گنجور

النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه کلمة سلّابة غلّابة نهّابة وهّابة.

تسلب العقول، و تغلب الالباب و تنهب الارواح من الاحباب، و تهب الارتیاح لقوم مخصوصین من الطّلاب نام خداوندی که عالمان در وصف جلالش حیران، عارفان در شهود جمالش گدازان، واجدان در وجود افضالش نازان، دوستان در شوق وصالش سوزان، طالبان در بادیه نیازش خروشان محجوران در زاویه فراقش نالان.

هر عزیزی نام و نشانش را جویان، هر طالبی حمد و ثنایش را گویان، هر ذاکری نسیم وصلش را بویان، هر سائلی بر امید فضلش پویان:

پویان و دوانند و غریوان بجهان در
در صومعه و کوهان، در غار و بیابان
یکسر همه محوند بدریای تفکّر
بر خوانده بخود بر همه لاخان و لامان.

قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ کان رسول اللَّه مبعوثا الی کافّة الخلق، و کان مبعوثا الی الجنّ کما کان مبعوثا الی الانس. آن مهتر عالم و سیّد ولد آدم، سرور اشراف، و مرکز عدل و انصاف، فرستاده باهل زمین از قاف تا قاف.

روزی بمنبر شرف بر آمد، بر سبیل خطبه باصحابه خطاب کرد که: یا مجتمعان مسجد، و یا مستمعان مجلس، بدانید و آگاه باشید که ما را رقم مهتری و بهتری کشیدند. و ساده سیادت رسولان بنام ما کردند. و ما را از حضرت ربّ العزّة به پیغامبری بکلّ عالم فرستادند هم بعالم انس و انسیان، هم بعالم جنّ و جنّیّان.

همه را در حکم ما کردند و همه را شرع ما فرمودند. آن جنّیان چون بحضرت آن مهتر عالم رسیدند، ببطن نخله، با یکدیگر وصیّت میکردند که: «انصتوا»، خاموش باشید، بادب باشید، حرمت حضرت نبوّت بجای آرید، حقّ او بشناسید، قدر او بدانید. این آن مهتر است که خاک قدم او مقرّبان آسمان را توتیا شد. خدمت خطوات او بزرگی و شرف را کیمیاء شد. صورت او سورت کمال شد. متابعت او ذخیره خیرت و اقبال شد. قواعد عقاید سنّت ببیان او ممهّد شد. آسمان ایمان باشارت او مشیّد شد. آیین شرع مقدّس بعزّت او مؤبّد شد. آن جنّیان رسالت آن مهتر بپذیرفتند و قرآن قدیم نامه خداوند کریم از وی بجان و دل بشنیدند. بقبائل و عشائر خویش باز گشتند و بزبان افتخار بنعت ابتهاج ایشان را گفتند: إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً ما قرآنی شنیدیم که از فصاحت و ملاحت آن عجب بماندیم. قرآنی که چراغ روشنایی آشنایی است، روح توانایی و دانایی است، شاهراه استقامت و منهاج سلامت است. معراج کرامت و راحت هر جراحت و قانون هر خیرت است.

خنک مر آن کسی که قرآن رهبر اوست، توفیق رفیق او و دار السّلام مقرّ اوست. او که قرآن قدیم انیس اوست، یقین دان که خداوند کریم جلیس اوست. میگوید جلّ جلاله: انا جلیس من ذکرنی و انیس من استأنس بی حبیب من احبّنی و مطیع من اطاعنی».

این خطاب با موسی کلیم رفت هنگام مناجات. موسی گفت: خداوندا میدان مواصلت کجاست؟ خلوت گاه مناجات کجاست؟ این اجدک؟ کجات یابم؟

بکجات جویم؟ فرمان آمد که یا موسی در خلوت. و هو معکم با ذاکران نشینم بر بساط انبساط دوستان خود را نوازم. یا موسی، من انس جان او ام که انسش با نام من، من یادگار دل او ام که یادگارش کلام من، من دوست او ام که او دوست من.

وَ أَنَّهُ تَعالی‌ جَدُّ رَبِّنا جلال و عظمت او، کبریا و عزّت او از اوهام و افهام بیرونست و کس نداند که چونست. سزای ثناء خود خود داند، قدر عزّت و عظمت خود خود شناسد. صفات صمدیّت او از اشراف اسرار متعالی است، نعت احدیّت او بر صیغت عبارت و اشارت مستولیست. عرش عظیم در عظمت و جلال قدرت او ذرّه‌ای است.

وجود کلّ عالم از بحر جود او قطره‌ای است. از دور آدم تا انتهاء عالم همه خواطر و اوهام و افهام در بحر صفات سرمدی او غوص همی کنند تا بر نشانی از نشانهای آثار صمدیّت او مطّلع گردند. هر زمانی و هر لحظه‌ای ایشان را نو حیرتی پدید آید که راه طلب بر ایشان بسته گردد، بزبان عجز و حیرت گویند:

وصّاف ترا وصف چه داند کردن؟
تو خود بصفات خود چنانی که تویی!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه کلمة سلّابة غلّابة نهّابة وهّابة.
هوش مصنوعی: فرمایش خداوند درباره عبارت "بسم الله الرحمن الرحیم" این است که این جمله، کلمه‌ای است که قدرت و تاثیر زیادی دارد و می‌تواند در تمامی امور زندگی به انسان کمک کند.
تسلب العقول، و تغلب الالباب و تنهب الارواح من الاحباب، و تهب الارتیاح لقوم مخصوصین من الطّلاب نام خداوندی که عالمان در وصف جلالش حیران، عارفان در شهود جمالش گدازان، واجدان در وجود افضالش نازان، دوستان در شوق وصالش سوزان، طالبان در بادیه نیازش خروشان محجوران در زاویه فراقش نالان.
هوش مصنوعی: حرکت ذهن‌ها، تسلط دل‌ها و تصرف روح‌ها از دوستان، و آرامش بخشیدن به افرادی خاص از دانش‌آموزان، نام خداوندی که عالمان در وصف عظمتش حیران‌اند، عارفان در تجلی زیبایی‌اش شیدا، کسانی که وجود برتریش را درک می‌کنند آن را قدر می‌نهند، دوستان در اشتیاق دیدارش سوخته، جویندگان در بیابان نیازش شاداب و دورافتادگان در گوشه‌ی فراقش ناله می‌کنند.
هر عزیزی نام و نشانش را جویان، هر طالبی حمد و ثنایش را گویان، هر ذاکری نسیم وصلش را بویان، هر سائلی بر امید فضلش پویان:
هوش مصنوعی: هر کسی که عزیزش را گم کرده به دنبال نشانه‌ای از او می‌گردد، هر کسی که حاجتی دارد در حال ستایش اوست، هر ذاکری که نامش را می‌برد در جستجوی رابطه‌ای نزدیک با اوست، و هر سائلی که در پی رحمت اوست به امید رسیدن به نعمت‌هایش ادامه می‌دهد.
پویان و دوانند و غریوان بجهان در
در صومعه و کوهان، در غار و بیابان
هوش مصنوعی: مردان و زنانی در حال تلاش و کوشش‌اند، در زندگی ای که پر از تنوع و چالش‌هاست. آنها در مکان‌های مختلف، چه در صومعه‌ها، چه در کوه‌ها، و حتی در غارها و بیابان‌ها، به دنبال هدف و معنای زندگی خود هستند.
یکسر همه محوند بدریای تفکّر
بر خوانده بخود بر همه لاخان و لامان.
هوش مصنوعی: تمامی موجودات در دریای تفکر غوطه‌ورند و خود را به زحمت می‌کشند، در حالی که در لفافه‌ای از بی‌اعتنایی و نادانی قرار دارند.
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ کان رسول اللَّه مبعوثا الی کافّة الخلق، و کان مبعوثا الی الجنّ کما کان مبعوثا الی الانس. آن مهتر عالم و سیّد ولد آدم، سرور اشراف، و مرکز عدل و انصاف، فرستاده باهل زمین از قاف تا قاف.
هوش مصنوعی: بگو به من وحی شده است که گروهی از جن به سخنان من گوش داده‌اند. رسول الله (ص) به سوی تمام مخلوقات فرستاده شده است و او هم به جن و هم به انسان‌ها مبعوث شده است. آن بزرگوار عالم و آقای فرزندان آدم، پیشوای بزرگواران و نماد عدل و انصاف، به عنوان پیامبر به تمام انسان‌ها در سراسر زمین فرستاده شده است.
روزی بمنبر شرف بر آمد، بر سبیل خطبه باصحابه خطاب کرد که: یا مجتمعان مسجد، و یا مستمعان مجلس، بدانید و آگاه باشید که ما را رقم مهتری و بهتری کشیدند. و ساده سیادت رسولان بنام ما کردند. و ما را از حضرت ربّ العزّة به پیغامبری بکلّ عالم فرستادند هم بعالم انس و انسیان، هم بعالم جنّ و جنّیّان.
هوش مصنوعی: روزی در یک اجتماع مذهبی، سخنران خطاب به جمعیت حاضر گفت: ای کسانی که در مسجد گرد آمده‌اید و ای شنوندگان! بدانید که ما را به مقام رهبری و بهترین شدن انتخاب کرده‌اند. همچنین ویژگی‌های رهبری پیامبران به نام ما شناخته شده است. ما به عنوان پیامبر از سوی خداوند به تمامی جهانیان فرستاده شده‌ایم؛ هم به انسان‌ها و هم به جنیان.
همه را در حکم ما کردند و همه را شرع ما فرمودند. آن جنّیان چون بحضرت آن مهتر عالم رسیدند، ببطن نخله، با یکدیگر وصیّت میکردند که: «انصتوا»، خاموش باشید، بادب باشید، حرمت حضرت نبوّت بجای آرید، حقّ او بشناسید، قدر او بدانید. این آن مهتر است که خاک قدم او مقرّبان آسمان را توتیا شد. خدمت خطوات او بزرگی و شرف را کیمیاء شد. صورت او سورت کمال شد. متابعت او ذخیره خیرت و اقبال شد. قواعد عقاید سنّت ببیان او ممهّد شد. آسمان ایمان باشارت او مشیّد شد. آیین شرع مقدّس بعزّت او مؤبّد شد. آن جنّیان رسالت آن مهتر بپذیرفتند و قرآن قدیم نامه خداوند کریم از وی بجان و دل بشنیدند. بقبائل و عشائر خویش باز گشتند و بزبان افتخار بنعت ابتهاج ایشان را گفتند: إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً ما قرآنی شنیدیم که از فصاحت و ملاحت آن عجب بماندیم. قرآنی که چراغ روشنایی آشنایی است، روح توانایی و دانایی است، شاهراه استقامت و منهاج سلامت است. معراج کرامت و راحت هر جراحت و قانون هر خیرت است.
هوش مصنوعی: همه چیز را در چنگال خود قرار دادند و هر چیزی را به قوانین خود نسبت دادند. وقتی جن‌ها به حضور آن بزرگ عالم رسیدند، در کنار درخت خرما، با یکدیگر توصیه می‌کردند که: «سکوت کنید»، آرام باشید، ادب را رعایت کنید، احترام به مقام نبوت را حفظ کنید، حق او را بشناسید و مقام او را ارج نهید. او بزرگ‌مردی است که خاک پایش موجب اعتبار فرشتگان آسمانی شد. خدمت به قدم‌های او، عظمت و شرافت را گرانبها نمود. تصویر او نشانه کمال گردید. پیروی از او ذخیره‌ی خیر و خوشبختی است. اصول و اعتقادات سنت با سخنان او تبیین گشت. آسمان ایمان به واسطه‌ی او تقویت شد. دین مقدس به عزت او پایدار گردید. جن‌ها رسالت آن بزرگ را پذیرفتند و قرآن کریم، کتاب خداوند بزرگ، را از او با جان و دل شنیدند. آن‌ها به قبایل و جوامع خود بازگشتند و با افتخار گفتند: «ما قرآنی شگفت‌انگیز شنیدیم که از فصاحت و زیبایی آن حیرت‌زده شدیم. این قرآن، چراغ راهنمایی برای آشنایی، نیرویی برای توانایی و دانایی است و راه درست و ایمنی را نشان می‌دهد. معراج کرامت و آرامش هر درد و دلسوزی و قانونی برای هر نیکی است.»
خنک مر آن کسی که قرآن رهبر اوست، توفیق رفیق او و دار السّلام مقرّ اوست. او که قرآن قدیم انیس اوست، یقین دان که خداوند کریم جلیس اوست. میگوید جلّ جلاله: انا جلیس من ذکرنی و انیس من استأنس بی حبیب من احبّنی و مطیع من اطاعنی».
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که قرآن راهنمای اوست، توفیق و سعادت در کنار اوست و سرای آرامش مکانی برای اوست. کسی که قرآن قدیم همدم و همیار اوست، بداند که خداوند بزرگ همراه اوست. خداوند می‌فرماید: «من همراه کسی هستم که مرا یاد کند و یاری‌دهنده کسی هستم که به من پناه آورد و دوست کسی هستم که مرا دوست بدارد و فرمان‌بردار کسی هستم که به من اطاعت کند».
این خطاب با موسی کلیم رفت هنگام مناجات. موسی گفت: خداوندا میدان مواصلت کجاست؟ خلوت گاه مناجات کجاست؟ این اجدک؟ کجات یابم؟
هوش مصنوعی: موسی در حین مناجات به خدایش گفت: ای پروردگار، محل نزدیک شدن به تو کجاست؟ مکان خلوتی برای مناجات کجا است؟ تو در کجا هستی که من بتوانم تو را بیابم؟
بکجات جویم؟ فرمان آمد که یا موسی در خلوت. و هو معکم با ذاکران نشینم بر بساط انبساط دوستان خود را نوازم. یا موسی، من انس جان او ام که انسش با نام من، من یادگار دل او ام که یادگارش کلام من، من دوست او ام که او دوست من.
هوش مصنوعی: به کجا می‌روی؟ فرمان رسید که ای موسی، در تنهایی خود بمان. من با کسانی هستم که مرا یاد می‌کنند و در کنار آنها بر سفره شادی می‌نشینم. ای موسی، من همدم جان او هستم که دوستی‌اش با نام من است. من یادگار دل او هستم و صحبت من یادگار او. من دوست او هستم و او نیز دوست من است.
وَ أَنَّهُ تَعالی‌ جَدُّ رَبِّنا جلال و عظمت او، کبریا و عزّت او از اوهام و افهام بیرونست و کس نداند که چونست. سزای ثناء خود خود داند، قدر عزّت و عظمت خود خود شناسد. صفات صمدیّت او از اشراف اسرار متعالی است، نعت احدیّت او بر صیغت عبارت و اشارت مستولیست. عرش عظیم در عظمت و جلال قدرت او ذرّه‌ای است.
هوش مصنوعی: عظمت و شکوه خداوند فراتر از تصورات و افکار انسانی است و هیچ‌کس نمی‌داند او چگونه است. او خود می‌داند که شایسته مدح و ستایش است و عظمت و عزت خود را درک می‌کند. صفات بی‌نظیر او از اسرار بلند و متعالی برخوردارند و توصیف یکتایی‌اش بر کلام و نشانه‌ها حاکم است. عرش بزرگ در برابر قدرت و عظمت او تنها یک نقطه است.
وجود کلّ عالم از بحر جود او قطره‌ای است. از دور آدم تا انتهاء عالم همه خواطر و اوهام و افهام در بحر صفات سرمدی او غوص همی کنند تا بر نشانی از نشانهای آثار صمدیّت او مطّلع گردند. هر زمانی و هر لحظه‌ای ایشان را نو حیرتی پدید آید که راه طلب بر ایشان بسته گردد، بزبان عجز و حیرت گویند:
هوش مصنوعی: تمام کائنات و جهان به نوعی از بخشش او شبیه به یک قطره هستند. از زمان خلقت انسان تا پایان جهان، افکار و تصورات همه در عمق صفات همیشگی و بی‌نهایت او غوطه‌ور می‌شوند تا به نشانه‌هایی از آثار وجود او پی ببرند. در هر زمان و هر لحظه، برای آنها شگفتی‌ها و حیرت‌های جدیدی پیش می‌آید که مسیر جست‌وجو برایشان مسدود می‌شود و با زبانی سرشار از ناتوانی و حیرت می‌گویند:
وصّاف ترا وصف چه داند کردن؟
تو خود بصفات خود چنانی که تویی!
هوش مصنوعی: چگونه کسی می‌تواند تو را وصف کند؟ تو خود به ویژگی‌هایت آنقدر برجسته هستی که هیچ توصیفی نمی‌تواند به اندازه خودت تو را نشان دهد!

حاشیه ها

1399/04/21 09:06
محمدحسن

خیلی از کلمات عربی استفاده شده است و حتی در تفسیر کلمات عربی از کلمات عربی بکار برده که خود آنها نیاز به ترجمه دارد .ترجمه خیلی از عبارتهای کوتاه و طولانی ارایه نشده است