گنجور

شمارهٔ ۵۴

بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست رفت
هرچه پرسیدی، به هنگام جواب از دست رفت
ای خوش آن شبها درین اندیشه، کش بینم به خواب
در دلم می‌گشت، تا هنگام خواب از دست رفت
دل چنان پا مال شد از دستبرد قهر یار
کان ز پا افتاده، از نام عتاب از دست رفت
دوش ازو مّی خواستم، برتافت رو پیش رقیب
آبروی من به یک جام شراب از دست رفت
وقت پیری از ره میخانه میلی پا بکش
گوشه‌ای بنشین، که ایّام شباب از دست رفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست رفت
هرچه پرسیدی، به هنگام جواب از دست رفت
هوش مصنوعی: به خاطر علاقه‌مندی زیاد به تو، بسیاری از عاشقان از دوری تو از دست رفته‌اند و هر سوالی که از تو پرسیده شد، در هنگام پاسخگویی، باز هم از بین رفت.
ای خوش آن شبها درین اندیشه، کش بینم به خواب
در دلم می‌گشت، تا هنگام خواب از دست رفت
هوش مصنوعی: چه شب‌های خوبی که در فکر و خیال گذشت، وقتی که خواب می‌دیدم و دل‌تنگ بودم، اما این لحظات زیبا تا زمان خواب از دست رفت.
دل چنان پا مال شد از دستبرد قهر یار
کان ز پا افتاده، از نام عتاب از دست رفت
هوش مصنوعی: دل به قدری از خشم معشوق آسیب دیده و له شده که دیگر لطافت و زندگی‌اش را از دست داده و مانند کسی شده که نتوانسته برپا بایستد.
دوش ازو مّی خواستم، برتافت رو پیش رقیب
آبروی من به یک جام شراب از دست رفت
هوش مصنوعی: شب گذشته از او خواستم که به من شرابی بدهد، اما او با انکارش باعث شد که آبرویم در حضور رقیب به سادگی در یک لیوان شراب برود.
وقت پیری از ره میخانه میلی پا بکش
گوشه‌ای بنشین، که ایّام شباب از دست رفت
هوش مصنوعی: در سن پیری، از داشتن تمایل به میخانه دست بکش و در گوشه‌ای آرام بنشین، چون دوران جوانی دیگر از دست رفته است.