گنجور

النوبة الاولى

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

عَبَسَ وَ تَوَلَّی (۱) روی ترش کرد و روی برگردانید.

أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی‌ (۲) که آن نابینا بوی آمد.

وَ ما یُدْرِیکَ و چه دانی تو و چه چیز ترا دانا کرد؟ لَعَلَّهُ یَزَّکَّی (۳) مگر که این نابینا هنری آید و پاک و حقّ پذیر.

أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْری‌ (۴) و بپذیرد تا پند او را سود دارد.

أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی‌ (۵) امّا آن کس که خود را از اللَّه بی نیاز دید و فرود از او معبود پرستید.

فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی (۶) تو خویشتن فرا می او دهی و همه می او گردی و روی سوی او کنی.

وَ ما عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّی (۷) و چه آید بر تو، نیست باکی بر تو که پاک نگردد از شرک و هنری نگردد باسلام.

وَ أَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعی‌ (۸) و امّا آن کس که آمد بتو به نهیب و شتاب.

وَ هُوَ یَخْشی‌ (۹) و او میترسد

فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی (۱۰) تو خویشتن را از وی مشغول سازی و ناپرداخته باو «کَلَّا» نشاید و نپسندم إِنَّها تَذْکِرَةٌ (۱۱) این سخن پندی است.

فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ (۱۲) هر که خواهد آن را یاد کند و یاد دارد.

فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ (۱۳) در کراسه‌های گرامی کرده و نیکو داشته.

بِأَیْدِی سَفَرَةٍ بدستهای نویسندگان و خوانندگان.

مَرْفُوعَةٍ قدر آن برداشته مُطَهَّرَةٍ (۱۴) از دروغ و باطل پاک داشته.

کِرامٍ بَرَرَةٍ (۱۵) گرامیان نیکان و پاکان.

قُتِلَ الْإِنْسانُ کشته باد این آدمی و نفریده ما أَکْفَرَهُ (۱۶) چون ناسپاس است او و ناگرویده.

مِنْ أَیِّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ (۱۷) از چه چیز آفریده آفریدگار او را؟

مِنْ نُطْفَةٍ (۱۸) از یک آب پشت آفرید او را. خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (۱۹) اندازه نهاد او را که آب چند روز بود و خون چند روز بود و گوشت چند روز بود و کی بزاید!

ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ (۲۰) آن گه زادن او آسان کرد و کردار او درین جهان در دست او داد و آن کردار را آسان کرد و ساخته و بسر برنده.

ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ (۲۱) آن گه بمیرانید او را و در گور کرد او را.

ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ (۲۲) پس آن گه که خواهد برانگیزاند او را و زنده بپای کند.

«کَلَّا» آگاه باشید لَمَّا یَقْضِ ما أَمَرَهُ (۲۳) براستی که مردم هرگز بنگزارد آنچه او را فرمودند چنانک سزد و شاید.

فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‌ طَعامِهِ (۲۴) گوی آدمی را تا در نگرد در خورش خویش.

أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا (۲۵) ما فرو ریختیم آب باران فرو ریختنی.

وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلًا (۲۹) و درختهای زیتون و خرما.

ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (۲۶) آن گه پس زمین شکافتیم شکافتنی.

وَ حَدائِقَ غُلْباً (۳۰) و بوستانهای بزرگ و درختهای ستبر.

فَأَنْبَتْنا فِیها حَبًّا (۲۷) رویانیدیم در آن بآن آبدانهای آرد.

وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا (۳۱) و میوه‌ها و گیازار.

وَ عِنَباً وَ قَضْباً (۲۸) و انگور و سبزیها.

مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ (۳۲) داشت شما و داشت ستوران شما.

فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (۳۳) آن گه که آن بانگ آید که همه گوشها آن بانگ را از همه آوازها کر گردد.

یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ آن روز که گریزد مرد مِنْ أَخِیهِ (۳۴) از برادر خویش.

وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ (۳۵) و از مادر و پدر خویش.

وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (۳۶) و از جفت خویش و پسران خویش.

لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ (۳۷) هر مردی را ازیشان آن روزگاریست بسنده.

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (۳۸) ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (۳۹) رویها است آن روز نازان و روشن‌

و خندان و شادان.

وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌ (۴۰) و رویهای است آن روز گرد آلود.

تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (۴۱) تاریکی خاک و سیاهی بر آن نشسته.
أُولئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (۴۲) ایشانند آن ناگرویدگان بد کردان.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
هوش مصنوعی: به نام خداوندی که بسیار بخشنده و مهربان است.
عَبَسَ وَ تَوَلَّی (۱) روی ترش کرد و روی برگردانید.
هوش مصنوعی: روی خود را در هم نُقش کرد و به سمت دیگر رو برگرداند.
أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی‌ (۲) که آن نابینا بوی آمد.
هوش مصنوعی: آن نابینا به سراغ او آمد.
وَ ما یُدْرِیکَ و چه دانی تو و چه چیز ترا دانا کرد؟ لَعَلَّهُ یَزَّکَّی (۳) مگر که این نابینا هنری آید و پاک و حقّ پذیر.
هوش مصنوعی: و چه می‌دانی تو؟ شاید این انسان نابینا پاک شود و حقیقت را درک کند.
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْری‌ (۴) و بپذیرد تا پند او را سود دارد.
هوش مصنوعی: یا به یادآورد و از یادآوری بهره‌مند شود.
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی‌ (۵) امّا آن کس که خود را از اللَّه بی نیاز دید و فرود از او معبود پرستید.
هوش مصنوعی: اما کسی که خود را از خدا بی‌نیاز بداند و عبادت غیر خدا را انتخاب کند.
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی (۶) تو خویشتن فرا می او دهی و همه می او گردی و روی سوی او کنی.
هوش مصنوعی: پس تو خود را به او معطوف می‌کنی و تمام توجهت را به او می‌سپاری و به سوی او می‌روی.
وَ ما عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّی (۷) و چه آید بر تو، نیست باکی بر تو که پاک نگردد از شرک و هنری نگردد باسلام.
هوش مصنوعی: بر تو خالی از نگرانی است اگر از شرک پاک نشوی و به هنر نرسیدی.
وَ أَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعی‌ (۸) و امّا آن کس که آمد بتو به نهیب و شتاب.
هوش مصنوعی: اما کسی که با شتاب و تلاش به سمت تو آمد.
وَ هُوَ یَخْشی‌ (۹) و او میترسد
هوش مصنوعی: او ترس دارد.
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی (۱۰) تو خویشتن را از وی مشغول سازی و ناپرداخته باو «کَلَّا» نشاید و نپسندم إِنَّها تَذْکِرَةٌ (۱۱) این سخن پندی است.
هوش مصنوعی: تو نباید به او توجه کنی و با او درگیر نشوی و نباید به او «نه» بگویی، زیرا این سخن یک پند است.
فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ (۱۲) هر که خواهد آن را یاد کند و یاد دارد.
هوش مصنوعی: پس هر کس بخواهد می‌تواند آن را به یاد آورد و به خاطر بسپرد.
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ (۱۳) در کراسه‌های گرامی کرده و نیکو داشته.
هوش مصنوعی: در دفترهای گرامی و محترم نوشته شده است.
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ بدستهای نویسندگان و خوانندگان.
هوش مصنوعی: به دست نویسندگان و خوانندگان.
مَرْفُوعَةٍ قدر آن برداشته مُطَهَّرَةٍ (۱۴) از دروغ و باطل پاک داشته.
هوش مصنوعی: مُرفوعه به این معناست که از درجات بالایی برخوردار است و مُطهَّره به معنای پاک و خالی از هرگونه دروغ و باطل است.
کِرامٍ بَرَرَةٍ (۱۵) گرامیان نیکان و پاکان.
هوش مصنوعی: نیکان و پاکان گرامی.
قُتِلَ الْإِنْسانُ کشته باد این آدمی و نفریده ما أَکْفَرَهُ (۱۶) چون ناسپاس است او و ناگرویده.
هوش مصنوعی: این آدم، کشته باد! او خیلی ناسپاس و نادان است.
مِنْ أَیِّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ (۱۷) از چه چیز آفریده آفریدگار او را؟
هوش مصنوعی: آفریدگار او را از چه چیزی خلق کرده است؟
مِنْ نُطْفَةٍ (۱۸) از یک آب پشت آفرید او را. خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (۱۹) اندازه نهاد او را که آب چند روز بود و خون چند روز بود و گوشت چند روز بود و کی بزاید!
هوش مصنوعی: از یک قطره آب آفریدش. او را خلق کرد و برایش اندازه‌ای تعیین کرد که شامل مدت زمانی مشخصی از آب، خون و گوشت بود تا به مرحله‌ای برسد که متولد شود.
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ (۲۰) آن گه زادن او آسان کرد و کردار او درین جهان در دست او داد و آن کردار را آسان کرد و ساخته و بسر برنده.
هوش مصنوعی: سپس راه را برای او آسان کرد. در آن زمان زاییدن او را راحت نمود و کارهای او را در این دنیا به او سپرد و آن کارها را نیز آسان ساخت و به انجام رسانید.
ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ (۲۱) آن گه بمیرانید او را و در گور کرد او را.
هوش مصنوعی: سپس او را از دنیا برد و در قبر گذاشت.
ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ (۲۲) پس آن گه که خواهد برانگیزاند او را و زنده بپای کند.
هوش مصنوعی: سپس زمانی که بخواهد، او را زنده می‌کند و دوباره حیات می‌بخشد.
«کَلَّا» آگاه باشید لَمَّا یَقْضِ ما أَمَرَهُ (۲۳) براستی که مردم هرگز بنگزارد آنچه او را فرمودند چنانک سزد و شاید.
هوش مصنوعی: آگاه باشید که مردم هرگز نمی‌توانند آنچه را که او فرمود، به طور کامل و درست انجام دهند.
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‌ طَعامِهِ (۲۴) گوی آدمی را تا در نگرد در خورش خویش.
هوش مصنوعی: انسان باید به غذایی که می‌خورد توجه کند.
أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا (۲۵) ما فرو ریختیم آب باران فرو ریختنی.
هوش مصنوعی: ما آب را به شکل فراوانی فرو ریختیم.
وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلًا (۲۹) و درختهای زیتون و خرما.
هوش مصنوعی: درختان زیتون و خرما.
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (۲۶) آن گه پس زمین شکافتیم شکافتنی.
هوش مصنوعی: سپس، زمین را به شدت شکافتیم.
وَ حَدائِقَ غُلْباً (۳۰) و بوستانهای بزرگ و درختهای ستبر.
هوش مصنوعی: و باغ‌های وسیع و درختان تنومند.
فَأَنْبَتْنا فِیها حَبًّا (۲۷) رویانیدیم در آن بآن آبدانهای آرد.
هوش مصنوعی: ما در آنجا دانه‌هایی را رویانیدیم.
وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا (۳۱) و میوه‌ها و گیازار.
هوش مصنوعی: و میوه‌ها و گیاهان سبز نیز وجود دارد.
وَ عِنَباً وَ قَضْباً (۲۸) و انگور و سبزیها.
هوش مصنوعی: و همچنین انگور و سبزیجات.
مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ (۳۲) داشت شما و داشت ستوران شما.
هوش مصنوعی: شما و چهارپایان شما از امکانات و نعمت‌ها برخوردارید.
فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (۳۳) آن گه که آن بانگ آید که همه گوشها آن بانگ را از همه آوازها کر گردد.
هوش مصنوعی: وقتی آن صدا و هیاهوی بزرگ بیاید، همه گوش‌ها از شنیدن آن صدا دیگر قادر به شنیدن هیچ آواز دیگری نخواهند بود.
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ آن روز که گریزد مرد مِنْ أَخِیهِ (۳۴) از برادر خویش.
هوش مصنوعی: آن روزی که انسان از برادر خود فرار می‌کند.
وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ (۳۵) و از مادر و پدر خویش.
هوش مصنوعی: و از والدین خود، یعنی مادر و پدرش.
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (۳۶) و از جفت خویش و پسران خویش.
هوش مصنوعی: و همراه او و فرزندانش.
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ (۳۷) هر مردی را ازیشان آن روزگاریست بسنده.
هوش مصنوعی: در آن روز هر فردی به خود مشغول است و مسائل خود را در نظر دارد.
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (۳۸) ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (۳۹) رویها است آن روز نازان و روشن‌
هوش مصنوعی: در آن روز، چهره‌هایی درخشان و شاداب خواهند بود که لبخند زنان و خوشحال به نظر می‌رسند.
و خندان و شادان.
هوش مصنوعی: خندان و شاداب.
وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌ (۴۰) و رویهای است آن روز گرد آلود.
هوش مصنوعی: در آن روز، چهره‌هایی وجود دارند که غبارآلود هستند.
تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (۴۱) تاریکی خاک و سیاهی بر آن نشسته.
أُولئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (۴۲) ایشانند آن ناگرویدگان بد کردان.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که تاریکی و سیاهی بر زمین نشسته و کسانی که در این وضعیت قرار دارند، کافرانی هستند که به بدی‌ها و گناهان آلوده‌اند.