شمارهٔ ۱۶۷
شیخ را درویشی سؤال کرد کی ای شیخ بندگی چیست؟ گفت: خَلَقک اللّه حُرّا فکُن کما خَلَقک. گفت یا شیخ سؤال از بندگیست گفت ندانی کی تا آزاد نگردی از هر دو کَون بنده نگردی؟ پس گفت، بیت:
آزادی و عشق چون همی نامد راست
بنده شدم و نهادم از یکسو خاست
زین پس چونانکه داردم دوست رواست
گفتار و خصومت از میانه برخاست
شمارهٔ ۱۶۶: شیخ را پرسیدند که ای شیخ اصل ارادت چیست؟ شیخ گفت آنکه خاستش خواست گردد و فرقست میان خواست و خاست، درخواست تردد درآید خواهد کند و خواهدنکند، و درخاست مویی را راه نبود. خواست جزوی بود و خاست کلی، حدیثی درآید برقی بجهد کششی پدید آید پس کوششی پدید آید آنگاه حُرّ مملکت گردد.شمارهٔ ۱۶۸: شیخ را درویشی پرسید کی فتوت چیست؟ گفت صاحب همتی باید تا با وی حدیث فتوت توان کرد، با صاحب منیت حدیث فتوت نتوان کرد. پس گفت: زلّة صاحب الهمة طاعة و طاعة صاحب المنیّة زلة، فتوّت و شجاعت و لطافت و ظرافت نباتهاییست که در بوستان کشش روید و روزها و گرسنگیها و بیداریهای شب و صدقۀ بسیار، هرچ کوشش اثبات میکند کشش محو میکند.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیخ را درویشی سؤال کرد کی ای شیخ بندگی چیست؟ گفت: خَلَقک اللّه حُرّا فکُن کما خَلَقک. گفت یا شیخ سؤال از بندگیست گفت ندانی کی تا آزاد نگردی از هر دو کَون بنده نگردی؟ پس گفت، بیت:
هوش مصنوعی: یک درویش از شیخ پرسید که ای شیخ، بندگی چیست؟ شیخ پاسخ داد: خداوند تو را آزاد خلق کرده است، پس به همان شکلی که خلق شدهای، باش. درویش دوباره گفت: ای شیخ، سؤال من در مورد بندگی است. شیخ گفت: آیا نمیدانی تا زمانی که از هر دو جهان آزاد نشوی، بنده نخواهی شد؟ و سپس شعری را بیان کرد.
آزادی و عشق چون همی نامد راست
بنده شدم و نهادم از یکسو خاست
هوش مصنوعی: آزادی و عشق وقتی به درستی در زندگی ظاهر نمیشوند، من به پذیرش آنها راضی شدم و از سوی دیگر وجودم را به آنها سپردم.
زین پس چونانکه داردم دوست رواست
گفتار و خصومت از میانه برخاست
هوش مصنوعی: از این به بعد هرگونه گفت و گو و جدلی که بین ما به وجود بیاید، به خاطر دوستی که داریم، جایز نیست و باید کنار گذاشته شود.