گنجور

۱ - النوبة الثالثة

قوله تعالی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. بنام او که آئین زبان ما ذکر او، قوت دل ما مهر او، بنام او که شاهد جان ما نظر او، روح روح ما یاد او، مبارک آن کس که مونسش نام او، عزیز آن کس که همراهش یاد او، و شاد آن دل که در آن دل مهر او، آباد آن زبان که بر آن زبان ذکر او، آزاد آن کس که بود وی در بند او، بزرگوار آن نفس که بر امید دیدار او.

الهی یادت چون کنم که من خود همه یادم، من خرمن نشان خویش فرا باد نهادم. الهی یادی و یادگاری و دریافتن خود، یاری. معنی دعوی صادقانی، فروزنده نفسهاء دوستانی، آرام‌دل غریبانی، چون در میان جان حاضری، از بی‌دلی میگویم که کجایی. جان را زندگی میباید، تو آنی. بخود، از خود ترجمانی. بحق تو بر تو، که ما را در سایه غرور ننشانی و بعز وصال خود رسانی.

اذا کنت قوت النفس ثم هجرتها
فلم تلبث النفس التی انت قوتها
جان و جهانم تویی و گرت نبینم
یکسر بد روز باد جان و جهانهم.

حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ، إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ این شب مبارک بقول بیشتر مفسران، شب نیمه شعبان است، آن را مبارک خواند از بهر آنکه پر خیر و پر برکت است. همه شب داعیان را اجابت است، سائلان را عطیت است، مجتهدان را معونت است، مطیعان را مثوبت است، عاصیان را اقالت است، محبان را کرامت است. همه شب درهای آسمان گشاده، جنات عدن و فرادیس اعلی درها باز نهاده، ساکنان جنّة الخلد بر کنگره‌ها نشسته، ارواح انبیاء و شهداء در علیین فراطرب آمده، همه شب نسیم روح ازلی، از جانب قربت، بدل دوستان میدمد و باد کرم از هواء فردانیت بر جان عاشقان میوزد و از دوست خطاب میآید: هل من سائل فاعطیه؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ ای درویش بیدار باش در این شب که همه بساط نزول بیفکنده و گل وصال جانان در باغ رازداری شکفته، نسیم سحر مبارک، بهاری‌وار میدمد، و پیغام ملک برمزی باریک و برازی عجیب میگوید: أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ و انشدوا:

ا لم یأن للهجران ان یتصرما
و للعود غصن البان ان یتضرما
و للعاشق الصب الذی ذاب و انحنی
ا لم یأن ان یبکی علیه و یرحما

و فی بعضی الآثار: عجبا لمن آمن بی کیف یتّکل علی غیری، لو انهم نظروا الی لطائف بری ما عبدوا غیری. ای عجب کسی که ما را شناخت با غیر ما آرام چون گیرد. کسی که ما را یافت با دیگری چون پردازد. کسی که رنگ و بوی وصال و یاد ما دارد، دل در رنگ و بوی دنیا چون بندد.

از تعجب هر زمان گوید بنفشه کی عجب
هر که زلف یار دارد چنگ چون در ما زند

فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ تنزل النسخة من السماء لما یحصل فی السنة من اقسام الحوادث. شب نیمه شعبان را نامهاست: شب برات گویند و شب نسخة، شب فرق، شب عرض. هر که از این شب تا دیگر سال از دنیا رفتنی است، نسخت آن از لوح محفوظ بردارند و بعزرائیل دهند، گویند این شغل تو است تا دیگر سال.

هر چه خسف و مسخ بود، سیاسات و بلیات و انواع عذاب، نسخت کنند و بجبرئیل دهند، گویند این کار تو است تا دیگر سال. هر چه نعمت و راحت و روزی بندگان بود نسخت کنند و بمیکائیل دهند، هر چه عزّ و مرتبت و اقبال و دولت بود نسخت کنند و باسرافیل دهند و ذلک قوله: إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ گفته‌اند در میان فرشتگان، فرشته‌ای حلیم‌تر و رحیم‌تر و مهربانتر از میکائیل نیست و فرشته‌ای مهیب‌تر و با سیاست‌تر از جبرئیل نیست.

در خبر است که روزی هر دو مناظره کردند، جبرئیل گفت: مرا عجب آید که با این همه بی‌حرمتی و جفا کاری خلق، رب العزة بهشت از بهر چه میآفرید؟

میکائیل گفت مرا آن عجب میآید که با آن همه فضل و کرم و رحمت که اللَّه را بر بندگان است دوزخ از بهر چه میآفرید؟ از حضرت عزت و جناب جبروت ندا آمد که: احبّکما الیّ احسنکما بی ظنا، از شما هر دو، آن را دوست‌تر دارم که بمن ظن نیکوتری برد یعنی میکائیل، که رحمت بر غضب فضل می‌نهد و قد قال اللَّه عز و جل، انّ رحمتی سبقت غضبی.

عایشه صدّیقه گفت: شب نیمه شعبان رسول خدا در حجره و نوبت من بود، در میانه شب او را نیافتم، بخاطر من گذشت، مگر بدیگر حجره‌ای از حجره‌های زنان خود رفته، با خویشتن برنامدم، برخاستم بطلب وی بیرون شدم، او را در سجده یافتم، سر بر سجود نهاده و میفرماید: اعوذ بعفوک من عقابک، اعوذ برضاک من سخطک، اعوذ بک منک، لا احصی ثناء علیک. انت کما اثنیت علی نفسک.

این چند کلمت اشارت است بمنازل و مراتب راه روان سوی حق، روشی از روی همم، نه از روی قدم. رسول خدا اول نظاره فعل کرد فرمود: اعوذ بعفوک من عقابک. آن گه از این مقام درگذشت، نظاره صفت کرد، فرمود: اعوذ برضاک من سخطک، آن گه از صفت درگذشت، نظاره ذات کرد فرمود: اعوذ بک منک، آن گه از صفات خود مجرد گشت، فرمود: لا احصی ثناء علیک، آن گه فردا نیت حق جل جلاله یاد کرد، فرمود: انت کما اثنیت علی نفسک.

اول مقام استدلال است.

دیگر مقام افتقار. سوم مقام مشاهدة. چهارم مقام حیاة. پنجم مقام فناء.

بروایتی دیگر عایشه گفت: رأیت النبی (ص) فی لیلة النصف من شعبان ساجدا یدعو، فنزل جبرئیل، فقال: ان اللَّه عز و جل قد اعتق من النار اللیلة بشفاعتک ثلث امّتک. فزاد النبی فی الدعاء. فنزل جبرئیل فقال: ان اللَّه یقرئک السلام و یقول اعتقت نصف امّتک من النار. فزاد النبی فی الدعاء، فنزل جبرئیل و قال: ان اللَّه اعتق جمیع امّتک من النار بشفاعتک، الا من کان له خصم حتی یرضی خصمه. فزاد النبی فی الدعاء، فنزل جبرئیل عند الصبح و قال: ان اللَّه تعالی قد ضمن لخصماء امّتک ان یرضیهم بفضله و رحمته، فرضی النبی (ص) و قال: ان للَّه تعالی عتقاء من النار فی لیلة النصف من شعبان بعدد شعور غنم بنی کلاب.

و فی روایة انس بن مالک رضی اللَّه عنه قال: بعثنی النبی الی عایشه، فقلت لها اسرعی، فانی ترکت رسول اللَّه (ص) یحدّثهم بحدیث لیلة النصف من شعبان، فقالت یا انس اجلس حتی احدثک عن لیلة النصف من شعبان، قالت کان لیلة النصف من شعبان لیلتی، فجاء النبی (ص) حتی دخل معی فی لحاف، فانتبهت من اللیل فلم اجده قلت ذهب الی جاریته ماریة القبطیة، قالت: فخرجت و مررت بالمسجد فوقعت رجلی علیه و هو ساجد و هو یقول: سجد لک خیالی و سوادی و آمن بک فؤادی و هذه یدیّ التی جنیت بها علی نفسی، فیا عظیم هل یغفر الذنب العظیم الا الرب العظیم، اغفر لی الذنب العظیم، ثم رفع رأسه، فقال: اللهم هب لی قلبا تقیا نقیا من الشرک بریّا، لا کافرا و لا شقیا. ثم عاد فسجد فقال: اقول لک کما قال اخی داود، اعفّر وجهی فی التراب لسیدی و حق لسیدی ان تعفّر الوجوه لوجهه. ثم قال یا حمیراء ا ما تدرین ما هذه اللیلة؟ هذه لیلة النصف من شعبان، ان للَّه فی هذه اللیلة عتقاء من النار بعدد شعر غنم کلب. قالت: قلت یا نبی اللَّه، و ما بال غنم کلب‌.

قال: لیس الیوم فی العرب قوم اکثر غنما منهم، لا اقول منهم سته نفر: مدمن خمر و لا عاق لوالدیه و لا مصر علی زنا و لا مصارم و لا مصوّر و لا فتاة.

و روی مجاهد عن علی بن ابی طالب قال قال رسول اللَّه (ص): یا علی من صلی مائة رکعة فی لیلة النصف من شعبان فقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب مرة و قل هو اللَّه احد، عشر مرات.

قال النبی (ص): یا علی ما من عبد یصلی هذه الصلاة الا قضی اللَّه عز و جل له کل حاجة طلبها تلک اللیلة، قال و یبعث اللَّه عز و جل سبعین الف ملک یکتبون له الحسنات و یمحون عنه السیئات و یرفعون له الدرجات الی رأس السنة.

قال و یبعث اللَّه عز و جل فی جنات عدن سبعین الف ملک او سبع مائة الف یبنون له المدائن و القصور و یغرسون له الاشجار ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب المخلوقین، و ان مات من لیلته قبل ان یحول الحول، مات شهیدا. قال: و یعطیه اللَّه بکل حرف من قل هو اللَّه احد فی لیلته تلک، سبعین حوراء.

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. بنام او که آئین زبان ما ذکر او، قوت دل ما مهر او، بنام او که شاهد جان ما نظر او، روح روح ما یاد او، مبارک آن کس که مونسش نام او، عزیز آن کس که همراهش یاد او، و شاد آن دل که در آن دل مهر او، آباد آن زبان که بر آن زبان ذکر او، آزاد آن کس که بود وی در بند او، بزرگوار آن نفس که بر امید دیدار او.
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده و مهربان. به نام او که نامش زبان ما را زینت می‌بخشد و یادش به دل ما نیرو می‌دهد. به نام او که نگاهش جان ما را تماشا می‌کند و به یادش روح‌مان سرشار می‌شود. خوشا به حال کسی که نام او مونسش است و ارزشمند است کسی که یاد او همدمش می‌باشد. دل آن کس شاد است که عشق او در دلش جای دارد، و زبان آن کس آباد است که ذکر او بر لبانش جاری است. او که در بند اوست آزاد است و آن نفس بزرگوار که به دیدار او امیدوار است.
الهی یادت چون کنم که من خود همه یادم، من خرمن نشان خویش فرا باد نهادم. الهی یادی و یادگاری و دریافتن خود، یاری. معنی دعوی صادقانی، فروزنده نفسهاء دوستانی، آرام‌دل غریبانی، چون در میان جان حاضری، از بی‌دلی میگویم که کجایی. جان را زندگی میباید، تو آنی. بخود، از خود ترجمانی. بحق تو بر تو، که ما را در سایه غرور ننشانی و بعز وصال خود رسانی.
هوش مصنوعی: ای خدا، وقتی به یاد تو می‌افتم، خودم را به خاطر می‌آورم. من تمام وجودم را برای تو گذاشته‌ام. یاد تو و یادگاری‌هایی که از تو دارم به من کمک می‌کند. این دعاهایی که به زبان می‌آورم، به خاطر دوستانم است که برایشان نور و آرامش می‌طلبم، مخصوصاً برای غریبانی که در این دنیا هستند. چون تو در دل‌ها حاضر هستی، من از بی‌دلی و دوری‌ام می‌گویم و به دنبال توام. زندگی به جان و روح ما نیاز دارد و تو همان نور زندگی هستی. من باید از خودم بگذرم و به تو رو کنم. امیدوارم ما را در سایه‌ی خودت قرار دهی و به وصالت برسانی.
اذا کنت قوت النفس ثم هجرتها
فلم تلبث النفس التی انت قوتها
هوش مصنوعی: اگر تو به خودت قوت و نیرویی بدهی، اما آن را رها کنی، روح و نفس تو که به آن نیروی تو وابسته است، دیر نمی‌گذرد که از تو دور می‌شود.
جان و جهانم تویی و گرت نبینم
یکسر بد روز باد جان و جهانهم.
هوش مصنوعی: تو جان و دنیای من هستی و اگر تو را نبینم، روزگار من به شدت بد می‌گذرد.
حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ، إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ این شب مبارک بقول بیشتر مفسران، شب نیمه شعبان است، آن را مبارک خواند از بهر آنکه پر خیر و پر برکت است. همه شب داعیان را اجابت است، سائلان را عطیت است، مجتهدان را معونت است، مطیعان را مثوبت است، عاصیان را اقالت است، محبان را کرامت است. همه شب درهای آسمان گشاده، جنات عدن و فرادیس اعلی درها باز نهاده، ساکنان جنّة الخلد بر کنگره‌ها نشسته، ارواح انبیاء و شهداء در علیین فراطرب آمده، همه شب نسیم روح ازلی، از جانب قربت، بدل دوستان میدمد و باد کرم از هواء فردانیت بر جان عاشقان میوزد و از دوست خطاب میآید: هل من سائل فاعطیه؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ ای درویش بیدار باش در این شب که همه بساط نزول بیفکنده و گل وصال جانان در باغ رازداری شکفته، نسیم سحر مبارک، بهاری‌وار میدمد، و پیغام ملک برمزی باریک و برازی عجیب میگوید: أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ و انشدوا:
هوش مصنوعی: این آیه درباره شب مبارکی صحبت می‌کند که به گفته بیشتر مفسران، شب نیمه شعبان است. این شب به دلیل فراوانی خیر و برکتش مبارک خوانده شده است. در این شب، دعاها مستجاب می‌شود، کمک به مجتهدان می‌رسد و اطاعت‌کنندگان پاداش می‌گیرند. همچنین، در این شب عاصیان مورد بخشش قرار می‌گیرند و محبان کرامت و احترام می‌یابند. درهای آسمان باز است و ساکنان بهشت در حالت انتظار نشسته‌اند. ارواح پیامبران و شهدا در عرش به شادی هستند و نسیم الهی از سمت قرب الهی به جانب دوستان می‌وزد. در این شب از خداوند دعوت می‌شود که آیا کسی هست که طلب کند یا طلب مغفرت نماید. به درویشان توصیه می‌شود تا در این شب بیدار باشند، زیرا زمان برکات و وصال محبوب فرا رسیده است. نسیم صبح این شب بسیار مبارک و پرطراوت است و پیغام الهی به دل‌ها می‌رسد که آیا برای مؤمنان زمان آن نرسیده که دل‌هایشان در یاد خدا نرمی و خشوع بیاورد؟
ا لم یأن للهجران ان یتصرما
و للعود غصن البان ان یتضرما
هوش مصنوعی: آیا وقت آن نرسیده است که از جدایی بگذریم و دوباره به آغوش هم برگردیم، مانند شاخه‌های بید که در کنار هم به سرسبزی می‌رسند؟
و للعاشق الصب الذی ذاب و انحنی
ا لم یأن ان یبکی علیه و یرحما
هوش مصنوعی: برای عاشق شکیبایی که در عشق ذوب شده و خم شده، آیا زمان آن نرسیده که برای او گریه کنند و بر حالش رحمت آورند؟
و فی بعضی الآثار: عجبا لمن آمن بی کیف یتّکل علی غیری، لو انهم نظروا الی لطائف بری ما عبدوا غیری. ای عجب کسی که ما را شناخت با غیر ما آرام چون گیرد. کسی که ما را یافت با دیگری چون پردازد. کسی که رنگ و بوی وصال و یاد ما دارد، دل در رنگ و بوی دنیا چون بندد.
هوش مصنوعی: عجب است از کسی که ایمان به ما دارد، اما بر غیر ما تکیه می‌کند. اگر آن‌ها به ظرافت‌های آفرینش ما توجه می‌کردند، هرگز به غیر ما عبادت نمی‌کردند. عجب است از کسی که ما را شناخته، اما با دیگری آسایش می‌یابد. کسی که طعم وصال و یاد ما را چشیده، چگونه می‌تواند دلش را به رنگ و بوی دنیا ببندد؟
از تعجب هر زمان گوید بنفشه کی عجب
هر که زلف یار دارد چنگ چون در ما زند
هوش مصنوعی: هر بار که بنفشه به حیرت می‌افتد، از خود می‌پرسد که چه شگفتی دارد کسی که زلف محبوبش را نوازش می‌کند، در حالی که خود او هم این کار را انجام می‌دهد.
فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ تنزل النسخة من السماء لما یحصل فی السنة من اقسام الحوادث. شب نیمه شعبان را نامهاست: شب برات گویند و شب نسخة، شب فرق، شب عرض. هر که از این شب تا دیگر سال از دنیا رفتنی است، نسخت آن از لوح محفوظ بردارند و بعزرائیل دهند، گویند این شغل تو است تا دیگر سال.
هوش مصنوعی: در این شب، همه امور حکیمانه‌ای که قرار است در طول سال انجام شود، از آسمان نازل می‌شود. شب نیمه شعبان به نام‌های مختلفی شناخته می‌شود: شب برات، شب نسخه، شب فرق و شب عرض. اگر کسی در این شب تا سال آینده فوت کند، نسخه‌اش از لوح محفوظ برداشته شده و به ملک الموت (عزرائیل) داده می‌شود و به او گفته می‌شود که این کار تا سال آینده بر عهده توست.
هر چه خسف و مسخ بود، سیاسات و بلیات و انواع عذاب، نسخت کنند و بجبرئیل دهند، گویند این کار تو است تا دیگر سال. هر چه نعمت و راحت و روزی بندگان بود نسخت کنند و بمیکائیل دهند، هر چه عزّ و مرتبت و اقبال و دولت بود نسخت کنند و باسرافیل دهند و ذلک قوله: إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ گفته‌اند در میان فرشتگان، فرشته‌ای حلیم‌تر و رحیم‌تر و مهربانتر از میکائیل نیست و فرشته‌ای مهیب‌تر و با سیاست‌تر از جبرئیل نیست.
هوش مصنوعی: هر آنچه از بلایا و عذاب‌ها وجود دارد، به جبرئیل سپرده می‌شود تا آن‌ها را به مردم نسبت دهد و بگوید که این کار تو برای سال آینده است. هر آنچه نعمت و راحتی برای بندگان است، به میکائیل سپرده می‌شود. همچنین، هر آنچه عزت و احترام و خوشبختی است، به اسرافیل واگذار می‌شود. در میان فرشتگان، هیچ‌کس حلیم‌تر و مهربان‌تر از میکائیل و هیچ‌کس مهیب‌تر و سیاست‌مدارتر از جبرئیل وجود ندارد.
در خبر است که روزی هر دو مناظره کردند، جبرئیل گفت: مرا عجب آید که با این همه بی‌حرمتی و جفا کاری خلق، رب العزة بهشت از بهر چه میآفرید؟
هوش مصنوعی: روزی هر دو شروع به بحث کردند. جبرئیل گفت: تعجب می‌کنم از اینکه با وجود این همه بی‌احترامی و ظلمی که مردم به هم می‌کنند، خداوند چرا بهشت را خلق کرده است؟
میکائیل گفت مرا آن عجب میآید که با آن همه فضل و کرم و رحمت که اللَّه را بر بندگان است دوزخ از بهر چه میآفرید؟ از حضرت عزت و جناب جبروت ندا آمد که: احبّکما الیّ احسنکما بی ظنا، از شما هر دو، آن را دوست‌تر دارم که بمن ظن نیکوتری برد یعنی میکائیل، که رحمت بر غضب فضل می‌نهد و قد قال اللَّه عز و جل، انّ رحمتی سبقت غضبی.
هوش مصنوعی: میکائیل از این موضوع شگفت‌زده بود که با وجود تمام رحمت و لطف الهی نسبت به بندگان، چرا خداوند دوزخ را آفریده است. در پاسخ به او از سوی حضرت عزت و مقام جبروت ندا آمد که: "من به شما هر دو بیشتر از همه آن کسی را دوست دارم که به من اندیشه نیکو دارد." یعنی میکائیل که رحمت را بر غضب ترجیح می‌دهد، چون خداوند گفته است که رحمت من بر غضب مقدم است.
عایشه صدّیقه گفت: شب نیمه شعبان رسول خدا در حجره و نوبت من بود، در میانه شب او را نیافتم، بخاطر من گذشت، مگر بدیگر حجره‌ای از حجره‌های زنان خود رفته، با خویشتن برنامدم، برخاستم بطلب وی بیرون شدم، او را در سجده یافتم، سر بر سجود نهاده و میفرماید: اعوذ بعفوک من عقابک، اعوذ برضاک من سخطک، اعوذ بک منک، لا احصی ثناء علیک. انت کما اثنیت علی نفسک.
هوش مصنوعی: عایشه صدّیقه می‌گوید: در شب نیمه شعبان، نوبت من بود و پیامبر در اتاق من حضور داشت. در نیمه‌های شب متوجه شدم که او نیست. با خودم فکر کردم شاید به یکی دیگر از اتاق‌های همسرانش رفته باشد. بنابراین تصمیم گرفتم به دنبالش بیرون بروم. او را در حال سجده یافتم، در حالی که سرش را بر زمین گذاشته و می‌گفت: به عفو تو پناه می‌برم از عذاب تو، به رضایت تو پناه می‌برم از خشم تو، به خودت پناه می‌برم و نمی‌توانم به درستی ستایش‌ات کنم؛ تو همان‌گونه هستی که خودت را ستایش کرده‌ای.
این چند کلمت اشارت است بمنازل و مراتب راه روان سوی حق، روشی از روی همم، نه از روی قدم. رسول خدا اول نظاره فعل کرد فرمود: اعوذ بعفوک من عقابک. آن گه از این مقام درگذشت، نظاره صفت کرد، فرمود: اعوذ برضاک من سخطک، آن گه از صفت درگذشت، نظاره ذات کرد فرمود: اعوذ بک منک، آن گه از صفات خود مجرد گشت، فرمود: لا احصی ثناء علیک، آن گه فردا نیت حق جل جلاله یاد کرد، فرمود: انت کما اثنیت علی نفسک.
هوش مصنوعی: این چند کلمه به مراحل و مراحل مسیر تعالی به سوی خدا اشاره دارد؛ مسیری که از احساسات آغاز می‌شود و نه از تعاملات ظاهری. پیامبر اکرم ابتدا به عمل توجه کرد و گفت: "از عفو تو به تو پناه می‌برم، نه از عذاب تو." سپس از این مرحله گذشت و به صفات خدا توجه کرد و گفت: "از رضا تو به خشم تو پناه می‌برم." بعد از آن نیز از صفات عبور کرد و به ذات خداوند توجه کرد و گفت: "به خودت پناه می‌برم." سپس از صفات خود جدا شد و گفت: "مدح تو را نمی‌توانم بشمارم." و در نهایت، خاطرنشان کرد که نیت خداوند را در فردا یاد می‌کند و می‌گوید: "تو همان‌گونه هستی که خودت را توصیف کرده‌ای."
اول مقام استدلال است.
هوش مصنوعی: نخستین مرحله، مرحله استدلال است.
دیگر مقام افتقار. سوم مقام مشاهدة. چهارم مقام حیاة. پنجم مقام فناء.
هوش مصنوعی: درجات مختلفی وجود دارد که در آن‌ها می‌توان به نوعی درک و تجربه عمیق از وجود و حقیقت رسید. اولین درجه احساس تکیه و وابستگی به وجود است. دومین درجه، دیدن و تجربه مستقیم امور است. سومین درجه، حیات و زندگی واقعی و عمیق است. چهارمین درجه، فنا و زوال است که در آن جانی به حقیقت وجود می‌رسد و از تمام تعلقات دنیوی رها می‌شود.
بروایتی دیگر عایشه گفت: رأیت النبی (ص) فی لیلة النصف من شعبان ساجدا یدعو، فنزل جبرئیل، فقال: ان اللَّه عز و جل قد اعتق من النار اللیلة بشفاعتک ثلث امّتک. فزاد النبی فی الدعاء. فنزل جبرئیل فقال: ان اللَّه یقرئک السلام و یقول اعتقت نصف امّتک من النار. فزاد النبی فی الدعاء، فنزل جبرئیل و قال: ان اللَّه اعتق جمیع امّتک من النار بشفاعتک، الا من کان له خصم حتی یرضی خصمه. فزاد النبی فی الدعاء، فنزل جبرئیل عند الصبح و قال: ان اللَّه تعالی قد ضمن لخصماء امّتک ان یرضیهم بفضله و رحمته، فرضی النبی (ص) و قال: ان للَّه تعالی عتقاء من النار فی لیلة النصف من شعبان بعدد شعور غنم بنی کلاب.
هوش مصنوعی: به روایت دیگری عایشه گفت: در شب نیمه شعبان، پیامبر (ص) را دیدم که در حال سجده و دعا بود. در این زمان، جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند متعال به خاطر شفاعت تو در این شب، شاهد آزاد شدن یک سوم از امّتش از آتش جهنم بوده است. پیامبر در دعا کردن افزون‌تر شد. جبرئیل دوباره فرود آمد و گفت: خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌گوید که نیمی از امّتت را از آتش آزاد کرده است. پیامبر دوباره دعا را افزایش داد و جبرئیل مجدداً نازل شد و اعلام کرد: خداوند تمام امّتت را به واسطه شفاعت تو از آتش نجات داده است، به شرطی که کسی دارای خصمی باشد تا خصم او راضی شود. پیامبر در دعا کردن باز هم ادامه داد و جبرئیل در صبح نزدیک شد و گفت: خداوند متعال به خصم‌های امّتت وعده داده است که با فضل و رحمتش، آنها را راضی خواهد کرد. پیامبر (ص) خوشنود شد و گفت: خداوند در شب نیمه شعبان آزادکنندگانی از آتش دارد به تعداد موی گوسفندان بنی کلاب.
و فی روایة انس بن مالک رضی اللَّه عنه قال: بعثنی النبی الی عایشه، فقلت لها اسرعی، فانی ترکت رسول اللَّه (ص) یحدّثهم بحدیث لیلة النصف من شعبان، فقالت یا انس اجلس حتی احدثک عن لیلة النصف من شعبان، قالت کان لیلة النصف من شعبان لیلتی، فجاء النبی (ص) حتی دخل معی فی لحاف، فانتبهت من اللیل فلم اجده قلت ذهب الی جاریته ماریة القبطیة، قالت: فخرجت و مررت بالمسجد فوقعت رجلی علیه و هو ساجد و هو یقول: سجد لک خیالی و سوادی و آمن بک فؤادی و هذه یدیّ التی جنیت بها علی نفسی، فیا عظیم هل یغفر الذنب العظیم الا الرب العظیم، اغفر لی الذنب العظیم، ثم رفع رأسه، فقال: اللهم هب لی قلبا تقیا نقیا من الشرک بریّا، لا کافرا و لا شقیا. ثم عاد فسجد فقال: اقول لک کما قال اخی داود، اعفّر وجهی فی التراب لسیدی و حق لسیدی ان تعفّر الوجوه لوجهه. ثم قال یا حمیراء ا ما تدرین ما هذه اللیلة؟ هذه لیلة النصف من شعبان، ان للَّه فی هذه اللیلة عتقاء من النار بعدد شعر غنم کلب. قالت: قلت یا نبی اللَّه، و ما بال غنم کلب‌.
هوش مصنوعی: انس بن مالک رضی‌الله عنه می‌گوید: پیامبر مرا به سراغ عایشه فرستاد، من به او گفتم سریع‌تر بیا، چون‌که پیامبر را در حال گفتن حدیثی درباره‌ی شب نیمه‌ی شعبان ترک کرده‌ام. عایشه گفت: «بنشین تا من هم درباره‌ی شب نیمه‌ی شعبان برایت بگویم.» او گفت: «شب نیمه‌ی شعبان شب من بود. پیامبر (ص) به نزد من آمد و با من در زیر لحاف خوابید. شب که بیدار شدم او را در کنار خود نیافتم، فکر کردم به خدمتکارش ماریه رفته است. از اتاق خارج شدم و به مسجد رفتم و او را درحال سجد متوجه شدم، که می‌گفت: «به تو سجده کردم ای پروردگار، و دلم به تو ایمان دارد، و این دستان من است که با آن‌ها بر خود ستم کرده‌ام. ای بزرگ، آیا جز پروردگار بزرگ، گناه بزرگ را می‌تواند ببخشد؟ پس گناه بزرگ من را ببخش.» سپس سرش را بلند کرد و گفت: «پروردگارا، دلی خالص و پاک از شرک و کفر به من عطا کن، دلی نیکو و بی‌غم.» سپس دوباره به سجده رفت و گفت: «من به تو می‌گویم مانند برادرم داوود، که صورت خود را به خاک می‌سایم در برابر سیدی، و بر من حق‌است که برای وجه او صورت‌ها به خاک بیفتد.» بعد گفت: «ای حمیرایی، آیا نمی‌دانی که این شب چه شبی است؟ این شب نیمه‌ی شعبان است و خداوند در این شب به تعداد پشم‌های گوسفند کلاب، بندگان خود را از آتش آزاد می‌کند.» من پرسیدم: «ای نبی خدا، چرا گوسفند کلاب؟»
قال: لیس الیوم فی العرب قوم اکثر غنما منهم، لا اقول منهم سته نفر: مدمن خمر و لا عاق لوالدیه و لا مصر علی زنا و لا مصارم و لا مصوّر و لا فتاة.
هوش مصنوعی: امروز در میان عرب‌ها قوم دیگری وجود ندارد که تعداد گوسفندشان از این‌ها بیشتر باشد. من نمی‌گویم که از آن‌ها شش نفر هستند: کسی که به شراب‌خواری معتاد است، کسی که نسبت به والدینش نافرمان است، کسی که به زنا ادامه می‌دهد، کسی که در نقاشی و تصویرگری مشغول است، و کسی که در کارهای ناپسند مشغول است.
و روی مجاهد عن علی بن ابی طالب قال قال رسول اللَّه (ص): یا علی من صلی مائة رکعة فی لیلة النصف من شعبان فقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب مرة و قل هو اللَّه احد، عشر مرات.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) به علی بن ابی‌طالب (ع) فرمود: "ای علی، هر کس در شب نیمه شعبان صد رکعت نماز بخواند و در هر رکعت یک بار سوره فاتحه و ده بار سوره اخلاص (قل هو اللَّه احد) را بخواند، پاداش بزرگی خواهد داشت."
قال النبی (ص): یا علی ما من عبد یصلی هذه الصلاة الا قضی اللَّه عز و جل له کل حاجة طلبها تلک اللیلة، قال و یبعث اللَّه عز و جل سبعین الف ملک یکتبون له الحسنات و یمحون عنه السیئات و یرفعون له الدرجات الی رأس السنة.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: ای علی، هیچ بنده‌ای نیست که این نماز را بخواند جز اینکه خداوند عظیم تمامی نیازهایی را که در آن شب از او درخواست کرده است، برآورده می‌سازد. همچنین، خداوند عز و جل هفتاد هزار فرشته را می‌فرستد تا برای او حسنات بنویسند، گناهانش را محو کنند و درجاتش را تا رأس السنة بالا ببرند.
قال و یبعث اللَّه عز و جل فی جنات عدن سبعین الف ملک او سبع مائة الف یبنون له المدائن و القصور و یغرسون له الاشجار ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب المخلوقین، و ان مات من لیلته قبل ان یحول الحول، مات شهیدا. قال: و یعطیه اللَّه بکل حرف من قل هو اللَّه احد فی لیلته تلک، سبعین حوراء.
هوش مصنوعی: خداوند در باغ‌های بهشتی عدن، هفتاد هزار ملک یا سیصد هزار ملک را می‌فرستد تا برای او شهرها و کاخ‌ها بسازند و درختان بکارند، درختانی که هرگز چشم‌ها ندیده و گوش‌ها نشنیده و به ذهن مخلوقی خطور نکرده است. و اگر کسی در آن شب بمیرد، شهید خواهد بود. و خداوند به او به ازای هر حرفی که از "قل هو اللَّه احد" در آن شب بگوید، هفتاد حوری می‌دهد.