گنجور

شمارهٔ ۵۳

دل درد تو جای جان در آغوش گرفت
جان زهر تو خوشگوار چون نوش گرفت
نظاره تو جزیه ام از دیده ستد
اندیشه تو خراجم از هوش گرفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل درد تو جای جان در آغوش گرفت
جان زهر تو خوشگوار چون نوش گرفت
هوش مصنوعی: دل به درد تو عادت کرده و جانش را در آغوش گرفته است. جان، زهر تو را مانند نوشیدنی لذیذی می‌نوشد و از آن لذت می‌برد.
نظاره تو جزیه ام از دیده ستد
اندیشه تو خراجم از هوش گرفت
هوش مصنوعی: نگاه تو برای من مانند مالیات است که از دیدم گرفته شده و فکر تو تمام تمرکز و هوش مرا از من گرفته است.