گنجور

۵ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ» مخفف قرائت ابن کثیر است و ابو عمرو و یعقوب و عاصم و مشدّد قراءت باقی، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» یعنی اللّوح المحفوظ یمحو منه ما یشاء و یثبت منه ما یشاء می‌گوید لوح محفوظ که اصل کتابها است و مایه نسختها بنزدیک اوست، محو و اثبات می‌کند چنانک خود خواهد. قومی گفتند آیت بر عموم است و تخصیص در آن نیست، سعادت و شقاوت و اجل و رزق و حیاة و موت و غیر آن محو و اثبات بر همه می‌رود، و دلیل برین قول عمر خطاب است رضی اللَّه عنه که گفت: الهی ان کنت کتبتنی شقیّا فامحنی و اکتبنی سعیدا فانّک قلت یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت. و همچنین روایت کنند از عبد اللَّه مسعود که گفت: اللّهم ان کنت کتبتنی فی السّعداء فاثبتنی فیهم و ان کنت کتبتنی فی الاشقیاء فامحنی من الاشقیاء و اثبتنی فی السّعداء فانک تمحو ما یشاء و تثبت و عندک امّ الکتاب.

و روی عن النبی (ص) انّه قال: الصدقة علی وجهها ای یرید بها ما عند اللَّه و برّ الوالدین و اصطناع المعروف و صلة الرّحم تحوّل الشقا السعادة و تزید فی العمر و تقی مصارع السّوء.

بعضی علماء دین تخصیص درین عموم آوردند و گفتند یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا ستّا: الخلق و الخلق و الرزق و الاجل و السّعادة و الشقاوة و هو قول ابن عباس. و روی نافع عن ابن عمر قال قال رسول اللَّه (ص): یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا الشّقاء و السّعادة و الحیاة و الموت.

عکرمه روایت کند از ابن عباس که گفت هما کتابان: کتاب سوی امّ الکتاب یمحو اللَّه منه ما یشاء و یثبت، و عنده امّ الکتاب الّذی لا یغیّر منه شی‌ء و لا یبدّل. و عن علی بن ابی طلحة عن ابن عباس قال المراد به المنسوخ و النّاسخ، «یَمْحُوا اللَّهُ» یعنی یبدل اللَّه من القرآن، «ما یَشاءُ» فینسخه و یثبت ما یشاء فلا یبدله، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» ای جملة ذلک و عنده فی امّ الکتاب النّاسخ و المنسوخ.

کلبی گفت: محو آنست که فریشتگان حفظه هر روز پنج شنبه جریده اعمال و اقوال بندگان بر اللَّه تعالی عرضه کنند، و کردار و گفتار ایشان، رمزات و لحظات ایشان، همه نبشته هر چه در آن ثواب و عقاب نبود چنانک: بنده بسر زبان فرا گوید که اکلت و شربت، دخلت و خرجت، وی در آن راست گوی بود و در آن هیچ ثواب و عقاب نبود، آن همه محو کنند از دیوان وی و آنچ در آن ثواب و عقاب بود اثبات کنند.

عکرمه گفت: محو آنست که چون بنده عاصی توبه کند ربّ العزّه آن معاصی از دیوان وی بر گیرد و اثبات آنست که بجای آن معاصی حسنات نهد چنانک گفت: «فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» و گفته‌اند یمحو اللَّه ما یشاء من الباطل و یثبت ما یشاء من الحقّ همانست که جای دیگر گفت: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ».

امیر المؤمنین علی (ع) گفت‌ یمحو اللَّه ما یشاء من القرون‌

کقوله: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ» و یثبت ما یشاء من القرون کقوله: «ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ».

قومی جهانداران ازین جهان می‌برد آن محو است، دیگران بجای ایشان می نشاند آن اثبات است، همانست که پدران می‌روند و پسران بجای ایشان می نشینند.

محمد بن کعب القرظی همین گفت: اذا ولد الانسان اثبت اجله و رزقه و اذا مات محی اجله و رزقه.

سدّی گفت: یمحو اللَّه ما یشاء یعنی القمر و یثبت یعنی الشمس بیانه فی قوله تعالی: «فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً». و گفته‌اند محو و اثبات فناء دنیاست و بقاء عقبی کقوله: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».

و قیل یمحو ما یشاء من اعضاء الاموات فی قبورهم و ابشارهم و شعورهم و یثبت الارواح فلا تغیرها عن حالها حتّی یردّها الی النّفوس. و قیل یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت یعنی: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ» و گفته‌اند این محو و اثبات را روزی و وقتی معین نام زد نیست که ربّ العزّه می‌گوید: «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» یعنی محوا و اثباتا. قومی گفتند روز پنج شنبه است چنانک بیان کردیم در اقوال، قومی گفتند دهم ماه رجب است، قومی گفتند شب قدر است یعنی لیلة التقدیر و درست آنست که مصطفی (ص) گفت بروایت ابو الدرداء و جماعتی صحابه و خبر در صحیح است، قال رسول اللَّه (ص): ینزل اللَّه تعالی فی آخر ثلث ساعات یبقین من اللّیل فیفتح الذکر فی السّاعة الاولی الّذی لا یراه احد غیره فیمحو ما یشاء و یثبت، ثمّ ینزل فی السّاعة الثّانیة الی جنّة عدن و هی داره التی لم ترها غیره و لم یخطر علی قلب بشر و هی مسکنه لا یسکنها من بنی آدم غیر ثلاثة: النبیین و الصّدّیقین و الشّهداء، ثمّ یقول طوبی لمن دخلک ثمّ ینزل فی السّاعة الثّالثة الی السّماء الدّنیا بروحه و ملائکته فتنتفض فیقول قومی بعزّتی فیطلع الی عباده یقول الا هل من مستغفر یستغفرنی فاغفر له، الا هل من سائل یسئلنی فاعطیه، الا هل من داع یدعونی فاجیبه حتّی یکون صلاة الفجر

و لذلک یقول اللَّه عزّ و جلّ: «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً» یشهده اللَّه و ملائکة اللّیل و ملائکة النّهار، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» یعنی اللوح المحفوظ و هو اصل کلّ کتاب فیه ما خلق و ما لم یخلق. و عن عطاء عن ابن عباس قال: انّ اللَّه تعالی لوحا محفوظا مسیرة خمس مائة عام من درّة بیضاء لها دفتان من یاقوتة للَّه فیه کلّ یوم ثلاثمائة و ستّون لحظة یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت و عنده امّ الکتاب.

«وَ إِنْ ما نُرِیَنَّکَ» یعنی ان اریناک، «بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ » من العذاب. و قیل من اظهار دین الاسلام علی الدّین کلّه، «أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ» قبل ان نریک ذلک فلیس علیک الّا البلاغ کفروا هم به او آمنوا ای لیس علیک الّا البلاغ کیف ما صارت حالهم، «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ» یرید تبلیغ الرّسالة «وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ» المجازاة.

«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» این آیت بیان تحقیق آن وعده است که ایشان را داد از عذاب دشمن و نصرت رسول و مؤمنان و اظهار دین اسلام بر دینها. «أَ وَ لَمْ یَرَوْا» یعنی اهل مکّة، «أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ» ای نفتح کلّ یوم للمسلمین شیئا فشیئا فننقص من بلاد الکفر و نزید فی بلاد الاسلام فینقص الکفّار و یزید المسلمون فکیف لا یعتبرن، نظیره قوله: «أَ فَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ». عکرمه و مجاهد و ابن عباس گفتند: «نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» آنست که هر چه در دنیا آباد است از آن شهر شهر و جای جای بروزگار خراب می‌شود و خلق می‌کاهد و از ثمار و نبات برکت می‌رود تا آن گه که در عالم خود یک گوشه آبادان نماند. و در بعضی اخبار آورده‌اند که رسول خدا (ص) جبرئیل را گفت بعد از من هیچ دانسته‌ای که ترا بزمین فرستند یا نه؟ گفت یا رسول اللَّه سه بار فرو آیم: یک بار فرود آیم و شفقت و مهربانی از دلها بر گیرم، دیگر بار فرو آیم و امانت و برکت از میان خلق بردارم، سوم بار فرو آیم و قرآن از میان خلق بآسمان باز برم.

و قیل هذه الآیة و عد من اللَّه عزّ و جلّ بخراب الدّنیا و فناء اهلها، کقوله تعالی: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ» و قال تعالی: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ». و قیل: «نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» بموت العلماء و الفقهاء و فی ذلک ما

روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه (ص) فی قوله «نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» قال ذهاب العلماء

و عن ابی الدّرداء قال قال رسول اللَّه (ص): خذوا العلم قبل ان یذهب، قلنا فکیف یذهب العلم و القرآن بین اظهرنا قد اثبته اللَّه فی قلوبنا و اثبتناه فی مصاحفنا نقرأه و نقرئه ابنائنا فغضب. ثمّ قال و هل ضلّت الیهود و النّصاری الا و التّوراة بین اظهرهم ذهاب العلم ذهاب العلماء.

و عن عبد اللَّه بن عمرو بن العاص قال سمعت رسول اللَّه (ص) یقول انّ اللَّه لا یقبض العلم انتزاعا ینتزعه من النّاس و لکن یقبض العلم بقبض العلماء حتّی اذا لم یبق عالم اتّخذوا النّاس رؤسا جهّالا فسئلوا فافتوا بغیر علم فضلوا و اضلّوا.

و عن ابی الدّرداء انّه قال یا اهل حمص ما لی اری علماء کم یذهبون و جهالکم لا یتعلّمون و اراکم قد اقبلتم علی ما تکفّل لکم و ضیّعتم ما وکّلتم به اعملوا قبل ان یرفع العلم فان رفع العلم بذهاب العلماء.

و قال علی (ع): انّما مثل العلماء کمثل الاکفّ اذا قطعت کفّ لم تعد.

و قال ابن مسعود: موت العالم ثلمة فی الاسلام لا یسدها شی‌ء ما اختلف اللّیل و النّهار.

و سئل سعید بن جبیر ما علامة هلاک النّاس؟ قال: هلاک علمائهم. «وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ» التّعقیب ردّ الحکم بعد فصله أی لا احد یتّبع ما حکم فیغیّره، و المعنی لا ناقض لحکمه و لا رادّ لقضائه و امره و لا مغیّر لارادته، «وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسابِ» حسابه لاعمالهم اسرع من لمح البصر لا یشغله محاسبة احدهم عن محاسبة الآخرین لا یحتاج الی تأمّل و تفکّر و عقد بالید. و قیل: «سَرِیعُ الْحِسابِ» سریع الجزاء.

«وَ قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» یعنی کفّار الامم الحالیة کفروا و مکروا بانبیائهم و احتالوا فی ابطال دین اللَّه، و المکر ارادة المکروه فی خفیة میگوید پیش از مشرکان مکّه کافران بودند که با پیغامبران خویش مکر ساختند و در ابطال دین حق ساز بد نهانی بر دست گرفتند، چنانک این مشرکان با تو ساز بد می‌سازند، آن گه گفت: «فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعاً» ای المکر المؤثّر مکره، ای محمد مکر که تأثیر کند مکر خدای است که اسباب مکر همه بید خدای تعالی است، فبیده الخیر و الشر و النّفع و الضرّ فلا یضرّ مکر احد احدا الّا من اراد اللَّه ضرّه. و فی الخبر عن ابن عباس قال کان النّبی (ص) یدعو بهذا الدّعاء: «رب اعنی و لا تعن علی و انصرنی و لا تنصر علی و امکر لی و لا تمکر علی».

و قیل المکر من اللَّه سبحانه التّدبیر بالحق، مکر چون اضافت با حق جلّ جلاله کنند از تراجع پاک بود و مکر مخلوق نه، همچنین تعجب اضافت با حق کنند و از استنکار پاک بود و تعجب مخلوق نه، و صبر حق از عجز پاک بود و صبر مخلوق نه، و غضب حق از ضجر پاک بود و غضب مخلوق نه، هم نامی هست اما هم صفتی نیست، که چون وی جلّ جلاله هیچ کس و هیچیز نیست «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ»، «یَعْلَمُ ما تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ» لا یخفی علیه مکرهم فیجازیهم علیه، «و سیعلم الکافر» بلفظ الواحد قرأه ابن کثیر و ابو عمرو و هو ابلیس یعلم جواب قوله: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» و قرأ الباقون بلفظ الجمع «سَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ» و هم قریش حین قالت «أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا»، «لِمَنْ عُقْبَی الدَّارِ» هذه اللام تدلّ علی العاقبة المحمودة کما انّ علی تدلّ علی المذمومة و هذا وعید الکفّار ای سیعلمون اذا قدموا علی ربّهم لمن العاقبة المحمودة لهم ام للمسلمین.

«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا»، این کعب اشرف است و اصحاب وی ازین سران جهودان که نبوّت مصطفی را منکر بودند و می‌گفتند: «لَسْتَ مُرْسَلًا» و عن ابن عباس قال قدم علی رسول اللَّه (ص) اسقف من الیمن فقال له رسول اللَّه (ص) هل تجدنی فی الانجیل رسولا؟ قال لا، فانزل اللَّه تعالی: «قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» انّی رسوله الیکم، و شهیدا منصوب علی التمییز، و قیل علی الحال، و قیل الشهید فی هذا الموضع بمعنی الحکم سوغ ذلک و اجازه: انّ الحکومات لا تقوم الّا بالشهادات، «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» هو عبد اللَّه بن سلام و سلمان و تمیم الدّاری و من آمن من اهل الکتابین التّوراة و الانجیل.

گفته‌اند که اللَّه تعالی در قرآن چهار جای عبد اللَّه سلام را ستوده و کرامت و نواخت بر وی نهاده، امام اهل تورات بود در شام چون خبر بعثت مصطفی (ص) شنید برخاست و قصد مدینه کرد، و در تورات نعت و صفت مصطفی (ص) نیک شناخته بود و دانسته، بیامد تا از وی مسائل پرسد و خبر عیان گردد و علم الیقین بنبوّت و رسالت وی حاصل شود، و در راه که می‌آمد کاروانی دید از مسلمانان که سوی شام می‌شدند، یکی از یاران رسول این آیت می‌خواند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً» آن خواندن در وی اثر کرد و او را در صحّت نبوّت مصطفی (ص) یقین افزود و دست بروی خود می‌برد که مبادا که روی من مسخ کنند ایمان بوی نیاورده، چون بمدینه آمد نزدیک رسول خدا، از وی مسئله ها پرسید، چنانک در اخبار بیارند گویند چهل مسئله پرسید و گویند که هزار مسئله پرسید و رسول خدا (ص) همه از وحی جواب میداد. آن گه مسلمان شد و گفت یا رسول اللَّه قومی از پی من می‌آیند چون در رسند ایشان را باسلام دعوت کن تا مگر ایشان نیز مسلمان شوند، چون آن قوم بیامدند رسول خدا عبد اللَّه سلام را در خانه‌ای بنشاند و ایشان را پرسید که در عبد اللَّه چه گوئید؟ ایشان بر وی ثناها کردند و نیکوئیها گفتند که: امامنا و سیدنا و اعلم من بقی علی وجه الارض بالتّوریة، عبد اللَّه از خانه بیرون آمد و گفت ای قوم بدانید که آنچ در تورات خوانده‌ایم و دانسته از نعت و صفت پیغامبر آخر الزّمان، همه صفت و نعت محمّدست و بدرستی و راستی که پیغامبر است و من که عبد اللَّه ام بنبوّت و رسالت وی گواهی میدهم: اشهد انّ لا اله الّا اللَّه و اشهد انّ محمّدا رسول اللَّه، ایشان همه برمیدند و سخن در حق وی باز گردانیدند و ناسزا گفتند که: هو سفیهنا و شرّنا، پس ربّ العالمین در مقابل آن جفاهای ایشان بر وی ثنا گفت و او را بستود و آیتها در قرآن بشأن وی فرو فرستاد یکی اینست که: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» یعنی عبد اللَّه بن سلام. و قیل هو علی بن ابی طالب (ع). و قیل هو اللَّه عزّ و جلّ و تقدیره کفی باللّه الّذی عنده علم الکتاب، شهیدا بینی و بینکم، و دلیله‌ قراءة من قرأ «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» و باین قراءت معنی آنست که میان من و شما داور و گواه اللَّه تعالی است، خداوندی که از نزدیک اوست علم دین و قرآن.

۵ - النوبة الاولى: قوله تعالی: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ» می‌سترد اللَّه تعالی آنچ خواهد، «وَ یُثْبِتُ» و بر جای می‌دارد و می‌نهد، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ (۳۹)» و مهر همه نسختها آنست که بنزدیک اوست.۵ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ» بدانک شاه راه دین حق سه چیزست: اسلام و سنّت و اخلاص. در اسلام خائف باش و در سنت راجی و در اخلاص محبّ، اسلام از خوف چاره نیست و سنّت بی رجا نیست و اخلاص جز مایه محبّ نیست، خائف را گویند می‌ترس، راجی را گویند همی‌جوی، محبّ را گویند همی‌سوز، تا هنگامی آید که خائف را خطاب این بود که لا تخف مترس که روز ترس بسر آمد، و راجی را گویند لا تحزن اندوه مدار که امیدت بر آمد و درخت شادی ببرآمد، و محبّ را گویند ابشر شاد باش که شب هجر بپایان رسید و صبح وصل برآمد، این هر یکی را در عالم روش خویش محو و اثباتست، از دل خائف ریا می‌سترد و یقین می‌نهد، بخل می‌سترد جود می‌نهد، شره می‌سترد قناعت می‌نهد، حسد می سترد شفقت می‌نهد، بدعت می‌سترد سنّت می‌نهد، بم می‌سترد امن می‌نهد. از دل راجی اختیار می‌سترد تسلیم می‌نهد، تفرقت می‌سترد جمع می‌نهد، سرگردانی بنده می‌سترد نور سبق می‌نهد. از دل محبّ رسوم انسانیّت می‌سترد شواهد حقیقت می‌نهد، یمحو النّعوت الانسانیّة و یثبت النّعوت الرّبّانیة، یمحو شواهد کم و یثبت شاهده، از شاهد بنده می‌کاهد و از شاهد خود می‌فزاید تا چنانک باوّل خود بود بآخر هم خود باشد.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ» مخفف قرائت ابن کثیر است و ابو عمرو و یعقوب و عاصم و مشدّد قراءت باقی، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» یعنی اللّوح المحفوظ یمحو منه ما یشاء و یثبت منه ما یشاء می‌گوید لوح محفوظ که اصل کتابها است و مایه نسختها بنزدیک اوست، محو و اثبات می‌کند چنانک خود خواهد. قومی گفتند آیت بر عموم است و تخصیص در آن نیست، سعادت و شقاوت و اجل و رزق و حیاة و موت و غیر آن محو و اثبات بر همه می‌رود، و دلیل برین قول عمر خطاب است رضی اللَّه عنه که گفت: الهی ان کنت کتبتنی شقیّا فامحنی و اکتبنی سعیدا فانّک قلت یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت. و همچنین روایت کنند از عبد اللَّه مسعود که گفت: اللّهم ان کنت کتبتنی فی السّعداء فاثبتنی فیهم و ان کنت کتبتنی فی الاشقیاء فامحنی من الاشقیاء و اثبتنی فی السّعداء فانک تمحو ما یشاء و تثبت و عندک امّ الکتاب.
هوش مصنوعی: آیه‌ای در قرآن اشاره دارد به اینکه خداوند هر چیزی را که بخواهد محو (از بین می‌برد) و هر چیزی را که بخواهد اثبات (قائم و ثابت نگه می‌دارد) می‌کند. این موضوع به لوح محفوظ مرتبط است که اصل کتاب‌ها و سرنوشت‌ها در آن نوشته شده‌اند و خداوند می‌تواند هر آنچه را که بخواهد از آن محو کند یا ثابت نگه دارد. برخی معتقدند که این آیه شامل عموم مسائل مانند سعادت، شقاوت، مرگ، زندگی و روزی می‌شود و هیچ محدودیتی در آن نیست. به عنوان مثال، عمر بن خطاب از خداوند خواسته که اگر نامش در زمره شقی‌ها نوشته شده، آن را محو کند و به سعیدها اضافه کند. همچنین، عبد الله بن مسعود نیز دعایی مشابه از خدا کرده است که اگر نامش در سعیدها نوشته شده، در آن ثابت بماند و در صورتی که در شقی‌ها نوشته شده، از آن محو شود.
و روی عن النبی (ص) انّه قال: الصدقة علی وجهها ای یرید بها ما عند اللَّه و برّ الوالدین و اصطناع المعروف و صلة الرّحم تحوّل الشقا السعادة و تزید فی العمر و تقی مصارع السّوء.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرموده‌اند: صدقه‌ای که با نیت خالص برای رضای خدا داده شود و همچنین نیکی به والدین، انجام کارهای خوب و صله رحم، می‌تواند سختی‌ها را به راحتی تبدیل کند، زندگی را طولانی‌تر کند و انسان را از بلاهای ناگوار محافظت نماید.
بعضی علماء دین تخصیص درین عموم آوردند و گفتند یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا ستّا: الخلق و الخلق و الرزق و الاجل و السّعادة و الشقاوة و هو قول ابن عباس. و روی نافع عن ابن عمر قال قال رسول اللَّه (ص): یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا الشّقاء و السّعادة و الحیاة و الموت.
هوش مصنوعی: برخی از علمای دین تصریح کرده‌اند که خداوند هرچه بخواهد محو می‌کند و هرچه بخواهد ثابت می‌کند، اما شش مورد استثنا دارد: خلقت، روزی، زمان مرگ، سعادت، شقاوت. این دیدگاه از ابن عباس نقل شده است. همچنین، نافع از ابن عمر نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمودند: خداوند هرچه بخواهد محو می‌کند و هرچه بخواهد ثابت می‌کند، اما شقاوت، سعادت، زندگی و مرگ استثنا هستند.
عکرمه روایت کند از ابن عباس که گفت هما کتابان: کتاب سوی امّ الکتاب یمحو اللَّه منه ما یشاء و یثبت، و عنده امّ الکتاب الّذی لا یغیّر منه شی‌ء و لا یبدّل. و عن علی بن ابی طلحة عن ابن عباس قال المراد به المنسوخ و النّاسخ، «یَمْحُوا اللَّهُ» یعنی یبدل اللَّه من القرآن، «ما یَشاءُ» فینسخه و یثبت ما یشاء فلا یبدله، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» ای جملة ذلک و عنده فی امّ الکتاب النّاسخ و المنسوخ.
هوش مصنوعی: عکرمه از ابن عباس نقل می‌کند که او گفت: دو کتاب وجود دارند؛ یکی کتابی که نزد «ام الکتاب» است و خداوند هر چه را بخواهد از آن محو و تغییر می‌دهد و آنچه را بخواهد تثبیت می‌کند. و کتاب دیگر همان «ام الکتاب» است که هیچ چیز از آن تغییر نکرده و نمی‌تواند تغییر کند. همچنین علی بن ابی‌طلحه از ابن عباس نقل می‌کند که منظور از این آیات، «ناسخ» و «منسوخ» است؛ یعنی «خداوند محو می‌کند» به معنای این است که خداوند در قرآن تغییراتی ایجاد می‌کند، «هر چه بخواهد» به این معناست که بعضی از آیات را نسخ کرده و برخی دیگر را تثبیت می‌کند و تغییر نمی‌دهد، و «و نزد او ام الکتاب» به این معنی است که در «ام الکتاب» فقط موارد ناسخ و منسوخ وجود دارد.
کلبی گفت: محو آنست که فریشتگان حفظه هر روز پنج شنبه جریده اعمال و اقوال بندگان بر اللَّه تعالی عرضه کنند، و کردار و گفتار ایشان، رمزات و لحظات ایشان، همه نبشته هر چه در آن ثواب و عقاب نبود چنانک: بنده بسر زبان فرا گوید که اکلت و شربت، دخلت و خرجت، وی در آن راست گوی بود و در آن هیچ ثواب و عقاب نبود، آن همه محو کنند از دیوان وی و آنچ در آن ثواب و عقاب بود اثبات کنند.
هوش مصنوعی: کلبی بیان کرده است که هر روز پنجشنبه فرشتگانی که مسئول حفظ کارها هستند، اعمال و گفتار بندگان را بر خداوند متعال عرضه می‌کنند. در این گزارش، تمام کارها و سخنان آنها، چه لحظات و چه حرکات‌شان، ثبت می‌شود. هر چیزی که در این ثبت هیچ ثواب یا عذابی نداشته باشد، مانند وقتی که فردی به زبان می‌آورد که چیزی خورده یا نوشیده، از دیوان اعمال او محو می‌شود، اما آنچه که دارای ثواب یا عذاب است، در دیوان او ثبت می‌گردد.
عکرمه گفت: محو آنست که چون بنده عاصی توبه کند ربّ العزّه آن معاصی از دیوان وی بر گیرد و اثبات آنست که بجای آن معاصی حسنات نهد چنانک گفت: «فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» و گفته‌اند یمحو اللَّه ما یشاء من الباطل و یثبت ما یشاء من الحقّ همانست که جای دیگر گفت: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ».
هوش مصنوعی: عکرمه بیان می‌کند که هنگامی که بنده‌ای که خطا کرده، توبه کند، خداوند متعال آن خطاها را از دفتر اعمالش پاک می‌کند و به جای آنها کارهای نیک قرار می‌دهد. به این معنا که خداوند می‌فرماید: «آنها که توبه می‌کنند، خداوند بدی‌هایشان را به خوبی تبدیل می‌کند.» همچنین گفته‌اند که خداوند هر چیزی را که بخواهد از بین می‌برد و هر چیزی را که بخواهد ثابت نگه می‌دارد. این نکته مشابه این آیه است که می‌گوید: «حق آمده و باطل نابود شده است.»
امیر المؤمنین علی (ع) گفت‌ یمحو اللَّه ما یشاء من القرون‌
هوش مصنوعی: امیر المؤمنین علی (ع) فرمود: خداوند هر چیزی را که بخواهد از تاریخ و نسل‌ها محو می‌کند.
کقوله: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ» و یثبت ما یشاء من القرون کقوله: «ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ».
هوش مصنوعی: چندین نسل قبل از آن‌ها را هلاک کردیم و هر کدام از نسل‌ها را که بخواهیم، حفظ می‌کنیم. سپس بعد از آن‌ها نسل‌های دیگری را به وجود آوردیم.
قومی جهانداران ازین جهان می‌برد آن محو است، دیگران بجای ایشان می نشاند آن اثبات است، همانست که پدران می‌روند و پسران بجای ایشان می نشینند.
هوش مصنوعی: مردم بزرگ و قدرتمند این دنیا از آن می‌روند و محو می‌شوند، ولی دیگران به جای آن‌ها جایگزین می‌شوند و این واقعیت همیشگی است. این چرخه ادامه دارد و پدران می‌روند و پسران به جای آن‌ها جای می‌گیرند.
محمد بن کعب القرظی همین گفت: اذا ولد الانسان اثبت اجله و رزقه و اذا مات محی اجله و رزقه.
هوش مصنوعی: محمد بن کعب القرظی می‌گوید: وقتی انسان به دنیا می‌آید، مدت عمر و روزی او ثبت می‌شود و وقتی که می‌میرد، مدت عمر و روزی او حذف می‌گردد.
سدّی گفت: یمحو اللَّه ما یشاء یعنی القمر و یثبت یعنی الشمس بیانه فی قوله تعالی: «فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً». و گفته‌اند محو و اثبات فناء دنیاست و بقاء عقبی کقوله: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».
هوش مصنوعی: سدّی بیان کرد که خداوند هر چه بخواهد محو می‌کند و هر چه بخواهد تثبیت می‌نماید، که در آیه‌ای ذکر شده است: «ما آیت شب را محو کردیم و آیت روز را روشن و قابل مشاهده قرار دادیم». همچنین گفته شده که محو و اثبات به معنای زوال دنیا و بقای آخرت است، که در آیه دیگری آمده است: «آنچه نزد شماست، نابود می‌شود و آنچه نزد خداست، باقی می‌ماند».
و قیل یمحو ما یشاء من اعضاء الاموات فی قبورهم و ابشارهم و شعورهم و یثبت الارواح فلا تغیرها عن حالها حتّی یردّها الی النّفوس. و قیل یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت یعنی: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ» و گفته‌اند این محو و اثبات را روزی و وقتی معین نام زد نیست که ربّ العزّه می‌گوید: «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» یعنی محوا و اثباتا. قومی گفتند روز پنج شنبه است چنانک بیان کردیم در اقوال، قومی گفتند دهم ماه رجب است، قومی گفتند شب قدر است یعنی لیلة التقدیر و درست آنست که مصطفی (ص) گفت بروایت ابو الدرداء و جماعتی صحابه و خبر در صحیح است، قال رسول اللَّه (ص): ینزل اللَّه تعالی فی آخر ثلث ساعات یبقین من اللّیل فیفتح الذکر فی السّاعة الاولی الّذی لا یراه احد غیره فیمحو ما یشاء و یثبت، ثمّ ینزل فی السّاعة الثّانیة الی جنّة عدن و هی داره التی لم ترها غیره و لم یخطر علی قلب بشر و هی مسکنه لا یسکنها من بنی آدم غیر ثلاثة: النبیین و الصّدّیقین و الشّهداء، ثمّ یقول طوبی لمن دخلک ثمّ ینزل فی السّاعة الثّالثة الی السّماء الدّنیا بروحه و ملائکته فتنتفض فیقول قومی بعزّتی فیطلع الی عباده یقول الا هل من مستغفر یستغفرنی فاغفر له، الا هل من سائل یسئلنی فاعطیه، الا هل من داع یدعونی فاجیبه حتّی یکون صلاة الفجر
هوش مصنوعی: خداوند می‌تواند هر چیزی را که بخواهد از اعضای مردگان در قبرهایشان و از پوست و موهایشان محو کند و ارواح را نگه‌دارد، بدون آنکه آنها را تغییر دهد تا دوباره به نفوس برگرداند. گفته شده که خدا هر آنچه بخواهد محو و اثبات می‌کند؛ به طوری که او می‌فرماید: «خدا ربا را محو می‌کند و صدقات را افزون می‌کند». همچنین گفته‌اند که این عمل محو و اثبات در زمانی خاص انجام نمی‌شود و خداوند می‌فرماید: «هر روز او در کار و شأنی است». برخی گفته‌اند این کار در روز پنج‌شنبه، برخی دیگر در دهم ماه رجب و عده‌ای آن را در شب قدر می‌دانند. اما آنچه به درستی روایت شده این است که پیامبر (ص) فرمودند: در آخرین ثلث شب، خداوند نازل می‌شود و در ساعت نخست به ذکر می‌پردازد و آنچه را بخواهد محو و آنچه را بخواهد اثبات می‌کند. سپس در ساعت دوم به بهشت عدن نازل می‌شود که مکانی است که هیچ انسانی آن را نخواهد دید و تنها سه گروه از فرزندان آدم در آنجا سکونت می‌کنند: پیامبران، صدیقین و شهداء. خداوند می‌فرماید: خوشا به حال کسی که وارد آن شود. سپس در ساعت سوم به آسمان دنیا با روح و ملائکه‌اش نازل می‌شود و ندا می‌زند که آیا کسی هست که از من طلب آمرزش کند تا او را ببخشم؟ آیا کسی هست که از من چیزی بخواهد تا به او بدهم؟ آیا کسی هست که دعایی کند تا او را اجابت کنم تا زمانی که وقت نماز صبح فرا برسد؟
و لذلک یقول اللَّه عزّ و جلّ: «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً» یشهده اللَّه و ملائکة اللّیل و ملائکة النّهار، «وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» یعنی اللوح المحفوظ و هو اصل کلّ کتاب فیه ما خلق و ما لم یخلق. و عن عطاء عن ابن عباس قال: انّ اللَّه تعالی لوحا محفوظا مسیرة خمس مائة عام من درّة بیضاء لها دفتان من یاقوتة للَّه فیه کلّ یوم ثلاثمائة و ستّون لحظة یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت و عنده امّ الکتاب.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «قرآن صبحگاه، قطعاً شاهد است.» این قرآن توسط خدا و فرشتگان شب و روز مورد مشاهده قرار می‌گیرد. همچنین در نزد او، "ام الكتب" وجود دارد که به لوح محفوظ اشاره دارد و این لوح، اصل تمام کتاب‌هاست و شامل همه چیزهایی است که خلق شده و آنچه که هنوز خلق نشده است. عطاء از ابن عباس نقل کرده که خداوند لوح محفوظی دارد که مسافت پنج‌صد سال از مروارید سفید تا دو دفت به یاقوت فاصله دارد. در این لوح هر روز سیصد و شصت لحظه وجود دارد که خداوند هر چه بخواهد محو می‌کند و هر چه بخواهد ثابت نگه می‌دارد و در نزد او ام‌الکتاب وجود دارد.
«وَ إِنْ ما نُرِیَنَّکَ» یعنی ان اریناک، «بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ » من العذاب. و قیل من اظهار دین الاسلام علی الدّین کلّه، «أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ» قبل ان نریک ذلک فلیس علیک الّا البلاغ کفروا هم به او آمنوا ای لیس علیک الّا البلاغ کیف ما صارت حالهم، «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ» یرید تبلیغ الرّسالة «وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ» المجازاة.
هوش مصنوعی: اگر ما بخواهیم تو را از عذاب برخی از آنها آگاه کنیم یا اینکه قبل از آنکه این کار را انجام دهیم تو را وفات دهیم، بر تو چیزی جز رساندن پیام نیست، خواه ایمان بیاورند یا کافر شوند. وظیفه تو فقط رساندن پیام است و حساب و جزا بر عهده ماست.
«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» این آیت بیان تحقیق آن وعده است که ایشان را داد از عذاب دشمن و نصرت رسول و مؤمنان و اظهار دین اسلام بر دینها. «أَ وَ لَمْ یَرَوْا» یعنی اهل مکّة، «أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ» ای نفتح کلّ یوم للمسلمین شیئا فشیئا فننقص من بلاد الکفر و نزید فی بلاد الاسلام فینقص الکفّار و یزید المسلمون فکیف لا یعتبرن، نظیره قوله: «أَ فَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ». عکرمه و مجاهد و ابن عباس گفتند: «نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» آنست که هر چه در دنیا آباد است از آن شهر شهر و جای جای بروزگار خراب می‌شود و خلق می‌کاهد و از ثمار و نبات برکت می‌رود تا آن گه که در عالم خود یک گوشه آبادان نماند. و در بعضی اخبار آورده‌اند که رسول خدا (ص) جبرئیل را گفت بعد از من هیچ دانسته‌ای که ترا بزمین فرستند یا نه؟ گفت یا رسول اللَّه سه بار فرو آیم: یک بار فرود آیم و شفقت و مهربانی از دلها بر گیرم، دیگر بار فرو آیم و امانت و برکت از میان خلق بردارم، سوم بار فرو آیم و قرآن از میان خلق بآسمان باز برم.
هوش مصنوعی: آیه به این موضوع اشاره دارد که خداوند وعده‌ای به مؤمنان و پیامبرش داده که عذاب دشمنان را به آنها نشان خواهد داد و دین اسلام را بر دیگر ادیان غالب خواهد کرد. در اینجا به اهل مکه گفته می‌شود که آیا نمی‌بینند که ما به تدریج زمین را به مسلمانان می‌دهیم و از سرزمین‌های کفر کم می‌کنیم و بر سرزمین‌های اسلام می‌افزاییم؟ بنابراین آیا نباید عبرت بگیرند؟ این گفته مشابه آیه‌ای دیگر است که می‌پرسد آیا نمی‌بینند که ما چگونه زمین را از اطراف آن کم می‌کنیم؟ عکرمه، مجاهد و ابن عباس نیز شرح داده‌اند که این به معنای این است که هر چه در دنیا آباد است در طول زمان خراب خواهد شد و برکت از روی زمین کاسته می‌شود تا جایی که در نهایت هیچ نقطه آبادانی باقی نماند. همچنین در برخی روایات آمده است که پیامبر خدا (ص) به جبرئیل گفته که بعد از او برای زمین نخواهد آمد مگر در سه مرحله: اول برای برطرف کردن کینه‌ها از دل‌ها، دوم برای گرفتن امانت و برکت از میان مردم و سوم برای بالا بردن قرآن از میان انسان‌ها به آسمان.
و قیل هذه الآیة و عد من اللَّه عزّ و جلّ بخراب الدّنیا و فناء اهلها، کقوله تعالی: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ» و قال تعالی: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ». و قیل: «نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» بموت العلماء و الفقهاء و فی ذلک ما
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که برخی افراد بر این باورند که این آیه به خرابی دنیای مادی و نابودی ساکنان آن اشاره دارد. مانند آیات قرآن که تصریح می‌کند: «هر کسی که بر روی زمین است، زوال‌پذیر است» و همچنین «هر چیزی در حال هلاکت است جز چهره او». همچنین گفته شده که ممکن است دنیای علم و دانش با مرگ عالمان و فقیهان کاهش یابد و در این موضوع نکات مهمی وجود دارد.
روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه (ص) فی قوله «نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها» قال ذهاب العلماء
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که پیامبر (ص) در مورد آیه «به سراغ زمین می‌رویم و از اطراف آن می‌کاهیم» فرمودند که این اشاره به کم شدن علمای دین دارد.
و عن ابی الدّرداء قال قال رسول اللَّه (ص): خذوا العلم قبل ان یذهب، قلنا فکیف یذهب العلم و القرآن بین اظهرنا قد اثبته اللَّه فی قلوبنا و اثبتناه فی مصاحفنا نقرأه و نقرئه ابنائنا فغضب. ثمّ قال و هل ضلّت الیهود و النّصاری الا و التّوراة بین اظهرهم ذهاب العلم ذهاب العلماء.
هوش مصنوعی: ابو درداء نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمودند: "علم را پیش از آنکه از بین برود به دست آورید." ما سوال کردیم که چطور ممکن است علم از بین برود در حالی که قرآن در میان ماست و خدا آن را در دل‌های ما تثبیت کرده و در مصاحف نوشته‌ایم و ما آن را می‌خوانیم و به فرزندانمان آموزش می‌دهیم؟ رسول خدا (ص) ناراحت شدند و سپس فرمودند: "آیا یهود و نصاری گمراه نشدند در حالی که تورات در میانشان بود؟ از بین رفتن علم یعنی از بین رفتن دانشمندان."
و عن عبد اللَّه بن عمرو بن العاص قال سمعت رسول اللَّه (ص) یقول انّ اللَّه لا یقبض العلم انتزاعا ینتزعه من النّاس و لکن یقبض العلم بقبض العلماء حتّی اذا لم یبق عالم اتّخذوا النّاس رؤسا جهّالا فسئلوا فافتوا بغیر علم فضلوا و اضلّوا.
هوش مصنوعی: عبدالله بن عمرو بن عاص نقل کرده که پیامبر (ص) فرمودند: خداوند علم را به‌صورت تدریجی از مردم نمی‌گیرد، بلکه علم را با فوت افرادی که دانا هستند، می‌گیرد. بنابراین وقتی که هیچ عالم و دانایی باقی نماند، مردم از میان خود رهبری‌های نادان انتخاب می‌کنند و اگر از آن‌ها سوال شود، بدون داشتن دانش کافی پاسخ می‌دهند که باعث گمراهی خودشان و دیگران می‌شود.
و عن ابی الدّرداء انّه قال یا اهل حمص ما لی اری علماء کم یذهبون و جهالکم لا یتعلّمون و اراکم قد اقبلتم علی ما تکفّل لکم و ضیّعتم ما وکّلتم به اعملوا قبل ان یرفع العلم فان رفع العلم بذهاب العلماء.
هوش مصنوعی: ابو الدرداء می‌گوید: ای اهل حمص، چرا می‌بینم که عالمان شما کم‌کم می‌روند و نادانان شما یاد نمی‌گیرند؟ شما به چیزهایی که برایتان فراهم شده، مشغول شده‌اید و آنچه که بر عهده‌تان بوده را از دست داده‌اید. قبل از اینکه علم از بین برود، تلاش کنید؛ زیرا علم با رفتن عالمان از بین می‌رود.
و قال علی (ع): انّما مثل العلماء کمثل الاکفّ اذا قطعت کفّ لم تعد.
هوش مصنوعی: امام علی (ع) فرمودند: عالم‌ها مانند دست‌ها هستند؛ اگر یکی از دستان قطع شود، دیگر قابل استفاده نخواهد بود.
و قال ابن مسعود: موت العالم ثلمة فی الاسلام لا یسدها شی‌ء ما اختلف اللّیل و النّهار.
هوش مصنوعی: ابن مسعود گفت: مرگ عالم یک شکاف در اسلام است که هیچ چیز نمی‌تواند آن را پر کند تا زمانی که شب و روز ادامه دارد.
و سئل سعید بن جبیر ما علامة هلاک النّاس؟ قال: هلاک علمائهم. «وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ» التّعقیب ردّ الحکم بعد فصله أی لا احد یتّبع ما حکم فیغیّره، و المعنی لا ناقض لحکمه و لا رادّ لقضائه و امره و لا مغیّر لارادته، «وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسابِ» حسابه لاعمالهم اسرع من لمح البصر لا یشغله محاسبة احدهم عن محاسبة الآخرین لا یحتاج الی تأمّل و تفکّر و عقد بالید. و قیل: «سَرِیعُ الْحِسابِ» سریع الجزاء.
هوش مصنوعی: سعید بن جبیر به این سوال که نشانه هلاکت مردم چیست، پاسخ داد: هلاکت علمای آن‌ها. خداوند حکم می‌کند و هیچ کس نمی‌تواند حکم او را عوض کند. این به معنای این است که هیچ کسی نمی‌تواند حکم خدا را نقض کند یا آن را تغییر دهد. همچنین، خداوند در حسابرسی اعمال بندگانش بسیار سریع است، به گونه‌ای که حسابرسی او سریع‌تر از لحظه چشم به هم زدن انجام می‌شود و بررسی یک فرد مانع از بررسی دیگران نمی‌شود. او نیازی به دقت و تأمل در انجام حسابرسی ندارد و سریعاً جزا می‌دهد.
«وَ قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» یعنی کفّار الامم الحالیة کفروا و مکروا بانبیائهم و احتالوا فی ابطال دین اللَّه، و المکر ارادة المکروه فی خفیة میگوید پیش از مشرکان مکّه کافران بودند که با پیغامبران خویش مکر ساختند و در ابطال دین حق ساز بد نهانی بر دست گرفتند، چنانک این مشرکان با تو ساز بد می‌سازند، آن گه گفت: «فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعاً» ای المکر المؤثّر مکره، ای محمد مکر که تأثیر کند مکر خدای است که اسباب مکر همه بید خدای تعالی است، فبیده الخیر و الشر و النّفع و الضرّ فلا یضرّ مکر احد احدا الّا من اراد اللَّه ضرّه. و فی الخبر عن ابن عباس قال کان النّبی (ص) یدعو بهذا الدّعاء: «رب اعنی و لا تعن علی و انصرنی و لا تنصر علی و امکر لی و لا تمکر علی».
هوش مصنوعی: در این متن اشاره شده که در گذشته نیز کافران با پیامبران خود نیرنگ‌هایی طراحی کردند و سعی کردند تا دین حق را با روش‌های پنهانی زیر سؤال ببرند. این عمل مشابه به نیرنگ‌هایی است که مشرکان مکه نیز در زمان پیامبر اسلام انجام می‌دادند. اینجا تأکید شده است که مکر واقعی و مؤثر فقط از جانب خداوند است و اوست که همه امور را تحت کنترل دارد، بنابراین هیچ نیرنگی از جانب انسان نمی‌تواند به کسی ضرری برساند مگر اینکه خداوند، آن شخص را بخواهد. همچنین، نقل قولی از پیامبر اسلام آورده شده که در آن از خداوند درخواست یاری و حمایت می‌کند و از مکر دیگران در امان می‌ماند.
و قیل المکر من اللَّه سبحانه التّدبیر بالحق، مکر چون اضافت با حق جلّ جلاله کنند از تراجع پاک بود و مکر مخلوق نه، همچنین تعجب اضافت با حق کنند و از استنکار پاک بود و تعجب مخلوق نه، و صبر حق از عجز پاک بود و صبر مخلوق نه، و غضب حق از ضجر پاک بود و غضب مخلوق نه، هم نامی هست اما هم صفتی نیست، که چون وی جلّ جلاله هیچ کس و هیچیز نیست «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ»، «یَعْلَمُ ما تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ» لا یخفی علیه مکرهم فیجازیهم علیه، «و سیعلم الکافر» بلفظ الواحد قرأه ابن کثیر و ابو عمرو و هو ابلیس یعلم جواب قوله: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» و قرأ الباقون بلفظ الجمع «سَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ» و هم قریش حین قالت «أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا»، «لِمَنْ عُقْبَی الدَّارِ» هذه اللام تدلّ علی العاقبة المحمودة کما انّ علی تدلّ علی المذمومة و هذا وعید الکفّار ای سیعلمون اذا قدموا علی ربّهم لمن العاقبة المحمودة لهم ام للمسلمین.
هوش مصنوعی: خداوند سبحان در تدبیر و کارسازی، بر اساس حق عمل می‌کند. مکر و فریب الهی به دلیل ارتباطش با حق، درّنده و پاک است، در حالی که مکر مخلوق چنین نیست. همچنین، تعجب خداوند از ناتوانی دور است، اما تعجب مخلوق این‌گونه نیست. صبر الهی خالی از ناتوانی است و صبر مخلوق اما چنین نیست. غضب خداوند از خستگی و کلافگی به دور است، در حالی که غضب مخلوق این طور نیست. اگر چه در نام گذاری ممکن است مشابه باشند اما در ویژگی‌ها متفاوتند. زیرا هنگامی که خداوند هیچ چیز مثل او نیست، او می‌داند که چه اعمالی هر فرد انجام می‌دهد و هیچ مکر و فریبی از او پوشیده نیست و بر اساس آن مجازات خواهد کرد. سپس، در مورد کافرین، خداوند می‌فرماید که به زودی خواهند دانست. این آیه به دو شکل خوانده می‌شود؛ یکی تعداد فرد و دیگری جمع. ابن کثیر و ابو عمرو آن را به صورت مفرد قرائت کرده‌اند، در حالی که سایرین آن را به شکل جمع خوانده‌اند. همچنین قریش در موقعی که پرسیدند کدام یک از دو گروه مقام بهتری دارد و بهینه‌تر است، بیان می‌کنند که سرنوشت نیکو برای کدام یک است. این حرف به این معناست که کافران خواهند دانست وقتی که به پیشگاه خداوند بیایند، سرنوشت نیکو برای چه کسی است، آیا برای مسلمانان یا آنان.
«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا»، این کعب اشرف است و اصحاب وی ازین سران جهودان که نبوّت مصطفی را منکر بودند و می‌گفتند: «لَسْتَ مُرْسَلًا» و عن ابن عباس قال قدم علی رسول اللَّه (ص) اسقف من الیمن فقال له رسول اللَّه (ص) هل تجدنی فی الانجیل رسولا؟ قال لا، فانزل اللَّه تعالی: «قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» انّی رسوله الیکم، و شهیدا منصوب علی التمییز، و قیل علی الحال، و قیل الشهید فی هذا الموضع بمعنی الحکم سوغ ذلک و اجازه: انّ الحکومات لا تقوم الّا بالشهادات، «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» هو عبد اللَّه بن سلام و سلمان و تمیم الدّاری و من آمن من اهل الکتابین التّوراة و الانجیل.
هوش مصنوعی: کافرانی که پیامبری حضرت محمد (ص) را انکار می‌کردند، می‌گفتند: «تو رسول نیستی». این عبارت به کعب اشرف و یارانش مربوط می‌شود. سپس در مورد واقعه‌ای با ابن عباس نقل می‌شود که یک کشیش از یمن به پیش حضرت محمد (ص) آمد و پیامبر از او پرسید آیا در انجیل او را به عنوان رسول می‌یابد؟ کشیش پاسخ داد که نه. سپس خداوند فرمود: «بگو خداوند میان من و شما شاهد است»، مبین این که من رسول خدا به سوی شما هستم. در ادامه به اهمیت شهادت‌ها در قضاوت و حکمرانی اشاره می‌شود و نام افرادی چون عبدالله بن سلام و سلمان و تمیم الداری به عنوان کسانی که به کتاب‌های آسمانی ایمان آورده‌اند، ذکر می‌شود.
گفته‌اند که اللَّه تعالی در قرآن چهار جای عبد اللَّه سلام را ستوده و کرامت و نواخت بر وی نهاده، امام اهل تورات بود در شام چون خبر بعثت مصطفی (ص) شنید برخاست و قصد مدینه کرد، و در تورات نعت و صفت مصطفی (ص) نیک شناخته بود و دانسته، بیامد تا از وی مسائل پرسد و خبر عیان گردد و علم الیقین بنبوّت و رسالت وی حاصل شود، و در راه که می‌آمد کاروانی دید از مسلمانان که سوی شام می‌شدند، یکی از یاران رسول این آیت می‌خواند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً» آن خواندن در وی اثر کرد و او را در صحّت نبوّت مصطفی (ص) یقین افزود و دست بروی خود می‌برد که مبادا که روی من مسخ کنند ایمان بوی نیاورده، چون بمدینه آمد نزدیک رسول خدا، از وی مسئله ها پرسید، چنانک در اخبار بیارند گویند چهل مسئله پرسید و گویند که هزار مسئله پرسید و رسول خدا (ص) همه از وحی جواب میداد. آن گه مسلمان شد و گفت یا رسول اللَّه قومی از پی من می‌آیند چون در رسند ایشان را باسلام دعوت کن تا مگر ایشان نیز مسلمان شوند، چون آن قوم بیامدند رسول خدا عبد اللَّه سلام را در خانه‌ای بنشاند و ایشان را پرسید که در عبد اللَّه چه گوئید؟ ایشان بر وی ثناها کردند و نیکوئیها گفتند که: امامنا و سیدنا و اعلم من بقی علی وجه الارض بالتّوریة، عبد اللَّه از خانه بیرون آمد و گفت ای قوم بدانید که آنچ در تورات خوانده‌ایم و دانسته از نعت و صفت پیغامبر آخر الزّمان، همه صفت و نعت محمّدست و بدرستی و راستی که پیغامبر است و من که عبد اللَّه ام بنبوّت و رسالت وی گواهی میدهم: اشهد انّ لا اله الّا اللَّه و اشهد انّ محمّدا رسول اللَّه، ایشان همه برمیدند و سخن در حق وی باز گردانیدند و ناسزا گفتند که: هو سفیهنا و شرّنا، پس ربّ العالمین در مقابل آن جفاهای ایشان بر وی ثنا گفت و او را بستود و آیتها در قرآن بشأن وی فرو فرستاد یکی اینست که: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» یعنی عبد اللَّه بن سلام. و قیل هو علی بن ابی طالب (ع). و قیل هو اللَّه عزّ و جلّ و تقدیره کفی باللّه الّذی عنده علم الکتاب، شهیدا بینی و بینکم، و دلیله‌ قراءة من قرأ «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» و باین قراءت معنی آنست که میان من و شما داور و گواه اللَّه تعالی است، خداوندی که از نزدیک اوست علم دین و قرآن.
هوش مصنوعی: گفته‌اند که خداوند در قرآن در چهار موقع عبد اللَّه بن سلام را مدح کرده و بر او کرامت و محبت نازل فرموده است. او امام قومش در تورات بود و وقتی خبر بعثت پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، را شنید، به مدینه آمد تا از او سؤالاتی بپرسد و حقایق نبوتش را بهتر درک کند. در مسیر، کاروانی از مسلمانان را دید که به سمت شام می‌رفتند و یکی از یاران پیامبر این آیه را می‌خواند: «ای کسانی که کتاب (تورات) به شما داده شده، به آنچه نازل کرده‌ایم ایمان آورید». این آیه تأثیر عمیقی بر او گذاشت و بر یقینش نسبت به نبوت پیامبر افزود. وقتی به مدینه رسید و به حضور پیامبر رفت، سؤالات زیادی از او کرد، در بعضی از روایت‌ها چهل و در برخی دیگر هزار سؤال مطرح کرده است. پاسخ‌های پیامبر از وحي و الهام خدا بود. پس از آن، مسلمان شد و به پیامبر گفت که قومی از او پیروی می‌کنند و از او خواست تا آنها را نیز به اسلام دعوت کند. وقتی آن قوم رسیدند، پیامبر عبد اللَّه را در خانه‌ای نشاند و از آنها درباره او سؤال کرد. آنها او را ستایش کردند و گفتند که او عالم‌ترین فرد در میان آن‌هاست. عبد اللَّه سپس بیرون آمد و اعلام کرد که تمام صفاتی که در تورات درباره پیامبر آخرالزمان خوانده‌اند، به طور کامل به محمد (ص) تطبیق می‌کند و خود را گواه بر نبوت او معرفی کرد. در مقابل بی‌احترامی‌هایی که از سوی قومش به او شد، خداوند او را ستایش کرد و آیات قرآن درباره‌اش نازل شد. یکی از این آیات «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» است که به عبد اللَّه بن سلام اشاره دارد.