گنجور

النوبة الثانیة

این سوره نود و سه حرفست، هفده کلمه، چهار آیه، جمله به مکّه فرو آمد، و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبرست از مصطفی (ص): «هر که این سوره بر خواند، اللَّه تعالی او را ثواب آن کس دهد که بخانه کعبه طواف کند و در مسجد حرام معتکف نشیند». و روی فی بعض الاخبار انّ النّبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ فضّل قریشا بخصال لم یشرکهم فیها غیرهم، انّهم عبدوا اللَّه عشر سنین لم یعبده فیها الّا قرشیّ و انّه نصرهم یوم الفیل و هم مشرکون، و نزلت فیهم سورة لم یدخل فیها احد من العالمین سواهم، و بانّه بعثنی منهم رسولا الیهم».

و فی الخبر الصّحیح عن النّبی (ص) قال: «ان اللَّه اصطفی کنانة من بنی اسماعیل و اصطفی من بنی کنانة قریشا و اصطفی من قریش بنی هاشم و اصطفانی من بنی هاشم».

قال بعض اهل العلم: معنی الاصطفاء المذکور فی کنانة و قریش و هاشم هو ما خصّ اللَّه تعالی هؤلاء القبائل به من طهارة المناکح و صحّة الانساب و زکاء المنابت و تمیّزهم من بین سائر الامم بالاخلاق الصّالحة و الطّرائق المحمودة و المکارم المشهودة مع تمسّک ببعض ما ورثوا من ابیهم ابراهیم (ع) من المناسک و الشّعائر، فامّا ان یحکم لهم بالاسلام بهذا الاثر علی ما یقول بعض الجاهلیة فلا و اللَّه اعلم. و قریش هم اولاد النّضر بن کنانة فکلّ من ولده النّضر فهو قرشی و من لم یلده النّضر فلیس بقرشی. و النّضر هو الّذی قال: بینا انا نائم فی الحجر اذ رأیت کانّما خرج من ظهری شجرة خضراء حتّی بلغت عنان السّماء و اذا اغصانها نور فی نور و اذا انا بقوم بیض الوجوه و اذا القوم متعلّقون بها من لدن ظهری الی سماء الدّنیا. قال: فلمّا انتبهت اتیت کهنة قریش فاخبرتها بذلک. فقالوا: ان صدقت رؤیاک فقد صرف الیک العزّ و الکرم و قد خصّصت بحسب و سودد لم یخصّص به احد من العالمین. و سمّوا قریشا لتجمّعهم بعد التّفرّق، و القرش الجمع. و روی: انّ معاویة سأل ابن عباس (رض) عن معنی قریش. فقال: هی دابّة تسکن البحر من اعظمها دابّة و انشد:

و قریش هی الّتی تسکن البحر
بها سمّیت قریش قریشا
تأکل الغثّ و السّمین و لا
تترک یوما لذی جناحین ریشا

و قیل: القرش: الکسب کانوا یأکلون من کسبهم فسمّوا به. قوله: لِإِیلافِ قُرَیْشٍ هذه اللّام متّصلة بالسّورة الاولی، و المعنی: فعلنا ذلک باصحاب الفیل لِإِیلافِ قُرَیْشٍ و جمعهما عمر بن الخطّاب فی الرّکعة الثّانیة من صلاة المغرب.

و یروی عن الکسائی ترک التّسمیة بینهما و کذلک فی مصحف ابی بن کعب لا فصل بینهما بالتّسمیة لانّه عدّ السّورتین واحدة و التّقدیر: اهلک اللَّه اصحاب الفیل وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ حجارة مِنْ سِجِّیلٍ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ لیسلم قریش منهم و لیدوم لهم ما الفوه من رحلتی الشّتاء و الصّیف الی الشّام و الیمن فیسعون فیهما آمنین. و قیل: هذه اللّام بمعنی الی ای فعلنا ذلک باصحاب الفیل نعمة منّا علی قریش الی نعمتنا علیهم فی رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ. و قال الکسائی و الاخفش: هی لام التّعجّب یقول: اعجبوا لِإِیلافِ قُرَیْشٍ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ و ترکهم عبادةبَّ هذَا الْبَیْتِ‌

ثمّ امرهم بعبادته. و قال الزّجاج: هی مردودة الی ما بعدها، تقدیره:لْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌

لِإِیلافِ قُرَیْشٍ ای لما انعم اللَّه علیهم من إِیلافِهِمْ و قوله: «إِیلافِهِمْ» بدل من الایلاف الاوّل و قوله: رِحْلَةَ الشِّتاءِ نصب علی المصدر و قیل: علی الظّرف، و قیل: بوقوع «إِیلافِهِمْ» علیه. قرأ ابن عامر: «لآلاف» بهمزة مختلسة من غیر یاء بعدها و قرأ ابو جعفر «لیلاف قریش» بغیر همز و انّهما ذهبا الی طلب الخفّة و قرأ الآخرون بهمزة مشبعة و یاء بعدها و اتّفقوا فی «إِیلافِهِمْ» انّها یاء بعد الهمزة الّا ابن کثیر فانّه قرأ الفهم ساکنة اللّام بغیر یاء یقال: آلف یولف ایلافا و الف یألف الفا و الافا فهما لغتان و الفرق بینهما من طریق المعنی اذ الفت الشّی‌ء هو الاصل فاذا عدّیته الی مفعول قلت: آلفت الرّجل الشّی‌ء ایلافا اذا جعلته یألفه کما تقول: آمنت القوم و آمنت فلانا القوم. فیکون معنی الآیة علی هذا آلفت قریش انفسها. رحلتی «الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ» و کانت لهم فی کلّ سنة رحلتان للتّجارة، «رحلة» فی «الشّتاء» الی الیمن لانّها بلاد حارّة و «رحلة» فی «الصّیف» الی «الشّام» لانّها باردة و وجه المنّة فی ذلک انّ قریشا کانت تعیش بتجارتهم فکان لا یتعرّض لهم احد فی سفرهم بسوء لانّهم سکّان حرم اللَّه. قیل: کان یؤخذ الرّجل منهم فیقول: انا حرمیّ فیخلی عنه فلو لا الا من لم یقدروا علی التّصرّف و لو لا التّجارة لم یقدروا علی المعیشة. فذکرهم اللَّه عزّ و جلّ هذه النّعم و قال: فلیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌

الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ بالتّجارة وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ لانّهم سکّان حرمه. و قیل: اصحاب «الایلاف» اربعة، هاشم و عبد شمس و مطّلب و نوفل، بنو عبد مناف. و کان هاشم و عبد شمس توأما کانوا اخذوا من ملوک العجم و العرب حبالا، و الحبال کتب العهد یمتازون بها من الآفاق لیعیش اهل مکّة و یسیر میر هم آمنین. اخذ هاشم من قیصر حبلا ثمّ هو مات بغزّة فی طریق الشّام. و اخذ عبد شمس حبلا من النّجاشی ثمّ هو مات باجیاد مکّة فی الطّریق. و اخذ المطّلب حبلا من اقیال الیمن ثمّ هو مات بردمان فی طریق الیمن. و اخذ نوفل حبلا من کسری ثمّ هو مات بسلمان فی طریق العراق. و بذلک یقوا الشّاعر:

انّ المغیرات و ابناءهم
من خیر آباء و أمّهات‌
اربعة کلّهم سیّد
اولاد سادات لسادات‌
اخلصهم عبد مناف فهم
من لوم من لام بمنجاة
قبر بسلمان و قبر برد
مان و قبر عند غزّات‌
و میّت آخر منهم ثوی
فی ملجد عند الثّنیّات‌

و قیل: کانوا یشتون بمکّة و یصیفون بالطّائف، فامرهم اللَّه تعالی ان یقیموا بالحرم و یعبدوابَّ هذَا الْبَیْتِ‌. و قیل: کان النّاس یرتحلون الیهم «رحلة» فی «الشّتاء» و «رحلة» فی «الصّیف» یحملون الیهم المیرة و غیرها، فمنّ علیهم بانّ کفاهم مؤنة الارتحال بانفسهم. و قال قتادة: ذکرهم اللَّه نعمته علیهم اذ جعلهم آمنین بالحرم یسافرون و یتخطّف النّاس من حولهم. و عن ابن عباس: انّه نهاهم عن الرّحلتین و امرهم ان یعبدوا «َّ هذَا الْبَیْتِ»

و یقیموا بمکّة کما الفوا الرّحلتین فیکون اللّام فی قوله: «لایلاف» بمعنی الکاف الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ ای بعد الجوع الّذی اصابهم فی سنی القحط حتّی اکلوا الجیف و العلهز حین دعا علیهم الرّسول (ص) وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ای «مِنْ خَوْفٍ» العدوّ. و قیل: «مِنْ خَوْفٍ» الجذام الّذی وقع وراء مکّة لا یصیبهم ببلدهم الجذام. و قال علی (ع): «آمن قریشا ان تکون الخلافة الّا فیهم».

قال النّبیّ (ص): «النّاس تبع لقریش فی هذا الشّأن»

یعنی: فی الامارة مسلمهم تبع لمسلمهم. کافرهم تبع لکافرهم. و فی روایة اخری: «خیارهم‌ تبع لخیارهم، و شرارهم تبع لشرارهم»

معناه: شرار قریش خیر شرار النّاس. و فی روایة اخری قال النّبیّ (ص): «خیار قریش خیار النّاس و شرار قریش شرار النّاس».

و قال (ص): «لا یزال هذا الامر فی قریش لا یعادیهم احد الّا کبّه اللَّه فی وجهه لما اقاموا الدّین».

و قال (ص): «من یرد هو ان قریش اهانه اللَّه. اللّهم اذقت اوّل قریش نکالا فاذق آخرهم نوالا».

و قال (ص): «لا تقدّموا قریشا فتهلکوا و لا تخلفوا عنها فتضلّوا»

و قال علی بن ابی طالب (ع): «اشهد علی رسول اللَّه (ص) انّه قال: «لا تؤمّوا قریشا و ائتمّوا بها و ان علم عالم من قریش یسع طباق الارض».

و قد حمل جماعة من اهل العلم و ائمّة الحدیث، منهم احمد بن حنبل و ابو نعیم الاسترابادی.

قوله (ص): «ان علم عالم من قریش یسع طباق الارض علی الشّافعی».

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سوره نود و سه حرفست، هفده کلمه، چهار آیه، جمله به مکّه فرو آمد، و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبرست از مصطفی (ص): «هر که این سوره بر خواند، اللَّه تعالی او را ثواب آن کس دهد که بخانه کعبه طواف کند و در مسجد حرام معتکف نشیند». و روی فی بعض الاخبار انّ النّبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ فضّل قریشا بخصال لم یشرکهم فیها غیرهم، انّهم عبدوا اللَّه عشر سنین لم یعبده فیها الّا قرشیّ و انّه نصرهم یوم الفیل و هم مشرکون، و نزلت فیهم سورة لم یدخل فیها احد من العالمین سواهم، و بانّه بعثنی منهم رسولا الیهم».
هوش مصنوعی: این سوره دارای نود و سه حرف، هفده کلمه و چهار آیه است و در مکه نازل شده است. در این سوره هیچ موضوع نسخ و یا تغییر احکام وجود ندارد. پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند که هر کسی این سوره را بخواند، پاداشی برابر با کسی که به دور خانه کعبه طواف کند و در مسجد الحرام اعتکاف برپا کند، دریافت خواهد کرد. همچنین در برخی اخبار آمده که پیامبر (ص) بیان کرده‌اند که خداوند قریش را به ویژگی‌هایی ممتاز کرده است که دیگران از آن برخوردار نیستند. آن‌ها به مدت ده سال خدا را عبادت کردند، در حالی که هیچ کس جز قریش در آن زمان عبادت نکرد. خداوند در روز فیل آنان را یاری کرد، حتی در حالی که مشرک بودند و سوره‌ای درباره آنان نازل شده است که هیچ کس از دیگر اقوام در آن نیامده است. همچنین، خداوند مرا از میان آنان به عنوان پیامبر به سویشان فرستاده است.
و فی الخبر الصّحیح عن النّبی (ص) قال: «ان اللَّه اصطفی کنانة من بنی اسماعیل و اصطفی من بنی کنانة قریشا و اصطفی من قریش بنی هاشم و اصطفانی من بنی هاشم».
هوش مصنوعی: در یک روایت معتبر از پیامبر اسلام (ص)، ایشان فرمودند: «خداوند از میان بنی اسماعیل، کنانه را برگزید و از میان کنانه، قریش را و از میان قریش، بنی‌هاشم را و از میان بنی‌هاشم، خودم را انتخاب کرد».
قال بعض اهل العلم: معنی الاصطفاء المذکور فی کنانة و قریش و هاشم هو ما خصّ اللَّه تعالی هؤلاء القبائل به من طهارة المناکح و صحّة الانساب و زکاء المنابت و تمیّزهم من بین سائر الامم بالاخلاق الصّالحة و الطّرائق المحمودة و المکارم المشهودة مع تمسّک ببعض ما ورثوا من ابیهم ابراهیم (ع) من المناسک و الشّعائر، فامّا ان یحکم لهم بالاسلام بهذا الاثر علی ما یقول بعض الجاهلیة فلا و اللَّه اعلم. و قریش هم اولاد النّضر بن کنانة فکلّ من ولده النّضر فهو قرشی و من لم یلده النّضر فلیس بقرشی. و النّضر هو الّذی قال: بینا انا نائم فی الحجر اذ رأیت کانّما خرج من ظهری شجرة خضراء حتّی بلغت عنان السّماء و اذا اغصانها نور فی نور و اذا انا بقوم بیض الوجوه و اذا القوم متعلّقون بها من لدن ظهری الی سماء الدّنیا. قال: فلمّا انتبهت اتیت کهنة قریش فاخبرتها بذلک. فقالوا: ان صدقت رؤیاک فقد صرف الیک العزّ و الکرم و قد خصّصت بحسب و سودد لم یخصّص به احد من العالمین. و سمّوا قریشا لتجمّعهم بعد التّفرّق، و القرش الجمع. و روی: انّ معاویة سأل ابن عباس (رض) عن معنی قریش. فقال: هی دابّة تسکن البحر من اعظمها دابّة و انشد:
هوش مصنوعی: برخی از علماء گفته‌اند که منظور از انتخاب و برتری قبیله‌های کنانه، قریش و هاشم، آن است که خداوند متعال این قبایل را به خاطر پاکی ازدواج‌ها، صحت نسب‌ها، و خوش‌اخلاقی و ویژگی‌های نیک نسبت به دیگر مردم، متمایز کرده است. این ویژگی‌ها به علاوه‌ی برخی از میراث‌های معنوی که از پدرشان ابراهیم (علیه‌السلام) به ارث برده‌اند، آن‌ها را به عنوان یک گروه خاص معرفی کرده است. اما در مورد این‌که آیا می‌توان آن‌ها را مسلمان نامید یا نه، نظرات متفاوتی وجود دارد. قریش، نسل نضر بن کنانه هستند و هر کسی که از نسل نضر باشد، قرشی محسوب می‌شود و کسانی که از او نیستند قرشی نخواهند بود. نضر درباره‌ای از خواب خود می‌گوید که در آن درختی سبز از پشت او بیرون آمده و به آسمان رسیده و او در دیدن قوم‌هایی با چهره‌های سفید بود که به این درخت آویزان بودند. پس از بیدار شدن، این موضوع را به پیشگویان قریش گفتند و آن‌ها برداشت کردند که این رؤیا نشان‌دهنده‌ی عظمت و کرامت اوست. قریش به معنای جمع و اجتماع نیز هست و به این دلیل به این نام خوانده شده‌اند. همچنین، روایت شده که معاویه از ابن عباس (رض) درباره‌ی معنی قریش سؤال کرد و او گفت که قریش نوعی موجود دریایی است که از بزرگ‌ترین موجودات دریا محسوب می‌شود.
و قریش هی الّتی تسکن البحر
بها سمّیت قریش قریشا
هوش مصنوعی: قریش همان قومی است که در کنار دریا زندگی می‌کند و به همین دلیل به آن قریش گفته می‌شود.
تأکل الغثّ و السّمین و لا
تترک یوما لذی جناحین ریشا
هوش مصنوعی: تو همه چیز را می‌خوری، چه خوب و چه بد، و هیچ‌وقت روزی را برای کسی که دو بال و پر دارد، ترک نمی‌کنی.
و قیل: القرش: الکسب کانوا یأکلون من کسبهم فسمّوا به. قوله: لِإِیلافِ قُرَیْشٍ هذه اللّام متّصلة بالسّورة الاولی، و المعنی: فعلنا ذلک باصحاب الفیل لِإِیلافِ قُرَیْشٍ و جمعهما عمر بن الخطّاب فی الرّکعة الثّانیة من صلاة المغرب.
هوش مصنوعی: کسب قریش به معنای درآمدی است که آنها از کار خود به دست می‌آوردند، به همین دلیل به این نام مشهور شدند. در اشاره به آیه، این لام در واقع به سوره اول متصل است و معنای آن این است که خداوند این کار را با مردم فیل انجام داد تا قریش از امنیت و آسایش برخوردار شوند. همچنین عمر بن خطاب در رکعت دوم نماز مغرب این دو مفهوم را جمع کرده است.
و یروی عن الکسائی ترک التّسمیة بینهما و کذلک فی مصحف ابی بن کعب لا فصل بینهما بالتّسمیة لانّه عدّ السّورتین واحدة و التّقدیر: اهلک اللَّه اصحاب الفیل وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ حجارة مِنْ سِجِّیلٍ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ لیسلم قریش منهم و لیدوم لهم ما الفوه من رحلتی الشّتاء و الصّیف الی الشّام و الیمن فیسعون فیهما آمنین. و قیل: هذه اللّام بمعنی الی ای فعلنا ذلک باصحاب الفیل نعمة منّا علی قریش الی نعمتنا علیهم فی رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ. و قال الکسائی و الاخفش: هی لام التّعجّب یقول: اعجبوا لِإِیلافِ قُرَیْشٍ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ و ترکهم عبادةبَّ هذَا الْبَیْتِ‌
هوش مصنوعی: در روایت از الکسائی آمده که بین این دو سوره نامی ذکر نشده است و همچنین در مصحف ابی بن کعب نیز بین این دو با نام تفکیکی نشده، زیرا او این دو سوره را یکی به شمار آورده است. مفهوم این است که خداوند، صاحب‌فیل‌ها را هلاک کرد و بر آنان سنگ‌هایی از سفیده‌ای فرستاد که آن‌ها را مانند کاه خورده شده قرار داد، تا قریش از آن‌ها در امان بماند و بتوانند به راحتی به سفرهای زمستانی و تابستانی خود به شام و یمن ادامه دهند. برخی گفته‌اند که این کلمه "لام" به معنای "به" است و نشان‌دهنده این است که این کار ما با صاحب‌فیل‌ها نعمت و لطفی از جانب ما بر قریش بود، به دلیل نعمتی که به آن‌ها در سفرهای زمستانی و تابستانی داده‌ایم. الکسائی و الاخفش نیز گفته‌اند که این "لام" برای تعجب است و به قریش می‌گوید که به سفری که در زمستان و تابستان انجام می‌دهند، تعجب کنید و از عبادت این خانه غافل نشوید.
ثمّ امرهم بعبادته. و قال الزّجاج: هی مردودة الی ما بعدها، تقدیره:لْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌
هوش مصنوعی: سپس به آنها دستور داد تا او را پرستش کنند. زجاج می‌گوید که این جمله به آن چیزی که بعد از آن می‌آید ارتباط دارد و می‌توان آن را به صورت «باید رب این خانه را پرستش کنند» تفسیر کرد.
لِإِیلافِ قُرَیْشٍ ای لما انعم اللَّه علیهم من إِیلافِهِمْ و قوله: «إِیلافِهِمْ» بدل من الایلاف الاوّل و قوله: رِحْلَةَ الشِّتاءِ نصب علی المصدر و قیل: علی الظّرف، و قیل: بوقوع «إِیلافِهِمْ» علیه. قرأ ابن عامر: «لآلاف» بهمزة مختلسة من غیر یاء بعدها و قرأ ابو جعفر «لیلاف قریش» بغیر همز و انّهما ذهبا الی طلب الخفّة و قرأ الآخرون بهمزة مشبعة و یاء بعدها و اتّفقوا فی «إِیلافِهِمْ» انّها یاء بعد الهمزة الّا ابن کثیر فانّه قرأ الفهم ساکنة اللّام بغیر یاء یقال: آلف یولف ایلافا و الف یألف الفا و الافا فهما لغتان و الفرق بینهما من طریق المعنی اذ الفت الشّی‌ء هو الاصل فاذا عدّیته الی مفعول قلت: آلفت الرّجل الشّی‌ء ایلافا اذا جعلته یألفه کما تقول: آمنت القوم و آمنت فلانا القوم. فیکون معنی الآیة علی هذا آلفت قریش انفسها. رحلتی «الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ» و کانت لهم فی کلّ سنة رحلتان للتّجارة، «رحلة» فی «الشّتاء» الی الیمن لانّها بلاد حارّة و «رحلة» فی «الصّیف» الی «الشّام» لانّها باردة و وجه المنّة فی ذلک انّ قریشا کانت تعیش بتجارتهم فکان لا یتعرّض لهم احد فی سفرهم بسوء لانّهم سکّان حرم اللَّه. قیل: کان یؤخذ الرّجل منهم فیقول: انا حرمیّ فیخلی عنه فلو لا الا من لم یقدروا علی التّصرّف و لو لا التّجارة لم یقدروا علی المعیشة. فذکرهم اللَّه عزّ و جلّ هذه النّعم و قال: فلیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌
هوش مصنوعی: قریش به نعمت‌هایی که خداوند به آنها بخشیده اشاره دارد. در آیه، کلمه "ایلاف" به معنای عادت و آشنا شدن است و بیانگر سفرهای سالیانه قریش به مناطق مختلف برای تجارت است. آنها در زمستان به یمن و در تابستان به شام سفر می‌کردند. این سفرها به قریش کمک می‌کرد که در زندگی خود تأمین معیشت داشته باشند و هیچ‌کس در این سفرها به آنها آسیب نمی‌رساند، زیرا آنها ساکن حرم خدا بودند. این وضعیت به آنها امنیت و آرامش می‌داد و در صورت بروز مشکل، دیگران به خاطر حرمت حرم از آنها حمایت می‌کردند. خداوند با یادآوری این نعمت‌ها به قریش فرمان می‌دهد که فقط او را بپرستند.
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ بالتّجارة وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ لانّهم سکّان حرمه. و قیل: اصحاب «الایلاف» اربعة، هاشم و عبد شمس و مطّلب و نوفل، بنو عبد مناف. و کان هاشم و عبد شمس توأما کانوا اخذوا من ملوک العجم و العرب حبالا، و الحبال کتب العهد یمتازون بها من الآفاق لیعیش اهل مکّة و یسیر میر هم آمنین. اخذ هاشم من قیصر حبلا ثمّ هو مات بغزّة فی طریق الشّام. و اخذ عبد شمس حبلا من النّجاشی ثمّ هو مات باجیاد مکّة فی الطّریق. و اخذ المطّلب حبلا من اقیال الیمن ثمّ هو مات بردمان فی طریق الیمن. و اخذ نوفل حبلا من کسری ثمّ هو مات بسلمان فی طریق العراق. و بذلک یقوا الشّاعر:
هوش مصنوعی: خداوند آنها را از گرسنگی نجات داد و با تجارت به آنها روزی رساند و از ترس حفظشان کرد، زیرا آنها ساکنان حرم (مکه) بودند. گفته شده که چهار نفر از «اصحاب ایلاف» عبارتند از: هاشم، عبد شمس، مطّلب و نوفل، که همه از فرزندان عبد مناف هستند. هاشم و عبد شمس به عنوان دو برادر، از پادشاهان عجم و عرب عهدنامه‌هایی دریافت کردند تا امنیت مردم مکه تامین شود و آنها بتوانند به راحتی سفر کنند. هاشم از قیصر عهدی گرفت و در غزّه در راه شام درگذشت. عبد شمس عهدی از نجاشی دریافت کرد و در آجیاد مکه درگذشت. مطّلب نیز عهدی از سردمداران یمن گرفت و در بردمان در راه یمن از دنیا رفت. نوفل نیز از کسری وعده‌ای گرفت و در سلمان در مسیر عراق فوت کرد.
انّ المغیرات و ابناءهم
من خیر آباء و أمّهات‌
هوش مصنوعی: مغرّیات و فرزندانشان از بهترین پدران و مادران هستند.
اربعة کلّهم سیّد
اولاد سادات لسادات‌
هوش مصنوعی: چهار نفر هستند که هر یک از آن‌ها سرور فرزندان سادات هستند.
اخلصهم عبد مناف فهم
من لوم من لام بمنجاة
هوش مصنوعی: عبد مناف، که از خلوص نژاد و اصالت برخوردار است، در میان آنان کسی است که مورد سرزنش قرار نمی‌گیرد و در امان است.
قبر بسلمان و قبر برد
مان و قبر عند غزّات‌
هوش مصنوعی: قبر مسلمانان و قبر کسانی که به دین‌های دیگر تعلق دارند و قبر در نزد غزات‌ها.
و میّت آخر منهم ثوی
فی ملجد عند الثّنیّات‌
هوش مصنوعی: و یک مرده از آن‌ها در زیر خاکی در نزدیکی تنگه‌ای دفن شده است.
و قیل: کانوا یشتون بمکّة و یصیفون بالطّائف، فامرهم اللَّه تعالی ان یقیموا بالحرم و یعبدوابَّ هذَا الْبَیْتِ‌. و قیل: کان النّاس یرتحلون الیهم «رحلة» فی «الشّتاء» و «رحلة» فی «الصّیف» یحملون الیهم المیرة و غیرها، فمنّ علیهم بانّ کفاهم مؤنة الارتحال بانفسهم. و قال قتادة: ذکرهم اللَّه نعمته علیهم اذ جعلهم آمنین بالحرم یسافرون و یتخطّف النّاس من حولهم. و عن ابن عباس: انّه نهاهم عن الرّحلتین و امرهم ان یعبدوا «َّ هذَا الْبَیْتِ»
هوش مصنوعی: گفته شده است که مردم در مکّه زندگی می‌کردند و به طائف می‌رفتند. خداوند متعال به آن‌ها فرمان داد که در حرم باقی بمانند و در این خانه عبادت کنند. همچنین گفته شده است که مردم در زمستان و تابستان به سفر می‌رفتند و کالاها و مایحتاج زندگی را به آن‌ها می‌آوردند. خداوند به آن‌ها نعمت داد و زندگی راحت‌تری برایشان فراهم کرد تا از سفرهای دشوار بی‌نیاز باشند. قتاده نیز اشاره کرد که خداوند به آن‌ها یادآوری کرد که در حرم امن هستند و می‌توانند سفر کنند در حالی که دیگران در اطرافشان مورد تهدید قرار می‌گرفتند. ابن عباس نیز نقل کرده است که خداوند از آن‌ها خواسته تا از این سفرها خودداری کنند و تنها به عبادت این خانه بپردازند.
و یقیموا بمکّة کما الفوا الرّحلتین فیکون اللّام فی قوله: «لایلاف» بمعنی الکاف الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ ای بعد الجوع الّذی اصابهم فی سنی القحط حتّی اکلوا الجیف و العلهز حین دعا علیهم الرّسول (ص) وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ای «مِنْ خَوْفٍ» العدوّ. و قیل: «مِنْ خَوْفٍ» الجذام الّذی وقع وراء مکّة لا یصیبهم ببلدهم الجذام. و قال علی (ع): «آمن قریشا ان تکون الخلافة الّا فیهم».
هوش مصنوعی: آنها در مکه سکونت خواهند داشت، همان‌گونه که به دو سفر عادت کرده‌اند. واژه «لاییلاف» به معنای آنچه که به آنها از گرسنگی داده شده است، اشاره دارد؛ یعنی بعد از گرسنگی‌ای که در سال‌های قحطی به آنها رسید و تا جایی پیش رفت که گوشت مردار را خوردند، هنگامی که پیامبر (ص) بر آنها دعا کرد. همچنین در آیه به «امن از خوف» اشاره شده که به معنای ترس از دشمنان است. برخی گفته‌اند که «امن از خوف» به خطر طاعون که در اطراف مکه وجود داشت اشاره دارد و این خطر به سرزمین آنها نمی‌رسد. علی (ع) نیز فرمود: «قرشی‌ها از این که خلافت جز در میان آنها باشد، ایمن خواهند بود».
قال النّبیّ (ص): «النّاس تبع لقریش فی هذا الشّأن»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «مردم در این موضوع پیرو قریش هستند.»
یعنی: فی الامارة مسلمهم تبع لمسلمهم. کافرهم تبع لکافرهم. و فی روایة اخری: «خیارهم‌ تبع لخیارهم، و شرارهم تبع لشرارهم»
هوش مصنوعی: این صحبت به این معناست که مسلمانان باید با مسلمانان دیگر همراه باشند و به یکدیگر کمک کنند. همچنین، کافران نیز باید با هم‌نوعان خودشان هم‌پیمان باشند. در روایت دیگری بیان شده که بهترین‌ها در هر گروه باید در کنار بهترین‌های گروه دیگر باشند و بدترین‌ها نیز با بدترین‌ها همراهی کنند.
معناه: شرار قریش خیر شرار النّاس. و فی روایة اخری قال النّبیّ (ص): «خیار قریش خیار النّاس و شرار قریش شرار النّاس».
هوش مصنوعی: قریش در بین مردم دارای دو دسته‌اند: بهترین‌ افراد و بدترین افراد، به طوری که بهترین افراد قریش، بهترین افراد جامعه و بدترین افراد قریش، بدترین افراد جامعه محسوب می‌شوند.
و قال (ص): «لا یزال هذا الامر فی قریش لا یعادیهم احد الّا کبّه اللَّه فی وجهه لما اقاموا الدّین».
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «این امر (ولایت و رهبری دین) همیشه در قبیله قریش است و هیچ‌کس نمی‌تواند با آنها دشمنی کند مگر اینکه خدا او را به روی زمین بیندازد، چراکه آن‌ها دین را برقرار کرده‌اند».
و قال (ص): «من یرد هو ان قریش اهانه اللَّه. اللّهم اذقت اوّل قریش نکالا فاذق آخرهم نوالا».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس بخواهد که قریش را مورد توهین قرار دهد، خداوند او را به عذابی دچار کند. خدایا، نخستین قریش را به عذابی سخت دچار کردی، اکنون آخرین آن‌ها را نیز به جزا برسان.»
و قال (ص): «لا تقدّموا قریشا فتهلکوا و لا تخلفوا عنها فتضلّوا»
هوش مصنوعی: پیامبر فرمودند: «قرشی‌ها را جلو نیندازید که هلاک می‌شوید و از آن‌ها پیروی نکنید که گمراه می‌شوید.»
و قال علی بن ابی طالب (ع): «اشهد علی رسول اللَّه (ص) انّه قال: «لا تؤمّوا قریشا و ائتمّوا بها و ان علم عالم من قریش یسع طباق الارض».
هوش مصنوعی: علی بن ابی طالب (ع) بیان می‌کند که شاهد است پیامبر خدا (ص) فرمودند: «شما هرگز نباید پیشوایی قریش را بر عهده بگیرید و باید از آنها پیروی کنید، حتی اگر یکی از اهل علم قریش در سراسر زمین دانش و علم داشته باشد.»
و قد حمل جماعة من اهل العلم و ائمّة الحدیث، منهم احمد بن حنبل و ابو نعیم الاسترابادی.
هوش مصنوعی: گروهی از دانشمندان و پیشوایان حدیث، از جمله احمد بن حنبل و ابو نعیم استرابادی، این موضوع را مورد بررسی و توجه قرار داده‌اند.
قوله (ص): «ان علم عالم من قریش یسع طباق الارض علی الشّافعی».
هوش مصنوعی: پیام این جمله بیانگر این است که دانش یکی از علمای قریش، به ویژه شخص معروف به شافعی، به اندازه‌ای گسترده و عمیق است که می‌تواند تمامی زمین را در بر گیرد. این جمله نشان‌دهنده احترام و ارادت به علم و دانش شافعی است.