گنجور

۵ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ یَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبالَ» یاد کن آن روز که کوه‌ها را در رفتن آریم، «وَ تَرَی الْأَرْضَ بارِزَةً» و اندرون زمین بینی بر روی زمین آمده، «وَ حَشَرْناهُمْ» و فراهم آریم ایشان را، «فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً (۴۷)» و پس نگذاریم که از ایشان در زیر زمین کس ماند.

«وَعُرِضُوۡا عَلی‌ رَبِّکَ» و عرض کنند ایشان را بر خداوند تو، «صَفًّا» صفها بر کشیده، «لَقَدۡ جِئْتُمُونا» و گویند ایشان را آمدید بما، «کَمَا خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» چنان که شما را آفریدیم روز پیشین، «بَلۡ زَعَمْتُمْ» بلکه چنین میگفتید بپنداشت، « اَلَّنۡ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِداً (۴۸)» که ما شما را روز وعده ننهاده‌ایم.

«وَ وُضِعَ الْکِتابُ» و نامه در دست خواننده نهند، «فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ» کافران را بینی ترسان و لرزان، «مِمَّا فِیهِ» از آنچ در آن روز است و از آنچ در آن نامه است، «وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا» و گویند ای وای بر ما، نفرینا بر ما، «ما لِهذَا الْکِتابِ» چیست این نامه را، چه حالست این نامه؟ «لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً» فرو نمیگذارد این نامه از کرد ما نه خرد و نه بزرگ، «إِلَّا أَحْصاها» مگر که همه را در شمار آورده، «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» و هر چه کردند همه در پیش خود یابند، «وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً (۴۹)» و ستم نکند خداوند تو بر کس.

«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» فریشتگان را گفتیم سجود کنید آدم را، «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ» سجود کردند مگر ابلیس، «کانَ مِنَ الْجِنِّ» وی از جن بود در خلقت، «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» از فرمان برداری خداوند خویش بیرون شد، «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی» او را و نژاد او را بخدایان و یاران می‌گیرید فرود از من؟ «وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ» و ایشان شما را دشمنانند، «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا (۵۰)» بد بدلی است ستمکاران را ابلیس از خداوند ایشان.

«ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» حاضر نکردم من ایشان را که آسمان را می‌آفریدم و نه آن گه که زمین می‌آفریدم، «وَ لا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ» و نه آن گه که ایشان را می‌آفریدم، «وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً (۵۱)» و هرگز بیراه کنندگان را یار گیرنده نبودم.

«وَ یَوْمَ یَقُولُ نادُوا» و آن روز که گوید آواز دهید و خوانید «شُرَکائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ» این انبازان من که میگفتید بدروغ، «فَدَعَوْهُمْ» خوانند آن انبازان را، «فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ» و ایشان را پاسخ نکنند و بکار نیایند، «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ مَوْبِقاً (۵۲)» و میان ایشان کاری پدید آید که در سر آن شوند.

«وَ رَأَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ» و کافران آتش بینند، «فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها» و بدانند که در افتادند در آن و شدنی‌اند بآن، «وَ لَمْ یَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً (۵۳)» و از آن باز گردانیدن روی را جای نیابند.

«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» از روی بر وی گردانیدیم درین قرآن مردمان را از هر گونه‌ای، «وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکْثَرَ شَیْ‌ءٍ جَدَلًا (۵۴)» و آدمی پیچنده تر همه چیزست و ستیهنده تر.

«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا» باز نداشت مردمان را که بگرویدندی، «إِذْ جاءَهُمُ الْهُدی‌» آن گه که بایشان آمد پیغام و رساننده، «وَ یَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ» و از کفر توبه کردندی، «إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ» مگر تا بایشان آید هم چنان راست که بکافران پیشینیان آمد از مثلات و عبر، «أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ قُبُلًا (۵۵)» یا عذاب بایشان آید برابر و رویاروی آشکارا.

«وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ» و نفرستیم ما فرستادگان، «إِلَّا مُبَشِّرِینَ» مگر بشارت دهان، «وَ مُنْذِرِینَ» و بیم نماینده و ترساننده، «وَ یُجادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْباطِلِ» و پیکار میجویند و می‌پیچند کافران بکژ و دروغ، «لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» تا بیوکنند و باطل کنند بپیکار خویش حق را، «وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً (۵۶)» و سخنان من و وعید من بافسوس گرفتند.

«وَ مَنْ أَظْلَمُ» و کیست ستمکارتر، «مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ» از آن کس که پند دهند او را بسخنان خداوند او، «فَأَعْرَضَ عَنْها» و روی گرداند از آن، «وَ نَسِیَ ما قَدَّمَتْ یَداهُ» و فراموش کرد کرده‌های خویش، «إِنَّا جَعَلْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ» ما بر دلهای ایشان غلافها و پرده‌ها او کندیم تا این پیغام و این سخن در نیابند، «وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً» و در گوشهای ایشان بار و کری افکندیم، «وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَی الْهُدی‌» و اگر ایشان را با راست راهی خوانی، «فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً (۵۷)» راه نیابند ایشان هرگز.

«وَ رَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ» و خداوند تو است آن آمرزگار عیب پوش با مهربانی، «لَوْ یُؤاخِذُهُمْ بِما کَسَبُوا» اگر ایشان را درین جهان فرا گیرد بآنچه کردند، «لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ» ایشان را هم در دنیا بدوزخ شتاباند، «بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ» نه که ایشان را هنگامی است و روزی، «لَنْ یَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا (۵۸)» چون عذاب بایشان رسد از پیش آن رستنگاهی نیابند.

«وَ تِلْکَ الْقُری‌» آنک آن شهرها، «أَهْلَکْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا» هلاک کردیم ایشان را آن گه که ستم کردند بر خود، «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِداً (۵۹)» و هلاک کردن ایشان را هنگامها نهادیم.

۴ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَیْنِ» الآیة... حاصل این آیت و این قصّه از روی فهم بر ذوق اهل ارادت اشارتست بدو مرد که در ابتداء ارادت بر بساط کرامت از روی مکاشفت نشانی بینند از لطف حق، دلی تازه و وقتی خوش و کاری بنظام و امیدی قوی، ازین دو یکی صاحب آرزو بود، دولت حقیقت میخواهد و کار بر نظام، بی رنج و بی ریاضت تمام، راست چون کسی که آرزوی در شب افروز کند، صعوبت دریای مخطر نادیده و زفرات نهنگان جان ربای ناشنیده هرگز کی صورت بندد که بی رنج و بی خطر دست او بمروارید مراد رسد، همچنین این مرد صاحب آرزو در راه پندار خود افسرده بمانده هیچ ریاضت ناکرده و هیچ رنج نابرده و بآن وقت خویش و وجد خویش نقدی که در بدو ارادت روی بوی نموده غرّه شده و تکیه بر آن کرده و نفس خود را با هواء و شهوت الف داده تا بسر انجام از آن وقت و وجد نیز بیفتاده و مرتد طریقت گشته و او را در رشته مهجوران و مردودان کشیدند و با وی گفتند: «فارقت من تهوی فعز الملتقی» در صحبت چنین کس سود نیست، و بهره او از آتش جز دود نیست، و بر پی او رفتن جز تاریکی و حسرت نیست.۵ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: «وَ یَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبالَ» ای و اذکر یوم نسیّر الجبال عن وجه الارض فنقلعها قلعا و نسیرها کما نسیر السّحاب فی الدّنیا یاد کن ای محمّد آن روز که از هول رستاخیز این کوه‌های عالم بر کنیم و چنانک میغ بر هوا روان کرده‌ایم آن را روان کنیم، قراءت مکّی و شامی و ابو عمرو «تسیر» بتا است و ضمّ آن و فتح یا «الْجِبالَ» برفع لام علی اسناد الفعل الی المفعول به و لکونه جماعة انّث الفعل یعنی آن روز که کوه‌ها روان گردانند، چنانک جای دیگر گفت: «وَ سُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکانَتْ سَراباً وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ»، «وَ تَرَی الْأَرْضَ بارِزَةً» ای ظاهرة لیس علیها شی‌ء من جبل و لا شجر و لا شی‌ء یسترها لیری بعضهم بعضا. و قیل «بارِزَةً» ای برز الّذین کانوا فی بطنها فصاروا علی ظهرها، «وَ حَشَرْناهُمْ» یعنی الموتی من المؤمنین و الکافرین الی الموقف و الحساب، «فَلَمْ نُغادِرْ» ای لم نترک، «مِنْهُمْ أَحَداً».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ یَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبالَ» یاد کن آن روز که کوه‌ها را در رفتن آریم، «وَ تَرَی الْأَرْضَ بارِزَةً» و اندرون زمین بینی بر روی زمین آمده، «وَ حَشَرْناهُمْ» و فراهم آریم ایشان را، «فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً (۴۷)» و پس نگذاریم که از ایشان در زیر زمین کس ماند.
هوش مصنوعی: به خاطر بیاور روزی را که کوه‌ها را به حرکت در می‌آوریم و زمین را سطحی و نمایان می‌بینی. در آن روز، همه انسان‌ها را جمع می‌کنیم و هیچ‌کس از آنها در زیر زمین باقی نمی‌ماند.
«وَعُرِضُوۡا عَلی‌ رَبِّکَ» و عرض کنند ایشان را بر خداوند تو، «صَفًّا» صفها بر کشیده، «لَقَدۡ جِئْتُمُونا» و گویند ایشان را آمدید بما، «کَمَا خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» چنان که شما را آفریدیم روز پیشین، «بَلۡ زَعَمْتُمْ» بلکه چنین میگفتید بپنداشت، « اَلَّنۡ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِداً (۴۸)» که ما شما را روز وعده ننهاده‌ایم.
هوش مصنوعی: و ایشان به درگاه پروردگارت عرضه می‌شوند، در صف‌های منظم، و گفته می‌شود: «شما به ما آمدید، همان‌گونه که در دفعه اول خلق شدید»، بلکه شما گمان می‌کردید که ما برای شما موعدی قرار نخواهیم داد.
«وَ وُضِعَ الْکِتابُ» و نامه در دست خواننده نهند، «فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ» کافران را بینی ترسان و لرزان، «مِمَّا فِیهِ» از آنچ در آن روز است و از آنچ در آن نامه است، «وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا» و گویند ای وای بر ما، نفرینا بر ما، «ما لِهذَا الْکِتابِ» چیست این نامه را، چه حالست این نامه؟ «لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً» فرو نمیگذارد این نامه از کرد ما نه خرد و نه بزرگ، «إِلَّا أَحْصاها» مگر که همه را در شمار آورده، «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» و هر چه کردند همه در پیش خود یابند، «وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً (۴۹)» و ستم نکند خداوند تو بر کس.
هوش مصنوعی: کتاب به دست خواننده گذاشته می‌شود و در آن روز، مجرمان را می‌بینی که ترسان و لرزانند از محتوای آن نامه. آن‌ها خواهند گفت: «ای وای بر ما! این نامه چه حالتی دارد؟» این نامه هیچ چیز را از کارهای ما، چه کوچک و چه بزرگ، فراموش نمی‌کند و همه را در شمار آورده است. آن‌ها هر آنچه انجام داده‌اند را در مقابل خود پیدا می‌کنند. و خداوند بر هیچ‌کس ستم نخواهد کرد.
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» فریشتگان را گفتیم سجود کنید آدم را، «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ» سجود کردند مگر ابلیس، «کانَ مِنَ الْجِنِّ» وی از جن بود در خلقت، «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» از فرمان برداری خداوند خویش بیرون شد، «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی» او را و نژاد او را بخدایان و یاران می‌گیرید فرود از من؟ «وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ» و ایشان شما را دشمنانند، «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا (۵۰)» بد بدلی است ستمکاران را ابلیس از خداوند ایشان.
هوش مصنوعی: زمانی که به ملائکه گفتیم که برای آدم سجده کنند، همه سجده کردند جز ابلیس. او از جمله جنیان بود و از اطاعت پروردگارش سرپیچی کرد. آیا شما او و فرزندانش را به جای من به عنوان ولی و دوست می‌گیرید، در حالی که آنها برای شما دشمنند؟ چه معیوب است برای ستمکاران این بدل که ابلیس از خداوند برایشان فراهم کرده است.
«ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» حاضر نکردم من ایشان را که آسمان را می‌آفریدم و نه آن گه که زمین می‌آفریدم، «وَ لا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ» و نه آن گه که ایشان را می‌آفریدم، «وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً (۵۱)» و هرگز بیراه کنندگان را یار گیرنده نبودم.
هوش مصنوعی: من هرگز ایشان را در هنگام آفریدن آسمان‌ها و زمین حاضر نکردم و همچنین در زمان آفرینش خودشان نیز حاضر نبودند. و هرگز به گمراه‌کنندگان کمک نکردم.
«وَ یَوْمَ یَقُولُ نادُوا» و آن روز که گوید آواز دهید و خوانید «شُرَکائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ» این انبازان من که میگفتید بدروغ، «فَدَعَوْهُمْ» خوانند آن انبازان را، «فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ» و ایشان را پاسخ نکنند و بکار نیایند، «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ مَوْبِقاً (۵۲)» و میان ایشان کاری پدید آید که در سر آن شوند.
هوش مصنوعی: و در آن روز که الله بگوید: «ندای آنها را بزنید»، بندگانش را که می‌گفتند شریکان من هستند، بخوانید. اما وقتی آن را بخوانند، پاسخ نخواهند داد و به یاری آنها نخواهند آمد. و ما میان این گروه کاری ایجاد خواهیم کرد که آنها در آن گرفتار شوند.
«وَ رَأَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ» و کافران آتش بینند، «فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها» و بدانند که در افتادند در آن و شدنی‌اند بآن، «وَ لَمْ یَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً (۵۳)» و از آن باز گردانیدن روی را جای نیابند.
هوش مصنوعی: و مجرمان آتش را مشاهده می‌کنند و فکر می‌کنند که به آن خواهند افتاد و نمی‌توانند از آن فرار کنند.
«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» از روی بر وی گردانیدیم درین قرآن مردمان را از هر گونه‌ای، «وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکْثَرَ شَیْ‌ءٍ جَدَلًا (۵۴)» و آدمی پیچنده تر همه چیزست و ستیهنده تر.
هوش مصنوعی: ما در این قرآن مثال‌ها را به گونه‌های مختلف برای مردم بیان کرده‌ایم و به راستی که انسان در این زمینه از همه چیز بیشتر مجادله می‌کند و با جدل و مخالفت برخورد می‌کند.
«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا» باز نداشت مردمان را که بگرویدندی، «إِذْ جاءَهُمُ الْهُدی‌» آن گه که بایشان آمد پیغام و رساننده، «وَ یَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ» و از کفر توبه کردندی، «إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ» مگر تا بایشان آید هم چنان راست که بکافران پیشینیان آمد از مثلات و عبر، «أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ قُبُلًا (۵۵)» یا عذاب بایشان آید برابر و رویاروی آشکارا.
هوش مصنوعی: مردم را از ایمان آوردن جلوگیری نکرد مگر اینکه وقتی که پیام هدایت به آنها رسید، یا هنگامی که بخواهند از کفر خود توبه کنند، این رویدادها برای آنها به وقوع نپیوندد مگر زمانی که عواقب و مجازات‌های پیشینیان به سراغشان بیاید، یا اینکه عذابی برایشان به‌صورت آشکار و روبرو بیفتد.
«وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ» و نفرستیم ما فرستادگان، «إِلَّا مُبَشِّرِینَ» مگر بشارت دهان، «وَ مُنْذِرِینَ» و بیم نماینده و ترساننده، «وَ یُجادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْباطِلِ» و پیکار میجویند و می‌پیچند کافران بکژ و دروغ، «لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» تا بیوکنند و باطل کنند بپیکار خویش حق را، «وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً (۵۶)» و سخنان من و وعید من بافسوس گرفتند.
هوش مصنوعی: ما فرستادگان را جز به منظور بشارت و هشدار نخواهیم فرستاد. آنها با کافران به جدال می‌پردازند تا بتوانند حق را باطل کنند و نشانه‌ها و هشدارهای من را به سخره گرفته‌اند.
«وَ مَنْ أَظْلَمُ» و کیست ستمکارتر، «مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ» از آن کس که پند دهند او را بسخنان خداوند او، «فَأَعْرَضَ عَنْها» و روی گرداند از آن، «وَ نَسِیَ ما قَدَّمَتْ یَداهُ» و فراموش کرد کرده‌های خویش، «إِنَّا جَعَلْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ» ما بر دلهای ایشان غلافها و پرده‌ها او کندیم تا این پیغام و این سخن در نیابند، «وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً» و در گوشهای ایشان بار و کری افکندیم، «وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَی الْهُدی‌» و اگر ایشان را با راست راهی خوانی، «فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً (۵۷)» راه نیابند ایشان هرگز.
هوش مصنوعی: چه کسی ستمکارتر از کسی است که از آیات پروردگارش یادآوری شده و از آن روی گردانیده و به اعمال خود فراموشی سپرده است؟ ما بر دل‌های آن‌ها پرده‌هایی را قرار داده‌ایم که نتوانند آن را درک کنند و در گوش‌هایشان سنگینی قرار داده‌ایم به طوری که اگر آن‌ها را به هدایت دعوت کنی، هرگز هدایت نخواهند شد.
«وَ رَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ» و خداوند تو است آن آمرزگار عیب پوش با مهربانی، «لَوْ یُؤاخِذُهُمْ بِما کَسَبُوا» اگر ایشان را درین جهان فرا گیرد بآنچه کردند، «لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ» ایشان را هم در دنیا بدوزخ شتاباند، «بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ» نه که ایشان را هنگامی است و روزی، «لَنْ یَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا (۵۸)» چون عذاب بایشان رسد از پیش آن رستنگاهی نیابند.
هوش مصنوعی: خداوند تو بسیار آمرزنده و مهربان است. اگر او بخواهد، می‌تواند همه کسانی را که مرتکب کارهای بد شده‌اند، به خاطر اعمالشان مجازات کند و در همین دنیا عذابشان دهد. اما برای آن‌ها وقتی معین شده است و روزی خواهند داشت که در آن روز، هیچ پناهگاهی جز خدا برایشان وجود نخواهد داشت.
«وَ تِلْکَ الْقُری‌» آنک آن شهرها، «أَهْلَکْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا» هلاک کردیم ایشان را آن گه که ستم کردند بر خود، «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِداً (۵۹)» و هلاک کردن ایشان را هنگامها نهادیم.
هوش مصنوعی: آن شهرها را ما زمانی نابود کردیم که اهلشان نسبت به خود ظلم کردند و برای نابودی آنها زمان مشخصی قرار دادیم.

حاشیه ها

1402/02/13 02:05
یزدانپناه عسکری

2- «عُرِضُوا عَلی‌ رَبِّکَ» و عرض کنند ایشان را بر خداوند تو، «ًّا» صفها بر کشیده، «َدْ جِئْتُمُونا» و گویند ایشان را آمدید بما، «ا خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» چنان که شما را آفریدیم روز پیشین، «ْ زَعَمْتُمْ» بلکه چنین میگفتید بپنداشت، «َّنْ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِداً (۴۸)» که ما شما را روز وعده ننهاده‌ایم.

[یزدانپناه عسکری]

الکهف : 48 - وَ عُرِضُوا عَلی‏ رَبِّکَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونا کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِدا

در آمدن ذات و تجربیات عمل (جِئْتُمُونا)  به موعد مقرر و باز پس گیری نیروی حیاتی و تطهیر مَصْفُوفَة (فک) و اتصال فیوض منفصل (خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ).

***

[محمد رضا آدینه ‏وند لرستانی]

الکهف : 48 - وَ عُرِضُوا عَلی‏ رَبِّکَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونا کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِدا

آنها همه در یک صف به پروردگارت عرضه می‏ شوند (و به آنها گفته می‏شود) شما همگی نزد ما آمدید آنگونه که در آغاز شما را آفریدیم اما شما گمان می‏ کردید ما موعدی برایتان قرار نخواهیم داد. (کلمه الله العلیا ج‏3 ص 858)