گنجور

النوبة الثانیة

این سوره هشت آیتست، بیست و هشت کلمه. صد و بیست حرف. جمله به مکه فرو آمده، و بعضی مفسّران گفتند: مدنی است به مدینه فرو آمده. و درین سوره‌ ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر است از مصطفی (ص) هر که این سوره بر خواند نعمتی که اللَّه تعالی او را داد در دنیا فردا در قیامت ازو شمار نخواهد، و با وی شمار نکند، و او را ثواب آن کس دهد که هزار آیت از کتاب خدا خوانده باشد. و بروایتی دیگر هر که این سوره بر خواند آن ساعت که در جامه خواب می‌شود، چنانست که صد آیت از قرآن خواند. و بوقت وفات مؤنت منکر و نکیر او را کفایت کند.

سبب نزول این سوره آن بود که دو قبیله از قبائل قریش یکی بنو عبد مناف بن قصی و دیگر بنو سهم بن عمرو بر یکدیگر تفاخر کردند، و از خود بیشی و پیشی نمودند، و عادت عرب این بود، پیش از مبعث مصطفی (ص)، شرف و سیادت مهتری و بهتری قومی را بودی که در ایشان کثرت بودی، و در نسب عدد فراوان بودی. تا میگفتند: فلان اکثر من فلان. و فلان اکثر عددا و اعظم نفرا من فلان. این دو قبیله برین عادت از خود بکثرت شرف نمودند. فتعادّوا ایّهم اکثر فکثرتهم. بنو عبد مناف هر یکی قوم خود را بر شمردند، سادات و اشراف و غیر ایشان، و در شمار بنو عبد مناف بیشتر آمدند. بنو سهم گفتند: انّما اهلکنا البغی فی الجاهلیّة فعدّوا موتانا و موتاکم.

قبیله ما در جاهلیّت و در ایّام کفر و شرک بغی کردند، بگزاف کاری و فساد از اندازه خود درگذشتند، تا عدد زندگان ایشان با کم آمد. اکنون تا مردگان خود برشمریم، و کثرت عدد خود بنمائیم. بگورستان رفتند و گورها برشمردند که این قبر فلان و این قبر فلان! قبور آن سادات و اشراف قبیله خود برشمردند. و سه خاندان بنی سهم زیاده آمد بر بنی عبد مناف. برین نسق تطاول بر یکدیگر همی‌نمودند، و تفاخر همی‌کردند تا ربّ العالمین ایشان را درین سوره از آن باز زد و گفت: أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ ای شغلکم التّکاثر و التّفاخر بکثرة المال و العدد عن طاعة ربّکم.

حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ یعنی: حتّی عددتم الاموات. این مباهات و مفاخرت بانبوهی و بیشی شما را از طاعت و عبادت اللَّه بازداشت. و مشغول کرد تا آن گه که مردگان را در گور بشمردید.

کَلَّا نشاید و این عادت نباید داشت. و از طاعت اللَّه باین تفاخر مشغول بودن نشاید. و قیل: حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ «حتّی» ادرککم الموت فدفنتم فی «الْمَقابِرَ» علی تلک الحال. و قیل: هو عامّ فیمن یبلغ بهم حبّ الدّنیا و الحرص علی الاکثار فیها «حتّی» یغفلوا عن طاعة اللَّه فیموتوا علی ذلک. قومی مفسّران گفتند: سیاق این آیت بر عموم است، ایشان را میخواهد که حبّ دنیا و حرص جمع مال بر ایشان مستولی گردد، و روزگار خویش همه بدان مشغول دارند تا از طاعت و عبادت حقّ باز مانند. و هم چنان در غفلت می‌زیند تا در آن غفلت از دنیا بیرون شوند. و قیل: یقال لهم فی الآخرة اذا خفّت موازینهم شغلتم بالاکثار من الدّنیا عن طاعة اللَّه «حتّی» متّم. و فی الخبر الصّحیح عن مطرّف بن عبد اللَّه بن الشّخیر عن ابیه قال: انتهیت الی رسول اللَّه (ص) و هو یقرأ هذه الآیة.

أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ قال: یقول ابن آدم: مالی مالی و هل لک یا بن آدم من مالک الّا ما اکلت فافنیت؟ او لبست فابلیت؟ او تصدّقت فامضیت؟! و عن انس بن مالک یقول: قال رسول اللَّه (ص): «یتّبع المیّت ثلاثة فیرجع اثنان و یبقی معه احد یتبعه اهله و ماله و عمله فیرجع اهله و ماله و یبقی عمله»

و قیل: معنی الآیة ما زلتم منهومین حتّی کنتم مکبّین علی عمارة ما یفنی لا تشبعون ممّا تجمعون الّا اذا آوتکم القبور. و مثله ما روی عن ابی بن کعب قال: کنّا نری انّ هذا من القرآن لو کان لابن آدم و ادیان من ذهب لا تبغی الیهما وادیا ثالثا و لا یملأ جوف ابن آدم الّا التّراب. و یتوب اللَّه علی من تاب، ثمّ قال: کَلَّا ردع و زجر عن التَّکاثُرُ افتخارا. سَوْفَ تَعْلَمُونَ بعد هذا انّ الاشتغال بطلب الاکثار خطاء عظیم.

ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ التّکرار تأکید للوعید و تغلیظ للمنهیّ عنه. و قیل: انّهما فی وقتین احدهما فی القبر و الآخر فی القیامة. و روی عن علی (ع) انّه قال: «ما زلنا نشکّ فی عذاب القبر حتّی نزلت أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ الی قوله: کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ لانّه وعید بعذاب القبر.

و فی الخبر الصّحیح عن عائشة انّ یهودیّة دخلت علیها فقالت: اعاذک اللَّه من عذاب القبر! فسألت عائشة رسول اللَّه (ص) عن عذاب القبر.

فقال: «نعم عذاب القبر حقّ». قالت عائشة: فما رأیت رسول اللَّه (ص) بعد صلّی صلاة الّا تعوّذ من عذاب القبر.

و عن ابی سعید: قال: قال رسول اللَّه (ص): یسلّط علی الکافر فی قبره تسعة و تسعون تنّینا تنهسه و تلدغه حتّی تقوم السّاعة، لو انّ تنّینا منها نفخ فی الارض ما انبتت خضرا.

ثمّ قال: لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ هذا کلام محذوف الجواب، و التّقدیر لو علمتم ما لکم و ما علیکم علما یقینا ما أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ و ما شغلکم ذلک عن غیره و اضاف العلم الی «الیقین» و هو نعته لاختلاف اللّفظین کقوله: «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ». قال قتادة: کنّا نحدّث انّ «عِلْمَ الْیَقِینِ» ان یعلم انّ اللَّه باعثه بعد الموت.

لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ قرأ ابن عامر و الکسائی: لَتَرَوُنَّ بضمّ التّاء من اریته الشّی‌ء. و قرأ الآخرون بفتح التّاء، ای ترونها بابصارکم عن بعید. ثُمَّ لَتَرَوُنَّها مشاهدة عَیْنَ الْیَقِینِ اللّام لام القسم اقسم اللَّه عزّ و جلّ انّهم یرون «الجحیم». کقوله: وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها.

ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ عیانا لستم عنها بغائبین یراها المؤمن حین یعبرها و یراها الکافر مستقرّا یغمرها و التّکرار تأکید. و قیل: من جعل الخطاب للکفّار کان معناه انّکم لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ فی الموقف ثمّ ترونها اذا دخلتم جهنّم. و من جعل الخطاب للمؤمنین فالاوّل بمعنی العلم، ای تعلمون الجحیم حقّا اذا رأیتم عند المحشر صدق الوعید. ثمّ ترونها علی الصّراط حالة العبور.

ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ هذا یشتمل کلّ ما یتنعّم به فی الدّنیا اوّله الصّحة و الفراغ و الامن. یقال لهم: فیم افنیتموها

قال النبیّ (ص): «نعمتان مغبون فیهما کثیر من النّاس الصّحة و الفراغ».

فی هذا الحدیث دلالة علی عظم محلّ هاتین النّعمتین و جلالة خطرهما، و ذلک لانّ بهما یستدرک مصالح الدّنیا و یکتسب درجات الآخرة فانّ الصّحة تنبئ عن اجتماع القوی الذّاتیّة و الفراغ یدلّ علی انتظام الاسباب الخارجة المنفصلة و لا قدرة علی تمهید مصلحة من مصالح الدّنیا و الآخرة الّا بهذین الامرین صحّة فی جسم و فراغ فی قلب ثمّ سائر النّعم یدخل فی حیّزهما و ینخرط فی سلکهما و یعدّ من توابعهما. قال معاویة بن قرّة: کان یقال شدّة الحساب یوم القیامة علی الصّحیح الفارغ یقال له: کیف ادّیت شکرهما؟ و یروی عن ابن عباس قال: «النّعیم» صحّة الأبدان و الاسماع و الأبصار یسأل اللَّه العبید فیم استعملوها و هو اعلم بذلک منهم و ذلک قوله: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «انّ اوّل ما یسأل اللَّه العبد یوم القیامة ان یقول له: الم اصحّ جسمک. الم اروک من الماء البارد؟».

و قال انس بن مالک ضاف رسول اللَّه (ص) الی المقداد بن الاسود فقدّم الیه طعاما فأکله ثمّ سقاه ماء باردا فاستطابه. و قال: «ما ابردها علی الکبد»! ثمّ قال: «اذا شرب احدکم الماء فلیشرب ابرد ما یقدر علیه».

قیل: و لم؟ قال: «لانّه اطفاء للمرّة و انقع للغلّة و ابعث علی الشّکر».

و قال مالک بن دینار قال: رجل للحسن انّ لنا جارا لا یأکل الفالوذج و یقول: لا اقوم بشکره. فقال: ما اجهل جارکم نعمة اللَّه علیه بالماء البارد اکثر من نعمته بجمیع الحلاوی! و عن ابی هریرة عن النّبی (ص) فی قول اللَّه جلّ ثناءه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ. قال: «من أکل خبز البرّ و شرب ماء البارد و کان له ظلّ فذلک النّعیم الّذی یسأل عنه».

و عن انس بن مالک قال: لمّا نزلت: ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ، جاء رجل محتاج فقال: یا رسول اللَّه هل علیّ من النّعیم شی‌ء؟ قال: «النّعلان و الظّلّ و الماء البارد».

و عن عبد اللَّه عن النّبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ لیعدّ نعمه علی العبد حتّی یعدّ علیه سألتنی فلانة ان ازوّجکها یسمّیها باسمها فزوّجتکها».

و روی انّ النّبی (ص) قرأ: أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ علی المنبر یوما فقال له رجل عن ایّ نعیم نسأل و انّما نأکل فی انصاف بطوننا و نلبس الصّوف کالضّان و سیوفنا علی عواتقنا؟ فقال (ص): «انّها ستکون».

و روی انّه قال: «عن الماء البارد و ظلال الجدر».

و روی انّه قال (ص): «هل تدرون ما ذاک «النّعیم»: قالوا: اللَّه و رسول اعلم. قال: «بیت یکنّک و خرقة تواری عورتک و کسرة تشدّ بها صلبک ما سوی ذلک نعیم.

و روی انّه قال: «النّعیم» المسؤول عنه یوم القیامة کسرة تقویه و ماء یرویه و ثوب یواریه».

و اتی سعید بن جبیر بشربة عسل فقال: انّ هذا من «النّعیم» الّذی تسأل عنه! و عن ابن عباس انّه سمع عمر بن الخطاب یقول: خرج علینا رسول اللَّه (ص) عند الظّهیرة فوجد ابا بکر فی المسجد. فقال له: «یا با بکر ما اخرجک فی هذه السّاعة»؟ قال: یا رسول اللَّه اخرجنی الّذی اخرجک. قال: و جاء عمر فقال له رسول اللَّه (ص): «یا بن الخطاب ما اخرجک»؟ قال: یا رسول اللَّه اخرجنی الّذی اخرجکما فقعد معهما عمر. قال: فاقبل رسول اللَّه (ص) یحدّثهما. ثمّ قال: «هل لکما من قوّة فتنطلقا الی هذا النّخل فتصیبا طعاما و شرابا و ظلّا» . قلنا: نعم. قال: «مرّوا بنا الی ابی الهیثم مالک بن التّهان الانصاری» قال: فتقدّم رسول اللَّه (ص) بین ایدینا فاستأذن و سلم علیهم ثلاث مرّات و امّ الهیثم تسمع الکلام من وراء الباب و ترید أن یزیدهم رسول اللَّه من السّلام فلمّا اراد رسول اللَّه (ص) ان ینصرف خرجت امّ هیثم تسعی خلفهم، فقالت: یا رسول اللَّه لقد سمعت تسلیمک و لکنّی اردت ان تزیدنا من سلامک .

فقال لها رسول اللَّه (ص): «این ابو الهیثم»؟ قالت: یا رسول اللَّه هو قریب ذهب لیستعذب لنا من الماء ادخلوا فانّه یأتی السّاعة ان شاء اللَّه و بسطت لهم بساطا تحت شجرة حتّی جاء ابو الهیثم ففرح بهم ابو الهیثم و قرّت عینه و صعد ابو الهیثم علی نخلة یصرم لهم عذقا. فقال رسول اللَّه (ص): «حسبک یا بالهیثم» قال: یا رسول اللَّه: تأکلون من بسر و من رطبه و من تذنوبه. ثمّ اتاهم فشربوا علیه، فقال رسول اللَّه (ص): «هذا من «النّعیم» الّذی تسألون عنه یوم القیامة، ظلّ بارد و رطب طیّب، و ماء بارد».

و قال بعض السّلف: من أکل فسمّی و فرغ فحمد لم یسأل عن نعیم ذلک الطّعام. و عن محمد بن کعب فی قوله: لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ قال: عمّا انعم علیکم بمحمد (ص) و قال ابو العالیة: عن الاسلام و السّنة. و قال الحسین بن الفضل: تخفیف الشّرائع و تیسیر القرآن. و عن الاعمش قال: مرّ شریح بقوم یلعبون. فقال: ما لکم؟ قالوا: فرغنا یا با امیّة. قال: ما بهذا امر الفارغ.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سوره هشت آیتست، بیست و هشت کلمه. صد و بیست حرف. جمله به مکه فرو آمده، و بعضی مفسّران گفتند: مدنی است به مدینه فرو آمده. و درین سوره‌ ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر است از مصطفی (ص) هر که این سوره بر خواند نعمتی که اللَّه تعالی او را داد در دنیا فردا در قیامت ازو شمار نخواهد، و با وی شمار نکند، و او را ثواب آن کس دهد که هزار آیت از کتاب خدا خوانده باشد. و بروایتی دیگر هر که این سوره بر خواند آن ساعت که در جامه خواب می‌شود، چنانست که صد آیت از قرآن خواند. و بوقت وفات مؤنت منکر و نکیر او را کفایت کند.
هوش مصنوعی: این سوره شامل هشت آیه و بیست و هشت کلمه است و در مجموع صد و بیست حرف دارد. برخی مفسران معتقدند که این سوره در مکه نازل شده، در حالی که عده‌ای دیگر می‌گویند که در مدینه نازل شده است. همچنین در این سوره هیچ آیه‌ای که منسوخ شده باشد وجود ندارد. گزارش شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کسی این سوره را بخواند، نعمت‌های الهی در دنیا و آخرت بر او شمارش نخواهد شد و او به ثواب کسی که هزار آیه از قرآن را خوانده باشد، خواهد رسید. همچنین در روایتی دیگر آمده است که اگر کسی این سوره را در هنگام خواب بخواند، مانند این است که صد آیه از قرآن را تلاوت کرده است. این سوره در زمان وفات می‌تواند در مواجهه با سوالات منکر و نکیر او را یاری دهد.
سبب نزول این سوره آن بود که دو قبیله از قبائل قریش یکی بنو عبد مناف بن قصی و دیگر بنو سهم بن عمرو بر یکدیگر تفاخر کردند، و از خود بیشی و پیشی نمودند، و عادت عرب این بود، پیش از مبعث مصطفی (ص)، شرف و سیادت مهتری و بهتری قومی را بودی که در ایشان کثرت بودی، و در نسب عدد فراوان بودی. تا میگفتند: فلان اکثر من فلان. و فلان اکثر عددا و اعظم نفرا من فلان. این دو قبیله برین عادت از خود بکثرت شرف نمودند. فتعادّوا ایّهم اکثر فکثرتهم. بنو عبد مناف هر یکی قوم خود را بر شمردند، سادات و اشراف و غیر ایشان، و در شمار بنو عبد مناف بیشتر آمدند. بنو سهم گفتند: انّما اهلکنا البغی فی الجاهلیّة فعدّوا موتانا و موتاکم.
هوش مصنوعی: علت نزول این سوره به خاطر رقابت و تفاخر دو قبیله از قریش، یکی بنو عبد مناف و دیگری بنو سهم، بود. این دو قبیله به خودشان می‌بالیدند و برتری خود را به نمایش می‌گذاشتند. در آن زمان، عرب‌ها بر اساس تعداد افراد قبیله یا خانواده‌هایشان اعتبار می‌یافتند. به همین دلیل، این دو قبیله در مورد این که کدام یک بیشتر هستند، با یکدیگر به رقابت پرداختند. قبیله بنو عبد مناف افراد خود را شمردند و در نهایت تعداد بیشتری از اعضای خود را اعلام کردند. قبیله بنو سهم نیز به این موضوع واکنش نشان دادند و گفتند که در گذشته به دلیل ظلم و طغیان آسیب دیده‌اند، اما در این رقابت به شمارش کسانی که از دو قبیله مرده بودند، اشاره کردند.
قبیله ما در جاهلیّت و در ایّام کفر و شرک بغی کردند، بگزاف کاری و فساد از اندازه خود درگذشتند، تا عدد زندگان ایشان با کم آمد. اکنون تا مردگان خود برشمریم، و کثرت عدد خود بنمائیم. بگورستان رفتند و گورها برشمردند که این قبر فلان و این قبر فلان! قبور آن سادات و اشراف قبیله خود برشمردند. و سه خاندان بنی سهم زیاده آمد بر بنی عبد مناف. برین نسق تطاول بر یکدیگر همی‌نمودند، و تفاخر همی‌کردند تا ربّ العالمین ایشان را درین سوره از آن باز زد و گفت: أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ ای شغلکم التّکاثر و التّفاخر بکثرة المال و العدد عن طاعة ربّکم.
هوش مصنوعی: قبیله ما در روزگاران جاهلی و دوران کفر و شرک به فساد و بی‌عدالتی پرداخته بودند و از حد خود فراتر رفته بودند، به طوری که تعداد زنده‌هایشان کاهش یافته بود. حالا به سراغ مردگان خود رفتند و قصد داشتند تعداد قبور را بشمارند تا نشان دهند که چند نفر دارند. به گورستان رفتند و قبور را شناسایی کردند و می‌گفتند که این قبر فلانی و آن قبر فلانی است! قبور سادات و اشراف قبیله خود را مورد شمارش قرار داده و سه خاندان از بنی سهم را بیشتر از بنی عبد مناف معرفی کردند. بر اساس این مقایسه، به یکدیگر فخر می‌فروختند و به تفاخر بر یکدیگر مشغول بودند تا اینکه خداوند در این سوره آنان را از این کار بازداشت و گفت: «شما را سرگرم کرده است تکاثر» که یعنی مشغول شده‌اید به فخر فروشی به خاطر زیادتی در مال و نفرات، در حالی که از طاعت پروردگارتان غافلید.
حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ یعنی: حتّی عددتم الاموات. این مباهات و مفاخرت بانبوهی و بیشی شما را از طاعت و عبادت اللَّه بازداشت. و مشغول کرد تا آن گه که مردگان را در گور بشمردید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به قبری‌ها سر زدید، به معنای این است که به شمارش مردگان مشغول شدید. این افتخار و مباهات به زیاد بودن تعداد شما باعث شده که از اطاعت و عبادت خداوند غافل شوید و در نهایت به شمارش مردگان در گور مشغول گرید.
کَلَّا نشاید و این عادت نباید داشت. و از طاعت اللَّه باین تفاخر مشغول بودن نشاید. و قیل: حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ «حتّی» ادرککم الموت فدفنتم فی «الْمَقابِرَ» علی تلک الحال. و قیل: هو عامّ فیمن یبلغ بهم حبّ الدّنیا و الحرص علی الاکثار فیها «حتّی» یغفلوا عن طاعة اللَّه فیموتوا علی ذلک. قومی مفسّران گفتند: سیاق این آیت بر عموم است، ایشان را میخواهد که حبّ دنیا و حرص جمع مال بر ایشان مستولی گردد، و روزگار خویش همه بدان مشغول دارند تا از طاعت و عبادت حقّ باز مانند. و هم چنان در غفلت می‌زیند تا در آن غفلت از دنیا بیرون شوند. و قیل: یقال لهم فی الآخرة اذا خفّت موازینهم شغلتم بالاکثار من الدّنیا عن طاعة اللَّه «حتّی» متّم. و فی الخبر الصّحیح عن مطرّف بن عبد اللَّه بن الشّخیر عن ابیه قال: انتهیت الی رسول اللَّه (ص) و هو یقرأ هذه الآیة.
هوش مصنوعی: این رفتار ناپسند است و نباید چنین عادتی داشته باشیم. شایسته نیست که به خاطر فخر کردن به اطاعت از خداوند، از بندگی دست بکشیم. گفته شده است که مرگ به سراغ شما می‌آید، تا جایی که شما را در قبرها می‌گذارند و در آن حال قرار دارید. برخی مفسران بر این عقیده‌اند که این آیه به طور کلی به افرادی اشاره دارد که محبت دنیا و حرص بر جمع‌آوری اموال در آنان غلبه کرده و آن‌چنان مشغول زندگی دنیوی خود می‌شوند که از اطاعت خدا غافل می‌گردند و بدون آمادگی برای مرگ از دنیا می‌روند. این افراد به گونه‌ای زندگی می‌کنند که در نهایت در غفلت از دنیا خارج می‌شوند. همچنین گفته می‌شود که در روز قیامت، زمانی که میزان اعمالشان سبک باشد، به آن‌ها می‌گویند: شما به خاطر جمع‌آوری زیاد دنیا از طاعت خدا غافل شده‌اید. در روایت صحیحی نیز آمده که یکی از صحابه به رسول خدا (ص) رسید و او مشغول خواندن این آیه بود.
أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ قال: یقول ابن آدم: مالی مالی و هل لک یا بن آدم من مالک الّا ما اکلت فافنیت؟ او لبست فابلیت؟ او تصدّقت فامضیت؟! و عن انس بن مالک یقول: قال رسول اللَّه (ص): «یتّبع المیّت ثلاثة فیرجع اثنان و یبقی معه احد یتبعه اهله و ماله و عمله فیرجع اهله و ماله و یبقی عمله»
هوش مصنوعی: تکاثر و زیاده‌خواهی شما را غافل کرده است. انسان می‌گوید: «مال من مال من است»، اما آیا چیزی جز آنچه خورده‌ای و نابود کرده‌ای، یا پوشیده‌ای و متوجه زوالش شده‌ای، یا صدقه داده‌ای و از میان رفته است، در دست تو باقی مانده است؟ همچنین از انس بن مالک روایت است که پیامبر (ص) فرمودند: «بعد از مرگ، سه چیز مرده را همراهی می‌کنند: خانواده، مال و اعمالش. خانواده و مال بازمی‌گردند و فقط اعمالش باقی می‌مانند.»
و قیل: معنی الآیة ما زلتم منهومین حتّی کنتم مکبّین علی عمارة ما یفنی لا تشبعون ممّا تجمعون الّا اذا آوتکم القبور. و مثله ما روی عن ابی بن کعب قال: کنّا نری انّ هذا من القرآن لو کان لابن آدم و ادیان من ذهب لا تبغی الیهما وادیا ثالثا و لا یملأ جوف ابن آدم الّا التّراب. و یتوب اللَّه علی من تاب، ثمّ قال: کَلَّا ردع و زجر عن التَّکاثُرُ افتخارا. سَوْفَ تَعْلَمُونَ بعد هذا انّ الاشتغال بطلب الاکثار خطاء عظیم.
هوش مصنوعی: در متن اشاره شده که انسان‌ها هرگز از تجمع نکردن پول و اموال سیر نمی‌شوند و حتی در حالی که به این امور مشغولند، نمی‌دانند که تنها در قبرها آرامش خواهند یافت. همچنین گفته می‌شود که انسان اگر تمام ثروت‌های دنیا را داشته باشد، باز هم به دنبال بیشتری خواهد بود و تنها خاک است که می‌تواند او را سیر کند. در نهایت، خداوند بر کسانی که توبه کنند، رحمت می‌آورد و به آنها هشدار می‌دهد که این شیوهٔ زندگی و تمرکز بر کسب بیشتر، راهی نادرست است و عواقب سنگینی خواهد داشت.
ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ التّکرار تأکید للوعید و تغلیظ للمنهیّ عنه. و قیل: انّهما فی وقتین احدهما فی القبر و الآخر فی القیامة. و روی عن علی (ع) انّه قال: «ما زلنا نشکّ فی عذاب القبر حتّی نزلت أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ الی قوله: کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ لانّه وعید بعذاب القبر.
هوش مصنوعی: سپس به‌طور قطع خواهید دانست. تکرار در اینجا به‌منظور تأکید بر تهدیدات و تشدید مورد نهی است. گفته شده است که این دو زمان، یکی در قبر و دیگری در قیامت است. همچنین از علی (ع) نقل شده است که فرموده: «ما همیشه در مورد عذاب قبر شک داشتیم تا اینکه آیه "همه شما را سرگرم کرده است" نازل شد تا جایی که گفت "به‌طور قطع خواهید دانست"، زیرا این تهدیدی است برای عذاب قبر.»
و فی الخبر الصّحیح عن عائشة انّ یهودیّة دخلت علیها فقالت: اعاذک اللَّه من عذاب القبر! فسألت عائشة رسول اللَّه (ص) عن عذاب القبر.
هوش مصنوعی: در یک روایت معتبر از عایشه، آمده است که یک زن یهودی به عایشه مراجعه کرده و گفته: "خداوند تو را از عذاب قبر حفظ کند!" عایشه سپس از پیامبر اسلام (ص) درباره عذاب قبر سؤال کرد.
فقال: «نعم عذاب القبر حقّ». قالت عائشة: فما رأیت رسول اللَّه (ص) بعد صلّی صلاة الّا تعوّذ من عذاب القبر.
هوش مصنوعی: او گفت: «بله، عذاب قبر حقیقت دارد». عایشه گفت: من هیچگاه پیامبر خدا (ص) را ندیدم که بعد از نماز، از عذاب قبر پناه نبرد.
و عن ابی سعید: قال: قال رسول اللَّه (ص): یسلّط علی الکافر فی قبره تسعة و تسعون تنّینا تنهسه و تلدغه حتّی تقوم السّاعة، لو انّ تنّینا منها نفخ فی الارض ما انبتت خضرا.
هوش مصنوعی: ابو سعید روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمودند: در قبر کافر، نود و نه مار به او تسلط می‌یابند و او را نیش می‌زنند تا قیامت برپا شود. اگر یکی از این مارها در زمین دمیده می‌شد، هیچ گیاهی رویش نمی‌کرد.
ثمّ قال: لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ هذا کلام محذوف الجواب، و التّقدیر لو علمتم ما لکم و ما علیکم علما یقینا ما أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ و ما شغلکم ذلک عن غیره و اضاف العلم الی «الیقین» و هو نعته لاختلاف اللّفظین کقوله: «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ». قال قتادة: کنّا نحدّث انّ «عِلْمَ الْیَقِینِ» ان یعلم انّ اللَّه باعثه بعد الموت.
هوش مصنوعی: سپس گفت: اگر شما علم یقین را می‌دانستید... این بخشی از جمله‌ای است که پاسخ آن حذف شده و به این معناست که اگر شما به طور یقین می‌دانستید که چه چیزهایی برای شما خوب است و چه چیزهایی برای شما بد، دیگر مشغول پرورش مال و جاه نمی‌شدید و این امر شما را از کارهای دیگر بازنمی‌داشت. در اینجا علم به "یقین" اضافه شده است که به خاطر تفاوت در واژه‌ها این گونه بیان شده، مانند جمله‌ای که می‌گوید: "این، حقیقت یقین است". قتاده نیز گفته است: ما شنیده‌ایم که "علم یقین" به معنای این است که انسان بداند خدا او را بعد از مرگ باز می‌انگیزد.
لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ قرأ ابن عامر و الکسائی: لَتَرَوُنَّ بضمّ التّاء من اریته الشّی‌ء. و قرأ الآخرون بفتح التّاء، ای ترونها بابصارکم عن بعید. ثُمَّ لَتَرَوُنَّها مشاهدة عَیْنَ الْیَقِینِ اللّام لام القسم اقسم اللَّه عزّ و جلّ انّهم یرون «الجحیم». کقوله: وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها.
هوش مصنوعی: شما قطعاً آتش جهنم را خواهید دید. ابن عامر و کسایی با ضمه بر حرف تاء خوانده‌اند، به معنی این که چیزی را با چشم دید، در حالی که دیگران با فتحه بر تاء خوانده‌اند، به این معنا که آن را با چشمان خود از دور می‌بینید. سپس شما آن را به صورت عینی و حقیقتاً خواهید دید. حرف لام در اینجا دلالت بر قسم دارد و خداوند متعال قسم یاد کرده است که آنها آتش جهنم را خواهند دید، مانند آیه‌ای که می‌فرماید: و هیچ یک از شما نیست مگر اینکه به آن وارد خواهد شد.
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ عیانا لستم عنها بغائبین یراها المؤمن حین یعبرها و یراها الکافر مستقرّا یغمرها و التّکرار تأکید. و قیل: من جعل الخطاب للکفّار کان معناه انّکم لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ فی الموقف ثمّ ترونها اذا دخلتم جهنّم. و من جعل الخطاب للمؤمنین فالاوّل بمعنی العلم، ای تعلمون الجحیم حقّا اذا رأیتم عند المحشر صدق الوعید. ثمّ ترونها علی الصّراط حالة العبور.
هوش مصنوعی: سپس شما به یقین آن را به وضوح خواهید دید، در حالی که شما از آن غایب نیستید. مؤمن وقتی که از آن عبور می‌کند، آن را می‌بیند و کافر در حالی که در آن غوطه‌ور است، آن را مشاهده می‌کند. تکرار در اینجا تأکید بر واقعیت است. گفته شده است که اگر خطاب مربوط به کافران باشد، معنایش این است که شما جهنم را در صحنه قیامت می‌بینید و سپس زمانی که وارد جهنم می‌شوید، آن را خواهید دید. اما اگر خطاب به مؤمنان باشد، عبارت اول به معنای علم است، یعنی شما حقیقت جهنم را هنگام مشاهده صحنه محشر درک خواهید کرد. سپس آن را در حال عبور از صراط خواهید دید.
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ هذا یشتمل کلّ ما یتنعّم به فی الدّنیا اوّله الصّحة و الفراغ و الامن. یقال لهم: فیم افنیتموها
هوش مصنوعی: در آن روز از شما درباره نعمت‌هایی که داشته‌اید سؤال می‌شود. این نعمت‌ها شامل تمام مواردی است که در دنیا از آن‌ها بهره‌مند شده‌اید، مانند سلامتی، فراغت و امنیت. به شما گفته می‌شود: این نعمت‌ها را چگونه مصرف کرده‌اید؟
قال النبیّ (ص): «نعمتان مغبون فیهما کثیر من النّاس الصّحة و الفراغ».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «دو نعمت وجود دارد که بسیاری از مردم در استفاده از آن‌ها متضرر می‌شوند؛ یکی سلامت و دیگری فراغت.»
فی هذا الحدیث دلالة علی عظم محلّ هاتین النّعمتین و جلالة خطرهما، و ذلک لانّ بهما یستدرک مصالح الدّنیا و یکتسب درجات الآخرة فانّ الصّحة تنبئ عن اجتماع القوی الذّاتیّة و الفراغ یدلّ علی انتظام الاسباب الخارجة المنفصلة و لا قدرة علی تمهید مصلحة من مصالح الدّنیا و الآخرة الّا بهذین الامرین صحّة فی جسم و فراغ فی قلب ثمّ سائر النّعم یدخل فی حیّزهما و ینخرط فی سلکهما و یعدّ من توابعهما. قال معاویة بن قرّة: کان یقال شدّة الحساب یوم القیامة علی الصّحیح الفارغ یقال له: کیف ادّیت شکرهما؟ و یروی عن ابن عباس قال: «النّعیم» صحّة الأبدان و الاسماع و الأبصار یسأل اللَّه العبید فیم استعملوها و هو اعلم بذلک منهم و ذلک قوله: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «انّ اوّل ما یسأل اللَّه العبد یوم القیامة ان یقول له: الم اصحّ جسمک. الم اروک من الماء البارد؟».
هوش مصنوعی: این متن به اهمیت دو نعمت بزرگ، یعنی سلامت جسم و آرامش قلب، اشاره دارد و بیان می‌کند که این دو نعمت برای دستیابی به سعادت در دنیا و آخرت اساسی هستند. سلامت جسم به معنای قدرت بدنی و نظم در امور زندگی است، در حالی که آرامش قلب به ساماندهی افکار و احساسات کمک می‌کند. هیچکس نمی‌تواند بدون این دو نعمت از نعمت‌های دیگر بهره‌مند شود. یکی از راویان می‌گوید که در روز قیامت، از کسانی که سالم و بی‌فکر بودند، پرسیده می‌شود چگونه از این نعمت‌ها استفاده کرده‌اند. همچنین از ابن عباس روایت شده که نعمت‌ها شامل سلامت بدن، شنوایی و بینایی هستند و خداوند از بندگان درباره چگونگی استفاده از این نعمت‌ها سؤال می‌کند. همچنین از امام معصوم نقل شده که اولین سوالی که در قیامت از انسان می‌شود، این است که آیا بدن تو سالم بود و آیا از آب سرد بهره‌مند شدی یا نه؟
و قال انس بن مالک ضاف رسول اللَّه (ص) الی المقداد بن الاسود فقدّم الیه طعاما فأکله ثمّ سقاه ماء باردا فاستطابه. و قال: «ما ابردها علی الکبد»! ثمّ قال: «اذا شرب احدکم الماء فلیشرب ابرد ما یقدر علیه».
هوش مصنوعی: انس بن مالک گفته است: پیامبر خدا (ص) به خانه مقداد بن الأسود رفت و مقداد غذایی به او تقدیم کرد که پیامبر آن را خورد. سپس مقداد به او آب سردی داد و پیامبر از آن آب لذت برد و گفت: «چه خوب و خنک است برای کبد!» و سپس افزود: «زمانی که یکی از شما آب می‌نوشد، باید سردترین آب ممکن را بنوشد».
قیل: و لم؟ قال: «لانّه اطفاء للمرّة و انقع للغلّة و ابعث علی الشّکر».
هوش مصنوعی: سؤال شد: چرا؟ پاسخ داد: چون این عمل موجب آرامش و خاموش کردن آتش می‌شود و برای رفع غل و غش مؤثر است و به انسان انگیزه شکرگذاری می‌دهد.
و قال مالک بن دینار قال: رجل للحسن انّ لنا جارا لا یأکل الفالوذج و یقول: لا اقوم بشکره. فقال: ما اجهل جارکم نعمة اللَّه علیه بالماء البارد اکثر من نعمته بجمیع الحلاوی! و عن ابی هریرة عن النّبی (ص) فی قول اللَّه جلّ ثناءه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ. قال: «من أکل خبز البرّ و شرب ماء البارد و کان له ظلّ فذلک النّعیم الّذی یسأل عنه».
هوش مصنوعی: مالک بن دینار نقل می‌کند که مردی به حسن گفت: همسایه‌ای داریم که از خوردن فالوذج خودداری می‌کند و می‌گوید که مسؤولیتی در شکرگزاری ندارد. حسن پاسخ داد: همسایه شما چقدر نادان است! او نعمت خداوند را در آب سرد که در اختیارش است کمتر از نعمت‌های دیگر می‌داند. همچنین از ابوهریره نقل شده که پیامبر (ص) در مورد سخن خداوند درباره نعمت‌ها فرمود: آن کسی که نان گندم می‌خورد و آب سرد می‌نوشد و سایه‌ای دارد، این نعمت‌هایی هستند که در روز قیامت از آن‌ها سؤال خواهد شد.
و عن انس بن مالک قال: لمّا نزلت: ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ، جاء رجل محتاج فقال: یا رسول اللَّه هل علیّ من النّعیم شی‌ء؟ قال: «النّعلان و الظّلّ و الماء البارد».
هوش مصنوعی: انس بن مالک نقل می‌کند که زمانی که آیه «سپس قطعاً در آن روز از نعمت‌ها بازخواست می‌شوید» نازل شد، مرد نیازمندی نزد پیامبر آمد و پرسید: ای رسول خدا، آیا نعمت‌هایی برای من وجود دارد؟ پیامبر پاسخ داد: «خیر، نعمت‌ها شامل این‌ها می‌شود: کفش‌ها، سایه و آب خنک.»
و عن عبد اللَّه عن النّبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ لیعدّ نعمه علی العبد حتّی یعدّ علیه سألتنی فلانة ان ازوّجکها یسمّیها باسمها فزوّجتکها».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «خداوند نعمت‌هایش را بر بنده‌ای می‌شمارد تا جایی که او را به یاد می‌آورد و می‌گوید فلانی از من خواسته تا تو را به او تزویج کنم و نامش را بر زبان می‌آورد، و من او را به تو تزویج می‌کنم.»
و روی انّ النّبی (ص) قرأ: أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ علی المنبر یوما فقال له رجل عن ایّ نعیم نسأل و انّما نأکل فی انصاف بطوننا و نلبس الصّوف کالضّان و سیوفنا علی عواتقنا؟ فقال (ص): «انّها ستکون».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) روزی در منبر فرمود: «شما را سرگرم کرده است تکاثر». در این زمان مردی از او سوال کرد: «ما برای کدام نعمت باید سوال کنیم، در حالی که ما تنها خوراکی به قدر نیاز می‌خوریم و لباس‌مان مثل پشم‌ریسان است و شمشیرهایمان بر روی دوش‌مان است؟» پیامبر (ص) در پاسخ گفت: «این نعمت‌ها خواهد آمد».
و روی انّه قال: «عن الماء البارد و ظلال الجدر».
هوش مصنوعی: او گفت: «در مورد آب سرد و سایه‌های دیوارها».
و روی انّه قال (ص): «هل تدرون ما ذاک «النّعیم»: قالوا: اللَّه و رسول اعلم. قال: «بیت یکنّک و خرقة تواری عورتک و کسرة تشدّ بها صلبک ما سوی ذلک نعیم.
هوش مصنوعی: امام صادق (ع) فرمودند: «آیا می‌دانید نعمت چیست؟» مردم پاسخ دادند: «خدا و پیامبرش بهتر می‌دانند.» ایشان ادامه دادند: «خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، پارچه‌ای که برای پوشاندن عورۀ خود استفاده می‌کنید و تکه نانی که به کمر می‌بندید، همین‌ها نعمت هستند و غیر از این‌ها چیزی نعمت به حساب نمی‌آید.»
و روی انّه قال: «النّعیم» المسؤول عنه یوم القیامة کسرة تقویه و ماء یرویه و ثوب یواریه».
هوش مصنوعی: در روز قیامت، نعمت‌هایی که مورد سوال قرار می‌گیرند شامل لقمه‌ای است که سیراب کند، آبی که تشنگی را برطرف سازد و پوششی که بدن را بپوشاند.
و اتی سعید بن جبیر بشربة عسل فقال: انّ هذا من «النّعیم» الّذی تسأل عنه! و عن ابن عباس انّه سمع عمر بن الخطاب یقول: خرج علینا رسول اللَّه (ص) عند الظّهیرة فوجد ابا بکر فی المسجد. فقال له: «یا با بکر ما اخرجک فی هذه السّاعة»؟ قال: یا رسول اللَّه اخرجنی الّذی اخرجک. قال: و جاء عمر فقال له رسول اللَّه (ص): «یا بن الخطاب ما اخرجک»؟ قال: یا رسول اللَّه اخرجنی الّذی اخرجکما فقعد معهما عمر. قال: فاقبل رسول اللَّه (ص) یحدّثهما. ثمّ قال: «هل لکما من قوّة فتنطلقا الی هذا النّخل فتصیبا طعاما و شرابا و ظلّا» . قلنا: نعم. قال: «مرّوا بنا الی ابی الهیثم مالک بن التّهان الانصاری» قال: فتقدّم رسول اللَّه (ص) بین ایدینا فاستأذن و سلم علیهم ثلاث مرّات و امّ الهیثم تسمع الکلام من وراء الباب و ترید أن یزیدهم رسول اللَّه من السّلام فلمّا اراد رسول اللَّه (ص) ان ینصرف خرجت امّ هیثم تسعی خلفهم، فقالت: یا رسول اللَّه لقد سمعت تسلیمک و لکنّی اردت ان تزیدنا من سلامک .
هوش مصنوعی: سعید بن جبیر در مورد نوشیدنی عسل گفت: همین نشانه‌ای از نعمت‌هایی است که شما درباره‌اش سوال می‌کنید! همچنین ابن عباس نقل کرده که عمر بن خطاب گفت: رسول خدا (ص) در میانه روز به سراغ ما آمد و ابو بکر را در مسجد دید. از او پرسید: "ای ابو بکر، چرا در این ساعت اینجا هستی؟" ابو بکر جواب داد: "خدایا، آن چیزی که تو را خارج کرده، مرا هم بیرون آورده است." سپس عمر آمد و پیامبر از او نیز پرسید: "ای پسر خطاب، چه چیزی تو را به این جا کشانده است؟" عمر گفت: "خدایا، آن چیزی که شما را خارج کرده، مرا هم بیرون آورده است." پس عمر هم به جمع آنها پیوست. سپس پیامبر مشغول صحبت با آنها شد و پرسید: "آیا شما قوت و انرژی دارید که به این نخل بروید و غذا و آب و سایه‌ای بیابید؟" ما گفتیم: "بله." رسول خدا گفت: "برویم به خانه ابو هیثم مالک بن التهان انصاری." سپس پیامبر پیشاپیش ما راه افتاد و سه بار اجازه ورود گرفت و سلام کرد. ام‌هیثم صدای او را از پشت در شنید و تمایل داشت که پیامبر سلام بیشتری به آنها بدهد. وقتی پیامبر خواست که برگردد، ام‌هیثم از خانه بیرون آمد و پشت سر آنها دوید و گفت: "ای رسول خدا، من سلام شما را شنیدم، اما خواستم که سلام بیشتری به ما بدهید."
فقال لها رسول اللَّه (ص): «این ابو الهیثم»؟ قالت: یا رسول اللَّه هو قریب ذهب لیستعذب لنا من الماء ادخلوا فانّه یأتی السّاعة ان شاء اللَّه و بسطت لهم بساطا تحت شجرة حتّی جاء ابو الهیثم ففرح بهم ابو الهیثم و قرّت عینه و صعد ابو الهیثم علی نخلة یصرم لهم عذقا. فقال رسول اللَّه (ص): «حسبک یا بالهیثم» قال: یا رسول اللَّه: تأکلون من بسر و من رطبه و من تذنوبه. ثمّ اتاهم فشربوا علیه، فقال رسول اللَّه (ص): «هذا من «النّعیم» الّذی تسألون عنه یوم القیامة، ظلّ بارد و رطب طیّب، و ماء بارد».
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) از زن پرسید: «ابو الهیثم کجاست؟» زن پاسخ داد: «ای پیامبر خدا، او نزدیک است رفته تا برای ما آبی بیاورد. وارد شوید، او به زودی می‌آید ان شاء الله.» او برای آنان فرشی زیر درختی بیانداز و منتظر ماندند تا ابو الهیثم بیاید. وقتی او آمد، خوشحال شدند و چشمانش روشن شد. ابو الهیثم روی نخیله‌ای رفت تا برایشان خرما بچیند. پیامبر فرمود: «بس است، ای ابو الهیثم.» او گفت: «ای پیامبر خدا، شما از خرماهای نارس و رسیده می‌خورید و از بوی خوش آن بهره‌مند می‌شوید.» سپس ابو الهیثم نزدشان آمد و برایشان نوشیدنی آورد. پیامبر فرمود: «این از نعمت‌هایی است که در روز قیامت درباره‌اش سؤال می‌کنید: سایه‌ای خنک و میوه‌ای خوشمزه و آبی سرد.»
و قال بعض السّلف: من أکل فسمّی و فرغ فحمد لم یسأل عن نعیم ذلک الطّعام. و عن محمد بن کعب فی قوله: لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ قال: عمّا انعم علیکم بمحمد (ص) و قال ابو العالیة: عن الاسلام و السّنة. و قال الحسین بن الفضل: تخفیف الشّرائع و تیسیر القرآن. و عن الاعمش قال: مرّ شریح بقوم یلعبون. فقال: ما لکم؟ قالوا: فرغنا یا با امیّة. قال: ما بهذا امر الفارغ.
هوش مصنوعی: برخی از پیشینیان گفته‌اند: کسی که غذا بخورد و نام خدا را بر زبان بیاورد و پس از آن شکرگزاری کند، در مورد نعمت‌های آن غذا بازخواست نخواهد شد. همچنین محمد بن کعب در توضیح آیه‌ای بیان کرده است که در روز قیامت از شما درباره نعمت‌ها سؤال می‌شود، و این نعمت‌ها اشاره به نعمت‌هایی است که خداوند به وسیله پیامبر (ص) به شما عطا کرده است. ابو العالیه گفته است که این سؤال درباره اسلام و سنت است. حسین بن فضل نیز به آسان‌سازی احکام و ترویج قرآن اشاره کرده است. و اعمش نیز نقل می‌کند که شریح بر گروهی که در حال سرگرمی بودند گذر کرد و از آن‌ها پرسید: چه می‌کنید؟ آن‌ها پاسخ دادند: مشغول تفریح هستیم ای پسر امیه. او گفت: این کار، تفریح نیست.