گنجور

۳ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ» آن گه که ما جای ساختیم ابراهیم را جایگاه خانه، «أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً» گفتیم با من انباز مگیر هیچ چیز، «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ» و خانه من پاک دار «لِلطَّائِفِینَ» حاجیان را که گرد آن طواف کنند، «وَ الْقائِمِینَ» و ایشان را که آنجا مقیمند، «وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» (۲۶) و نمازگزاران را.

«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ» و بانگ زن در مردمان و آگاه کن بآهنگ خانه کردن، «یَأْتُوکَ رِجالًا» تا آیند بتو پیادگان، «وَ عَلی‌ کُلِّ ضامِرٍ» و بر هر اشتری نزار باریک گشته‌ای در نشسته پهلوی، «یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» (۲۷) میایند از هر شاهراهی دور، «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» تا بمنفعتها می‌رسند که ایشان را روا داشتم آن، «وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» و خدای را یاد کنند بتلبیه، «فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ» در شبانروزهایی که دانسته جهانیانست «عَلی‌ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ» بر آنچه ایشان را روزی داد اللَّه تعالی از بسته زبانان، «فَکُلُوا مِنْها» می‌خورید از آن. «وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ» (۲۸) و خورانید مستمند درویش را.

«ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ» پس تا بگزارند آنچه نشانهای بیرون آمدنست از احرام، «وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ» و بگزارند کارهای خویش در حجّ که آن شمردنی‌اند، «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (۲۹) و تا طواف کنند گرد آن خانه که از دعوی جباران آزاد است.

«ذلِکَ» آنچه گفتیم از اعمال و احکام حجّ دین خداست. «وَ مَنْ یُعَظِّمْ، حُرُماتِ اللَّهِ»

و هر که بزرگ دارد آزرمهای خدای خود، «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ» آن بهست او را بنزدیک خداوند او، «وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ» و شما را گشاده و حلال کرده آمد خوردن چهار پایان، «إِلَّا ما یُتْلی‌ عَلَیْکُمْ» مگر آنچه می‌خوانند بر شما «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ» دور شوید و بپرهیزید ازین بتان پلید، «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» (۳۰) و دور شوید و بپرهیزید از سخن دروغ ساخته و کژ نهاده.

«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ» خدای را مخلصان نه با وی انباز گیرندگان، «وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ» و هر که انباز گیرد با اللَّه تعالی، «فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ» همچنانست که در افتاد از آسمان، «فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ» تا مرغ رباید او را در هوا، «أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیقٍ» (۳۱) یا باد او را ببرد و جایی دور اندازد.

«ذلِکَ» آن پرهیزیدن از رجس و سخن دروغ، «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» و هر که بزرگ دارد نشانهای خدای، «فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» (۳۲) آن همه آزرم داری دلهاست.

«لَکُمْ فِیها مَنافِعُ» شما را در آن منفعتهاست، «إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی» تا زمانی نامزد کرده، «ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (۳۳) آن گه جای کشتن و خوردن آن آن گه بود که بآن خانه آزاد رسید.

«وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً» و هر گروهی را قربانی دادیم و جای قربان ساختیم، «لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» تا یاد کنند نام خدای، «ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ» بر آنچه روزی داد اللَّه تعالی ایشان را ازین چهارپایان بسته زبانان «فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» خداوند شما خدائیست یکتا، «فَلَهُ أَسْلِمُوا» مسلمان باشید و او را گردن نهید، «وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ» (۳۴) و شاد کن فروتنان را.

«الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ» ایشان که آن گه که یاد کنند اللَّه تعالی را پیش ایشان، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» بترسد دلهای ایشان، «وَ الصَّابِرِینَ عَلی‌ ما أَصابَهُمْ» و شکیبایانند بر آنچه بایشان رسد از ناخوشیها و دشواریها. «وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ» و بپای دارندگان نماز، «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (۳۵) و از آنچه ایشان را روزی دادیم نفقه میکنند.

«وَ الْبُدْنَ» آن شتران کشتنی بمنا، «جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» آن شما را از نشانهای دین کردیم، «لَکُمْ فِیها خَیْرٌ» شما را در آن نیکنامی و پاداش است، «فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها» نام برید اللَّه تعالی را بر آن که میکشید، «صَوافَّ» و آن شتر ایستاده بر پای، «فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها» آن گه که بزمین افتد پهلوهای آن، «فَکُلُوا مِنْها» میخورید از آن، «وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ» و خواهنده را دهید هم آنکه بتصریح خواهد و هم آنکه بتعریض، «کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ» چنان نرم کردیم شما را و بساختیم، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (۳۶) تا مگر آزادی کنید، «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها» نرسد باللّه گوشتهای آن و خونهای آن، وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی‌ مِنْکُمْ» لکن باو راستی و پاکی دل رسد از شما، «کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ» چنان است شما را نرم کرده و ساخته و زیر دست «لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی‌ ما هَداکُمْ» تا اللَّه تعالی را ببزرگی یاد کنید بر آنچه شما را راه نمود، «وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (۳۷) و شاد کن نیکوکاران را.

۲ - النوبة الثالثة: قوله: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ» الآیة... بدانکه هر چه در هفت آسمان و هفت زمین است حیوانات و جمادات همه آنند که خدای را جلّ جلاله میخوانند و او را سجود میکنند، و به بی عیبی گواهی می‌دهند، و بپاکی یاد می‌کنند، امّا بعضی آنست که آدمی بعقل خود فرا دریافت آن می‌رسد و از ادراک آن عاجز نه و بر دانش وی پوشیده نه، سجود فریشتگان در آسمان و مؤمنان در زمین از آن نمط است، ذلک قوله: «یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ»، أمّا بعضی آنست که عقل آن را رد می‌کند و دل در آن می‌شورد و دین آن را می‌پذیرد و اللَّه تعالی بدرستی آن گواهی می‌دهد، سجود آفتاب و ماه و ستارگان و درختان و جنبندگان از این بابست، رب العزه آن را در قرآن یاد کرد و مؤمنانرا باقرار و تسلیم فرمود که: «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»، هر که اللَّه تعالی بوی نیکویی خواست و دل روشن داد و توفیق رفیق کرد که آنچه که در خرد محال است اللَّه تعالی بر آن قادر بر کمال است معقول و نامعقول را مقدّر است و مقتدر، فاطر و مدبّر، نه باوّل عاجز نه بآخر، از کیف باطن است و بقدرت ظاهر. ای جوانمرد حیلت در رزق محنت بار آورد و تکلّف در دین حیرت بر دهد، نه رزق بدست ماست نه دین بخرد ما، هر دو را گردن باید نهادن و کار با خداوندگار سپردن، آنجا که گفت: «جِداراً یُرِیدُ أَنْ یَنْقَضَّ» دیوار را ارادت در خود معلوم نگشت، و خالق بآنچه گفت راستگوی و استوار است و آنجا که گفت: «ثِیابٌ مِنْ نارٍ» از آتش پیراهن بریده در عقل معلوم نگشت و خالق استوار، «إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ». در آتش درخت آتشین رسته می‌بالد و بر میدهد، در عقل معلوم نگشت، و خالق استوار، «قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ» از زمین و آسمان بی جان سخن گفتن در عقل معلوم نگشت و خالق استوار، «تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ» از آتش بی‌جان خشم راندن در عقل معلوم نگشت و خالق استوار، «وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ» سخن گفتن دوزخ فردا در عقل معلوم نگشت و خالق استوار، گویایی رعد و دانایی وی که: «وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ» در عقل معلوم نگشت و خالق استوار، ماه در منازل مقادیر روان بدو نیم گشته و رد و نیمه کوه که: «وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» در عقل معلوم نگشت و عیان آن را گواه و خالق بآنچه گفت استوار. مسلمانان این جمله را بنور هدی پذیرفتند و بسکینه ایمان پسندیدند، و بقوّت اخلاص بیارامیدند و بر مایه بصیرت وا ایستادند و آن را دین دانستند، تهمت بر عقل خود نهاده و عیب از سوی خود دیده و اللَّه تعالی را بهمه استوار گرفته.۳ - النوبة الثانیة: قوله: «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ» ای و اذکر یا محمّد کیف کان بدؤا بناء البیت، و قیل فیه مضمر تقدیره، و اوحینا اذ بوّأنا لإبراهیم مکان البیت. «أَنْ لا تُشْرِکْ»، یقال تبوء الرّجل منزلا اتّخذه و بوّأه غیره منزلا اعطاه و اصله باء اذا رجع و بوّأته جعلت له منزلا یرجع الیه، و اللّام فی الإبرهیم زیادة لقوله: «بَوَّأْنا بَنِی إِسْرائِیلَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ»، و المبوّأ و المباة، المنزل، «مَکانَ الْبَیْتِ» اصل شرف البیت شرف مکانه الّذی بنی فیه فانّه حرم الی الارض السابعة، قیل انّما ذکر مکان البیت لانّ الکعبة رفعت الی السماء زمن الطوفان، ثم لمّا امر اللَّه تعالی ابرهیم ببناء البیت لم یدر این یبنی، فبعث اللَّه تعالی ریحا یقال له الحجوج فی صورة حیّة لها رأس و جناحان فکنست لإبراهیم ما حول الکعبة عن اساس البیت الاوّل الذی بناه آدم (ع). و قال الکلبی: بعث اللَّه سحابة بقدر البیت فقامت بحیال البیت و فیها رأس یتکلم یا ابرهیم این علی قدری فبنی علیه. «أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً» ای عهدنا الیه و امرناه ان لا تشرک بی شیئا، قیل تأویله انصب البیت قبلة للمصلّین الّذین لا یسجدون الّا اللَّه، «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ» عن الاصنام و عبادة الاوثان، و ذلک انّ المشرکین کانوا یضعون الاصنام و یعلّقونها فی البیت، و قیل کانوا یذبحون باسم الاصنام و یلطخون البیت بدمائها کما تلطخ المساجد بالخلوق، و قیل طهّر بیتی من الاقذار و ان یجری فیه ما یجری فی سائر البیوت، «لِلطَّائِفِینَ» الّذین یطوفون بالبیت، «وَ الْقائِمِینَ» ای المقیمین فیه، و قیل القائمین، «وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» یعنی المصلّین فانّ الصّلاة قیام و رکوع و سجود، الرّکّع جمع راکع و السّجود جمع ساجد و لم یذکر الواو بین الرّکّع و السّجود و ذکر بین القیام و بین الرّکوع لانّ الصّلاة قاعدا جائزة و لا تجوز بغیر الرکوع و السّجود. سخن در بناء کعبه مقدسه و اختلاف احوال آن از ابتداء آفرینش خلق تا بروزگار آخر در سورة البقرة مستوفی گفته‌ایم کسی که خواهد تا بداند کیفیت و قصّه آن آنجا مطالعه کند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ» آن گه که ما جای ساختیم ابراهیم را جایگاه خانه، «أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً» گفتیم با من انباز مگیر هیچ چیز، «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ» و خانه من پاک دار «لِلطَّائِفِینَ» حاجیان را که گرد آن طواف کنند، «وَ الْقائِمِینَ» و ایشان را که آنجا مقیمند، «وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» (۲۶) و نمازگزاران را.
هوش مصنوعی: خداوند در آیه‌ای می‌فرماید: هنگامی که ما برای ابراهیم جایگاه خانه را مشخص کردیم، به او گفتیم که برای من هیچ شریک نیاور و خانه‌ام را برای کسانی که دور آن طواف می‌کنند، کسانی که در آنجا سکونت دارند و نمازگزاران پاک نگه‌دار.
«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ» و بانگ زن در مردمان و آگاه کن بآهنگ خانه کردن، «یَأْتُوکَ رِجالًا» تا آیند بتو پیادگان، «وَ عَلی‌ کُلِّ ضامِرٍ» و بر هر اشتری نزار باریک گشته‌ای در نشسته پهلوی، «یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» (۲۷) میایند از هر شاهراهی دور، «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» تا بمنفعتها می‌رسند که ایشان را روا داشتم آن، «وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» و خدای را یاد کنند بتلبیه، «فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ» در شبانروزهایی که دانسته جهانیانست «عَلی‌ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ» بر آنچه ایشان را روزی داد اللَّه تعالی از بسته زبانان، «فَکُلُوا مِنْها» می‌خورید از آن. «وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ» (۲۸) و خورانید مستمند درویش را.
هوش مصنوعی: ندای حج را در میان مردم بلند کن تا مردان پیاده به سوی تو بیایند و بر هر چهارپای لاغر و باریک شده‌ای که نشسته‌اند، بیایند. آن‌ها از هر مسیر دوری می‌آیند تا از منفعت‌هایی که برایشان فراهم کرده‌ام بهره‌مند شوند و نام خدا را در روزهایی مشخص یاد کنند. این در ارتباط با آنچه خداوند از نعمت‌های دامی به آنان روزی داده است، می‌باشد. پس از آن، از آن نعمت‌ها بخورید و به نیازمندان و فقیران غذا بدهید.
«ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ» پس تا بگزارند آنچه نشانهای بیرون آمدنست از احرام، «وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ» و بگزارند کارهای خویش در حجّ که آن شمردنی‌اند، «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (۲۹) و تا طواف کنند گرد آن خانه که از دعوی جباران آزاد است.
هوش مصنوعی: پس باید که مشغول شوند به انجام کارهایی که نشان‌دهنده پایان احرام است، و همچنین نذرهای خود را به جا آورند، و دور خانه‌ای که از ظلم و ستم آزاد است طواف کنند.
«ذلِکَ» آنچه گفتیم از اعمال و احکام حجّ دین خداست. «وَ مَنْ یُعَظِّمْ، حُرُماتِ اللَّهِ»
هوش مصنوعی: آنچه پیشتر ذکر شد، مربوط به اعمال و قوانین حج در دین خداست. و هر کسی که حرمت‌ها و مقدسات خدا را بزرگ بدارد، خرسند خواهد شد.
و هر که بزرگ دارد آزرمهای خدای خود، «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ» آن بهست او را بنزدیک خداوند او، «وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ» و شما را گشاده و حلال کرده آمد خوردن چهار پایان، «إِلَّا ما یُتْلی‌ عَلَیْکُمْ» مگر آنچه می‌خوانند بر شما «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ» دور شوید و بپرهیزید ازین بتان پلید، «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» (۳۰) و دور شوید و بپرهیزید از سخن دروغ ساخته و کژ نهاده.
هوش مصنوعی: هر کس که حرمت‌های خدا را بزرگ بدارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است. و برای شما خوردن چهارپایان حلال شده است، جز آنچه که به شما خوانده می‌شود. پس از بت‌های ناپاک دوری کنید و از سخن دروغ و بی‌اساس نیز پرهیز نمایید.
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ» خدای را مخلصان نه با وی انباز گیرندگان، «وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ» و هر که انباز گیرد با اللَّه تعالی، «فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ» همچنانست که در افتاد از آسمان، «فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ» تا مرغ رباید او را در هوا، «أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیقٍ» (۳۱) یا باد او را ببرد و جایی دور اندازد.
هوش مصنوعی: مخلصان برای خدا، کسانی هستند که هیچ یک از موجودات را شریک او قرار نمی‌دهند. و هر کس که با خداوند شریک بگذارد، مانند این است که از آسمان سقوط کرده باشد، سپس مرغی او را در آسمان می‌رباید یا باد او را به جایی دور پرتاب می‌کند.
«ذلِکَ» آن پرهیزیدن از رجس و سخن دروغ، «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» و هر که بزرگ دارد نشانهای خدای، «فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» (۳۲) آن همه آزرم داری دلهاست.
هوش مصنوعی: پرهیز از نجاست و گفتار دروغ را باید رعایت کرد. همچنین، کسی که نشانه‌های خدا را بزرگ بشمارد، در واقع این کار از تقوای دل‌های او نشأت می‌گیرد.
«لَکُمْ فِیها مَنافِعُ» شما را در آن منفعتهاست، «إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی» تا زمانی نامزد کرده، «ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (۳۳) آن گه جای کشتن و خوردن آن آن گه بود که بآن خانه آزاد رسید.
هوش مصنوعی: شما در اینجا از منافعی بهره‌مند هستید که تا زمان مشخصی ادامه دارد، و سپس محل ادامه این کار به خانه‌ای قدیمی و آزاد تعلق خواهد داشت.
«وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً» و هر گروهی را قربانی دادیم و جای قربان ساختیم، «لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» تا یاد کنند نام خدای، «ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ» بر آنچه روزی داد اللَّه تعالی ایشان را ازین چهارپایان بسته زبانان «فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» خداوند شما خدائیست یکتا، «فَلَهُ أَسْلِمُوا» مسلمان باشید و او را گردن نهید، «وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ» (۳۴) و شاد کن فروتنان را.
هوش مصنوعی: ما برای هر قوم و ملیتی یک روش خاص برای قربانی کردن قرار داده‌ایم تا نام خدا را بر آنچه که از حیوانات به آنها روزی داده‌ایم، یاد کنند. خداوند شما یک خدای یگانه است، پس به او تسلیم شوید و فروتنان را خوشنود کنید.
«الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ» ایشان که آن گه که یاد کنند اللَّه تعالی را پیش ایشان، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» بترسد دلهای ایشان، «وَ الصَّابِرِینَ عَلی‌ ما أَصابَهُمْ» و شکیبایانند بر آنچه بایشان رسد از ناخوشیها و دشواریها. «وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ» و بپای دارندگان نماز، «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (۳۵) و از آنچه ایشان را روزی دادیم نفقه میکنند.
هوش مصنوعی: آن‌هایی که وقتی نام خدا برده می‌شود، دل‌هایشان می‌ترسد و بر آنچه که به آن‌ها می‌رسد، از سختی‌ها و ناملایمات صبر می‌کنند. همچنین، نماز را برپا نگه می‌دارند و از آنچه که ما به آن‌ها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.
«وَ الْبُدْنَ» آن شتران کشتنی بمنا، «جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» آن شما را از نشانهای دین کردیم، «لَکُمْ فِیها خَیْرٌ» شما را در آن نیکنامی و پاداش است، «فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها» نام برید اللَّه تعالی را بر آن که میکشید، «صَوافَّ» و آن شتر ایستاده بر پای، «فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها» آن گه که بزمین افتد پهلوهای آن، «فَکُلُوا مِنْها» میخورید از آن، «وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ» و خواهنده را دهید هم آنکه بتصریح خواهد و هم آنکه بتعریض، «کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ» چنان نرم کردیم شما را و بساختیم، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (۳۶) تا مگر آزادی کنید، «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها» نرسد باللّه گوشتهای آن و خونهای آن، وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی‌ مِنْکُمْ» لکن باو راستی و پاکی دل رسد از شما، «کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ» چنان است شما را نرم کرده و ساخته و زیر دست «لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی‌ ما هَداکُمْ» تا اللَّه تعالی را ببزرگی یاد کنید بر آنچه شما را راه نمود، «وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (۳۷) و شاد کن نیکوکاران را.
هوش مصنوعی: این متن به ذبح شتران اشاره دارد که در مناسک دینی قرار دارند. شتران به عنوان بخشی از عبادت و نشان‌های دین و نشانه‌ای از ارتباط انسان با خداوند معرفی شده‌اند. در اینجا گفته می‌شود که پس از ذبح، باید نام خدا بر آنها برده شود و اشاره به خیر و برکت موجود در این عمل دارد. همچنین، تأکید می‌شود که گوشت و خون این تیرها به خدا نمی‌رسد، بلکه آنچه خداوند را خرسند می‌کند، تقوای شماست. این نکته‌ها به منظور تشکر از نعمت‌های الهی و یادآوری محبت خداوند بیان شده‌اند. همچنین از نیکوکاران بشارت داده شده است.