گنجور

النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز، من قصده وجده، و من طلبه عرفه، فاذا عرفه لاطفه، فاذا وجد لطفه الفه، فاذا الفه انف ان یخالفه. نام خداوندی که از جود او هر مفلسی را نصیبی است، و از کرم او هر دردمندی را طبیبی است.

لطیفی که از سعت رحمت او هر کسی را تیری و از بسیاری برّ او هر نیازمندی را بهره‌ای است. عزیزی که بر سر هر مؤمن از او تاجیست، و در دل هر محبّ از او سراجیست.

هر شیفته‌ای را با او سر و کاریست، هر منتظری را آخر روزی شرابی و دیداریست.

پیر طریقت گفت: میدان راه دوستی افراد است، آشامنده شراب دوستی از دیدار بر میعادست برسد هر که صادق، روزی بآنچه مراد است. قوله تعالی: وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ حقّ تعالی جلّ جلاله قسم یاد میکند بآسمان که نظرگاه مؤمنانست و مصعد اقوال و اعمال بندگانست.

وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ و بروز رستاخیز که روز حشر و نشر است و روز محاسبه و مفاصله است.

وَ شاهِدٍ و بروز آدینه که عید مؤمنانست و موسم تائبان و میعاد آشتی جویانست و روز حجّ درویشانست. وَ مَشْهُودٍ و بروز عرفه که روز نواخت حاجیانست و وقت مناجات دوستانست و از حقّ جلّ جلاله از بهر ایشان مباهات با فریشتگانست که: «ملائکتی انظروا الی عبادی» فریشتگان من در نگرید ببینید بندگان من که از راه دور و دراز آمده‌اند، پایهایشان آبله شده، رویهایشان زرد گشته، قدمهاشان سست شده، خان و مان وداع کرده و بادیه مردم خوار بریده! و ملائکه روی سوی آسمان آورند، گویند: یا ربّ العزّة مهمانان تواند، روی بخانه تو دارند. غریبان کوی تواند، همه توکّل بر تو دارند. ندا آید که شما حقّ ایشان گزاردید، باز گردید ما دانیم که جزای ایشان چیست. پس بی‌واسطه ندا کند جلّ جلاله که: عبادی! شما مهمانان من‌اید، بنعیم رحمت میشتابید رنجها بر خود نهادید، دوری راه اختیار کردید، بادیه دراز گذاشتید، شربتهای نابایست کشیدید، دلهای خویش خونین گردانیدید، هلمّوا الی رحمتی فقد غفرت لکم! مسلمانان انصاف بدهید، اگر غریبی بیکسی مسکینی بسرای جهودی شود که از راه دور و دراز در رسیده باشد آن جهود از خویشتن روا ندارد که او را رد کند! پس چه گویی هفتصد هزار دل ببادیه برده، راه دراز پیش گرفته، تشنگی و گرسنگی اختیار کرده، جان شیرین فدا کرده، بعرفات ایستاده، سر و پای برهنه، رویها بر خاک نهاده، کفن آخرت پوشیده، لبّیک زنان و تکبیرگویان بدرخانه پادشاه عالم آمده که ملکش بی‌زوالست و جلالش بی‌انتقالست. چه گویی چون بدین صفت درگاه او بگیرند و داد خواهند دادشان دهد یا ندهد؟ رحمت و مغفرت باستقبال ایشان فرستد یا نفرستد؟ بجلال و عزّ بار خدایی که خاک نعلین کمتر کسی از وفد حاجّ اگر فردا بدوزخ اندازد هزاران کس که مستوجب عذاب‌اند بطفیل آن خاک بروائح سعادت و نعیم بهشت رسند.

قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ موضع قسم است میگوید: نفریده و کشته باد اصحاب اخدود که مؤمنان را می‌رنجانیدند و بعذاب آتش ایشان را تعذیب همی‌کردند.

فردای قیامت ایشان را دو عذابست، چنان که ربّ العزّة گفت: فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ. ظاهر ایشان بآتش میسوزد و باطن ایشان بحمیم و زقّوم می‌ریزد.

و گفته‌اند: عذاب حریق در دنیاست، آن آتش که از بهر مؤمنان ساخته بودند تا مؤمنان را بدان عذاب کنند، بالا گرفت و با بیرون افتاد و ایشان را همه بسوخت که بر شفیر آن نشسته بودند: «وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ. قوله: إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ اشارتست بعدل او با دشمنان.

وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ خبرست از فضل او با دوستان، بفضل بی‌منّت. دوست را مینوازد، که ارحم الرّاحمین است بعدل بی‌علّت دشمن را می‌گدازد، که احکم الحاکمین است. دوست موج دریای کرم دید، بفضل او بیفروخت. دشمن زخم کبریاء قدم دید، بعدل او بسوخت عمر خطاب در بتخانه مقبول و سیّآت او مغفور، که: وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ عبد اللَّه ابی در مسجد مخذول و حسنات او مردود که: إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ. جرم بایسته در حلم خود پنهان میکند که: «ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» و نابایسته را در کار خود سرگردان میدارد، که: «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ» درد نبایست را درمان نیست و حسرت راندگان را نهایت نیست:

اذا برم المولی بخدمة عبده
تجنّی له ذنبا و ان لم یکن ذنب.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز، من قصده وجده، و من طلبه عرفه، فاذا عرفه لاطفه، فاذا وجد لطفه الفه، فاذا الفه انف ان یخالفه. نام خداوندی که از جود او هر مفلسی را نصیبی است، و از کرم او هر دردمندی را طبیبی است.
هوش مصنوعی: خداوند مهربان و بخشنده است و هر کسی که به او روی آورد، به مقصودش خواهد رسید. هر کس که به دنبالش برود، او را خواهد شناخت و زمانی که او را بشناسد، با الاهیت او نوید می‌یابد. وقتی که شخص با لطف الهی آشنا شد، به آن انس می‌گیرد و پس از آن دیگر نمی‌تواند با آن مخالفت کند. خداوند به هر نیازمندی کمک می‌کند و دردی را که انسان‌ها دارند، با کرمش درمان می‌کند.
لطیفی که از سعت رحمت او هر کسی را تیری و از بسیاری برّ او هر نیازمندی را بهره‌ای است. عزیزی که بر سر هر مؤمن از او تاجیست، و در دل هر محبّ از او سراجیست.
هوش مصنوعی: رحمت او به حدی گسترده است که به هر کسی نفعی می‌رساند و از برکت‌های او هر نیازمندی چیزی دریافت می‌کند. او عزیزی است که به هر مؤمن که نگاه کند، همچون تاجی بر سرش می‌گذارد و در دل هر عاشقش نوری همچون چراغی روشن می‌کند.
هر شیفته‌ای را با او سر و کاریست، هر منتظری را آخر روزی شرابی و دیداریست.
هوش مصنوعی: هر عاشق و شیدایی در زندگی‌اش با کسی یا چیزی در ارتباط است و هر کسی که منتظر کسی است، در پایان روز به نوعی شراب و دیداری دست می‌یابد.
پیر طریقت گفت: میدان راه دوستی افراد است، آشامنده شراب دوستی از دیدار بر میعادست برسد هر که صادق، روزی بآنچه مراد است. قوله تعالی: وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ حقّ تعالی جلّ جلاله قسم یاد میکند بآسمان که نظرگاه مؤمنانست و مصعد اقوال و اعمال بندگانست.
هوش مصنوعی: پیر طریقت گفت: میدان، راهی است برای دوستی میان افراد. کسی که شراب دوستی می‌نوشد، از دیدار و ملاقات به مقصود خود می‌رسد و هر کس صادق باشد، روزی به آنچه می‌خواهد دست پیدا می‌کند. خداوند متعال نیز به آسمان که محل نظر مؤمنان و مرجع گفتار و اعمال بندگان است، قسم یاد می‌کند.
وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ و بروز رستاخیز که روز حشر و نشر است و روز محاسبه و مفاصله است.
هوش مصنوعی: روز موعود و روز رستاخیز فرا می‌رسد؛ این روز، روزی است که انسان‌ها برای حساب و کتاب اعمال خود حاضر می‌شوند و به تفکیک و تمایز بین نیکوکاران و بدکاران پرداخته می‌شود.
وَ شاهِدٍ و بروز آدینه که عید مؤمنانست و موسم تائبان و میعاد آشتی جویانست و روز حجّ درویشانست. وَ مَشْهُودٍ و بروز عرفه که روز نواخت حاجیانست و وقت مناجات دوستانست و از حقّ جلّ جلاله از بهر ایشان مباهات با فریشتگانست که: «ملائکتی انظروا الی عبادی» فریشتگان من در نگرید ببینید بندگان من که از راه دور و دراز آمده‌اند، پایهایشان آبله شده، رویهایشان زرد گشته، قدمهاشان سست شده، خان و مان وداع کرده و بادیه مردم خوار بریده! و ملائکه روی سوی آسمان آورند، گویند: یا ربّ العزّة مهمانان تواند، روی بخانه تو دارند. غریبان کوی تواند، همه توکّل بر تو دارند. ندا آید که شما حقّ ایشان گزاردید، باز گردید ما دانیم که جزای ایشان چیست. پس بی‌واسطه ندا کند جلّ جلاله که: عبادی! شما مهمانان من‌اید، بنعیم رحمت میشتابید رنجها بر خود نهادید، دوری راه اختیار کردید، بادیه دراز گذاشتید، شربتهای نابایست کشیدید، دلهای خویش خونین گردانیدید، هلمّوا الی رحمتی فقد غفرت لکم! مسلمانان انصاف بدهید، اگر غریبی بیکسی مسکینی بسرای جهودی شود که از راه دور و دراز در رسیده باشد آن جهود از خویشتن روا ندارد که او را رد کند! پس چه گویی هفتصد هزار دل ببادیه برده، راه دراز پیش گرفته، تشنگی و گرسنگی اختیار کرده، جان شیرین فدا کرده، بعرفات ایستاده، سر و پای برهنه، رویها بر خاک نهاده، کفن آخرت پوشیده، لبّیک زنان و تکبیرگویان بدرخانه پادشاه عالم آمده که ملکش بی‌زوالست و جلالش بی‌انتقالست. چه گویی چون بدین صفت درگاه او بگیرند و داد خواهند دادشان دهد یا ندهد؟ رحمت و مغفرت باستقبال ایشان فرستد یا نفرستد؟ بجلال و عزّ بار خدایی که خاک نعلین کمتر کسی از وفد حاجّ اگر فردا بدوزخ اندازد هزاران کس که مستوجب عذاب‌اند بطفیل آن خاک بروائح سعادت و نعیم بهشت رسند.
هوش مصنوعی: روز جمعه، روزی که عید مؤمنان و زمانی برای کسانی که توبه کرده‌اند و برای آشتی جویان است، به شمار می‌رود. روز عرفه نیز روزی است که حاجیان مورد لطف و محبت قرار می‌گیرند و فرصتی برای مناجات با خداوند است. در این روز، خداوند به ملائکه می‌گوید که بندگانش که در سفر آمده‌اند را مشاهده کنند و به وضعیت آنان توجه داشته باشند. این بندگان در حالتی خسته و رنجور، با روی‌هایی رنگ‌باخته و پاهایی آزرده، به سوی خانه خدا آمده‌اند و در حال دعا و عبادت هستند. خداوند به آن‌ها اعلام می‌کند که شما مهمانان من هستید و با رحمت به سوی شما می‌آیم. آیا انصاف نمی‌دهید که اگر انسانی غریب و نیازمند به خانه کسی بیاید، آن شخص او را رد کند؟ حال چه بگویید از کسانی که با هزاران دل، سختی‌ها را تحمل کرده و برای عبادت به اینجا آمده‌اند. آیا خداوند رحمت و مغفرتش را بر ایشان نازل نخواهد کرد؟ درگاه خداوند به روی آنها باز خواهد بود و رحمت الهی شامل حالشان خواهد شد، زیرا سختی‌هایی که در این سفر متحمل شده‌اند، آنها را به مقام والایی می‌رساند.
قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ موضع قسم است میگوید: نفریده و کشته باد اصحاب اخدود که مؤمنان را می‌رنجانیدند و بعذاب آتش ایشان را تعذیب همی‌کردند.
هوش مصنوعی: اصحاب اخدود، افرادی هستند که مؤمنان را آزار می‌دادند و آن‌ها را به وسیله آتش عذاب می‌کردند. در اینجا به آن‌ها لعنت شده و از سوی خداوند به کشته شدنشان اشاره شده است.
فردای قیامت ایشان را دو عذابست، چنان که ربّ العزّة گفت: فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ. ظاهر ایشان بآتش میسوزد و باطن ایشان بحمیم و زقّوم می‌ریزد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، برای این افراد دو نوع عذاب وجود دارد. همانطور که خداوند می‌فرماید، یکی از عذاب‌ها عذاب جهنم است و دیگری عذاب آتش سوزان. آنها از بیرون با آتش می‌سوزند و از درون در معرض سوختن با مایعات داغ و گیاهی به نام زقوم قرار می‌گیرند.
و گفته‌اند: عذاب حریق در دنیاست، آن آتش که از بهر مؤمنان ساخته بودند تا مؤمنان را بدان عذاب کنند، بالا گرفت و با بیرون افتاد و ایشان را همه بسوخت که بر شفیر آن نشسته بودند: «وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ. قوله: إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ اشارتست بعدل او با دشمنان.
هوش مصنوعی: در دنیا عذاب آتش وجود دارد که برای مؤمنان آماده شده تا آن‌ها را آزمایش کند. اما این آتش به طور ناگهانی شعله‌ور شده و همه را می‌سوزاند. در اینجا بیان شده که نقشه‌های بد به خود کسانی برمی‌گردد که آن‌ها را می‌کشند، و همچنین اشاره شده است که قدرت و شدت عذاب پروردگار بسیار زیاد است و این موضوع به دشمنان او مربوط می‌شود.
وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ خبرست از فضل او با دوستان، بفضل بی‌منّت. دوست را مینوازد، که ارحم الرّاحمین است بعدل بی‌علّت دشمن را می‌گدازد، که احکم الحاکمین است. دوست موج دریای کرم دید، بفضل او بیفروخت. دشمن زخم کبریاء قدم دید، بعدل او بسوخت عمر خطاب در بتخانه مقبول و سیّآت او مغفور، که: وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ عبد اللَّه ابی در مسجد مخذول و حسنات او مردود که: إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ. جرم بایسته در حلم خود پنهان میکند که: «ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» و نابایسته را در کار خود سرگردان میدارد، که: «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ» درد نبایست را درمان نیست و حسرت راندگان را نهایت نیست:
هوش مصنوعی: او بخشنده و دوست‌داشتنی است و نشان‌دهنده‌ی لطفش به دوستانش است که بدون هیچ چشم‌داشتی به آنها محبت می‌کند. دوستانش را با رحمتش نوازش می‌کند و او رحمت‌خواه‌ترین است، اما دشمنانش را به طور عادلانه مجازات می‌کند که او حکیم‌ترین قضات است. دوستانش از دریای غنا و بخشش او بهره‌مند می‌شوند، در حالی که دشمنانش در پی زخم‌های پرقدرت او دچار سوختگی و عذاب می‌شوند. عمر خطاب در کنار بت‌ها پذیرفته شده و خطاهای او بخشوده شده‌اند، در حالی که عبدالله ابی در مسجد با ناکامی روبه‌روست و حسنات او مورد قبول واقع نمی‌شود. او در عین حال جرم‌های بزرگ را در سکوت خود پنهان می‌کند و در این حالت، افرادی که به یاد خداوند هستند و از او طلب آمرزش می‌کنند، مورد عفو قرار می‌گیرند. اما افرادی که خدا را فراموش کرده‌اند، در نهایت فراموش می‌شوند. دردهایی که نباید وجود داشته باشند هیچ درمانی ندارند و حسرت کسانی که راندگان هستند به پایان نمی‌رسد.
اذا برم المولی بخدمة عبده
تجنّی له ذنبا و ان لم یکن ذنب.
هوش مصنوعی: وقتی که پروردگار به خدمت برگزیده‌اش بپردازد، حتی اگر آن شخص گناهی نکرده باشد، گناهی بر او قضاوت می‌شود.