گنجور

۱ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

«کهیعص» (۱) اللَّه، خداوندی، بسنده کار راه‌نمای، زینهار دار دانای راست گوی، «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ» این یادگار خداوند توست، بمهربانی خویش. «عَبْدَهُ زَکَرِیَّا.» (۲) بنده خویش را زکریا.

«إِذْ نادی‌ رَبَّهُ» بر خواند خداوند خویش را، «نِداءً خَفِیًّا.» (۳) خواندنی نرم

«قالَ رَبِّ» گفت ای خداوند من، «إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی» من آنم که استخوان من و اندام من سست گشت، «وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً» و سر من در ایستید بسپیدی پیری، «وَ لَمْ أَکُنْ» و هرگز نبودم «بِدُعائِکَ رَبِّ» بخواندن تو خداوند من، «شَقِیًّا.» (۴) بدبختی.

«وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ» و من میترسم از نیازادگان، «مِنْ وَرائِی» از پس مرگ خویش، «وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً» و زن من نازاینده است. «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا» (۵) پس ببخش مرا از نزدیک خویش فرزندی.

«یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» فرزندی که میراث برد از من وز همه نژاد و فرزندان یعقوب، «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» (۶) و آن فرزند را ای خداوند من پسندیده‌ کن.

«یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ» ای زکریا ما ترا بشارت دهیم بپسری، «اسْمُهُ یَحْیی‌» نام او یحیی، «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا» (۷) که او را پیش ازین هیچ همنام نکردیم.

«قالَ رَبِّ» زکریا گفت خداوند من، «أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ» چون بود مرا پسری؟ «وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً» و زن من نازاینده «وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا.» (۸)

و من از پیری بتباهی رسیده.

«قالَ» گفت. «کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ» چنین گفت خداوند تو. «هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ» که آن بر من آسان و خوار است، «وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ» و بیافریدیم ترا پیش «وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً.» (۹) و خود هیچ نبودی.

«قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً» گفت خداوندا مرا نشانی بنمای، «قالَ آیَتُکَ» گفت نشان ترا آنست. «أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» (۱۰) که سخن مگوی با مردمان سه شبانروز

«فَخَرَجَ عَلی‌ قَوْمِهِ» بیرون آمد بر قوم خویش، «مِنَ الْمِحْرابِ» از کوشک خویش «فَأَوْحی‌ إِلَیْهِمْ» و بایشان مینمود، «أَنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا» (۱۱) که نماز کنید بامداد و شبانگاه.

«یا یَحْیی‌ خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ» ای یحیی پیغام و دین گیر بنیروی «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (۱۲) و را پیغام و حکم دادیم و نیز کودک.

«وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَکاةً» و از نزدیک خویش او را نیکی دادیم و پاکی «وَ کانَ تَقِیًّا» (۱۳) و پرهیزکار بود.

«وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ» و نوازنده بود و نیکوکار با پدر و مادر خویش، «وَ لَمْ یَکُنْ جَبَّاراً عَصِیًّا» (۱۴) و جباری نابخشاینده نبود و نه عاصی «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ» و سلام بر یحیی «یَوْمَ وُلِدَ» آن روز که زادند «وَ یَوْمَ یَمُوتُ» و آن روز که میرد. «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (۱۵) و آن روز که بر انگیزانند وی را زنده.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای آغاز کار به نام خداوندی است که بسیار بخشنده و مهربان است.
«کهیعص» (۱) اللَّه، خداوندی، بسنده کار راه‌نمای، زینهار دار دانای راست گوی، «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ» این یادگار خداوند توست، بمهربانی خویش. «عَبْدَهُ زَکَرِیَّا.» (۲) بنده خویش را زکریا.
هوش مصنوعی: «کهیعص» (۱) الله، خدایی که به هر کار راه‌نمایی می‌کند و درستی را می‌داند. «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ» این یادگار مهر و رحمت خداوند توست. «عَبْدَهُ زَکَرِیَّا.» (۲) بنده او زکریاست.
«إِذْ نادی‌ رَبَّهُ» بر خواند خداوند خویش را، «نِداءً خَفِیًّا.» (۳) خواندنی نرم
هوش مصنوعی: او به آرامی و با ندا و صدایی آهسته خداوندش را دعوت کرد.
«قالَ رَبِّ» گفت ای خداوند من، «إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی» من آنم که استخوان من و اندام من سست گشت، «وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً» و سر من در ایستید بسپیدی پیری، «وَ لَمْ أَکُنْ» و هرگز نبودم «بِدُعائِکَ رَبِّ» بخواندن تو خداوند من، «شَقِیًّا.» (۴) بدبختی.
هوش مصنوعی: گفت: ای پروردگار من، استخوان‌هایم سست شده و سرم از سفیدی پیری پر شده است و هرگز در دعا کردن به تو، بدبخت نبوده‌ام.
«وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ» و من میترسم از نیازادگان، «مِنْ وَرائِی» از پس مرگ خویش، «وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً» و زن من نازاینده است. «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا» (۵) پس ببخش مرا از نزدیک خویش فرزندی.
هوش مصنوعی: من از ترس این که پس از مرگم، نیازی به وارثان داشته باشم، نگرانم و از سوی دیگر، زنم نمی‌تواند فرزندی به دنیا بیاورد. بنابراین از تو می‌خواهم که برایم فرزندی عطا کنی.
«یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» فرزندی که میراث برد از من وز همه نژاد و فرزندان یعقوب، «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» (۶) و آن فرزند را ای خداوند من پسندیده‌ کن.
هوش مصنوعی: فرزندی که از من و از نسل و فرزندان یعقوب ارث خواهد برد، ای خداوند، آن فرزند را برایم پسندیده و مورد رضایت قرار بده.
«یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ» ای زکریا ما ترا بشارت دهیم بپسری، «اسْمُهُ یَحْیی‌» نام او یحیی، «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا» (۷) که او را پیش ازین هیچ همنام نکردیم.
هوش مصنوعی: ای زکریا، ما به تو بشارت می‌دهیم که پسری به نام یحیی خواهی داشت، و تا به حال هیچ کس دیگری به این نام نبوده است.
«قالَ رَبِّ» زکریا گفت خداوند من، «أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ» چون بود مرا پسری؟ «وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً» و زن من نازاینده «وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا.» (۸)
هوش مصنوعی: زکریا گفت: «خداوندا، چگونه می‌تواند برای من پسری باشد؟ در حالی که زنم نازاست و من نیز به سن پیری رسیده‌ام».
و من از پیری بتباهی رسیده.
هوش مصنوعی: و من به خاطر پیری به نابودی رسیده‌ام.
«قالَ» گفت. «کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ» چنین گفت خداوند تو. «هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ» که آن بر من آسان و خوار است، «وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ» و بیافریدیم ترا پیش «وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً.» (۹) و خود هیچ نبودی.
هوش مصنوعی: گفت: «همچنین پروردگارت گفته است» و ادامه داد: «این کار برای من آسان و ناچیز است، در حالی که پیش از این تو را آفریدم و تو هیچ وجودی نداشتی.»
«قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً» گفت خداوندا مرا نشانی بنمای، «قالَ آیَتُکَ» گفت نشان ترا آنست. «أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» (۱۰) که سخن مگوی با مردمان سه شبانروز
هوش مصنوعی: موسی گفت: «خداوند، برایم نشانه‌ای قرار بده.» خداوند پاسخ داد: «نشانه تو این است که سه شبانه‌روز نتوانی با مردم صحبت کنی.»
«فَخَرَجَ عَلی‌ قَوْمِهِ» بیرون آمد بر قوم خویش، «مِنَ الْمِحْرابِ» از کوشک خویش «فَأَوْحی‌ إِلَیْهِمْ» و بایشان مینمود، «أَنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا» (۱۱) که نماز کنید بامداد و شبانگاه.
هوش مصنوعی: او از محل خود بیرون آمد و به قومش اشاره کرد که در صبح و شام تسبیح بگویند.
«یا یَحْیی‌ خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ» ای یحیی پیغام و دین گیر بنیروی «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (۱۲) و را پیغام و حکم دادیم و نیز کودک.
هوش مصنوعی: ای یحیی، دین و کتاب را با قدرت و جدیت بگیر. ما به تو حکم و پیام را در حالی دادیم که هنوز کودک بودی.
«وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَکاةً» و از نزدیک خویش او را نیکی دادیم و پاکی «وَ کانَ تَقِیًّا» (۱۳) و پرهیزکار بود.
هوش مصنوعی: و از نزد خود رحمتی به او بخشیدیم و او را پاک و خالص قرار دادیم و او انسانی پارسا و پرهیزکار بود.
«وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ» و نوازنده بود و نیکوکار با پدر و مادر خویش، «وَ لَمْ یَکُنْ جَبَّاراً عَصِیًّا» (۱۴) و جباری نابخشاینده نبود و نه عاصی «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ» و سلام بر یحیی «یَوْمَ وُلِدَ» آن روز که زادند «وَ یَوْمَ یَمُوتُ» و آن روز که میرد. «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (۱۵) و آن روز که بر انگیزانند وی را زنده.
هوش مصنوعی: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار و مهربان بود و هیچ‌گاه فردی سرکش و نافرمان نبود. در روز تولدش و در روز وفاتش و در روزی که زنده برانگیخته می‌شود، بر او سلام و درود باد.