گنجور

۷ - النوبة الثانیة

قوله: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌»، ابن عباس و جماعتی از مفسّران گفتند که سبب نزول این آیت آن بود که صنادید قریش در حطیم حاضر بودند و گرد کعبه مقدّسه سیصد و شصت بت نهاده و آن را میپرستیدند رسول خدا (ص) بر ایشان خواند: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»، کافران را این سخن دشخوار آمد بانگ برآوردند گفتند: میبینید این محمّد که خدایان ما را زشت گوید و دشنام دهد؟ رسول خدا برفت و ایشان هم چنان در گفت و گوی بودند و در تحیر، عبد اللَّه بن الزبعری فراز آمد و گفت چه بودست شما را که چنین متحیّر و متغیّر گشته‌اید و در گفت و گوی رفته‌اید؟ گفتند: محمّد خدایان ما را دشنام داد و ناسزا گفت که: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» گفت او را باز خوانید تا من با وی سخن گویم، رسول خدا باز آمد، گفت: یا محمّد هذا شی‌ء لآلهتنا خاصّة او لکلّ من عبد من دون اللَّه؟ این خدایان ما راست علی الخصوص یا هر معبودی که فرود از اللَّه تعالی است؟ گفت همه راست بر عموم، ابن الزبعری گفت: خصمت و ربّ هذه البنیّة یعنی الکعبة. دست بردم و خصم را شکستم، بخدای این کعبه جهودان عزیر را می‌پرستند، ترسایان مسیح را می‌پرستند، بنو ملیح فرشتگان را می‌پرستند، پس ایشان همه بدوزخند؟ رسول خدا گفت: «بل هم یعبدون الشیاطین هی الّتی امرتهم بذلک»، فنزل اللَّه عز و جل، «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌»، و هم عزیر و المسیح و الملائکة. «أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ» لانّهم عبدوا من دون اللَّه و هم لذلک کارهون. و انزل فی ابن الزبعری، «ما ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ». گفته‌اند که: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ» دلیلست که مراد اصنام است نه فریشتگان و نه مردم، که اگر ایشان مراد بودند من تعبدون گفتی. و قیل اراد بقوله: «سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» جمیع المؤمنین، و الحسنی السعادة و العدّة الجمیلة بالجنّة.

و عن النعمان بن بشیر قال: تلا علی (ع) لیلة هذه الآیة: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌ أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ». قال: انا منهم و ابو بکر و عمر و عثمان و طلحة و الزبیر و سعد و عبد الرحمن بن عوف منهم، ثم اقیمت الصلاة فقام علیّ یجرّ رداه، و هو یقول: «لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها» یعنی صوتها اذا نزلوا منازلهم فی الجنّة.

«وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ»، کقوله: «وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ».

«لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» قال ابن عباس: یخرج اهل الایمان من النّار حتی اذا لم یبق فیها واحد منهم اطبقت النّار علی اهلها اطباقا فیلحقهم عند ذلک فزع لم یلحقهم مثله قبله فذلک الفرع الاکبر، و قیل الفزع الاکبر النفخة الاخیرة الّتی یبعث عندها الخلق، و قیل حین یذبح الموت علی صورة کبش املح علی الاعراف، و الفریقان ینظران و ینادی یا اهل الجنّة خلود فلا موت، و با اهل النّار خلود فلا موت.

و گفته‌اند فزع مهین آنست که بنده را بدوزخ برند زبانیه درو آویخته و خشم ملک بدو رسیده، و انواع عذاب گرد او در آمده. مصطفی (ص) گفت: روز قیامت سه کس را بر تل مشک اذفر بدارند از فزع اکبر ایمن گشته و بیم حساب بایشان نرسیده: مردی که قرآن خواند بی‌ریا برضاء خدا اما می‌کند در نماز قومی را که بوی راضی باشند. دیگر مردی که در مسجد مؤذّنی کند بی مزد در طلب رضاء خدای. سدیگر مردی که در دنیا برقّ بندگی مبتلا بود و در گزارد حق سیّد از طلب آخرت باز نماند.

قوله: «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» فی الدنیا. آنان که فزع اکبر ایشان را اندوهگین نکند فریشتگان رحمت باستقبال ایشان آیند بر در بهشت، و ایشان را تهنیت کنند و گویند: بشارت باد شما را بنعیم جاویدان و عزّ بیکران، این آن روزست که شما را وعده داده بودند در دنیا که بکرامت رسید و ثواب طاعت ببینید.

«یَوْمَ نَطْوِی السَّماءَ» ای اذکر یوم نطوی السّماء. و قیل تقدیره، و تتلقاهم الملائکة یوم نطوی السماء. یعنی تطویها بعد نشرها کقوله: «وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ»، و قیل طیّها ابطالها و افناؤها، و قیل طیّها تبدیلها «کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ»، قرأ حمزة و الکسائی و حفص و عاصم. للکتب علی الجمع، و قرأ الآخرون للکتاب علی الواحد، علماء، تفسیر در معنی سجلّ مختلفند ابن عباس گفت و جماعتی مفسران که: سجل صحیفه است مشتق من المساجلة، و هی المکاتبة و لام بمعنی علی است. و کتاب بمعنی کتابتست. ای نطوی السّماء علی ما فیها من النّجوم کما تطوی الصحیفة علی ما فیها من الکتابة. و قیل اللّام زائدة للتوکید، و الکتاب بدل من السجلّ و المعنی، نطوی السّماء کطیّ الکتاب. و قیل اللّام لام العلّة ای کطی الصحیفة لاجل الکتاب الّذی فیها کی لا یطلع علیه. سدّی و جماعتی دیگر از مفسران گفتند: سجلّ نام کاتب است که نویسنده صحیفه است آن گه خلاف کردند که آن کاتب کیست؟ قومی گفتند نام کاتب رسول (ص) است، قومی گفتند نام فریشته‌ایست که استغفار بندگان نویسد بمداد نور، قومی گفتند نام آن فریشته‌ایست که صحایف اعمال بنده در دست وی است و پس از مرگ وی آن را در نوردد. ربّ العالمین طی آسمان بروز قیامت ماننده کرد بطی کاتب مر صحیفه خویش را یعنی چنان که آسان بی‌رنج و دشواری کاتب صحیفه در نوردد، ما آسمان بدان عظیمی بقدرت در نوردیم بی‌تعذّر و تکلّف، اینجا سخن تمام شد آن گه بر استیناف گفت: «کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ» الکاف نصیب بنعیده، ای اذا افنینا الخلق اعدناهم خلقا ای قدرتنا فی الاعادة کقدرتنا فی الابتداء. و قیل خلقناهم من الماء ثم نعیدهم من التراب. و قیل کما بداناهم فی بطون امّهاتهم حفاة عراة غرلا، کذلک نعیدهم یوم القیمة نظیره قوله: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی‌ کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» و به‌ قال النبی (ص): «انّکم محشورون حفاة عراة غرلا کما بدانا اول خلق نعبده» و عن عائشة قالت: دخل علیّ رسول اللَّه (ص) و عندی عجوز من بنی عامر فقال من هذه العجوز یا عائشة؟ فقلت احدی خالاتی، فقالت ادع اللَّه انّ یدخلنی الجنّة، فقال انّ الجنّة لا تدخلها العجز، فاخذ العجوز ما اخذها فقال علیه السّلام ان اللَّه ینشئهنّ خلقا غیر خلقهنّ قال اللَّه تعالی: «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً» الآیة. ثم قال: یحشرون یوم القیامة حفاة عراة غلفا، فاول من یکسی ابراهیم خلیل اللَّه، فقالت: عائشة واسواتاه و لا یحتشم النّاس بعضهم بعضا، قال: «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ» ثمّ قرأ رسول اللَّه: «کما بدانا اول خلق نعیده کیوم ولدته امه».

«وَعْداً عَلَیْنا» نصب علی المصدر یعنی وعدناه وعدا علینا انجازه، «إِنَّا کُنَّا فاعِلِینَ» لا خلف لوعدنا و قولنا، و قیل معناه انّا کنّا فاعلین لما یرید اوّلا و آخرا لا فاعل للخلق سوانا.

«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ» الزبور المزبور و هو المکتوب، یقال زبرت الشی‌ء ای کتبته. زبور نامی است هر کتابی را که به پیغامبری فرو آمد، و ذکر اینجا لوح محفوظ است. می‌گوید ما نوشتیم و حکم کردیم در کتابهای منزل به پیغامبران پس آن که در لوح محفوظ مثبت کرده بودیم و نوشته، حمزه «فِی الزَّبُورِ» بضمّ الزّاء خواند، جمع زبر، و هی الکتب المنزلة، و قیل معناه قضینا و بینّا فی الکتب المنزلة الی الارض من بعد ما ذکرنا فیها من الوحی. شعبی گفت زبور کتاب داودست و ذکر تورات موسی، و قیل الزبور کتاب داود، و الذکر القرآن، و بعد بمعنی قبل کقوله: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» ای قبل ذلک و مثله فی الظروف وراء، فانّه یکون بمعنی خلف و بمعنی امام و یستعمل لهما. معنی آنست که ما در زبور داود نوشتیم پیش از قرآن محمد. «أَنَّ الْأَرْضَ» یعنی ارض الجنّة. «یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» المؤمنون، دلیله قوله: «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ» و قال تعالی: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ» یعنی ارض الجنّة. و گفته‌اند زمین اینجا زمین دنیاست آن گه خلاف کردند که کدام زمین است؟ قومی گفتند زمین مقدسه است و عبادی الصالحون بنی اسرائیل‌اند که میراث بردند از جبّاران. قومی گفتند زمین مصر است که میراث بردند از قبطیان. قومی گفتند همه زمین دنیا خواهد که امت محمد میراث بردند از جهانیان که پیش از ایشان بودند، و هذا حکم من اللَّه سبحانه باظهار الدّین و اعزاز المسلمین و قهر الکافرین. قال اللَّه تعالی: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»، و قال وهب قرأت فی عدة کتب من کتب اللَّه سبحانه قال اللَّه عز و جل: «انّی لاورث الارض عبادی الصّالحین» من امّة محمّد.

«إِنَّ فِی هذا» ای فی هذا القرآن. «لَبَلاغاً» ای وصولا الی البغیة، من اتّبع القرآن و عمل به وصل الی ما یرجو من الثواب. و قیل بلاغا ای کفایة. یقال فی هذا الشی‌ء بلاغ و بلغة، ای کفایة، و القرآن زاد الجنّة کبلاغ المسافر، و قیل انّ فی هذا ای فی توریثنا الجنّة الصالحین لبلاغا و کفایة فی المجازاة. «لِقَوْمٍ عابِدِینَ» مطیعین للَّه سبحانه، و قال ابن عباس: ای عالمین. و قال کعب هم امة محمد (ص) اهل الصّلوات الخمس و شهر رمضان سمّاهم اللَّه عابدین.

روی سعید بن جبیر عن ابن عباس عن النبی صلّی اللَّه علیه و سلّم انه قرأ «لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِینَ»، قال: «هی الصّلوات الخمس فی المسجد الحرام جماعة».

قوله: «وَ ما أَرْسَلْناکَ» یا محمد. «إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» نعمة تشملهم قیل هی للمؤمنین خاصة و الیه ذهب ابن عباس. و قیل عام فیهم امنو الخسف و المسخ و العذاب یعنی من آمن به کتبت له الرّحمة فی الدنیا و الآخرة و من لم یؤمن به عوفی ممّا اصاب الامم قبله من الخسف و الغرق و نحوهما.

و قد قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «انّما انا رحمة مهداة».

«قُلْ إِنَّما یُوحی‌ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» ای اخبر قومک یا محمد بانّ اللَّه اوحی الیّ انّ معبودکم معبود واحد و هو اللَّه. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، لفظه الاستفهام و معناه الامر، ای فاسلموا له و اعبدوه و لا تشرکوا به شیئا، و الاسلام الانقیاد لامر اللَّه و ترک مخالفته «فَإِنْ تَوَلَّوْا» ای اعرضوا عن الاسلام، «فَقُلْ آذَنْتُکُمْ عَلی‌ سَواءٍ»، هذا من فصیحات القرآن و احسنه اختصارا، معناه اعلمتکم لنستوی نحن و انتم فی العلم، و قیل معناه اعلمتکم ما امرت به و سویت بینکم فی الاعلام لم اخف عن بعضکم شیئا و اظهرته لغیرکم، و قیل معناه آذنتکم علی انّی حرب لکم و ان لا صلح بیننا لا کون انا و انتم فی العلم بالحرب علی سواء لا یکون فیه خداع، و قیل علی سواء صفة مصدر محذوف ای آذنتکم ایذانا علی سواء و قیل هو حال من الفاعل او من المفعول او منهما جمیعا «وَ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ أَمْ بَعِیدٌ ما تُوعَدُونَ» ای لا ادری متی تکون یوم القیمة أ قریب ام بعید، یقال هو منسوخ بقوله: «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ»، و قیل معنی الآیة، لا ادری متی یحلّ بکم العذاب ان لم تؤمنوا.

«إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ یَعْلَمُ ما تَکْتُمُونَ» ای یعلم ما تجهرون به من الکفر و ما تخفون، و قیل انّ الّذی یعلم السرّ و العلانیة هو الّذی یعلم وقت قیام السّاعة.

«وَ إِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَکُمْ» ای ما ادری لم اخّر عقابه عنکم فی الدنیا فلعلّ تأخیره ذلک اختبار لکم، لانّهم کانوا یقولون لو کان حقا لنزل بنا، و قیل معناه ما ادری ما آذنتکم به اختبار لکم، و قیل ما ادری لعلّ ابقاؤکم علی ما انتم علیه فی الدّنیا.

«فِتْنَةٌ لَکُمْ» ای عذاب لکم و قد یطلق لفظ الفتنة بمعنی العذاب. کقوله: «ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ» یعنی عذابکم. «وَ مَتاعٌ إِلی‌ حِینٍ» لتتمتّعوا بحیوتکم الی الاجل المعلوم و هو الموت، و قیل الی یوم بدر و قیل الی یوم القیامة، و قیل لتتمتّعوا بحیوتکم الی اجل قد ضربه لکم لتزدادوا اثما فتستوجبوا زیادة العذاب.

«قل رب احکم بالحق» قرأ حفص عن عاصم، قالَ رَبِّ احْکُمْ بالالف علی الاخبار عن الرسول (ص) بانّه دعا الی اللَّه تعالی ان یحکم بینه و بین قومه بالحقّ.

کما دعت الرّسل الّتی قبله حین قالوا ربّنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق. و قرأ الآخرون قل ربّ احکم علی الامر، ای قل یا محمّد رب احکم بالحقّ. ای اقض بیننا و بین اهل مکّة بالحقّ. فان قیل کیف قال احکم بالحقّ و اللَّه لا یحکم الّا بالحق؟

قیل الحقّ هاهنا بمعنی العذاب کانّه استعجل العذاب لقومه، فقیل یا محمّد اترک اختیارک فی امر الکفار و فوّض الامر فی ذلک الی حکم اللَّه بالحقّ بینک و بینهم و لا تستعجل علیهم بذلک و سلنی الحکم بالحقّ و لا تتعرّض لما لا تعلم عاقبته، و قیل معناه ربّ احکم بحکمک الحقّ، فحذف الحکم و اقیم الحقّ مقامه، امر ان یقول کما قالت الرّسل قبله: ربّنا افتح بیننا و بین قومنا بالحقّ.

«وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ» ای و قل ربّنا الرحمن العاطف علی خلقه بالرزق، «الْمُسْتَعانُ» المطلوب منه المعونة و النصر، «عَلی‌ ما تَصِفُونَ» من الکذب و الباطل، و تقولون ما هذا الّا بشر مثلکم و اضغاث احلام و اساطیر الاوّلین و اشباه ذلک.

۷ - النوبة الاولى: قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» ایشان که پیشی کرد ایشان را از ما خواست نیکو، «أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ» (۱۰۱) ایشان از آن آتش دور داشتگانند.۷ - النوبة الثالثة: قوله: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» الآیة. سبقت لهم من اللَّه العنایة فی البدایة فظهرت الولایة فی النهایة. در بدایت عنایت باید تا در نهایت ولایت بود، یک ذره عنایت ازلی به از نعیم دو جهانی، او را که نواختند در ازل نواختند، و او را که خواندند در ازل خواندند، دوستان او در ازل کاس لطف نوشیدند و لباس فضل پوشیدند کارها در ازل کرده و امروز کرده می‌نماید. سخنها در ازل گفته و امروز گفته می‌شنواند، خلعتها بنام دوستان در ازل دوخته و پرداخته و امروز می‌رساند. «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» سوق المقادیر الی المواقیت. دیرست تا با تو راز می‌گویند تو اکنون می‌شنوی، جلال عزت او قدیم است تو امروز می‌دانی، علم ازلی در ازل نیابت تو میداشت در دانست صفات ازلی، سمع قدیم در ازل نیابت تو می‌داشت در سماع کلام ازلی، قیّم که مال کودکی در دست دارد بنیابت او دارد، پس چون کودک بالغ شود بوی دهد. میگوید از روی اشارت که شما اطفال عدم بودید که لطف قدم کار شما می‌ساخت و نیابت شما می‌داشت، چه ماند از فضل و کرم که آن با تو نکرد، بلطف قدم تکلیف بسمع رسانید، حکم بدل فرستاد، راز با جان گفت، رقم طاعت بر اطراف کشید، ترا منتظر واردات غیب گردانید که ای منتظر وارد لطف ما! ای نظاره شاهد غیب ما! ولایت نراند در دل تو مگر سلطان سرما، حلقه در دل تو نکوبد مگر رسول برّما، اینست حقیقت حسن ازلی که دوستان را سابق شد، و ربّ العزّه بر ایشان منت نهاد که: «سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌»، و ثمره آن حسنی ابدیست که ربّ العزّه وعده داده و گفته که: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنی‌ وَ زِیادَةٌ». آن گه عاقبت و سرانجام اهل سعادت بیان کرد و سابقه ازلی را لاحقه ابدی در پیوست که: «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» روز رستاخیز در انجمن کبری و عرصه عظمی از فریشتگان نداء «لا بُشْری‌» شنوند نه خطاب «وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ» نه آواز سیاست «اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ»، نه آواز درد فراق، نه نومیدی از رحمت، بلکه فریشتگان همی آیند جوق جوق و ایشان را بشارت می‌دهند که: «هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» ای هذا یومکم الّذی وعدتم بالثواب، فمنهم من یتلقّاه الملک و منهم من یردّ علیه الخطاب و التعریف من الملک، فیقول جلّ جلاله: عبادی هل اشتقتم الیّ، قومی را بواسطه فریشته سلام کنند که: «سلام علیکم ادخلوا الجنّة بما کنتم تعملون، قومی بیواسطه‌ و ترجمان سلام ملک شنوانند که: «تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ»، گوید جلّ جلاله: عبادی هل اشتقتم الیّ. بندگان من بمنتان آرزو میبود، این کرامتی و نواختی است که فردا برستاخیز ببنده مؤمن رسد، اما امروز دلهای ایشان چنانست که آن عزیز راه گفته: قلوب المشتاقین منوّرة بنور اللَّه فاذا تحرّک اشتیاقهم اضاء النور ما بین السّماء و الارض فیعرضهم اللَّه علی الملائکة و یقول هؤلاء المشتاقون الیّ اشهدکم انّی الیهم اشوق. می‌گوید دلهای مشتاقان منوّر است بنور الهی چون آتش شوق ایشان آسمان و زمین و عرش و کرسی را روشن کند، حق جلّ جلاله خطاب کند که ای مقرّبان حضرت، اینان مشتاقان جمال و جلال منند گواه میکنم شما را که شوق من بایشان بیش از آنست که شوق ایشان بمن.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌»، ابن عباس و جماعتی از مفسّران گفتند که سبب نزول این آیت آن بود که صنادید قریش در حطیم حاضر بودند و گرد کعبه مقدّسه سیصد و شصت بت نهاده و آن را میپرستیدند رسول خدا (ص) بر ایشان خواند: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»، کافران را این سخن دشخوار آمد بانگ برآوردند گفتند: میبینید این محمّد که خدایان ما را زشت گوید و دشنام دهد؟ رسول خدا برفت و ایشان هم چنان در گفت و گوی بودند و در تحیر، عبد اللَّه بن الزبعری فراز آمد و گفت چه بودست شما را که چنین متحیّر و متغیّر گشته‌اید و در گفت و گوی رفته‌اید؟ گفتند: محمّد خدایان ما را دشنام داد و ناسزا گفت که: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» گفت او را باز خوانید تا من با وی سخن گویم، رسول خدا باز آمد، گفت: یا محمّد هذا شی‌ء لآلهتنا خاصّة او لکلّ من عبد من دون اللَّه؟ این خدایان ما راست علی الخصوص یا هر معبودی که فرود از اللَّه تعالی است؟ گفت همه راست بر عموم، ابن الزبعری گفت: خصمت و ربّ هذه البنیّة یعنی الکعبة. دست بردم و خصم را شکستم، بخدای این کعبه جهودان عزیر را می‌پرستند، ترسایان مسیح را می‌پرستند، بنو ملیح فرشتگان را می‌پرستند، پس ایشان همه بدوزخند؟ رسول خدا گفت: «بل هم یعبدون الشیاطین هی الّتی امرتهم بذلک»، فنزل اللَّه عز و جل، «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌»، و هم عزیر و المسیح و الملائکة. «أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ» لانّهم عبدوا من دون اللَّه و هم لذلک کارهون. و انزل فی ابن الزبعری، «ما ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ». گفته‌اند که: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ» دلیلست که مراد اصنام است نه فریشتگان و نه مردم، که اگر ایشان مراد بودند من تعبدون گفتی. و قیل اراد بقوله: «سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌» جمیع المؤمنین، و الحسنی السعادة و العدّة الجمیلة بالجنّة.
هوش مصنوعی: در زمانی که بزرگان قریش در نزدیک کعبه جمع شده بودند و بت‌ها را می‌پرستیدند، پیامبر اسلام (ص) به آنان گفت که آنچه worship می‌کنید، باعث ورود به جهنم است. این سخن موجب ناراحتی و شگفتی آنان شد و گفتند که محمد (ص) به خدایان ما توهین کرده است. در ادامه، یکی از آنان به نام عبدالله بن الزبعری از آنها پرسید که چرا اینگونه متحیر هستند. آنها پاسخ دادند که محمد به خدایانشان ناسزا گفته است. او از پیامبر خواست تا توضیح دهد که آیا این سخن فقط به خدایان خاص آنان مربوط می‌شود یا شامل همه معبودان غیر از خدا نیز می‌شود. پیامبر پاسخ داد که این سخن شامل همه معبودان می‌شود. عبدالله با این استدلال که بسیاری از ملت‌ها دیگر نیز معبودانی دارند، به استدلال ادامه داد و گفت که آیا این‌گونه معبدها نیز در جهنم خواهند بود؟ پیامبر پاسخ داد که آن‌ها در واقع شیطان‌ها را می‌پرستند. سپس خداوند آیه‌ای نازل کرد که بیان می‌کند افرادی که پیش‌تر برایشان سعادتی از جانب خدا مقدر شده، از عذاب دور خواهند بود. در نهایت، توضیح داده شده است که آیه به بت‌ها اشاره دارد و نه به فرشتگان یا انسان‌ها.
و عن النعمان بن بشیر قال: تلا علی (ع) لیلة هذه الآیة: «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌ أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ». قال: انا منهم و ابو بکر و عمر و عثمان و طلحة و الزبیر و سعد و عبد الرحمن بن عوف منهم، ثم اقیمت الصلاة فقام علیّ یجرّ رداه، و هو یقول: «لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها» یعنی صوتها اذا نزلوا منازلهم فی الجنّة.
هوش مصنوعی: نعمان بن بشیر نقل می‌کند که علی(ع) در شب تلاوت این آیه فرمود: «کسانی که از جانب ما به حسنات پیشی گرفته‌اند، از آن دور خواهند بود.» او گفت که من و ابوبکر و عمر و عثمان و طلحة و زبیر و سعد و عبدالرحمن بن عوف نیز از آن گروه هستیم. سپس نماز برپا شد و علی(ع) در حالی که ردای خود را می‌کشید، گفت: «آنها صدای آن را نخواهند شنید» و منظورش از آن، صدای بهشت است وقتی که به منزلگاه‌های خود در بهشت می‌رسند.
«وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ»، کقوله: «وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ».
هوش مصنوعی: آن‌ها در آنچه که به دل‌هایشان خواسته و آرزو کرده‌اند، جاودانه خواهند بود. همانطور که گفته شده، در آنجا چیزهایی وجود دارد که نفس‌ها آرزوی آن را دارند و چشم‌ها از دیدن آن لذت می‌برند.
«لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» قال ابن عباس: یخرج اهل الایمان من النّار حتی اذا لم یبق فیها واحد منهم اطبقت النّار علی اهلها اطباقا فیلحقهم عند ذلک فزع لم یلحقهم مثله قبله فذلک الفرع الاکبر، و قیل الفزع الاکبر النفخة الاخیرة الّتی یبعث عندها الخلق، و قیل حین یذبح الموت علی صورة کبش املح علی الاعراف، و الفریقان ینظران و ینادی یا اهل الجنّة خلود فلا موت، و با اهل النّار خلود فلا موت.
هوش مصنوعی: اهل ایمان از آتش جهنم خارج می‌شوند و زمانی که هیچ کس در آنجا باقی نماند، آتش بر اهلش بسته می‌شود. در آن زمان، ترسی به آن‌ها می‌رسد که مانندش را قبل تجربه نکرده‌اند. این ترس به عنوان "فزع اکبر" شناخته می‌شود. برخی گفته‌اند این ترس به خاطر دمیدن آخرین نفخۀ صور است که در آن زمان مخلوقات دوباره برانگیخته می‌شوند. همچنین، بیان شده که زمانی که مرگ به شکل یک بره سفید ذبح می‌شود، دو گروه به این صحنه نگاه می‌کنند و صدایی می‌زنند که ای اهل بهشت، شما جاودانه هستید و مرگ نخواهید داشت، و به اهل جهنم نیز می‌گویند که شما هم جاودانه‌اید و مرگ نخواهید داشت.
و گفته‌اند فزع مهین آنست که بنده را بدوزخ برند زبانیه درو آویخته و خشم ملک بدو رسیده، و انواع عذاب گرد او در آمده. مصطفی (ص) گفت: روز قیامت سه کس را بر تل مشک اذفر بدارند از فزع اکبر ایمن گشته و بیم حساب بایشان نرسیده: مردی که قرآن خواند بی‌ریا برضاء خدا اما می‌کند در نماز قومی را که بوی راضی باشند. دیگر مردی که در مسجد مؤذّنی کند بی مزد در طلب رضاء خدای. سدیگر مردی که در دنیا برقّ بندگی مبتلا بود و در گزارد حق سیّد از طلب آخرت باز نماند.
هوش مصنوعی: روایتی بیان می‌کند که در روز قیامت، وضعیت ترسناک و دشواری برای بندگان وجود دارد؛ به‌گونه‌ای که آن‌ها را به جهنم می‌برند و خشم فرشتگان بر آنان نازل می‌شود و انواع عذاب‌ها دور آن‌ها را احاطه می‌کند. اما در این میان، پیامبر اسلام (ص) اشاره می‌کند که سه گروه از افراد در روز قیامت در امان خواهند بود و نگران حساب و کتاب نخواهند بود: نخست افرادی که قرآن را برای رضای خدا به‌طور خالصانه می‌خوانند و در نماز خود گروهی را راضی می‌کنند. دوم، کسانی که بدون دریافت مزد مؤذنی را بر عهده می‌گیرند و تنها به‌خاطر جلب رضای خدا این کار را انجام می‌دهند. و سوم، افرادی که در دنیا در خدمت بندگی مشغول بوده و در انجام وظایف الهی خود نسبت به خدا کوتاهی نمی‌کنند.
قوله: «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» فی الدنیا. آنان که فزع اکبر ایشان را اندوهگین نکند فریشتگان رحمت باستقبال ایشان آیند بر در بهشت، و ایشان را تهنیت کنند و گویند: بشارت باد شما را بنعیم جاویدان و عزّ بیکران، این آن روزست که شما را وعده داده بودند در دنیا که بکرامت رسید و ثواب طاعت ببینید.
هوش مصنوعی: در این آیه آمده است که روزی که وعده داده شده بود، فرشتگان با خوشحالی به استقبال مؤمنان می‌آیند و به آن‌ها تبریک می‌گویند. آن‌ها به این مؤمنان می‌گویند که به نعمت‌های دائمی و عزت بی‌پایان بشارت می‌دهند. این روز همان روزی است که در دنیا به آن وعده داده شده بود و حالا مؤمنان به پاداش اعمال نیک خود دست می‌یابند.
«یَوْمَ نَطْوِی السَّماءَ» ای اذکر یوم نطوی السّماء. و قیل تقدیره، و تتلقاهم الملائکة یوم نطوی السماء. یعنی تطویها بعد نشرها کقوله: «وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ»، و قیل طیّها ابطالها و افناؤها، و قیل طیّها تبدیلها «کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ»، قرأ حمزة و الکسائی و حفص و عاصم. للکتب علی الجمع، و قرأ الآخرون للکتاب علی الواحد، علماء، تفسیر در معنی سجلّ مختلفند ابن عباس گفت و جماعتی مفسران که: سجل صحیفه است مشتق من المساجلة، و هی المکاتبة و لام بمعنی علی است. و کتاب بمعنی کتابتست. ای نطوی السّماء علی ما فیها من النّجوم کما تطوی الصحیفة علی ما فیها من الکتابة. و قیل اللّام زائدة للتوکید، و الکتاب بدل من السجلّ و المعنی، نطوی السّماء کطیّ الکتاب. و قیل اللّام لام العلّة ای کطی الصحیفة لاجل الکتاب الّذی فیها کی لا یطلع علیه. سدّی و جماعتی دیگر از مفسران گفتند: سجلّ نام کاتب است که نویسنده صحیفه است آن گه خلاف کردند که آن کاتب کیست؟ قومی گفتند نام کاتب رسول (ص) است، قومی گفتند نام فریشته‌ایست که استغفار بندگان نویسد بمداد نور، قومی گفتند نام آن فریشته‌ایست که صحایف اعمال بنده در دست وی است و پس از مرگ وی آن را در نوردد. ربّ العالمین طی آسمان بروز قیامت ماننده کرد بطی کاتب مر صحیفه خویش را یعنی چنان که آسان بی‌رنج و دشواری کاتب صحیفه در نوردد، ما آسمان بدان عظیمی بقدرت در نوردیم بی‌تعذّر و تکلّف، اینجا سخن تمام شد آن گه بر استیناف گفت: «کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ» الکاف نصیب بنعیده، ای اذا افنینا الخلق اعدناهم خلقا ای قدرتنا فی الاعادة کقدرتنا فی الابتداء. و قیل خلقناهم من الماء ثم نعیدهم من التراب. و قیل کما بداناهم فی بطون امّهاتهم حفاة عراة غرلا، کذلک نعیدهم یوم القیمة نظیره قوله: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی‌ کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» و به‌ قال النبی (ص): «انّکم محشورون حفاة عراة غرلا کما بدانا اول خلق نعبده» و عن عائشة قالت: دخل علیّ رسول اللَّه (ص) و عندی عجوز من بنی عامر فقال من هذه العجوز یا عائشة؟ فقلت احدی خالاتی، فقالت ادع اللَّه انّ یدخلنی الجنّة، فقال انّ الجنّة لا تدخلها العجز، فاخذ العجوز ما اخذها فقال علیه السّلام ان اللَّه ینشئهنّ خلقا غیر خلقهنّ قال اللَّه تعالی: «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً» الآیة. ثم قال: یحشرون یوم القیامة حفاة عراة غلفا، فاول من یکسی ابراهیم خلیل اللَّه، فقالت: عائشة واسواتاه و لا یحتشم النّاس بعضهم بعضا، قال: «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ» ثمّ قرأ رسول اللَّه: «کما بدانا اول خلق نعیده کیوم ولدته امه».
هوش مصنوعی: در روزی که آسمان را جمع می‌کنیم، فرشتگان به استقبال آنها می‌آیند. این به معنای جمع کردن آسمان‌ها پس از گسترش آنهاست، همان‌طور که در آیه‌ای دیگر به آن اشاره شده است. برخی مفسران گفته‌اند که تعبیر "جمع کردن" به معنای نابود کردن و از بین بردن آن‌هاست و برخی دیگر نیز به تغییر شکل آنها اشاره کرده‌اند. در مورد واژه "سجل" نیز نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی می‌گویند که به معنای صحیفه است که از "مساجله" مشتق شده و به نوعی به نگارش و نوشتن مربوط می‌شود. در این زمینه، تفسیرها متفاوت است. در روز قیامت، خداوند آسمان‌ها را به گونه‌ای جمع می‌کند که مانند جمع کردن صحیفه برای نوشتن اعمال انسان‌ها است. در این روز، انسان‌ها به حالتی برگردانده می‌شوند که در آغاز خلقت بودند، یعنی عاری از لباس و زینت، و این موضوع مشابه با فرامین پیامبر (ص) نیز است که در آن به حالت انسان‌ها در روز قیامت اشاره شده است.
«وَعْداً عَلَیْنا» نصب علی المصدر یعنی وعدناه وعدا علینا انجازه، «إِنَّا کُنَّا فاعِلِینَ» لا خلف لوعدنا و قولنا، و قیل معناه انّا کنّا فاعلین لما یرید اوّلا و آخرا لا فاعل للخلق سوانا.
هوش مصنوعی: ما وعد کرده‌ایم و این وعده بر عهده ماست، به این معنا که ما آن را به انجام خواهیم رساند. همچنین، به این معناست که ما همیشه به وعده‌هایمان پایبند خواهیم بود و هیچ‌گاه آنها را نقض نخواهیم کرد. برخی هم گفته‌اند که منظور این است که ما در هر زمانی توانمندی انجام هر چیزی را داریم و هیچ موجود دیگری جز ما قادر به خلق نیست.
«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ» الزبور المزبور و هو المکتوب، یقال زبرت الشی‌ء ای کتبته. زبور نامی است هر کتابی را که به پیغامبری فرو آمد، و ذکر اینجا لوح محفوظ است. می‌گوید ما نوشتیم و حکم کردیم در کتابهای منزل به پیغامبران پس آن که در لوح محفوظ مثبت کرده بودیم و نوشته، حمزه «فِی الزَّبُورِ» بضمّ الزّاء خواند، جمع زبر، و هی الکتب المنزلة، و قیل معناه قضینا و بینّا فی الکتب المنزلة الی الارض من بعد ما ذکرنا فیها من الوحی. شعبی گفت زبور کتاب داودست و ذکر تورات موسی، و قیل الزبور کتاب داود، و الذکر القرآن، و بعد بمعنی قبل کقوله: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» ای قبل ذلک و مثله فی الظروف وراء، فانّه یکون بمعنی خلف و بمعنی امام و یستعمل لهما. معنی آنست که ما در زبور داود نوشتیم پیش از قرآن محمد. «أَنَّ الْأَرْضَ» یعنی ارض الجنّة. «یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» المؤمنون، دلیله قوله: «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ» و قال تعالی: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ» یعنی ارض الجنّة. و گفته‌اند زمین اینجا زمین دنیاست آن گه خلاف کردند که کدام زمین است؟ قومی گفتند زمین مقدسه است و عبادی الصالحون بنی اسرائیل‌اند که میراث بردند از جبّاران. قومی گفتند زمین مصر است که میراث بردند از قبطیان. قومی گفتند همه زمین دنیا خواهد که امت محمد میراث بردند از جهانیان که پیش از ایشان بودند، و هذا حکم من اللَّه سبحانه باظهار الدّین و اعزاز المسلمین و قهر الکافرین. قال اللَّه تعالی: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»، و قال وهب قرأت فی عدة کتب من کتب اللَّه سبحانه قال اللَّه عز و جل: «انّی لاورث الارض عبادی الصّالحین» من امّة محمّد.
هوش مصنوعی: ما در زبور (کتاب داود) نوشتیم و حکم کردیم که زمین به بندگان صالح من می‌رسد. این بندگان صالح، مؤمنان هستند و در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است که آن‌ها وارثان زمین بهشت هستند. برخی گفته‌اند که اینجا ممکن است به زمین دنیا اشاره داشته باشد و اقوام مختلف نظریات متفاوتی درباره آن دارند؛ برخی آن را زمین مقدس می‌دانند، در حالی که دیگران زمین مصر یا کل دنیا برای امت محمد (ص) را در نظر گرفته‌اند. این قضاوت از سوی خداوند در راستای به ظهور رساندن دین و تقویت مسلمانان و شکست کافران است.
«إِنَّ فِی هذا» ای فی هذا القرآن. «لَبَلاغاً» ای وصولا الی البغیة، من اتّبع القرآن و عمل به وصل الی ما یرجو من الثواب. و قیل بلاغا ای کفایة. یقال فی هذا الشی‌ء بلاغ و بلغة، ای کفایة، و القرآن زاد الجنّة کبلاغ المسافر، و قیل انّ فی هذا ای فی توریثنا الجنّة الصالحین لبلاغا و کفایة فی المجازاة. «لِقَوْمٍ عابِدِینَ» مطیعین للَّه سبحانه، و قال ابن عباس: ای عالمین. و قال کعب هم امة محمد (ص) اهل الصّلوات الخمس و شهر رمضان سمّاهم اللَّه عابدین.
هوش مصنوعی: در اینجا به قرآن اشاره شده که حاوی پیام و هدایت برای رسیدن به اهداف معنوی است. کسانی که قرآن را دنبال کنند و به آن عمل کنند، به آنچه که از پاداش و نعمت‌ها انتظار دارند، دست خواهند یافت. برخی همچنین به این نکته اشاره کرده‌اند که قرآن به نوعی وسعت‌دهنده و کافی است. قرآن همچون زاد و توشه مسافران برای دستیابی به بهشت در روز قیامت به شمار می‌رود. همچنین در این متن به این موضوع اشاره شده که قرآن مایه ارث و میراث جنّات برای افراد صالح است و به کسانی تعلق دارد که عبادت‌گزار و مطیع خداوند هستند. برخی مفسران به این نکته اشاره کرده‌اند که این آیه به علمای دین و کسانی که در دین خدا تلاش می‌کنند، مربوط می‌شود و دیگران نیز اشاره کرده‌اند که مراد از عابدان، امت پیامبر اسلام است که به انجام نمازهای واجب و روزه در ماه رمضان می‌پردازند.
روی سعید بن جبیر عن ابن عباس عن النبی صلّی اللَّه علیه و سلّم انه قرأ «لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِینَ»، قال: «هی الصّلوات الخمس فی المسجد الحرام جماعة».
هوش مصنوعی: روایتی از سعید بن جبیر وجود دارد که به ابن عباس استناد می‌کند و می‌گوید پیامبر اسلام (ص) آیه «لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِینَ» را قرائت کردند و سپس بیان کردند که این آیه به نمازهای پنج‌گانه در مسجد الحرام به جماعت مربوط می‌شود.
قوله: «وَ ما أَرْسَلْناکَ» یا محمد. «إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» نعمة تشملهم قیل هی للمؤمنین خاصة و الیه ذهب ابن عباس. و قیل عام فیهم امنو الخسف و المسخ و العذاب یعنی من آمن به کتبت له الرّحمة فی الدنیا و الآخرة و من لم یؤمن به عوفی ممّا اصاب الامم قبله من الخسف و الغرق و نحوهما.
هوش مصنوعی: جمله‌ای آمده است که می‌گوید: "ای محمد، ما تو را جز به عنوان رحمتی برای جهانیان نفرستادیم." این رحمت شامل همه انسان‌ها می‌شود. برخی معتقدند که این رحمت فقط برای مؤمنان است و ابن عباس نیز به این دیدگاه اشاره کرده است. عده‌ای دیگر بر این باورند که این رحمت عمومی است و هر کسی که به او ایمان آورد، در دنیا و آخرت رحمت خواهد یافت. همچنین کسانی که به او ایمان نیاورند، از عذاب‌هایی که به اقوام پیشین رسیده، در امان خواهند بود.
و قد قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «انّما انا رحمة مهداة».
هوش مصنوعی: وی فرمود: «من فقط رحمتی هستم که به مردم داده شده‌ام.»
«قُلْ إِنَّما یُوحی‌ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» ای اخبر قومک یا محمد بانّ اللَّه اوحی الیّ انّ معبودکم معبود واحد و هو اللَّه. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، لفظه الاستفهام و معناه الامر، ای فاسلموا له و اعبدوه و لا تشرکوا به شیئا، و الاسلام الانقیاد لامر اللَّه و ترک مخالفته «فَإِنْ تَوَلَّوْا» ای اعرضوا عن الاسلام، «فَقُلْ آذَنْتُکُمْ عَلی‌ سَواءٍ»، هذا من فصیحات القرآن و احسنه اختصارا، معناه اعلمتکم لنستوی نحن و انتم فی العلم، و قیل معناه اعلمتکم ما امرت به و سویت بینکم فی الاعلام لم اخف عن بعضکم شیئا و اظهرته لغیرکم، و قیل معناه آذنتکم علی انّی حرب لکم و ان لا صلح بیننا لا کون انا و انتم فی العلم بالحرب علی سواء لا یکون فیه خداع، و قیل علی سواء صفة مصدر محذوف ای آذنتکم ایذانا علی سواء و قیل هو حال من الفاعل او من المفعول او منهما جمیعا «وَ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ أَمْ بَعِیدٌ ما تُوعَدُونَ» ای لا ادری متی تکون یوم القیمة أ قریب ام بعید، یقال هو منسوخ بقوله: «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ»، و قیل معنی الآیة، لا ادری متی یحلّ بکم العذاب ان لم تؤمنوا.
هوش مصنوعی: بگو: فقط به من وحی شده که معبود شما یک معبود است، یعنی خداوند. آیا شما تسلیم می‌شوید؟ این سؤال، در واقع به معنای فرمان است، یعنی تسلیم او شوید و او را پرستش کنید و هیچ چیزی را با او شریک نکنید. اسلام به معنای پذیرش فرمان خداوند و ترک مخالفت با آن است. اگر از اسلام روی برگردانید، بگو: من شما را آگاه کردم تا در علم، برابر شویم. برخی گفته‌اند که یعنی من به شما آنچه را که مأمور شدم، به طور مساوی اطلاع دادم و چیزی را از برخی از شما پنهان نکردم. همچنین گفته شده که یعنی من به شما اعلام می‌کنم که نسبت به شما دشمن هستم و صلحی بین ما نیست، زیرا در علم، همگی در مورد جنگ برابر هستیم و این موضوع خداعی ندارد. و در مورد "آذنتکم علی سواء"، برخی آن را وصفی از خبری حذف شده می‌دانند. سپس می‌گوید: من نمی‌دانم که آیا آنچه را وعده می‌دهید نزدیک است یا دور. گفته شده که این آیه منسوخ است، اما گفته شده که معنی این آیه این است که نمی‌دانم چه زمانی عذاب بر شما نازل می‌شود اگر ایمان نیاورید.
«إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ یَعْلَمُ ما تَکْتُمُونَ» ای یعلم ما تجهرون به من الکفر و ما تخفون، و قیل انّ الّذی یعلم السرّ و العلانیة هو الّذی یعلم وقت قیام السّاعة.
هوش مصنوعی: او knows what شما به صورت آشکار بیان می‌کنید و همچنین می‌داند که چه چیزی را پنهان می‌کنید. یعنی او از آنچه به زبان می‌آورید و از حقایقی که در دل دارید، آگاه است. گفته شده است که کسی که به رازها و بیان‌ها آگاه است، همان کسی است که زمان برپایی قیامت را می‌داند.
«وَ إِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَکُمْ» ای ما ادری لم اخّر عقابه عنکم فی الدنیا فلعلّ تأخیره ذلک اختبار لکم، لانّهم کانوا یقولون لو کان حقا لنزل بنا، و قیل معناه ما ادری ما آذنتکم به اختبار لکم، و قیل ما ادری لعلّ ابقاؤکم علی ما انتم علیه فی الدّنیا.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که شاید تأخیر عذاب الهی برای شما امتحانی باشد. عده‌ای می‌گویند که اگر حق واقعاً وجود داشت، عذاب بر ما نازل می‌شد. بنابراین، ممکن است که خداوند در این تأخیر خواسته باشد شما را آزمایش کند یا اینکه بقای شما در وضعیت کنونی‌تان در دنیا همین امتحان باشد.
«فِتْنَةٌ لَکُمْ» ای عذاب لکم و قد یطلق لفظ الفتنة بمعنی العذاب. کقوله: «ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ» یعنی عذابکم. «وَ مَتاعٌ إِلی‌ حِینٍ» لتتمتّعوا بحیوتکم الی الاجل المعلوم و هو الموت، و قیل الی یوم بدر و قیل الی یوم القیامة، و قیل لتتمتّعوا بحیوتکم الی اجل قد ضربه لکم لتزدادوا اثما فتستوجبوا زیادة العذاب.
هوش مصنوعی: عبارتی به معنای "این آزمایش برای شما" است که می‌تواند به عذاب تعبیر شود. مانند جمله‌ای که آمده: "عذاب خود را بچشید"، به معنای تحمل عذاب است. همچنین "و زمانی برای استفاده" اشاره به این دارد که شما می‌توانید از زندگی‌تان تا زمان مشخصی بهره ببرید. این زمان می‌تواند مرگ باشد، یا روز بدر، یا روز قیامت. برخی نیز بر این باورند که این زمان به گونه‌ای تعیین شده تا شما گناه بیشتری مرتکب شوید و در نتیجه مستحق عذاب بیشتری شوید.
«قل رب احکم بالحق» قرأ حفص عن عاصم، قالَ رَبِّ احْکُمْ بالالف علی الاخبار عن الرسول (ص) بانّه دعا الی اللَّه تعالی ان یحکم بینه و بین قومه بالحقّ.
هوش مصنوعی: این آیه به معنای این است که پیامبر (ص) از خداوند می‌خواهد که به حق میان او و قومش قضاوت کند. قرائت حفص از عاصم نشان می‌دهد که در این خوانش، واژه "رب" همراه با یک الف نوشته شده است تا به خبرهایی که از رسول خدا (ص) درباره این دعا وجود دارد، اشاره کند.
کما دعت الرّسل الّتی قبله حین قالوا ربّنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق. و قرأ الآخرون قل ربّ احکم علی الامر، ای قل یا محمّد رب احکم بالحقّ. ای اقض بیننا و بین اهل مکّة بالحقّ. فان قیل کیف قال احکم بالحقّ و اللَّه لا یحکم الّا بالحق؟
هوش مصنوعی: همان‌طور که فرستادگان پیش از او دعا کردند و گفتند: پروردگارا، بین ما و قوم‌مان به حق حکم کن. دیگران نیز می‌گویند: بگو، ای محمد، پروردگارا، بر کار حکم کن، یعنی بگو پروردگارا، به حق حکم کن. یعنی میان ما و اهل مکه به حق قضاوت کن. حال اگر این سؤال مطرح شود که چگونه می‌گویند حکم به حق، در حالی که خداوند جز به حق حکم نمی‌کند؟
قیل الحقّ هاهنا بمعنی العذاب کانّه استعجل العذاب لقومه، فقیل یا محمّد اترک اختیارک فی امر الکفار و فوّض الامر فی ذلک الی حکم اللَّه بالحقّ بینک و بینهم و لا تستعجل علیهم بذلک و سلنی الحکم بالحقّ و لا تتعرّض لما لا تعلم عاقبته، و قیل معناه ربّ احکم بحکمک الحقّ، فحذف الحکم و اقیم الحقّ مقامه، امر ان یقول کما قالت الرّسل قبله: ربّنا افتح بیننا و بین قومنا بالحقّ.
هوش مصنوعی: در این متن به معنای عذاب اشاره شده و گفته شده که پیامبر مأمور است تا از خواست خود در مورد کافران دست بردارد و امور را به حکم خدا بسپارد. او نباید در عذاب آنها شتاب کند و باید از خداوند در خواست حکم حق کند و به مسائلی که نتیجه آنها را نمی‌داند، وارد نشود. همچنین ذکر شده که این امر به نوعی به معنای درخواست حکمی عادلانه از خداوند است، مشابه به درخواست پیامبران قبلی که از خداوند می‌خواستند تا بین آنها و قومشان با حق قضاوت کند.
«وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ» ای و قل ربّنا الرحمن العاطف علی خلقه بالرزق، «الْمُسْتَعانُ» المطلوب منه المعونة و النصر، «عَلی‌ ما تَصِفُونَ» من الکذب و الباطل، و تقولون ما هذا الّا بشر مثلکم و اضغاث احلام و اساطیر الاوّلین و اشباه ذلک.
هوش مصنوعی: پروردگار ما، رحمان، است که به مخلوقاتش در رزق و روزی کمک می‌کند. ما از او یاری و نصرت می‌طلبیم در برابر آنچه شما درباره ما می‌گویید، از جمله دروغ‌ها و باطل‌هایی که مطرح می‌سازید؛ به این معنا که می‌گویید او جز انسانی چون شما نیست و سخنانش تنها خواب‌هایی پریشان و افسانه‌های گذشتگان است و نظایر اینها.