گنجور

۸ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ وَ أَخِیهِ پیغام دادیم بموسی و برادر او، أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما که جای بسازید قوم خویش را بِمِصْرَ بُیُوتاً بشهر مصر خانها وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً و خانهای خویش نماز جای سازید، وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ و نماز به پای دارید وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ و مؤمنانرا بشارت ده.

وَ قالَ مُوسی‌ رَبَّنا موسی گفت خداوند ما إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ و دادی فرعون را و کسان او را زِینَةً وَ أَمْوالًا آرایش این جهانی و مالها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا در زندگانی این جهانی رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ تا بی‌راه میشوند از راه تو رَبَّنا خداوند ما اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ مالهای ایشان بستر مطعومهای ایشان همه سنگین کن.

وَ اشْدُدْ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ و دلهای ایشان سخت کن فَلا یُؤْمِنُوا تا بنگروند حَتَّی یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ (۸۸) تا عذاب دردنمای بینند.

قالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما اللَّه گفت پاسخ کرده آمد دعای شما هر دو فَاسْتَقِیما بر رسالت و دعوت خویش هم چنان راست میروید وَ لا تَتَّبِعانِّ و نگر که پی‌نبرید سَبِیلَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ (۸۹) براه ایشان که نمی‌دانند.

وَ جاوَزْنا فرا گذرانیدیم بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ بنی اسرائیل را بدریا فَأَتْبَعَهُمْ بر پی ایشان ایستاد فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ فرعون و سپاه او بَغْیاً وَ عَدْواً با فزونی جویی و ستم کاری و اندازه در گذاری حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ تا آن گه که آب بدهن وی رسید قالَ آمَنْتُ گفت بگرویدم أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ که نیست خدا جز ازو که گرویده‌اند باو بنو اسرائیل وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ (۹۰) و من از گردن نهادگانم اللَّه را.

آلْآنَ اکنون است وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ و پیش از این سر می‌کشیدی وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ (۹۱) و از تباه کاران و بدکاران بودی.

فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ امروز ترا با سر آب آریم با این زره لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً تا پسینان را از جهانیان که پس تو آیند عبرتی باشی و نشانی و وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ و فراوانی از مردمان عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ (۹۲) از نشانهای ما غافل‌اند تا نشان ننمائیم ندانند و که نمائیم نشناسند.

وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَنِی إِسْرائِیلَ جای دادیم بنی اسرائیل را پس غرق فرعون مُبَوَّأَ صِدْقٍ جای بسزای نیکان براستی وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ و ایشان را روزی دادیم از روزیهای پاک فَمَا اخْتَلَفُوا دو گروه نشدند حَتَّی جاءَهُمُ الْعِلْمُ تا آن گه که بایشان علم رسید از خدای إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ خداوند تو داوری بر دمیان ایشان روز رستاخیز فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (۹۳) بپاداش دادن هر گروهی را در آن جداجد رفتن که میرفتند.

فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ اگر چنانست که در گمانی مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ اینچه فرو فرستادیم بتو فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ پرس از ایشان که میخوانند الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ آن نامه که پیش از تو فرو آمد لَقَدْ جاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ آنچه بتو آمد از خداوند تو راست آمد و درست آمد فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ (۹۴) هان که از گمان زدگان نباشی.

وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ و نگر که از ایشان نباشی که سخنان خدای دروغ می‌شمارند فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ (۹۵) هان که از زیان کاران نباشی.

إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ ایشان که براستی و درستی بر ایشان برفت سخنان خداوند تو لا یُؤْمِنُونَ (۹۶) وَ لَوْ جاءَتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ به نخواهند گروید

و اگر بایشان آید هر معجزتی و نشانی حَتَّی یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ (۹۷) تا آن گه که عذاب دردنمای بینند.

۷ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ الآیة. مثال ربّانی از حضرت سبحانی آنست که بلا از درگاه ما خلعت دوستانست، و جرعه محنت از کاس محبت نوشیدن پیشه مردان است، هر که نهاد او نشانه تیر بلای ما را نشاید، طلعت او محبّت و جمال ما را هم نشاید، عادت خلق چنان است که هر که را بدوستی اختیار کنند همه راحت و آسایش آن دوست خواهند و سنت الهیّت بخلاف اینست هر کرا بدوستی بپسندد شربت محنت با خلعت محبّت بر وی فرستد ان اشد الناس بلاء الانبیاء ثم الاولیاء ثم الامثل فالامثل و اذا احب اللَّه عبدا صب علیه البلاء صبا یکی در نگر بحال نوح پیغامبر شیخ المرسلین و امام المتقین که از امّت خویش چه رنج و چه محنت دید و در دعوت ایشان بار بلا و عنا چون کشید هزار کم پنجاه سال ایشان را دعوت کرد هر روز او را چندان بزدندید که بی‌هوش گشتی و فرزندان خود را بضرب و زخم او وصیّت کردندید و با این همه محنت و بلیّت گفتی چندان اندهان دارم که پروای زخم شما ندارم و ایشان را این گفت: فَعَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکاءَکُمْ شما هر چه خواهید کنید و هر کید که توانید سازید که من بخداوند خویش پشت باز نهادم، و او را کار ساز خود پسندیدم، و با مهر و محبّت وی آرمیدم، پروای دیگران ندارم فَعَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ توکل قنطره یقین است، و عماد ایمانست ربّ العزّة میگوید: وَ عَلَی اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر که باللّه پشتی دارد اللَّه او را بسنده است دیگری او را می‌درنباید شب معراج گفت: یا سیّد ص یا محمد عجب لمن آمن بی کیف یتّکل علی غیری، کسی که یاد ما در دل دارد، با یاد دیگران چون پردازد، او که مهر ما بجان دارد، گر چان در سر آن کند شاید فَعَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ توکل برید حضرت رضا است، و نشان صدق وفا است، و حقیقت را صفا است، توکّل را بدایتی و نهایتی است در بدایت حلاوت خدمت، و بر همه جانوران شفقت، و اخلاص دعوت و در نهایت آزادی و شادی و بی‌قراری. در بدایت این روی نماید که موسی فراقوم خویش گفت: فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ و در نهایت این بیند که حق جل جلاله فرا مصطفی گفت: وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ شیخ ابو القاسم نصر آبادی مریدی را پیش شیخ بو علی سیاه فرستاد که باز گوی که در توکّل تا کجا رفته شیخ بو علی جواب فرستاد که بو علی مردی بی‌کار است و توکّل نشناسد امّا درین بی‌کاری چنان مشغول شده که پروای خلق نمیدارد. انفاق است همه ائمه طریقت را که هیچکس از سالکان راه نیکوتر و تمام‌تر ازین سخن نگفته‌است کمال تحقیق عبودیّت در عین تقصیر دیدن نه کار هر بی‌کاری و تردامنی بود بخود کافر باید شدن اگر خواهی که بحقّ مسلمان شوی، آن گه عاقبت کار نوح و سرانجام قوم وی هر دو باز گفت: فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا نوح در سفینه سلامت در بحر عنایت غرقه مهر و محبّت، قوم نوح بحکم شقاوت در دریای قهر ربوبیّت غرقه عذاب و عقوبت.۸ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما یقال بوّأ و تبوّأ کلاهما متعدّیان مثل قطّعته و تقطّعته و خلّصته و تخلّصته و یقال بوّأت لنفسی منزلا و لغیری منزلا ب: مصر لم ینون لانّه اسم بلدة بعینها قیل: هو الاسکندریة و قیل: مصر فرعون. بیوتا یسکنون فیها و قیل یصلّون فیها. مفسّران گفتند عبادت گاه و نماز جای بنی اسرائیل کنیسها بود و کلیساها و جز در آن کنیسها و کلیساها نماز نکردندی‌ و ایشان را جز در آن موضع معلوم نماز روا نبودی این خاصیّت امّت محمد است که هر جایی و بهر بقعتی نماز توانند کرد و ذلک‌

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.