شمارهٔ ۱۶۶
شیخ را پرسیدند که ای شیخ اصل ارادت چیست؟ شیخ گفت آنکه خاستش خواست گردد و فرقست میان خواست و خاست، درخواست تردد درآید خواهد کند و خواهدنکند، و درخاست مویی را راه نبود. خواست جزوی بود و خاست کلی، حدیثی درآید برقی بجهد کششی پدید آید پس کوششی پدید آید آنگاه حُرّ مملکت گردد.
شمارهٔ ۱۶۵: شیخ گفت هرک با هر کسی بتواند نشست و از هر کسی سخن تواند شنید و با هرکسی خورد و خواب تواند کرد بدو طمع نیکی مدار کی نفس او را بدست شیطان باز داده است.شمارهٔ ۱۶۷: شیخ را درویشی سؤال کرد کی ای شیخ بندگی چیست؟ گفت: خَلَقک اللّه حُرّا فکُن کما خَلَقک. گفت یا شیخ سؤال از بندگیست گفت ندانی کی تا آزاد نگردی از هر دو کَون بنده نگردی؟ پس گفت، بیت:
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیخ را پرسیدند که ای شیخ اصل ارادت چیست؟ شیخ گفت آنکه خاستش خواست گردد و فرقست میان خواست و خاست، درخواست تردد درآید خواهد کند و خواهدنکند، و درخاست مویی را راه نبود. خواست جزوی بود و خاست کلی، حدیثی درآید برقی بجهد کششی پدید آید پس کوششی پدید آید آنگاه حُرّ مملکت گردد.
هوش مصنوعی: از شیخ پرسیدند که اصل ارادت چیست؟ شیخ پاسخ داد: ارادت زمانی به وجود میآید که خواسته به همت تبدیل شود. بین خواسته و همت تفاوت وجود دارد. خواسته ممکن است با تردید همراه باشد و ممکن است که انجام شود یا نشود، اما همت به مانند مویی راهی ندارد. خواسته، جزئی و موقتی است، در حالی که همت کلی و جامع است. اگر در این باره حدیثی بیاید و نوعی کشش ایجاد شود، آنگاه تلاشی شکل میگیرد و در نتیجه فردی آزاد و مستقل خواهد شد.