گنجور

۴ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ مفسران را در این آیه سه قول است، قومی گفتند: دعا بمعنی عبادت است و استجابت بمعنی اثابت، ای اعبدونی و وحدونی اثبکم و اغفر لکم، لمّا عبر عن العبادة بالدّعاء جعل الإثابة استجابة. می‌گوید مرا پرستید و مرا معبود خود دانید یگانه تا شما را ثواب پرستش دهم نعیم باقی و ملک جاودانه. و خبر درست است که رسول خدا (ص) گفت.

«الدعاء هو العبادة» ثمّ قرأ «و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین».

قومی گفتند: دعا اینجا بمعنی استغاثت است، ای استغیثونی فی الضّرّاء اغثکم فریاد خواهید بمن بوقت گزند و درماندگی تا شما را فریاد رسم و از گزند رهایی دهم چنانک جایی دیگر فرمود: إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ.

قول سوم انست که دعا بمعنی سؤال است و استجابت بمعنی اعطا، ای سلونی اعطکم میفرماید: سؤال که کنید از من کنید، عطا که خواهید از من خواهید که جواد و مفضل منم، بخشنده فراخ بخش منم، اگر طاعت کنید قبول ور من، اگر سؤال کنید عطا بر من، اگر گناه کنید عفو بر من، آب در جوی من، راحت در کوی من، طرب در طلب من، انس با وصال من، شادی بلقا و رضای من مصطفی علیه لصلاة و السلام فرمود: «من لم یسئل اللَّه یغضب علیه».

و قال صلی اللَّه علیه و سلم: «اذا سألتم اللَّه فسلوه ببطون اکفکم و لا تسئلوه بظهورها و اذا فرغتم فامسحوا بها وجوهکم و ما سئل اللَّه شیئا احبّ الیه من ان یسئل العافیة».

و گفته‌اند: دعا لفظی جامع است بیست خصلت از خصال حسنات در ضمن آن مجتمع، همچون معجونی ساخته از اخلاق متفرّق، و آن عبادت است و اخلاص و حمد و شکر و ثنا و تهلیل و توحید و سؤال و رغبت و رهبت و ندا و طلبت و مناجات و افتقار و خضوع و تذلّل و ممکنت و استغاثة و استکانت و التجا، رب العالمین باین کلمات مختصر که فرمود: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ترا با این بیست خصلت می‌خواند و ثواب آن بیست خصلت ترا میدهد، تا بدانی که این قرآن جوامع الکلم است. آن روز که این آیت فرو آمد: قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ صحابه رسول گفتند: لو نعلم ایّ ساعة و ای وقت ندعوه أ فی لیله ام فی نهاره کاشک مادانستیمی که کی او را خوانیم در کدام ساعت از ساعات شب و روز او را خوانیم، بروایتی دیگر گفتند: این ربنا أ قریب فنناجیه ام بعید فننادیه صحابه گفتند: یا رسول اللَّه ما را می‌فرماید تا او را خوانیم، نزدیک است بما تا بر از خوانیم یا دورست از ما تا بآواز خوانیم؟ بجواب ایشان این آیت آمد: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ای اخبرهم انی قریب من کلّ عبد اسمع دعاءه و احول بینه و بین قلبه و انا اقرب الیه من حبل الورید و انا اقرب الی القلب من ذی القلب الی قلبه، ثمّ قال: أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ای استجیب لکلّ عبد دعاه اذا دعانی بالشرط الذی شرطته علیه و قوله: فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی یعنی فلیجیبونی فیما افترضت علیهم من الدعاء لی فالاستجابة من اللَّه عز و جل إعطاء ما یسئل و من العبد الانقیاد و الطاعة.

قوله: إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ قرأ ابن کثیر و ابو جعفر و ابو بکر: «سیدخلون» بضمّ الیاء و فتح الخاء. و قرأ الآخرون بفتح الیاء و ضمّ الخاء. «داخرین» ای صاغرین ذلیلین. قیل لسفیان: ادع اللَّه، قال: ترک الذنوب هو الدّعاء.

ثمّ ذکرهم النعم فقال: اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ ای لتستریحوا فیه من تعب النهار. و قیل: تخلو بنفسک فتحاسبها، وَ النَّهارَ مُبْصِراً ای مضیئا، یقال: ابصر النهار اذا أضاء، ای یبصر به المبصرون ممن یبغی الرزق و یسعی فی طلب المعاش.

إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ بخلق اللیل و النهار، وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ ربهم فی نعمه. قال ابن هیصم: جعل اللیل مناسبا للسکون من الحرکة لان الحرکة علی وجهین: حرکة طبع و حرکة اختیار، فحرکه الطبع من الحرارة و حرکة الاختیار من الخطرات المتتابعة بسبب الحواس، فخلق اللیل باردا لیسکن الحرکة مظلما لیسد الحواس.

ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ای اللَّه الذی جعل اللیل و النهار هو ربکم خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ «کلّ» هاهنا بمعنی البعض. و قیل: عام خص منه ما لا یدخل فی الخلق. لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ ای تصرفون عن الحق؟

«کذلک» ای کما افکتم عن الحق مع قیام الدلائل کذلک یُؤْفَکُ الَّذِینَ کانُوا بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ.

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً ای موضع استقرار تستقرّون علیها و تمشون فیها، وَ السَّماءَ بِناءً سقفا مرفوعا فوقکم کالقبّة، وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ صورة الانسان احسن الامور، لقوله تعالی: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ قال مقاتل ای خلقکم فاحسن خلقکم. و قال ابن عباس: خلق ابن آدم قائما معتدلا یأکل و یتناول بیده و غیر ابن آدم یتناول بفیه. وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ اللذیذات الحلالات من غیر رزق الدّواب و الطیر، ای جعل رزقکم اطیب. ثمّ دل علی نفسه فقال: ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ای الذی صنع هذه الاشیاء و انعم بهذا کلّه هو ربکم الذی یستوجب منکم العبادة، فَتَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ.

هُوَ الْحَیُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ معنی الحی هو الفعال الدراک حتی ان من لا فعل له اصلا و لا ادراک فهو میّت، و اقل درجات الادراک ان یشعر المدرک بنفسه فما لا یشعر بنفسه فهو الجماد المیّت فالحی الکامل المطلق هو اللَّه عز و جل فهو الذی یندرج جمیع المدرکات تحت ادراکه و جمیع الموجودات تحت فعله حتی لا یشذ عن علمه مدرک و لا عن فعله مفعول و کلّ ذلک للَّه تعالی فهو الحی المطلق و کلّ حیّ سواه فحیاته بقدر ادراکه و فعله. ثمّ قال: فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ای اخلصوا له دینکم و عبادتکم فانه لا یقبل من الدین الّا ما اخلص له. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ قال الفراء: هو خبر و فیه اضمار الامر، مجازه: فادعوه و احمدوه. قال ابن عباس: من قال لا اله الّا اللَّه فلیقل علی اثرها الحمد للَّه رب العالمین فذلک قوله عز و جل: فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.

قُلْ إِنِّی نُهِیتُ روی انّ کفّار قریش قالوا: یا محمد الا تنظر الی ملّة ابیک عبد اللَّه و ملّة جدّک عبد المطلب فتأخذ بها؟ فانزل اللَّه عزّ و جل: قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ای الاصنام لَمَّا جاءَنِی الْبَیِّناتُ مِنْ رَبِّی ای القرآن و الوحی، وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ ای استقیم له و اخضع و اخلص له التوحید.

هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ای خلق اصلکم من تراب یعنی آدم علیه السلام ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ای ثمّ خلقکم من ماء الصلب یوضع فی الرّحم، ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ای یصیر النطفة دما جامدا ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ای اطفالا. العرب توحّد الجماعة کثیرا کالارض مع السماوات بمعنی الارضین و کالسمع مع الأبصار بمعنی الاسماع. ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ای منتهی شبابکم و قوّتکم. یقال: اذا بلغ الانسان احدی و عشرین سنة دخل فی الاشدّ و ذلک حین اشتدّت عظامه و قویت أعضاءه، ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً ای تصیروا الی حالة الشیخوخة. یقال: اذا ظهر البیاض بالانسان فقد شاب و اذا دخل فی الهرم فقد شاخ، قال الشاعر.

فمن عاش شبّ و من شبّ شاب
و من شاب شاخ و من شاخ ماتا

روی ان ابا بکر قال: یا رسول اللَّه قد شبت، فقال: «شیّبتنی هود و اخوانها»

یعنی سورة هود. و کان الشیب برسول اللَّه (ص) قلیلا. یقال کان شاب منه احدی و عشرون شعرة، و یقال: سبع عشرة شعرة. و قال انس: لم یکن فی رأسه و لحیته عشرون شعرة بیضاء.

و قال بعض الصحابة: ما شانه اللَّه ببیضاء، و سئل آخر منهم فاشار الی عنفقته، یعنی کان البیاض فی عنفقته و انما اختلفوا لقلّتها، یقال، کان اذا ادهن خفی شیبه.

وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی مِنْ قَبْلُ ای من قبل ان یشیخ، وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّی ای وقتا محدودا لا تجاوزونه یرید اجل الحیاة الی الموت. و قیل: الاجل المسمّی یوم القیمة یعنی تتناسلون الی ذلک الاجل ثمّ ینقطع، وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ای ابقاکم لتتفکّروا فیما لکم و علیکم و لکی تعقلوا توحید ربکم و قدرته.

هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ لا خالق للحیاة و الموت الّا اللَّه فلا محیی و لا ممیت الّا اللَّه، فَإِذا قَضی‌ أَمْراً ای اذا اراد امرا کان فی علمه کونه فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ مرّة واحدة لا یثنی قوله مرّتین. و قیل فیکون من غیر کلفة و عنآء.

أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ یعنی القرآن لیس من عند اللَّه. و قیل: انها نزلت فی القدریة. و قیل: نزلت فی المشرکین، أَنَّی یُصْرَفُونَ ای کیف یصرفون عن دین لحق ذکر الجدال مکرّر فی السورة فی اربعة مواضع فجاز ان یکون فی اربعة اقوام او اربعة اصناف، و جاز ان یکون التکرار للتأکید.

الَّذِینَ کَذَّبُوا بِالْکِتابِ ای بالقرآن الّذی انزلت علیک یا محمد، وَ بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا ای بالدین الحق الذی ارسلنا به رسلنا و قیل: بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا یعنی سنّة النبی (ص) کان جبرئیل ینزل بهما جمیعا. و مثله قوله عز و جل: وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ و قوله: فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ، ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ‌.

فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ یعنی و بال فعلهم یوم القیمة.

إِذِ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یعنی اذ الاغلال فی ایدیهم الی اعناقهم، کقوله: إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا. قیل: «السلاسل» عطف علی «الاغلال» و قیل: رفع بالابتداء و ما بعده خبره، و التقدیر: یسحبون بالسلاسل فی الحمیم ایشان را بر رویها در آب جوشان دوزخ میکشند.

ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ تسجر بهم جهنم عذاب دوزخیان انواع است: یکی از ان سلاسل است در دست زبانیه، زنجیرها آتشین که دوزخیان را بدان ببندند هر زنجیری هفتاد گز هر گزی هفتاد حلقه، اگر یک حلقه آن بر کوه‌های دنیا نهند چون ارزیز بگدازد، آن زنجیرها بدهن کافر فرو کنند و بزیرش بیرون کشند و بآن زنجیر ایشان را در حمیم کشند. حمیم آب گرم است جوشان، اگر یک قدح از ان بدریاهای دنیا فرو ریزند همه زهر شود، قدحی از ان بدست کافر دهند هر چه بر روی وی پوست و گوشت و چشم و بینی بود همه اندران قدح افتد، اینست که رب العزة فرمود: یَشْوِی الْوُجُوهَ.

چون حمیم بشکم رسد هر چه اندر شکم بود بزیر بیرون شود، فذلک قوله: سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ و از ان حمیم بر سر ایشان می‌ریزند تا پوست و گوشت و پی و رگ ازیشان فروریزد استخوان بماند سوخته، ندا آید که: یا مالک جدد لهم العذاب فانی مجدد لهم الأبدان . گفته‌اند که عاصیان مؤمنان را در دوزخ ده چیز نباشد روی ایشان سیاه نبود، چشم ایشان ازرق نبود، در گردن ایشان غلّ نبود، در دست ایشان زنجیر نبود، بر پای ایشان بند نبود، گزیدن مار و کژدم نبود، حمیم و زقوم نبود، مقارنت دیو نبود، نومیدی نبود، جاوید فرقت و قطعت و لعنت نبود، چون حرارت و زبانه آتش بایشان رسد ندا آید که: «یا نار کفّی عن وجوه من سجدنی فلا سبیل لک علی مساجدهم».

«ثمّ قیل لهم» ای یقول لهم الخزنة و هم فی ذلک العذاب أَیْنَ ما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ خازنان دوزخ ایشان را گویند: کجااند آن انبازان که می‌گرفتید فرود از اللَّه؟ ایشان دو گروه شوند، گروهی بگناه و کفر خویش معترف شوند. لقوله: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ جواب دهند و گویند: «ضلّوا عنّا» ای فقدناهم و لا نراهم، یعنون عیسی و عزیرا و الملائکة. و گروهی انکار کنند گویند: لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً، همانست که جایی دیگر فرمود. ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکِینَ. قال الحسین بن الفضل: بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً ای ضاعت عبادتنا لها فلم نکن نصنع شیئا، کما یقول من ضاع عمله: ما کنت اعمل شیئا. کَذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکافِرِینَ عن الرشد و الایمان و عن طریق الجنّة.

ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ القول هاهنا مضمر، ای یقال لهم: ذلکم العذاب بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ ای تبطرون و تتکبّرون فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ ای بالباطل، وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ ای هذا جزاء فرحکم بتکذیب الانبیاء و اشراککم و کفرکم لنعم اللَّه و استهزائکم بالمؤمنین. یقال: الفرح الشرک و المرح العدوان و قیل: فرحوا بما کان یصیب رسول اللَّه (ص) و المؤمنین من المصائب. و قیل: فرحوا بغیر ما کان یجوز لهم الفرح به، قال اللَّه عز و جل: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا.

ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ ای یقال لهم ادخلوا الأبواب السبعة، خالِدِینَ فِیها مقیمین لا تخرجون، فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ عن الایمان باللّه.

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ای اصبر یا محمد علی ما تلقاه من قومک من الاذی فانّ وعد اللَّه فی الانتقام لک منهم حق، فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ یا محمد فی حیاتک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ من العذاب و هو القتل و الاسر، أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ قبل ان نریک عذابهم فی الدنیا، فَإِلَیْنا یُرْجَعُونَ فی الآخرة فنجزیهم باعمالهم.

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ ای بعثنا الی الماضیة رسلا کما بعثناک الی قومک، مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ ای سمّیناهم لک فانت تعرفهم، وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ ای لم نسمّهم لک فصبروا علی اذی القوم فتأسّ بهم و اصبر. ذهب بعض المفسرین الی ان الانبیاء معدودون و ان عددهم مائة الف و اربعة و عشرون الفا، و ذلک‌

فی خبر ابی ذر رضی اللَّه عنه قال قلت: یا رسول اللَّه کم الانبیاء؟ قال: «مائة الف و اربعة و عشرون الفا» قلت: یا رسول اللَّه کم الرسل من ذلک؟ قال: «ثلاثمائة و ثلاثة عشر جمّ غفیر» قلت: کثیر طیّب، قلت: من کان اوّلهم؟ قال: «آدم» قلت: یا رسول اللَّه أ نبیّ مرسل؟ قال: «نعم خلقه اللَّه عز و جل بیده و نفخ فیه من روحه» قال: «یا با ذر اربعة سریانیّون: آدم و شیث و ادریس و نوح و اربعة من العرب: هود و شعیب و صالح و نبیّک، یا با ذر اوّل انبیاء بنی اسرائیل موسی و آخرهم عیسی و اول الرسل آدم و آخرهم محمد».

و ذهب بعضهم الی ان عدد الانبیاء ثمانیة آلاف، و فی ذلک ما روی عن النبی (ص) قال: «بعثت علی اثر ثمانیة آلاف نبیّ».

و ذهب بعضهم انّ عددهم غیر معلوم و لا یجوز حصرهم بل یجب الایمان بجملتهم. و عن علیّ (ع) قال: «بعث اللَّه رسولا اسود لم یقصّه فی القرآن».

وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ای بأمر اللّه و ارادته، فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ یعنی بالعذاب لهم و هو القتل ببدر قُضِیَ بِالْحَقِّ ای اهلکوا بالحق، یعنی علی استحقاق، وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ ای الکافرون، و المبطل صاحب الباطل.

«اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَنْعامَ» الانعام هاهنا الإبل خاصة، و فی قوله: وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً الإبل و البقر و الماعزة و الضّائنة، لِتَرْکَبُوا مِنْها ای بعضا منها، وَ مِنْها تَأْکُلُونَ ای و تأکلون بعضا منها، ای منها ما یصلح للرّکوب و منها ما یصلح للاکل، وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ ای الالبان و الاوبار و الجلود، وَ لِتَبْلُغُوا عَلَیْها حاجَةً فِی صُدُورِکُمْ ای تحمل اثقالکم فی اسفارکم من بلد الی بلد و تستعملونها فی الزراعة و الدّیاسة، وَ عَلَیْها ای علی الإبل فی البرّ وَ عَلَی الْفُلْکِ فی البحر «تحملون» هذا کقوله عز و جل: وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ.

یُرِیکُمْ آیاتِهِ‌ ای دلائل قدرته،أَیَّ آیاتِ اللَّهِ تُنْکِرُونَ‌ انّها لیس من عند اللَّه، هذا کقوله: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ.

ثمّ خوّف کفّار مکة مثل عذاب الامم الخالیة لیحذروا فلا یکذّبوا محمدا (ص) فقال: أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فیعتبروا بما یشاهدونه من آثار الامم الماضیة کانُوا أَکْثَرَ من اهل مکة عددا وَ أَشَدَّ قُوَّةً فی الأبدان و العدد وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ یعنی ما احدثوا من القصور و الأبنیة، فَما أَغْنی‌ عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ ای ما کانوا یلدون و یبنون و یغرسون و یجمعون، هذا کقوله: ما أَغْنی‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ ای و ما ولد و جمع.

فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ هذا کقوله: کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ. و معنی العلم هاهنا الحیل کقول قارون: إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی‌ عِلْمٍ عِنْدِی. و قال مجاهد: هو قولهم: نحن نعلم ان لن نبعث و لن نعذّب، سمّی ذلک علما علی ما یدّعونه و یزعمونه و هو فی الحقیقة جهل. و قیل: فی الآیة تقدیم و تأخیر، تقدیره: فلمّا جاءتهم رسلهم بالبیّنات من العلم فرحوا بما عندهم وَ حاقَ بِهِمْ ای احاط بهم و لزمهم ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ ای جزاء فعلهم و قولهم.

فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ای عاینوا العذاب عند الموت، قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ ای تبرّأنا من الاصنام و ممّا کنّا نعدل باللّه.

فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ ای تصدیقهم بالوحدانیة اضطرارا فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ای عذابنا یعنی لم یأتوا به فی الوقت المأمور به فلم ینفعهم ذلک، سُنَّتَ اللَّهِ نصب علی المصدر، ای سنّ اللَّه سنّة بینهم و هی عذاب الکفار و عدم الانتفاع بالایمان وقت البأس. و قیل: سنة اللَّه نصب علی الاغراء، ای احذروا سنّة اللَّه الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ انهم اذا عاینوا العذاب لم ینفعهم الایمان، هذا کقوله: فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ. وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ بذهاب الدّارین. قال الزجاج: الکافر خاسر فی کلّ وقت و لکنّه یتبیّن له خسرانه اذا رأی العذاب.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ مفسران را در این آیه سه قول است، قومی گفتند: دعا بمعنی عبادت است و استجابت بمعنی اثابت، ای اعبدونی و وحدونی اثبکم و اغفر لکم، لمّا عبر عن العبادة بالدّعاء جعل الإثابة استجابة. می‌گوید مرا پرستید و مرا معبود خود دانید یگانه تا شما را ثواب پرستش دهم نعیم باقی و ملک جاودانه. و خبر درست است که رسول خدا (ص) گفت.
هوش مصنوعی: در این آیه، خداوند به بندگان خود دستور می‌دهد که او را بخوانند و وعده می‌دهد که دعاهای آن‌ها را اجابت خواهد کرد. مفسران درباره این آیه نظرات مختلفی دارند. برخی بر این باورند که دعا به معنای عبادت است و اجابت به معنای پاداش دادن. به این معنا که خداوند می‌فرماید: مرا پرستش کنید و من شما را پاداش می‌دهم و بخشش می‌کنم. هنگامی که عبادت به دعا تعبیر شده، آنچه به عنوان پاداش مطرح می‌شود به معنای اجابت دعا است. در واقع، خداوند از بندگان خود می‌خواهد که او را یگانه بدانند تا آن‌ها را با نعمت‌های جاودانه پاداش دهد. همچنین در احادیث از رسول خدا (ص) هم به این موضوع اشاره شده است.
«الدعاء هو العبادة» ثمّ قرأ «و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین».
هوش مصنوعی: دعا عبادت است. سپس آیه‌ای را خواند که در آن آمده: «و پروردگار شما گفت: مرا بخوانید تا پاسخ شما را بدهم. کسانی که از عبادت من تکبر می‌کنند، به زودی به جهنم وارد خواهند شد، در حالی که ذلیل و خوار هستند.»
قومی گفتند: دعا اینجا بمعنی استغاثت است، ای استغیثونی فی الضّرّاء اغثکم فریاد خواهید بمن بوقت گزند و درماندگی تا شما را فریاد رسم و از گزند رهایی دهم چنانک جایی دیگر فرمود: إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ.
هوش مصنوعی: گروهی بیان کرده‌اند که دعا در اینجا به معنای درخواست کمک است. یعنی ای کسانی که در سختی به من فریاد می‌زنید، من شما را در زمان آسیب و درماندگی یاری خواهم کرد تا از گزند نجات یابید. همچنین در جای دیگری آمده است: "زمانی که شما از پروردگارتان کمک می‌خواستید، او به درخواست‌تان پاسخ داد."
قول سوم انست که دعا بمعنی سؤال است و استجابت بمعنی اعطا، ای سلونی اعطکم میفرماید: سؤال که کنید از من کنید، عطا که خواهید از من خواهید که جواد و مفضل منم، بخشنده فراخ بخش منم، اگر طاعت کنید قبول ور من، اگر سؤال کنید عطا بر من، اگر گناه کنید عفو بر من، آب در جوی من، راحت در کوی من، طرب در طلب من، انس با وصال من، شادی بلقا و رضای من مصطفی علیه لصلاة و السلام فرمود: «من لم یسئل اللَّه یغضب علیه».
هوش مصنوعی: سومین قول این است که دعا به معنای درخواست است و اجابت به معنای بخشیدن. خداوند می‌فرماید: از من بپرسید تا به شما عطا کنم. اگر از من بخواهید، من بخشنده‌ای سخاوتمند هستم. اگر اطاعت کنید، من شما را می‌پذیرم، اگر درخواست کنید، من عطا می‌کنم و اگر خطا کنید، من شما را می‌بخشم. من آب را در جوی خود دارم، راحتی را در کوی خود، شادی را در طلب خود، و انس را در وصال خود. خوشحالی و رضایت من در دیدار با من است. پیامبر اسلام نیز فرموده‌اند: «کسی که از خدا نخواهد، مورد خشم او قرار می‌گیرد.»
و قال صلی اللَّه علیه و سلم: «اذا سألتم اللَّه فسلوه ببطون اکفکم و لا تسئلوه بظهورها و اذا فرغتم فامسحوا بها وجوهکم و ما سئل اللَّه شیئا احبّ الیه من ان یسئل العافیة».
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (صلى الله عليه و سلم) فرمودند: «زمانی که از خدا طلب کنید، با کف دست‌های‌تان درخواست کنید و درخواست‌تان را با پشت دست انجام ندهید. و وقتی دعایتان تمام شد، دست‌هایتان را به صورت‌تان بکشید. همچنین هیچ چیزی در نزد خداوند محبوب‌تر از طلب سلامتی نیست.»
و گفته‌اند: دعا لفظی جامع است بیست خصلت از خصال حسنات در ضمن آن مجتمع، همچون معجونی ساخته از اخلاق متفرّق، و آن عبادت است و اخلاص و حمد و شکر و ثنا و تهلیل و توحید و سؤال و رغبت و رهبت و ندا و طلبت و مناجات و افتقار و خضوع و تذلّل و ممکنت و استغاثة و استکانت و التجا، رب العالمین باین کلمات مختصر که فرمود: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ترا با این بیست خصلت می‌خواند و ثواب آن بیست خصلت ترا میدهد، تا بدانی که این قرآن جوامع الکلم است. آن روز که این آیت فرو آمد: قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ صحابه رسول گفتند: لو نعلم ایّ ساعة و ای وقت ندعوه أ فی لیله ام فی نهاره کاشک مادانستیمی که کی او را خوانیم در کدام ساعت از ساعات شب و روز او را خوانیم، بروایتی دیگر گفتند: این ربنا أ قریب فنناجیه ام بعید فننادیه صحابه گفتند: یا رسول اللَّه ما را می‌فرماید تا او را خوانیم، نزدیک است بما تا بر از خوانیم یا دورست از ما تا بآواز خوانیم؟ بجواب ایشان این آیت آمد: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ای اخبرهم انی قریب من کلّ عبد اسمع دعاءه و احول بینه و بین قلبه و انا اقرب الیه من حبل الورید و انا اقرب الی القلب من ذی القلب الی قلبه، ثمّ قال: أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ای استجیب لکلّ عبد دعاه اذا دعانی بالشرط الذی شرطته علیه و قوله: فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی یعنی فلیجیبونی فیما افترضت علیهم من الدعاء لی فالاستجابة من اللَّه عز و جل إعطاء ما یسئل و من العبد الانقیاد و الطاعة.
هوش مصنوعی: دعا شامل بیست ویژگی از صفات نیکو است که در آن جمع شده‌اند، مانند معجونی که از اخلاق مختلف ساخته شده است. این دعا شامل عبادت، خلوص، ستایش، شکرگزاری و واژه‌های دیگر است. خداوند با کلمات ساده‌اش به ما می‌گوید که او را بخوانید تا پاسخ دهد و پاداش این بیست ویژگی را به ما عطا کند و به ما بفهماند که قرآن شامل کلمات جامع است. وقتی آیه‌ای نازل شد که می‌فرماید: "پروردگارتان به شما می‌گوید: مرا بخوانید تا پاسخ دهم"، صحابه پیامبر از او پرسیدند که نمی‌دانیم در چه ساعتی او را بخوانیم. آنها گفتند: آیا او نزدیک است که با او مناجات کنیم یا دور است که او را با صدای بلند بخوانیم؟ در پاسخ به آنها آیه‌ای نازل شد که اعلام می‌کند خداوند به بندگانش نزدیک است و دعاهایشان را می‌شنود. او به همه نزدیک‌تر است و دعا را پاسخ می‌دهد، به شرطی که بندگان نیز به آنچه از آنها خواسته شده عمل کنند.
قوله: إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ قرأ ابن کثیر و ابو جعفر و ابو بکر: «سیدخلون» بضمّ الیاء و فتح الخاء. و قرأ الآخرون بفتح الیاء و ضمّ الخاء. «داخرین» ای صاغرین ذلیلین. قیل لسفیان: ادع اللَّه، قال: ترک الذنوب هو الدّعاء.
هوش مصنوعی: کسانی که از عبادت من تکبر می‌ورزند، به زودی در حالی که خوار و ذلیل هستند، به جهنم وارد خواهند شد. ابن کثیر و ابو جعفر و ابو بکر این آیه را با ضم یاء و فتح خاء قرائت کرده‌اند، در حالی که دیگران با فتح یاء و ضم خاء خوانده‌اند. "داخرین" به معنای ناتوان و ذلیل است. وقتی از سفیان خواسته شد که دعا کند، پاسخ داد: ترک گناهان خود دعا کردن است.
ثمّ ذکرهم النعم فقال: اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ ای لتستریحوا فیه من تعب النهار. و قیل: تخلو بنفسک فتحاسبها، وَ النَّهارَ مُبْصِراً ای مضیئا، یقال: ابصر النهار اذا أضاء، ای یبصر به المبصرون ممن یبغی الرزق و یسعی فی طلب المعاش.
هوش مصنوعی: سپس اشاره به نعمت‌ها کرد و گفت: خدایی که شب را برای شما قرار داد تا در آن آرامش بگیرید و از خستگی روزانه استراحت کنید. همچنین گفته شده که می‌توانید در شب با خودتان خلوت کنید و حساب خود را بررسی کنید. و روز را هم به عنوان روز روشن معرفی کرد، چون روز وقتی فرا می‌رسد، همه می‌بینند و کسانی که به دنبال روزی و تأمین معیشت هستند، می‌توانند به راحتی فعالیت کنند.
إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ بخلق اللیل و النهار، وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ ربهم فی نعمه. قال ابن هیصم: جعل اللیل مناسبا للسکون من الحرکة لان الحرکة علی وجهین: حرکة طبع و حرکة اختیار، فحرکه الطبع من الحرارة و حرکة الاختیار من الخطرات المتتابعة بسبب الحواس، فخلق اللیل باردا لیسکن الحرکة مظلما لیسد الحواس.
هوش مصنوعی: خداوند دارای نعمت‌های بزرگی برای انسان‌هاست که یکی از آن‌ها ایجاد شب و روز است، اما بیشتر مردم نعمت‌های او را شکر نمی‌کنند. ابن هیصم می‌گوید: شب را برای آرامش و سکون طراحی کرده‌اند، چرا که حرکت می‌تواند به دو صورت باشد: یکی حرکت طبیعی و دیگری حرکت اختیاری. حرکت طبیعی ناشی از گرما و حرکت اختیاری نتیجه تحریک حواس است. به همین دلیل، شب به گونه‌ای خلق شده که خنک و تاریک باشد تا حرکت‌ها را آرام کند و حواس را مسدود سازد.
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ای اللَّه الذی جعل اللیل و النهار هو ربکم خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ «کلّ» هاهنا بمعنی البعض. و قیل: عام خص منه ما لا یدخل فی الخلق. لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ ای تصرفون عن الحق؟
هوش مصنوعی: این خداوند پروردگار شماست، خدایی که شب و روز را آفرید. او خالق همه چیز است. برخی بر این باورند که کلمه «همه» در اینجا به معنای بعضی از موجودات است. همچنین گفته شده که این عبارت عمومی است اما برخی موارد خاص را شامل نمی‌شود. هیچ معبودی جز او نیست، پس چگونه از حق منحرف می‌شوید؟
«کذلک» ای کما افکتم عن الحق مع قیام الدلائل کذلک یُؤْفَکُ الَّذِینَ کانُوا بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ.
هوش مصنوعی: همان‌طور که شما از حق دور شدید با وجود دلایل واضح، اینگونه هم کسانی که به آیات خداوند ایمان ندارند، به دور افتاده و انکار می‌شوند.
اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً ای موضع استقرار تستقرّون علیها و تمشون فیها، وَ السَّماءَ بِناءً سقفا مرفوعا فوقکم کالقبّة، وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ صورة الانسان احسن الامور، لقوله تعالی: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ قال مقاتل ای خلقکم فاحسن خلقکم. و قال ابن عباس: خلق ابن آدم قائما معتدلا یأکل و یتناول بیده و غیر ابن آدم یتناول بفیه. وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ اللذیذات الحلالات من غیر رزق الدّواب و الطیر، ای جعل رزقکم اطیب. ثمّ دل علی نفسه فقال: ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ای الذی صنع هذه الاشیاء و انعم بهذا کلّه هو ربکم الذی یستوجب منکم العبادة، فَتَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ.
هوش مصنوعی: خداوندی که برای شما زمین را چون محلی برای سکونت فراهم کرده است، جایی که بر روی آن استراحت می‌کنید و در آن حرکت می‌کنید. آسمان را نیز مانند سقفی بلند بر فراز شما قرار داده است. او شما را خلق کرده و بهترین شکل را به شما داده است، به طوری که انسان را در بهترین فرم آفریده است. به گفته خداوند، ما انسان را در بهترین وضعیت خلق کردیم. همچنین انسان را به صورت قائم و متعادل خلق کرده است، به گونه‌ای که می‌تواند با دستش غذا بخورد، در حالی که سایر موجودات باید با دهان خود غذا را بگیرند. خداوند به شما از نعمت‌های حلال و معطر روزی داده است، به گونه‌ای که رزق شما از بهترین‌هاست. سپس خود را بر شما معرفی کرد و فرمود: این خداوند رب شماست، همان کسی که این نعمت‌ها را خلق کرده و باید او را عبادت کنید. پس خداوند، پروردگار جهانیان، بزرگ و با برکت است.
هُوَ الْحَیُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ معنی الحی هو الفعال الدراک حتی ان من لا فعل له اصلا و لا ادراک فهو میّت، و اقل درجات الادراک ان یشعر المدرک بنفسه فما لا یشعر بنفسه فهو الجماد المیّت فالحی الکامل المطلق هو اللَّه عز و جل فهو الذی یندرج جمیع المدرکات تحت ادراکه و جمیع الموجودات تحت فعله حتی لا یشذ عن علمه مدرک و لا عن فعله مفعول و کلّ ذلک للَّه تعالی فهو الحی المطلق و کلّ حیّ سواه فحیاته بقدر ادراکه و فعله. ثمّ قال: فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ای اخلصوا له دینکم و عبادتکم فانه لا یقبل من الدین الّا ما اخلص له. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ قال الفراء: هو خبر و فیه اضمار الامر، مجازه: فادعوه و احمدوه. قال ابن عباس: من قال لا اله الّا اللَّه فلیقل علی اثرها الحمد للَّه رب العالمین فذلک قوله عز و جل: فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
هوش مصنوعی: او زنده است و جز او هیچ معبودی وجود ندارد. زنده به معنای کسی است که دارای توانایی عمل و درک است. هر کسی که هیچ عمل و درکی نداشته باشد، مرده به حساب می‌آید. حداقل درجه درک این است که موجودی خود را احساس کند، بنابراین آنچه خود را احساس نکند، بی‌جان و مرده است. زنده کامل و بی‌نظیر، خداوند عز و جل است که تمامی درک‌ها زیر فرمان او قرار دارد و همه موجودات تحت تأثیر عمل او هستند. هیچ چیزی از علم او خارج نیست و هیچ عملی از او بدون تأثیر نیست. این همه به خداوند تعالی بازمی‌گردد و او زنده مطلق است و تمام موجودات زنده دیگر، حیاتشان به نسبت درک و عمل آنهاست. سپس گفته شده است: او را بخوانید، با اخلاص و دین خالص برای او. تنها چیزی که او قبول می‌کند، دین خالص است. تمامی شکر و ستایش برای خداوند، پروردگار عالمیان است. برخی گفته‌اند که این جمله حاکی از یک فرمان است؛ به عبارت دیگر، او را بخوانید و ستایش کنید. ابن عباس نقل کرده که هر کس بگوید «لا اله الا الله» باید پس از آن بگوید «الحمد لله رب العالمین».
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ روی انّ کفّار قریش قالوا: یا محمد الا تنظر الی ملّة ابیک عبد اللَّه و ملّة جدّک عبد المطلب فتأخذ بها؟ فانزل اللَّه عزّ و جل: قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ای الاصنام لَمَّا جاءَنِی الْبَیِّناتُ مِنْ رَبِّی ای القرآن و الوحی، وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ ای استقیم له و اخضع و اخلص له التوحید.
هوش مصنوعی: بگو: من نهی شده‌ام که افرادی را که غیر از خدا می‌پرستید، عبادت کنم. این زمانی است که دلایل روشن از سوی پروردگارم به سراغم آمد، یعنی قرآن و وحی. و به من فرمان داده شده است که تسلیم پروردگار جهانیان شوم، یعنی باید به او توجه کرده و به یکتایی‌اش ایمان داشته باشم.
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ای خلق اصلکم من تراب یعنی آدم علیه السلام ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ای ثمّ خلقکم من ماء الصلب یوضع فی الرّحم، ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ای یصیر النطفة دما جامدا ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ای اطفالا. العرب توحّد الجماعة کثیرا کالارض مع السماوات بمعنی الارضین و کالسمع مع الأبصار بمعنی الاسماع. ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ای منتهی شبابکم و قوّتکم. یقال: اذا بلغ الانسان احدی و عشرین سنة دخل فی الاشدّ و ذلک حین اشتدّت عظامه و قویت أعضاءه، ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً ای تصیروا الی حالة الشیخوخة. یقال: اذا ظهر البیاض بالانسان فقد شاب و اذا دخل فی الهرم فقد شاخ، قال الشاعر.
هوش مصنوعی: او کسی است که شما را از خاک خلق کرد، یعنی اصل شما از خاک است، به این معنی که آدم علیه‌السلام از خاک ساخته شد. سپس، شما را از نطفه آفرید، یعنی از آبی که در رحم قرار داده می‌شود. بعد از آن، شما را از علقه (خون جامد) می‌سازد و در نهایت شما را به شکل نوزاد بیرون می‌آورد. جمعیت را به صورت گروهی مانند زمین و آسمان‌ها در نظر می‌گیرد، به معنای دو زمین، و مانند شنیدار و بینایی به معنای حس‌ها. سپس به سن جوانی رسیدن شما را مطرح می‌کند، یعنی به اوج قدرت و جوانی خود می‌رسید. گفته می‌شود هنگامی که انسان به سن بیست و یک سالگی می‌رسد، به اوج جوانی وارد می‌شود، یعنی جایی که استخوان‌ها و اعضا قوی می‌شوند. پس از آن، شما به سالخوردگی می‌رسید. گفته می‌شود وقتی موهای سفید روی سر فرد ظاهر می‌شود، او پیر شده است و وقتی وارد مراحل پیری می‌شود، به مرحله سالخوردگی وارد می‌شود.
فمن عاش شبّ و من شبّ شاب
و من شاب شاخ و من شاخ ماتا
هوش مصنوعی: هر کسی که شب را به سر ببرد، جوان می‌شود و هر کسی که جوان شود، رشد می‌کند و هر کسی که رشد کند، به پایان عمر نزدیک‌تر می‌شود.
روی ان ابا بکر قال: یا رسول اللَّه قد شبت، فقال: «شیّبتنی هود و اخوانها»
هوش مصنوعی: ابوبکر گفت: ای پیامبر خدا، شما پیر شده‌اید. پیامبر پاسخ داد: «سوره هود و سایر سوره‌های مشابه، مرا پیر کرده‌اند.»
یعنی سورة هود. و کان الشیب برسول اللَّه (ص) قلیلا. یقال کان شاب منه احدی و عشرون شعرة، و یقال: سبع عشرة شعرة. و قال انس: لم یکن فی رأسه و لحیته عشرون شعرة بیضاء.
هوش مصنوعی: سوره هود اینطور بیان شده است. در مورد رسول خدا (ص)، گفته شده که موهای سفیدش بسیار کم بود. برخی می‌گویند که او تنها بیست و یک تار موی سفید داشت، در حالی که برخی دیگر معتقدند که این تعداد فقط هفده تار بود. همچنین انس بیان کرده است که در موهای سر و ریش او بیست تار موی سفید وجود نداشت.
و قال بعض الصحابة: ما شانه اللَّه ببیضاء، و سئل آخر منهم فاشار الی عنفقته، یعنی کان البیاض فی عنفقته و انما اختلفوا لقلّتها، یقال، کان اذا ادهن خفی شیبه.
هوش مصنوعی: برخی از صحابه می‌گفتند: حال خداوند به سفیدی چه مربوط است؟ یکی دیگر از آن‌ها اشاره کرد به کم‌بودن سفیدی در موهایش و گفت که این سفیدی در نزدیک سر اوست و دلیل اختلاف نظرشان همین کم‌بودن آن است. گفته شده که وقتی او روغن می‌زد، اثرات سفیدی در موهایش پنهان می‌شد.
وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی مِنْ قَبْلُ ای من قبل ان یشیخ، وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّی ای وقتا محدودا لا تجاوزونه یرید اجل الحیاة الی الموت. و قیل: الاجل المسمّی یوم القیمة یعنی تتناسلون الی ذلک الاجل ثمّ ینقطع، وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ای ابقاکم لتتفکّروا فیما لکم و علیکم و لکی تعقلوا توحید ربکم و قدرته.
هوش مصنوعی: برخی از شما قبل از رسیدن به پیری از دنیا می‌روند و شما تا مدت معینی زندگی می‌کنید که از آن فراتر نمی‌روید. این مدت مشخص می‌تواند به معنای طول عمر تا مرگ باشد. برخی نیز گفته‌اند که این مدت مشخص به روز قیامت اشاره دارد، یعنی شما تا آن زمان زندگی می‌کنید و بعد از آن زندگی‌تان پایان می‌یابد. این وضعیت به این دلیل است که شما در زندگی‌تان تأمل کنید و بیندیشید که چه چیزهایی برای شما مفید است و چه چیزهایی بر شما تأثیر منفی دارد و همچنین تا به شناخت یگانگی و قدرت پروردگارتان برسید.
هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ لا خالق للحیاة و الموت الّا اللَّه فلا محیی و لا ممیت الّا اللَّه، فَإِذا قَضی‌ أَمْراً ای اذا اراد امرا کان فی علمه کونه فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ مرّة واحدة لا یثنی قوله مرّتین. و قیل فیکون من غیر کلفة و عنآء.
هوش مصنوعی: اوست که زندگی و مرگ را به وجود می‌آورد و هیچ‌کس جز خداوند خالق زندگی و مرگ نیست. پس هیچ‌کس نمی‌تواند زندگی بخشد یا مرگ بیاورد جز خدا. هنگامی که خدا اراده‌ای را بخواهد، تنها کافی است بگوید «باش» و آن به سرعت واقع می‌شود، بدون اینکه نیازی به تکرار یا تلاش باشد.
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ یعنی القرآن لیس من عند اللَّه. و قیل: انها نزلت فی القدریة. و قیل: نزلت فی المشرکین، أَنَّی یُصْرَفُونَ ای کیف یصرفون عن دین لحق ذکر الجدال مکرّر فی السورة فی اربعة مواضع فجاز ان یکون فی اربعة اقوام او اربعة اصناف، و جاز ان یکون التکرار للتأکید.
هوش مصنوعی: آیا به افرادی که درباره نشانه‌های خداوند و قرآن بحث می‌کنند، توجه نکرده‌ای؟ آنها می‌گویند که قرآن از طرف خدا نیست. برخی معتقدند که این آیات در مورد گروهی به نام قدریه نازل شده و برخی دیگر اعتقاد دارند که به مشرکان مربوط می‌شود. چگونه می‌توانند از دینی درست منحرف شوند؟ نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که موضوع جدال چندین بار در این سوره مطرح شده که می‌تواند به چهار گروه یا دسته مختلف اشاره داشته باشد و همچنین ممکن است تکرار آن برای تأکید باشد.
الَّذِینَ کَذَّبُوا بِالْکِتابِ ای بالقرآن الّذی انزلت علیک یا محمد، وَ بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا ای بالدین الحق الذی ارسلنا به رسلنا و قیل: بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا یعنی سنّة النبی (ص) کان جبرئیل ینزل بهما جمیعا. و مثله قوله عز و جل: وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ و قوله: فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ، ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ‌.
هوش مصنوعی: افرادی که به کتاب (قرآن) که بر تو نازل شده است، ای محمد، و به آنچه که با آن، پیامبران خود را فرستادیم کذب می‌ورزند، به معنای انکار دین حق است که ما با آن فرستادگان خود را فرستادیم. همچنین، این ممکن است به سنت پیامبر (ص) اشاره داشته باشد، چرا که جبرئیل هم به این دو موضوع نازل می‌شد. مشابه این مطلب در آیه‌ای دیگر آمده که گفته شده: "و پیش از آنکه وحی‌اش به تو تمام شود، با قرآن عجله نکن." و همچنین در آیه‌ای دیگر ذکر شده: "پس وقتی آن را خواندی، از آن پیروی کن. سپس بیان آن بر عهده ما است."
فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ یعنی و بال فعلهم یوم القیمة.
هوش مصنوعی: به زودی خواهند فهمید، یعنی در روز قیامت به فضایل و آثار اعمال خود پی خواهند برد.
إِذِ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یعنی اذ الاغلال فی ایدیهم الی اعناقهم، کقوله: إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا. قیل: «السلاسل» عطف علی «الاغلال» و قیل: رفع بالابتداء و ما بعده خبره، و التقدیر: یسحبون بالسلاسل فی الحمیم ایشان را بر رویها در آب جوشان دوزخ میکشند.
هوش مصنوعی: در این متن به بیان حال کسانی پرداخته شده است که در آخرت در عذاب قرار دارند. به گونه‌ای توصیف شده‌اند که در گردنشان غل و زنجیرهایی قرار دارد و این زنجیرها به دست‌هایشان متصل است. به نوعی، آنها به زور به سمت آب داغ جهنم کشیده می‌شوند. در اینجا "السلاسل" به زنجیرها اشاره دارد که بخشی از توصیف عذاب آنهاست.
ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ تسجر بهم جهنم عذاب دوزخیان انواع است: یکی از ان سلاسل است در دست زبانیه، زنجیرها آتشین که دوزخیان را بدان ببندند هر زنجیری هفتاد گز هر گزی هفتاد حلقه، اگر یک حلقه آن بر کوه‌های دنیا نهند چون ارزیز بگدازد، آن زنجیرها بدهن کافر فرو کنند و بزیرش بیرون کشند و بآن زنجیر ایشان را در حمیم کشند. حمیم آب گرم است جوشان، اگر یک قدح از ان بدریاهای دنیا فرو ریزند همه زهر شود، قدحی از ان بدست کافر دهند هر چه بر روی وی پوست و گوشت و چشم و بینی بود همه اندران قدح افتد، اینست که رب العزة فرمود: یَشْوِی الْوُجُوهَ.
هوش مصنوعی: در آتش جهنم، عذاب‌هایی وجود دارد که از جمله آنها زنجیرهای آتشین است که برای بند کردن معذب‌ها استفاده می‌شود. هر زنجیر حدود هفتاد متر طول و هر متر آن هفتاد حلقه دارد. اگر حتی یک حلقه از این زنجیرها بر کوه‌های دنیا قرار داده شود، آنها به سرعت ذوب می‌شوند. این زنجیرها بر گردن کافران قرار می‌گیرد و آنها را به زیر می‌کشند و به سمت آب داغ می‌برند. این آب داغ، بسیار جوشان است و اگر تنها یک فنجان از آن به دریا ریخته شود، تمامی آن به زهر تبدیل می‌شود. اگر فنجانی از این آب داغ به دست کافر داده شود، هرچه روی بدن او باشد از جمله پوست و گوشت و اعضای صورتش، در آن فنجان فرو می‌ریزد. به همین دلیل، خداوند می‌فرماید که این عذاب باعث سوختن چهره‌ها خواهد شد.
چون حمیم بشکم رسد هر چه اندر شکم بود بزیر بیرون شود، فذلک قوله: سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ و از ان حمیم بر سر ایشان می‌ریزند تا پوست و گوشت و پی و رگ ازیشان فروریزد استخوان بماند سوخته، ندا آید که: یا مالک جدد لهم العذاب فانی مجدد لهم الأبدان . گفته‌اند که عاصیان مؤمنان را در دوزخ ده چیز نباشد روی ایشان سیاه نبود، چشم ایشان ازرق نبود، در گردن ایشان غلّ نبود، در دست ایشان زنجیر نبود، بر پای ایشان بند نبود، گزیدن مار و کژدم نبود، حمیم و زقوم نبود، مقارنت دیو نبود، نومیدی نبود، جاوید فرقت و قطعت و لعنت نبود، چون حرارت و زبانه آتش بایشان رسد ندا آید که: «یا نار کفّی عن وجوه من سجدنی فلا سبیل لک علی مساجدهم».
هوش مصنوعی: وقتی آب داغ به شکم می‌رسد، هر چیزی که در شکم است به پایین و بیرون می‌ریزد. این اشاره به آیه‌ای است که می‌گوید: «آب داغی به آن‌ها می‌خورانید که آنچنان روده‌هایشان را پاره می‌کند». سپس بر سر آن‌ها آب داغ می‌ریزند تا پوست، گوشت، عصب و رگ‌هایشان از بین برود و فقط استخوان‌های سوخته باقی بماند. ندایی می‌رسد که می‌گوید: ای مالک، عذاب آن‌ها را تجدید کن، زیرا من به آن‌ها بدن‌های جدید می‌دهم. گفته‌اند که گناهکاران در جهنم ده ویژگی برای مؤمنان وجود ندارد: چهره‌شان سیاه نمی‌شود، چشمانشان زرد نمی‌شود، در گردنشان غل و زنجیر نیست، در دستانشان زنجیر نیست، پاهایشان بند ندارد، گزند مار و عقرب نمی‌بیند، آب داغ و درخت زقوم ندارند، در کنار دیوان نیستند، ناامید نمی‌شوند، و از جدایی ابدی و لعنت خبری نیست. وقتی حرارت آتش به آن‌ها می‌رسد، ندایی می‌آید که می‌گوید: «ای آتش، از چهره کسانی که به من سجده کردند، دست بردار، چرا که بر مساجد آن‌ها راهی نداری».
«ثمّ قیل لهم» ای یقول لهم الخزنة و هم فی ذلک العذاب أَیْنَ ما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ خازنان دوزخ ایشان را گویند: کجااند آن انبازان که می‌گرفتید فرود از اللَّه؟ ایشان دو گروه شوند، گروهی بگناه و کفر خویش معترف شوند. لقوله: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ جواب دهند و گویند: «ضلّوا عنّا» ای فقدناهم و لا نراهم، یعنون عیسی و عزیرا و الملائکة. و گروهی انکار کنند گویند: لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً، همانست که جایی دیگر فرمود. ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکِینَ. قال الحسین بن الفضل: بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً ای ضاعت عبادتنا لها فلم نکن نصنع شیئا، کما یقول من ضاع عمله: ما کنت اعمل شیئا. کَذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکافِرِینَ عن الرشد و الایمان و عن طریق الجنّة.
هوش مصنوعی: در آن زمان، نگهبانان جهنم به کسانی که در عذاب بودند، می‌گویند: «کجا هستند آن معبودهایی که غیر از خدا می‌پرستیدید؟» در پاسخ، افراد به دو گروه تقسیم می‌شوند. یک گروه از گناهان و کفر خود اعتراف می‌کنند و می‌گویند: «آنها (معبودان) از ما دور شدند و ما آنها را نمی‌بینیم»، به عیسی، عزیر و فرشتگان اشاره می‌کنند. اما گروه دیگر انکار کرده و می‌گویند: «ما هرگز چیزی نمی‌پرستیدیم.» آنها به این موضوع اشاره دارند که می‌گویند: «ما هیچ کار بدی نکرده‌ایم و به خدا قسم، ما مشرک نبوده‌ایم.» یکی از علما می‌گوید: «ما هیچ چیز نمی‌پرستیدیم»، یعنی عبادت ما هدر رفته و ما چیزی نمی‌ساختیم، مانند کسی که می‌گوید: «عمل من گم شده است.» اینگونه خداوند کافران را از هدایت و ایمان و راه بهشت دور می‌سازد.
ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ القول هاهنا مضمر، ای یقال لهم: ذلکم العذاب بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ ای تبطرون و تتکبّرون فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ ای بالباطل، وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ ای هذا جزاء فرحکم بتکذیب الانبیاء و اشراککم و کفرکم لنعم اللَّه و استهزائکم بالمؤمنین. یقال: الفرح الشرک و المرح العدوان و قیل: فرحوا بما کان یصیب رسول اللَّه (ص) و المؤمنین من المصائب. و قیل: فرحوا بغیر ما کان یجوز لهم الفرح به، قال اللَّه عز و جل: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا.
هوش مصنوعی: این عذاب به خاطر کارهایی است که انجام داده‌اید. به آنها گفته می‌شود: عذاب شما به خاطر این است که در زمین به ناحق شادی کرده‌اید و به خودتان مغرور شده‌اید. همچنین به خاطر شادی شما به دروغ و اشتباه، و همچنین به خاطر خوشحالی‌تان از نداشتن ایمان به پیامبران و کفر ورزیدن به نعمت‌های خداوند و تمسخر مؤمنان. برخی می‌گویند که شادی شما به خاطر شرک و خوشحالی‌تان از ظلم و اصرار بر گناه است. همچنین، برخی دیگر می‌گویند که شما به مسائلی که نباید از آن‌ها شاد باشید، خندیده‌اید. خداوند می‌فرماید: بگو مردم باید از رحمت و فضل خداوند خوشحال باشند.
ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ ای یقال لهم ادخلوا الأبواب السبعة، خالِدِینَ فِیها مقیمین لا تخرجون، فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ عن الایمان باللّه.
هوش مصنوعی: وارد دروازه‌های جهنم شوید، گفته می‌شود وارد هفت دروازه شوید و در آنجا برای همیشه خواهید ماند و نمی‌توانید خارج شوید. به بدی جایی است برای کسانی که در ایمان به خداوند تکبر ورزند.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ای اصبر یا محمد علی ما تلقاه من قومک من الاذی فانّ وعد اللَّه فی الانتقام لک منهم حق، فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ یا محمد فی حیاتک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ من العذاب و هو القتل و الاسر، أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ قبل ان نریک عذابهم فی الدنیا، فَإِلَیْنا یُرْجَعُونَ فی الآخرة فنجزیهم باعمالهم.
هوش مصنوعی: صبر کن، زیرا وعده خداوند حق است. ای محمد، صبر داشته باش بر آنچه از قوم خود متحمل می‌شوی، زیرا وعده خدا در انتقام از آن‌ها برای تو حقیقت دارد. ممکن است در زندگی‌ات بخشی از عذابی که برای آن‌ها وعده داده‌ایم را ببینی، مانند کشتن یا اسیر کردنشان، یا ممکن است قبل از اینکه عذاب آن‌ها را در دنیا ببینی، از دنیا بروی. در هر حال، آنان در آخرت به ما بازگردانده خواهند شد و ما به اعمالشان جزا خواهیم داد.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ ای بعثنا الی الماضیة رسلا کما بعثناک الی قومک، مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ ای سمّیناهم لک فانت تعرفهم، وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ ای لم نسمّهم لک فصبروا علی اذی القوم فتأسّ بهم و اصبر. ذهب بعض المفسرین الی ان الانبیاء معدودون و ان عددهم مائة الف و اربعة و عشرون الفا، و ذلک‌
هوش مصنوعی: ما پیش از این، پیامبرانی را به سوی مردم فرستادیم، همان‌طور که تو را به سمت قوم خود فرستادیم. برخی از آن پیامبران را برای تو نام بردیم تا آنها را بشناسی و برخی دیگر را نام نبردیم. آنها به آزار مردم صبر کردند، پس تو نیز باید از آنها پیروی کنی و صبر داشته باشی. برخی مفسران معتقدند که تعداد پیامبران به یکصد و بیست و چهار هزار نفر می‌رسد.
فی خبر ابی ذر رضی اللَّه عنه قال قلت: یا رسول اللَّه کم الانبیاء؟ قال: «مائة الف و اربعة و عشرون الفا» قلت: یا رسول اللَّه کم الرسل من ذلک؟ قال: «ثلاثمائة و ثلاثة عشر جمّ غفیر» قلت: کثیر طیّب، قلت: من کان اوّلهم؟ قال: «آدم» قلت: یا رسول اللَّه أ نبیّ مرسل؟ قال: «نعم خلقه اللَّه عز و جل بیده و نفخ فیه من روحه» قال: «یا با ذر اربعة سریانیّون: آدم و شیث و ادریس و نوح و اربعة من العرب: هود و شعیب و صالح و نبیّک، یا با ذر اوّل انبیاء بنی اسرائیل موسی و آخرهم عیسی و اول الرسل آدم و آخرهم محمد».
هوش مصنوعی: ابی ذر رضی‌الله‌عنه نقل می‌کند که از پیامبر پرسید: ای رسول خدا، تعداد پیامبران چه قدر است؟ پیامبر فرمود: «یکصد و بیست و چهار هزار». سپس پرسیدم: ای رسول خدا، تعداد رسولان از میان این پیامبران چقدر است؟ پیامبر پاسخ داد: «سیصد و سیزده نفر». گفتم: تعداد زیادی است، خوب است. سپس پرسیدم: نخستین آن‌ها کیست؟ پیامبر فرمود: «آدم». پرسیدم: آیا او نیز پیامبر و فرستاده بوده است؟ پیامبر گفت: «بله، خداوند او را با دست خود خلق کرد و از روح خود در او دمید.» سپس پیامبر اشاره کرد که چهار نفر از سریانی‌ها عبارتند از: آدم، شیث، ادریس و نوح و چهار نفر از عرب‌ها شامل: هود، شعیب، صالح و پیامبر تو (محمد) هستند. او همچنین گفت: «نخستین پیامبر بنی اسرائیل موسی و آخرین آن‌ها عیسی است و اولین رسول آدم و آخرین آن محمد است.»
و ذهب بعضهم الی ان عدد الانبیاء ثمانیة آلاف، و فی ذلک ما روی عن النبی (ص) قال: «بعثت علی اثر ثمانیة آلاف نبیّ».
هوش مصنوعی: برخی بر این باورند که تعداد پیامبران به هشت هزار نفر می‌رسد. در این زمینه، روایتی از پیامبر (ص) وجود دارد که فرمود: «من به دنبال هشت هزار پیامبر بوده‌ام».
و ذهب بعضهم انّ عددهم غیر معلوم و لا یجوز حصرهم بل یجب الایمان بجملتهم. و عن علیّ (ع) قال: «بعث اللَّه رسولا اسود لم یقصّه فی القرآن».
هوش مصنوعی: برخی بر این باورند که تعداد آنها نامشخص است و نمی‌توان آن‌ها را شمرد. باید به وجود همه آنها ایمان داشت. علی (ع) نیز بیان کرده است: «خداوند پیامبری سیاه‌پوست را فرستاده که در قرآن از او نام برده نشده است.»
وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ای بأمر اللّه و ارادته، فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ یعنی بالعذاب لهم و هو القتل ببدر قُضِیَ بِالْحَقِّ ای اهلکوا بالحق، یعنی علی استحقاق، وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ ای الکافرون، و المبطل صاحب الباطل.
هوش مصنوعی: هیچ پیامبری نمی‌تواند نشانه‌ای بیاورد مگر به اجازه و خواست خدا. زمانی که امر خدا برسد، که در اینجا به معنای عذاب برای آنان است و اشاره به قتل در جنگ بدر دارد، حق در اینجا به معنای حقانیت و سزاواری است که بر اساس آن، کسانی که در باطل بودند نابود می‌شوند. در اینجا منظور از باطل، کافران و کسانی هستند که به دین حق اعتقادی ندارند.
«اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَنْعامَ» الانعام هاهنا الإبل خاصة، و فی قوله: وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً الإبل و البقر و الماعزة و الضّائنة، لِتَرْکَبُوا مِنْها ای بعضا منها، وَ مِنْها تَأْکُلُونَ ای و تأکلون بعضا منها، ای منها ما یصلح للرّکوب و منها ما یصلح للاکل، وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ ای الالبان و الاوبار و الجلود، وَ لِتَبْلُغُوا عَلَیْها حاجَةً فِی صُدُورِکُمْ ای تحمل اثقالکم فی اسفارکم من بلد الی بلد و تستعملونها فی الزراعة و الدّیاسة، وَ عَلَیْها ای علی الإبل فی البرّ وَ عَلَی الْفُلْکِ فی البحر «تحملون» هذا کقوله عز و جل: وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ.
هوش مصنوعی: خداوند همان کسی است که برای شما دام‌ها را آفرید. در اینجا «دام‌ها» به ویژه به شتر اشاره دارد. و در آیه‌ی دیگر، از دام‌ها نام برده شده است که شامل شتر، گاو، بز و گوسفند می‌شود. شما می‌توانید از بعضی از این دام‌ها برای سوار شدن استفاده کنید و از برخی دیگر برای خوردن. برخی از این دام‌ها برای سواری مناسبند و برخی دیگر برای غذا. همچنین شما از این دام‌ها بهره‌های دیگری نیز می‌برید، مانند شیر، پشم و پوست. این دام‌ها به شما کمک می‌کنند تا بارهای خود را در سفرها از یک مکان به مکان دیگر حمل کنید و از آن‌ها در کشاورزی و کارهای دیگر بهره‌برداری کنید. شما می‌توانید بر روی شترها در خشکی و بر روی کشتی‌ها در دریا بارهای خود را حمل کنید.
یُرِیکُمْ آیاتِهِ‌ ای دلائل قدرته،أَیَّ آیاتِ اللَّهِ تُنْکِرُونَ‌ انّها لیس من عند اللَّه، هذا کقوله: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ.
هوش مصنوعی: خداوند به شما نشانه‌های قدرت خود را نشان می‌دهد. کدام یک از نشانه‌های خدا را انکار می‌کنید؟ آیا این نشانه‌ها از سوی خداوند نیستند؟ این مشابه گفته‌ای است که: "کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید؟"
ثمّ خوّف کفّار مکة مثل عذاب الامم الخالیة لیحذروا فلا یکذّبوا محمدا (ص) فقال: أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فیعتبروا بما یشاهدونه من آثار الامم الماضیة کانُوا أَکْثَرَ من اهل مکة عددا وَ أَشَدَّ قُوَّةً فی الأبدان و العدد وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ یعنی ما احدثوا من القصور و الأبنیة، فَما أَغْنی‌ عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ ای ما کانوا یلدون و یبنون و یغرسون و یجمعون، هذا کقوله: ما أَغْنی‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ ای و ما ولد و جمع.
هوش مصنوعی: سپس خداوند کفار مکه را به عذابهایی که بر امت‌های گذشته نازل شده است، تهدید کرد تا از مصیبت‌ها عبرت بگیرند و به محمد (ص) دروغ نگویند. سپس فرمود: آیا در زمین سیر نکرده‌اند تا ببینند عاقبت آنانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ آنها می‌توانند از نشانه‌های بجا مانده از ملت‌های گذشته درس بگیرند، ملت‌هایی که از اهل مکه در تعداد بیشتر و در قدرت بدنی و نفوذ برتری داشتند و آثار بیشتری در زمین از خود به جا گذاشته‌اند، مانند کاخ‌ها و بناها. پس هیچ یک از آنچه که به دست آورده بودند، به آنها سودی نرساند، نه آنچه زاد و ولد کردند، نه آنچه ساختند و نه آنچه جمع کردند. این مانند این است که گفته می‌شود: مال او و آنچه به دست آورد، هیچ‌گاه به حالش سودی نبخشید.
فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ هذا کقوله: کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ. و معنی العلم هاهنا الحیل کقول قارون: إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی‌ عِلْمٍ عِنْدِی. و قال مجاهد: هو قولهم: نحن نعلم ان لن نبعث و لن نعذّب، سمّی ذلک علما علی ما یدّعونه و یزعمونه و هو فی الحقیقة جهل. و قیل: فی الآیة تقدیم و تأخیر، تقدیره: فلمّا جاءتهم رسلهم بالبیّنات من العلم فرحوا بما عندهم وَ حاقَ بِهِمْ ای احاط بهم و لزمهم ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ ای جزاء فعلهم و قولهم.
هوش مصنوعی: وقتی فرستادگان آنها با دلایل روشن به سراغشان آمدند، از آنچه که داشتند از علم، خوشحال شدند. این شبیه به گفته‌ای است که هر گروهی به آنچه در اختیار دارند، خوشحال هستند. در اینجا، مفهوم علم به تدابیری اشاره دارد که مانند گفته قارون است که گفته است: "من این ثروت را بر اساس دانشی که دارم به دست آورده‌ام." مجاهد گفته است که این به این معناست که آنها می‌گفتند: "ما می‌دانیم که نه به سوی ما فرستاده خواهیم شد و نه عذابی به ما خواهد رسید." آنها این ادعا را علم می‌نامیدند در حالی که در حقیقت، نادانی بود. گفته شده است که در این آیه نوعی جابه‌جایی وجود دارد که می‌توان آن را به شکل زیر بیان کرد: "وقتی فرستادگان آنها با دلایل روشن به سراغشان آمدند، با آنچه که داشتند خوشحال شدند و عذاب، آنها را فرا گرفت." یعنی عذاب بر آنها احاطه کرد و آنچه را که به آن تمسخر می‌کردند، به سرشان آمد.
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ای عاینوا العذاب عند الموت، قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ ای تبرّأنا من الاصنام و ممّا کنّا نعدل باللّه.
هوش مصنوعی: وقتی عذاب را در لحظه مرگ مشاهده کردند، گفتند: «به خدایی جز خدا ایمان آوردیم و به آنچه که قبلاً شریک به خدا قرار می‌دادیم کافر شدیم»، یعنی از بت‌ها و چیزهایی که به خدا شراکت می‌دادیم، بیزاری جستند.
فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ ای تصدیقهم بالوحدانیة اضطرارا فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ای عذابنا یعنی لم یأتوا به فی الوقت المأمور به فلم ینفعهم ذلک، سُنَّتَ اللَّهِ نصب علی المصدر، ای سنّ اللَّه سنّة بینهم و هی عذاب الکفار و عدم الانتفاع بالایمان وقت البأس. و قیل: سنة اللَّه نصب علی الاغراء، ای احذروا سنّة اللَّه الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ انهم اذا عاینوا العذاب لم ینفعهم الایمان، هذا کقوله: فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ. وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ بذهاب الدّارین. قال الزجاج: الکافر خاسر فی کلّ وقت و لکنّه یتبیّن له خسرانه اذا رأی العذاب.
هوش مصنوعی: ایمان آنها به یک‌خدای یگانه در لحظه‌ای که عذاب ما را دیدند، هیچ سودی به حالشان نداشت. چون در آن زمان به ایمان خود نرسیده بودند و هیچ فایده‌ای نداشت. این یک قاعده و اصل الهی است که عذاب کافران را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد که ایمان در هنگام عذاب به هیچ دردی نمی‌خورد. همچنین به مردم هشدار می‌دهد که به قاعده الهی که در میان بندگانش وجود دارد توجه کنند: وقتی عذاب را مشاهده کردند، ایمانشان به آنها کمکی نخواهد کرد. این مشابه گفته‌ای است که بیان می‌کند در آن زمان که عذاب به سراغ آنها می‌آید، پشیمانی‌شان فایده‌ای ندارد. در آنجا کافران به شدت متضرر خواهند شد. یکی از مفسران می‌گوید کافر همیشه در حال ضرر است، اما فقط در زمان عذاب ضرر خود را به وضوح احساس می‌کند.