شمارهٔ ۲
شیخ در آخر عهد گفت کی جایگاهها پدید آید و مرقع داران بسیار گردند و لکن ستر این مردمان تا خلق فرانگرند همه را یکی بینند و یکی دانند و این جماعت خود پوشیده مانند از چشم خلق.
شمارهٔ ۱: باب سومشمارهٔ ۳: جدم شیخ الاسلام خواجه بوسعید شیخ گفت کی شیخ ما قدس اللّه روحه العزیز درآخر عهد مدت یکسال هر روز کی مجلس گفتی در میان مجلس بگفتی ای مسلمانان قحط خدای میآید، و در آخر مجلس کی مجلس وداع میگفت، و بعد از آن نیز مجلس نگفت، روی به جمع کرد و گفت اگر شما را فردا سؤال کنند کی شما کیاید چه خواهید گفت شما؟ گفتند تا شیخ چه فرماید. شیخ گفت مگویید ما مؤمنانیم، مگویید ما صوفیانیم، مگویید ما مسلمانانیم، کی هرچ گویید حجت آن از شما بخواهند و شما عاجز شوید. گویید ما کهترانیم، مهتران ما در پیشاند، ما را نزدیک مهتران ما برید کی جواب کهتر بر مهتر باشد.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیخ در آخر عهد گفت کی جایگاهها پدید آید و مرقع داران بسیار گردند و لکن ستر این مردمان تا خلق فرانگرند همه را یکی بینند و یکی دانند و این جماعت خود پوشیده مانند از چشم خلق.
هوش مصنوعی: شیخ در آخر زمان گفت که مکانها مشخص خواهد شد و تعداد افرادی که مرقع میپوشند بسیار خواهد شد. اما این افراد به گونهای مخفیانه عمل میکنند که مردم عادی آنها را نمیبینند و همه را به یک شکل میدانند و میشناسند. این جمعیت به طور پنهانی از دید دیگران دوری میکنند.