گنجور

النوبة الثانیة

این سوره چهل و دو حرفست، ده کلمه، سه آیت، به مکّه فرو آمد، و از مکّیّات شمرند. و درین سوره هیچ ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر ابی بن کعب است از پیغامبر (ص): «هر که این سوره برخواند، اللَّه تعالی او را از جویهای بهشت آب دهد و بعدد هر کسی که روز عید اضحی قربان کند او را ده نیکی بنویسد. قوله: إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ و قرئ «انطیناک». و «الکوثر» الخیر الکثیر، و هو فوعل من الکثرة.

روی انس بن مالک قال: بینا رسول اللَّه (ص) ذات یوم بین اظهرنا اذ اغفی اغفاة ثمّ رفع رأسه متبسّما فقلنا: ما اضحکک یا رسول اللَّه؟ قال: «انزلت علیّ آنفا سورة فقرأ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ..» فقرأ حتّی ختم السّورة. ثمّ قال: «أ تدرون ما «الکوثر»؟ قلنا: اللَّه و رسوله اعلم. قال: «انّه نهر فی الجنّة وعدنیه ربی عزّ و جلّ فیه خیر کثیر، لذلک النّهر حوض ترد علیه امّتی یوم القیامة آنیته عدد النّجوم».

و فی الصّحیح: انّ رسول اللَّه (ص) قال لیلة اسری بی رأیت نهرا، فسألت‌ جبرئیل، فقال: هذا «الکوثر» الّذی اعطاکه اللَّه فضربت بیدی فاذا هو یجری علی المسک».

و قالت عائشة: من ادخل اصبعیه فی صماخیه سمع خریره. و عن ابن عمر قال: قال رسول اللَّه (ص): «الکوثر» نهر فی الجنّة حافتاه الذّهب مجراه علی الدّرّ و الیاقوت تربته اطیب من المسک و اشدّ بیاضا من الثّلج.

و عن عبد اللَّه بن عمر قال: قال رسول اللَّه (ص): «حوضی مسیرة شهر ماؤه ابیض من اللّبن و ریحه اطیب من المسک و کیزانه کنجوم السّماء، من یشرب منها فلا یظمأ ابدا».

و روی عن حمید الطّویل عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «انّ لحوضی اربعة ارکان، فاوّل رکن منها فی ید ابی بکر و الثّانی فی ید عمر و الثّالث فی ید عثمان و الرّابع فی ید علی (ع). فمن احبّ ابا بکر و ابغض عمر لم یسقه ابو بکر و من احبّ عمر و ابغض ابا بکر لم یسقه عمر و من احبّ عثمان و ابغض علیّا لم یسقه عثمان و من احبّ علیّا و ابغض عثمان لم یسقه علی. و من احسن القول فی ابی بکر فقد اقام الدّین، و من احسن القول فی عمر فقد اوضح السّبیل، و من احسن القول فی عثمان فقد استنار بنور اللَّه، و من احسن القول فی علی فقد استمسک بالعروة الوثقی، و من احسن القول فی اصحابی فهو مؤمن و من اساء القول فی اصحابی فهو منافق».

عن انس قال: دخلنا علی عبید اللَّه بن زیاد و هم یتذاکرون الحوض، فقال: یا با حمزة ما تقول فی الحوض؟ فقال: ما کنت اری ان اعیش حتّی اری امثالکم تتمارون فی الحوض. و لقد ترکت خلفی عجائز ما تصلی امرأة منهنّ الّا سألت اللَّه عزّ و جلّ ان یسقیها من حوض محمد (ص) و فیه یقول الشّاعر:

یا صاحب الحوض من یدانیکا
و انت حقّا حبیب باریکا

و قال عبد اللَّه بن عمر: «الکوثر» نهر فی بطنان الجنّة، ای فی وسطها.

و قال الحسن: «الکوثر» هو القرآن العظیم. و قال عکرمة: هو النّبوّة و الکتاب.

و قال ابو بکر بن عیّاش: هو کثرة الاصحاب و الاشیاع. و قال الحسین بن الفضل: «الکوثر» شیئان تیسیر القرآن و تخفیف الشّرائع. و قال جعفر الصّادق (ع): «الکوثر» نور فی قلبک دلّک علیّ و قطعک عمّا سوای».

و عنه ایضا: «الشّفاعة».

و قال هلال بن یساف: هو قول لا اله الّا اللَّه. و قیل: الفقه فی الدّین. و قیل: الصّلوات الخمس.

قوله: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ قال محمد بن کعب: یقول: انّ اناسا یصلون لغیر اللَّه و ینحرون لغیر اللَّه. فانّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فلا یکن صلوتک و نحرک الّا لی. و قال عکرمة و عطاء و قتادة: فَصَلِّ لِرَبِّکَ صلاة العید یوم النّحر. «وَ انْحَرْ» نسکک جمع له فی الأمر بین العبادة المالیّة و البدنیّة. و قال انس بن مالک: کان النّبی (ص) ینحر قبل ان یصلی فأمر ان یصلی ثمّ ینحر.

و قیل: نزلت هذه الآیة یوم الحدیبیّة حین احصر النّبی (ص) و اصحابه و صدّوا عن البیت فامره اللَّه تعالی ان یصلّی و ینحر البدن و ینصرف ففعل ذلک. و قیل: قرن القربان بالصّلاة لانّ السّجدة و النّحیرة علما کلّ ملّة فی الدّنیا فقال: «لربّک» «صلّ» و ضحّ لا لغیره. و یروی عن علی (ع) قال: «النّحر هاهنا وضع الیدین فی الصّلاة علی النّحر»

و عن وائل بن حجر قال: رأیت النّبی (ص) یضع یده الیمنی علی الیسری فی الصّلاة قریبا من الرّسغ و یرفع یدیه حتّی تبلغا اذنیه.

و عن ابن مسعود: انّ النّبی (ص) رأی رجلا و هو یصلّی واضعا یده الیسری علی الیمنی فنزع الیسری علی الیمنی و وضع الیمنی علی الیسری.

و قال (ص): «رفع الایدی فی الصّلاة من الاستکانة». قیل: فما الاستکانة؟ قال: «الا تقرأ هذه الآیة: فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ؟.

و قیل: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ ای استقبل القبلة بنحرک. و قیل: معناه: ارفع یدیک بالدّعاء الی نحرک. و روی انّ النّبی (ص) قال: انّا معاشر الانبیاء امرنا بثلاث، بتأخیر السّحور و تعجیل الفطر و وضع الیمین علی الشّمال فی الصّلاة.

إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ «الشّانئ» هو المبغض «و الأبتر» الّذی لا ولد له.

و قیل: هو الّذی لا یذکر بخیر. قال ابن عباس: نزلت فی العاص بن وائل السّهمی و ذلک انّه رأی النّبی (ص) خرج من المسجد و هو یدخل فالتقینا عند باب بنی سهم و تحدّثا و اناس من صنادید قریش فی المسجد جلوس فلمّا دخل العاص قالوا له: من الّذی کنت تحدّث؟ قال: ذلک «الأبتر» یعنی النّبی (ص)! و کان قد توفّی قبل ذلک عبد اللَّه بن رسول اللَّه (ص) و کان من خدیجة. و کانوا یسمّون من لیس له ابن ابتر، فسمّته قریش عند موت ابنه ابتر و صنبورا. فانزل اللَّه عزّ و جلّ: إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ. قیل: لمّا توفّی عبد اللَّه بن النّبی (ص) خرج ابو جهل فقال لاصحابه: انّ محمدا قد بتر و انّه اذا مات لا یبقی له ذکر و لا یجوز له امر فنستریح منه.

فانزل اللَّه عزّ و جلّ: إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ای انّ عدوّک و مبغضک ابا جهل لیس له فی الجنّة نصیب بل هو منقطع من کلّ خیر، و کانوا یقولون اذا مات ذکور ولد الرّجل: بتر، فکانوا یقولون: انّ محمدا صنبور، ای انّه فرد لا ولد له.

النوبة الاولى: قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.النوبة الثالثة: قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه کلمة سماعها یوجب للقلوب شفاءها، و للارواح ضیاءها، و للاسرار سناءها و علاءها، و بالحقّ بقاءها، عزّ لسان ذکرها و اعزّ منه جنان صحبها، و اعزّ منه سرّ عرفها و استأنس بها. شادی مؤمنان درین جهان از سماع نام و کلام اوست، انس دوستان در آن جهان بلقاء و سلام اوست. هذا سماعک من العبد القارئ فکیف سماعک من الفرد البارئ؟ هذا سماعک من العبد فی دار الهلک، فکیف سماعک من الملک فی دار الملک؟ هذا سماعک و انت فی الخطر، فکیف سماعک و انت فی النّظر؟ هذا سماعک و انت مقهور مأسور، فکیف سماعک و انت فی دار النّور و السّرور من الشّراب الطّهور؟ مخمور فی مشاهدة الملک الغفور! ای عجبا، امروز در سرای فنا، در بحر خطا، میان موج بلا، از سماع نام دوست چندین راحت و لذّت می‌یابی فردا در سرای بقا، در محلّ رضا، بوقت لقا، چون نام دوست از دوست شنوی لذّت و راحت گویی چند خواهی یافت؟! آن روز بنده در روضه رضا نشسته، بر تخت بخت تکیه زده، خلعت رفعت پوشیده، بر بساط نشاط آرامیده، از حوض کوثر شربت یافته شربتی از شیر سفیدتر، از عسل شیرین‌تر، از مشک بویاتر.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سوره چهل و دو حرفست، ده کلمه، سه آیت، به مکّه فرو آمد، و از مکّیّات شمرند. و درین سوره هیچ ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر ابی بن کعب است از پیغامبر (ص): «هر که این سوره برخواند، اللَّه تعالی او را از جویهای بهشت آب دهد و بعدد هر کسی که روز عید اضحی قربان کند او را ده نیکی بنویسد. قوله: إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ و قرئ «انطیناک». و «الکوثر» الخیر الکثیر، و هو فوعل من الکثرة.
هوش مصنوعی: این سوره شامل چهل و دو حرف، ده کلمه و سه آیه است و در مکه نازل شده و جزو سوره‌های مکی محسوب می‌شود. در این سوره هیچ آیه‌ای که منسوخ یا ناسخ باشد وجود ندارد. در روایت ابی بن کعب از پیامبر (ص) آمده است که هر کس این سوره را بخواند، خداوند او را از جوی‌های بهشت سیراب می‌کند و به تعداد هر کسی که در روز عید قربانی می‌کند، برای او ده حسنات می‌نویسد. همچنین، واژه «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» به گونه‌ای دیگر نیز خوانده می‌شود: «انطیناک». واژه «الکوثر» به معنای نعمت‌های فراوان است و از ریشه کثرت گرفته شده است.
روی انس بن مالک قال: بینا رسول اللَّه (ص) ذات یوم بین اظهرنا اذ اغفی اغفاة ثمّ رفع رأسه متبسّما فقلنا: ما اضحکک یا رسول اللَّه؟ قال: «انزلت علیّ آنفا سورة فقرأ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ..» فقرأ حتّی ختم السّورة. ثمّ قال: «أ تدرون ما «الکوثر»؟ قلنا: اللَّه و رسوله اعلم. قال: «انّه نهر فی الجنّة وعدنیه ربی عزّ و جلّ فیه خیر کثیر، لذلک النّهر حوض ترد علیه امّتی یوم القیامة آنیته عدد النّجوم».
هوش مصنوعی: روزی پیامبر (ص) در میان ما نشسته بود که ناگهان خوابش برد. پس از کمی کوتاه، سرش را بلند کرد و با لبخند به ما نگاه کرد. ما پرسیدیم: ای رسول خدا، چه چیزی تو را خندانده است؟ او فرمود: «اخیراً سوره‌ای بر من نازل شد که در آن آیه بسم‌الله و بعد از آن این آیه آمده: «ما به تو کوثر دادیم...». سپس به خواندن سوره ادامه داد تا آن را به پایان رساند. بعد فرمود: «آیا می‌دانید کوثر چیست؟» ما جواب دادیم: «خدا و پیامبرش بهتر می‌دانند». او گفت: «این یک نهر در بهشت است که پروردگارم آن را به من وعده داده و در آن خیر فراوانی وجود دارد. برای این نهر حوضی است که روز قیامت، امتم از آن می‌نوشند و تعداد ظروف آن به اندازه ستاره‌هاست».
و فی الصّحیح: انّ رسول اللَّه (ص) قال لیلة اسری بی رأیت نهرا، فسألت‌ جبرئیل، فقال: هذا «الکوثر» الّذی اعطاکه اللَّه فضربت بیدی فاذا هو یجری علی المسک».
هوش مصنوعی: در شب معراج، پیامبر اسلام (ص) فرمود: «در آن شب نهرى را مشاهده کردم و از جبریل پرسیدم، او پاسخ داد: این نهر «کوثر» است که خدا به تو عطا کرده است.» سپس پیامبر با دست خود ضربه‌ای زد و مشاهده کرد که آن نهر بر روی مسک جریان دارد.
و قالت عائشة: من ادخل اصبعیه فی صماخیه سمع خریره. و عن ابن عمر قال: قال رسول اللَّه (ص): «الکوثر» نهر فی الجنّة حافتاه الذّهب مجراه علی الدّرّ و الیاقوت تربته اطیب من المسک و اشدّ بیاضا من الثّلج.
هوش مصنوعی: عایشه گفت: کسی که دو انگشتش را در گوشش قرار دهد، صدای خرخر را می‌شنود. همچنین ابن‌عمر روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الکوثر» نهر است در بهشت که دو طرف آن از طلاست، جریان آن از مروارید و یاقوت است و خاک آن از عطر خوشبوتر و سفیدتر از برف است.
و عن عبد اللَّه بن عمر قال: قال رسول اللَّه (ص): «حوضی مسیرة شهر ماؤه ابیض من اللّبن و ریحه اطیب من المسک و کیزانه کنجوم السّماء، من یشرب منها فلا یظمأ ابدا».
هوش مصنوعی: عبدالله بن عمر نقل می‌کند که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «حوضی دارم که مسیری به اندازه یک ماه دارد. آب این حوض از شیر سفیدتر و بوی آن از مشک خوشبوتر است و ظرف‌های آن مانند ستاره‌های آسمان هستند. هر کسی از آن بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد.»
و روی عن حمید الطّویل عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «انّ لحوضی اربعة ارکان، فاوّل رکن منها فی ید ابی بکر و الثّانی فی ید عمر و الثّالث فی ید عثمان و الرّابع فی ید علی (ع). فمن احبّ ابا بکر و ابغض عمر لم یسقه ابو بکر و من احبّ عمر و ابغض ابا بکر لم یسقه عمر و من احبّ عثمان و ابغض علیّا لم یسقه عثمان و من احبّ علیّا و ابغض عثمان لم یسقه علی. و من احسن القول فی ابی بکر فقد اقام الدّین، و من احسن القول فی عمر فقد اوضح السّبیل، و من احسن القول فی عثمان فقد استنار بنور اللَّه، و من احسن القول فی علی فقد استمسک بالعروة الوثقی، و من احسن القول فی اصحابی فهو مؤمن و من اساء القول فی اصحابی فهو منافق».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «حوض من چهار رکن دارد: رکن اول در دست ابوبکر، رکن دوم در دست عمر، رکن سوم در دست عثمان و رکن چهارم در دست علی (ع) است. کسی که ابوبکر را دوست داشته و عمر را دشمن بدارد، از ابوبکر سیراب نخواهد شد. همچنین کسی که عمر را دوست داشته و ابوبکر را دشمن بدارد، از عمر سیراب نخواهد شد. همین‌طور کسی که عثمان را دوست داشته و علی را دشمن بدارد، از عثمان سیراب نخواهد شد و کسی که علی را دوست داشته و عثمان را دشمن بدارد، از علی سیراب نخواهد شد. کسی که درباره ابوبکر حرف خوبی بزند، دین را استوار کرده است. کسی که درباره عمر نظر خوبی داشته باشد، راه را روشن ساخته است. کسی که درباره عثمان سخن نیکو بگوید، از نور خدا بهره‌مند شده است. و کسی که درباره علی خوب صحبت کند، به دستان محکم چنگ زده است. همچنین کسی که درباره اصحاب من سخن خوب بگوید، مؤمن است و کسی که بر آنها بد بگوید، منافق است.»
عن انس قال: دخلنا علی عبید اللَّه بن زیاد و هم یتذاکرون الحوض، فقال: یا با حمزة ما تقول فی الحوض؟ فقال: ما کنت اری ان اعیش حتّی اری امثالکم تتمارون فی الحوض. و لقد ترکت خلفی عجائز ما تصلی امرأة منهنّ الّا سألت اللَّه عزّ و جلّ ان یسقیها من حوض محمد (ص) و فیه یقول الشّاعر:
هوش مصنوعی: انس می‌گوید: ما به نزد عبیدالله بن زیاد رفتیم و آنها درباره حوض گفتگو می‌کردند. عبیدالله از باحمزه پرسید: نظر تو درباره حوض چیست؟ باحمزه پاسخ داد: هرگز فکر نمی‌کردم زنده بمانم تا افرادی مانند شما درباره حوض بحث کنند. و البته، من زنانی پیر را پشت سر گذاشته‌ام که هر یک از آنها از خداوند متعال می‌خواستند که از حوض محمد (ص) به آنها بدهد. در این زمینه، شاعری نیز گفته است:
یا صاحب الحوض من یدانیکا
و انت حقّا حبیب باریکا
هوش مصنوعی: ای صاحب حوض (بهشت) که من به تو روی می‌آورم، تو به راستی محبوب من هستی.
و قال عبد اللَّه بن عمر: «الکوثر» نهر فی بطنان الجنّة، ای فی وسطها.
هوش مصنوعی: عبدالله بن عمر گفت: «کوثر» نهر و جوی آبی است که در وسط بهشت قرار دارد.
و قال الحسن: «الکوثر» هو القرآن العظیم. و قال عکرمة: هو النّبوّة و الکتاب.
هوش مصنوعی: حسن گفته است که «الکوثر» به معنای قرآن بزرگ است. همچنین عکرمه بیان کرده است که «الکوثر» به نبوّت و کتاب اشاره دارد.
و قال ابو بکر بن عیّاش: هو کثرة الاصحاب و الاشیاع. و قال الحسین بن الفضل: «الکوثر» شیئان تیسیر القرآن و تخفیف الشّرائع. و قال جعفر الصّادق (ع): «الکوثر» نور فی قلبک دلّک علیّ و قطعک عمّا سوای».
هوش مصنوعی: ابوبکر بن عیّاش می‌گوید که «الکوثر» به معنای زیاد بودن دوستان و پیروان است. حسین بن فضل هم بیان کرده که «الکوثر» شامل تسهیل قرآن و تخفیف قوانین دینی می‌شود. همچنین جعفر صادق (ع) می‌گوید که «الکوثر» نوری در قلب شماست که شما را به من هدایت می‌کند و از چیزهای دیگر جدا می‌سازد.
و عنه ایضا: «الشّفاعة».
هوش مصنوعی: و نیز درباره آن گفته شده است: «شفاعت».
و قال هلال بن یساف: هو قول لا اله الّا اللَّه. و قیل: الفقه فی الدّین. و قیل: الصّلوات الخمس.
هوش مصنوعی: هلال بن یساف می‌گوید: عبارت "لا اله الّا اللَّه" بیانگر توحید است. برخی دیگر نیز گفته‌اند که فقه در دین مهم است و عده‌ای دیگر اشاره کرده‌اند که نمازهای پنج‌گانه از اصول دین هستند.
قوله: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ قال محمد بن کعب: یقول: انّ اناسا یصلون لغیر اللَّه و ینحرون لغیر اللَّه. فانّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فلا یکن صلوتک و نحرک الّا لی. و قال عکرمة و عطاء و قتادة: فَصَلِّ لِرَبِّکَ صلاة العید یوم النّحر. «وَ انْحَرْ» نسکک جمع له فی الأمر بین العبادة المالیّة و البدنیّة. و قال انس بن مالک: کان النّبی (ص) ینحر قبل ان یصلی فأمر ان یصلی ثمّ ینحر.
هوش مصنوعی: پیام این متن این است که باید نماز را برای خداوند بخوانیم و قربانی را نیز برای او انجام دهیم. محمد بن کعب اشاره می‌کند که برخی افراد نماز و قربانی را برای غیر خدا انجام می‌دهند، اما ما به شما کوثر را داده‌ایم، بنابراین باید نماز و قربانی‌تان تنها برای خدا باشد. عکرمه، عطاء و قتاده نیز بیان کرده‌اند که نماز عید قربانی در روز نحر است و به نوعی به ترکیب عبادات مالی و بدنی اشاره می‌کنند. همچنین، انس بن مالک روایت می‌کند که پیامبر (ص) قبل از خواندن نماز قربانی می‌کرد، اما سپس دستور داده شد که ابتدا نماز را بخوانند و بعد قربانی کنند.
و قیل: نزلت هذه الآیة یوم الحدیبیّة حین احصر النّبی (ص) و اصحابه و صدّوا عن البیت فامره اللَّه تعالی ان یصلّی و ینحر البدن و ینصرف ففعل ذلک. و قیل: قرن القربان بالصّلاة لانّ السّجدة و النّحیرة علما کلّ ملّة فی الدّنیا فقال: «لربّک» «صلّ» و ضحّ لا لغیره. و یروی عن علی (ع) قال: «النّحر هاهنا وضع الیدین فی الصّلاة علی النّحر»
هوش مصنوعی: برخی گفته‌اند که این آیه در روز حدیبیه نازل شد، زمانی که پیامبر (ص) و همراهانش از رسیدن به کعبه بازماندند و از ورود به آن مکان مقدس منع شدند. در این حال، خداوند به پیامبر دستور داد که نماز بخواند و قربانی کند و سپس برگردد که او نیز این دستورات را انجام داد. همچنین گفته شده که قربانی به نماز ارتباط دارد زیرا سجده و قربانی از نشانه‌های عبادت در میان ملل مختلف در دنیا هستند. در این راستا، علی (ع) نقل کرده است که نحر (قربانی) به معنای گذاشتن دستان بر نحر در نماز است.
و عن وائل بن حجر قال: رأیت النّبی (ص) یضع یده الیمنی علی الیسری فی الصّلاة قریبا من الرّسغ و یرفع یدیه حتّی تبلغا اذنیه.
هوش مصنوعی: و وائل بن حجر می‌گوید: دیدم که پیامبر (ص) در نماز دست راستش را بر روی دست چپش نزدیک به مچ گذاشت و دست‌هایش را تا جایی بالا می‌برد که به گوش‌هایش برسد.
و عن ابن مسعود: انّ النّبی (ص) رأی رجلا و هو یصلّی واضعا یده الیسری علی الیمنی فنزع الیسری علی الیمنی و وضع الیمنی علی الیسری.
هوش مصنوعی: ابن مسعود نقل کرده که پیامبر (ص) مردی را دید که در حال نماز دست چپش را روی دست راستش گذاشته است. پیامبر (ص) به او گفت که دست راست را روی دست چپ بگذارد و دست چپ را از روی دست راست بردارد.
و قال (ص): «رفع الایدی فی الصّلاة من الاستکانة». قیل: فما الاستکانة؟ قال: «الا تقرأ هذه الآیة: فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ؟.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «دست‌ها را در نماز نباید بلند کرد، بلکه باید آرامش داشته باشیم». سپس از او پرسیدند: «آرامش چیست؟» پیامبر پاسخ دادند: «آیا این آیه را نمی‌خوانید: پس آن‌ها برای پروردگارشان تسلیم نشدند و زاری نکردند؟».
و قیل: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ ای استقبل القبلة بنحرک. و قیل: معناه: ارفع یدیک بالدّعاء الی نحرک. و روی انّ النّبی (ص) قال: انّا معاشر الانبیاء امرنا بثلاث، بتأخیر السّحور و تعجیل الفطر و وضع الیمین علی الشّمال فی الصّلاة.
هوش مصنوعی: گفته شده است: "نماز بخوان برای پروردگارت و قربانی خود را در جهت قبله ببر". همچنین گفته شده که این به معنای بالا بردن دستان در دعا است به سمت قربانی. نقل شده که پیامبر (ص) فرمود: ما گروه انبیا سه چیز به ما دستور داده شده است: تأخیر در سحر، تعجیل در افطار و قرار دادن دست راست بر دست چپ در نماز.
إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ «الشّانئ» هو المبغض «و الأبتر» الّذی لا ولد له.
هوش مصنوعی: مخالف تو، کسی است که نسبت به تو کینه دارد و او فردی است که بدون نسل و فرزند خواهد ماند.
و قیل: هو الّذی لا یذکر بخیر. قال ابن عباس: نزلت فی العاص بن وائل السّهمی و ذلک انّه رأی النّبی (ص) خرج من المسجد و هو یدخل فالتقینا عند باب بنی سهم و تحدّثا و اناس من صنادید قریش فی المسجد جلوس فلمّا دخل العاص قالوا له: من الّذی کنت تحدّث؟ قال: ذلک «الأبتر» یعنی النّبی (ص)! و کان قد توفّی قبل ذلک عبد اللَّه بن رسول اللَّه (ص) و کان من خدیجة. و کانوا یسمّون من لیس له ابن ابتر، فسمّته قریش عند موت ابنه ابتر و صنبورا. فانزل اللَّه عزّ و جلّ: إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ. قیل: لمّا توفّی عبد اللَّه بن النّبی (ص) خرج ابو جهل فقال لاصحابه: انّ محمدا قد بتر و انّه اذا مات لا یبقی له ذکر و لا یجوز له امر فنستریح منه.
هوش مصنوعی: نکته‌ای وجود دارد که طبق برخی روایات، اشاره به شخصی است که در نظر دیگران از خیر و نیکی یاد نمی‌شود. یکی از مفسران بزرگ، ابن عباس، می‌گوید این آیات در مورد شخصی به نام العاص بن وائل نازل شده است. او زمانی که پیامبر (ص) از مسجد بیرون آمد، او را در مقابل در خانه بنی سهم ملاقات کرد و با او صحبت کرد. در آن زمان، گروهی از بزرگان قریش در مسجد نشسته بودند. وقتی العاص وارد مسجد شد، از او پرسیدند که با چه کسی صحبت کرده‌است. او به تمسخر پاسخ داد «آن شخص بی‌نسل» که در واقع اشاره به پیامبر (ص) بود. این درحالی بود که پیش از آن، پسر پیامبر به نام عبدالله درگذشته بود و قریش به کسی که فرزندی نداشته باشد، ابتر می‌گفتند. به همین دلیل، پس از مرگ پسر پیامبر، به او نیز این لقب را دادند. سپس خداوند این آیه را نازل کرد که «مخالف تو، اوست که بی‌نسل است». همچنین گفته شده است پس از فوت عبدالله، ابوجهل نزد هم‌دستانش رفت و گفت که محمد به طور کلی از یاد خواهد رفت و با مرگش خبری از او نخواهد بود و ما از او راحت خواهیم شد.
فانزل اللَّه عزّ و جلّ: إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ای انّ عدوّک و مبغضک ابا جهل لیس له فی الجنّة نصیب بل هو منقطع من کلّ خیر، و کانوا یقولون اذا مات ذکور ولد الرّجل: بتر، فکانوا یقولون: انّ محمدا صنبور، ای انّه فرد لا ولد له.
هوش مصنوعی: خداوند متعال می‌فرماید: دشمن تو، قطع شده و بریده است. یعنی آن کسی که با تو دشمنی می‌کند و نسبت به تو کینه دارد، چون ابوجهل، هیچ نصیبی از بهشت نخواهد داشت و از هر خیری جدا شده است. مردم در زمان‌های قدیم وقتی پسر بچه‌ای از یک خانواده می‌مرد، می‌گفتند "بتر"، و آن‌ها بر این اساس می‌گفتند که محمد بدون فرزند است، یعنی او فردی است که نسل او ادامه ندارد.