گنجور

۱ - النوبة الثانیة

این سوره را سه نام است: سورة الجاثیة، سورة الشریعة و سورة الدهر.

دو هزار و صد و نود و یک حرف است و چهار صد هشتاد و هشت کلمت و سی و نه آیت، جمله بمکه فرود آمد مگر یک آیت: قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا... این یک آیت بمدینه فرود آمد در شأن عمر خطاب. و درین سورة از منسوخات همین یک آیت است: قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا... منسوخ است بآیت قتال. و در فضیلت سورة، ابیّ بن کعب روایت کند از مصطفی (ص)

قال: من قرأ سورة حم الجاثیة، ستر اللَّه عورته و سکن روعته عند الحساب، حم محله رفع بالابتداء فیمن جعله اسم السورة، تَنْزِیلُ الْکِتابِ خبره. و من جعله قسما فالمقسم علیه تنزیل الکتاب، و من جعله لافتتاح الکلام کقولهم الا، فتنزیل الکتاب رفع بالابتداء و قوله: مِنَ اللَّهِ خبره، و المعنی القرآن کلام اللَّه العزیز فی انتقامه الحکیم فی تدبیره و لیس کما زعم المبطلون، انه شعر او کهانة او تقوّله محمد (ص) إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ یجوز ان یکون المراد فی السماوات و الارض دلائل علی الوحدانیة، و یجوز ان یکون المراد بالایات.

ما فی السماء من الشمس و القمر و النجوم و غیرها و فی الارض من الجبال و الاشجار و الانهار و غیرها، فانّ کل واحد منها آیة دالة علی توحید اللَّه عز و جل، و خصّ المؤمنین بالذکر لانتفاعهم بها.

وَ فِی خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ای من تأمل فی خلق نفسه و خلق الحیوان جمیعا و اختلاف طبایعها و عجائب صنعها یتیقن ان لها صانعا حکیما، و خصّ الموقنین، لان الیقین یقع بالاستدلال، وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ بالظلمة و الضیاء و قیل بتعاقبهما، وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ ای من السحاب مِنْ رِزْقٍ ای مطر، لانه سبب رزق الحیوان، فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها انبت بالمطر نباتها و اشجارها و تلک حیاتها بعد یبسها بانقطاع الماء عنها، وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ جنوبا و شمالا و دبورا و صباء و نکباء و قیل تصریفها رحمة و عذابا، آیاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ خصّ العقلاء بالذکر لان بالعقل یمکن الوقوف علی الدلائل المذکورة فی هذه الآیات الثلث.

قرأ حمزة و الکسائی: وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ آیاتٌ و کذلک فی قوله مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ بکسر التاء فیهما عطفا علی قوله لَآیاتٍ و هو فی موضع النصب فی الاعراب. و قرء الآخرون برفعهما، عطفا علی موضع انّ مع ما عملت فیه، و الآیات فی المواضع الثلاثة اللائی قدمناها، هی الصنائع و فی قوله: تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ هی آیات القرآن کما هی فی الایة التی تلیها و التی بعدها و اما الآیات فی قوله فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ فهی آیات القرآن و آیات الصنائع معا، قوله: تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ ای هذه آیات القرآن، نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ لا یستعمل التلاوة الا فی کتب اللَّه، و الاصل فیها اتیان الثانی اثر الاول. فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ ای بعد حدیث اللَّه کقوله: أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ یعنی من لم یؤمن بکلام اللَّه، فلن یؤمن بحدیث سواه، و قیل معناه: القرآن آخر کتب اللَّه و محمد (ص) آخر رسله فان لم یؤمنوا به فبایّ کتاب یؤمنون و لا کتاب بعده و لا نبی. قرأ بن عامر و حمزة و الکسائی و ابو بکر و یعقوب، تؤمنون بالتاء علی معنی قل لهم یا محمد «فبای حدیث تؤمنون» و قرأ الباقون بالیاء حملا علی القوم.

وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ کثیر الکذب، أَثِیمٍ کثیر الاثم، یعنی النضر بن الحرث یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلی‌ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ، ای یبقی بعد سماع القرآن کافرا و الاصرار العزم علی الامر، و اکثر ما یستعمل، فی الاقامة علی الذنب مُسْتَکْبِراً، ای عن الایمان کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها فی عدم الانتفاع بها و القبول لها، فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ اخبره خبرا یظهر اثره علی بشرته من الترح، وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آیاتِنا شَیْئاً هذا العلم معناه السماع کقولک اعلم، ترید اسمع، اتَّخَذَها هُزُواً ای استهزأ بها و عارضها بحدیث الفرس یری العوام انه لا حقیقة لذلک، أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ ذکر بلفظ الجمیع ردا الی کلّ فی قوله: لِکُلِّ أَفَّاکٍ.

مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ یعنی قدّامهم. لانه لم یأت بعد، و قیل من خلفهم لانه یکون بعد انقضاء آجالهم و قیامهم من قبورهم، و کل ما تواری عنک فهو وراء، تقدم او تأخر وَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ ای لا یدفع عنهم ما کَسَبُوا ای کسبهم المال و الاولاد شَیْئاً من عذاب اللَّه، وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ یعنی الاصنام و ما عبدوه، وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ دائم لا ینقطع.

هذا هُدیً ای هذا اعلام وعظة و بلاغ، و قیل هذا القرآن سبب الهدایة و الرشاد لمن تدبّره و تفکر فیه، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ.

الرجز اشد العذاب ای لهم عذاب من اشدّ العذاب.

اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ ای سهّل لکم رکوب البحر لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ ای بتسخیره ذلک لکم، وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ لتطلبوا المال بالتجارة فی البحر و استخراج الجواهر منه و صید ما فیه، وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ علی هذه النعم.

وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ای صیّره بحیث تتصرفون فیه و تنتفعون به فی دنیاکم و دینکم بالاستدلال به علی التوحید. قال ابن عباس: سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ یعنی الشمس و القمر و النجوم و المطر و الریاح، وَ ما فِی الْأَرْضِ یعنی النبات و الاشجار و الثمار و قیل الحیوانات و الجمادات جَمِیعاً نصب‌ علی الحال مِنْهُ ای هذه النعم کلها منه خلقا، فیکون خبر مبتدء محذوف، و قیل تسخیر الجمیع منه، و قیل تقدیره: من خلقه، فحذف المضاف و یجوز ای یکون صفة للمصدر ای تسخیرا منه إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ای فی تسخیر القویّ للضعیف دلالة علی صانع قدیر حکیم.

قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا ای لیغفروا یعنی لیعفوا و لیصفحوا لِلَّذِینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ ای لا یخافون سطواته. و قیل لا یخافون مثل عقوبات الایام الخالیة. و العرب تعبّر عن الوقائع بالایام کیوم احد و یوم حنین. و قیل معناه: لا یطمعون فی ایام اللَّه نصرة لاولیاء اللَّه و قیل لا یطمعون فی ایام اللَّه التی وعدها اللَّه المؤمنین فی الجنة و اضاف الی اللَّه کبیت اللَّه.

ابن عباس گفت این آیت در شأن عمر خطاب فرو آمد، در غزاء بنی المصطلق بودند و لشکر اسلام، بسر چاهی فرود آمد که آن را مریسیع میگفتند. عبد اللَّه ابیّ که سر منافقان بود، غلام خود بطلب آب فرستاد، دیر باز آمد، عبد اللَّه گفت چه سبب بود که بر سر چاه دراز بماندی و دیر آمدی، غلام گفت از آن دیر آمدم، که غلام عمر خطاب بر سر چاه نشسته بود و آب میکشید تا قربهای پیغامبر پر کرد و قربهای بو بکر و قربهای مولی خویش عبد اللَّه منافق گفت مثل ما با این قوم چنانست که گفته‌اند: سمّن کلبک یأکلک. این سخن بعمر رسید، عمر در خشم شد، شمشیر برداشت تا قصد وی کند، جبرئیل آمد و این آیت آورد، عمر بحکم آیت برفت و آن عزم خویش فسح کرد.

سدّی گفت و جماعتی مفسران که این آیت در شأن جمعی صحابه فرو آمد که از اهل مکه در رنج عظیم بودند، از گفتار و کردار ایشان و از رنج و اذی مشرکان به رسول خدا نالیدند و از وی دستوری قتال خواستند که هنوز آیت قتال نیامده بود، رب العزه این آیت فرستاد و ایشان را بحکم وقت، عفو و صفح فرمود، چنانک حائی دیگر فرمود: فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ، پس آیت قتال فرو آمد و این آیت منسوخ گشت: لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ، قرأ ابن عامر و حمزة الکسائی «لنجزی» بالنون و قرأ الآخرون لِیَجْزِیَ بالیاء یعنی لیجزی اللَّه قوما، و قرأ ابو جعفر، «لیجزی» بضم الیاء و فتح الزاء، تأویله لیجزی الجزاء قوما، فیکون الجزاء مضمرا و نصب قوما لانه المفعول الثانی.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها ای لها الثواب و علیها العقاب ثُمَّ إِلی‌ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ فی المعاد.

وَ لَقَدْ آتَیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ یعنی التوریة وَ الْحُکْمَ یعنی الحکمة و السنة و قیل القضاء بین الناس وَ النُّبُوَّةَ، فان ابراهیم کان شجرة الأبنیاء وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ ای الحلالات و هی المن و السلوی و الماء المنفجر من الحجر فی التیه و مواریث فرعون، وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَی الْعالَمِینَ ای عالمی زمانهم و قیل خصصناهم بکثرة الانبیاء من بین سائر الامم، قال ابن عباس لم یکن من العالمین احد فی زمانهم، اکرم علی اللَّه و لا احب الیه منهم.

وَ آتَیْناهُمْ بَیِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ یعنی العلم بمبعث محمد (ص) و علامات نبوته و ما بیّن لهم من امره، فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ هذا العلم هو القرآن ای ما اختلفوا فی کونه بیّنا حتی جاءهم القرآن و لما بعث رسول اللَّه (ص) نبیا اختلف علیه بنو اسرائیل فریقین: فریق صدّقه و هم الذین قال اللَّه تعالی: وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلی‌ مِثْلِهِ فَآمَنَ و قال تعالی: یَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ و قال تعالی: فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یعنی عبد اللَّه بن سلام و غیره، و فریق جحدوه و کذّبوه، بَغْیاً بَیْنَهُمْ و حسدا من عند انفسهم لا من جهل یکون به الانسان معذورا و هم الذین قال اللَّه عز و جل: الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ کانوا کلمة واحدة فیه قبل ان یبعث، یشهدون له و یستفتحون به و ینتظرونه و یبشّرون به فلما جاءهم اختلفوا فیه و تحزبوا علیه، إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ. و قیل اراد بالاختلاف اختلافهم فی اوامر اللَّه و نواهیه فی التوریة.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سوره را سه نام است: سورة الجاثیة، سورة الشریعة و سورة الدهر.
هوش مصنوعی: این سوره سه نام دارد: الجاثیة، الشریعة و الدهر.
دو هزار و صد و نود و یک حرف است و چهار صد هشتاد و هشت کلمت و سی و نه آیت، جمله بمکه فرود آمد مگر یک آیت: قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا... این یک آیت بمدینه فرود آمد در شأن عمر خطاب. و درین سورة از منسوخات همین یک آیت است: قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا... منسوخ است بآیت قتال. و در فضیلت سورة، ابیّ بن کعب روایت کند از مصطفی (ص)
هوش مصنوعی: این متن به ویژگی‌های یک سوره از قرآن اشاره دارد. سوره‌ای که شامل ۲۱۹۱ حرف، ۴۸۸ کلمه و ۳۹ آیه است و بیشتر آیات آن در مکه نازل شده‌اند، به جز یک آیه که به مدینه و درباره‌ی عمر خطاب نازل شده است. همچنین، به منسوخ بودن یک آیه خاص که به مؤمنان دستور می‌دهد تا بخشش کنند، اشاره می‌کند و بیان می‌کند که این آیه با آیه‌ای که به قضاوت می‌پردازد، منسوخ شده است. در انتها، از ابیّ بن کعب نقل قول شده است که فضیلت این سوره را از پیامبر نقل کرده است.
قال: من قرأ سورة حم الجاثیة، ستر اللَّه عورته و سکن روعته عند الحساب، حم محله رفع بالابتداء فیمن جعله اسم السورة، تَنْزِیلُ الْکِتابِ خبره. و من جعله قسما فالمقسم علیه تنزیل الکتاب، و من جعله لافتتاح الکلام کقولهم الا، فتنزیل الکتاب رفع بالابتداء و قوله: مِنَ اللَّهِ خبره، و المعنی القرآن کلام اللَّه العزیز فی انتقامه الحکیم فی تدبیره و لیس کما زعم المبطلون، انه شعر او کهانة او تقوّله محمد (ص) إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ یجوز ان یکون المراد فی السماوات و الارض دلائل علی الوحدانیة، و یجوز ان یکون المراد بالایات.
هوش مصنوعی: اگر کسی سوره حم جاثیه را بخواند، خداوند عورتی وی را می‌پوشاند و در روز حساب، ترسش را آرام می‌کند. "حم" در آغاز این سوره ذکر شده است و به دو صورت در نظر گرفته می‌شود: یا به عنوان اسم سوره و یا به عنوان قسم. اگر به عنوان اسم سوره باشد، خبرش "تنزیل الکتاب" است و اگر به عنوان قسم باشد، "تنزیل الکتاب" قسمی است که بر آن اجابت می‌شود. همچنین می‌توان "تنزیل الکتاب" را در ابتدای سخن مطرح کرد. در این صورت، "مِنَ اللَّهِ" خبر است. به طور کلی، قرآن کلام خداوندی است که در آن به انتقام و تدبیر حکیمانه اشاره دارد و نباید آن را به شعر یا جادو یا سخنان محمد (ص) نسبت داد. در آیات قرآن به نشانه‌هایی اشاره شده که ممکن است دلالت بر یکتایی خداوند داشته باشد، و همچنین ممکن است اشارتی به دیگر نشانه‌ها در آسمان و زمین باشد.
ما فی السماء من الشمس و القمر و النجوم و غیرها و فی الارض من الجبال و الاشجار و الانهار و غیرها، فانّ کل واحد منها آیة دالة علی توحید اللَّه عز و جل، و خصّ المؤمنین بالذکر لانتفاعهم بها.
هوش مصنوعی: در آسمان، خورشید و ماه و ستاره‌ها و سایر اجرام وجود دارند و در زمین نیز کوه‌ها، درختان، رودخانه‌ها و چیزهای دیگر دیده می‌شوند. هر یک از این پدیده‌ها نشانه‌ای از توحید خداوند متعال هستند و مؤمنان به ویژه به ذکر آن‌ها اشاره شده تا از آن‌ها بهره‌مند شوند.
وَ فِی خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ای من تأمل فی خلق نفسه و خلق الحیوان جمیعا و اختلاف طبایعها و عجائب صنعها یتیقن ان لها صانعا حکیما، و خصّ الموقنین، لان الیقین یقع بالاستدلال، وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ بالظلمة و الضیاء و قیل بتعاقبهما، وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ ای من السحاب مِنْ رِزْقٍ ای مطر، لانه سبب رزق الحیوان، فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها انبت بالمطر نباتها و اشجارها و تلک حیاتها بعد یبسها بانقطاع الماء عنها، وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ جنوبا و شمالا و دبورا و صباء و نکباء و قیل تصریفها رحمة و عذابا، آیاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ خصّ العقلاء بالذکر لان بالعقل یمکن الوقوف علی الدلائل المذکورة فی هذه الآیات الثلث.
هوش مصنوعی: در آفرینش شما و موجوداتی که در زمین پراکنده‌اند، نشانه‌هایی برای انسان‌های با یقین وجود دارد. انسانی که در آفرینش خود و همچنین آفرینش حیوانات و تفاوت‌های طبیعت آنها و عجایب آفرینش آنها تأمل کند، به وجود یک خالق حکیم پی می‌برد. این اشاره به مومنین شده است چرا که یقین به استدلال نیاز دارد. همچنین، اختلاف شب و روز و تغییرات نور و تاریکی و نزول باران از آسمان، که به عنوان روزی برای موجودات زنده محسوب می‌شود، و زنده کردن زمین بعد از مرگش از طریق باران که باعث رویش گیاهان و درختان می‌شود، همه نشانه‌هایی هستند. تغییرات بادها نیز که می‌تواند رحمت یا عذاب باشد، از دیگر نشانه‌ها به شمار می‌روند. این نشانه‌ها به انسان‌های عاقل اختصاص دارند زیرا عقل می‌تواند به نشانه‌های ذکر شده در این آیات پی ببرد.
قرأ حمزة و الکسائی: وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ آیاتٌ و کذلک فی قوله مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ بکسر التاء فیهما عطفا علی قوله لَآیاتٍ و هو فی موضع النصب فی الاعراب. و قرء الآخرون برفعهما، عطفا علی موضع انّ مع ما عملت فیه، و الآیات فی المواضع الثلاثة اللائی قدمناها، هی الصنائع و فی قوله: تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ هی آیات القرآن کما هی فی الایة التی تلیها و التی بعدها و اما الآیات فی قوله فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ فهی آیات القرآن و آیات الصنائع معا، قوله: تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ ای هذه آیات القرآن، نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ لا یستعمل التلاوة الا فی کتب اللَّه، و الاصل فیها اتیان الثانی اثر الاول. فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ ای بعد حدیث اللَّه کقوله: أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ یعنی من لم یؤمن بکلام اللَّه، فلن یؤمن بحدیث سواه، و قیل معناه: القرآن آخر کتب اللَّه و محمد (ص) آخر رسله فان لم یؤمنوا به فبایّ کتاب یؤمنون و لا کتاب بعده و لا نبی. قرأ بن عامر و حمزة و الکسائی و ابو بکر و یعقوب، تؤمنون بالتاء علی معنی قل لهم یا محمد «فبای حدیث تؤمنون» و قرأ الباقون بالیاء حملا علی القوم.
هوش مصنوعی: حمزه، کسایی و برخی دیگر از قراء، کلمه "وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ" را با کسر تاء خوانده‌اند و این را به "لَآیاتٍ" مرتبط دانسته‌اند. در حالی که بقیه قراء آن را به حالت رفع خوانده و آن را به موضع "انّ" مرتبط کرده‌اند. در این موارد، "آیات" به نشانه‌های خداوند اشاره دارد. جمله "تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ" به آیات قرآن اشاره دارد، و همچنین در ادامه، "فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ" نیز به آیات قرآن و نشانه‌های خداوند اشاره می‌کند. در اینجا، اگر کسی به کلام خدا ایمان نیاورد، به هیچ کلام دیگری نیز ایمان نخواهد آورد. برخی از خوانندگان نیز "تؤمنون" را با "تاء" خوانده‌اند و این را به گفتار محمد (ص) مرتبط دانسته‌اند که از مخالفان می‌پرسد: "به کدام صحبت ایمان می‌آورید؟" در حالی که بقیه قراء آن را با "یاء" خوانده‌اند.
وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ کثیر الکذب، أَثِیمٍ کثیر الاثم، یعنی النضر بن الحرث یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلی‌ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ، ای یبقی بعد سماع القرآن کافرا و الاصرار العزم علی الامر، و اکثر ما یستعمل، فی الاقامة علی الذنب مُسْتَکْبِراً، ای عن الایمان کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها فی عدم الانتفاع بها و القبول لها، فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ اخبره خبرا یظهر اثره علی بشرته من الترح، وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آیاتِنا شَیْئاً هذا العلم معناه السماع کقولک اعلم، ترید اسمع، اتَّخَذَها هُزُواً ای استهزأ بها و عارضها بحدیث الفرس یری العوام انه لا حقیقة لذلک، أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ ذکر بلفظ الجمیع ردا الی کلّ فی قوله: لِکُلِّ أَفَّاکٍ.
هوش مصنوعی: وای بر هر دروغ‌گویی که بسیار دروغ می‌گوید و گناهکار است. از جمله کسانی که این ویژگی‌ها را دارند، النضر بن الحرث است که آیات خدا را می‌شنود و پس از شنیدن، همچنان کافر می‌ماند و بر این کفر پافشاری می‌کند. او پس از شنیدن قرآن به عمدا بر کفر خود اصرار می‌ورزد، گویی که اصلاً آن را نشنیده است و به ایمان اعتنا نمی‌کند. پس به او خبر بده که عذابی دردناک در انتظارش است؛ عذابی که اثرش بر چهره‌اش نمایان خواهد بود. هنگامی که از آیات ما چیزی می‌داند، این علم به معنای شنیدن است. او آن آیات را استهزا می‌کند و به آن‌ها بی‌اعتنایی نشان می‌دهد، به طوری که گویی این مفاهیم برای عموم مردم حقیقی نیستند. آن‌ها عذابی خفیف و تحقیرآمیز خواهند داشت. این عذاب به خاطر رفتارشان به همگان اشاره دارد.
مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ یعنی قدّامهم. لانه لم یأت بعد، و قیل من خلفهم لانه یکون بعد انقضاء آجالهم و قیامهم من قبورهم، و کل ما تواری عنک فهو وراء، تقدم او تأخر وَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ ای لا یدفع عنهم ما کَسَبُوا ای کسبهم المال و الاولاد شَیْئاً من عذاب اللَّه، وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ یعنی الاصنام و ما عبدوه، وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ دائم لا ینقطع.
هوش مصنوعی: جهنم در پیش روی آنان است، زیرا هنوز به آن وارد نشده‌اند. همچنین گفته شده که از پشت سرشان به این معنا است که جهنم بعد از مرگ و برپاشدن از قبرهایشان در انتظارشان است. هر چیزی که از نظر انسان پنهان باشد، در واقع در پشت آن شخص قرار دارد، چه جلوتر باشد یا عقب‌تر. هیچ چیزی نمی‌تواند جلوی عذاب الهی را برای آنان بگیرد، نه پول و فرزندانی که کسب کرده‌اند و نه تکیه‌گاه‌ها و بت‌هایی که به جز خدا انتخاب کرده‌اند. برای آنان عذاب بزرگی وجود دارد که همیشگی و بدون پایان است.
هذا هُدیً ای هذا اعلام وعظة و بلاغ، و قیل هذا القرآن سبب الهدایة و الرشاد لمن تدبّره و تفکر فیه، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ.
هوش مصنوعی: این کتاب نشانه‌ای است از هدایت و اندرز و پیام، و گفته شده که این قرآن وسیله‌ای برای هدایت و راهنمایی کسانی است که در آن تأمل و تفکر کنند. اما کسانی که به آیات پروردگارشان کافر شوند، عذابی دردناک و سخت خواهند داشت.
الرجز اشد العذاب ای لهم عذاب من اشدّ العذاب.
هوش مصنوعی: عذاب آنها بسیار شدیدتر از سایر عذاب‌هاست.
اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ ای سهّل لکم رکوب البحر لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ ای بتسخیره ذلک لکم، وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ لتطلبوا المال بالتجارة فی البحر و استخراج الجواهر منه و صید ما فیه، وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ علی هذه النعم.
هوش مصنوعی: خداوند همان کسی است که دریا را برای شما به آسانی درآورده است تا کشتی‌ها با فرمان او در آن حرکت کنند و شما بتوانید با التجارة و استخراج جواهرات و صید ماهی‌ها از آن، به آرزوهای خود دست یابید. شاید بدین ترتیب به شکرگزاری از این نعمت‌ها بپردازید.
وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ای صیّره بحیث تتصرفون فیه و تنتفعون به فی دنیاکم و دینکم بالاستدلال به علی التوحید. قال ابن عباس: سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ یعنی الشمس و القمر و النجوم و المطر و الریاح، وَ ما فِی الْأَرْضِ یعنی النبات و الاشجار و الثمار و قیل الحیوانات و الجمادات جَمِیعاً نصب‌ علی الحال مِنْهُ ای هذه النعم کلها منه خلقا، فیکون خبر مبتدء محذوف، و قیل تسخیر الجمیع منه، و قیل تقدیره: من خلقه، فحذف المضاف و یجوز ای یکون صفة للمصدر ای تسخیرا منه إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ای فی تسخیر القویّ للضعیف دلالة علی صانع قدیر حکیم.
هوش مصنوعی: تمام آنچه در آسمان‌ها و زمین هست برای شما تحت تسخیر قرار داده شده است، به‌گونه‌ای که می‌توانید در آن تصرف کنید و از آن بهره‌مند شوید، چه در زندگی دنیوی و چه در دینتان، و این امر دلیل‌هایی برای یکتاپرستی است. ابن عباس می‌گوید: در آسمان‌ها، خورشید، ماه، ستاره‌ها، باران و بادها برای شما مسخر شده‌اند و در زمین، گیاهان، درختان، میوه‌ها و همچنین حیوانات و اشیای بی‌جان به همین شکل. تمام این نعمت‌ها از او پدید آمده و می‌توان آن را به عنوان نشانه‌ای از قدرت و حکمت خداوند دانست برای کسانی که تفکر می‌کنند.
قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا ای لیغفروا یعنی لیعفوا و لیصفحوا لِلَّذِینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ ای لا یخافون سطواته. و قیل لا یخافون مثل عقوبات الایام الخالیة. و العرب تعبّر عن الوقائع بالایام کیوم احد و یوم حنین. و قیل معناه: لا یطمعون فی ایام اللَّه نصرة لاولیاء اللَّه و قیل لا یطمعون فی ایام اللَّه التی وعدها اللَّه المؤمنین فی الجنة و اضاف الی اللَّه کبیت اللَّه.
هوش مصنوعی: به مؤمنان بگو که باید درگذشت کنند و عفو و بخشش را پیشه کنند برای کسانی که به روزهای خداوند امیدی ندارند، یعنی از عذاب و مجازات‌های او نمی‌ترسند. بعضی گفته‌اند که آن‌ها از عواقب روزهای گذشته نمی‌ترسند. عرب‌ها معمولاً حوادث را با نام روزها بیان می‌کنند، مانند روز احد و روز حنین. بعضی نیز بیان کرده‌اند که این به معنای این است که آن‌ها به نصرت و یاری روزهای خاص خداوند برای بندگانش امیدی ندارند و یا به بهشت و روزهای وعده‌داده‌شده خداوند به مؤمنان در آینده طمع نمی‌کنند.
ابن عباس گفت این آیت در شأن عمر خطاب فرو آمد، در غزاء بنی المصطلق بودند و لشکر اسلام، بسر چاهی فرود آمد که آن را مریسیع میگفتند. عبد اللَّه ابیّ که سر منافقان بود، غلام خود بطلب آب فرستاد، دیر باز آمد، عبد اللَّه گفت چه سبب بود که بر سر چاه دراز بماندی و دیر آمدی، غلام گفت از آن دیر آمدم، که غلام عمر خطاب بر سر چاه نشسته بود و آب میکشید تا قربهای پیغامبر پر کرد و قربهای بو بکر و قربهای مولی خویش عبد اللَّه منافق گفت مثل ما با این قوم چنانست که گفته‌اند: سمّن کلبک یأکلک. این سخن بعمر رسید، عمر در خشم شد، شمشیر برداشت تا قصد وی کند، جبرئیل آمد و این آیت آورد، عمر بحکم آیت برفت و آن عزم خویش فسح کرد.
هوش مصنوعی: ابن عباس روایت می‌کند که این آیه درباره عمر بن خطاب نازل شده است. در زمانی که مسلمانان در جنگ بنی المصطلق بودند و به کنار چاهی به نام مریسیع رسیدند، عبد الله بن ابی، یکی از رهبران منافقان، غلام خود را برای آوردن آب فرستاد. غلام دیر برگشت و عبد الله از او پرسید چرا دیر آمده است. غلام گفت که به خاطر عمر بن خطاب، که بر سر چاه نشسته بود و آب می‌کشید تا ظرف‌های پیامبر و ابوبکر را پر کند، دیر برگشته است. عبد الله، که به شدت عصبانی بود، گفت: «وضع ما با این‌ها چنین است که گفته‌اند: سگ خود را چاق کن تا تو را بخورد.» این سخن به عمر رسید و او در خشم شمشیرش را برداشت تا به عبد الله حمله کند. اما جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد؛ عمر به سبب این آیه تصمیم خود را تغییر داد و از قصد خود صرفنظر کرد.
سدّی گفت و جماعتی مفسران که این آیت در شأن جمعی صحابه فرو آمد که از اهل مکه در رنج عظیم بودند، از گفتار و کردار ایشان و از رنج و اذی مشرکان به رسول خدا نالیدند و از وی دستوری قتال خواستند که هنوز آیت قتال نیامده بود، رب العزه این آیت فرستاد و ایشان را بحکم وقت، عفو و صفح فرمود، چنانک حائی دیگر فرمود: فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ، پس آیت قتال فرو آمد و این آیت منسوخ گشت: لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ، قرأ ابن عامر و حمزة الکسائی «لنجزی» بالنون و قرأ الآخرون لِیَجْزِیَ بالیاء یعنی لیجزی اللَّه قوما، و قرأ ابو جعفر، «لیجزی» بضم الیاء و فتح الزاء، تأویله لیجزی الجزاء قوما، فیکون الجزاء مضمرا و نصب قوما لانه المفعول الثانی.
هوش مصنوعی: گروهی از مفسرین بر این باورند که این آیه در مورد گروهی از صحابه نازل شده که در مکه در فشار و سختی زیادی بودند. آنها از رفتار و اذیت‌های مشرکان به رسول خدا شکایت کردند و از او خواستند تا دستور جنگ دهد، در حالی که هنوز آیه‌ای درباره قتال نازل نشده بود. خداوند این آیه را نازل کرد و به آن‌ها فرمان عفو و گذشت داد، چنانکه در آیه‌ای دیگر نیز آمده: «عفو کنید و گذشت کنید تا زمانی که خداوند فرمانی صادر کند.» سپس آیه قتال نازل شد و این آیه منسوخ گردید. برخی از قراء این آیه را با «ن» در پایان خوانده‌اند و برخی دیگر با «ی»، به این معنا که خداوند پاداشی به قوم خواهد داد. همچنین یکی از قراء به شکل متفاوتی این آیه را تلاوت کرده که در آن پاداش به صورت ضمنی مد نظر قرار گرفته است و «قوم» به عنوان مفعول دوم در نظر گرفته شده است.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها ای لها الثواب و علیها العقاب ثُمَّ إِلی‌ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ فی المعاد.
هوش مصنوعی: هر کسی که کار نیکویی انجام دهد، به نفع خودش خواهد بود و هر کس که کار بدی انجام دهد، تنها عواقب آن بر عهده خودش خواهد بود. سپس شما به سوی پروردگارتان در بازگشت هستید.
وَ لَقَدْ آتَیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ یعنی التوریة وَ الْحُکْمَ یعنی الحکمة و السنة و قیل القضاء بین الناس وَ النُّبُوَّةَ، فان ابراهیم کان شجرة الأبنیاء وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ ای الحلالات و هی المن و السلوی و الماء المنفجر من الحجر فی التیه و مواریث فرعون، وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَی الْعالَمِینَ ای عالمی زمانهم و قیل خصصناهم بکثرة الانبیاء من بین سائر الامم، قال ابن عباس لم یکن من العالمین احد فی زمانهم، اکرم علی اللَّه و لا احب الیه منهم.
هوش مصنوعی: ما به بنی‌اسرائیل کتاب (تورات) و حکمت (علم و سنت) و همچنین قضاوت میان مردم و نبوت عطا کردیم. ابراهیم، شجره‌الانبیا بود و ما نعمت‌های حلالی مانند مَن و سُلاوی و آبی که از سنگ در بیابان جاری شد و ارث‌های فرعون را به آنها ارزانی داشتیم. ما آنها را بر دیگران در زمان خودشان برتری دادیم و گفته شده که ما آنها را به خاطر کثرت انبیاء از بین سایر امم انتخاب کردیم. ابن عباس می‌گوید در آن زمان، هیچ کس در دنیا به اندازه آنها مورد توجه خداوند نبود.
وَ آتَیْناهُمْ بَیِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ یعنی العلم بمبعث محمد (ص) و علامات نبوته و ما بیّن لهم من امره، فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ هذا العلم هو القرآن ای ما اختلفوا فی کونه بیّنا حتی جاءهم القرآن و لما بعث رسول اللَّه (ص) نبیا اختلف علیه بنو اسرائیل فریقین: فریق صدّقه و هم الذین قال اللَّه تعالی: وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلی‌ مِثْلِهِ فَآمَنَ و قال تعالی: یَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ و قال تعالی: فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یعنی عبد اللَّه بن سلام و غیره، و فریق جحدوه و کذّبوه، بَغْیاً بَیْنَهُمْ و حسدا من عند انفسهم لا من جهل یکون به الانسان معذورا و هم الذین قال اللَّه عز و جل: الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ کانوا کلمة واحدة فیه قبل ان یبعث، یشهدون له و یستفتحون به و ینتظرونه و یبشّرون به فلما جاءهم اختلفوا فیه و تحزبوا علیه، إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ. و قیل اراد بالاختلاف اختلافهم فی اوامر اللَّه و نواهیه فی التوریة.
هوش مصنوعی: آیه اشاره دارد به اینکه خداوند دلایل روشنی از حقیقت نبوت پیامبر محمد (ص) و نشانه‌های آن را برای مردم آورده است. این علم به مردم ارائه شده، و آن‌ها تنها بعد از دریافت این علم و قرآن در مورد آن دچار اختلاف شدند. وقتی پیامبر مبعوث شد، بنی‌اسرائیل در دو دسته تقسیم شدند: یک دسته به او ایمان آوردند و دسته دیگر او را انکار کردند. گروهی که ایمان آوردند به وضوح او را شناختند و حتی در کتاب‌های پیشینشان بشارت آمده بود، در حالی که گروهی دیگر به دلیل حسد و کینه‌ای که در دل داشتند، حقیقت را انکار کردند و سعی در پنهان کردن آن داشتند. اگرچه آن‌ها پیش از بعثت پیامبر بر سر شناخت او توافق داشتند و او را به عنوان نبی معرفی می‌کردند، اما زمانی که او ظهور کرد، اختلافاتی در باره او به وجود آمد. در نهایت، خداوند در روز قیامت قضاوت خواهد کرد که در مورد این اختلافات چه کرده‌اند. همچنین ذکر شده که این اختلافات می‌تواند به مسائل مربوط به دستورات و ممنوعیت‌های الهی در تورات نیز مربوط باشد.