قوله تعالی: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ (۴۳)» و دوزخ وعدهگاه ایشانست همگان.
«لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ» آن را هفت در است، «لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ (۴۴)»هر دری را از ایشان باز بخشیده.
«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ (۴۵)» پرهیزکاران در بهشتهااند و چشمهها.
«ادْخُلُوها بِسَلامٍ» در روید در آن بسلامت، «آمِنِینَ (۴۶)» ایمن.
«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ» و بیرون ستانیم ما از دلهای ایشان، «مِنْ غِلٍّ» از کژی و نبایستی و ناساختن با هم، «إِخْواناً» برادران، «عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ (۴۷)» بر تختها رویها فرا روی.
«لا یَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ» نرسد بایشان در آن ماندگی، «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ (۴۸)» و نه هرگز ایشان را از آنجا بیرون کنند.
«نَبِّئْ عِبادِی» آگاه کن بندگان مرا، «أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (۴۹)» که من که منم آمرزگار و مهربانم.
«وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیمُ (۵۰)» و که عذاب من عذابی دردناکست.
«وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْراهِیمَ (۵۱)» و خبر کن ایشان را از مهمانان ابراهیم.
«إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ» آن گه که برو در شدند، «فَقالُوا سَلاماً» او را سخنی گفتند نیکو «قالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ (۵۲)» گفت ما از شما میترسیم.
«قالُوا لا تَوْجَلْ» گفتند مترس، «إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ (۵۳)» ما بشارت دهیم ترا به پسری دانا.
«قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِی» گفت مرا بشارت میدهید؟، «عَلی أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ» بر سر آنچ بمن رسید از پیری، «فَبِمَ تُبَشِّرُونَ (۵۴)» بچه چیز مرا بشارت میدهید.
«قالُوا بَشَّرْناکَ بِالْحَقِّ» گفتند ترا بشارت میدهیم براستی، «فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ (۵۵)» نگر که از نومیدان نباشی.
«قالَ» گفت، «وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ» و آن کیست که نومید بود از بخشایش خداوند خویش، «إِلَّا الضَّالُّونَ (۵۶)» مگر گمراهان.
«قالَ فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ (۵۷)» گفت کار شما چیست ای فرستادگان؟
«قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ (۵۸)» گفتند ما را فرستادند بآن گروه بدان.
«إِلَّا آلَ لُوطٍ» مگر لوط و هم دینان او، «إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ (۵۹)» که ما برهانندگان ایشانیم همه.
«إِلَّا امْرَأَتَهُ» مگر زن او، «قَدَّرْنا» تقدیر کردیم، «إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ (۶۰)» که زن ازیشان بود که باز ماندگانند.
«فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ (۶۱)» چون بلوط و هم دینان او آمدند فرستادگان.
«قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ (۶۲)» گفت ایشان را شما را نمیشناسم.
«قالُوا بَلْ جِئْناکَ بِما کانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ (۶۳)» گفتند بلکه بتو بآن آمدهایم تا آنک ایشان در آن بشکاند.
«وَ أَتَیْناکَ بِالْحَقِّ» و بتو راستی آوردیم.
«وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (۶۴)» و ما راست گوئیم.
«فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ» کسان خویش را بشب بیرون بر، «بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ» که پاسی از شب بگذرد، «وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ» و بر پی کسان خویش میرو، «وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ» و هیچکس از شما باز پس منگرید، «وَ امْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ (۶۵)» و برگذرید آنجا که میفرمایند شما را.
«وَ قَضَیْنا إِلَیْهِ» و باو پیغام گزاردیم، «ذلِکَ الْأَمْرَ» آن کار، «أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ» که بیخ و دنبال این قوم برید نیست، «مُصْبِحِینَ (۶۶)» آن گه که می در بامداد شوند.
«وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ» و آمدند اهل شارستان، «یَسْتَبْشِرُونَ (۶۷)» شادی میبردند.
«قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَیْفِی» گفت که این مهمانان منند، «فَلا تَفْضَحُونِ (۶۸)» مرا رسوا مکنید.
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ (۶۹)» و از خدای بترسید و مرا خجل مکنید.
«قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ (۷۰)» گفتند نه ترا بآزردهایم از جهانیان.
«قالَ هؤُلاءِ بَناتِی إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِینَ (۷۱)» گفت این دختران مناند اگر مسلمان شوید بشما دهم.
«لَعَمْرُکَ» بزندگانی تو، «إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ (۷۲)» که ایشان در مستی خویش سر در نهادهاند.
«فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ (۷۳)» عذاب ایشان را فرا گرفت بوقت بر تابیدن روز.
«فَجَعَلْنا عالِیَها سافِلَها» کردیم زبر آن زیر آن، «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ (۷۴)» و بر ایشان بارانیدیم سنگها از گل و سنگ.
«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانها آشکار است، «لِلْمُتَوَسِّمِینَ (۷۵)» ایشان را که نیک بزیرکی درنگرند در کار ایشان.
«وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ (۷۶)» و آنک بر راه قافله و کاروانست.
«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ (۷۷)» در آن نشانی آشکار است گرویدگان را.
«وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ لَظالِمِینَ (۷۸)» مردمان ایکه سخت ستمکاران بودند.
«فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» تا کین ستدیم از ایشان، «وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ (۷۹)» و آن هر دو بر راه گذر خلقند پیدا و روشن.
«وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ (۸۰)» دروغ زن گرفتند مردمان حجر پیغامبران را.
«وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا» و ایشان را نشانهای خود دادیم «فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ (۸۱)» از آن روی گردانیده بودند.
«وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً» و از سنگهای کوهها خانهها میبریدند و میتراشیدند، «آمِنِینَ (۸۲)» تا جاوید مانند بی بیم.
«فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ» فرا گرفت ایشان را بانگ، «مُصْبِحِینَ (۸۳)» که می در بامداد شدند.
«فَما أَغْنی عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ (۸۴)» نه آن خانههای سنگین بکار آمد ایشان را نه آنچ ساخته بودند و کرده. «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما» نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچ میان آنست، «إِلَّا بِالْحَقِّ» مگر بفرمان روان بی انباز، «وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ» و رستاخیز آمدنیست، «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (۸۵)» فرا گذار فرا گذاشتن نیکو.
«إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ (۸۶)» که خداوند تو آن آفریدگار است بهمه چیز دانا.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ (۴۳)» و دوزخ وعدهگاه ایشانست همگان.
هوش مصنوعی: خداوند در این آیه میفرماید که دوزخ، محل وعده و انتظار تمام آنهاست.
«لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ» آن را هفت در است، «لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ (۴۴)»هر دری را از ایشان باز بخشیده.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آنجا هفت در دارد و برای هر یک از این درها بخشی مشخص و جداگانه در نظر گرفته شده است.
«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ (۴۵)» پرهیزکاران در بهشتهااند و چشمهها.
هوش مصنوعی: پرهیزکاران در بهشتها و کنار چشمهها قرار دارند.
«ادْخُلُوها بِسَلامٍ» در روید در آن بسلامت، «آمِنِینَ (۴۶)» ایمن.
هوش مصنوعی: «به اینجا با سلام و امنیت وارد شوید»
«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ» و بیرون ستانیم ما از دلهای ایشان، «مِنْ غِلٍّ» از کژی و نبایستی و ناساختن با هم، «إِخْواناً» برادران، «عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ (۴۷)» بر تختها رویها فرا روی.
هوش مصنوعی: ما از دلهای آنها هرگونه کینه و کدورت را پاک خواهیم کرد و آنها به یکدیگر به عنوان برادرانی در کنار هم خواهند بود و بر روی تختهایی رو به روی یکدیگر خواهند نشست.
«لا یَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ» نرسد بایشان در آن ماندگی، «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ (۴۸)» و نه هرگز ایشان را از آنجا بیرون کنند.
هوش مصنوعی: در آنجا هیچگونه خستگی و زحمتی به آنها نخواهد رسید و همواره از آنجا بیرون نخواهند رفت.
«نَبِّئْ عِبادِی» آگاه کن بندگان مرا، «أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (۴۹)» که من که منم آمرزگار و مهربانم.
هوش مصنوعی: بندگانم را آگاه کن که من آمرزنده و مهربان هستم.
«وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیمُ (۵۰)» و که عذاب من عذابی دردناکست.
هوش مصنوعی: عذاب من، عذابی بسیار دردناک و سهمگین است.
«وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْراهِیمَ (۵۱)» و خبر کن ایشان را از مهمانان ابراهیم.
هوش مصنوعی: «و به آنها از مهمانان ابراهیم خبر بده.»
«إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ» آن گه که برو در شدند، «فَقالُوا سَلاماً» او را سخنی گفتند نیکو «قالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ (۵۲)» گفت ما از شما میترسیم.
هوش مصنوعی: هنگامی که به او وارد شدند، با کلامی نیکو به او سلام کردند. او نیز گفت: ما از شما میترسیم.
«قالُوا لا تَوْجَلْ» گفتند مترس، «إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ (۵۳)» ما بشارت دهیم ترا به پسری دانا.
هوش مصنوعی: گفتند نترس، ما به تو خبر خوش میدهیم که پسری دانا به دنیا میآید.
«قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِی» گفت مرا بشارت میدهید؟، «عَلی أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ» بر سر آنچ بمن رسید از پیری، «فَبِمَ تُبَشِّرُونَ (۵۴)» بچه چیز مرا بشارت میدهید.
هوش مصنوعی: گفت: آیا به من مژده میدهید؟ با وجود اینکه به سبب پیریام، به این مرحله رسیدهام؟ پس شما به چه چیزی به من مژده میدهید؟
«قالُوا بَشَّرْناکَ بِالْحَقِّ» گفتند ترا بشارت میدهیم براستی، «فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ (۵۵)» نگر که از نومیدان نباشی.
هوش مصنوعی: گفتند: ما به تو بشارت میدهیم که این سخن حقیقت دارد، پس از نومیدان نباش.
«قالَ» گفت، «وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ» و آن کیست که نومید بود از بخشایش خداوند خویش، «إِلَّا الضَّالُّونَ (۵۶)» مگر گمراهان.
هوش مصنوعی: گفت: «و چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید میشود، مگر گمراهان؟»
«قالَ فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ (۵۷)» گفت کار شما چیست ای فرستادگان؟
هوش مصنوعی: او پرسید: «کار شما چیست، ای فرستادگان؟»
«قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ (۵۸)» گفتند ما را فرستادند بآن گروه بدان.
هوش مصنوعی: گفتند ما را به سوی گروهی از مجرمان فرستادند.
«إِلَّا آلَ لُوطٍ» مگر لوط و هم دینان او، «إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ (۵۹)» که ما برهانندگان ایشانیم همه.
هوش مصنوعی: مگر خانواده لوط و پیروان او، ما به یقین تمام آنها را نجات خواهیم داد.
«إِلَّا امْرَأَتَهُ» مگر زن او، «قَدَّرْنا» تقدیر کردیم، «إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ (۶۰)» که زن ازیشان بود که باز ماندگانند.
هوش مصنوعی: مگر همسرش که ما تقدیر کردیم او از بازماندگان بود.
«فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ (۶۱)» چون بلوط و هم دینان او آمدند فرستادگان.
هوش مصنوعی: وقتی فرستادگان به سراغ قوم لوط آمدند.
«قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ (۶۲)» گفت ایشان را شما را نمیشناسم.
هوش مصنوعی: فرمود: «شما قومی هستید که برایم ناشناختهاید.»
«قالُوا بَلْ جِئْناکَ بِما کانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ (۶۳)» گفتند بلکه بتو بآن آمدهایم تا آنک ایشان در آن بشکاند.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: بلکه ما به سوی تو آمدهایم تا به تو چیزی را برسانیم که آنها در آن دچار تردید و شک بودند.
«وَ أَتَیْناکَ بِالْحَقِّ» و بتو راستی آوردیم.
هوش مصنوعی: و به درستی به تو آمدهایم.
«وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (۶۴)» و ما راست گوئیم.
هوش مصنوعی: ما حقیقت را میگوییم.
«فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ» کسان خویش را بشب بیرون بر، «بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ» که پاسی از شب بگذرد، «وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ» و بر پی کسان خویش میرو، «وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ» و هیچکس از شما باز پس منگرید، «وَ امْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ (۶۵)» و برگذرید آنجا که میفرمایند شما را.
هوش مصنوعی: «پس با خانوادهات به سرعت بیرون برو، در پاسی از شب، و از آثار آنها پیروی کن، و هیچکس از شما به عقب نگاه نکند، و به سمت جایی که به شما دستور داده میشود بروید.»
«وَ قَضَیْنا إِلَیْهِ» و باو پیغام گزاردیم، «ذلِکَ الْأَمْرَ» آن کار، «أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ» که بیخ و دنبال این قوم برید نیست، «مُصْبِحِینَ (۶۶)» آن گه که می در بامداد شوند.
هوش مصنوعی: ما به او پیام فرستادیم که این مسئله به این صورت است: بیخ و انتهای این قوم از بین رفته است و آنها صبح که میشوند، دیگر وجود نخواهند داشت.
«وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ» و آمدند اهل شارستان، «یَسْتَبْشِرُونَ (۶۷)» شادی میبردند.
هوش مصنوعی: و مردم شهر آمدند و خوشحال بودند.
«قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَیْفِی» گفت که این مهمانان منند، «فَلا تَفْضَحُونِ (۶۸)» مرا رسوا مکنید.
هوش مصنوعی: او گفت: اینان مهمانان من هستند، پس مرا رسوا نکنید.
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ (۶۹)» و از خدای بترسید و مرا خجل مکنید.
هوش مصنوعی: از خداوند بترسید و مرا در موقعیت ننگین قرار ندهید.
«قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ (۷۰)» گفتند نه ترا بآزردهایم از جهانیان.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: آیا ما تو را از دیگر جهانیان باز نداشتیم؟
«قالَ هؤُلاءِ بَناتِی إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِینَ (۷۱)» گفت این دختران مناند اگر مسلمان شوید بشما دهم.
هوش مصنوعی: او گفت: «این دختران من هستند، اگر شما خواهان (ازدواج با آنها) باشید، به شما میدهم.»
«لَعَمْرُکَ» بزندگانی تو، «إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ (۷۲)» که ایشان در مستی خویش سر در نهادهاند.
هوش مصنوعی: به زندگانیات سوگند، که آنها در غرقاب مستی خود سرگردانند.
«فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ (۷۳)» عذاب ایشان را فرا گرفت بوقت بر تابیدن روز.
هوش مصنوعی: عذاب آنها در هنگام طلوع روز به سراغشان آمد.
«فَجَعَلْنا عالِیَها سافِلَها» کردیم زبر آن زیر آن، «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ (۷۴)» و بر ایشان بارانیدیم سنگها از گل و سنگ.
هوش مصنوعی: ما بالای آن را زیر آن قرار دادیم و بر آنها سنگهایی از گل و سنگ باریدیم.
«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانها آشکار است، «لِلْمُتَوَسِّمِینَ (۷۵)» ایشان را که نیک بزیرکی درنگرند در کار ایشان.
هوش مصنوعی: در آن نشانههای روشنی وجود دارد برای کسانی که با بصیرت به دقت در کار آنها توجه میکنند.
«وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ (۷۶)» و آنک بر راه قافله و کاروانست.
هوش مصنوعی: و آن به راستی در مسیر راهی ثابت و پایدار قرار دارد.
«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ (۷۷)» در آن نشانی آشکار است گرویدگان را.
هوش مصنوعی: در این موضوع نشانهای روشن برای کسانی که ایمان دارند، وجود دارد.
«وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ لَظالِمِینَ (۷۸)» مردمان ایکه سخت ستمکاران بودند.
هوش مصنوعی: مردم آیات، افرادی بودند که به شدت ظلم میکردند.
«فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» تا کین ستدیم از ایشان، «وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ (۷۹)» و آن هر دو بر راه گذر خلقند پیدا و روشن.
هوش مصنوعی: ما از آنان انتقام گرفتیم و هر دو از راهی واضح و آشکار برای انسانها در نظر گرفته شدهاند.
«وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ (۸۰)» دروغ زن گرفتند مردمان حجر پیغامبران را.
هوش مصنوعی: مردم شهر حجر پیامبران را دروغگو دانستند.
«وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا» و ایشان را نشانهای خود دادیم «فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ (۸۱)» از آن روی گردانیده بودند.
هوش مصنوعی: ما نشانههای خود را به آنها نشان دادیم، اما آنها از آن روگردان شدند.
«وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً» و از سنگهای کوهها خانهها میبریدند و میتراشیدند، «آمِنِینَ (۸۲)» تا جاوید مانند بی بیم.
هوش مصنوعی: آنها از سنگهای کوهها خانههایی میساختند و به صورت دقیق تراش میزدند، تا به طور ایمن و بدون نگرانی زندگی کنند.
«فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ» فرا گرفت ایشان را بانگ، «مُصْبِحِینَ (۸۳)» که می در بامداد شدند.
هوش مصنوعی: آنها را فریاد و بانگی فرا گرفت، در حالی که صبح میشدند.
«فَما أَغْنی عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ (۸۴)» نه آن خانههای سنگین بکار آمد ایشان را نه آنچ ساخته بودند و کرده. «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما» نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچ میان آنست، «إِلَّا بِالْحَقِّ» مگر بفرمان روان بی انباز، «وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ» و رستاخیز آمدنیست، «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (۸۵)» فرا گذار فرا گذاشتن نیکو.
هوش مصنوعی: آنچه را که به دست آورده بودند، برایشان سودی نبخشید، نه آن خانههای سنگین و نه آنچه که ساخته بودند. ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست را جز به حق نیافریدیم. مسلماً روز قیامت خواهد آمد، پس با نیکی و زیبایی از خطاها بگذر.
«إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ (۸۶)» که خداوند تو آن آفریدگار است بهمه چیز دانا.
هوش مصنوعی: خداوند، آفریدگار و دانای همه چیز است.