گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

شیخ را درویشی گفت یا شیخ دعایی در کار ما کن. شیخ ما گفت هیچ کار را مشاییاکی شایستۀ هر کار که گشتی در بند آن ماندی و آن حجاب تو گشت از خدای تو، قاعدۀ بندگی برنیستی است تا ذرۀ اثبات در صفات تو می‌ماند حجاب می‌ماند. اثبات صفات خداوند است ونفی صفات بنده. موسی گفت فَارسِلْ اِلی هرُون نه از نبوت می‌گریخت ولکن نفی را ذوق یافته بود می‌گفت ما را هم درین نیستی بگذار که از بود خود سیر گشته‌ایم و بلاهای بسیار کشیده‌ایم، گفتند نبوت را نفی خلقیت می‌باید کی رسول صلی اللّه علیه و سلم همچنین گفت در غار کی یا جبرئیل ما را همچنین بی سر و پای بگذار و او می‌گفت اِقَرأ واو می‌گفت اَنا لَستُ بِقاریءٍ اینجا بزرگان و دنیاداران هستند ازمزدور خدیجه و یتیم بوطالب چه می‌خواهی؟

سودت نکند بخانه در بنشستن
دامنت بدامنم بباید بستن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیخ را درویشی گفت یا شیخ دعایی در کار ما کن. شیخ ما گفت هیچ کار را مشاییاکی شایستۀ هر کار که گشتی در بند آن ماندی و آن حجاب تو گشت از خدای تو، قاعدۀ بندگی برنیستی است تا ذرۀ اثبات در صفات تو می‌ماند حجاب می‌ماند. اثبات صفات خداوند است ونفی صفات بنده. موسی گفت فَارسِلْ اِلی هرُون نه از نبوت می‌گریخت ولکن نفی را ذوق یافته بود می‌گفت ما را هم درین نیستی بگذار که از بود خود سیر گشته‌ایم و بلاهای بسیار کشیده‌ایم، گفتند نبوت را نفی خلقیت می‌باید کی رسول صلی اللّه علیه و سلم همچنین گفت در غار کی یا جبرئیل ما را همچنین بی سر و پای بگذار و او می‌گفت اِقَرأ واو می‌گفت اَنا لَستُ بِقاریءٍ اینجا بزرگان و دنیاداران هستند ازمزدور خدیجه و یتیم بوطالب چه می‌خواهی؟
هوش مصنوعی: یک درویش از شیخ خواست که در کار او دعا کند. شیخ پاسخ داد که هیچ کاری بدون شایستگی و لیاقت انجام نمی‌شود و اگر انسان به چیزی وابسته شود، آن چیز می‌شود حجاب او از ارتباط با خدا. او اشاره کرد که فراموشی بندگی برای انسان جایز نیست تا زمانی که هنوز ذره‌ای از صفات خدا در وجودش وجود دارد. موسی هم وقتی گفت که باید برادرش هارون را بفرستد، به خاطر ترس از نبوت نبود، بلکه به دلیل تجربیات ناخوشایندش در زندگی بود. او می‌خواست در این بی‌وجودی خود بماند، چون از وجود خود خسته شده بود. همچنین بر این نکته تأکید کرد که نبوت با نفی عیب‌ها باید همراه باشد، همان‌طور که پیامبر نیز در غار وقتی جبرئیل به او گفت بخوان، پاسخ داد که من نمی‌توانم بخوانم، و گفت که در این مکان افراد مهم و ثروتمند هستند و از کجا می‌تواند انتظاری از او داشته باشند.
سودت نکند بخانه در بنشستن
دامنت بدامنم بباید بستن
هوش مصنوعی: اگر سودی از نشستن در خانه‌ات نمی‌برد، پس باید دامنم را به دامن تو گره بزنم.