برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ بدان که مستحق دوستی بحقیقت خدا است و بس، زیرا که جمال بر کمال و جلال بیزوال او راست، ذات ازلی و صفات سرمدی او راست، و وجود بیغایت وجود بینهایت او راست، علم بیآلت و قدرت بیحیلت او راست.
هوش مصنوعی: دوستی حقیقی فقط شایسته خداوند است، زیرا او دارای جمال، کمال و جلالی است که هیچگاه از بین نمیرود. او ذات ازلی و صفات ابدی دارد و وجودش بینهایت و بیغایت است. علم و قدرت او نیز بدون نیاز به وسایل و تدابیر است.
بو بکر صدّیق گفت: من ذاق من خالص محبة اللَّه عز و جل، منعه ذلک من طلب الدنیا و اوحشه من جمیع البشر.
هوش مصنوعی: ابوبکر صدّیق فرمود: کسی که طعم واقعی محبت خداوند را بچشد، او را از خواستههای دنیوی بازمیدارد و از دیگر انسانها بینیاز میکند.
هر که صفاء محبت حق در دل او منزل کرد، کدورت طلب دنیا و قبول خلق، از دل وی رخت برداشت، اگر کسی را دوست دارد از مخلوقان، از آن است که وی بحق تعالی تعلقی دارد، یا از روی دوستی با حق مناسبتی دارد. هر کرا دوستی بود، بحقیقت سرا و کوی و محلت او، او را دوست بود. قال الشاعر:
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق و صفای محبت خدا در دلش جای گیرد، دیگر دغدغهها و خواستههای دنیوی و نظر به خلق در دلش نخواهد ماند. اگر کسی را از مخلوقات دوست داشته باشد، این به خاطر ارتباطی است که با خداوند متعال دارد یا به خاطر دوستی که با او دارد. هرکسی که دوستی واقعی داشته باشد، در حقیقت تمام وجود و محله او به آن دوست تعلق دارد.
و ما عهدی بحب تراب ارض
و لکن ما یحلّ به الحبیب
هوش مصنوعی: من به عشق خاک آن سرزمین عهدی ندارم، اما به خاطر کسی که دوستش دارم، به آن تعلق دارم.
مصراع: مقصود رهی ز کوی تو روی تو بود.
هوش مصنوعی: مقصود رهی از گذرگاه تو فقط دیدن روی تو بود.
دوستی متقیان و پارسایان از آنست که حق جل جلاله میگوید: إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ دوستی رسول خدا از آنست که خود میفرماید: احبّونی لحب اللَّه عز و جل، پس منتهی همه دوستیها کمال جمال حضرت الهیت است و الیه الاشارة بقوله: وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی و نشان محبت آنست که هر مکروه طبیعت و نهاد که از دوست بتو آید آن را بر دیده نهی، مصطفی (ص) گفت: لخلوف فم الصائم اطیب عند اللَّه من ریح المسک.
هوش مصنوعی: دوستی متقیان و پارسایان به این دلیل است که خداوند میفرماید: «ولیخوان خدا تنها متقیان هستند». همچنین دوستی پیامبر خدا به خاطر این است که خودشان فرمودهاند: «مرا به خاطر خدا دوست بدارید». بنابراین، همه دوستیها در نهایت به جمال و زیبایی الهی ختم میشود و اشارهای به این موضوع در قرآن آمده است که: «و به سوی ربّ خودت بازگشتی». نشان عشق و محبت به این است که هر چیزی که از دوست به تو برسد و برای طبیعت و وجودت ناخوشایند باشد، آن را با چشم محبت ببینی. پیامبر (ص) فرمودند: «بوی دهان روزهدار در نزد خداوند از بوی مشک هم خوشبوتر است».
بوی متغیر از دهن روزهدار عطر سراپرده قدوسیت است. بر همه عطرهای عالم مقدم دار چون دوست آن را میپسندد.
هوش مصنوعی: بوی خاصی که از دهان کسی که روزه دارد به مشام میرسد، مانند عطر مقدسی است. این عطر بر همه عطرهای دیگر عالم برتری دارد، چون خداوند آن را میپسندد.
قال الشاعر:
هوش مصنوعی: شاعر میگوید:
زهری که بیاد تو خورم نوش آید
هوش مصنوعی: زهرهایی که برایم خوشایند هستند، به یاد تو مینوشم.
و لو بید الحبیب سقیت سما
هوش مصنوعی: و اگر دست محبوب به من برسد، به آسمان میرسم.
لکان السم من یده یطیب
هوش مصنوعی: زهر از دستانش زائل میشود.
آن دل که تو سوختی ترا شکر کند
هوش مصنوعی: دل کسی که تو را به آتش کشیده، از تو سپاسگزاری خواهد کرد.
و ان خون که تو ریختی بتو فخر کند
هوش مصنوعی: آن خونی که تو ریختی، باید به تو افتخار کند.
و ان دما اجریته لک شاکر
هوش مصنوعی: و آنچه را که برای تو انجام دادهام به خاطرش سپاسگزارم.
و ان فؤادا رعته لک جامد
هوش مصنوعی: و آن دل را که برای تو پرورش دادهام، ثابت و متعهد است.
دیوانه ترا بیند باهوش آید
هوش مصنوعی: دیوانه تو را میبیند و به این نتیجه میرسد که تو آدم باهوشی هستی.
و گفتهاند ای هر که ترا دید بشناخت و هر که بشناخت بیاویخت و هر که بیاویخت بسوخت. و سوخته را دیگر باره نسوزند، بلکه بنوازند، باین نداء کرامت که: یا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ.
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که هر کسی که تو را ببیند و بشناسد، به تو پیوند میزند و اگر کسی به تو پیوند زد، عاشق تو میشود. آن عاشق را دوباره آزار نمیدهند، بلکه با محبت و مهربانی با او رفتار میکنند. و در اینجا به صدای کرامت اشاره شده که میگوید: ای بندگانم، امروز نه ترسی بر شماست و نه غمگین خواهید بود.
چنان که در ازل گفت، عبادی، در ابد هم خود گوید، عبادی. در ازل گفت: عبادی انتم خلقی و انا ربکم الیّ فارفعوا حوائجکم، و در ابد گوید: عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ این خود خطاب است با عامه مؤمنان.
هوش مصنوعی: چنان که در ابتدا گفته شد، در ابد هم چنین خواهد بود. در ابتدا به بندگانش گفت: «شما خلق من هستید و من پروردگار شما هستم؛ پس نیازهایتان را نزد من بیاورید». و در ابد میگوید: «ای بندگان من، امروز نه ترسی بر شماست و نه غمگینی». این کلام خطاب به تمام مؤمنان است.
اما خطاب با صدّیقان و نزدیکان آنست که گوید: عبادی هل اشتقتم الیّ، عبادی هل احببتم لقایی. اینست عزیز حالتی و بزرگوار منزلتی، قاصد بمقصود رسیده و طالب بمطلوب و محب بمحبوب، درخت وصل ببرآمده و رسول مقصود بدر آمده، یار بشرط عشق درآمده.
هوش مصنوعی: اما در خطاب به بندگان و نزدیکان اینگونه میفرماید: ای بندگانم، آیا به من مشتاق هستید؟ آیا دوست دارید که با من دیدار کنید؟ این لحظه، لحظهای عزیز و منزلتی بزرگ است؛ کسی که به مقصد خود رسیده، کسی که به آنچه میخواست دست یافته و عاشق به محبوب خود پیوسته است. درخت وصال به ثمر نشسته و پیامآور مطلوب ظهور کرده است و یار در سایه عشق حاضر شده است.
یار هم آخر بشرط عشق درآید
رنج من از عاشقیش هم بسر آید
هوش مصنوعی: عشق واقعی در نهایت به یار خواهد رسید و درد و رنج من از عشق نیز روزی به پایان خواهد رسید.
یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ این نصیب زاهدان و عابدان است که یکبارگی خود را با طاعت و عبارت دارند و بحکم ریاضت و مجاهدت بر وفق شریعت، روزگار بگرسنگی و تشنگی بسر آوردند. و ملذوذات اطعمه و اشربه دنیا بکار نداشتند، لا جرم فردا در بهشت غلمان و ولدان، پیالهای زرین بر سر ایشان میگردانند و میگویند: کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَةِ وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ این نصیب عارفانست و مشتاقان، که تا بودند در آرزوی دیدار جلال و جمال حق بودند، با دلی تشنه و نفسی سوخته و جانی بعشق افروخته، شمهای از عالم دوستی بایشان رسیده و ایشان در آن شمه سراسیمه و متحیر گشته، تحیری که درون پرده است نه برون پرده، تحیر که برون پرده باشد گمراهی است و تحیر درون پرده، از آثار کمال جلال الهی است.
هوش مصنوعی: زاهدان و عابدان که زندگی خود را با عبادت و اطاعت پر کرده و به خاطر ریاضت و مجاهدت بر طبق شریعت، روزگار گرسنگی و تشنگی را گذراندهاند، در بهشت با جوانان و دلبندان محشور شده و به آنها پیالههای طلایی تقدیم میشود. آنها میگویند: «بخورید و بیاشامید با طعمی خوش از آنچه در ایام گذشته انجام دادهاید.» در اینجا، آنچه برای دلها خواستنی و برای چشمها لذتبخش است، شامل میشود. در نهایت، این نصیب عارفان و مشتاقان است که با دلی تشنه و عشقی بیپایان، در آرزوی ملاقات با جمال و جلال حق، گوشهای از دنیای دوستی را تجربه کردهاند. حال آنها در حیرتی عمیق و شگفتی غرق شدهاند که مختص دیدار واقعی خداوند است و این تحیر نشانهای از کمال جلال الهی محسوب میشود.
هر که از خلق بحق نتواند شد متحیری گمراهست، هر که از حق بخلق نتواند آمد، متحیر حضرت درگاهست، هر چند که رود جز بوی بازنگردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند به انسانها به حق نزدیک شود، در سردرگمی و گمراهی به سر میبرد. همچنین، هر کسی که نتواند از حقیقت به سوی مردم بیاید، در حیرت و سردرگمی در درگاه حقیقت باقی میماند. اگرچه هر چیز که به جایی برود، جز بوی آن به ما نمیرسد.
پیر طریقت ازینجا گفت: روزگاری او را میجستم، خود را مییافتم، اکنون خود را میجویم او را مییابم. این آن تحیر است که آن جوانمردان طریقت بدعا خواستهاند که: یا دلیل المتحیرین، زدنی تحیرا و انشدوا.
هوش مصنوعی: پیر طریقت از اینجا بیان میکند که در گذشته او را میجست و خود را مییافت، اما اکنون در جستجوی خود است و او را پیدا میکند. این همان حیرتی است که جوانمردان طریقت به دعا طلبیدهاند، درخواست میکنند که: ای راهنمای حیرتزدهها، در حیرتام بیشتر کن.
قد تحیرت فیک خذ بیدی
یا دلیلا لمن تحیر فیکا
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو چنان مرا دچار حیرت و سردرگمی کرده که نمیدانم چگونه رفتار کنم. ای راهنمای من، دستم را بگیر تا در این راه سردرگم نمانم.
قومی خدای را پرستند بر بیم و طمع، دیده ایشان برین آمد که: یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ مزدوراناند در بند پاداش مانده و دل در غم خلد بسته، قومی او را بمهر و محبت پرستند، عارفاناند دل با مهر او داده و در آرزوی دیدار وی سوخته. پیر طریقت گفت: من چه دانستم که مزدور است، کسی کو را بهشت رأس المال است و عارف اوست که در آرزوی یک لحظه وصالست، من دانستم که حیرت بوصال تو طریق است و ترا او بیش جوید که در تو غریق است:
هوش مصنوعی: گروهی خدا را از روی ترس و طمع پرستش میکنند و چشمانشان به پاداشهای مادی دوخته شده است. آنها در انتظار دریافت نعمتهایی چون ظرفهای طلایی و جامهای پر از شراب بهشتی هستند و فقط به فکر پاداشی هستند که به آنها داده میشود، در حالی که دلشان در غم بهشت گرفتار است. اما گروه دیگری به عشق و محبت او، او را عبادت میکنند. این عارفان دلشان را با مهر خدا آمیختهاند و در آرزوی دیدار او دائماً در آتش عشق میسوزند. استاد طریقت میگوید: من نمیدانم کسی که بهشت را به عنوان هدف اصلی خود قرار داده، مزدور است یا نه، ولی عارف واقعی کسی است که تنها به یک لحظه وصال با محبوبش دلبسته است. من این را دریافتهام که حیرت در راستای وصال تو، خود مسیر است و او بیشتر به دنبال کسی است که در عشق تو غرق شده است.
کی خندد اندر روی من بخت من از میدان تو
کی خیمه از صحراء جانم برکند هجران تو
هوش مصنوعی: کی و کجا کسی میتواند بر من بخندد، در حالی که بخت من از دل میدان تو دور شده است؟ چگونه میتوانم در دل صحرا جانم را از یاد تو جدا سازم؟
تا کی روم بر بوی تو در کوی جست و جوی تو
با مهر و گفت و گوی تو از هر سویی جویان تو
هوش مصنوعی: چقدر باید در خیابانها به دنبالت بگردم و از عشق و صحبتهایت بگویم؟ من از هر طرف به دنبال تو هستم.
به داود وحی آمد که: یاد اود، انّ اودّ الاودّاء الیّ، من عبدنی لغیر نوال و لکن لیعطی الربوبیة حقها. یاد اود من اظلم ممن عبدنی لجنة او نار، لو لم اخلق جنة و نارا لم اکن اهلا ان اطاع؟. و مر عیسی علیه السّلام بطائفة من العباد قد نحلوا و قالوا نخاف النار و نرجوا الجنة، فقال مخلوقا خفتم و مخلوقا رجوتم، و مر بقوم آخر، کذلک فقالوا نعبده حبّا له و تعظیما لجلاله، فقال انتم اولیاء اللَّه حقا، معکم امرت ان اقیم.
هوش مصنوعی: به داود وحی شد که: یاد کن از من، زیرا من میخواهم بندگانم مرا برای خودم بپرستند، نه به قصد دستیابی به پاداش یا دوری از عذاب. اگر جنت و جهنمی نمیبود، آیا من سزاوار اطاعت نمیبودم؟ عیسی (علیهالسلام) به گروهی از عبادتکنندگان برخورد که به خاطر ترس از آتش و امید به بهشت عبادت میکردند. او به آنها گفت: شما از مخلوق میترسید و به مخلوق امید دارید. سپس به گروه دیگری برخورد که گفتند فقط به خاطر محبت و عظمت خداوند او را عبادت میکنیم. عیسی به آنها گفت: شما واقعیترین دوستداران خدا هستید و من مأمورم که به شما احترام بگذارم.
میگوید: عیسی (ع) بقومی عابدان برگذشت که از عبادت گداخته بودند و میگفتند از دوزخ میترسیم و بهشت امید داریم، گفت از مخلوقی میترسید و بمخلوقی امید دارید و بقومی دیگر برگذشت که میگفتند، ما او را بدوستی او میپرستیم، گفت شما دوستان خدائید بدرستی مرا فرمودند که با شما باشم نشینم، و اللَّه اعلم.
هوش مصنوعی: عیسی (ع) به گروهی از عابدان برخورد کرد که از شدت عبادت خسته و رنجیده بودند و میگفتند که از دوزخ میترسند و امید به بهشت دارند. او به آنها گفت که شما از مخلوق میترسید و به مخلوق امید دارید. سپس به گروه دیگری برخورد کرد که میگفتند ما او را به خاطر دوستیاش عبادت میکنیم. عیسی (ع) به آنها گفت که شما دوستان خدا هستید و به راستی که خدا به من فرمود که با شما باشم و نزد شما بنشینم. و خدا داناتر است.