقت او را هشتاد سال زیادت عمر بود چون بمیهنه رسید چند روز مقام کرد و بوقت بازگشتن جملۀ فرزندان شیخ را بخواند و گفت شما را وصیت میکنم تا حرمت این بقعه و حقّ این تربت بزرگوار چگونه نگاه دارید و جمع را وداع کرد و به بیت المقدس بازگشت.حکایت شمارهٔ ۱۰: از جدم شیخ الاسلام ابوسعد شیخ رحمه اللّه روایت کردند کی او گفت وقتی براهی بیرون شدیم با جمعی از درویشان، بارانی سخت بیامد، ما در پناهی شدیم چند شبانه روز و ستوران بیبرگ مانده بودند، یکبار از دل تنگی بر زفان من رفت این چیست کی میکنی؟ آن شب بخفتم شیخ را بخواب دیدم کی گفت ای بوسعد چنان سخن گفتن بچه کار آید، چندان گوی کی در شفاعت ما گنجد. بیدار شدم، توبه کردم و بسیار بگریستم.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و بعد از وفات شیخ بروزی چند یکی از بزرگان شیخ را بخواب دید بر تخت نشسته و میگفت من ثبت نبت هرکه از شما ازین پس بر آنچ میرفته است درین حدیث ثبات گیرد و پی افشارد به مراد رسد و کسی دیگر از عزیزان بعد از وفات شیخ ما بمدتی مدید شیخ را بخواب دید کی میگفت نان درویشان میخورید و کار درویشان نمیکنید؟
هوش مصنوعی: بعد از فوت شیخ، یکی از بزرگان او را در خواب دید که روی تخت نشسته و میگفت هرکس از این پس بر آن چه که میرفته است، ثابت بماند و بر آن پای بفشارد، به مراد خود خواهد رسید. همچنین فرد دیگری از عزیزان بعد از فوت شیخ به مدت طولانی او را در خواب دید که میگفت: شما نان درویشان را میخورید اما به کار درویشان نمیپردازید؟
حاشیه ها
1402/02/16 11:05
یزدانپناه عسکری
1- یکی از بزرگان شیخ را بخواب دید بر تخت نشسته و میگفت من ثبت نبت هرکه از شما ازین پس بر آنچ میرفته است درین حدیث ثبات گیرد و پی افشارد به مراد رسد.
***
[یزدانپناه عسکری]
" مَن ثَبَتَ نَبَتَ "، قصد نرمش ناپذیر و اراده پولادین و بی عیب ونقصی سالک است.
8:60.241.242
6:143.144
7:109.184.249