گنجور

النوبة الثانیة

این سورة «القارعة» مکّی است، به مکه فرو آمد. صد و پنجاه حرفست.

سی و شش کلمه. یازده آیت بعدد کوفیان. و ده آیتست بعدد مدنیان. و هشت آیتست بعدد بصریان. اختلافست میان ایشان بسه آیه. کوفیان «القارعة» آیت شمارند، و بصریان نشمارند. و کوفیان و مدنیان ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ و خَفَّتْ مَوازِینُهُ هر دو آیت شمارند و بصریان نشمارند. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر ابی کعب است از مصطفی (ص) که هر که سورة «الْقارِعَةُ» بر خواند خدای عزّ و جلّ روز قیامت ترازوی وی گران گرداند بنیکی. قوله: «الْقارِعَةُ» اسم من اسماء القیامة انثت لانّها اسم السّاعة کما انثت الحاقّة و الطّامّة و الصّاخة و سمّیت «بالقارعة» لانّها تقرع قلوب النّاس بهولها. و قیل: «الْقارِعَةُ» البلیّة الّتی تقرع القلوب لشدّة المخافة، و القرع الضّرب منه المقرعة و قیل: یجوز ان تکون صفة للزّجرة او الصّیحة او النّفخة الّتی ذکرها اللَّه تعالی لابتداء البعث. قوله: مَا الْقارِعَةُ تعظیم و تهویل و تعجیب منها، ای هی عظیمة الشّأن قطیعة الحال.

وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ ای لا تعرفها لانّک لم تعهد مثلها و لا تعرف حقیقتها الّا بمشاهدتها «الْقارِعَةُ» رفع بالابتداء مَا الْقارِعَةُ صفته و ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ اعتراض.

یَوْمَ یَکُونُ خبره و التّقدیر «الْقارِعَةُ» الهائلة واقعة.

یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ یعنی: کالطّائر الّذی یتساقط فی النّار و السّراج. و قیل: کصغار الجراد کقوله: یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ. و معنی «المبثوث» المتفرّق فی الجهات لانّ الخلق یموج بعضهم فی بعض فکلّ فریق منهم لما یراه من اهوال القیامة آخذ فی وجه غیر وجه صاحبه. و قیل: النّاس خاصّ فی الکفّار و هم یتهافتون فی النّار یوم القیامة کتهافت الفراش.

وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ کَالْعِهْنِ الصّوف المصبوغ و الْمَنْفُوشِ المندوف، و اختصاص کَالْعِهْنِ لمعنیین، احدهما ان یکون لالوان الجبال کقوله: «وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ». و الآخر لما یرید اللَّه تعالی فی افنائها یعیدها بعد الصّلابة رخوة. کقوله: وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا و کقوله: وَ کانَتِ الْجِبالُ کَثِیباً مَهِیلًا.

فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ جمع میزان. قال الحسن هو میزان له کفّتان جعل اللَّه رجحان احدی کفّتیه علامة سعادة صاحبه. و قیل: ینصب لکلّ انسان میزان. و قیل: الموازین جمع الموزن و المعنی من رجحت حسناته علی سیّآته.

فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ. ای ذات رضا کلابن و تامر. و قیل: راض صاحبها کیوم صائم و لیل قائم.

وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ ای رجحت سیّآته علی حسناته.

فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای فمسکنه و مأواه النّار سمّیت امّه لانّه یأوی الیها کما یأوی الولد الی امّه. و الهاویة اسم من اسماء جهنّم. هی امّ الانسان الکافر لازمة له و اولی به. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای امّ رأسه هاویة منحدرة منکوسة فی النّار من اعلی الی اسفل. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ مثل قول العرب: هوت امّه و هی کلمة تستعمل عند عظم المکروه و شدّة المصیبة کما یقال ثکلته امّه.

وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ تعظیم و توبیخ و الاصل ما هی و الهاء للاستراحة و الوقف ای و ما ادریک ما الهاویة ثمّ فسّر فقال: نارٌ حامِیَةٌ ای بلغت النّهایة فی الحرارة. یروی عن انس بن مالک قال: انّ ملکا من ملائکة اللَّه عزّ و جلّ یوکل یوم القیامة بمیزان ابن آدم فیجاء به حتّی یوقف بین کفّتی المیزان فیوزن عمله فان «ثقلت» میزانه نادی الملک بصوت یسمع جمیع الخلق باسم الرّجل الاسعد فلان سعادة لا شقاوة بعدها و ان خَفَّتْ مَوازِینُهُ نادی الملک: الاشقی فلان شقاوة لا سعادة بعدها.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سورة «القارعة» مکّی است، به مکه فرو آمد. صد و پنجاه حرفست.
هوش مصنوعی: این سوره «القارعه» از سوره‌های مکی است که در مکه نازل شده و دارای صد و پنجاه حرف می‌باشد.
سی و شش کلمه. یازده آیت بعدد کوفیان. و ده آیتست بعدد مدنیان. و هشت آیتست بعدد بصریان. اختلافست میان ایشان بسه آیه. کوفیان «القارعة» آیت شمارند، و بصریان نشمارند. و کوفیان و مدنیان ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ و خَفَّتْ مَوازِینُهُ هر دو آیت شمارند و بصریان نشمارند. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر ابی کعب است از مصطفی (ص) که هر که سورة «الْقارِعَةُ» بر خواند خدای عزّ و جلّ روز قیامت ترازوی وی گران گرداند بنیکی. قوله: «الْقارِعَةُ» اسم من اسماء القیامة انثت لانّها اسم السّاعة کما انثت الحاقّة و الطّامّة و الصّاخة و سمّیت «بالقارعة» لانّها تقرع قلوب النّاس بهولها. و قیل: «الْقارِعَةُ» البلیّة الّتی تقرع القلوب لشدّة المخافة، و القرع الضّرب منه المقرعة و قیل: یجوز ان تکون صفة للزّجرة او الصّیحة او النّفخة الّتی ذکرها اللَّه تعالی لابتداء البعث. قوله: مَا الْقارِعَةُ تعظیم و تهویل و تعجیب منها، ای هی عظیمة الشّأن قطیعة الحال.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی سوره «القارعة» در قرآن می‌پردازد. تعداد آیات این سوره به تفکیک طوایف مختلف، شامل کوفیان، مدنیان و بصریان ذکر شده و نیز اختلافات میان آن‌ها در شمارش برخی آیات بیان شده است. همچنین، اشاره شده که سوره دارای ناسخ و منسوخ نیست و در مورد فضیلت قرائت آن، حدیثی از پیامبر (ص) نقل شده که به اجر و ثواب آن اشاره دارد. در ادامه، نام «القارعة» و معانی مختلف آن بررسی می‌شود؛ این کلمه به معنای وقوع حوادثی بزرگ و حیرت‌انگیز یا بلایای ترسناک است که دل‌ها را می‌خراشند. در پایان، سوالی از نوع «مَا الْقارِعَةُ» مطرح می‌شود که به تعظیم و شکوه این سوره اشاره دارد.
وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ ای لا تعرفها لانّک لم تعهد مثلها و لا تعرف حقیقتها الّا بمشاهدتها «الْقارِعَةُ» رفع بالابتداء مَا الْقارِعَةُ صفته و ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ اعتراض.
هوش مصنوعی: و تو چه می‌دانی که «قارعه» چیست؟ زیرا تو آن را نمی‌شناسی و حقیقت آن را جز با مشاهده‌اش نمی‌دانی. «قارعه» در اینجا به عنوان مبتدا آمده و «ما القارعه» وصف آن است و جمله «ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ» به عنوان یک اعتراض بیان شده است.
یَوْمَ یَکُونُ خبره و التّقدیر «الْقارِعَةُ» الهائلة واقعة.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که خبر و پیش‌بینی درباره وقوع حادثه‌ای بزرگ و هولناک خواهد بود.
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ یعنی: کالطّائر الّذی یتساقط فی النّار و السّراج. و قیل: کصغار الجراد کقوله: یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ. و معنی «المبثوث» المتفرّق فی الجهات لانّ الخلق یموج بعضهم فی بعض فکلّ فریق منهم لما یراه من اهوال القیامة آخذ فی وجه غیر وجه صاحبه. و قیل: النّاس خاصّ فی الکفّار و هم یتهافتون فی النّار یوم القیامة کتهافت الفراش.
هوش مصنوعی: در روزی که مردم مانند مگس‌های پراکنده خواهند بود،، به گونه‌ای که گویی پرنده‌ای است که به سوی آتش و چراغ سقوط می‌کند. برخی گفته‌اند که مانند جیرجیرک‌های کوچک به بیرون از قبرها می‌آیند، گویی که آن‌ها جیرجیرک‌هایی هستند که پخش شده‌اند. واژه "المبثوث" به معنای پراکنده در جهات مختلف است، زیرا مردم مانند امواجی که یکدیگر را در می‌نوردند، به سمت متفاوتی حرکت می‌کنند. هر گروهی با دیدن هول و هراس قیامت به سمتی می‌رود که از دیگران جداست. بعضی نیز معتقدند که این توصیف به کفار اختصاص دارد که در روز قیامت مانند مگس‌ها به سوی آتش می‌افتند.
وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ کَالْعِهْنِ الصّوف المصبوغ و الْمَنْفُوشِ المندوف، و اختصاص کَالْعِهْنِ لمعنیین، احدهما ان یکون لالوان الجبال کقوله: «وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ». و الآخر لما یرید اللَّه تعالی فی افنائها یعیدها بعد الصّلابة رخوة. کقوله: وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا و کقوله: وَ کانَتِ الْجِبالُ کَثِیباً مَهِیلًا.
هوش مصنوعی: کو mountains مانند پشم نرم و رنگین خواهند بود، همانند پشم‌هایی که به‌خوبی آماده و رنگ‌زده شده‌اند. این تشبیه به دو معنی خاص اشاره دارد: اول اینکه به رنگ‌های مختلف کوه‌ها اشاره دارد، مانند جمله‌ای که می‌گوید: «کوه‌ها به رنگ‌های سفید و سرخ و سیاه مختلف هستند». دوم اینکه به حالتی که خداوند در مورد نابود کردن کوه‌ها می‌خواهد، اشاره دارد؛ یعنی پس از اینکه کوه‌ها محکم شدند، دوباره نرم خواهند شد. مانند گفت‌وگویی که درباره به هم ریختن کوه‌ها و تبدیل آن‌ها به توده‌ای بزرگ و نرم است.
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ جمع میزان. قال الحسن هو میزان له کفّتان جعل اللَّه رجحان احدی کفّتیه علامة سعادة صاحبه. و قیل: ینصب لکلّ انسان میزان. و قیل: الموازین جمع الموزن و المعنی من رجحت حسناته علی سیّآته.
هوش مصنوعی: پس کسی که اعمال نیکش سنگینی بیشتری دارد، به گفته حسن، ترازویی برای او در نظر گرفته شده که خداوند یکی از دو کفه‌اش را علامتی از سعادت او قرار داده است. همچنین گفته شده است که برای هر انسان ترازویی نصب می‌شود و معنای موازین این است که اگر حسنات فرد بر سیئاتش غلبه کند، او در جایگاه بهتری قرار دارد.
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ. ای ذات رضا کلابن و تامر. و قیل: راض صاحبها کیوم صائم و لیل قائم.
هوش مصنوعی: او در زندگی رضایت‌بخشی قرار دارد. ای خالق رضا و خوشنودی. گفته شده که کسی که در این حالت است، مانند روزه‌دار در روز و قیام‌کننده در شب است.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ ای رجحت سیّآته علی حسناته.
هوش مصنوعی: و اما کسی که در وزن‌کشی اعمالش، کارهای بد او بر کارهای نیکش غلبه پیدا کند.
فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای فمسکنه و مأواه النّار سمّیت امّه لانّه یأوی الیها کما یأوی الولد الی امّه. و الهاویة اسم من اسماء جهنّم. هی امّ الانسان الکافر لازمة له و اولی به. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای امّ رأسه هاویة منحدرة منکوسة فی النّار من اعلی الی اسفل. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ مثل قول العرب: هوت امّه و هی کلمة تستعمل عند عظم المکروه و شدّة المصیبة کما یقال ثکلته امّه.
هوش مصنوعی: مادر او جهنم است، زیرا مسکن و پناهگاه او آتش دوزخ می‌باشد و به همین خاطر به آن مادر گفته می‌شود، چون همان‌طور که فرزند به مادرش پناه می‌برد، او نیز به جهنم پناه می‌برد. نام "هاویه" یکی از نام‌های جهنم است و به عنوان مادر انسان کافر شناخته می‌شود و ارتباطی نزدیک با او دارد. همچنین گفته شده که این عبارت به معنی این است که سر او به سمت جهنم می‌افتد و از بالاترین نقطه به پایین در آتش سقوط می‌کند. در فرهنگ عربی نیز عبارت "هوت امّه" برای توصیف یک مصیبت بزرگ یا فاجعه‌ای شدید استفاده می‌شود، مانند اینکه گفته شود "مادرش را به سوگ نشاندند".
وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ تعظیم و توبیخ و الاصل ما هی و الهاء للاستراحة و الوقف ای و ما ادریک ما الهاویة ثمّ فسّر فقال: نارٌ حامِیَةٌ ای بلغت النّهایة فی الحرارة. یروی عن انس بن مالک قال: انّ ملکا من ملائکة اللَّه عزّ و جلّ یوکل یوم القیامة بمیزان ابن آدم فیجاء به حتّی یوقف بین کفّتی المیزان فیوزن عمله فان «ثقلت» میزانه نادی الملک بصوت یسمع جمیع الخلق باسم الرّجل الاسعد فلان سعادة لا شقاوة بعدها و ان خَفَّتْ مَوازِینُهُ نادی الملک: الاشقی فلان شقاوة لا سعادة بعدها.
هوش مصنوعی: این متن درباره عظمت و سرنوشت انسان در روز قیامت صحبت می‌کند. بیان می‌شود که انسان‌ها در آن روز به محاکمه می‌رسند و اعمالشان وزن می‌شود. اگر اعمال یک شخص سنگین شود، ملک ندا می‌دهد که او خوشبخت است و دیگر شقاوتی برای او وجود ندارد. اما اگر اعمالش سبک باشد، اعلام می‌شود که او بدبخت است و دیگر خوشبختی برایش نخواهد بود. این نکات به وضوح نشان می‌دهد که در آن روز، سرنوشت هر فرد بر اساس اعمالش مشخص می‌شود.