این سوره هشت آیتست، نود و چهار کلمه، سیصد و نود و نه حرف، جمله به مدینه فرو آمد. بعضی مفسّران گفتند: مکّی است، به مکه فرو آمد. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و فی الخبر عن ابی بن کعب قال: قال رسول اللَّه (ص): «من قرأ سورة «لم یکن» کان یوم القیامة مع خیر البریّة مسافرا و مقیما»
و عن قتادة عن انس قال: قال رسول اللَّه (ص) لابی بن کعب: «انّ اللَّه عزّ و جلّ امرنی ان اقرأ علیک: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا و فی روایة اخری: «امرنی ان اقرأ علیک القرآن».
قال: «و سمّانی لک» قال: نعم قال: «و قد ذکرت عند ربّ العالمین». قال: نعم. فزرقت عیناه.
و فی روایة اخری قال جبرئیل للنّبیّ (ص): لمّا نزلت هذه السّورة انّ اللَّه یأمرک ان تقرأها ابیا فذکر النّبیّ (ص) لابی فبکی. و قال: او ذکرت هناک یا رسول اللَّه. فقال: «نعم فبذلک فلتفرحوا».
و روی عن سعید بن المسیّب عن ابی الدّرداء قال: قال رسول اللَّه (ص): «لو یعلم النّاس ما فی لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لعطّلوا الاهل و المال و تعلموها.
فقال رجل من خزاعة: ما فیها من الاجر یا رسول اللَّه؟ فقال رسول اللَّه (ص): «لا یقرأها منافق ابدا و لا عبد فی قلبه شکّ فی اللَّه و اللَّه انّ الملائکة المقرّبین لیقرءونها منذ خلق اللَّه السّماوات و الارض لا یفترون عن قراءتها و ما من عبد یقرأها بلیل الّا بعث اللَّه ملائکة یحفظونه فی دینه و دنیاه و یدعون اللَّه له بالمغفرة و الرّحمة فان قرأها نهارا اعطی علیها من التّراب مثل ما أضاء علیه النّهار و اظلم علیه اللّیل» فقال رجل من قیس عیلان: زدنا من هذا الحدیث فداک ابی و امّی یا رسول اللَّه (ص)! فقال رسول اللَّه (ص): «تعلّموا «عَمَّ یَتَساءَلُونَ» و تعلّموا ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ و تعلّموا وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ و تعلّموا وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ فانّکم لو تعلمون ما فیهنّ لعطّلتم ما انتم فیه و تعلّمتموهنّ و تقرّبتم الی اللَّه عزّ و جلّ بهنّ فانّ اللَّه یغفر بهنّ کلّ ذنب الّا الشّرک باللّه و اعلموا انّ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ تجادل عن صاحبها یوم القیامة و تستغفر له من الذّنوب.
قوله: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ من هاهنا للتّبیین و قیل للتّبعیض و «أَهْلِ الْکِتابِ»، الیهود و النّصاری و المشرکون کفّار العرب و هم عبدة الاوثان مُنْفَکِّینَ ای منتهین عن کفرهم و شرکهم، و قال اهل اللّغة: «مُنْفَکِّینَ» زائلین منفصلین. یقال: فککت الشّیء فانفکّ ای انفصل «حَتَّی تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ» لفظه مستقبل و معناه الماضی ای «حتّی» اتتهم «البیّنة» ای الحجّة الواضحة الظّاهرة الّتی یتمیّز بها الحقّ عن الباطل، یعنی: محمد (ص) اتاهم بالقرآن فبیّن لهم جهالتهم و ضلالتهم و دعاهم الی الایمان فهذه الآیة فیمن آمن من الفریقین اخبر انّهم لم ینتهوا عن الکفر حتّی اتاهم الرّسول فدعاهم الی الایمان فآمنوا فانقذهم اللَّه من الجهل و الضّلالة. فقال ابن کیسان: معناه «لَمْ یَکُنِ» هؤلاء الکفّار تارکین صفة محمد (ص) فی کتابهم انّه نبیّ حتّی بعث فلمّا بعث تفرّقوا فیه و اختلفوا. و قیل: لا ینتهون عن کفرهم حتّی یأتیهم الموت ثمّ فسّر «البیّنة» فقال: رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُوا صُحُفاً ای کتبا، یعنی: ما یتضمّنه «الصّحف» من المکتوب فیها و هو «القرآن» لانّه کان یتلوا عن ظهر قلبه لا عن کتاب «مطهّرة» من الباطل و الکذب و الزّور و قیل: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».
«فیها» ای فی تلک «الصّحف» «کتب» یعنی: الآیات و الاحکام «قیّمة» ای عادلة مستقیمة غیر ذات عوج. یرید بالصّحف الطّوامیر و الاوراق و بالکتب السّور و الاحکام و الآیات.
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ ای ما اختلفوا فی امر محمد (ص) و ما کذّبوه إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ محمد و القرآن، ای لم یختلفوا فی مبعثه و کونه نبیّا الّا بعد ظهوره بغیا و حسدا. قال قوم من المفسّرین: من اوّل السّورة الی قوله: فِیها کُتُبٌ قَیِّمَةٌ حکمها فیمن آمن مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ و من قوله: وَ ما تَفَرَّقَ حکمه فیمن لم یؤمن مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ بعد قیام الحجّة ثمّ ذکر ما امروا به فی کتبهم فقال: وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ ای ما امر هؤلاء الکفّار «الّا» ان لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ای موحّدین لا یشرکون «حنفاء» ای مائلین عن الادیان کلّها الی دین الاسلام و قیل: «حُنَفاءَ» مائلین الی الحقّ عادلین عن الباطل و قیل: حاجّین مختتنین واحد الحنفاء حنیف، و الحنیف فی الاصل المستقیم و هو فی اهل الملک المسلم تقول: رجل متحنّف، ای مسلم متعبّد و الحنیف فی المسلمین الحاجّ و المختتن و انّما قیل لمائل الرّجلین احنف تفاؤّلا کما قالوا للاعمی بصیرا و للدیغ سلیما. و یقیموا الصّلاة المکتوبة فی اوقاتها و یؤتوا الزّکاة عند محلّها و ذلک الّذی امروا به دین القیّمة، ای الملّة و الشّریعة المستقیمة. اضاف الدّین الی القیّمة و هی نعته لاختلاف اللّفظین، و العرب تضیف الشّیء الی نعته کثیرا و تجد هذا فی القرآن فی مواضع منها قوله: «وَ لَدارُ الْآخِرَةِ» و قال فی موضع: «وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ» لانّ الدّار هی الآخرة و تقول: دخلت مسجد الجامع و مسجد الحرام و ادخلک اللَّه جنّة الفردوس، هذا و امثاله.
و انّث القیّمة لانّ الآیات هائیة فردّ الدّین الی الملّة. و قال النضر بن شمیل سألت الخلیل بن احمد عن قوله: وَ ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ فقال: «القیّمة» جمع القیّم و القیّم و القائم واحد و مجاز الآیة و ذلک دین القائمین للَّه بالتّوحید ثمّ ذکر ما للفریقین فقال: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها یعنی: یوم القیامة. و قیل: «فی» حکم اللَّه أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ای «شرّ» الخلیقة قرأ نافع و ابن عامر «البرئة» بالهمز فی الحرفین لانّه من قولهم: براء اللَّه الخلق یبرأهم برا. قال اللَّه عزّ و جلّ: مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها و قرأ الآخرون بالتّشدید من غیر همز و له وجهان: احدهما انّه ترک الهمز و ادخل التّشدید عوضا منه و الثّانی ان تکون فعیلة من البری و هو التّراب، ای «هُمْ شَرُّ» من خلق من التّراب کقوله: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ. نزلت فی بنی عبد الدّار من قریش.
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ خیارهم فیه دلیل علی انّهم افضل من الملائکة.
جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ ای دخول جنّات عدن اقامة تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً لا یموتون و لا یخرجون رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بایمانهم وَ رَضُوا عَنْهُ اذ نالوا ما ارادوا، و قیل: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بجمیل ثنائه و جزیل انعامه علیهم و ارادته الاحسان بهم وَ رَضُوا عَنْهُ حیث فرحوا بما آتیهم من الثّواب. و قیل: «رضی» اعمالهم و «رَضُوا» ثوابه و قیل: رضا الخلق عن اللَّه رضاهم بما یرد علیه من احکامه و رضاه عنهم ان یوفّقهم للرّضا عنه. و قیل: الرّضا ینقسم قسمین رضا به و رضا عنه، فالرّضا به ربّا و مدبّرا، و الرّضا عنه فیما یقضی و یقدّر. و قال السّری: ان کنت لا ترضی عن اللَّه فکیف تسأله الرّضا عنک ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ای ذلک الخلود فی جنّات عدن و رضا اللَّه لمن خاف ربّه و لزم طاعته و ترک مخالفته. و قیل: لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ای لمن علمه من قوله: فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما قال بعض المفسّرین: فالعلماء خیار الامّة بالنّصّ اذا.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این سوره هشت آیتست، نود و چهار کلمه، سیصد و نود و نه حرف، جمله به مدینه فرو آمد. بعضی مفسّران گفتند: مکّی است، به مکه فرو آمد. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و فی الخبر عن ابی بن کعب قال: قال رسول اللَّه (ص): «من قرأ سورة «لم یکن» کان یوم القیامة مع خیر البریّة مسافرا و مقیما»
هوش مصنوعی: این سوره دارای هشت آیه است و شامل نود و چهار کلمه و سیصد و نود و نه حرف میباشد. برخی مفسران بر این باورند که این سوره در مدینه نازل شده است، در حالی که دیگران معتقدند که این سوره در مکه نازل شده است. همچنین در این سوره هیچ آیاتی که بتوانند ناسخ یا منسوخ باشند وجود ندارد. در حدیثی از ابی بن کعب آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کسی سوره «لم یکن» را بخواند، در روز قیامت در کنار بهترین مخلوقات، چه مسافر و چه مقیم خواهد بود.»
و عن قتادة عن انس قال: قال رسول اللَّه (ص) لابی بن کعب: «انّ اللَّه عزّ و جلّ امرنی ان اقرأ علیک: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا و فی روایة اخری: «امرنی ان اقرأ علیک القرآن».
هوش مصنوعی: حضرت پیامبر (ص) به ابی بن کعب فرمودند: «خداوند به من فرمان داده است که این آیات را بر تو بخوانم: کسانی که کافر شدند». در یک روایت دیگر نیز آمده است که خداوند به من دستور داده تا قرآن را بر تو بخوانم.
قال: «و سمّانی لک» قال: نعم قال: «و قد ذکرت عند ربّ العالمین». قال: نعم. فزرقت عیناه.
هوش مصنوعی: گفت: «و تو را به نام من نامیدهاند» گفت: بله. گفت: «و من نزد پروردگار عالمیان ذکر شدم» گفت: بله. آنگاه چشمانش پر از اشک شد.
و فی روایة اخری قال جبرئیل للنّبیّ (ص): لمّا نزلت هذه السّورة انّ اللَّه یأمرک ان تقرأها ابیا فذکر النّبیّ (ص) لابی فبکی. و قال: او ذکرت هناک یا رسول اللَّه. فقال: «نعم فبذلک فلتفرحوا».
هوش مصنوعی: در روایت دیگری آمده است که جبرئیل به پیامبر (ص) گفت: هنگامی که این سوره نازل شد، خداوند به تو دستور داده که آن را به ابی بخوانی. پیامبر (ص) این موضوع را به ابی گفت و او گریه کرد. او گفت: آیا تو در آنجا به من اشاره کردی، ای رسول خدا؟ پیامبر (ص) پاسخ داد: «بله، بنابراین باید شاد باشید.»
و روی عن سعید بن المسیّب عن ابی الدّرداء قال: قال رسول اللَّه (ص): «لو یعلم النّاس ما فی لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لعطّلوا الاهل و المال و تعلموها.
هوش مصنوعی: سعید بن مسیب از ابی الدرداء نقل میکند که پیامبر (ص) فرمود: اگر مردم میدانستند چه چیزهایی در ایمان وجود دارد، افرادی که به خداوند کافر هستند، علاقهشان به خانواده و دارایی را از دست میدادند و به دنبال یادگیری ایمان میرفتند.
فقال رجل من خزاعة: ما فیها من الاجر یا رسول اللَّه؟ فقال رسول اللَّه (ص): «لا یقرأها منافق ابدا و لا عبد فی قلبه شکّ فی اللَّه و اللَّه انّ الملائکة المقرّبین لیقرءونها منذ خلق اللَّه السّماوات و الارض لا یفترون عن قراءتها و ما من عبد یقرأها بلیل الّا بعث اللَّه ملائکة یحفظونه فی دینه و دنیاه و یدعون اللَّه له بالمغفرة و الرّحمة فان قرأها نهارا اعطی علیها من التّراب مثل ما أضاء علیه النّهار و اظلم علیه اللّیل» فقال رجل من قیس عیلان: زدنا من هذا الحدیث فداک ابی و امّی یا رسول اللَّه (ص)! فقال رسول اللَّه (ص): «تعلّموا «عَمَّ یَتَساءَلُونَ» و تعلّموا ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ و تعلّموا وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ و تعلّموا وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ فانّکم لو تعلمون ما فیهنّ لعطّلتم ما انتم فیه و تعلّمتموهنّ و تقرّبتم الی اللَّه عزّ و جلّ بهنّ فانّ اللَّه یغفر بهنّ کلّ ذنب الّا الشّرک باللّه و اعلموا انّ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ تجادل عن صاحبها یوم القیامة و تستغفر له من الذّنوب.
هوش مصنوعی: یک مرد از قبیله خزاعه پرسید: «ای رسول خدا، در این سوره چه اجر و پاداشی خواهد بود؟» پیامبر (ص) پاسخ داد: «هرگز منافقی این آیات را نمیخواند و نیز کسی که در دلش شکی دربارهٔ خداوند دارد. به خدا قسم، ملائکه مقرب از زمان خلق آسمانها و زمین بدون هیچگونه خستگی آن را میخوانند. و هر بندهای که آن را در شب بخواند، خدا ملائکهای را برای حفظ او در دین و دنیایش میفرستد و برای او دعا میکنند. اگر در روز بخواند، به اندازه نوری که روز به او میدهد، از خاک بهرهمند خواهد شد و شب بر او تاریک نخواهد شد.» سپس مردی از قبیله قیس عیلان گفت: «ای کاش بیشتر از این حدیث به ما بگویی.» پیامبر (ص) فرمود: «باید سوره «عَمَّ یَتَسَأَلُونَ» و سوره «ق» و سوره «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» و سوره «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ» را یاد بگیرید. اگر بدانید که در این سورهها چیست، تمام امور دنیوی خود را رها میکنید و به یادگیری آنها پرداخته و از طریق آنها به خداوند نزدیک میشوید، زیرا خداوند به واسطه آنها هر گناهی را میبخشد جز شرک به او. و بدانید که خداوندی که سلطنت در دست اوست، از صاحب این آیات در روز قیامت دفاع کرده و برای او از گناهانش توبه میطلبد.»
قوله: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ من هاهنا للتّبیین و قیل للتّبعیض و «أَهْلِ الْکِتابِ»، الیهود و النّصاری و المشرکون کفّار العرب و هم عبدة الاوثان مُنْفَکِّینَ ای منتهین عن کفرهم و شرکهم، و قال اهل اللّغة: «مُنْفَکِّینَ» زائلین منفصلین. یقال: فککت الشّیء فانفکّ ای انفصل «حَتَّی تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ» لفظه مستقبل و معناه الماضی ای «حتّی» اتتهم «البیّنة» ای الحجّة الواضحة الظّاهرة الّتی یتمیّز بها الحقّ عن الباطل، یعنی: محمد (ص) اتاهم بالقرآن فبیّن لهم جهالتهم و ضلالتهم و دعاهم الی الایمان فهذه الآیة فیمن آمن من الفریقین اخبر انّهم لم ینتهوا عن الکفر حتّی اتاهم الرّسول فدعاهم الی الایمان فآمنوا فانقذهم اللَّه من الجهل و الضّلالة. فقال ابن کیسان: معناه «لَمْ یَکُنِ» هؤلاء الکفّار تارکین صفة محمد (ص) فی کتابهم انّه نبیّ حتّی بعث فلمّا بعث تفرّقوا فیه و اختلفوا. و قیل: لا ینتهون عن کفرهم حتّی یأتیهم الموت ثمّ فسّر «البیّنة» فقال: رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُوا صُحُفاً ای کتبا، یعنی: ما یتضمّنه «الصّحف» من المکتوب فیها و هو «القرآن» لانّه کان یتلوا عن ظهر قلبه لا عن کتاب «مطهّرة» من الباطل و الکذب و الزّور و قیل: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».
هوش مصنوعی: آیه اشاره میکند به این که افرادی که کافر هستند، از اهل کتاب نیستند و این شامل یهودیان، مسیحیان و مشرکان عرب میشود که بتها را پرستش میکنند. این افراد از کفر و شرک خود جدا نمیشوند، و واژه "مفکّکین" به معنای جدا شدن یا دور شدن است. همچنین گفته شده که تا زمانی که "بیّنه" یا نشانه روشنی به سویشان نیاید، از کفر خود دست برنمیدارند. این بیّنه به معنای حجت و دلیل واضح و آشکار است که حق را از باطل جدا میکند، و این حجت از طرف پیامبر محمد (ص) ارائه میشود. وی با قرآن به اوج دقت و وضوح، نادانی و گمراهی آنها را تبیین کرده و به ایمان دعوتشان کرده است. در واقع، این آیه اشاره دارد به این که افرادی که از دو گروه اهل کتاب و مشرکین ایمان آوردهاند، وقتی به دعوت پیامبر پاسخ مثبت دادند، نجات یافتند و خداوند آنها را از جهل و گمراهی رهانید. همچنین بیان شده که این کافران، صفت نبی بودن محمد (ص) را در کتابهای خود تا قبل از بعثت او ترک نکرده بودند و بعد از بعثت در مورد او اختلاف کردند. در نهایت، گفته شده که آنها نسبت به کفر خود هیچگاه دست نمیکشند مگر آنکه مرگ به سراغشان آید و بیّنه به عنوان رسولی از جانب خدا معرفی میشود که آیات قرآن را بیان میکند و این آیات از دروغ و کذب پاک و منزه هستند.
«فیها» ای فی تلک «الصّحف» «کتب» یعنی: الآیات و الاحکام «قیّمة» ای عادلة مستقیمة غیر ذات عوج. یرید بالصّحف الطّوامیر و الاوراق و بالکتب السّور و الاحکام و الآیات.
هوش مصنوعی: در این متن، به اشاره به «صُحف» و «کتب» پرداخته شده است که به معنای آیات و احکام اشاره دارد. این آیات و احکام عادلانه و مستقیم هستند و هیچ انحرافی در آنها وجود ندارد. در اینجا «صُحف» به معنای صفحات و اوراق است و «کتب» به معنای سورهها، احکام و آیات اشاره میکند.
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ ای ما اختلفوا فی امر محمد (ص) و ما کذّبوه إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ محمد و القرآن، ای لم یختلفوا فی مبعثه و کونه نبیّا الّا بعد ظهوره بغیا و حسدا. قال قوم من المفسّرین: من اوّل السّورة الی قوله: فِیها کُتُبٌ قَیِّمَةٌ حکمها فیمن آمن مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ و من قوله: وَ ما تَفَرَّقَ حکمه فیمن لم یؤمن مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ بعد قیام الحجّة ثمّ ذکر ما امروا به فی کتبهم فقال: وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ ای ما امر هؤلاء الکفّار «الّا» ان لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ای موحّدین لا یشرکون «حنفاء» ای مائلین عن الادیان کلّها الی دین الاسلام و قیل: «حُنَفاءَ» مائلین الی الحقّ عادلین عن الباطل و قیل: حاجّین مختتنین واحد الحنفاء حنیف، و الحنیف فی الاصل المستقیم و هو فی اهل الملک المسلم تقول: رجل متحنّف، ای مسلم متعبّد و الحنیف فی المسلمین الحاجّ و المختتن و انّما قیل لمائل الرّجلین احنف تفاؤّلا کما قالوا للاعمی بصیرا و للدیغ سلیما. و یقیموا الصّلاة المکتوبة فی اوقاتها و یؤتوا الزّکاة عند محلّها و ذلک الّذی امروا به دین القیّمة، ای الملّة و الشّریعة المستقیمة. اضاف الدّین الی القیّمة و هی نعته لاختلاف اللّفظین، و العرب تضیف الشّیء الی نعته کثیرا و تجد هذا فی القرآن فی مواضع منها قوله: «وَ لَدارُ الْآخِرَةِ» و قال فی موضع: «وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ» لانّ الدّار هی الآخرة و تقول: دخلت مسجد الجامع و مسجد الحرام و ادخلک اللَّه جنّة الفردوس، هذا و امثاله.
هوش مصنوعی: کسانی که کتاب آسمانی دریافت کرده بودند، در مورد پیامبر محمد (ص) دچار اختلاف و تفرقه نشدند و او را انکار نکردند مگر پس از آن که دلایل روشن برایشان آمد. آنها فقط پس از آنکه محمد (ص) به عنوان پیامبر شناخته شد، به خاطر حسد و کینه دچار اختلاف شدند. برخی مفسران گفتهاند که بخش اول این آیه به مؤمنان از اهل کتاب و مشرکین اشاره دارد و بخش دوم در مورد کسانی است که پس از روشن شدن حجت الهی ایمان نیاوردند. آیه بعدی به مسئلهای اشاره میکند که آنها جز این مأمور نشدهاند که خدای یکتا را بپرستند، یعنی بایستی خالصاً دین خود را برای او خالص کنند و کسی را شریک او ندانند. آنها باید به سوی دین اسلام متمایل شوند و به حق و انصاف گرایش داشته باشند. همچنین باید نمازهای واجب را در وقتش برپا کنند و زکات را در زمان خود بپردازند، زیرا اینها اصول دین و شریعت راستین است. در اینجا دین به صفت "قیّمه" توصیف شده است که نشان از حقانیت و ثبات آن دارد.
و انّث القیّمة لانّ الآیات هائیة فردّ الدّین الی الملّة. و قال النضر بن شمیل سألت الخلیل بن احمد عن قوله: وَ ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ فقال: «القیّمة» جمع القیّم و القیّم و القائم واحد و مجاز الآیة و ذلک دین القائمین للَّه بالتّوحید ثمّ ذکر ما للفریقین فقال: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها یعنی: یوم القیامة. و قیل: «فی» حکم اللَّه أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ای «شرّ» الخلیقة قرأ نافع و ابن عامر «البرئة» بالهمز فی الحرفین لانّه من قولهم: براء اللَّه الخلق یبرأهم برا. قال اللَّه عزّ و جلّ: مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها و قرأ الآخرون بالتّشدید من غیر همز و له وجهان: احدهما انّه ترک الهمز و ادخل التّشدید عوضا منه و الثّانی ان تکون فعیلة من البری و هو التّراب، ای «هُمْ شَرُّ» من خلق من التّراب کقوله: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ. نزلت فی بنی عبد الدّار من قریش.
هوش مصنوعی: القیّمه به معنای ارزش و اصول درست است و به همین دلیل دین به ملّت بازگردانده شده است. نضر بن شمیل از خلیل بن احمد درباره این که «و ذلک دین القیّمه» چیست، پرسید و او توضیح داد که «قیّمه» جمع «قیّم» است و هر سه واژه (قیّم، قیم، و قائم) به هم مرتبط هستند. این آیه به دین کسانی اشاره دارد که به یکتایی خدا معتقدند. سپس به سرنوشت دو گروه اشاره میکند: کسانی که کافرند از اهل کتاب و مشرکان، در آتش جهنم خواهند بود و در آن جا جاودانه خواهند ماند، که منظور روز قیامت است. افزوده شده که اینان بدترین مخلوقات هستند و نکتهای درباره قرائت کلمه «برئیه» به همراه همزه ذکر شده است؛ زیرا از مفهوم برائت خداوند از آفریدگان ناشی میشود. همچنین به قرائت دیگران که بدون همزه و با تشدید آمده است، اشاره کرده و دو توضیح برای آن ذکر شده که یکی به معنا و دیگری به ریشه واژه مربوط میشود. در نهایت این آیات در مورد قبیله بنی عبد الدار از قریش نازل شده است.
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ خیارهم فیه دلیل علی انّهم افضل من الملائکة.
هوش مصنوعی: کسانی که ایمان آورده و اعمال نیک انجام دادهاند، بهترین مخلوقات هستند. انتخاب آنها به عنوان بهترین، دلیلی است بر این که آنها از فرشتگان بالاترند.
جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ ای دخول جنّات عدن اقامة تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً لا یموتون و لا یخرجون رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بایمانهم وَ رَضُوا عَنْهُ اذ نالوا ما ارادوا، و قیل: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بجمیل ثنائه و جزیل انعامه علیهم و ارادته الاحسان بهم وَ رَضُوا عَنْهُ حیث فرحوا بما آتیهم من الثّواب. و قیل: «رضی» اعمالهم و «رَضُوا» ثوابه و قیل: رضا الخلق عن اللَّه رضاهم بما یرد علیه من احکامه و رضاه عنهم ان یوفّقهم للرّضا عنه. و قیل: الرّضا ینقسم قسمین رضا به و رضا عنه، فالرّضا به ربّا و مدبّرا، و الرّضا عنه فیما یقضی و یقدّر. و قال السّری: ان کنت لا ترضی عن اللَّه فکیف تسأله الرّضا عنک ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ای ذلک الخلود فی جنّات عدن و رضا اللَّه لمن خاف ربّه و لزم طاعته و ترک مخالفته. و قیل: لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ای لمن علمه من قوله: فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما قال بعض المفسّرین: فالعلماء خیار الامّة بالنّصّ اذا.
هوش مصنوعی: پاداش مؤمنان در نزد پروردگارشان، دخول به باغهای بهشت عدن است که از زیر آنها نهرها جاری است و آنها در آنجا جاودانه خواهند بود، نه میمیرند و نه از آنجا خارج میشوند. خداوند از ایشان راضی است به خاطر ایمانشان و آنها نیز از خداوند راضیاند زیرا به خواستههای خود دست یافتهاند. برخی گفتهاند خداوند از آنها به خاطر ستایش زیبایی که از آنها دارد و نعمتهای فراوانی که به آنها عطا میکند، راضی است و آنها نیز از خداوند خرسندند به خاطر پاداشهایی که به ایشان داده است. همچنین گفته شده که «رضا» به معنای پذیرش اعمال آنها و «راض» به معنای پذیرش پاداش آنهاست. رضا ممکن است به دو قسم تقسیم شود: رضا به عنوان پروردار و تدبیرکننده و رضا از جانب او در مورد احکام و قضای او. یکی از عارفان گفته است که اگر تو از خدا راضی نیستی، چگونه از او میخواهی که از تو راضی باشد؟ آن بهشتی برای کسی است که از پروردگارش ترسی به دل دارد و از او اطاعت کند و مخالف او نباشد. همچنین برخی مفسران گفتهاند که این سخن اشاره به کسانی دارد که علم دارند و میدانند.