گنجور

۱ - النوبة الثالثة

قوله: بِسْمِ اللَّهِ اسم عزیز شفیع المذنبین جوده، بلاء المهیمین مقصوده، ضیاء الموحدین عهوده، سلوة المحزونین ذکره، حرفة المستمیحین شکره، کلمة عزیزة عزّ لسان ذکرها، و اعزّ منه روح احبّها، و اعزّ منه سرّ شهدها، لیس کل من قصدها وجدها، و لا کلّ من وجدها بقی معها.

بنام او که روح دلها مهر او، آیین زبانها ذکر او، بنام او که سور گوشها گفتار او، نور چشمها دیدار او بنام او که میعاد نواختها ضمان او، آسایش جانها عیان او. بنام او که منزل جوانمردان کوی او، مقصود عارفان گفت و گوی او، نسیم وصل دمان از بوی او.

بوی تو باد سحرگه بمن آرد صنما
بنده باد سحرگه ز پی بوی توام.

خداوندا! عظیم شأنی و همیشه مهربانی، قدیم احسان و روشن برهانی، هم نهانی هم عیانی، از دیده‌ها نهانی و جانها را عیانی، نه بچیزی مانی تا گویم که چنانی، آنی که خود گفتی و چنانک خود گفتی آنی.

رفیع القدر فی عزّ المکان
کریم القول فی لطف البیان‌

قوله: وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا خداوندان تحقیق سخن گفته‌اند تا این صفّهای فریشتگان کدام است، قومی گفتند: مراد باین جمله صفّهای فریشتگان است که عالم علوی بایشان آراسته و هفت آسمان بایشان منوّر گشته، در هر آسمان از ایشان صیفی و در هر زمره از ایشان وصفی: بعضی در مقام خدمت در شعار حرمت، بعضی در مقام هیبت در دثار مراقبت، بعضی در حالت مجاهدت در تنسم ارواح مشاهدت. بعضی در جذب عشقی با دوست در ناز، بعضی در سوق شوقی با حق در راز، بعضی در مهره مهری از فراق در گداز.

زجل تسبیح ایشان گوش فلک را کر گردانیده، تسبیح و تقدیس ایشان عالم قدس را معنبر کرده، شعله انفاس ایشان ساحت عرش را منوّر کرده، همه در فضاء علی در ریاض رضا نشسته، همه بر درگاه عزّت در حجب هیبت کمر بسته. در عبادت ایشان قصور نه، در طاعت ایشان حسور نه، در خدمت ایشان فتور نه، لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ. قومی گفتند: مراد باین صفهای فریشتگان بیت المعمور است علی الخصوص که در آسمان چهارم‌اند چنانک آدمیان اندرین مرکز غبرا هر سال روزی خانه کعبه را زیارت کنند. سیّد مملکت کد خدای شریعت صدر انبیا و رسل صلوات اللَّه و سلامه علیه گفت: شب قرب و کرامت شب زلفت و الفت شب معراج که مادرین گلشن بلند خرام کردیم، چون بآسمان چهارم رسیدیم بزیارت بیت المعمور رفتیم، اند هزار مقرّب دیدیم در جانب بیت المعمور همه از شربت وصل مست و مخمور از راست همی آمدند و طواف همی کردند و لبّیک میگفتند و بجانب چپ همی گذشتند گفتی عدد ایشان از عدد اختران فزونست و از شمار برگ درختان زیادت، نه و هم ما شمار ایشان دانست، نه فهم ما عدد ایشان دریافت، گفتم: ای جبرئیل ایشان که‌اند و از کجا می‌آیند؟ جبرئیل گفت: ای سید وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ پنجاه هزار سالست تا همچنین می‌بینم یک ساعت ایشان را آرام نه، هزاران از این جانب می‌آیند و می‌گذرند، نه آنها که می‌آیند پیش ازین دیده‌ام، و نه آنان که گذشته‌اند هرگز دیگرشان باز بینم، ندانم که از کجا آیند ندانم تا از کجا شوند، نه بدایت حال ایشان دانم نه نهایت کار ایشان شناسم.

آری دوست! عجب کاری و طرفه حالی که اینست. آسمانیان را روی فراسنگی و زمینیان را روی فراسنگی، بدست عاشقان بیچاره چیست جز تک و پوی، هزار شادی ببقای آن جوانمردان باد که جز از روی معشوق نسازند و جز با دوست مهره مهر نبازند.

یا من الی وجهه حجّی و معتمری
ان حجّ قوم الی ترب و احجار
لبّیک لبّیک عن قرب و عن بعد
سرّا بسرّ و اضمارا باضمار
این جهان با آن جهان و هر چه هست
عاشقان را روی معشوق است و بس
گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوق است و بس‌

إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ قسم بدین صفّها یاد کرد که خداوند شما یکی است، در ذات یکتا، و در قدر بی‌نظیر، و در صفات بی‌همتا، نه او را بکس حاجت، نه کس را برو حجت. ای سید! من دانم که آن کافر ملحد مرا بسوگند باور ندارد و آن مؤمن موحّد بی‌سوگند باور دارد، سوگند یاد کنم تأکید و تأیید و تمهید را، تعریف و تشریف را، تا دوست می‌شنود بجان می‌نازد، دشمن می‌شنود بدل می‌گدازد.

رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ خداست که هفت آسمان و هفت زمین را آفریدگار و نگه‌دار است، مصوّر هر صورت و مزیّن هر نگارست، بی‌شریک و بی‌شبیه و بی‌نظیر و بی‌یارست، با دوستان وفادار و مؤمنان را دوست دارست، اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا با عارفان کریم و با بندگان لطیف و نیکوکارست.

اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ از روی اشارت می‌گوید آفریدگار بی‌علّت منم، کردگار بی آلت منم، قهّار بی‌حیلت منم، غفّار بی‌مهلت منم، ستّار هر زلّت منم، بیافرینم تا قدرت بینی، دوزخ بنمایم تا عقوبت بینی، بر صراط نگه دارم تا عنایت بینی، گناهت بیامرزم تا فضل و رحمت بینی، بجنّت رسانم تا کرامت بینی، بر تخت نشانم تا عزّت بینی، شراب دهم تا لذّت بینی، سلام کنم تا تحیّت بینی، جلال جلال بردارم تا لقا و رؤیت بینی.

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله: بِسْمِ اللَّهِ اسم عزیز شفیع المذنبین جوده، بلاء المهیمین مقصوده، ضیاء الموحدین عهوده، سلوة المحزونین ذکره، حرفة المستمیحین شکره، کلمة عزیزة عزّ لسان ذکرها، و اعزّ منه روح احبّها، و اعزّ منه سرّ شهدها، لیس کل من قصدها وجدها، و لا کلّ من وجدها بقی معها.
هوش مصنوعی: به نام خداوندی که عزیز است و شفیع گناهکاران، نهالی از بخشش و رحمت اوست که مورد توجه و توجه قدرتمندان قرار دارد. نور و روشنایی او مخصوص مؤمنان است که با او پیمان بسته‌اند. یاد خدا مایه تسلی و آرامش دل‌های غمگین است. شکرگزاری در برابر او، هنر کسانی است که درخواست کمک می‌کنند. کلمه‌ای بزرگ و فخیم است که زبان‌ها به ذکر آن افتخار می‌کنند و روح هر کسی که آن را دوست دارد، عزیز است. رازی که با اوست نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما چنین نیست که هر کس به سوی او بیاید، او را بیابد و نه هر کسی که او را پیدا کند، بتواند دائماً با او بماند.
بنام او که روح دلها مهر او، آیین زبانها ذکر او، بنام او که سور گوشها گفتار او، نور چشمها دیدار او بنام او که میعاد نواختها ضمان او، آسایش جانها عیان او. بنام او که منزل جوانمردان کوی او، مقصود عارفان گفت و گوی او، نسیم وصل دمان از بوی او.
هوش مصنوعی: به نام آن کس که عشقش در دل‌ها جاری است و نامش بر زبان‌ها می‌رود. به نام او که گفتارش در گوش‌ها طنین‌انداز است و دیدارش نورچشمی است. به نام او که نواختن دل‌ها به یاد اوست و آرامش روان‌ها در وجود او است. به نام او که محل جوانمردان در مسیر اوست و مقصد عارفان در کلام او، نسیم وصالی که از عطر او به مشام می‌رسد.
بوی تو باد سحرگه بمن آرد صنما
بنده باد سحرگه ز پی بوی توام.
هوش مصنوعی: در وقت صبحگاهی، بوی تو را به من می‌آورد، ای محبوب من، و من در این صبحگاه به دنبال بوی تو هستم.
خداوندا! عظیم شأنی و همیشه مهربانی، قدیم احسان و روشن برهانی، هم نهانی هم عیانی، از دیده‌ها نهانی و جانها را عیانی، نه بچیزی مانی تا گویم که چنانی، آنی که خود گفتی و چنانک خود گفتی آنی.
هوش مصنوعی: ای خدا! تو بزرگ و باکرامت هستی و همیشه رحمتت بر ما گسترده است، از قدیم احسانت بی‌نظیر و دلیلی روشن برای بندگانت بوده‌ای. تو هم در پنهان هستی و هم در آشکار، از چشم‌ها پنهانی و در دل‌ها نمایانی. هیچ چیز نمی‌تواند تو را وصف کند، و آنچه خود گفتی همان است که هستی.
رفیع القدر فی عزّ المکان
کریم القول فی لطف البیان‌
هوش مصنوعی: شخصی با مقام بلند و محترم است که در فضاهای اجتماعی به خوبی صحبت می‌کند و با نرمی کلمات خود، دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
قوله: وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا خداوندان تحقیق سخن گفته‌اند تا این صفّهای فریشتگان کدام است، قومی گفتند: مراد باین جمله صفّهای فریشتگان است که عالم علوی بایشان آراسته و هفت آسمان بایشان منوّر گشته، در هر آسمان از ایشان صیفی و در هر زمره از ایشان وصفی: بعضی در مقام خدمت در شعار حرمت، بعضی در مقام هیبت در دثار مراقبت، بعضی در حالت مجاهدت در تنسم ارواح مشاهدت. بعضی در جذب عشقی با دوست در ناز، بعضی در سوق شوقی با حق در راز، بعضی در مهره مهری از فراق در گداز.
هوش مصنوعی: در این متن، درباره صف‌های فرشتگان صحبت شده است. عده‌ای معتقدند که منظور از این صف‌ها، صف‌های فرشتگان در عالم بالا و آسمان‌ها است. هر آسمان با وجود آنها نورانی شده و در هر گروه از فرشتگان، نوعی ویژه‌ای از وجود آنها وجود دارد. برخی از فرشتگان در حال خدمت و با احترام ایستاده‌اند، برخی دیگر در حال تماشای عظمت و مراقبت، و برخی در حال مجاهدت و مشاهده ارواح هستند. همچنین، برخی از فرشتگان در حال جذب عشق به خدا و برخی دیگر در حال پرواز در شوق به رازهای الهی‌اند. این تنوع نشان‌دهنده حالات و ویژگی‌های مختلف فرشتگان در ارتباط با خداوند است.
زجل تسبیح ایشان گوش فلک را کر گردانیده، تسبیح و تقدیس ایشان عالم قدس را معنبر کرده، شعله انفاس ایشان ساحت عرش را منوّر کرده، همه در فضاء علی در ریاض رضا نشسته، همه بر درگاه عزّت در حجب هیبت کمر بسته. در عبادت ایشان قصور نه، در طاعت ایشان حسور نه، در خدمت ایشان فتور نه، لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ. قومی گفتند: مراد باین صفهای فریشتگان بیت المعمور است علی الخصوص که در آسمان چهارم‌اند چنانک آدمیان اندرین مرکز غبرا هر سال روزی خانه کعبه را زیارت کنند. سیّد مملکت کد خدای شریعت صدر انبیا و رسل صلوات اللَّه و سلامه علیه گفت: شب قرب و کرامت شب زلفت و الفت شب معراج که مادرین گلشن بلند خرام کردیم، چون بآسمان چهارم رسیدیم بزیارت بیت المعمور رفتیم، اند هزار مقرّب دیدیم در جانب بیت المعمور همه از شربت وصل مست و مخمور از راست همی آمدند و طواف همی کردند و لبّیک میگفتند و بجانب چپ همی گذشتند گفتی عدد ایشان از عدد اختران فزونست و از شمار برگ درختان زیادت، نه و هم ما شمار ایشان دانست، نه فهم ما عدد ایشان دریافت، گفتم: ای جبرئیل ایشان که‌اند و از کجا می‌آیند؟ جبرئیل گفت: ای سید وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ پنجاه هزار سالست تا همچنین می‌بینم یک ساعت ایشان را آرام نه، هزاران از این جانب می‌آیند و می‌گذرند، نه آنها که می‌آیند پیش ازین دیده‌ام، و نه آنان که گذشته‌اند هرگز دیگرشان باز بینم، ندانم که از کجا آیند ندانم تا از کجا شوند، نه بدایت حال ایشان دانم نه نهایت کار ایشان شناسم.
هوش مصنوعی: ذکر و تسبیح آنان، گوش آسمان را کر کرده و ستایش و تقدیس آنها، عالم قدس را معطر کرده است. نفس‌هایشان، عرش را نورانی ساخته و همه در فضیلت‌های برتر، در باغ‌های رضایت الهی نشسته‌اند و همه به درگاه عزت، با احترام آماده‌اند. در عبادت و اطاعت آنان هیچ کم‌کاری وجود ندارد و در خدمتگزاری هم کاستی نیست. آنان همیشه فرمان خدا را اطاعت می‌کنند و آنچه به آنها دستور داده شده را به جا می‌آورند. گروهی بر این باورند که این توصیف، اشاره به صفوف فرشتگان در بیت المعمور دارد، به ویژه که در آسمان چهارم قرار دارند و همانند انسان‌ها که هر سال به زیارت خانه کعبه می‌روند، در آنجا نیز حضور دارند. سید المملکت، حضرت رسول اکرم (ص)، در شب معراج می‌فرمایند که هنگام رسیدن به آسمان چهارم به زیارت بیت المعمور رفتیم و با هزاران مقرّب روبرو شدیم که به خاطر شراب وصال مست و شاداب بودند و به دور بیت المعمور طواف می‌کردند و لبیک می‌گفتند. تعداد آنها به حدی زیاد بود که به نظر می‌رسید از ستاره‌ها و برگ درختان بیشترند. ما قادر به شمارش آنها نیستیم و نمی‌دانیم که تعدادشان چقدر است. وقتی از جبرئیل پرسیدم که اینان کیستند و از کجا می‌آیند، او پاسخ داد که تنها خداوند از تعداد سپاهیانش آگاه است و این صحنه را در مدت پنجاه هزار سال اینچنین می‌بینم. یکی از هزاران فرشتگان در حال آمدن و رفتن هستند و من نمی‌دانم که آنها از کجا می‌آیند و به کجا می‌روند و نه آغاز حالشان را می‌شناسم و نه آخر کارشان را.
آری دوست! عجب کاری و طرفه حالی که اینست. آسمانیان را روی فراسنگی و زمینیان را روی فراسنگی، بدست عاشقان بیچاره چیست جز تک و پوی، هزار شادی ببقای آن جوانمردان باد که جز از روی معشوق نسازند و جز با دوست مهره مهر نبازند.
هوش مصنوعی: بله، دوست عزیز! چه کار شگفت‌انگیز و عجیبی است. آسمانی‌ها و زمینی‌ها هر دو در جستجوی این عشق هستند، و عاشقان بیچاره تنها به دنبال لحظات پرشور و زندگی هستند. هزاران شادی برای آن جوانمردان باد که تنها به یاد معشوق خود زندگی کنند و با دوستان واقعی خود مهر و محبت بورزند.
یا من الی وجهه حجّی و معتمری
ان حجّ قوم الی ترب و احجار
هوش مصنوعی: به سوی و جایی می‌روم که هدفم را در آنجا پیدا می‌کنم، چرا که حجاج به خاک و سنگ‌ها می‌روند.
لبّیک لبّیک عن قرب و عن بعد
سرّا بسرّ و اضمارا باضمار
هوش مصنوعی: به شما پاسخ می‌دهم که هم در نزدیکی و هم در دوردست، با صدای پنهان و نیامده‌ام.
این جهان با آن جهان و هر چه هست
عاشقان را روی معشوق است و بس
هوش مصنوعی: این دنیا و آن دنیا و هر چیزی که در آن وجود دارد تنها برای عاشقان به سمت معشوق منتهی می‌شود و بس.
گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوق است و بس‌
هوش مصنوعی: اگر برای من کسی که در پی عشق هستم، قطب نمایی وجود نداشته باشد، تنها راهی که می‌شناسم و به سمت آن می‌روم، خیابان عشق و کوی محبوبم است و بس.
إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ قسم بدین صفّها یاد کرد که خداوند شما یکی است، در ذات یکتا، و در قدر بی‌نظیر، و در صفات بی‌همتا، نه او را بکس حاجت، نه کس را برو حجت. ای سید! من دانم که آن کافر ملحد مرا بسوگند باور ندارد و آن مؤمن موحّد بی‌سوگند باور دارد، سوگند یاد کنم تأکید و تأیید و تمهید را، تعریف و تشریف را، تا دوست می‌شنود بجان می‌نازد، دشمن می‌شنود بدل می‌گدازد.
هوش مصنوعی: خدای شما واحد است و در ذات و قدرت بی‌نظیر و در صفات یگانه است. نه کسی به او نیازی دارد و نه او به دلیلی از کسی نیازمند است. ای آقاجان! می‌دانم که آن کافر به حرف من باور ندارد، در حالی که مؤمن به یگانگی خداوند به راحتی ایمان می‌آورد. برای تأکید بر این حقیقت، سوگند یاد می‌کنم تا هم دوستان از شنیدن آن خوشحال شوند و هم دشمنان دچار اضطراب شوند.
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ خداست که هفت آسمان و هفت زمین را آفریدگار و نگه‌دار است، مصوّر هر صورت و مزیّن هر نگارست، بی‌شریک و بی‌شبیه و بی‌نظیر و بی‌یارست، با دوستان وفادار و مؤمنان را دوست دارست، اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا با عارفان کریم و با بندگان لطیف و نیکوکارست.
هوش مصنوعی: خداوند خالق و نگهدارنده هفت آسمان و زمین و همچنین همه چیزهایی است که بین آنها وجود دارد. او شکل‌ها را خلق کرده و زیبایی‌ها را به تصویر می‌کشد. خدایی است که هیچ شریک و شبیه و نظیری ندارد و بر همه چیز پیشتاز است. او دوست وفادارانی است که به مؤمنان مهر می‌ورزد و کسانی را که به او ایمان دارند، حمایت می‌کند. خدایی که با بندگان خوب و نیکوکار ارتباط نزدیک دارد.
اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ از روی اشارت می‌گوید آفریدگار بی‌علّت منم، کردگار بی آلت منم، قهّار بی‌حیلت منم، غفّار بی‌مهلت منم، ستّار هر زلّت منم، بیافرینم تا قدرت بینی، دوزخ بنمایم تا عقوبت بینی، بر صراط نگه دارم تا عنایت بینی، گناهت بیامرزم تا فضل و رحمت بینی، بجنّت رسانم تا کرامت بینی، بر تخت نشانم تا عزّت بینی، شراب دهم تا لذّت بینی، سلام کنم تا تحیّت بینی، جلال جلال بردارم تا لقا و رؤیت بینی.
هوش مصنوعی: خداوند به بندگانش مهر و لطافت دارد و بر اساس اشاراتی که می‌دهد، خود را معرفی می‌کند. او بی‌علت و بی‌نیاز از ابزار است، و به قهری بدون تدبیر شناخته می‌شود. همچنین، او آمرزنده‌ای است که به تأخیر نمی‌افتد و ستار است که خطاها را می‌پوشاند. او آفریننده‌ای است که قدرتش را به نمایش می‌گذارد و عذاب دوزخ را به تصویر می‌کشد تا عواقب کارها را نشان دهد. او بر صراط مستقیم می‌نگرد تا رحمتش را نمایان کند و گناهان را می‌آمرزد تا جلال و فضل خود را به چشم بندگانش آورد. او بندگانش را به بهشت می‌برد تا کرامت و بزرگواری‌اش را شاهد باشند و بر تخت جلال خود نشانده و عزت می‌بخشد. او به بندگانش شراب معرفت می‌دهد تا طعم لذت را بچشند و با سلام و درود بر آن‌ها، تحیّت نشان می‌دهد. در نهایت، جلالش را بر می‌افرازد تا ملاقات و رؤیت او برای بندگانش فراهم آید.