گنجور

النوبة الاولى

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (۱) آن گه که خورشید در گردانند و در زمین اندازند.

وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ (۲) و آن گه که ستارگان در زمین ریزند.

وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ (۳) و آن گه که کوه‌ها بروانند.

وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ (۴) و آن گه که ماده شتران نجویند و نکوشند.

وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (۵) و آن گه که دشتیان و کوهیان از جانوران پس آن که خاک گشتند فراهم آرند.

وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ (۶) و آن گه که دریاها از یکدیگر بر کنند و آن گه که آن را آتش کنند.

وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ (۷) و آن گه که هر کسی را با همکار او جفت کنند.

وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ (۸) و آن گه که دختر خود زنده در گور کرده بپرسند: بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (۹) که بچه گناه کشتند او را؟!

وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ (۱۰) و آن گه که نامه‌های کردارها باز گشاده آید.

وَ إِذَا السَّماءُ کُشِطَتْ (۱۱) و آن گه که آسمان از زبر در کشند.

وَ إِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ (۱۲) و آن گه که آتش برافروزند و نیروی دهند.

وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ (۱۳) و آن گه که بهشت را نزدیک آرند.

عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ (۱۴) بداند هر کس که چه آورد از کردار.

فَلا أُقْسِمُ سوگند میخورم بِالْخُنَّسِ (۱۵) بآن ستارگان باز ایستادگان.

وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ (۱۷) و بشب تاریک که در آید.

الْجَوارِ راست روندگان الْکُنَّسِ (۱۶) در خانه‌های خویش شدندگان.

وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ (۱۸) و بامداد که دم برزند.

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (۱۹) که آن سخن رسانیدن فرستاده‌ای پاک نیکوی راست استوار است.

ذِی قُوَّةٍ آن با نیروی بزرگ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ (۲۰) بنزدیک خداوند با پایگاه و جایگاه.

مُطاعٍ وی را فرمان بردار ثَمَّ أَمِینٍ (۲۱) بنزدیک اللَّه استوار.

وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ (۲۲) و این مرد شما نه دیوانه است.

وَ لَقَدْ رَآهُ دید او، او را بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ (۲۳) بآن هامون آشکار ای فراخ.

وَ ما هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (۲۴) و او بآن وحی که در نهان باوست بخیل و دریغ دارنده نیست از شما.

وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَیْطانٍ رَجِیمٍ (۲۵) و این سخن دیو رانده نیست و دیو آورد.

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (۲۶) کجا میشوید ؟!

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (۲۷) نیست این سخن و این نامه و این پیغام مگر یاد کردی جهانیان را.

لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ (۲۸) آن را که خواهد از شما که بر طاعت و راه راست بایستد.

وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ (۲۹) و خود نخواهید مگر آنچه خدا خواهد خداوند جهانیان.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1402/02/09 04:05
یزدانپناه عسکری

5- وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ (و آن گه که ماده شتران نجویند و نکوشند.)

***

[محمد رضا آدینه وند لرستانی] (1)

التکویر : 4 - وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَت‏

و در آن‏ هنگام که باارزش‏ ترین اموال به‏ دست فراموشی سپرده شود. 

***

[یزدانپناه عسکری]

التکویر : 4 - وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَت‏

هنگام واگذاری تمامیت خود، تمامیتی که در حیات دنیا رها و به دست فراموشی سپرده بودند.

در حیات دنیا به تمامیت خویش نرسیدند. تفکیک خلط و در هم آمیختگی وَ یَقُولُ یا لَیْتَنی‏ لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدا - الکهف : 42

________

[(هشت هشتم و تمامیت موجودیت خود) ؛ ( شتری که ده ماه یا هشت ماه از بارداریش گذشته باشد. بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، 1375. ص610) ؛ (العشار، عشر، عَشِیرَة، بمنزله عدد کامل که همان عدد ده (10) است. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374. ج2 ص602) ؛ (وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ  - حجّ/45  چاه رها شده‏ و خشک)]

(1) - آدینه ‏وند لرستانی، محمدرضا، کلمة الله العلیا، 6جلد، اسوه - ایران - تهران، چاپ: 1، 1377 ه.ش. ج6ص1009