برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم من وجوده الازل و ثبوته الابد، لم یسبقه وقت و لم یحط بجلاله امد، خلق السّماء بلا عمد و وضع المهاد بلا اود، شکر من اطاعه و من عبد و قبل من اراده و من قصد. العالم بخفیّات کل احد، رکع او سجد، قام أو قعد، الحد او وحّد، غوث اللّهیف و کهف الضّعیف و للعاصین سند، عون الاسیر و ظهر الفقیر و منجز کلّ ما وعد، و احد لا من عدد، فرد وتر لم یسبقه والد و لم یتعقّبه ولد، و هو القیوم «الصّمد». لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده مهربان، نام من وجودی همیشگی و ثابت است. نه زمانی بر آن گذشته و نه جلال و عظمتش زمانی محدود داشته است. آسمان را بدون هیچ تکیهگاهی خلق کرد و بستر زندگی را بدون هیچ مانعی قرار داد. به اطاعتکنندگانش شکر میگوید و کسی را که اراده کرده و قصد دارد، میپذیرد. او به پنهانات انسانها آگاه است؛ چه در رکوع یا سجده، در حالت ایستاده یا نشسته، و در وحدت یا کثرت. او پناهگاه بینوایان و یاریدهنده دردمندان و برای گناهکاران پشتیبان است. او کمککار اسیران و حامی نیازمندان و وفایدهنده به هر وعدهای است. او واحد و یگانه است، فردی بیهمتا که نه والد دارد و نه فرزندی. او قائم و بینیاز است. نه زاییده است و نه زاییده شده و هیچکس همطراز او نیست.
نام خداوندی یگانه یکتا، در ذات یکتا و در صفات بیهمتا، از عیبها جدا و خداوندی را سزا، عظمتش ازار و کبریا ردا فردی و تری جمیلی جلیلی نه چون ما، رحمانی رحیمی علّامی علیمی راننده احکام و قضا، ستّاری غفّاری جبّاری قهّاری بزرگواری بی چند و بی چرا مجیدی دیّانی حمیدی مهربانی بنده نوازی کار سازی مستحقّ هر ثنا. احسان او قدیم، فرمان او عزیز، پیمان او لطیف. ملک او بی زوال و بی فنا، پاک از عیب، دور از وهم. بیرون از قیاس، موصوف بصفات معروف باسماء.
هوش مصنوعی: خدایی یگانه و بینظیر وجود دارد که در ذات و صفاتش بیهمتاست، از هر عیبی دور و شایسته ستایش است. بزرگیاش چون لباس کبریایی بر تن دارد و جلوهاش فراتر از آن است که ما درک کنیم. او رحمان و رحیم است، دانا و آگاه، کسی که احکام و قضا را به عهده دارد. پنهانکار و بخشنده و نیرومند است و بزرگواریاش بیچند و چراست. او کندر و قاضی و مهربان است، توجهای به بندگانش دارد و در کارها کمککننده است و شایسته هر نوع ستایش. احسان او از ازل وجود داشته، فرمانش محترم و پیمانش لطیف است. ملک او نه پایانی دارد و نه زوال، او از هر عیبی پاک و دور از تصورات بشر است و با صفات معروف و نامهای معنادار توصیف میشود.
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
هوش مصنوعی: ما بر چهره زیبا و دلربای تو ستایش کردیم و جان، دل و چشمانمان را به خاطر تو فدای عشق و زیباییات کردیم.
در هر چه کنی، ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست، روا.
هوش مصنوعی: در هر کاری که انجام دهی، ما از دل راضی هستیم به آنچه که تو میخواهی، حتی اگر این کار به جان ما هم مربوط باشد، برای ما قابل قبول است.
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ای محمد! بیگانگان از تو نسب ما میپرسند، بگو: اللَّهُ أَحَدٌ «اللَّه» است آن یگانه یکتا، در ذات و صفات یکتا، در عزّت و قدرت یکتا، در الوهیّت و ربوبیّت یکتا، در ازل و در ابد یکتا، خدایی را سزا و بخداگاری دانا. کریمست و مهربان، لطیف و رحیم و نیک خدا، عالم سرّ و نجوی، دارنده افق اعلی، آفریدگار عرش و ثری، قریب بهر آشنا، و مستحقّ هر ثنا، در دل دوستانش نور عنایت پیدا، از چشمها نهان و بصنع آشکارا.
هوش مصنوعی: بگو: خداوند یکتا و بیهمتاست. او در ذات و صفاتش بینظیر است و هیچگونه شریکی در عزت و قدرت خود ندارد. او در الوهیت و پروردگاری نیز یکتا است و هم در گذشته و هم در آینده بیهمتاست. خداوند دانای حقیقی، بخشنده و مهربان است و لطفتان را شامل حال بندگانش میکند. او عالم به رازها و مخفیانههاست و خالق آسمانها و زمین است. او به نزدیکترین دوستش نزدیک است و شایسته هر ستایشی میباشد. در دل دوستانش نوری از عنایتش میتابد و از نگاهها پنهان، اما در آثارش نمایان است.
ای دور ز چشم، با دلم یک جایی
پیدا بدلی، ز چشم ناپیدایی!
هوش مصنوعی: ای دور از دید من، اما با دلم جایی مشترک پیدا کن که حتی از چشمها نیز پنهان باشی!
اللَّهُ الصَّمَدُ الّذی یصمد الیه فی الحوائج، و یفزع الیه فی النّوائب. صمد اوست که بندگان را حاجت و نیاز بدوست. امید عاصیان و مفلسان بفضل اوست. درمان بلاها از کرم اوست، درویشان را شادی بجلال و جمال اوست. مبارک آن کس که مونسش نام اوست، عزیز آن کس که بهرهاش یاد اوست، شاد آن دل که در بند اوست، پاک آن زبان که در ذکر اوست. خوش عیش آنکه روزگارش در مهر و محبّت اوست. یکی ببهشت نازد، یکی بدوست و دوست بهره اوست که همّتش همه اوست.
هوش مصنوعی: خداوند، آن موجود بینیاز و کمالی است که بندگان در نیازهای خود به سوی او روی میآورند و در هنگام سختیها به او پناه میبرند. اوست که نیازمندان و گناهکاران به امید کرم و بخشش او هستند و تنها راه درمان مشکلات از لطف او میگذرد. بندگان فقیر و درویش از زیبایی و جلال او شاد و مسرورند. خوشبخت کسی است که نام او رفیق دلش باشد و عزیز کسی است که یاد او در زندگیاش نقش دارد. دلی که به او وابسته باشد شاداب است و زبانی که خدا را به یاد آورد پاک است. زندگی خوشبخت آن کسی است که در عشق و محبت او به سر میبرد. برخی به بهشت میبالند و برخی به دوستی و محبت او افتخار میکنند، چرا که همه همت و تلاششان برای اوست.
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است تا دوست دروست
هوش مصنوعی: چشمی دارم که همیشه پر از تصویر دوست است و برای من خوشایند است که دوست در آن تصویر حضور دارد.
از دیده و دوست فرق کردن نه نکوست
یا اوست بجای دیده، یا دیده خود اوست
هوش مصنوعی: تمایز بین دیده و دوست کار درستی نیست، زیرا یا او خودش دیده است، یا به جای دیده، او را میبینیم.
و یقال: «الصّمد» الّذی تقدّس عن احاطة علم المخلوقین به او ادراک بصرهم او اشراف معارفهم. «صمد» اوست که عقلها متحیّر آمد در جلال او، خردها سراسیمه گشت در جمال او، فهمها عاجز شد از ادراک سرّ او، اندیشهها زیر و زبر گشت از امر او. جگرها خون شد در قهر او، دلها بگداخت در شناخت او.
هوش مصنوعی: «صمد» به معنای آن خداوندی است که از دسترسی علم مخلوقین به او و توانایی دیدن یا فهمیدن او فراتر است. «صمد» اوست که عقلها در عظمتش متحیر و خردها در زیباییاش گیج میشوند، فهمها از درک راز او ناتوان میمانند و اندیشهها در برابر فرمانش در هم میریزد. در عین حال، دلها از شناخت او ذوب میشوند و جگرها به خاطر عظمتش به درد میآید.
پیر طریقت گفت: الاغیار فی وجوده فقد و الرّسوم و الاطلال عند شهود حقه محو. وجودی که حدودش بعدم باز شود، آن وجود مجاز گویند نه وجود حقیقت.
هوش مصنوعی: پیر طریقت فرمود: وقتی کسی در وجود خود غیریت داشته باشد، نشانهها و آثار در حضور حقیقت از بین میروند. وجودی که مرزهای آن به سوی عدم باز شود، وجودی مجازی نامیده میشود و نه وجودی حقیقی.
ای مسکین آیت عدم خود از لوح قدم بر خوان و رایت نیستی خود در عالم هستی او بزن، در مشاهده شاهد قدم مدهوش شو و از هوش خود بیهوش شو، در رکوع و سجود خود را هستی بنه، و در وجود جلال حقیقت خرقه وجود مجازی بدر و با او بگوی:
هوش مصنوعی: ای بیچاره، نشانه عدم وجودت را از صفحه زمان بزن کنار و به نشانه نیستیات در این جهان توجه کن. در حال تماشا از وجود خود غافل شو و به اوج بیخبری برو. در حال رکوع و سجود، وجود خود را تقدیم کن و در عظمت حقیقت، لباس وجود مجازیات را رها کن و با او سخن بگو.
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
هوش مصنوعی: وقتی با خودم هستم، احساس میکنم از هیچ و پوچی کمتر هستم، اما وقتی با تو هستم، حس میکنم که تمام جهان را در خودم دارم.
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم.
هوش مصنوعی: مرا بپذیر و به من محبت کن، هرچند که ممکن است وجود من برایت هزینهبر باشد.
گفتهاند: این سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ هر آیتی تفسیر آیت پیش است، چون گویند: من «هو» او کیست؟ تو گویی: «احد» چون گویند: «احد» کیست؟ تو گویی: «صمد»، چون گویند: «صمد» کیست؟ تو گویی: الّذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ.
هوش مصنوعی: گفتهاند که سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» به گونهای است که هر آیهاش توضیح دهنده آیه قبلی است. وقتی از تو میپرسند: «او کیست؟»، پاسخ میدهی: «یک»؛ و وقتی میپرسند: «یک کیست؟»، میگویی: «صمد»؛ و اگر بپرسند: «صمد کیست؟»، میگویی: «خدای که نه زاده و نه زاییده شده است».
چون گویند: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ کیست؟ تو گویی: الّذی لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ. و یقال: کاشف الاسرار بقوله: «هو»، و کاشف الارواح بقوله: «اللَّه»، و کاشف القلوب بقوله: «احد»، و کاشف نفوس المؤمنین بباقی السّورة. و یقال: کاشف الوالهین بقوله: «هو» و الموحّدین بقوله: «اللَّه» و العارفین بقوله: «احد» و العلماء بقوله: «الصّمد» و العقلاء بقوله: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.
هوش مصنوعی: زمانی که از کسی میپرسند که «او که هست که نه زاده شده و نه زاده است؟»، میتوان پاسخ داد: «او کسی است که مانندش هیچکس نیست». در اینجا، به عباراتی اشاره میشود که معانی عمیقتری دارند. در واقع، با گفتن «او» پرده از رازهای پنهان برداشته میشود، و با نام «الله» به روحها و با «احد» به دلهای مؤمنان نزدیک میشد. همچنین، برای آرامشدادن به دلهای مضطرب، به «او» اشاره میشود و برای مؤمنان میتوان به «الله» و آگاهان به «احد» اشاره کرد. در نهایت، برای دانایان از عبارت «صمد» و برای خردمندان با جملهای که میگوید هیچکس زاده نشده و هیچکس هم مانند او وجود ندارد، پردهبرداری میشود.
ای محمد والهان را بگوی: «هو» ایشان را رمز و اشارت کفایت باشد، نام و صفت مگوی که ایشان اصحاب غیرتاند، نتوانند دید و شنید که کسی نام و صفت دوست برد ور همه دل و دیده و زبان ایشان باشد، این چنانست که گویند:
هوش مصنوعی: به محمد بگو: «او» برای آنها کافی است. نام و ویژگیهای او را بیان نکن، زیرا آنها افرادی غیرتمند هستند و نمیتوانند ببینند و بشنوند که کسی نام و ویژگی دوست را بر زبان بیاورد. همه دل، چشم و زبان آنها فقط به او تعلق دارد. این مانند گفتهای است که میگویند:
در عشق توام کار بدانجای رسید
کز دیده خود دریغم آید رخ تو!
هوش مصنوعی: در عشق تو به جایی رسیدهام که از دیدن چهرهات، قلبم دچار اندوه و حسرت میشود.
با عارفان بگوی: «اللَّه»! ایشان قدم بر بساط تفرید دارند، در نام «اللَّه» چنان مستغرق شدهاند که پروای نفی دیگری ندارند. با موحّدان بگوی که: «احد» که جان ایشان را مدد از نور توحید است و روح روح ایشان بیافت توحیدست. با عالمان بگوی که: اللَّهُ الصَّمَدُ ایشان رخت نیاز بدرگاه صمدیّت ذو الجلال افکندهاند بی تحفهای باز نگردند. با عاقلان بگوی: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ شما که عقل دارید، باری دریابید و بدانید که او را زن و فرزند نیست، خویش و پیوند نیست، مثل و مانند نیست، لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ. ای محمد من ترا حبیب خواندم و معنی محبّت موافقت است و دوست را در همه احوال نیابت داشتن. ای محمد چون دشمن ترا بد گوید، من جواب دهم، چون مرا بد گوید، تو نیز جواب ده و حقّ محبّت در معنی موافقت بگزار. عقبه کافر ترا شاعر گفت، من جواب دادم از بهر تو و نیابت داشت تو که: وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ. چون مرا ناسزا گوید، تو جواب ده که: هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. حارث ترا کاهن گفت، من جواب دادم که: «ما هو بقول کاهن». چون معطّل مرا تعطیل گوید، تو جواب ده که: اللَّهُ الصَّمَدُ. ولید مغیره ترا ساحر گفت که: «إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ»، من جواب دادم به تهدید که: «سَأُصْلِیهِ سَقَرَ». تو نیز چون ترسا مرا زن و فرزند گوید، جواب ده: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ. بو لهب ترا گفت: تبّا لک. من جواب دادم که: تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ. تو نیز اگر مغان مرا همتا و همسر گویند، جواب ده که: لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.
هوش مصنوعی: به عارفان بگویید: «خدای یکتا!» آنها در نام خداوند غرق شدهاند و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنند. به موحدان بگویید که خدا واحد است و وجود آنها به نور توحید وابسته است. به علمای دین بگویید که خداوند بینیاز است و آنها در درگاهش نیازمندند و بدون طلب باز نخواهند گشت. به خردمندان بگویید که خدا نه پدر دارد و نه فرزند، و مانند هیچ چیز نیست. ای محمد، تو را دوست محبتي میخوانم و محبت یعنی همراهی و یاری در تمام حالات. اگر دشمن تو بد بگوید، من جواب میدهم و تو نیز پاسخ بده. وقتی مرا مورد اهانت قرار دهند، تو بگو که او خداوند یکتاست. اگر کسی تو را شاعر بخواند، من به نمایندگی از تو میگویم که این سخن شاعرانه نیست. وقتی به من توهین کنند، تو بگو که خداوند یکتاست. اگر کسی تو را کاهن بنامد، من پاسخ میدهم که این سخن کاهن نیست. اگر مرا بیعمل بدانند، تو بگو که خدا بینیاز است. دشمنی چون ولید مغیره تو را ساحر خوانده، من پاسخ میدهم که عذابش خواهم کرد. اگر کسی مرا با خانوادهام مرتبط کند، تو بگو که خدا نه فرزندی دارد و نه پدری. اگر افرادی تو را در صورتی غیر از این تصور کنند، به آنها بگو که هیچ چیز همانند او نیست.