گنجور

النوبة الثالثة

قوله: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز اذا اراد اعزاز عبد وفّقه لعرفانه، ثمّ زیّنه باحسانه، ثمّ استخلصه بامتنانه، فعصمه من عصیانه، ثمّ قبضه علی ایمانه، ثمّ بوّأه فی جنانه، ثمّ اکرمه برضوانه، ثمّ اکمل نعمته برؤیته و عیانه.

نام خداوند کریم مهربان، لطیف و رحیم و نوازنده بندگان، یگانه و یکتا در نام و در نشان، دارنده جهان و نعمت بخش آفریدگان و دلگشای دوستان ببنده نوازی معروف، بمهربانی موصوف، بفضل خود باز آمده بوفای امیدواران، بلطف خود پذیرنده حقیرهای پرستندگان، بکرم خود سازنده کار بندگان در دو جهان، بمهربانی خود نوازنده ضعیفان و شنونده دعای عاجزان. از کمال کرم او نکته‌ای شنو هر شب بوقت سحر، آن ساعت که وقت نیاز دوستان بود، هنگام راز و نیاز عاشقان بود، آن ساعت که نسیم صبای مهر بر دل مشتاقان وزد، آن ساعت که ربّ العزّة سوگند بوی یاد میکند که: وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ بر بساط وَ نَحْنُ أَقْرَبُ در خلوت وَ هُوَ مَعَکُمْ سرّا بسرّ شراب انا جلیس من ذکرنی بی زحمت اغیار بجان دوستان میرساند و از زناد یُنَزِّلَ اللَّهُ آتش نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ در دل سوختگان می‌زند و بیماران را تعهّد می‌کند و بکمند لطف رمیدگان را بدرگاه میکشد که عبادی اگر طاعت آرید، قبول بر من ور سؤال کنید، عطا بر من ور گناه کنید، عفو بر من. آب در جوی من، راحت در کوی من، طرب در طلب من انس با وصال من، شادی بدیدار من.

امروز در دنیا با بنده عاجز چنین خطاب میکند و فردا در عرصه عظمی و انجمن کبری با بنده عاصی گوید: یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ؟ این عجب نگر، تهدیدی لطف آمیغ! خود سؤال میکند و در نفس سؤال بنده را تلقین جواب میکند، بآنچه گفت: بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ. نام کریم با یاد بنده میدهد تا بنده گوید: غرّنی بک کرمک و لو لا کرمک ما فعلت لانّک رأیت فسترت و قدرت فامهلت:

یقول مولای: اما تستحی
ممّا اری من سوء افعالک؟!
فقلت: یا مولای رفقا، فقد
افسدنی کثرة افضالک!

یحیی معاذ گفت: روز رستاخیز چون خلق اوّلین و آخرین را بر آن مقام سیاست و هیبت بدارند و سؤال کنند، اگر از جناب جبروت و درگاه عزّت خطاب آید که: ما غرّک بی»؟ من بتوفیق الهی و تأیید ربّانی جواب دهم گویم: غرّنی برّک سالفا و آنفا. آن نیکوئیهای قدیم و حدیث، نواختهای نهان و آشکارا که از فضل و برّ تو یافته‌ام آنست که دیده مرا بتو فریفته کرد! بو بکر وراق گفت: لو قال لی: ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ لقلت: غرّنی کرم الکریم! و قیل لفضیل: لو اقامک اللَّه

بین یدیه یوم القیامة، فقال: ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ما ذا کنت تقول؟ قال: اقول: غرّنی سترک المرخی فنظمه محمد بن سماک فقال:

یا کاتم الذّنب اما تستحی

اللَّه فی الخلوة ثانیکا؟!

غرّک من ربّک امهاله

و ستره طول مساویکا

و فی الحدیث الصّحیح: انّ اللَّه عزّ و جلّ یدن المؤمن فیضع علیه کنفه و یستره فیقول: «أ تعرف ذنب کذا؟ أ تعرف ذنب کذا»؟ فیقول: نعم، ای ربّ، حتّی قرّره بذنوبه، و رأی فی نفسه انّه هلک. قال: «سترتها علیک فی الدّنیا و انا. اغفرها لک الیوم».

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فع مفتعلن مفتعلن فع
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز اذا اراد اعزاز عبد وفّقه لعرفانه، ثمّ زیّنه باحسانه، ثمّ استخلصه بامتنانه، فعصمه من عصیانه، ثمّ قبضه علی ایمانه، ثمّ بوّأه فی جنانه، ثمّ اکرمه برضوانه، ثمّ اکمل نعمته برؤیته و عیانه.
هوش مصنوعی: با نام خداوند رحمان و رحیم، وقتی خداوند اراده کند که بنده‌ای را عزت بخشد، او را با معرفت خود موفق می‌سازد، سپس به احسان و لطفش زینت می‌دهد، بعد او را با نعمت‌هایش مخصوص می‌سازد و از گناهش حفظ می‌کند. سپس او را بر ایمانش مستقر می‌سازد و در بهشتش جا می‌دهد. سپس او را با رضایت خود بزرگ می‌دارد و در نهایت نعمتش را با دیدار و لذت از حضورش کامل می‌کند.
نام خداوند کریم مهربان، لطیف و رحیم و نوازنده بندگان، یگانه و یکتا در نام و در نشان، دارنده جهان و نعمت بخش آفریدگان و دلگشای دوستان ببنده نوازی معروف، بمهربانی موصوف، بفضل خود باز آمده بوفای امیدواران، بلطف خود پذیرنده حقیرهای پرستندگان، بکرم خود سازنده کار بندگان در دو جهان، بمهربانی خود نوازنده ضعیفان و شنونده دعای عاجزان. از کمال کرم او نکته‌ای شنو هر شب بوقت سحر، آن ساعت که وقت نیاز دوستان بود، هنگام راز و نیاز عاشقان بود، آن ساعت که نسیم صبای مهر بر دل مشتاقان وزد، آن ساعت که ربّ العزّة سوگند بوی یاد میکند که: وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ بر بساط وَ نَحْنُ أَقْرَبُ در خلوت وَ هُوَ مَعَکُمْ سرّا بسرّ شراب انا جلیس من ذکرنی بی زحمت اغیار بجان دوستان میرساند و از زناد یُنَزِّلَ اللَّهُ آتش نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ در دل سوختگان می‌زند و بیماران را تعهّد می‌کند و بکمند لطف رمیدگان را بدرگاه میکشد که عبادی اگر طاعت آرید، قبول بر من ور سؤال کنید، عطا بر من ور گناه کنید، عفو بر من. آب در جوی من، راحت در کوی من، طرب در طلب من انس با وصال من، شادی بدیدار من.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و مهربان، نیکوکار و رحیم، تنها و یگانه در نام و نشان، مالک جهان و بخشنده نعمت‌ها به مخلوقات، دلگرم‌کننده دوستان و معروف به محبت و رحمت، با فضل و بزرگی خود، به یاری امیدواران آمده و درخواست‌های بندگان ناتوان را می‌پذیرد. او با سخاوت خود زندگی بندگان را در دو جهان رقم می‌زند و با مهربانی‌اش به ضعیفان دلگرمی می‌دهد و دعاهای نیازمندان را می‌شنود. هر شب در وقت سحر، هنگامی که دوستان نیازمند‌اند و عاشقان در حال راز و نیاز هستند، نسیم صبح موجب فرح دل مشتاقان می‌شود. در آن ساعات، خداوند به یاد می‌آید و می‌فرماید که به یاد من باشید. او در دل‌های سوختگان آتش عشق را شعله‌ور می‌کند و به بیماران امید و آرامش می‌بخشد. اگر بندگان طاعت کنند، می‌پذیرد و اگر درخواست کنند، عطا می‌کند و در صورت گناه، عفو می‌نماید. او مانند آب در جوی، راحت در کوی، شادی در طلب و انس با وصال، در دیدار خود، خوشحالی می‌آورد.
امروز در دنیا با بنده عاجز چنین خطاب میکند و فردا در عرصه عظمی و انجمن کبری با بنده عاصی گوید: یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ؟ این عجب نگر، تهدیدی لطف آمیغ! خود سؤال میکند و در نفس سؤال بنده را تلقین جواب میکند، بآنچه گفت: بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ. نام کریم با یاد بنده میدهد تا بنده گوید: غرّنی بک کرمک و لو لا کرمک ما فعلت لانّک رأیت فسترت و قدرت فامهلت:
هوش مصنوعی: امروز در دنیا با من در کمال تواضع صحبت می‌کند و فردا در روز قیامت با من که عصیانگر هستم می‌گوید: ای انسان، چه چیزی تو را به پروردگارت که کریم است، فریب داد؟ این بسیار جالب است، تهدیدی با نرمی همراه است! خود او سؤال می‌کند و در همین سؤال به من پاسخ می‌دهد، به آنچه که گفت: به پروردگارت که کریم است. نام کریم را به یاد من می‌آورد تا من بگویم: من به کرم تو فریب خوردم و اگر کرم تو نبود، هیچ کاری نمی‌کردم؛ زیرا تو مرا دیدی، پس سترت کردی و قدرت داشتی، پس مهلت دادی.
یقول مولای: اما تستحی
ممّا اری من سوء افعالک؟!
هوش مصنوعی: سالار من می‌گوید: آیا از چیزهایی که از بدکرداری‌هایت می‌بینم، خجالت نمی‌کشی؟
فقلت: یا مولای رفقا، فقد
افسدنی کثرة افضالک!
هوش مصنوعی: گفتم: ای آقا، دوستان! مهربانی‌های فراوان تو مرا خراب کرده است!
یحیی معاذ گفت: روز رستاخیز چون خلق اوّلین و آخرین را بر آن مقام سیاست و هیبت بدارند و سؤال کنند، اگر از جناب جبروت و درگاه عزّت خطاب آید که: ما غرّک بی»؟ من بتوفیق الهی و تأیید ربّانی جواب دهم گویم: غرّنی برّک سالفا و آنفا. آن نیکوئیهای قدیم و حدیث، نواختهای نهان و آشکارا که از فضل و برّ تو یافته‌ام آنست که دیده مرا بتو فریفته کرد! بو بکر وراق گفت: لو قال لی: ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ لقلت: غرّنی کرم الکریم! و قیل لفضیل: لو اقامک اللَّه
هوش مصنوعی: یحیی معاذ توضیح می‌دهد که در روز قیامت، وقتی از افراد درباره دلیل فریب خوردنشان سوال شود، او به لطف و رحمت الهی پاسخ خواهد داد. او می‌گوید که زیبایی‌ها و خوبی‌های پروردگار و نعمت‌هایی که از او دریافت کرده سبب شده است که دلش به خدا جذب شود. همچنین، بو بکر وراق بیان می‌کند که اگر از او بپرسند که چه چیزی او را به سوی خداوند کریم کشانده، او پاسخ خواهد داد که مهربانی و کرم خداوند او را فریب داده است. فضیل نیز به همین موضوع اشاره می‌کند.
بین یدیه یوم القیامة، فقال: ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ما ذا کنت تقول؟ قال: اقول: غرّنی سترک المرخی فنظمه محمد بن سماک فقال:
هوش مصنوعی: در روز قیامت، پرسیدند: چه چیزی تو را در مورد پروردگارت که بخشنده است، فریب داد و چه می‌گفتی؟ او پاسخ داد: من می‌گفتم: «پوشش تو (خدا) مرا فریب داد». محمد بن سماک این جمله را به نظم درآورده است.
یا کاتم الذّنب اما تستحی
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که هرگز نباید از کسانی که اشتباه کرده‌اند، خجالت‌زده باشی.
اللَّه فی الخلوة ثانیکا؟!
هوش مصنوعی: آیا خدا در تنهایی که هستی، همراه تو نیست؟!
غرّک من ربّک امهاله
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی بیانگر این است که خداوند به شما مهلت و فرصت داده است.
و ستره طول مساویکا
هوش مصنوعی: و پوشش او به اندازه قد او بود.
و فی الحدیث الصّحیح: انّ اللَّه عزّ و جلّ یدن المؤمن فیضع علیه کنفه و یستره فیقول: «أ تعرف ذنب کذا؟ أ تعرف ذنب کذا»؟ فیقول: نعم، ای ربّ، حتّی قرّره بذنوبه، و رأی فی نفسه انّه هلک. قال: «سترتها علیک فی الدّنیا و انا. اغفرها لک الیوم».
هوش مصنوعی: در یک حدیث معتبر آمده است که خداوند متعال به مؤمن نزدیک می‌شود و بر او سایه می‌افکند و او را می‌پوشاند و می‌فرماید: «آیا تو اشتباه فلان را می‌شناسی؟ آیا آن خطا را می‌دانی؟» و او پاسخ می‌دهد: «بله، ای پروردگار»، تا جایی که خداوند او را با گناهانش مواجه می‌کند و او در دل خود را در خطر هلاکت می‌بیند. سپس خداوند می‌فرماید: «من در دنیا گناهانت را برایت پوشاندم و امروز نیز آن‌ها را می‌بخشمت.»