گنجور

النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز یمهل من عصاه فاذا رجع و ناداه اجابه و لبّاه. فان لم یتوسّل بصدق قدمه فی ابتداء امره فاذا تنصّل بصدق ندمه فی آخر عمره اوسعه غفرا، و قبل منه عذرا، و اکمل له ذخرا، و اجزل لدیه برّا. نام خداوندی که بی نام او سخن مبتر آید، و بی ذکر او گفتار مختصر آید، بی ستایش او آرایش گفتار نیست، بی آشنایی او روشنایی اسرار نیست. بی خدمت او تن را نظام نیست، بی نعمت او جان را قوام نیست. بی جود او وجود نیست. بی لطف او شهود نیست. پادشاهی که صنع او بی آلت است، و خواست او بی علّت. کریمی که کرم او بی حدّ است، و قدرت او بی نهایت. مهربانی که بنده حقیر را آن محلّ نهاد که روز بیعت با وی نداء: إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‌ کرد، وقت میثاق تلقینش «قالُوا بَلی‌» کرد، در لوح رقمش: «سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» کرد، روز ایثار نصیبش: «وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی‌» کرد. اینت کرم و رحمت، اینت عنایت و شفقت! قادری که هر چه خواهد تواند.

از پولاد چه سخت تر؟ که بر دست داود چون موم پیچا کرد: «وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ؟» از زمین و آسمان چه گنگ‌تر؟ ایشان را بی زبان فرا نوا کرد که: قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ! از بنده عاصی که بیچاره‌تر؟ او را بخود آشنا کرد و با وی ندا کرد که: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً! ای گرویدگان آشنایان و دوستان همه توبت کنید، بدرگاه من باز آئید، با من گردید اگر شما آن کردید که از شما آید، من آن کنم که از من آید. هیچ جای معیوب نپذیرند مگر اینجا، باز آئید. بهیچ درگاه گناه نیامرزند مگر اینجا، پناه با من آرید. از نامهربانان بمهربان آئید. از درد نومیدی بامید آئید. ما را از گناه آمرزیدن باک نیست، باز آئید. ما را از معیوب پذیرفتن عار نیست، باز گردید. نظیر آیت خوان: وَ أَنِیبُوا إِلی‌ رَبِّکُمْ مقام انابت برتر است از مقام توبت. انابت باز گشت بنده است با خداوند خویش بدل و همّت، و توبت بازگشت بنده است از معصیت باطاعت. انابت چیست؟ از وادی نفاق بقدم صدق بوادی سکینت آمدن، و از وادی بدعت بقدم تسلیم بوادی سنّت آمدن، و از وادی تفرّق بقدم انقطاع بوادی جمع آمدن. و از وادی دعوی بقدم افتقار بوادی تفرید آمدن. از وادی خرد بقدم فاقت با حقّ آمدن. توبت چیست؟ شفیعی مطاع، وکیل دری مشفق، نائبی کریم، نقش گناه محو کند و حقّ بشفاعت او از بنده گنه کار عفو کند. دیوان بنده از عصیان پاک و مطهّر کند، مرد تائب را با مرد بی گناه برابر کند. اینست که مصطفی (ص) گفت: «التّائب من الذّنب کمن لا ذنب له»و قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «انّ اللَّه تعالی افرح بتوبة عبده من الظّمآن الوارد الضّالّ الواجد العقیم الوالد».

میگوید: حقّ تعالی بهیچ طاعتی چنان زود خشنود نشود که بتوبت تائبان. رضاء او بتوبه گناهکار همچون شادی آن تشنه دان که در بیابان خشک بی آب ناگاه بآب زلال رسد، یا همچون مسافری که در بیابانی مهلک بار و مرکب خویش گم کند، آن گه پس از نومیدی ناگاه بسر مرکب و بار خویش رسد یا چون پیر زنی نازاینده آرزومند فرزند که نابیوسان او را بشارت فرزندی نیکو سیرت، زیبا صورت، رسد در همه عالم هیچ شادی در جنب این سه شادی نرسد و این سه شادی در جنب رضاء حق از توبه تائب ناچیز و متلاشی گردد. حکم قدم چنان رفته که اگر کسی هفتاد سال در خرابات معصیت کند. آن گه روزی بدردی غسلی کند. باندوهی لباس وفا درپوشد، بتشویری بمسجد درآید، بحیرتی نیّتی کند بحسرتی دست بردارد، بدهشتی تکبیر گوید، در حضرت نماز و راز شود. هنوز آن نماز تمام نکرده باشد که از جلیل و جبّار ندا آید با اهل ملکوت که یا گماشتگان ما، درین آسمانها، امروز همه عبادتهای خویش بگذارید. زجل تسبیح و تقدیس در باقی کنید. و عطر استغفار سوزید آن بنده برگشته ما را که با درگاه ما آمد، آن آبی که به تکلّف از آن دیده دردناک او بیرون آمد، در خزانه رحمت بنهید تا فردا در عرصات قیامت رضوان را فرستیم‌ تا دست او گیرد و گرد قیامتش برآرد و این ندا میکند که: «هذا عتیق اللَّه» این آزاد کرده خداوند است و بمغفرت رسیده حق، برای آنکه در گناهکاری هم داغ محمد بر زبان داشت هم داغ مهر مادر در دل.

آورده‌اند: که فردا در قیامت بنده‌ای را نامه خویش بدست دهند، آن کردار آلوده خود بیند سر در پیش افکند، اندوهی عظیم بر وی نشیند. حقّ تعالی بوی نظر رحمت کند، گوید: ای بیچاره روز فرو شده سر بر دار که امروز روز آشتی است و هنگام نثار رحمت. بنده از شرم حقّ هم چنان سر در پیش افکنده میدارد تا ربّ العزّة بکرم خود گوید: بعزّت من که سر از پیش برداری و در جلال من نگری.

اگر تو در دنیا آن نکردی که من فرمودم، من امروز در روز بیچارگی و درماندگی تو آن کنم که تو خواهی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‌ شاکِلَتِهِ هر کس آن کند و از وی آن آید که سزای وی بود. تو بی وفایی که ترا چنان آفریدم، سزای من همه وفا و کرم که صفت من اینست. پس جام شراب قدس بر دستش نهند یک دم درکشد نعره زنان چون والهان در آن صحراء قیامت می‌آید و زبان حال وی میگوید:

تبسّطنا علی الآثام لمّا
رأینا العفو من اثر الذّنوب‌
چون عفو تو راه جرم من پاک ببست
زین پس همه در معصیت آویزم دست.

اینست که ربّ العالمین گفت: فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز یمهل من عصاه فاذا رجع و ناداه اجابه و لبّاه. فان لم یتوسّل بصدق قدمه فی ابتداء امره فاذا تنصّل بصدق ندمه فی آخر عمره اوسعه غفرا، و قبل منه عذرا، و اکمل له ذخرا، و اجزل لدیه برّا. نام خداوندی که بی نام او سخن مبتر آید، و بی ذکر او گفتار مختصر آید، بی ستایش او آرایش گفتار نیست، بی آشنایی او روشنایی اسرار نیست. بی خدمت او تن را نظام نیست، بی نعمت او جان را قوام نیست. بی جود او وجود نیست. بی لطف او شهود نیست. پادشاهی که صنع او بی آلت است، و خواست او بی علّت. کریمی که کرم او بی حدّ است، و قدرت او بی نهایت. مهربانی که بنده حقیر را آن محلّ نهاد که روز بیعت با وی نداء: إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‌ کرد، وقت میثاق تلقینش «قالُوا بَلی‌» کرد، در لوح رقمش: «سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» کرد، روز ایثار نصیبش: «وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی‌» کرد. اینت کرم و رحمت، اینت عنایت و شفقت! قادری که هر چه خواهد تواند.
هوش مصنوعی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ نام خداوندی که عظمتش به کسی مهلت می‌دهد که خطا کرده، و وقتی به سوی او برمی‌گردد، او را پاسخ می‌دهد و دعوتش را می‌پذیرد. اگر شخص در آغاز کار به صداقت قدم برندارد، اما در پایان عمر با صداقت پشیمانی به او رجوع کند، خداوند او را با آغوش باز می‌پذیرد و برایش عذر می‌پذیرد و بهترین ذخیره را برای او فراهم می‌کند و کار نیکو را برایش زیاد می‌سازد. بدون نام و یاد خدا، سخن ناقص است و گفتار بدون ستایش او ناتمام می‌ماند. بدون آگاهی از او، رازها روشن نمی‌شوند و بدون خدمت به او، هستی به سامان نمی‌آید. وجود انسان بدون نعمت‌های او برقرار نیست و بدون بخشش او، وجودی حاصل نمی‌شود. جوانمردی که آفرینش او بی‌واسطه است و اراده‌اش بی‌علت. او کریمی است که بخشش‌هایش بی‌پایان و قدرتش نامحدود است. محبت او به بندگان ضعیفش به گونه‌ای است که در روز بیعت، ندا می‌دهد: «خداوند خرید» و در روز میثاق، به یادآوری می‌پردازد: «بله» و در لوح تقدیر، نوشته است: «سزاوار بندگان ما رحمت خواهند بود» و در روز بخشش به آن‌ها یادآوری می‌کند: «کلمه تقوا را بر آن‌ها نهاد.» این است رحمت و کرم، این است لطف و توجه! او قادری است که هر آنچه بخواهد، می‌تواند.
از پولاد چه سخت تر؟ که بر دست داود چون موم پیچا کرد: «وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ؟» از زمین و آسمان چه گنگ‌تر؟ ایشان را بی زبان فرا نوا کرد که: قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ! از بنده عاصی که بیچاره‌تر؟ او را بخود آشنا کرد و با وی ندا کرد که: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً! ای گرویدگان آشنایان و دوستان همه توبت کنید، بدرگاه من باز آئید، با من گردید اگر شما آن کردید که از شما آید، من آن کنم که از من آید. هیچ جای معیوب نپذیرند مگر اینجا، باز آئید. بهیچ درگاه گناه نیامرزند مگر اینجا، پناه با من آرید. از نامهربانان بمهربان آئید. از درد نومیدی بامید آئید. ما را از گناه آمرزیدن باک نیست، باز آئید. ما را از معیوب پذیرفتن عار نیست، باز گردید. نظیر آیت خوان: وَ أَنِیبُوا إِلی‌ رَبِّکُمْ مقام انابت برتر است از مقام توبت. انابت باز گشت بنده است با خداوند خویش بدل و همّت، و توبت بازگشت بنده است از معصیت باطاعت. انابت چیست؟ از وادی نفاق بقدم صدق بوادی سکینت آمدن، و از وادی بدعت بقدم تسلیم بوادی سنّت آمدن، و از وادی تفرّق بقدم انقطاع بوادی جمع آمدن. و از وادی دعوی بقدم افتقار بوادی تفرید آمدن. از وادی خرد بقدم فاقت با حقّ آمدن. توبت چیست؟ شفیعی مطاع، وکیل دری مشفق، نائبی کریم، نقش گناه محو کند و حقّ بشفاعت او از بنده گنه کار عفو کند. دیوان بنده از عصیان پاک و مطهّر کند، مرد تائب را با مرد بی گناه برابر کند. اینست که مصطفی (ص) گفت: «التّائب من الذّنب کمن لا ذنب له»و قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «انّ اللَّه تعالی افرح بتوبة عبده من الظّمآن الوارد الضّالّ الواجد العقیم الوالد».
هوش مصنوعی: آیا سخت‌تر از پولاد چیزی وجود دارد که داود بتواند آن را به دست خود مانند موم نرم کند؟ و آیا از زمین و آسمان گنگ‌تر وجود دارد که بدون زبان برای ایشان نوا سر دهد و بگوید ما به شما می‌آییم؟ چه کسی به اندازه یک بنده نافرمان بیچاره است؟ او را به خود نزدیک کرده و با او می‌گوید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به سوی الله توبه کنید. ای دوستان و ایمان‌آورندگان، همه به من بازگردید، اگر شما تلاش کنید، من نیز کارهایی انجام می‌دهم. هیچ‌کس را در غیر از اینجا نپذیرید و به هیچ درگاه دیگری برای آمرزش گناه نروید، به من پناه بیاورید. از بی‌مهری‌ها به مهربانی بیایید و از ناامیدی به امید. ما از بخشیدن گناه هراسی نداریم، پس بازگردید و از قبول معایب شرمنده نیستیم. مرحله توبه کمتر از مرحله انابت است. انابت یعنی بازگشت با صداقت و همت به سوی خداوند و توبه یعنی بازگشت از گناه به اطاعت. انابت چیست؟ یعنی از وادی نفاق با صداقت به وادی آرامش رفتن و از انحراف به تسلیم و از تفرقه به جمع آمدن. توبه چیست؟ یک شفیع دلسوز و وکیلی مهربان که گناه را محو کند و با شفاعت خود از گناهکار عفو طلب کند. این است که پیامبر (ص) گفت: «تائب از گناه مانند کسی است که گناهی ندارد» و همچنین فرمود: «خداوند از توبه بنده‌اش خوشحال‌تر از تشنه‌ای است که به آب رسیده و گم‌شده‌ای که راه خود را یافته باشد».
میگوید: حقّ تعالی بهیچ طاعتی چنان زود خشنود نشود که بتوبت تائبان. رضاء او بتوبه گناهکار همچون شادی آن تشنه دان که در بیابان خشک بی آب ناگاه بآب زلال رسد، یا همچون مسافری که در بیابانی مهلک بار و مرکب خویش گم کند، آن گه پس از نومیدی ناگاه بسر مرکب و بار خویش رسد یا چون پیر زنی نازاینده آرزومند فرزند که نابیوسان او را بشارت فرزندی نیکو سیرت، زیبا صورت، رسد در همه عالم هیچ شادی در جنب این سه شادی نرسد و این سه شادی در جنب رضاء حق از توبه تائب ناچیز و متلاشی گردد. حکم قدم چنان رفته که اگر کسی هفتاد سال در خرابات معصیت کند. آن گه روزی بدردی غسلی کند. باندوهی لباس وفا درپوشد، بتشویری بمسجد درآید، بحیرتی نیّتی کند بحسرتی دست بردارد، بدهشتی تکبیر گوید، در حضرت نماز و راز شود. هنوز آن نماز تمام نکرده باشد که از جلیل و جبّار ندا آید با اهل ملکوت که یا گماشتگان ما، درین آسمانها، امروز همه عبادتهای خویش بگذارید. زجل تسبیح و تقدیس در باقی کنید. و عطر استغفار سوزید آن بنده برگشته ما را که با درگاه ما آمد، آن آبی که به تکلّف از آن دیده دردناک او بیرون آمد، در خزانه رحمت بنهید تا فردا در عرصات قیامت رضوان را فرستیم‌ تا دست او گیرد و گرد قیامتش برآرد و این ندا میکند که: «هذا عتیق اللَّه» این آزاد کرده خداوند است و بمغفرت رسیده حق، برای آنکه در گناهکاری هم داغ محمد بر زبان داشت هم داغ مهر مادر در دل.
هوش مصنوعی: خداوند به هیچ طاعتی به اندازه توبه توبه‌کنندگان خوشنود نمی‌شود. رضایت او از توبه گناهکاران همچون شادی فردی است که در بیابانی خشک و کم آب ناگهان به آب زلال دست می‌یابد، یا مانند مسافری که در بیابان گم شده و پس از ناامیدی دوباره به بار و وسیله خود می‌رسد، یا مانند پیرزنی که آرزوی فرزند دارد و ناگهان بشارت فرزندی نیکو و زیبا به او داده می‌شود. هیچ شادی‌ای در مقایسه با این سه شادی وجود ندارد و این شادی‌ها در برابر رضایت خداوند از توبه گناهکار ناچیز و بی‌اهمیت می‌شوند. بر طبق حکم خدا، اگر کسی به مدت هفتاد سال در گناه زندگی کند و سپس روزی تصمیم بگیرد که با درد و غم غسل کند و با لباس وفا به مسجد برود، و با نیتی خالص دست به دعا بردارد و در نماز راز و نیاز کند، هنوز نماز او تمام نشده که صدای خداوند از ملکوت می‌رسد و به خدمتگزارانش می‌گوید: امروز همه عبادات را کنار بگذارید و فقط بوی عطر استغفار این بنده‌ای که به درگاه ما بازگشته است را به خزانه رحمت برسانید. آن آبی که از چشمان او بیرون آمده در خزانه رحمت قرار دهید تا فردا در روز قیامت از رضوان فرستاده شود تا دست او را بگیرد و به او بگوید: «این آزاد شده خداوند است» و این فردی است که به مغفرت خدا رسیده، چرا که در زمان گناه نیز یاد حضرت محمد (ص) بر زبانش و مهر مادر در دلش بود.
آورده‌اند: که فردا در قیامت بنده‌ای را نامه خویش بدست دهند، آن کردار آلوده خود بیند سر در پیش افکند، اندوهی عظیم بر وی نشیند. حقّ تعالی بوی نظر رحمت کند، گوید: ای بیچاره روز فرو شده سر بر دار که امروز روز آشتی است و هنگام نثار رحمت. بنده از شرم حقّ هم چنان سر در پیش افکنده میدارد تا ربّ العزّة بکرم خود گوید: بعزّت من که سر از پیش برداری و در جلال من نگری.
هوش مصنوعی: روزی در قیامت بنده‌ای نامه اعمال خود را در دست می‌گیرد و با دیدن کارهای ناپسندش، سرش را به زیر افکند و دچار اندوهی فراوان می‌شود. خداوند بر او نگاهی از رحمت می‌اندازد و می‌گوید: ای بیچاره، امروز روز آشتی و زمان رحمت است. بنده از شرم در برابر خدا همچنان سر به زیر دارد تا اینکه خداوند با کمال کرم می‌فرماید: به عزت من، سر را از زیر بردار و به جلال من نگاه کن.
اگر تو در دنیا آن نکردی که من فرمودم، من امروز در روز بیچارگی و درماندگی تو آن کنم که تو خواهی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‌ شاکِلَتِهِ هر کس آن کند و از وی آن آید که سزای وی بود. تو بی وفایی که ترا چنان آفریدم، سزای من همه وفا و کرم که صفت من اینست. پس جام شراب قدس بر دستش نهند یک دم درکشد نعره زنان چون والهان در آن صحراء قیامت می‌آید و زبان حال وی میگوید:
هوش مصنوعی: اگر تو در این دنیا به دستورات من عمل نکردی، امروز در روز سختی و بیچارگی‌ات، من آنچه را که تو می‌خواهی انجام می‌دهم. هر کسی بر اساس طبیعت خود عمل می‌کند و نتیجه اعمالش را نیز می‌بیند. تو وفادار نیستی، اما من تو را به گونه‌ای آفریدم که سزاوار وفا و بخشش من هستی. پس جام شراب قدس را به دستش می‌دهند و او یک لحظه آن را می‌نوشد، در حالی که با صدای بلند فریاد می‌زند و در آن لحظه قیامت عیان می‌شود؛ و حال او به صورت زیر بیان می‌شود:
تبسّطنا علی الآثام لمّا
رأینا العفو من اثر الذّنوب‌
هوش مصنوعی: ما با دیدن آثار بخشش و عفو، به راحتی به گناهان نزدیک شدیم.
چون عفو تو راه جرم من پاک ببست
زین پس همه در معصیت آویزم دست.
هوش مصنوعی: وقتی که بخشش تو راه گناه من را بسته است، از این به بعد در گناهانم به تو پناه می‌برم.
اینست که ربّ العالمین گفت: فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.
هوش مصنوعی: خداوند بیان می‌کند که کسانی که اعمال ناپسند خود را با نیکوکارى جبران کنند، خداوند گناهانشان را به خوبی‌ها تبدیل می‌کند و او همواره بخشنده و مهربان است.