شمارهٔ ۹۵
ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد
نشستهام به سر راه یار نگذارد
چنان ز من گذرد سرگران، که طعنه غیر
مرا به رهگذر انتظار نگذارد
به بزم یار ز اندیشه عتاب، مرا
خیال شکوهٔ بیاختیار نگذارد
هجوم شوق من از حد گذشت و میترسم
که پای عهد ترا استوار نگذارد
ز گرامیاش غرضی غیر ازین نمییابم
که خجلتم به سر رهگذار نگذارد
نهان گذشتن آن پرفریب، میلی را
به هیچ رهگذر امیّدوار نگذارد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد
نشستهام به سر راه یار نگذارد
هوش مصنوعی: از شدت شوقی که دارم، نمیتوانم آرام بگیرم و همین باعث شده که در مسیر یار بایستم و او را ملاقات نکنم.
چنان ز من گذرد سرگران، که طعنه غیر
مرا به رهگذر انتظار نگذارد
هوش مصنوعی: زمانی که سرگذشتم از من بگذرد، به گونهای خواهد بود که هیچ انتقاد و کنایهای از دیگران، من را در میانهی انتظار وادار به توقف نخواهد کرد.
به بزم یار ز اندیشه عتاب، مرا
خیال شکوهٔ بیاختیار نگذارد
هوش مصنوعی: در محفل محبوب، فکر و یادآوری خشم و نارضایتی مانعم میشود که از زیبایی و لطافت لحظهها لذت ببرم.
هجوم شوق من از حد گذشت و میترسم
که پای عهد ترا استوار نگذارد
هوش مصنوعی: عشق و علاقهام به حدی رسیده که به شدت احساس میکنم ممکن است نتوانم به قول و پیمانم پایبند بمانم.
ز گرامیاش غرضی غیر ازین نمییابم
که خجلتم به سر رهگذار نگذارد
هوش مصنوعی: من از احترام و محبت به او هدفی جز این نمیبینم که شرمندگیام مانع عبورم از مسیر او نشود.
نهان گذشتن آن پرفریب، میلی را
به هیچ رهگذر امیّدوار نگذارد
هوش مصنوعی: راز و رمزهای فریبنده به هیچ مسافری که امیدوار است، اجازه نمیدهد تا به راحتی عبور کند.

میلی