گنجور

۴ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ سبب نزول این آیت آن بود که کافران گفته بودند: فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِیمٍ، رب العالمین خبر داد مصطفی و مؤمنانرا، که ایشان عذاب میخواهند و تا تو در میان ایشانی من ایشان را عذاب نکنم، لانک بعثت رحمة للعالمین، و لم یعذب قوم نبیّهم بین ظهرانیّهم. قومی گفتند: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ، این مقدار منسوخ است، و ناسخ آنست که بر عقب گفت: وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ. قومی گفتند: این منسوخ نیست، از بهر آنکه تا مصطفی بمکه در میان ایشان بود عذاب نیامد این عذاب پس هجرت آمد. و گفته‌اند: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ آن عذاب عامه است باستیصال، چنان که در امم پیشینیان بود. این امت از چنان عذاب بزینهاراند، و این که وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ این عذاب خاصه است قومی را دون قومی.

وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ این محکم است و این استغفار توحید است، میگوید تا شهادت میگویند و اسلام می‌آرند خدا ایشان را عذاب نکند، و در قرآن نوح راست و هود را و صالح و شعیب که فرا قوم خویش گفتند: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ، این استغفار همه بمعنی توحید است. عدیّ بن حاتم الطائی از مصطفی پرسید که آنچه پدر او می‌کرد حاتم هیچ بکار آید؟ و عایشه عبد اللَّه جدعان را هم از مصطفی پرسید هر دو را جواب داد:و ما یغنی عنه، و لم یقل یوما رب اغفر لی.

پس از بهر آن شهادت را استغفار خواند که شهادت گوی خویشتن را بآن آورد که او را بیامرزند، پس شهادت آمرزش خواستن است. و قیل: وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ یعنی الکفار، وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ یعنی: المسلمین فلما خرجوا و هاجروا، قال اللَّه: وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فعذّبهم یوم بدر، و قال ابن مسعود: کان لهم امانان النبی ص، و الاستغفار، فهاجر رسول اللَّه و بقی لهم الاستغفار.

قال ابن عباس: هو استغفار الکفّار لانّهم یطوفون بالبیت و یقولون غفرانک اللهم غفرانک. و قیل: وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ای منهم من یؤل امره الی الاسلام، و قیل: سیولد منهم اولاد مؤمنون.

وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ قیل: یعنی فی الآخرة، و قیل: یوم بدر.

وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ این صد آن بود که ایشان بر بر زنهای مکه موکلان می‌داشتند، روزگاری تا هر قاصد که آهنگ دیدار رسول خدا داشتی بر می‌گردانیدند و بعضی میکشتند، و گفته‌اند: «کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمِینَ» ایشانند، اقتسموا الشعاب بینهم للرصد.

وَ ما کانُوا یعنی المشرکین أَوْلِیاءَهُ ای اولیاء المسجد، و قیل: اولیاء اللَّه. إِنْ أَوْلِیاؤُهُ ای ما اولیاؤه، إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ انّ ولایته للمتّقین.

وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ، ابن عمر گفت:»

یطوفون بالبیت و هم عراة یصفرون و یصفّقون. می‌گوید آنچه ایشان نماز نام کرده‌اند نیست الا پشیلیدن و دست بر هم زدن. رب العالمین خبر داد باین آیت از کافران و مشرکان با آن که مسلمانان و دوستان خدا از مسجد حرام باز میداشتند خود بنزدیک خانه می‌آمدند و صفیر می‌کردند و دست بر هم می‌زدند که این تقرب است بخداوند عز و جل، و نماز که میکنیم، اللَّه گفت نیست آن نماز ایشان مگر صفیر و تصفیق. حسن گفت: اذا اراد النبی الصلاة، خلطوا علیه، و اروا انهم یصلون للَّه عبادة. قال بعضهم: مکاؤهم‌ اذانهم، و تصدیتهم اقامتهم. مکاء ایشان را بجای بانگ نماز بود و تصدیت بجای اقامت.

قال ابن بحر معنی الایة: ان صلوتهم و دعاءهم غیر رادّین علیهم ثوابا الّا کما یجیب الصدی الصّائح.

فَذُوقُوا الْعَذابَ ای یوم بدر، و قیل: فی الآخرة بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ این آیت در شأن مطعمان آمد، دوازده بودند از قریش، ابو جهل بن هشام و عتبة و شیبه ابنا ربیعة بن عبد شمس و نبیه و منبه ابنا الحجاج و ابو البختری بن هشام و النضر بن الحارث و حکیم بن حزام و ابی بن خلف و زمعة بن الاسود و الحارث بن عامر بن نوفل و العباس بن عبد المطلب. این قوم از مکه تا بصحرای بدر سپاه مشرکان را میزبانی میکردند، هر روز ده شتر میکشتند، پسین روز مطعم ایشان عباس بن عبد المطلب بود.

سعید بن جبیر گفت: این آیت به بو سفیان فرو آمد که روز احد چهل اوقیة بر مشرکان نفقه کرد، هر اوقیّه چهل و دو مثقال، و قال: محمد بن اسحاق: لما اصیب قریش یوم بدر، رجع فلّهم و هم القوم المنهزمون الی مکة، و رجع ابو سفیان بعیره الیها، و جمع من بقی من الاکابر، و قال: ان محمدا قد وترکم و قتل اشرافکم فاعینونا بهذا المال لعلّنا ندرک منه ثارا بمن اصیب بنا، فنعلوا فانزل اللَّه فیهم هذه الآیة: لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ای دین اللَّه و الاسلام، فَسَیُنْفِقُونَها یعنی الاموال بتمامها، ثمّ تکون انفاقها علیهم حسرة عمّا علی ما فاتهم، ثُمَّ یُغْلَبُونَ یقهرون. فیه تقدیم و تأخیر، لانّ الحسرة علیها بعد الغلبة. میگوید: آن مالها نفقه میکنند و بعاقبت بر ایشان جز حسرت و غم نبود، نه مال بماند و نه بمراد رسیدند، و هذا دلیل من دلائل النبوة، اذا اخبر عن اللَّه قبل وقوعه و کان کما اخبر.

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی‌ جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ یساقون الیها، و یجمعون فیها، لِیَمِیزَ اللَّهُ این لام تعلیل غلبه است، یعنی: ثمّ یغلبون، لِیَمِیزَ اللَّهُ کافران را کم آرم و غلبه کنم تا حقّ از باطل پیدا بود، و صلاح از فساد، و کفر از ایمان، و آشنا از بیگانه، و قیل: الطیّب انفاق المؤمن و الخبیث انفاق الکافر. روز قیامت آنچه مؤمنان در سبیل خدا نفقه کرده‌اند و آنچه کافران در راه شرک خرج کرده‌اند همه از هم جدا کنند، کافران را هم بآن اموال و نفقات عذاب کنند، چنان که میگوید عزّ جلاله: فَتُکْوی‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ و مؤمنانرا بآن انفاق خویش بدرجات رسند، چنان که میگوید: وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها.

از اینجا گفت: مصطفی ص: «اطمعوا طعامکم الأبرار و اولوا معروفکم المؤمنین».

فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ یعنی الکافر و ما انفقه، و فی الآثار یؤتی بالدنیا یوم القیامة قضّها بقضیضها فمیّز ما کان منها للَّه و الباقی فی النار. قراءت حمزه و یعقوب و کسایی لیمیز اللَّه بتشدید است، و وجه آن ظاهر است. آنکه گفت: أُولئِکَ ای المنفقون اموالهم من الکفار، هُمُ الْخاسِرُونَ خسروا اموالهم و انفسهم، لانهم اشتروا باموالهم عذاب اللَّه فی الآخرة.

قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا و هم ابو سفیان و اصحابه، إِنْ یَنْتَهُوا عن الشرک و قتال المؤمنین، یُغْفَرْ لَهُمْ ما قد سلف من شرکهم و ذنوبهم و ان عظمت، لان الحربیّ اذا اسلم صار کیوم ولدته امه.

قال عمرو بن العاص: اتیت النّبی ص فقلت ابسط یمینک لابایعک، فبسط یمینه فقبضت یدی، فقال: مالک یا عمرو؟ قلت اردت ان اشترط، قال: تشترط ما ذا؟ قلت ان یغفر لی، قال: اما علمت یا عمرو انّ الاسلام یهدم ما کان قبله و انّ الهجرة تهدم ما کان قبلها و انّ الحجّ یهدم ما کان قبله، و قیل: امروا بالامتناع عن قتال الکفار فی هذه الایة، ثم نسخت بالایة الّتی تلیها و هی قوله: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ.

قوله: وَ إِنْ یَعُودُوا ای یثبتوا علی الکفر، فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ، یعنی فقد مضت سنة اللَّه و مثلاته فی القرون الاولی. سنة ایدر بمعنی عادتست. میگوید: اگر بکفر بایستید، بنگر که با پیشینیان از آن جهان داران که بودند چه کردیم و چون برانداختیم و هلاک کردیم. با اینان همان کنیم، و نظائر این در قرآن فراوان است، جایها گفته: کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... الایه، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ... الایة، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ، أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ...

الآیة، أَ لَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... الآیة، إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ مِثْلَ یَوْمِ الْأَحْزابِ، وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ، ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای‌، کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ، فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا، و فی المثل من عمل ما شاء لقی ما شاء. و قیل: و ان یعودوا الی الحرب و القتال معک، فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ باهلاک یوم البدر و سنّة اللَّه ما یفعلها دائما.

وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ این فتنه ایدر عذاب کردن کافران است مسلمانان را و اسیر بودن و بر کفر داشتن.

وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ، ای یکون الطاعة و العبودیة للَّه، و لا یکون مع دینهم کفر فی جزیرة العرب.

فَإِنِ انْتَهَوْا عن الکفر و القتال، فَإِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ، یجازیهم مجازاة البصیر بهم و باعمالهم. قراءت رویس از یعقوب بما تعملون بصیر بتاء مخاطبه.

وَ إِنْ تَوَلَّوْا ای اعرضوا عن الایمان، و اعرضوا عن الانتهاء، و اقاموا علی کفرهم و عداوتکم و قتالکم، فَاعْلَمُوا یا معشر المؤمنین، أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ هو الموالی لکم و لا یضرکم معاداتهم، نِعْمَ الْمَوْلی‌ لا یضیع من تولّاه، وَ نِعْمَ النَّصِیرُ لا یغلب من نصره.

۴ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ و خدای بر آن نیست که ایشان را عذاب کند، وَ أَنْتَ فِیهِمْ و تو در میان ایشان، وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ و نیست خدای عذاب کردن ایشان را، وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (۳۳) تا ایشان آمرزش می‌خواهند.۴ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ سیاق و مساق این آیت بیان شرف مصطفی ص است و اجلال قدر او و اظهار عزّ وی. میگوید ای مهتر خافقین و ای سید ثقلین، تا تو در اصلاب ایشان بودی، اسلاف ایشان را عذاب نکردیم و امروز که در میان ایشانی، عذاب از ایشان برداشته‌ایم، و فردا که از میان ایشان بشوی و خادمان و چاکران تو در میان ایشان باشند و استغفار کنند عذاب نکنیم، تا جهانیان عزّ و جاه و حرمت و پایگاه تو بر درگاه ما بشناسند و بدانند که تویی بر ما بنده عزیز، اذا کان کون الرسول ص فی الکفار یمنع العذاب عنهم فیکون المعرفة فی القلوب اولی ان یدفع العذاب عنهم. آن روز که مصطفی ص را خبر دادند که رفتن بسرای آخرت نزدیک است و مرکب بشریت وی را بحضرت الهیت نقل فرمودند. عزرائیل حاضر بود، رسول خدا وی را گفت: جبرئیل را کجا ماندی، گفت: بآسمان نخستین مقدسان ملاء اعلی او را تعزیت میدهند، عزرائیل بحرمت بایستاد تا خود چه فرماید، جبرئیل در آمد، سید گفت: یا جبرئیل ما حال امتی؟ حال امت من چیست، و کار ایشان گوی بچه رسید، جبرئیل گفت: یا سید چه دل مشغول داری و چه اندیشه‌بری، نه حق میگوید، وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ، گفت: یا جبرئیل چون من از میان ایشان بیرون شوم گوی حال ایشان چون بود؟ جبرئیل بحضرت عزت باز رفت و آخر آیت آورد، وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ، یا سید! ملک جل جلاله میگوید: که تا استغفار کنند در زینهاراند از عذاب، گفت: یا جبرئیل ازان میترسم که اگر در استغفار تقصیر کنند؟ جبرئیل بحضرت عزت باز رفت و باز آمد و گفت: ملک تعالی و تقدس ترا سلام میکند و میگوید، هر که پیش از مرگ بیک سال عذر خواهد عذرش بپذیرم که من پذیرنده عذر خواهانم، نیوشنده آواز سائلانم، پوشنده عیب عیبیانم. سید گفت: یا جبرئیل یک سال در عمر امت من بسیار بود مسامحتی بخواه، جبرئیل رفت و باز آمد گفت، میگوید: عز جلاله که یک سال با یک ماه آوردم، اگر یک ماه پیش از مرک توبه کنند بپذیرم، گفت: یا جبرئیل نیز خواهم که یک ماه بسیار است، جبرئیل آمد و یک ماه با یک هفته آورد و یک هفته با یک ساعت آورد، پس جبرئیل گفت: یا سید، ملک می‌گوید: جل جلاله در آن ساعت که جان بنده بغرغره رسد اگر توبه کند بپذیرم و گناهش درگذارم، سید گفت: یا جبرئیل ازان میترسم که آن ساعت که هول مطلع تلخی جان کندن گرد وی در آید زبانش کار نکند و عذر نتواند خواست.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ سبب نزول این آیت آن بود که کافران گفته بودند: فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِیمٍ، رب العالمین خبر داد مصطفی و مؤمنانرا، که ایشان عذاب میخواهند و تا تو در میان ایشانی من ایشان را عذاب نکنم، لانک بعثت رحمة للعالمین، و لم یعذب قوم نبیّهم بین ظهرانیّهم. قومی گفتند: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ، این مقدار منسوخ است، و ناسخ آنست که بر عقب گفت: وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ. قومی گفتند: این منسوخ نیست، از بهر آنکه تا مصطفی بمکه در میان ایشان بود عذاب نیامد این عذاب پس هجرت آمد. و گفته‌اند: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ آن عذاب عامه است باستیصال، چنان که در امم پیشینیان بود. این امت از چنان عذاب بزینهاراند، و این که وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ این عذاب خاصه است قومی را دون قومی.
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که خداوند نمی‌تواند عذابشان کند در حالیکه پیامبر در میان آنهاست. این موضوع به این خاطر است که پیامبر رحمتی برای جهانیان فرستاده شده و خداوند عذاب نمی‌کند قومی را که پیامبرشان در بین آنهاست. برخی از مردم اشاره کردند که این تعبیر ممکن است تغییر کند، اما در واقع تا زمانی که پیامبر در مکه حضور داشت، عذابی فرود نیامد و پس از هجرت بود که این شرایط عوض شد. همچنین، گفته شده که عذاب عمومی‌ای که به نسل‌های گذشته تعلق داشت، شامل این امت نمی‌شود و عذابی که ممکن است به برخی تقسیم شود، تنها مختص قومی خاص است.
وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ این محکم است و این استغفار توحید است، میگوید تا شهادت میگویند و اسلام می‌آرند خدا ایشان را عذاب نکند، و در قرآن نوح راست و هود را و صالح و شعیب که فرا قوم خویش گفتند: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ، این استغفار همه بمعنی توحید است. عدیّ بن حاتم الطائی از مصطفی پرسید که آنچه پدر او می‌کرد حاتم هیچ بکار آید؟ و عایشه عبد اللَّه جدعان را هم از مصطفی پرسید هر دو را جواب داد:و ما یغنی عنه، و لم یقل یوما رب اغفر لی.
هوش مصنوعی: خداوند هیچ‌گاه کسانی را که در حال استغفار هستند، عذاب نمی‌کند. این استغفار نشان‌دهنده یک‌تویی و خلوص نیت است. در قرآن، پیامبران مانند نوح، هود، صالح و شعیب به قوم خود گفتند که از خداوند آمرزش بطلبند و این درخواست‌ها همگی به معنای یکتاپرستی است. همچنین، عدی بن حاتم از پیامبر سوال می‌کند که آیا اعمال پدرش، حاتم، به او کمکی خواهد کرد یا نه، و عایشه نیز درباره جدش عبد اللَّه جدعان همین سوال را از پیامبر می‌کند. پیامبر به هر دوی آنها پاسخ می‌دهد که این اعمال به حالشان نخواهد خورد و هیچ‌گاه نگفته‌اند که خدایا، مرا ببخش.
پس از بهر آن شهادت را استغفار خواند که شهادت گوی خویشتن را بآن آورد که او را بیامرزند، پس شهادت آمرزش خواستن است. و قیل: وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ یعنی الکفار، وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ یعنی: المسلمین فلما خرجوا و هاجروا، قال اللَّه: وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فعذّبهم یوم بدر، و قال ابن مسعود: کان لهم امانان النبی ص، و الاستغفار، فهاجر رسول اللَّه و بقی لهم الاستغفار.
هوش مصنوعی: شهادت، به معنای درخواست آمرزش است، که گوینده شهادت به آن اشاره می‌کند که از خداوند خواستار مغفرت باشد. در ادامه بیان شده که خداوند مجازات نخواهد کرد کافران را در حالتی که مسلمانان در حال استغفار باشند. اما وقتی که آنان از مکه خارج شدند و هجرت کردند، خداوند اشاره می‌کند که چرا باید مجازات نکند آنان را در حالی که مانع ورود به مسجد حرام می‌شوند. در روز بدر، خداوند آنان را مجازات کرد. ابن مسعود نیز اشاره کرده که برای آنان دو مورد امنیت وجود داشت: نخست پیامبر (ص)، و دوم استغفار، و پس از هجرت پیامبر، امتیاز استغفار برای آنان باقی ماند.
قال ابن عباس: هو استغفار الکفّار لانّهم یطوفون بالبیت و یقولون غفرانک اللهم غفرانک. و قیل: وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ای منهم من یؤل امره الی الاسلام، و قیل: سیولد منهم اولاد مؤمنون.
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید: این عبارت اشاره به طلب آمرزش کفار دارد، زیرا آنها دور خانه کعبه می‌چرخند و می‌گویند: "ای خدای ما، آمرزش تو را می‌طلبیم." همچنین گفته شده که در بین آنها افرادی هستند که سرنوشتشان به اسلام منتهی خواهد شد و عده‌ای نیز فرزندان مؤمن به دنیا خواهند آورد.
وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ قیل: یعنی فی الآخرة، و قیل: یوم بدر.
هوش مصنوعی: چرا خداوند آن‌ها را عذاب نکند؟ برخی گفته‌اند که این عذاب در آخرت است و برخی دیگر گفته‌اند که این عذاب در روز بدر رخ داده است.
وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ این صد آن بود که ایشان بر بر زنهای مکه موکلان می‌داشتند، روزگاری تا هر قاصد که آهنگ دیدار رسول خدا داشتی بر می‌گردانیدند و بعضی میکشتند، و گفته‌اند: «کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمِینَ» ایشانند، اقتسموا الشعاب بینهم للرصد.
هوش مصنوعی: آنها مانع ورود مردم به مسجد الحرام می‌شدند. این کار از آنجا ناشی می‌شد که بر زنان مکه نظارت داشتند و افرادی را می‌فرستادند تا هر قاصدی که قصد دیدار رسول خدا را داشت، برگردانند و برخی از آنها را نیز می‌کشتند. گفته شده که آن‌ها همانند کسانی هستند که در آیه‌ای ذکر شده‌اند و در پی تقسیم کردن راه‌ها برای مراقبت و نظارت بر دیگران بودند.
وَ ما کانُوا یعنی المشرکین أَوْلِیاءَهُ ای اولیاء المسجد، و قیل: اولیاء اللَّه. إِنْ أَوْلِیاؤُهُ ای ما اولیاؤه، إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ انّ ولایته للمتّقین.
هوش مصنوعی: و مشرکان نمی‌توانند دوستان خدا یا اولیای هر مسجد باشند. بعضی گفته‌اند که منظور از اولیای خدا، تنها پرهیزکارانند. با این حال، بیشتر مردم از این موضوع آگاهی ندارند که فقط پرهیزکاران مورد توجه و ولایت خداوند قرار دارند.
وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ، ابن عمر گفت:»
هوش مصنوعی: نماز آنها در خانه چه بود؟ ابن عمر گفت:
یطوفون بالبیت و هم عراة یصفرون و یصفّقون. می‌گوید آنچه ایشان نماز نام کرده‌اند نیست الا پشیلیدن و دست بر هم زدن. رب العالمین خبر داد باین آیت از کافران و مشرکان با آن که مسلمانان و دوستان خدا از مسجد حرام باز میداشتند خود بنزدیک خانه می‌آمدند و صفیر می‌کردند و دست بر هم می‌زدند که این تقرب است بخداوند عز و جل، و نماز که میکنیم، اللَّه گفت نیست آن نماز ایشان مگر صفیر و تصفیق. حسن گفت: اذا اراد النبی الصلاة، خلطوا علیه، و اروا انهم یصلون للَّه عبادة. قال بعضهم: مکاؤهم‌ اذانهم، و تصدیتهم اقامتهم. مکاء ایشان را بجای بانگ نماز بود و تصدیت بجای اقامت.
هوش مصنوعی: در این متن به رفتار برخی از کافران و مشرکان اشاره می‌شود که در کنار خانه خدا تجمع کرده و به جای عبادت واقعی، فقط به بوق و دست‌زدن مشغول بودند. خداوند در آیات خود این گونه عبادت‌های ظاهری آن‌ها را رد کرده و تاکید می‌کند که این رفتارها تنها صدای بی‌معنا و دست‌زدن است و در واقع، هیچ ارتباطی با نماز حقیقی ندارد. همچنین، گفته شده که زمانی که پیامبر می‌خواست نماز بخواند، آن‌ها تلاش می‌کردند خود را به عنوان عبادت‌کنندگان معرفی کنند. این رفتار و شبیه‌سازی‌های کاذب، تنها نمایشی از عبادت بدون حقیقت بود.
قال ابن بحر معنی الایة: ان صلوتهم و دعاءهم غیر رادّین علیهم ثوابا الّا کما یجیب الصدی الصّائح.
هوش مصنوعی: ابن بحر می‌گوید معنی این آیه این است که نماز و دعاهای آن‌ها پاداشی برایشان ندارد، مگر به اندازه‌ای که صدای فریاد کننده‌ای را پاسخ می‌دهند.
فَذُوقُوا الْعَذابَ ای یوم بدر، و قیل: فی الآخرة بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ این آیت در شأن مطعمان آمد، دوازده بودند از قریش، ابو جهل بن هشام و عتبة و شیبه ابنا ربیعة بن عبد شمس و نبیه و منبه ابنا الحجاج و ابو البختری بن هشام و النضر بن الحارث و حکیم بن حزام و ابی بن خلف و زمعة بن الاسود و الحارث بن عامر بن نوفل و العباس بن عبد المطلب. این قوم از مکه تا بصحرای بدر سپاه مشرکان را میزبانی میکردند، هر روز ده شتر میکشتند، پسین روز مطعم ایشان عباس بن عبد المطلب بود.
هوش مصنوعی: این آیه در مورد گروهی از قریش صحبت می‌کند که دوازده نفر بودند و در زمان جنگ بدر به برگزاری میهمانی برای مشرکان می‌پرداختند. نام‌های آن‌ها شامل ابوجهل، عتبه، شیبه و دیگران می‌شود. آن‌ها به طور روزانه با کشتن ده شتر از سپاه مشرکان پذیرایی می‌کردند. روز بعد، میزبان آن‌ها عباس بن عبد المطلب بود. این آیه به یادآوری عذاب در روز بدر و عواقب کفر اشاره دارد.
سعید بن جبیر گفت: این آیت به بو سفیان فرو آمد که روز احد چهل اوقیة بر مشرکان نفقه کرد، هر اوقیّه چهل و دو مثقال، و قال: محمد بن اسحاق: لما اصیب قریش یوم بدر، رجع فلّهم و هم القوم المنهزمون الی مکة، و رجع ابو سفیان بعیره الیها، و جمع من بقی من الاکابر، و قال: ان محمدا قد وترکم و قتل اشرافکم فاعینونا بهذا المال لعلّنا ندرک منه ثارا بمن اصیب بنا، فنعلوا فانزل اللَّه فیهم هذه الآیة: لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ای دین اللَّه و الاسلام، فَسَیُنْفِقُونَها یعنی الاموال بتمامها، ثمّ تکون انفاقها علیهم حسرة عمّا علی ما فاتهم، ثُمَّ یُغْلَبُونَ یقهرون. فیه تقدیم و تأخیر، لانّ الحسرة علیها بعد الغلبة. میگوید: آن مالها نفقه میکنند و بعاقبت بر ایشان جز حسرت و غم نبود، نه مال بماند و نه بمراد رسیدند، و هذا دلیل من دلائل النبوة، اذا اخبر عن اللَّه قبل وقوعه و کان کما اخبر.
هوش مصنوعی: سعید بن جبیر گفت: این آیه درباره ابوسفیان نازل شد که در روز احد، چهل اوقیه برای مشرکان هزینه کرد، هر اوقیه معادل چهل و دو مثقال است. محمد بن اسحاق می‌گوید: وقتی قریش در روز بدر شکست خوردند، با جمعی از بزرگان به مکه برگشتند و ابوسفیان نیز با قافله‌اش به آنجا رفت. او به دیگر بزرگان گفت: محمد به شما آسیب رسانده و بزرگان شما را کشته است، پس با این پول به ما کمک کنید تا شاید بتوانیم انتقام بگیریم. در این هنگام، خداوند این آیه را نازل کرد: "تا از راه خدا (دین خدا و اسلام) منع کنند." آن‌ها تمام این اموال را خرج خواهند کرد، اما در نهایت این خرج کردن باعث حسرت و اندوهشان خواهد شد، زیرا نه ثروتی باقی خواهد ماند و نه به هدف خود خواهند رسید. این نشان‌دهنده صداقت پیامبری است که پیش از وقوع وقایع، از سوی خداوند خبر می‌دهد و آنچه گفته شده به حقیقت می‌پیوندد.
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی‌ جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ یساقون الیها، و یجمعون فیها، لِیَمِیزَ اللَّهُ این لام تعلیل غلبه است، یعنی: ثمّ یغلبون، لِیَمِیزَ اللَّهُ کافران را کم آرم و غلبه کنم تا حقّ از باطل پیدا بود، و صلاح از فساد، و کفر از ایمان، و آشنا از بیگانه، و قیل: الطیّب انفاق المؤمن و الخبیث انفاق الکافر. روز قیامت آنچه مؤمنان در سبیل خدا نفقه کرده‌اند و آنچه کافران در راه شرک خرج کرده‌اند همه از هم جدا کنند، کافران را هم بآن اموال و نفقات عذاب کنند، چنان که میگوید عزّ جلاله: فَتُکْوی‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ و مؤمنانرا بآن انفاق خویش بدرجات رسند، چنان که میگوید: وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها.
هوش مصنوعی: کسانی که کافر هستند به جهنم جمع می‌شوند و به سوی آن سوق داده می‌شوند. در آنجا، خداوند می‌خواهد بین حق و باطل، صالح و فاسد، ایمان و کفر، آشنا و بیگانه تمایز قائل شود. همچنین گفته شده که نیکوکاران در یاری به دیگران و مؤمنان از آنچه در راه خدا هزینه کرده‌اند مورد تشویق قرار می‌گیرند و در مقابل کافران که در راه شرک خرج کرده‌اند، عذاب خواهند شد. در روز قیامت، آنچه مؤمنان در راه خدا هزینه کرده‌اند از هزینه‌های کافران جدا خواهد شد. مؤمنان با نیکی‌هایی که کرده‌اند درجات بالاتری به دست می‌آورند و به بهشت‌ها وارد می‌شوند.
از اینجا گفت: مصطفی ص: «اطمعوا طعامکم الأبرار و اولوا معروفکم المؤمنین».
هوش مصنوعی: مصطفی (ص) فرمودند: «از غذاهای نیکوکاران بخورید و به نیکوکاران مؤمن احسان کنید.»
فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ یعنی الکافر و ما انفقه، و فی الآثار یؤتی بالدنیا یوم القیامة قضّها بقضیضها فمیّز ما کان منها للَّه و الباقی فی النار. قراءت حمزه و یعقوب و کسایی لیمیز اللَّه بتشدید است، و وجه آن ظاهر است. آنکه گفت: أُولئِکَ ای المنفقون اموالهم من الکفار، هُمُ الْخاسِرُونَ خسروا اموالهم و انفسهم، لانهم اشتروا باموالهم عذاب اللَّه فی الآخرة.
هوش مصنوعی: پس او همگی را جمع می‌کند و در جهنم قرار می‌دهد، یعنی کفار و آنچه را که انفاق کرده‌اند. در روایات آمده است که در روز قیامت، دنیا را به صورت کامل به آنها نشان می‌دهند و سپس آنچه که برای خدا بوده، جدا می‌شود و باقی‌مانده در آتش خواهد ماند. خوانش حمزه، یعقوب و کسایی "لیُمیز" با تشدید است و وجه آن نیز واضح است. کسانی که این آیه را می‌گویند، منظورشان این است که آن منفقین اموال خود از کفار هستند و آنها از دست رفته‌اند، زیرا با اموال خود عذاب خدا را در آخرت خریده‌اند.
قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا و هم ابو سفیان و اصحابه، إِنْ یَنْتَهُوا عن الشرک و قتال المؤمنین، یُغْفَرْ لَهُمْ ما قد سلف من شرکهم و ذنوبهم و ان عظمت، لان الحربیّ اذا اسلم صار کیوم ولدته امه.
هوش مصنوعی: به آنهایی که کافر هستند بگو: اگر از بت‌پرستی و جنگ با مؤمنان دست بردارند، تمام گناهان و شرک‌های گذشته‌شان، هرچقدر هم که بزرگ باشد، بخشیده خواهد شد؛ زیرا فردی که در جنگ است و سپس مسلمان می‌شود مانند کسی است که تازه به دنیا آمده و گناهانش پاک شده است.
قال عمرو بن العاص: اتیت النّبی ص فقلت ابسط یمینک لابایعک، فبسط یمینه فقبضت یدی، فقال: مالک یا عمرو؟ قلت اردت ان اشترط، قال: تشترط ما ذا؟ قلت ان یغفر لی، قال: اما علمت یا عمرو انّ الاسلام یهدم ما کان قبله و انّ الهجرة تهدم ما کان قبلها و انّ الحجّ یهدم ما کان قبله، و قیل: امروا بالامتناع عن قتال الکفار فی هذه الایة، ثم نسخت بالایة الّتی تلیها و هی قوله: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ.
هوش مصنوعی: عمرو بن عاص می‌گوید: به پیامبر (ص) مراجعه کردم و گفتم که دستت را برای بیعت دادن به من بسط کن. او دست راستش را بسط کرد و من دستم را عقب کشیدم. پیامبر پرسید: چه شده، ای عمرو؟ گفتم که می‌خواستم شرطی بگذارم. پیامبر پرسید: چه شرطی؟ گفتم که درخواست کردم مرا ببخشد. او گفت: آیا نمی‌دانی که اسلام گذشته‌ها را از بین می‌برد و هجرت هم گذشته‌ها را محو می‌کند و حج نیز همین کار را انجام می‌دهد؟ و همچنین گفته شد که در این آیه، به مردم فرمان داده شد که از جنگیدن با کفار خودداری کنند، اما بعد این دستور با آیه‌ای که بعد از آن آمده، لغو شد که در آن آمده: «با آن‌ها بجنگید تا فتنه‌ای باقی نماند».
قوله: وَ إِنْ یَعُودُوا ای یثبتوا علی الکفر، فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ، یعنی فقد مضت سنة اللَّه و مثلاته فی القرون الاولی. سنة ایدر بمعنی عادتست. میگوید: اگر بکفر بایستید، بنگر که با پیشینیان از آن جهان داران که بودند چه کردیم و چون برانداختیم و هلاک کردیم. با اینان همان کنیم، و نظائر این در قرآن فراوان است، جایها گفته: کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... الایه، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ... الایة، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ، أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ...
هوش مصنوعی: اگر شما دوباره به کفر برگردید و در آن ثابت قدم بمانید، پس بدانید که سنت و عادت خداوند نسبت به قوم‌های پیشین چگونه بوده است. این سنت به معنای عادت و رفتار است. به این معناست که اگر به کفر ادامه دهید، بنگرید که خداوند با اقوام گذشته چگونه رفتار کرده و آنها را هلاک کرده است. با شما نیز همان کاری خواهد کرد که با آنها کرد. در قرآن موارد متعددی وجود دارد که به این موضوع اشاره شده و بیان می‌کند که تاریخچه‌ای از مجازات‌ها و عبرت‌ها برای قوم‌های پیشین وجود دارد و آنچه بر سر آنها آمده، می‌تواند بر سر شما نیز بیاید.
الآیة، أَ لَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... الآیة، إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ مِثْلَ یَوْمِ الْأَحْزابِ، وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ، ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای‌، کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ، فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا، و فی المثل من عمل ما شاء لقی ما شاء. و قیل: و ان یعودوا الی الحرب و القتال معک، فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ باهلاک یوم البدر و سنّة اللَّه ما یفعلها دائما.
هوش مصنوعی: آیا به آن‌ها خبر کسانی که قبل از آن‌ها بودند نرسیده است؟ من از روزی مانند روز احزاب بر شما می‌ترسم و شما را به یاد روزهای خدا بینداز. نتیجه کار کسانی که بد کردند، همانند نتیجه‌ای است که بر سر دوستانشان در گذشته آمد. آن‌ها به کیفر اعمال خود دچار خواهند شد و آنچه که به دست آورده‌اند، به آن‌ها آسیب خواهد زد. و گفته شده که اگر آن‌ها دوباره به جنگ و نبرد با تو بازگردند، سنت پیشینیان که به هلاکت رساندند، برقرار است و سنت خدا همواره اجرایی خواهد بود.
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ این فتنه ایدر عذاب کردن کافران است مسلمانان را و اسیر بودن و بر کفر داشتن.
هوش مصنوعی: با آنها بجنگید تا دیگر فتنه‌ای وجود نداشته باشد. این فتنه به معنای آزار و عذاب کردن کافران است که بر مسلمانان فشار می‌آورند و آنها را در اسارت و کفر نگه می‌دارند.
وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ، ای یکون الطاعة و العبودیة للَّه، و لا یکون مع دینهم کفر فی جزیرة العرب.
هوش مصنوعی: و دین باید کاملاً برای خدا باشد، به این معنا که اطاعت و عبادت باید تنها برای خدا انجام شود و در جزیره عربستان نباید هیچ گونه کفر و شرکی وجود داشته باشد.
فَإِنِ انْتَهَوْا عن الکفر و القتال، فَإِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ، یجازیهم مجازاة البصیر بهم و باعمالهم. قراءت رویس از یعقوب بما تعملون بصیر بتاء مخاطبه.
هوش مصنوعی: اگر آن‌ها از کفر و جنگ دست بکشند، خداوند بر اعمال آن‌ها ناظر است و به طرز آگاهانه‌ای با آن‌ها و اعمالشان پاداش خواهد داد. در قرائت رویس از یعقوب، کلمه "بما تعملون" با ایازی به مخاطب خوانده می‌شود.
وَ إِنْ تَوَلَّوْا ای اعرضوا عن الایمان، و اعرضوا عن الانتهاء، و اقاموا علی کفرهم و عداوتکم و قتالکم، فَاعْلَمُوا یا معشر المؤمنین، أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ هو الموالی لکم و لا یضرکم معاداتهم، نِعْمَ الْمَوْلی‌ لا یضیع من تولّاه، وَ نِعْمَ النَّصِیرُ لا یغلب من نصره.
هوش مصنوعی: اگر آن‌ها از ایمان و پیروی در برابر شما فاصله بگیرند و بر کفر و دشمنی و جنگ با شما ادامه دهند، ای گروه مؤمنان، بدانید که خداوند سرپرست شماست و او یاری‌دهنده شماست. دشمنی آن‌ها به شما آسیبی نخواهد رساند. او بهترین سرپرست است و هیچ‌کس که تحت سرپرستی او باشد، گمراه نخواهد شد و او بهترین یاری‌دهنده است و هیچ‌کس که او را یاری کند، شکست نخواهد خورد.