اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: وَ قالَ الَّذِی آمَنَ یا قَوْمِ... الآیة تمامی سخن مؤمن آل فرعون است، نزدیک فرعون سخن بحق گفت و مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود: «افضل الجهاد کلمة حقّ عند امیر جائر»، زبان موعظت بگشاد و ایشان را پند بلیغ داد گفت: یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ این دنیا پلی گذشتنی است و بساطی در نوشتنی، مرتع و لافگاه مدّعیان و بی سرمایگان، مجمع و بارگاه بیخطران و بیحاصلان.
هوش مصنوعی: در این آیه، سخن مؤمن آل فرعون مطرح شده است که در مقابل فرعون به حقایق و نکات مهم اشاره میکند. او به قوم خود میگوید که این زندگی دنیوی تنها گذرگاهی است و باید وارد مرحلهای جدید شود. او تأکید میکند که این دنیا محل آزمون و امتحان است و پر از ادعاهای بیاساس و ناکارآمدیهاست و در واقع محلی برای کسانی است که به دنبال دستیابی به نتایج واقعی و پایدار نیستند.
صد هزاران تخت و رخت ملوک بینی بر خاک افکنده، صد هزاران تاج تاجداران بتاراج برداده، در هر زاویهای از خطّ عنبرین جوانان خرمنی نهاده، در هر گوشهای از گیسوی مشکین عروسان خرگاهی زده، و تو مسکین بیباکوار بر سر این خاکستان ویران قرار گرفته، و عاشق وار حلقه غلامی دنیا در گوش کرده و آن سرای سرور باین سرای غرور فروخته. اکنون دیده عقل بر گمار و بگوش هوش این ندای تهدید بشنو، اگر سمع پند شنو داری.
هوش مصنوعی: در این متن، تصویر جالبی از یک وضعیت ویران و خراب ترسیم شده است. بیانگر این است که بر روی زمین، تختها و لباسهای پادشاهان از بین رفته و تاجهای آنها به غارت رفتهاند. در هر گوشهای از این سرزمین، جوانان و عروسان زینتافزوده به عنوان زینتهای زندگی جمع شدهاند. اما فردی بیپروا و بیخبر در این دنیای ویران زندگی میکند و در حالی که عاشق دنیا شده، تمام ارزشهای خود را فدای آن کرده است. در پایان، به او توصیه میشود که به عقل و هوش خود بیندیشد و صدای تهدیدی را بشنود، اگر که مایل به یادگیری از پندها باشد.
تا کی از دار الغروری سوختن دار السرور
تا کی از دار الفراری ساختن دار القرار
هوش مصنوعی: تا کی باید در فریب و توهمات زندگی کنیم و در عذاب و دل شکستگی بسوزیم؟ تا چه زمانی باید به فرار و سرگردانی ادامه دهیم، به جای آنکه به یک سرزمین آرامش و قرار برسیم؟
در جهان شاهان بسی بودند کز گردون ملک
تیرشان پروین گسل بود و سنان جوزا گذار
هوش مصنوعی: در تاریخ، شاهان زیادی بودهاند که تیرهایشان از آسمان به ستاره پروین برخورد کرده و نیزههایشان به صورت کنجکاوانه به جوزا نشانه رفته است.
بنگرید اکنون بنات النعش وار از دست مرگ
تیرشان پروین گسل بود و سنان جوزا گذار
هوش مصنوعی: نگاه کنید، اکنون دختران یک شخص مرده با تیرهای مرگ از دامان آسمان ستاره پروین جدا شدهاند و نیزهداران جوزا را میبینید که عبور میکنند.
بنگرید اکنون بنات النعش وار از دست مرگ
نیزههاشان شاخ شاخ و تیرهاشان تار تار
هوش مصنوعی: به اکنون نگاه کنید، دختران نعش مانند، با نیزههایی که به شکل شاخ درآمده و تیرهایی که تار و پودشان گسسته است، از دست مرگ رهانیده شدهاند.
سر بخاک آورد امروز آنک افسر بوددی
تن بدوزخ برد امسال آنک گردون بود پار
هوش مصنوعی: امروز کسی که روزگاری سروری میکرد و در اوج مقام و اعتبار بود، به خاک افتاده و به جهنم فرستاده شده است. زمانی که او در اوج خود بود، برای دیگران فرمانروایی میکرد، اما اکنون همه چیز به پایان رسیده است.
مؤمن آل فرعون ایشان را پند نیکو داد و نصیحت تمام کرد، لکن چه سود که نه سمع نصیحت شنو داشتند نه دل پندیذیر، چنانک رب العزة فرمود: وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لکِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ. کسی که در وهده نبایست افتاد و حکم ازل در سابقه قسمت بغوایت و ضلالت او برفت پند واعظان او را چه سود دارد و نصیحت نیک مردان از کجا دل وی گیرد؟
هوش مصنوعی: مؤمن آل فرعون به آنها پند و نصیحتهای خوبی داد، اما چه فایده که نه گوش شنوا داشتند و نه دل پذیرای پند. مانند این است که خداوند فرموده: من شما را نصیحت کردم، اما شما نصیحتکنندگان را دوست ندارید و نصیحت من به شما هیچ سودی نخواهد داشت، اگر خدا بخواهد که شما گمراه شوید. کسی که در گمراهی افتاده و سرنوشتش از قبل به نقصان و ضلالت تعیین شده، نصیحت واعظان برای او بیفایده است و دل او از کجا باید پند نیکان را بپذیرد؟
لا جرم آن بیگانگان و بدبختان چون سخن وی شنیدند خشم بر خشم بیفزودند و قصد قتل وی کردند، وی بگریخت، از میان قوم با کوه شد و در حرم نماز و عبادت شد، رب العالمین سباع و وحوش بیابان برانگیخت تا گرد وی در آمدند و دشمن از وی دفع کردند. در تفسیر آوردهاند که فرعون از خاصگیان خود جمعی را فرستاد تا او را بیارند و سیاست کنند، آن جمع چون بر وی رسیدند او را در نماز یافتند و سباع را دیدند که پاس وی میداشتند، رعبی عظیم در دل ایشان آمد، بترسیدند، چون آن حال دیدند و بازگشتند فرعون آن جمع را همه سیاست کرد، و رب العزة مؤمن آل فرعون را خلاص داد و ازیشان ایمن کرد، اینست که رب العالمین فرمود: فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ. هر انکس کار خود بکلیت بحق تفویض کند و حق را جل جلاله وکیل و کار ران خود شناسد، اللَّه تعالی کار وی بسازد و شغل دو جهان او را کفایت کند، اینست مقام مؤمن آل فرعون که رب العزة حکایت از وی میفرماید که فرمود: وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ معنی تفویض کار با خداوند کار گذاشتن است در سه چیز: در دین و در قسم و در حساب خلق. امّا تفویض در دین آنست که تکلف خود در هر چه اللَّه ساخت نیامیزی و چنانک ساخته وی میگردد با آن میسازی و تفویض در قسم آنست که ببهانه دعا با حکم او معارضه نکنی و باستقصاء طلب یقین خود را متهم نکنی. و تفویض در حساب خلق آنست که اگر ایشان را بر بدیی بینی آن را شقاوت نشمری و بترسی و اگر بر نیکیی بینی آن را سعادت نشمری و امید داری و بر ظاهر هر کس فروآیی و بصدق ایشان را مطالبت نکنی، و یقرب من هذا
هوش مصنوعی: بیتردید، آن بیگانگان و بدبختان که سخنان او را شنیدند، بر خشم خود افزودند و تصمیم به قتل او گرفتند. او به سرعت فرار کرد و به کوه رفت و در آنجا به عبادت و نماز پرداخت. خداوند حیوانات وحشی را برانگیخت تا دور او جمع شوند و از او محافظت کنند و دشمنان را دور کنند. در تفاسیر آمده که فرعون عدهای از ویژهگذارانش را فرستاد تا او را بیاورند و مجازات کنند، اما وقتی آنها به او رسیدند، او را در حال نماز دیدند و حیوانات وحشی را دیدند که از او محافظت میکردند. این وضعیت وحشت بزرگی در دل آنان ایجاد کرد و ترسیدند و به عقب برگشتند. فرعون آنها را تنبیه کرد و خداوند مؤمن آل فرعون را نجات داد و از آنها محافظت کرد. بنابراین، خداوند فرمود: «خداوند او را از شرّی که آنها بر او میچیدند حفظ کرد و عذابی سخت بر آل فرعون نازل شد». هر کس کارهایش را به خداوند واگذار کند و او را به عنوان وکیل خود بشناسد، خداوند کار او را به سامان میرساند و نیازهایش در این دنیا و آن دنیا را کافی خواهد کرد. این همان مقام مؤمن آل فرعون است که خداوند از او یاد میکند و میفرماید: «و کارم را به خدا واگذار میکنم». تفویض کار به خدا یعنی واگذاری کارها در سه حوزه: در دین، در سوگند و در حساب خلق. در تفویض دین، باید به آنچه خداوند مقدر کرده بیچون و چرا عمل کرد و مطابق آن رفتار کرد. در تفویض سوگند، نباید در دعا به مخالفت با حکم خدا برآیی و در پی یقین خود را محکوم نکنی. در تفویض در حساب خلق، اگر کسی را در بدی دیدی، آن را شقاوت نشمار و نترس، و اگر در نیکی دیدی آن را سعادت ندان و امید داشته باش، و باید به ظاهر هرکس بسنده کنی و از آنان با صداقت تقاضا نکنی.
حدیث ابی هریرة قال: سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: «انّ رجلین کانا فی بنی اسرائیل متحابین احدهما مجتهد فی العبادة و الآخر کانه یقول مذنب فجعل المجتهد یقول: اقصر اقصر عما انت فیه، قال فیقول: خلّنی و ربی، قال حتّی وجده یوما علی ذنب استعظمه فقال: اقصر، فقال: خلّنی و ربی ابعثت علیّ رقیبا، فقال: و اللَّه لا یغفر اللَّه لک ابدا و لا یدخلک الجنة ابدا، قال: فبعث اللَّه الیهما ملکا فقبض ارواحهما فاجتمعا عنده فقال للمذنب: ادخل الجنة برحمتی، و قال للآخر: أ تستطیع ان بخطر علی عبدی رحمتی؟ فقال: لا یا رب، قال: اذهبوا به الی النار»
هوش مصنوعی: روزی در میانه قوم بنیاسرائیل، دو نفر با یکدیگر دوستی داشتند. یکی از آنها فردی عابد و پُركار در عبادت بود، در حالی که دیگری مرتکب گناهان میشد. عابد همواره به او میگفت که باید از کارهای نادرستش دست بردارد و به او تذکر میداد. روزی، عابد به طور خاص او را در حال ارتکاب گناهی بزرگ دید و بار دیگر به او تذکر داد. اما فرد خطاکار پاسخ داد که او را به حال خود بگذارد و آنچه را که بین خود و پروردگارش است، رها کند. عابد به شدت از او ناامید شد و با قسم به خدا گفت که خداوند هرگز او را نخواهد بخشید و به بهشت راه نخواهد داد. خداوند متعال آنها را که در حال کفر همدیگر بودند، به مرگ دعوت کرد و روحهایشان را نزد خود برد. سپس به فرد گناهکار گفت که به دلیل رحمتش وارد بهشت شود، اما به عابد گفت که آیا میتواند نسبت به بندهاش رحمتی داشته باشد؟ عابد پاسخ داد که نه، و در نتیجه، به او دستور دادند که به جهنم برود.
قال ابو هریرة: و الّذی نفسی بیده لتکلم بکلمة او بقت دنیاه و آخرته.
هوش مصنوعی: ابو هریره گفت: قسم به کسی که جان من در دست اوست، اگر کسی به کلمهای سخن بگوید که دنیا و آخرت او را خراب کند، این بسیار خطرناک است.
إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ... گفتهاند این مجادلان داعیان بدعتاند و منکران صفات حق، و این مجادلت اقتحام متکلّفان است و خوض معترضان و جدال مبتدعان و تأویل جهمیان و ساخته اشعریان و تزویر فلسفیان و قانون طبایعیان. در هر عصری قومی فرا دید آمدند چون غیلان قدری و بشر مریسی و شیطان الطاق و ابن ابی دؤاد و جهم صفوان و عمرو بن عبید و امثال ایشان که صفات حق را منکر شدند و دین قدیم بگذاشتند و کتاب و سنت سست دیدند و رای و قیاس محکم داشتند، مقصود ایشان آنست که کتاب و سنت باز پس دارند و معقول فرا پیش، این آرزوی بزرگ است که در دل دارند و هرگز نخواهند رسید باین آرزوی خویش إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِیهِ میگوید که دو امام است و دو طریق شاید که دو سرای است و دو فریق، مذهب سنیان آنست که وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، و مذهب مبتدعان آنست که فرعون گفت: ما أُرِیکُمْ إِلَّا ما أَری. ضامن ایشان رای است و ضامن ما خدای است، مصطفی ما را پیشوای و اللَّه ره نمای است، و فرعون و ابلیس ایشان را پیشوای و دوزخ سرای است، هرگز کی یکسان باشند: نابینا از حق و بینا بحق؟ هرگز کی چون هم باشند: رونده در روشنایی سنت و مانده در تاریکی بدعت؟ اینست که رب العالمین فرمود: وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لَا الْمُسِیءُ ای ما یستوی المؤمن و الکافر و لا المربوط بشهوته کالمبسوط بصفوته و لا المجذوب بقربته کالمحجوب بعقوبته و لا المجدود بسعادته کالمردود بشقاوته. قال الشاعر:
هوش مصنوعی: افرادی که در آیات خدا به صورت بدون دلیل و استدلال جدل میکنند، به عنوان داعیان بدعت و منکران صفات حق شناخته میشوند. مجادله آنها، نشانهای از افراطگری و برهمزدن اصول دین است. در هر دورهای، گروههایی از افراد مانند غیلان قدری و بشر مریسی ظهور کرده و صفات خدا را انکار نموده و به دین باستان و معارف کتاب و سنت تردید کردهاند. این افراد به دنبال این هستند که کتاب و سنت را کنار بگذارند و فقط به عقل و نظر خود ایمان بیاورند. این آرزوی بزرگ آنها هرگز به تحقق نخواهد پیوست.
دو روش و دو طریق وجود دارد؛ یکی مذهب سنیان و دیگری مذهب مبتدعان است. مذهب سنیان بر اساس نطق وحی الهی است، در حالی که مذهب مبتدعان تحت تأثیر خودخواهی و نظر شخصی قرار دارد. پیشوای ما، پیامبر (ص) است و راهنمای ما خداوند است، در حالی که پیشوای آنها فرعون و ابلیس است. هرگز نمیتوان افراد بینا و نابینا از حق را یکسان دانست. خداوند فرموده است که مؤمنان و کسانی که عمل صالح انجام دادهاند، با فاسدان و گناهکاران برابر نیستند. این تفاوتها در حقیقت نشاندهندهی کمال و نقص در ایمان و رفتار انسانهاست.
ایّها المنکح الثریا سهیلا
عمرک اللَّه کیف یلتقیان
هوش مصنوعی: ای کسی که ستارهی ثریا را به همسری میگیری، امید است که عمرت طولانی باشد؛ چگونه ممکن است این دو هم ملاقات کنند؟
هی شامیة اذا ما استقلت
و سهیل اذا استقل یمان
هوش مصنوعی: ای شام وقتی به صورت مستقل میمانی و ای سهیل وقتی به صورت مستقل قرار میگیری، یمان.
حاشیه ها
1403/07/04 00:10
أباصهیب پورجمشید
در بند دوازدهم إبن أبی داوود نیست زیرا از اهل اثبات بوده و فرزند أبی داوود السجستانی صاحب سنن و سنخیتی با سایر افراد مذکور در آن بند چون عمروبن عبید(که عمر و عبید کتابت شده بغلط) و جهم بن صفوان و صاحب الطاق (که شیخ میبدی شیطان الطاق خوانده به عادت أهل حدیث بدلیل مخالفات عقدی او) وغیرهم ندارد؛ بلکه إبن أبی دؤاد است مؤسس معتزله؛ نشان آنکه شیخ میبدی در عتاب معطله در حال سخن گفتن است و عمروبن عبید و إبن أبی دؤاد مؤسسان فرقهی معتزله هستند که میبدی از متفلسفه و معطله شمرده؛ فلذا اصلاح نمایید