گنجور

النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ انس المحبّین فی الدّنیا کلام اللَّه و فی العقبی سلام اللَّه. شادی مؤمنان درین جهان از سماع نام و کلام اوست، و در آن جهان از دیدار و سلام او. مؤمن اوست که بزبان نام او میگوید و بجان و دل رضاء او میجوید دست از اغیار می‌شوید و نسیم گل وصال می‌بوید، در میدان عبودیّت می‌پوید و بزبان حال این بیت میگوید:

نام تو مرا مونس و یارست بشب
وز ذکر توام هیچ نیاساید لب.

پیر زنی پارسا را گفتند: وقتی که در مناجات باشی ما را بدعا یاد دار. گفت: بیزارم از آن وقت که مرا با دوست رازی بود و جز از دوست مرا از چیزی یاد آید. ای مسلمانان همّت بلند دارید و در راه طلب کم از زنی مباشید. بنگرید که آن پیر زن در علوّ همّت خویش کجا رسیده:

بر همّت من زمانه را ناز نماند
بر دیده من سپهر را راز نماند
در پیکر طبل باز آواز نماند
پرواز مکن که جای پرواز نماند

قوله: وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ ربّ العالمین در قرآن فراوان قسم یاد میکند.

بعضی بذات قدیم خویش، چنانک: «قُلْ إِی وَ رَبِّی» «و رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»، بعضی بصفات کریم خویش چنانک: «وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ» «وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ»، بعضی بمفعولات و مصنوعات خویش چنانک: «وَ الْمُرْسَلاتِ» «وَ النَّازِعاتِ» «وَ الْعادِیاتِ» «وَ الذَّارِیاتِ» «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ و امثاله. مؤمن موحّد اللَّه را جلّ جلاله بی سوگند باور دارد، بهر چه گوید تصدیق و تحقیق آرد، لکن بجلال عزّ خویش سوگند یاد میکند تأکید و تأیید را، تعریف و تشریف را تا دوست می‌شنود، بجان می‌نازد دشمن می‌شنود، بدل میگدازد.

وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ جواب قسم است سوگند یاد میکند که هیچکس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و نگهبانی هست، همانست که جای دیگر گفت: «وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ» بر شما گوشوانان‌اند فریشتگان دبیران، و نویسندگان بر شما موکّل کرده‌اند تا گفتار و کردار شما می‌نویسند و آن گه بر مصطفی (ص) عرضه میکنند چنان که در خبر است.

قال رسول اللَّه (ص) «تعرض علی اعمالکم فما کانت من حسنة حمدت اللَّه علیها و ما کانت من سیّئة استغفرت اللَّه لکم».

مؤمن موحّد معتقد چون میداند که از حقّ جلّ جلاله بر وی گوشوان است و نگهبان، باید که لباس مراقبت در پوشد، و گوش باحوال و اقوال و اعمال خود دارد و ساحت سینه خود از لوث غفلت پاک دارد. أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری‌ بر دوام ورد خود سازد، إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ در پیش دیده خود دارد، «وَ ما کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ» نقش نگین یقین خود گرداند.

آورده‌اند که در مکه زنی بود فاجره و گفت: من طاوس یمانی را از راه طاعت برگردانم و در معصیت کشم. و طاوس مردی نکو روی بود و خوش خلق و خوش طبع. آن زن بر طاوس آمد و با وی سخن در گرفت بر سبیل مزاح. طاوس بدانست که مقصود وی چیست. گفت: آری صبر کن تا بفلان جایگه آیم. چون بدان جایگه رسیدند، طاوس گفت: اگر ترا مقصودی است اینجا تواند بود. آن زن گفت: سبحان اللَّه این چه جای آن کار است انجمن گاه خلق و مجمع نظارگیان.

طاوس گفت: أ لیس اللَّه یرانا فی کلّ مکان؟ ای زن از دیدار مردم شرم میداری و از دیدار اللَّه که بما مینگرد، خود شرم نداری؟! «یستخفون من النّاس و لا یستخفون من اللَّه»! آن سخن در زن گرفت، کمین عنایت برو گشادند توبه کرد و از جمله اولیا گشت.

قوله: فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ تا در نگرد مردم که او را خود از چه چیز آفریده‌اند و از بهر چه آفریده‌اند؟ خلق اللَّه وجها یصلح للسّجدة، و عینا تصلح للعبرة و بدنا یصلح للخدمة و قلبا یصلح للمعرفة، و سرّا یصلح للمحبّة: «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» حیث زیّن السنتکم بالشّهادة و قلوبکم بالمعرفته و السّعادة. و ابدانکم بالخدمة و العبادة.

خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه زن. اوّل نطفه بود و بقدرت خود علقه گردانید، پس بمشیّت خود مضغه ساخت، پس باراده خود عظام را پدید آورد. بجود خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر مادر و پدرت جلوه کند، در صدف رحم ترا بصورت نیکو بیاراست چنان که نخّاس کنیزک را بیاراید، بوقت عرض، کذلک یزیّنک فی قبرک بعد ما صیّرک ترابا لیوم العرض علی المرسلین و علی ربّ العالمین. قال اللَّه تعالی:َ عُرِضُوا عَلی‌ رَبِّکَ صَفًّا» کوزه که درو آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند.

ربّ العزّة نطفه را در رحم نهاد و نگونسار نگه داشت، بقدرت خود. فسبحان من رکّب جسد ابن آدم ترکیبا احتوی علی جمیع ما خلق فی العالم الاکبر. ربّ العزّة بعضی از مخلوقات بر صورت ساجدان آفرید، چون مار و ماهی و حشرات بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات این همه بر سجود و رکوع و قعود مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و آدمی را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و قیام است و او را در آن اختیار و استطاعت داده لا جرم مستوجب مدح و ثنا شده که: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ الی آخر الآیة... سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثمّ رزقه لاظهار الکرم، ثمّ یمیته لاظهار الجبروت، ثمّ یحییه لاظهار الثّواب و العقاب فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ.

النوبة الثانیة: این سوره هفده آیتست، شصت و یک کلمه، دویست و چهل و پنج حرف، جمله به مکه فرو آمد و درین سوره یک آیه منسوخ است: فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً نسخت بآیة السّیف. و در فضیلت سوره ابی بن کعب روایت کند از مصطفی (ص) گفت: «هر که این سوره برخواند، حقّ جلّ جلاله بعدد هر ستاره‌ای که در آسمانست او را ده نیکی در دیوان بنویسد». روایت کنند از عبد الرحمن بن خالد. و قیل: عبد اللَّه بن عبد الرحمن بن یحیی بن کعب، گفتا: رسول خدا را (ص) دیدم در قبیله ثقیف در مشرقه‌ای فرو آمده و این سوره وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ میخواند، و من هنوز در جاهلیّت بودم در اسلام نیامده، و این سوره از لفظ رسول (ص) یاد گرفتم. پس در انجمن ثقیف بگذشتم و قومی از قریش در میان ایشان بودند، عتبه و شیبه پسران ربیعه با ایشان، قوم از من درخواستند تا این سوره برخواندم. هر چه ثقفیان بودند گفتند: ما نری هذا الّا حقّا، سخنی است راست و درست. قرشیان گفتند: نحن اعلم بصاحبنا لو علمنا انّه حقّ لتبعناه. ما محمد را به شناسیم و حال وی از شما بهتر دانیم که او مرد ما است و از قبیله ما. اگر ما دانستمانی که او بر حقّست و سخن او راست، ما خود بر پی وی رفتمانی و او را راستگوی داشتیمی. قوله: وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ‌

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ انس المحبّین فی الدّنیا کلام اللَّه و فی العقبی سلام اللَّه. شادی مؤمنان درین جهان از سماع نام و کلام اوست، و در آن جهان از دیدار و سلام او. مؤمن اوست که بزبان نام او میگوید و بجان و دل رضاء او میجوید دست از اغیار می‌شوید و نسیم گل وصال می‌بوید، در میدان عبودیّت می‌پوید و بزبان حال این بیت میگوید:
هوش مصنوعی: با نام خداوند بخشنده مهربان آغاز می‌کنم. کسانی که در دنیا عاشق خداوند هستند، سخنان او را می‌شنوند و در آخرت از دیدار و سلام او خوشحال می‌شوند. شادی مؤمنان در این دنیا از شنیدن نام و کلام خداست و در آن جهان از دیدن و سلام او. مؤمن واقعی کسی است که با زبان خود نام او را ذکر می‌کند و با دل و جان به دنبال رضا و خرسندی او می‌گردد. او از غیر او رو می‌گرداند و عطر وصال با محبوب را استشمام می‌کند. در عرصه بندگی، به عشق او تلاش می‌کند و حال و احوالش در این دنیا را با همۀ وجود ابراز می‌کند.
نام تو مرا مونس و یارست بشب
وز ذکر توام هیچ نیاساید لب.
هوش مصنوعی: نام تو برای من همدم و همراهی است در شب و به خاطر یاد تو هیچ لحظه‌ای زبانم از گفتن تو آرام نمی‌گیرد.
پیر زنی پارسا را گفتند: وقتی که در مناجات باشی ما را بدعا یاد دار. گفت: بیزارم از آن وقت که مرا با دوست رازی بود و جز از دوست مرا از چیزی یاد آید. ای مسلمانان همّت بلند دارید و در راه طلب کم از زنی مباشید. بنگرید که آن پیر زن در علوّ همّت خویش کجا رسیده:
هوش مصنوعی: پیرزنی پارسا به دیگران گفت: زمانی که در حال دعا و مناجات هستید، لطفاً ما را فراموش نکنید و برای ما دعا کنید. او پاسخ داد: من از زمانی که با دوست خود مشغول راز و نیاز هستم، هیچ چیزی جز او به یادم نمی‌آید و از این وضعیت بیزارم. ای مسلمانان، تلاش و کوشش بالا داشته باشید و در مسیر جست‌وجو کمتر از یک زن نباشید. به یاد داشته باشید که این پیرزن با اراده و همت خود به کجا رسیده است.
بر همّت من زمانه را ناز نماند
بر دیده من سپهر را راز نماند
هوش مصنوعی: با اراده و تلاش من، هیچ چیز نمی‌تواند در برابر زمانه ناز و خرامان باشد و تمامی اسرار آسمان نیز بر من پوشیده نخواهد ماند.
در پیکر طبل باز آواز نماند
پرواز مکن که جای پرواز نماند
هوش مصنوعی: در بدن طبل صدای نوا باقی نمانده، پرواز نکن که جایی برای پرواز نیست.
قوله: وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ ربّ العالمین در قرآن فراوان قسم یاد میکند.
هوش مصنوعی: در قرآن، خداوند به طور مکرر به آسمان و ستاره درخشان قسم می‌خورد.
بعضی بذات قدیم خویش، چنانک: «قُلْ إِی وَ رَبِّی» «و رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»، بعضی بصفات کریم خویش چنانک: «وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ» «وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ»، بعضی بمفعولات و مصنوعات خویش چنانک: «وَ الْمُرْسَلاتِ» «وَ النَّازِعاتِ» «وَ الْعادِیاتِ» «وَ الذَّارِیاتِ» «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ و امثاله. مؤمن موحّد اللَّه را جلّ جلاله بی سوگند باور دارد، بهر چه گوید تصدیق و تحقیق آرد، لکن بجلال عزّ خویش سوگند یاد میکند تأکید و تأیید را، تعریف و تشریف را تا دوست می‌شنود، بجان می‌نازد دشمن می‌شنود، بدل میگدازد.
هوش مصنوعی: بعضی از چیزها به ذات قدیم خود اشاره دارند، مانند سوگند به خداوند و پروردگار آسمان و زمین. برخی دیگر به صفات نیکو خود اشاره می‌کنند، مانند قسم به قرآن مجید و قرآن با ذکر. همچنین برخی به آثار و مخلوقات خود اشاره دارند، مثل قسم به فرشتگان فرستاده و کوه‌ها و آسمان با ستاره‌ها و غیره. مؤمنان به خداوند، با کمال یقین و ایمان به آنچه می‌گوید، تصدیق و تحقیق می‌کنند و به جلال و عظمت خود سوگند می‌خورند تا تأکید و تأیید لازم را فراهم آورند. وقتی دوستان در این باره می‌شنوند، خوشحال می‌شوند و وقتی دشمنان می‌شنوند، به شدت عصبانی می‌شوند.
وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ جواب قسم است سوگند یاد میکند که هیچکس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و نگهبانی هست، همانست که جای دیگر گفت: «وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ» بر شما گوشوانان‌اند فریشتگان دبیران، و نویسندگان بر شما موکّل کرده‌اند تا گفتار و کردار شما می‌نویسند و آن گه بر مصطفی (ص) عرضه میکنند چنان که در خبر است.
هوش مصنوعی: سوگند به آسمان و ستاره‌های شب، که هر انسانی دارای نگهبانی است. این نشان می‌دهد که هیچ کس نیست که از کارهایش بی‌خبر بماند، چون هر شخصی نگهبانانی دارد که بر او مراقبت می‌کنند. این نگهبانان، فرشتگان نویسنده هستند که گفتار و اعمال افراد را ثبت می‌کنند و سپس آن‌ها را به پیامبر (ص) عرضه می‌کنند، همان‌طور که در اخبار آمده است.
قال رسول اللَّه (ص) «تعرض علی اعمالکم فما کانت من حسنة حمدت اللَّه علیها و ما کانت من سیّئة استغفرت اللَّه لکم».
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام فرمودند: «اعمال شما به من نشان داده می‌شود، هر چیزی که از خوبی‌ها باشد، من خدا را به خاطر آن شکرگزاری می‌کنم و هر چیزی که از بدی‌ها باشد، برای شما از خداوند طلب آمرزش می‌کنم.»
مؤمن موحّد معتقد چون میداند که از حقّ جلّ جلاله بر وی گوشوان است و نگهبان، باید که لباس مراقبت در پوشد، و گوش باحوال و اقوال و اعمال خود دارد و ساحت سینه خود از لوث غفلت پاک دارد. أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری‌ بر دوام ورد خود سازد، إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ در پیش دیده خود دارد، «وَ ما کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ» نقش نگین یقین خود گرداند.
هوش مصنوعی: مؤمن با ایمان وقتی می‌داند که خداوند ناظر بر اوست و همیشه او را تحت مراقبت دارد، باید در مراقبت از خود جدیت کند و به رفتار، گفتار و افکار خود توجه خاصی داشته باشد. او باید قلبش را از غفلت پاک نگه دارد و همیشه بداند که خداوند او را می‌بیند و بر اعمالش نظارت دارد. این فرد باید با یقین بر این باور باشد که هیچ‌چیز از دیده‌ی خداوند پنهان نیست و همواره تحت نظر اوست.
آورده‌اند که در مکه زنی بود فاجره و گفت: من طاوس یمانی را از راه طاعت برگردانم و در معصیت کشم. و طاوس مردی نکو روی بود و خوش خلق و خوش طبع. آن زن بر طاوس آمد و با وی سخن در گرفت بر سبیل مزاح. طاوس بدانست که مقصود وی چیست. گفت: آری صبر کن تا بفلان جایگه آیم. چون بدان جایگه رسیدند، طاوس گفت: اگر ترا مقصودی است اینجا تواند بود. آن زن گفت: سبحان اللَّه این چه جای آن کار است انجمن گاه خلق و مجمع نظارگیان.
هوش مصنوعی: در مکه زنی وجود داشت که تصمیم داشت طاوس یمانی را از راه خوب و نیک بهره‌مند کردنش بازدارد و به سمت کارهای بدی بکشاند. طاوس مردی زیبا و خوش‌خلق بود. آن زن به نزد طاوس رفت و با او به شوخی و مزاح صحبت کرد. طاوس متوجه شد که هدف او چیست و به او گفت که باید صبر کند تا به مکانی خاص برسند. وقتی به آنجا رسیدند، طاوس به او گفت که اگر هدفی دارد، اینجا مناسب آن کار نیست. زن با تعجب گفت: "خدای بزرگ، اینجا کجاست که چنین چیزی بتواند اتفاق بیفتد؟ اینجا مکانی است برای تجمع مردم و تماشای حاضران."
طاوس گفت: أ لیس اللَّه یرانا فی کلّ مکان؟ ای زن از دیدار مردم شرم میداری و از دیدار اللَّه که بما مینگرد، خود شرم نداری؟! «یستخفون من النّاس و لا یستخفون من اللَّه»! آن سخن در زن گرفت، کمین عنایت برو گشادند توبه کرد و از جمله اولیا گشت.
هوش مصنوعی: طاوس گفت: آیا خداوند ما را در هر جا نمی‌بیند؟ ای زن، تو از دیدن مردم خجالت می‌کشی، اما از اینکه خداوند به ما نگاه می‌کند، خجالت نمی‌کشی؟ آن زن با این سخنان تأثیری پذیرفت و در دلش راه توبه باز شد و به جمع اولیا پیوست.
قوله: فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ تا در نگرد مردم که او را خود از چه چیز آفریده‌اند و از بهر چه آفریده‌اند؟ خلق اللَّه وجها یصلح للسّجدة، و عینا تصلح للعبرة و بدنا یصلح للخدمة و قلبا یصلح للمعرفة، و سرّا یصلح للمحبّة: «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» حیث زیّن السنتکم بالشّهادة و قلوبکم بالمعرفته و السّعادة. و ابدانکم بالخدمة و العبادة.
هوش مصنوعی: انسان باید به این موضوع فکر کند که از چه چیزی آفریده شده و هدف آفرینش او چیست. خداوند صورت‌هایی به او داده که مناسب سجده باشد، چشمانی برای عبرت گرفتن، بدنی برای خدمت و قلبی برای شناخت. همچنین، رازی در روح او نهفته است که برای محبت مناسب است. نعمت‌های خداوند را فراموش نکنید؛ زیرا زبان‌های شما به گواهی دادن تزیین شده، قلوب شما با معرفت و خوشبختی پر شده و بدن‌هایتان برای خدمت و عبادت آماده است.
خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه زن. اوّل نطفه بود و بقدرت خود علقه گردانید، پس بمشیّت خود مضغه ساخت، پس باراده خود عظام را پدید آورد. بجود خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر مادر و پدرت جلوه کند، در صدف رحم ترا بصورت نیکو بیاراست چنان که نخّاس کنیزک را بیاراید، بوقت عرض، کذلک یزیّنک فی قبرک بعد ما صیّرک ترابا لیوم العرض علی المرسلین و علی ربّ العالمین. قال اللَّه تعالی:َ عُرِضُوا عَلی‌ رَبِّکَ صَفًّا» کوزه که درو آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند.
هوش مصنوعی: انسان‌ها از مایعی خلق شده‌اند که از میان پشت مرد و سینه زن خارج می‌شود. این مایع ابتدا به صورت نطفه شکل می‌گیرد و سپس به طور تدریجی به علقه و بعد به مضغه تبدیل می‌شود. در ادامه، با اراده خداوند، استخوان‌ها شکل می‌گیرند و سپس با گوشت پوشانده می‌شوند. زمانی که اراده کند تا انسان را به پدر و مادرش نشان دهد، در رحم به زیبایی می‌آراید. همان‌طور که یک جواهر نشانداری را می‌آرایند، در روز قیامت هم انسان را با زیبایی خاصی در قبرش زینت می‌بخشند. در آن روز، انسان‌ها برای محاسبه به پیشگاه خداوند عرضه می‌شوند، مانند آبی که اگر کوزه‌ای را برگردانیم، به سرعت خالی می‌شود.
ربّ العزّة نطفه را در رحم نهاد و نگونسار نگه داشت، بقدرت خود. فسبحان من رکّب جسد ابن آدم ترکیبا احتوی علی جمیع ما خلق فی العالم الاکبر. ربّ العزّة بعضی از مخلوقات بر صورت ساجدان آفرید، چون مار و ماهی و حشرات بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات این همه بر سجود و رکوع و قعود مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و آدمی را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و قیام است و او را در آن اختیار و استطاعت داده لا جرم مستوجب مدح و ثنا شده که: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ الی آخر الآیة... سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثمّ رزقه لاظهار الکرم، ثمّ یمیته لاظهار الجبروت، ثمّ یحییه لاظهار الثّواب و العقاب فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ.
هوش مصنوعی: خداوند نطفه را در رحم قرار داد و به قدرت خود آن را نگهداری کرد. اوست کسی که جسم انسان را به گونه‌ای آفرید که شامل همه موجودات دیگر در جهان بزرگ است. خداوند برخی از مخلوقات را به شکل سجده‌کنندگان مانند مارها، ماهی‌ها و حشرات آفریده و برخی را به شکل راکعان مانند حیوانات و درندگان، و بعضی را به شکل ایستاده‌ها مانند درختان و گیاهان و برخی را به شکل نشسته‌ها مانند کوه‌های استوار آفریده است. همه این موجودات به سجود، رکوع و نشستن مجبورند و هیچ اختیاری در این باره ندارند. اما انسان را به شکلی آفرید که توانایی سجود، رکوع، نشستن و ایستادن را دارد و به او اختیار داده است. به همین دلیل مستحق ستایش و تحسین است. خداوند انسان را برای نشان دادن قدرت خود آفرید، به او نعمت داد تا کرامت خود را نشان دهد، سپس او را می‌میراند تا سرسختی خود را به نمایش بگذارد و بعد او را زنده می‌کند تا پاداش و کیفر را نشان دهد. خداوند بهترین آفرینندگان است.