قوله تعالی: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ این آیت در شأن مستهزیان آمد که استماع ایشان بتعنّت و استهزا بود، لا جرم میشنیدند و ایشان را در آن هیچ نفع نبود، و ایشان را بکار نیامد، همچون کسی که کر باشد و خود به اصل هیچ نشنود. و گفتهاند: سمع در قرآن بر دو وجه است: یکی سمع ایمان است بدل، چنان که در سورت هود گفت: ما کانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ ای لم یطیقوا سمع الایمان بالقلب. و در سورة الکهف گفت: وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً یعنی سمع الایمان بالقلوب.
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ هم ازین باب است. وجه دیگر سمع است بگوش سر، چنان که در سورة هل اتی گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای سمیع الاذنین. و در آل عمران گفت: إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یعنی محمدا ص ینادی بالایمان. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ هم ازین باب است که این استماع بگوش سر است أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ یا محمد تو چون توانی که کران را بگوش دل شنوا کنی؟ ایشان را دریافت نیست و هدایت نیست که ایشان را راه ننمودیم.
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ این نظر چشم سر است أَ فَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ این نابینایی نابینایی دل است چنان که جای دیگر گفت: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ میگوید: کافران و جهودان در تو مینگرند و معجزات و دلایل روشن میبینند و آن دیدن و نگرستن ایشان را سود نمیدارد و بکار نیاید که بصیرت دل و بینایی سر ندارند پس همچون نابینایاناند که خود باصل هیچ مینبینند.
درین دو آیت بیان است که سمع را بر بصر فضل است گوش را بر چشم افزونی است در شرف، که عقل را ور سمع بست و نظر بر چشم بست. و گفتهاند: بصر در قرآن بر سه وجه است: یکی دیدار دل است و بصیرت سر چنان که درین آیت گفت: وَ لَوْ کانُوا لا یُبْصِرُونَ یعنی الهدی بالقلوب، و در سورة الملائکة گفت: وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ یعنی بصیر القلب بالایمان و هو المؤمن. و در سورة الاعراف گفت: وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ یعنی بالقلوب. دیگر دیدار چشم است چنان که گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای بصیرا بالعینین. و در سورة یوسف گفت: فَارْتَدَّ بَصِیراً یعنی بالعینین. و در سورة ق گفت: فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ یعنی بالعینین. وجه سیوم بصیرت حجّت است چنان که در سورة طه گفت: وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً یعنی بالحجة فی الدّنیا.
قوله: إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً لانّه یتصرّف فی ملکه و هو فی جمیع افعاله متفضّل او عادل وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ بالکفر و المعصیة و فعلهم ما لیس لهم ان یفعلوا و الظّلم ما لیس للفاعل ان یفعله. میگوید: اللَّه بر هیچ کس ظلم نکند و فعل وی بهیچ وجه ظلم نیست که جز تصرف در ملک خود نیست اگر بنوازد فضل است و او را سزاست، و اگر براند عدل است و او را رواست. اما بندگان بر خود ظلم کردند که کفر و شرک آوردند و آن کردند که ایشان را نرسد و نه سزاست که کنند. قرائت حمزه و کسایی و لکن بتخفیف، الناس برفع و معنی همانست.
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ روز قیامت مؤمن از پس شادی و امن و راحت که بیند، بودن خویش در دنیا و در برزخ چنان فراموش کند که پندارد که یک ساعت بیش نبودست و کافر از اندوه و بیم و نومیدی که باو رسد و بیند چنان داند که در دنیا و برزخ یک ساعت بیش نبودست مؤمن در شادی همه اندوهان فراموش کند و کافر در غم همه شادیها فراموش کند.
یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ روز رستاخیز روزی دراز است و احوال آن در درازی روز میگردد از گوناگون هنگامی باشد که خلق در آن هنگام چنان باشند که یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً و هنگامی باشد که یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ ای یعرف بعضهم بعضا معرفتهم فی الدّنیا، ثم تنقطع المعرفة اذا عاینوا اهوال القیامة.
و قیل یتعرّف بعضهم من بعض مدّة لبثهم فی القبور. و قیل یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ تعارف توبیخ لانّ کلّ فریق یقول للآخر انت اضللتنی و ما یشبه هذا.
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا ای خسر ثواب الجنّة و حظوظ الخیرات. الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ یعنی بالبعث و النشور وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ الی الایمان.
وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ این ماء صلت است و جالب آن نون مشدّد است و صلت سخن اینست و ان نرک این رؤیت رؤیت بصر است یعنی ان نرک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ من العذاب فی حیاتک أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ و لم نرک ذلک فَإِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فی القیامة.
ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلی ما یَفْعَلُونَ عالم بفعلهم و تکذیبهم فیجازیهم علیه، این ثم درین موضع کلمتی است از کلمات صلت در آن حکم تعقیب نیست و عرب ثم گویند و بعد گویند بینیّت تعقیب، چنان که گفت بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ و معنی آیت آنست که اگر بتو نمائیم درین جهان در حال زندگی تو عذاب ایشان و انتقام کنیم از ایشان، و اگر نه بعد از وفات تو در آن جهان عذاب کنیم و جزا دهیم. پس رب العالمین در حیاة پیغامبر بعضی عذاب ایشان بوی نمود روز بدر و عذاب آن جهانی ایشان را خود بر جا است و ایشان را میعاد. و گفتهاند این آیت منسوخ است بآیت سیف.
وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ من الامم الماضیة رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ او بلغتهم دعوته فلم یؤمنوا قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ای اهلکوا و نجا المؤمنون و کان ذلک من اللَّه عدلا.
میگوید: هر امّتی را از امّتهای گذشته پیغام بری بود آن پیغامبر بایشان آمدید و بر دین حق دعوت کردید، پس اگر ایشان ایمان نیاوردندی و رسالت وی نپذیرفتندی و حجّت بر ایشان محکم گشتید و عذر برنده شدید، رب العالمین عذاب بایشان فرو گشادید گردن کشان و ناگرویدگان را هلاک کردید، و مؤمنانرا نجات بودید، و این از خداوند جلّ جلاله عدل است و داد بسزا، همان است که جایی دیگر گفت وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا و قال تعالی: رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ مجاهد گفت و مقاتل و کلبی فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ یعنی یوم القیمة قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ گفتند: روز قیامت ربّ العزّة گوید: ا لم یأتکم رسلی بکتابی رسولان من بشما آمدند و پیغام ما بشما گزاردند و نامه من بر شما خواندند. ایشان گویند: ما اتانا لک رسول و لا کتاب، بما هیچ پیغامبر نیامد و نه هیچ نامه بما رسید پس رسولان آیند و بر امّت خویش گواهی دهند بایمان و کفر ایشان. همان است که جایی دیگر گفت: وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً جایی دیگر گفت: وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً و قال تعالی: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ الآیة. پس چون ایشان گواهی دادند قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ میان ایشان کار برگزارند و هر کسی را بسزای خود رسانند وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ لا یعذّبون بغیر ذنب و لا یؤاخذون بغیر حجة و لا ینقصون من حسناتهم و لا یزادون علی سیّآتهم.
وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ چون این آیت فرود آمد که وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ کافران گفتند: بر سبیل استهزا این وعده عذاب که میدهی کی خواهد بود إِنْ کُنْتُمْ یا محمد انت و اتباعک صادِقِینَ بنزول العذاب.
قل یا محمد مجیبا لهم لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ان املکه فکیف املک انزال العذاب. و گفتهاند: مَتی هذَا الْوَعْدُ این وعد بعث است در همه قرآن و معنی آنست که چون ایشان از رستاخیز پرسند یا محمد تو جواب ده که لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً بیان تاویل این آیت آنجاست که گفت: قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ ترا میپرسند که رستاخیز کی خواهد بود گوی من اگر غیب دانستمی خویشتن را از گزند نگاه داشتمی و به هر چه خیر بودی رسیدمی، و چون غیب ندانم اینجا که بودنی امروز چیست، چون دانم غیب رستاخیز که رستاخیز کی است؟ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ای لهلاک کلّ امّة اجل إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ وقت فناء اعمارهم فَلا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ ای لا یتأخرون و لا یتقدّمون. عمر خطاب گفت: اوّل ما یهلک من الامم الجراد.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ این عذاب درین آیت نام رستاخیز است و در قرآن آن را نظائر است إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ آن روز را عذاب نام کرد که آن روز عذاب کافران است. و در قرآن عذاب است مراد بآن مرگ، و عذاب است مراد بآن رستاخیز، و عذاب بحقیقت عذاب. بَیاتاً ای وقت بیات و هو اللّیل أَوْ نَهاراً چون ایشان استعجال عذاب کردند و از رستاخیز بسیار میپرسیدند، فرمان آمد که یا محمد ایشان را بگوی أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ چه بینید اگر این عذاب ناگاه بشما آید و رستاخیز ناگاه بپای شود بشب یا بروز، شما بچه چیز میشتابید از آن، چه چیز است از آن عذاب و از آن روز که کافران بآن میشتابند و این استفهام بمعنی تهویل و تعظیم است ای ما اعظم ما یلتمسون و یستعجلون.
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ این ثم نه حرف عطف است که بمعنی حینئذ است و این استفهام بمعنی انکار است یقول أ حینئذ اذا نزل العذاب صدّقتم بالعذاب فی وقت نزوله و آمنتم باللّه وقت البأس. این جواب ایشانست که گفتند: چون عذاب معاینه بینیم ایمان آریم، ایشان را گویند در آن حال آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ تکذیبا و استهزاء این هم چنان است که فرا فرعون گفتند آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ جایی دیگر گفت: یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها الآیة.
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا اشرکوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ ای علی الدّوام هَلْ تُجْزَوْنَ الیوم إِلَّا بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ فی الدّنیا فما جزاء الشّرک الّا النّار.
وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ ای یستخبرونک أَ حَقٌّ ما اخبرتنا به من العذاب و البعث.
مقاتل گفت: حیی ابن اخطب چون به مکه آمد به مصطفی ص گفت یا محمد احق ما تقول ام باطل ا بالجدّ منک هذا ام انت هازل؟ این جواب وی است قُلْ یا محمد إِی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ بَلی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ نَعَمْ معنی هر سه لفظ آنست که آری حقّ است و راست إِنَّهُ لَحَقٌّ این ها با عذاب شود و با قرآن و با بعث و حساب، ای انّ ذلک لحقّ کاین لا محالة وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ ای سابقین فائتین.
وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ای کفرت ما فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ثمّ لم یقبل منه فداه، همانست که جایی دیگر گفت: وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها میگوید: اگر هر چه در زمین ملک کافر بود خواهد که خویشتن را بآن باز خرد روز قیامت، و فدای عذاب خویش کند، لکن ندا از وی نپذیرند و عذاب از وی باز نگیرند.
وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای اظهروها لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ پشیمانی ظاهر کنند آن روز لکن پشیمانی سود ندارد و بکار نیاید. و قیل: أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای کتموا النّدامة یعنی الرّوساء من السفلة الّذین اضلّوهم وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ ای بین السفلة و بین الرّؤساء بِالْقِسْطِ بالعدل فیجازی کلّ علی صنعه. میگوید: مهتران و سروران کفره که سفله خود را بی راه کرده بودند و ایشان را بر کفر داشته، آن روز پشیمان شوند از کرد و گفت خویش، امّا آن پشیمانی از سفله خود پنهان میدارند و ظاهر نکنند تا ربّ العزة میان ایشان حکم کند و کار بر گزارد بعدل و راستی، و هر کس را آنچه سزای وی است از پاداش بوی دهد وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ این آیت را حکم تکرار نیست که آنچه اوّل گفت در شأن قومی است و این در حق قومی دیگر. و گفتهاند: این قضاء آنست که دوزخیان را از بهشتیان جدا کنند، بهشتیان را ببهشت فرستند و دوزخیان را بدوزخ، و بر کس از ایشان ستم نکنند.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فلا مانع من عذابه و لا یقبل فداء أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وعده و وعیده کائنان لا خلف فیهما وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ البعث هُوَ یُحیِی للبعث وَ یُمِیتُ فی الدّنیا وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ فی الآخرة
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ این آیت در شأن مستهزیان آمد که استماع ایشان بتعنّت و استهزا بود، لا جرم میشنیدند و ایشان را در آن هیچ نفع نبود، و ایشان را بکار نیامد، همچون کسی که کر باشد و خود به اصل هیچ نشنود. و گفتهاند: سمع در قرآن بر دو وجه است: یکی سمع ایمان است بدل، چنان که در سورت هود گفت: ما کانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ ای لم یطیقوا سمع الایمان بالقلب. و در سورة الکهف گفت: وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً یعنی سمع الایمان بالقلوب.
هوش مصنوعی: در آیهای به این نکته اشاره شده است که برخی افراد به سخن تو گوش میدهند، اما این گوش دادن به خاطر تمسخر و ناپسند است. بنابراین، آنها میشنوند، اما این شنیدار هیچ سودی برایشان ندارد و مانند کسانی هستند که از گوش خود استفاده نمیکنند و چیزی نمیشنوند. در قرآن، مفهوم شنیدن دو معنا دارد: یکی شنیدن به معنای ایمان است که به قلب تعلق دارد، و دیگری شنیدن به معنای ظاهری است که در برخی آیات مورد اشاره قرار گرفته است.
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ هم ازین باب است. وجه دیگر سمع است بگوش سر، چنان که در سورة هل اتی گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای سمیع الاذنین. و در آل عمران گفت: إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یعنی محمدا ص ینادی بالایمان. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ هم ازین باب است که این استماع بگوش سر است أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ یا محمد تو چون توانی که کران را بگوش دل شنوا کنی؟ ایشان را دریافت نیست و هدایت نیست که ایشان را راه ننمودیم.
هوش مصنوعی: آیا تو میتوانی کران را بشنوی؟ این سوال به معنای این است که آیا میتوانی کسانی را که گوش شنوا ندارند، متوجه کنی؟ در آیات دیگر قرآن نیز اشاره شده که خداوند انسانها را به سمع و بصر و درک وا داشته است، اما برخی از افراد که هدایت نیافتهاند، نمیتوانند حقیقت را دریافت کنند و درک درستی از آن ندارند. در اینجا تأکید بر این است که هدایت و درک، دست خداوند است و برخی از افراد به خاطر عدم پذیرش، نمیتوانند راه را بیابند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ این نظر چشم سر است أَ فَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ این نابینایی نابینایی دل است چنان که جای دیگر گفت: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ میگوید: کافران و جهودان در تو مینگرند و معجزات و دلایل روشن میبینند و آن دیدن و نگرستن ایشان را سود نمیدارد و بکار نیاید که بصیرت دل و بینایی سر ندارند پس همچون نابینایاناند که خود باصل هیچ مینبینند.
هوش مصنوعی: برخی از افراد فقط با چشم خود به تو نگاه میکنند، اما آیا میتوانی افرادی را که نابینایند راهنمایی کنی؟ این نابینایی، نابینایی دل است. همانطور که در جای دیگری آمده، بینایی فقط به چشم مربوط نمیشود بلکه قلبها نیز میتوانند نابینا باشند. در واقع، کافران و یهودیان به تو مینگرند و معجزات و نشانههای روشنی را مشاهده میکنند، اما این دیدن برایشان سودی ندارد زیرا بصیرتی در دل و درک درونی ندارند. بنابراین، مانند نابینایانی هستند که هیچ چیزی را نمیبینند.
درین دو آیت بیان است که سمع را بر بصر فضل است گوش را بر چشم افزونی است در شرف، که عقل را ور سمع بست و نظر بر چشم بست. و گفتهاند: بصر در قرآن بر سه وجه است: یکی دیدار دل است و بصیرت سر چنان که درین آیت گفت: وَ لَوْ کانُوا لا یُبْصِرُونَ یعنی الهدی بالقلوب، و در سورة الملائکة گفت: وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ یعنی بصیر القلب بالایمان و هو المؤمن. و در سورة الاعراف گفت: وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ یعنی بالقلوب. دیگر دیدار چشم است چنان که گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای بصیرا بالعینین. و در سورة یوسف گفت: فَارْتَدَّ بَصِیراً یعنی بالعینین. و در سورة ق گفت: فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ یعنی بالعینین. وجه سیوم بصیرت حجّت است چنان که در سورة طه گفت: وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً یعنی بالحجة فی الدّنیا.
هوش مصنوعی: در این دو آیه تأکید شده که سمع بر بصر برتری دارد و گوش از چشم مهمتر است، زیرا عقل به سمع و درک شنیداری وابسته است و به چشم کمتر توجه میشود. بصر در قرآن به سه معنا بیان شده است: اول، دید دل و بصیرت درونی، همانطور که در آیهای آمده است که اگر آنها نمیبینند، به معنای هدایت قلبی است. دوم، دید مادی و ظاهری چشم است که در آیات مختلف به آن اشاره شده و برای مثالی از این نوع دیدن میتوان به مواردی اشاره کرد که در آنها بصیرت چشمی ذکر شده است. سوم، بصیرت به معنای دلیل و حجت است که در آیهای دیگر به آن پرداخته شده و به بینایی در حقیقت اشاره دارد.
قوله: إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً لانّه یتصرّف فی ملکه و هو فی جمیع افعاله متفضّل او عادل وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ بالکفر و المعصیة و فعلهم ما لیس لهم ان یفعلوا و الظّلم ما لیس للفاعل ان یفعله. میگوید: اللَّه بر هیچ کس ظلم نکند و فعل وی بهیچ وجه ظلم نیست که جز تصرف در ملک خود نیست اگر بنوازد فضل است و او را سزاست، و اگر براند عدل است و او را رواست. اما بندگان بر خود ظلم کردند که کفر و شرک آوردند و آن کردند که ایشان را نرسد و نه سزاست که کنند. قرائت حمزه و کسایی و لکن بتخفیف، الناس برفع و معنی همانست.
هوش مصنوعی: خداوند هیچگاه به مردم ظلم نمیکند، زیرا او در تصرفات خود در ملک خود تنها عمل میکند و تمامی افعال او بر اساس لطف و عدالت است. اگر خداوند به کسی نعمت بدهد، این از کرم اوست و اگر کسی را تنبیه کند، این بر اساس عدل اوست و کاملاً درست است. اما مردم خود به خود ظلم میکنند، زیرا به کفر و گناه آلوده میشوند و کارهایی انجام میدهند که شایسته آن نیستند و حق ندارند انجام دهند.
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ روز قیامت مؤمن از پس شادی و امن و راحت که بیند، بودن خویش در دنیا و در برزخ چنان فراموش کند که پندارد که یک ساعت بیش نبودست و کافر از اندوه و بیم و نومیدی که باو رسد و بیند چنان داند که در دنیا و برزخ یک ساعت بیش نبودست مؤمن در شادی همه اندوهان فراموش کند و کافر در غم همه شادیها فراموش کند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، مؤمن به قدری از شادی و آرامش برخوردار خواهد بود که احساس میکند زمان زندگی در دنیا و برزخ فقط یک ساعت طول کشیده است. از سوی دیگر، کافر به خاطر اندوه و ترس و ناامیدی که به او دست میدهد، تصور میکند که تنها یک ساعت در دنیا و برزخ زندگی کرده است. مؤمن با خوشحالی تمامی غمهای گذشته را فراموش میکند، در حالی که کافر با ناراحتی تمامی شادیهای زندگیاش را فراموش میسازد.
یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ روز رستاخیز روزی دراز است و احوال آن در درازی روز میگردد از گوناگون هنگامی باشد که خلق در آن هنگام چنان باشند که یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً و هنگامی باشد که یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ ای یعرف بعضهم بعضا معرفتهم فی الدّنیا، ثم تنقطع المعرفة اذا عاینوا اهوال القیامة.
هوش مصنوعی: روز رستاخیز روزی بسیار طولانی خواهد بود و در این روز، اوضاع به گونهای است که انسان از برادر، مادر و پدرش فرار میکند و هیچکس از نزدیکانش از دیگری خبر نمیگیرد. در این روز، آدمها در ابتدا یکدیگر را میشناسند و به یکدیگر آشنا هستند، همانطور که در دنیا این آشنایی را تجربه کردهاند، اما هنگامی که وحشتهای قیامت را میبینند، این آشنایی و ارتباط قطع میشود.
و قیل یتعرّف بعضهم من بعض مدّة لبثهم فی القبور. و قیل یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ تعارف توبیخ لانّ کلّ فریق یقول للآخر انت اضللتنی و ما یشبه هذا.
هوش مصنوعی: برخی گفتهاند که افراد در مدت زمانی که در قبرها بودهاند، یکدیگر را شناسایی میکنند. و همچنین گفته شده که آنها بین خودشان به نوعی شناسایی میپردازند که به منزلهی توبیخ است، زیرا هر گروه به دیگری میگوید تو مرا گمراه کردی و مطالب مشابه این.
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا ای خسر ثواب الجنّة و حظوظ الخیرات. الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ یعنی بالبعث و النشور وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ الی الایمان.
هوش مصنوعی: آنانی که به لقاء و دیدار خدا در روز قیامت کافر شدند، به یقین زیان کردند و از ثواب بهشت و نعمتهای خوب محروم شدند. آنها در ایمان و هدایت نیز گمراه بودند.
وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ این ماء صلت است و جالب آن نون مشدّد است و صلت سخن اینست و ان نرک این رؤیت رؤیت بصر است یعنی ان نرک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ من العذاب فی حیاتک أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ و لم نرک ذلک فَإِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فی القیامة.
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که خداوند ممکن است به پیامبر نشان دهد چیزی را که به آن وعده داده است، و جالب اینکه در اینجا حرف نون، تاکید زیادی دارد. در این بیان، به این نکته اشاره میشود که این دیدن، با چشم ظاهری است. یعنی خداوند ممکن است بخشی از عذابی را که به مردم داده میشود در زمان زندگی پیامبر نشان دهد یا ممکن است پیامبر را قبل از آنکه این را ببیند، به خود بگیرد. در هر صورت، بازگشت آنها به سوی خدا در روز قیامت خواهد بود.
ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلی ما یَفْعَلُونَ عالم بفعلهم و تکذیبهم فیجازیهم علیه، این ثم درین موضع کلمتی است از کلمات صلت در آن حکم تعقیب نیست و عرب ثم گویند و بعد گویند بینیّت تعقیب، چنان که گفت بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ و معنی آیت آنست که اگر بتو نمائیم درین جهان در حال زندگی تو عذاب ایشان و انتقام کنیم از ایشان، و اگر نه بعد از وفات تو در آن جهان عذاب کنیم و جزا دهیم. پس رب العالمین در حیاة پیغامبر بعضی عذاب ایشان بوی نمود روز بدر و عذاب آن جهانی ایشان را خود بر جا است و ایشان را میعاد. و گفتهاند این آیت منسوخ است بآیت سیف.
هوش مصنوعی: خداوند بر اعمالی که انجام میدهند گواه است و به خوبی از کارها و انکارهای آنها آگاه است و بر اساس آنها مجازات میکند. این "ثم" در اینجا به معنای تسلسل زمان نیست و به گونهای صرفاً برای بیان پیوند است، بدون اینکه دلالتی بر تعقیب داشته باشد. به عبارت دیگر، خداوند میفرماید که اگر بخواهد، در این دنیا و در زمان زندگی تو، عذاب آنها را نشان میدهد و در غیر این صورت، بعد از مرگ تو در جهان دیگر آنها را مجازات خواهد کرد. پس خداوند در زندگی پیامبر، عذابی از آنها را در روز بدر به او نشان داد و عذاب دیگری که در انتظار آنهاست در تاریخ باقی میماند. برخی مفسران معتقدند که این آیه به وسیله آیهای دیگر که به مجازات مربوط میشود، منسوخ شده است.
وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ من الامم الماضیة رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ او بلغتهم دعوته فلم یؤمنوا قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ای اهلکوا و نجا المؤمنون و کان ذلک من اللَّه عدلا.
هوش مصنوعی: برای هر قومی از اقوام گذشته، پیامبری وجود دارد. وقتی پیامبر آنها میآید یا پیامش به آنها میرسد و آنها ایمان نمیآورند، در این صورت بین آنها با انصاف قضاوت میشود؛ به این معنا که آنها هلاک میشوند و مؤمنان نجات مییابند، و این امر از طرف خداوند عادلانه است.
میگوید: هر امّتی را از امّتهای گذشته پیغام بری بود آن پیغامبر بایشان آمدید و بر دین حق دعوت کردید، پس اگر ایشان ایمان نیاوردندی و رسالت وی نپذیرفتندی و حجّت بر ایشان محکم گشتید و عذر برنده شدید، رب العالمین عذاب بایشان فرو گشادید گردن کشان و ناگرویدگان را هلاک کردید، و مؤمنانرا نجات بودید، و این از خداوند جلّ جلاله عدل است و داد بسزا، همان است که جایی دیگر گفت وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا و قال تعالی: رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ مجاهد گفت و مقاتل و کلبی فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ یعنی یوم القیمة قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ گفتند: روز قیامت ربّ العزّة گوید: ا لم یأتکم رسلی بکتابی رسولان من بشما آمدند و پیغام ما بشما گزاردند و نامه من بر شما خواندند. ایشان گویند: ما اتانا لک رسول و لا کتاب، بما هیچ پیغامبر نیامد و نه هیچ نامه بما رسید پس رسولان آیند و بر امّت خویش گواهی دهند بایمان و کفر ایشان. همان است که جایی دیگر گفت: وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً جایی دیگر گفت: وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً و قال تعالی: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ الآیة. پس چون ایشان گواهی دادند قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ میان ایشان کار برگزارند و هر کسی را بسزای خود رسانند وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ لا یعذّبون بغیر ذنب و لا یؤاخذون بغیر حجة و لا ینقصون من حسناتهم و لا یزادون علی سیّآتهم.
هوش مصنوعی: هر قوم و ملتی که در گذشته بودند، پیامبری به سویشان فرستاده شده است و آن پیامبر آنها را به دین حق دعوت کرده است. اگر آن قوم به دعوت پیامبر ایمان نیاورند و رسالت او را نپذیرند، در این صورت حجت بر آنها کامل شده و عذری برایشان باقی نخواهد ماند. در این حالت، خداوند عذاب را بر گردنکشان و کسانی که دعوت را رد کردهاند نازل میکند و مؤمنان را نجات میدهد. این عمل خداوند نشاندهنده عدالت و انصاف اوست. همانطور که در آیهای آمده است، خداوند عذاب نخواهد کرد مگر اینکه پیامبری را بفرستد. همچنین، فرستادن پیامبران به منظور هشدار و بشارت دادن به مردم است، تا بعد از ارسال پیامبران، برای مردم دلیلی بر انکار وجود نداشته باشد. در روز قیامت، خداوند از آنها میپرسد که آیا پیامبرانی از جانب او به سویشان آمدهاند یا نه، و آنها در جواب خواهند گفت که هیچ پیامبری و کتابی به سراغشان نیامده است. در آن روز، پیامبران بر قوم خود شهادت میدهند که آیا به آنها ایمان آوردهاند یا نه. در نهایت، وقتی آنها گواهی دهند، خداوند در میان آنها قضاوت خواهد کرد و به هر کس بر اساس اعمالش پاداش خواهد داد، بدون اینکه کسی مورد ظلم قرار گیرد یا بدون دلیل مجازات شود. همچنین، حسنات آنها کمتر نمیشود و بر سیئات آنها افزوده نخواهد شد.
وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ چون این آیت فرود آمد که وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ کافران گفتند: بر سبیل استهزا این وعده عذاب که میدهی کی خواهد بود إِنْ کُنْتُمْ یا محمد انت و اتباعک صادِقِینَ بنزول العذاب.
هوش مصنوعی: کافران وقتی آیهای نازل شد که درباره وعده عذاب سخن میگفت، آغاز به تمسخر پیامبر کردند و گفتند: «این وعده عذابی که میدهید، کی خواهد بود؟ اگر شما و پیروانتان راست میگویید، بگویید زمان آن چه زمانی است؟»
قل یا محمد مجیبا لهم لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ان املکه فکیف املک انزال العذاب. و گفتهاند: مَتی هذَا الْوَعْدُ این وعد بعث است در همه قرآن و معنی آنست که چون ایشان از رستاخیز پرسند یا محمد تو جواب ده که لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً بیان تاویل این آیت آنجاست که گفت: قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ ترا میپرسند که رستاخیز کی خواهد بود گوی من اگر غیب دانستمی خویشتن را از گزند نگاه داشتمی و به هر چه خیر بودی رسیدمی، و چون غیب ندانم اینجا که بودنی امروز چیست، چون دانم غیب رستاخیز که رستاخیز کی است؟ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ای لهلاک کلّ امّة اجل إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ وقت فناء اعمارهم فَلا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ ای لا یتأخرون و لا یتقدّمون. عمر خطاب گفت: اوّل ما یهلک من الامم الجراد.
هوش مصنوعی: بگو ای محمد، به آنها پاسخ ده که من هیچ قدرتی بر آسیب رساندن یا فایده رساندن به خود ندارم، جز آنچه خدا بخواهد. پس چگونه میتوانم عذاب را نازل کنم؟ درباره زمان این وعده پرسیدهاند. این وعده به قیامت مربوط میشود که در کل قرآن آمده است. معنای آن این است که وقتی از رستاخیز پرسند، تو باید بگویی که من هیچ قدرتی بر خود ندارم. اگر غیب را میدانستم، از آسیبها دور میماندم و به تمام خیرات میرسیدم. اما چون غیب را نمیدانم، چگونه میتوانم بگویم قیامت چه زمانی خواهد بود؟ برای هر امتی اجل و زمانی مشخصی وجود دارد و وقتی وقتشان برسد، نه یک ساعت عقب میافتند و نه جلو میروند. عمر خطاب گفته که نخستین چیزی که از امتها نابود میشود، ملخها هستند.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ این عذاب درین آیت نام رستاخیز است و در قرآن آن را نظائر است إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ آن روز را عذاب نام کرد که آن روز عذاب کافران است. و در قرآن عذاب است مراد بآن مرگ، و عذاب است مراد بآن رستاخیز، و عذاب بحقیقت عذاب. بَیاتاً ای وقت بیات و هو اللّیل أَوْ نَهاراً چون ایشان استعجال عذاب کردند و از رستاخیز بسیار میپرسیدند، فرمان آمد که یا محمد ایشان را بگوی أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ چه بینید اگر این عذاب ناگاه بشما آید و رستاخیز ناگاه بپای شود بشب یا بروز، شما بچه چیز میشتابید از آن، چه چیز است از آن عذاب و از آن روز که کافران بآن میشتابند و این استفهام بمعنی تهویل و تعظیم است ای ما اعظم ما یلتمسون و یستعجلون.
هوش مصنوعی: بگو: آیا دیدهاید اگر عذاب او ناگهان به شما برسد؟ این عذاب در این آیه به روز قیامت اشاره دارد. در قرآن نیز به چنین عذابی اشاره شده و گفته شده که عذاب پروردگار شما حتمی است و هیچکس نمیتواند آن را دفع کند. آن روز عذابی است که بر کافران وارد میشود. در قرآن، عذاب میتواند به معنای مرگ یا روز رستاخیز باشد و به حقیقت عذاب اشاره دارد. برای کافران که به طور مکرر از عذاب اعتراض میکردند و درباره رستاخیز سوال میکردند، فرمان داده شد که ای محمد، به آنها بگویید: اگر این عذاب ناگهان بر شما بیفتد، چه خواهید کرد؟ در شب یا در روز به چه چیزی خواهید شتافت؟ چه چیزهایی از آن عذاب و آن روزی که کافران به آن شتاب میزنند، میدانید؟ این سوال به نوعی به اهمیت و بزرگی آن روز اشاره دارد و نشان میدهد که آنچه کافران به دنبالش هستند، موضوعی بزرگ و مهم است.
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ این ثم نه حرف عطف است که بمعنی حینئذ است و این استفهام بمعنی انکار است یقول أ حینئذ اذا نزل العذاب صدّقتم بالعذاب فی وقت نزوله و آمنتم باللّه وقت البأس. این جواب ایشانست که گفتند: چون عذاب معاینه بینیم ایمان آریم، ایشان را گویند در آن حال آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ تکذیبا و استهزاء این هم چنان است که فرا فرعون گفتند آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ جایی دیگر گفت: یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها الآیة.
هوش مصنوعی: سپس اگر وقتی عذاب فرود آید، به عذاب ایمان میآورید؟ این "سپس" به معنی "در آن لحظه" است و سوالی است که به نوعی انکار را نشان میدهد. در واقع میگویند، آیا در زمانی که عذاب نازل شود، شما به آن ایمان آورده و به خدا در زمان بلا ایمان خواهید آورد؟ این جواب کسانی است که گفتهاند: ما وقتی عذاب را مشاهده کنیم ایمان میآوریم. در واقع، به آنها میگویند: آیا اکنون و زمانی که به عذاب ایمان نداشتید، خواهان آن بودید؟ اینجا نیز مانند سخنان فرعون است که گفتند: آیا اکنون که قبلاً نافرمانی کردهاید؟ در جای دیگری نیز آمده است که در روزی که برخی از آیات پروردگارت بیاید، ایمان کسی به او فایدهای نخواهد داشت.
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا اشرکوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ ای علی الدّوام هَلْ تُجْزَوْنَ الیوم إِلَّا بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ فی الدّنیا فما جزاء الشّرک الّا النّار.
هوش مصنوعی: سپس به کسانی که ظلم کردند گفته میشود: به عذاب جاودانه دچار شوید. آیا امروز جزا داده میشوید مگر به آنچه در دنیا انجام میدادید؟ پس جزای شرک جز آتش نیست.
وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ ای یستخبرونک أَ حَقٌّ ما اخبرتنا به من العذاب و البعث.
هوش مصنوعی: و از تو میپرسند که آیا خبری که به ما دادهای درباره عذاب و روز قیامت حقیقت دارد یا نه؟
مقاتل گفت: حیی ابن اخطب چون به مکه آمد به مصطفی ص گفت یا محمد احق ما تقول ام باطل ا بالجدّ منک هذا ام انت هازل؟ این جواب وی است قُلْ یا محمد إِی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ بَلی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ نَعَمْ معنی هر سه لفظ آنست که آری حقّ است و راست إِنَّهُ لَحَقٌّ این ها با عذاب شود و با قرآن و با بعث و حساب، ای انّ ذلک لحقّ کاین لا محالة وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ ای سابقین فائتین.
هوش مصنوعی: حیی بن اخطب وقتی به مکه رسید، به پیامبر گفت: ای محمد، آیا آنچه میگویی حق است یا باطل؟ آیا این گفتهات جدی است یا شوخی میکنی؟ پیامبر در پاسخ فرمود: بله، به خدا قسم که حق است. همچنین در جای دیگری فرمود: بله، به حقیقت این سخن راست است. معنای این عبارات همگی این است که حقیقت دارد و این موضوع، قطعی است. آنها با عذاب، قرآن و مسئله بعث و حساب مواجه خواهند شد و این واقعیت چیزی است که غیرقابل انکار است و شما نمیتوانید از آن فرار کنید.
وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ای کفرت ما فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ثمّ لم یقبل منه فداه، همانست که جایی دیگر گفت: وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها میگوید: اگر هر چه در زمین ملک کافر بود خواهد که خویشتن را بآن باز خرد روز قیامت، و فدای عذاب خویش کند، لکن ندا از وی نپذیرند و عذاب از وی باز نگیرند.
هوش مصنوعی: اگر هر انسانی که ظلم کرده، تمام داراییهایی را که در زمین دارد بخواهد به عنوان فدای خود برای نجات از عذاب بیاورد، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد. این به این معناست که او نمیتواند با هیچ چیزی خود را از عذاب رهایی بخشد و نجات یابد.
وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای اظهروها لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ پشیمانی ظاهر کنند آن روز لکن پشیمانی سود ندارد و بکار نیاید. و قیل: أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای کتموا النّدامة یعنی الرّوساء من السفلة الّذین اضلّوهم وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ ای بین السفلة و بین الرّؤساء بِالْقِسْطِ بالعدل فیجازی کلّ علی صنعه. میگوید: مهتران و سروران کفره که سفله خود را بی راه کرده بودند و ایشان را بر کفر داشته، آن روز پشیمان شوند از کرد و گفت خویش، امّا آن پشیمانی از سفله خود پنهان میدارند و ظاهر نکنند تا ربّ العزة میان ایشان حکم کند و کار بر گزارد بعدل و راستی، و هر کس را آنچه سزای وی است از پاداش بوی دهد وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ این آیت را حکم تکرار نیست که آنچه اوّل گفت در شأن قومی است و این در حق قومی دیگر. و گفتهاند: این قضاء آنست که دوزخیان را از بهشتیان جدا کنند، بهشتیان را ببهشت فرستند و دوزخیان را بدوزخ، و بر کس از ایشان ستم نکنند.
هوش مصنوعی: روز قیامت، آنهایی که به گناه و کفر اقدام کردهاند، پشیمانی خود را نشان خواهند داد. اما این پشیمانی برای آنها فایدهای نخواهد داشت و نمیتواند کاهی از عذابها را بکاهد. همچنین، گفته شده که سران این افراد، که زمینهساز گمراهی آنها بودند، پشیمانی خود را از دیگران مخفی نگه خواهند داشت. در آن روز، پروردگار با عدالت میان آنها حکم خواهد کرد و هر کس بر اساس اعمال خود جزای خویش را خواهد دید. این حکم به آن معناست که دوزخیان از بهشتیان جدا خواهند شد؛ بهشتیان به بهشت خواهند رفت و دوزخیان به دوزخ خواهند افتاد و در این میان به هیچکس ستمی نخواهد شد.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فلا مانع من عذابه و لا یقبل فداء أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وعده و وعیده کائنان لا خلف فیهما وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ البعث هُوَ یُحیِی للبعث وَ یُمِیتُ فی الدّنیا وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ فی الآخرة
هوش مصنوعی: بدانید که هر چیزی که در آسمانها و زمین است، متعلق به خداوند است و هیچ مانعی برای عذاب او وجود ندارد و هیچ فدی برای آن پذیرفته نمیشود. بدانید که وعده خدا حقیقت دارد و وعده و وعید او حتمی است و هیچ گونه تردیدی در آن نیست، اما بیشتر مردم از آن بیخبرند. او حیات را به وجود میآورد و در دنیا میمیراند و در آخرت به سوی او بازگردانده خواهید شد.