گنجور

۲۱ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً الآیة این حکایت از مشرکان مکه است، دعا بمعنی عبادتست. میگوید: ما یعبدون من دونه الّا اناثا، لات و عزی و منات همه اناث‌اند و اوثان، همه مؤنّث. اوثان بتان بی‌صورت‌اند، و اصنام بتان با صورت. گفته‌اند که: این لات و عزی و منات بتان بودند از سنگ تراشیده، و در درون کعبه نهاده، ربّ العزّة جلّ جلاله در درون هر یکی شیطان گماشته تا با کهنه و سدنه خویش سخن میگفتند، و ایشان از راه میافتادند.

قول حسن و قتاده و بو عبیده آنست که اناث بمعنی موات است، یعنی مردگان‌اند که در ایشان روح نیست، و نفع و ضرّ نیست، از سنگ و چوب و کلوخ و مانند آن. و این موات همه مؤنّث باشند، و صفت آن بتأنیث کنند. عبد الرحمن زید گفت: إِلَّا إِناثاً یعنی: بزعمهم، بگفت ایشان اناث‌اند که ایشان بتان را بنات اللَّه خواندند. وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً شیطان اینجا ابلیس است، و مرید صفت وی، و هو الشّدید العالی الخارج من الطّاعة. یقال مرد الرّجل یمرد مردودا او مرادة، اذا عتا، و خرج من الطّاعة. و أصله من قول العرب: حائط ممرّد ای مملّس لا خشونة فیه، و شجرة مرداء اذا تناثر ورقها و بهذا سمّی من لم تنبت لحیته، امرد، ای املس موضع اللّحیة، المرید، الخارج من الطّاعة المتلمس منها. میگوید: ایشان نمیخوانند و نمیپرستند الّا ابلیس متمرّد عاصی بر خدای عزّ و جلّ، و اللَّه بآن تمرّد و معصیت او را برانده، و بر وی لعنت کرده.

وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً ای: مقطوعا معدودا. این حکایت از قول ابلیس است، و بهره بریده که نصیب وی است از هزار، نهصد و نود و نه‌اند، چنان که در خبر است‌

بروایت ابو سعید خدری: قال قال النّبیّ (ص): «یقول اللَّه تعالی و تقدّس یوم القیامة یا آدم! فیقول: لبّیک، و سعدیک، و الخیر فی یدیک، فیقول: اخری بعث النّار. فیقول: و ما بعث النّار؟ فیقول اللَّه تعالی: «من کل الف، تسعمائة و تسعة و تسعون.

فعنده یشیب الصغیر، و یضع کل ذات حمل حملها، و تری الناس سکاری و ما هم بسکاری و لکن عذاب اللَّه شدید». قالوا: یا رسول اللَّه! و ایّنا ذلک الواحد؟ قال: «ابشروا فانّ منکم رجلا، و من یاجوج و ماجوج الفا». ثمّ قال: «و الّذین نفسی بیده ارجو أن تکونوا ربع اهل الجنّة»، فکبّرنا. فقال: ارجو ان تکونوا ثلث اهل الجنّة»، فکبّرنا. فقال: «ارجو ان تکونوا نصف اهل الجنة»، فکبّرنا. فقال: «ما انتم فی النّاس الّا کشعرة سوداء فی جلد ثور ابیض، او کشعرة بیضاء فی جلد ثور اسود».

وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ این هم از گفت ابلیس است. میگوید: بر گردانم ایشان را از طریق هدی، و گم کنم از راه راستی و دین حق. وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ و ایشان را فرا وایستن بد کنم، تا پیوسته بر آن باشند که بد میکنند، و خبر دهم ایشان را که بهشت نیست، و دوزخ نیست، و بعث نیست. چون این اعتقاد، آرند در بدی بیشتر کوشند. و یقال: لَأُمَنِّیَنَّهُمْ ای: اجمع لهم مع الاضلال، اوهمهم انّهم ینالون من الآخرة حظّا. میگوید: ایشان را بیراه کنم، آن گه با بیراهی در دل ایشان افکنم که ایشان را از آخرت نصیب خواهد بود. این همچنانست که جای دیگر گفت: وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ.

وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ این بحیرة است که در سورة المائده گفت، و این آنست که عرب گوش بعضی شتران میشکافتند، و اکنون هر که گوش جانور بشکافد یا ببرد، ملحق است بآن در کراهیت و معصیت.

وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ بعضی مفسّران گفتند: این تغییر خلق خدا خصیّ کردن آدمیست، و آن فرموده شیطان است، بحکم این آیت.

و در خصیّ کردن دیگر جانوران میان علما خلاف است، و هر که دندان گشاید، یا پوست روی تراشد، یا در موی موی پیوندد، یا پوست آزیند، همه ملحق است بتغییر خلق، و خضاب موی سیاه مردان را هم نزدیکست باین. و گفته‌اند: تغییر خلق آنست که اللَّه تعالی چهار پایان را بیافرید از بهر آدمیان، تا مرکب خویش سازند، و طعمه خویش، و ایشان بر خود حرام کردند، و آفتاب و ماه و سنگها بیافرید، و مردم را نرم و روان کرد، تا بدان منفعت گیرند، و ایشان آن را معبود خود ساختند، و عبادت آن کردند، چون از آن نهاد که اللَّه فرمود بگردانیدند، و آن معنی که اللَّه برای آن آفرید بمعنی دیگر بدل کردند، تغییر خلق خدا کردند لا محاله.

و گفته‌اند: خلق اینجا بمعنی دین است، که جای دیگر گفت: لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ای لدین اللَّه، و تغییر دین آنست که حلال حرام میکردند، و حرام حلال.

ثمّ قال: وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً زیانکار کسی است که فرمان شیطان برد، نه فرمان اللَّه. یَعِدُهُمْ ایشان را وعده عمر دراز میدهد در دنیا، وَ یُمَنِّیهِمْ و یافت مرادها در دل ایشان می‌افکند، و گفته‌اند: در دل ایشان فقر می‌افکند، تا از بیم فقر هزینه در کار خیر نکنند، و رحم نپیوندند. ربّ العالمین گفت: وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً و شیطان وعده که دهد جز بفرهیب ندهد، سود نماید و زیان پیش نهد. أُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ یعنی مصیرهم، وَ لا یَجِدُونَ عَنْها مَحِیصاً ای مفرّا.

اگر کسی گوید که: ابلیس از کجا دانسته بود که قومی از فرزندان آدم نصیب وی خواهند بود تا ایشان را گمراه کند باین سخن که گفت: لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً؟ جواب آنست که ربّ العزّة با وی این خطاب کرد: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ، و ابلیس در آنجا دریافته بود که از فرزندان آدم گروهی نصیب وی خواهند بود. دیگر جواب آنست که ابلیس بهشت و دوزخ معاینه دیده بود، و دانست که هر یکی را قومی ساکنان خواهند بود. و نیز گفته‌اند که ابلیس، آدم را وسوسه داد تا بعضی مراد خویش از وی بیافت، امّا همه مراد خویش از وی نیافت، بفرزندان آدم همین طمع کرد، از اضلال همگان نومید است، امّا ببعضی طمع دارد. این سخن از آنجا گفته است.

اگر کسی گوید: چه حکمت است که ابلیس را آفرید، و آن گه او را بر خلق مسلّط کرد، تا ایشان را وسوسه میکند؟ جواب آنست که تصدیق قول خویش را جلّ جلاله که گفته است: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ، فسلطه علی العصاة لیملأ جهنم من متبعیه، فقال لهم: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ، و قال لمتّبعی محمد (ص): وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا. دیگر جواب آنست که علی (ع) گفت، قال: «اراد اللَّه ان یظهر کرامته علی المؤمنین، فلو لم یکن ابلیس و وسوسته لما هاج من القلب ریح المودّة، و لما اضاء نور المعرفة»، و اگر نه ابلیس بودی بوی مودّت و محبّت از دل بنده مؤمن کی دمیدی؟ و نور معرفت کی تافتی؟

ابلیس را بدان آفرید که تا وی فعل خود ننماید، رحمت و مغفرت حق ظاهر نگردد.

هر چه وی خراب کند رحمت وی در آید، و آبادان گرداند. هر چه وی بغارت برد، تیغ غفران از وی واستاند، و مزیدی بر سر نهد.

مردی پیش مصطفی (ص) آمد، و از وسوسه شیطان بنالید و شکایت کرد.

مصطفی (ص) گفت: «انّ السّارق لا یدخل بیتا لیس فیه شی‌ء، ذاک محض الایمان».

خانه‌ای که از کالا خالی بود دزد در آنجا نرود، دلی که از معرفت و ایمان خالی بود، شیطان آنجا چه کار دارد؟ وسوسه شیطان دلیل است بر وجود ایمان. نخعی گفته است از اینجا: کلّ صلاة لا وسوسة فیها فانّها لا تقبل، لأنّ الیهود و النصاری لا وسوسة لهم.

و قال علی بن ابی طالب (ع): «الفرق بین صلوتنا و صلاة اهل الکتاب الوسوسة، لأنّ الشّیطان فرغ منهم و من عملهم».

ابو بکر وراق گفت: لیس للشّیطان مع الکفّار عمل، لأنّهم وافقوه، و المؤمن یخالفه، و المحاربة تکون مع المخالف.

وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ الآیة مضی تفسیره.

قوله: لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ الأمانیّ، الأکاذیب. معناه: لیس بأکاذیبکم و لا أکاذیب اهل الکتاب، و این آن بود که میان جهودان و میان قومی از عرب در سخن مباهات رفت. جهودان گفتند: ما بهیم از شما، کتابنا قیل کتابکم، و نبیّنا قبل نبیّکم. این جواب ایشان را آمد. و یقال: هی من تمنّیت ای اشتهیت. معنی آنست که نه بآرزوهای شما است، و نه بآرزوهای اهل کتاب.

مجاهد گفت که قریش گفتند: لا نبعث و لا نحاسب، و قالوا: لا جنّة و لا نار، و جهودان گفتند: لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَةً، و قالوا نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ.

ربّ العالمین بجواب هر دو قوم این آیت فرستاد.

و اسم لیس مضمر است، المعنی: لیس ثواب اللَّه بأمانیّکم و لا امانیّ اهل الکتاب.

میگوید: ثواب و نواخت خدای و دخول بهشت نه بآرزوی شما است، و نه بآرزوی اهل کتاب، لکن بایمانست و عمل صالح، چنان که در آیت پیش گفت: وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً، باز نمود که کار دین را بنا به آرزو نیست. مصطفی (ص) گفت: «لیس الدّین بالتّمنّی و لا بالتّحلّی».

و قال (ص): «العاجز من اتّبع نفسه هواها و تمنّی علی اللَّه».

مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ گفته‌اند: این جزا درین جهان است، یعنی آن رنجها که بگناهکار رسد در دنیا. و درین معنی خبرها است از مصطفی (ص): قال ابو بکر الصدیق: یا رسول اللَّه کیف الصّلاح بعد هذه الآیة؟ فقال النّبیّ (ص): «أیّة آیة»؟ فقال: یقول اللَّه عزّ و جلّ: لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ، ما عملنا جزینا به. فقال له النّبیّ (ص): «غفر اللَّه لک یا أبا بکر! أ لست تمرض؟

الست تنصب؟ أ لیس یصیبک الّلأواء» قال: بلی. قال: «فهو ما یجزون به».

و بروایتی دیگر ابو بکر صدیق گفت: و ایّنا لم یعمل سوء، و انّا لمجزیّون بکلّ سوء عملنا. فقال النبی (ص): «امّا انت یا أبا بکر و اصحابک المؤمنون فتجزون‌ بذلک فی الدّنیا، حتّی تلقوا اللَّه، و لیست لکم ذنوب، و امّا الآخرون فتجمع ذنوبهم حتّی یجزوا بها یوم القیامة».

عطا گفت: آن روز که این آیت فرو آمد ابو بکر گفت: هذه قاصمة الظّهر یا رسول اللَّه. فقال النّبیّ (ص): «انّما هی المصیبات تکون فی الدّنیا».

ابو هریرة گفت: آن روز که این آیت فرو آمد جماعتی یاران نشسته بودیم، چون بشنیدیم همه بگریستیم، و اندوهگن شدیم، گفتیم: یا رسول اللَّه! باقی نگذاشت این آیت، یعنی از وعید. رسول خدا گفت: «اما و الّذی نفسی بیده انّها لکما انزلت، و لکن ابشروا و قاربوا و سدّدوا، انّه لا یصیب احدا منکم مصیبة فی الدّنیا الّا کفّر اللَّه بها خطیئته حتّی الشّوکة شاکت احدکم فی قدمه».

حسن گفت: این آیت در شأن کفّار آمد که ربّ العالمین مؤمن را به بدکرداری جزا نکند، بلکه وی را بکردار نیکو جزا دهد، و سیّئات وی در گذارد، چنان که گفت: لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَ یَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ. جایی دیگر گفت: وَ هَلْ نُجازِی إِلَّا الْکَفُورَ. و دلیل برین قول آنست که در آخر آیت گفت: وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً اگر کسی را نه در قیامت یار باشد و نه دوست، جز کافر نبود، که ربّ العزّة مؤمنانرا گفته که ولیّ ایشانم: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا، و ضمان نصرت کرده در هر دو سرای، و گفته: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ.

وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ الآیة گفته‌اند که چون آیت آمد که مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ، اهل کتاب با مؤمنان گفتند که: ما با شما یکسانیم بحکم این آیت، و شما را بر ما فضل نیست. ربّ العالمین مؤمنانرا بر ایشان فضل نهاد و گرامی کرد باین آیت دیگر: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ

مکی و بصری و ابو بکر یَدْخُلُونَ بضمّ یا و فتح خا خوانند، علی اسناد الفعل الی المفعول به، و هو من الادخال، لا من الدّخول، لأنّهم لا یدخلونها حتّی یدخلوها، فلفظ الادخال اولی، و معنی آنست که در آرند ایشان را در بهشت. باقی بفتح یا و ضمّ خا خوانند، علی اسناد الفعل الی الدّاخلین، لأنّهم اذا دخلوها دخلوها، یعنی در شوند ایشان در بهشت.

وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً و هی النّقرة الّتی تکون فی ظهر النّواة.

۲۱ - النوبة الاولى: قوله تعالی: إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ نمی‌پرستند فرود از اللَّه، إِلَّا إِناثاً مگر مادگان، وَ إِنْ یَدْعُونَ و نمیخوانند، إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً (۱۱۷) مگر از دیو شوخ.۲۱ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً الآیة عزیز است و عظیم، خدای یگانه و کردگار داننده، تاونده با هر کاونده، و بهیچ هست نماننده. بی‌شریک و بی انباز، و بی‌نظیر و بی‌نیاز. چنو کس نه، و هیچ کس بجای او بس نه. در کردگاری قدیر، و در کاررانی بی‌مشیر، در پادشاهی بی‌وزیر، و در خدایی بی‌نظیر. آفریننده جهانیان، و دارنده همگان، دشمنان و دوستان. احوال بندگان را مدبّر، و کار عالم را مقدّر. نه در تدبیر او سهو آید، نه در تقدیر او لغو آید. هر کسی را بر آنجاست که وی نشاند، و هر دلی را آن نثار که وی فشاند. هر یکی بر آن رنگ که وی رشت، و در هر دل آن رست که وی کشت. یکی را بآب عنایت شسته، و بمیخ قبول وابسته، و چراغ معرفت وی از نور اعظم بر افروخته، و راهش روشن کرده. یکی را بتیغ هجران خسته، و بمیخ ردّ وابسته، و نموده شیطان برو آراسته، و بر پی بتان داشته، و از وی این خبر بازداده که: إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً، وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً. لَعَنَهُ اللَّهُ.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً الآیة این حکایت از مشرکان مکه است، دعا بمعنی عبادتست. میگوید: ما یعبدون من دونه الّا اناثا، لات و عزی و منات همه اناث‌اند و اوثان، همه مؤنّث. اوثان بتان بی‌صورت‌اند، و اصنام بتان با صورت. گفته‌اند که: این لات و عزی و منات بتان بودند از سنگ تراشیده، و در درون کعبه نهاده، ربّ العزّة جلّ جلاله در درون هر یکی شیطان گماشته تا با کهنه و سدنه خویش سخن میگفتند، و ایشان از راه میافتادند.
هوش مصنوعی: آیه‌ای که ذکر شده، به مشرکان مکه اشاره دارد و مفهوم دعا در اینجا به معنای عبادت است. بیان می‌کند که آن‌ها به جز موجودات مؤنث، چیزی را نمی‌پرستند. لات، عزی و منات همگی از جنس مؤنث هستند و به شکل بت‌ها حضور دارند. بت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: اوثان که بدون صورت هستند و اصنام که با صورت ساخته شده‌اند. گفته می‌شود که این بت‌ها از سنگ تراشیده شده‌اند و در درون کعبه قرار داشته‌اند. خداوند هر یک از آن‌ها را با شیطانی درونشان همراه کرده بود تا با کسانی که از آن‌ها مراقبت می‌کردند، صحبت کنند و آنها نیز به گزافه‌گویی می‌افتادند.
قول حسن و قتاده و بو عبیده آنست که اناث بمعنی موات است، یعنی مردگان‌اند که در ایشان روح نیست، و نفع و ضرّ نیست، از سنگ و چوب و کلوخ و مانند آن. و این موات همه مؤنّث باشند، و صفت آن بتأنیث کنند. عبد الرحمن زید گفت: إِلَّا إِناثاً یعنی: بزعمهم، بگفت ایشان اناث‌اند که ایشان بتان را بنات اللَّه خواندند. وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً شیطان اینجا ابلیس است، و مرید صفت وی، و هو الشّدید العالی الخارج من الطّاعة. یقال مرد الرّجل یمرد مردودا او مرادة، اذا عتا، و خرج من الطّاعة. و أصله من قول العرب: حائط ممرّد ای مملّس لا خشونة فیه، و شجرة مرداء اذا تناثر ورقها و بهذا سمّی من لم تنبت لحیته، امرد، ای املس موضع اللّحیة، المرید، الخارج من الطّاعة المتلمس منها. میگوید: ایشان نمیخوانند و نمیپرستند الّا ابلیس متمرّد عاصی بر خدای عزّ و جلّ، و اللَّه بآن تمرّد و معصیت او را برانده، و بر وی لعنت کرده.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که برخی از علما مانند حسن و قتاده و ابوعبیده بر این باورند که "اناث" به معنای چیزهای بی‌جان است، یعنی موجوداتی هستند که روح ندارند و نه سودی دارند و نه ضرری، مشابه سنگ، چوب، و خاک. این بی‌جان‌ها همگی مؤنث به شمار می‌روند. عبد الرحمن زید نیز اشاره کرده است که اناث به معنای فرزندان خدایان اشاره دارد بر اساس دیدگاه آنان. همچنین، در مورد تعبیر "شیطان مرید" گفته می‌شود که اینجا به ابلیس اشاره دارد و "مرید" به معنای آن است که او قوی و سرکشی است که از اطاعت خدا بیرون رفته است. در ادبیات عرب، واژه‌های مختلفی برای توصیف نافرمانی و خروج از اطاعت وجود دارد. در نهایت، بیان می‌شود که این افراد جز ابلیس نافرمان را نمی‌خوانند و پرستش نمی‌کنند، زیرا ابلیس به خاطر تمرد و نافرمانی از خداوند لعنت شده است.
وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً ای: مقطوعا معدودا. این حکایت از قول ابلیس است، و بهره بریده که نصیب وی است از هزار، نهصد و نود و نه‌اند، چنان که در خبر است‌
هوش مصنوعی: ابلیس گفت: "مطمئن باشید که من از بندگانت سهمی مشخص خواهم گرفت." این جمله به این معناست که ابلیس به‌طور قطعی و معین از بندگان خدا بخش مشخصی را خواهد گرفت. براساس روایت‌ها، سهم ابلیس از یک هزار، نهصد و نود و نه نفر است.
بروایت ابو سعید خدری: قال قال النّبیّ (ص): «یقول اللَّه تعالی و تقدّس یوم القیامة یا آدم! فیقول: لبّیک، و سعدیک، و الخیر فی یدیک، فیقول: اخری بعث النّار. فیقول: و ما بعث النّار؟ فیقول اللَّه تعالی: «من کل الف، تسعمائة و تسعة و تسعون.
هوش مصنوعی: به روایت ابو سعید خدری، پیامبر اسلام (ص) فرمود: در روز قیامت خداوند متعال به آدم می‌گوید: "آدم!" و آدم پاسخ می‌دهد: "درود بر تو، و خوشا به حال تو، و خوبی در دست توست." سپس خداوند می‌فرماید: "به سوی عذاب آتش بروید." آدم می‌پرسد: "عذاب آتش چیست؟" و خداوند می‌گوید: "از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر به آتش می‌روند."
فعنده یشیب الصغیر، و یضع کل ذات حمل حملها، و تری الناس سکاری و ما هم بسکاری و لکن عذاب اللَّه شدید». قالوا: یا رسول اللَّه! و ایّنا ذلک الواحد؟ قال: «ابشروا فانّ منکم رجلا، و من یاجوج و ماجوج الفا». ثمّ قال: «و الّذین نفسی بیده ارجو أن تکونوا ربع اهل الجنّة»، فکبّرنا. فقال: ارجو ان تکونوا ثلث اهل الجنّة»، فکبّرنا. فقال: «ارجو ان تکونوا نصف اهل الجنة»، فکبّرنا. فقال: «ما انتم فی النّاس الّا کشعرة سوداء فی جلد ثور ابیض، او کشعرة بیضاء فی جلد ثور اسود».
هوش مصنوعی: در آن روز، کودکان مو سفید می‌شوند و هر زنی بار خود را می‌گذارد. مردم را intoxicated می‌بینی در حالی که مست نیستند، اما عذاب خداوند بسیار شدید است. مردم از پیامبر خدا می‌پرسند: «کدام یک از ما این فرد است؟» او می‌گوید: «خوشحال باشید که یکی از شما مردی خواهد بود و از یاجوج و ماجوج هزاران نفر هستند». سپس می‌گوید: «به کسانی که جانم به دست آنهاست امید دارم که شما ربع اهل بهشت باشید»، و ما تکبیر گفتیم. سپس او ادامه می‌دهد: «امید دارم که شما ثلث اهل بهشت باشید»، و باز هم ما تکبیر گفتیم. سپس گفت: «امید دارم که شما نصف اهل بهشت باشید»، و دوباره ما تکبیر گفتیم. او افزود: «شما در بین مردم مانند مویی سیاه بر روی پوست گاو سفید یا مویی سفید بر روی پوست گاو سیاه هستید».
وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ این هم از گفت ابلیس است. میگوید: بر گردانم ایشان را از طریق هدی، و گم کنم از راه راستی و دین حق. وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ و ایشان را فرا وایستن بد کنم، تا پیوسته بر آن باشند که بد میکنند، و خبر دهم ایشان را که بهشت نیست، و دوزخ نیست، و بعث نیست. چون این اعتقاد، آرند در بدی بیشتر کوشند. و یقال: لَأُمَنِّیَنَّهُمْ ای: اجمع لهم مع الاضلال، اوهمهم انّهم ینالون من الآخرة حظّا. میگوید: ایشان را بیراه کنم، آن گه با بیراهی در دل ایشان افکنم که ایشان را از آخرت نصیب خواهد بود. این همچنانست که جای دیگر گفت: وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ.
هوش مصنوعی: ابلیس در اینجا می‌گوید که قصد دارد مردم را از مسیر هدایت منحرف کند و آن‌ها را در راه نادرست و دین باطل گمراه سازد. او همچنین می‌افزاید که به آن‌ها القا خواهد کرد که کارهای بد را ادامه دهند و به آن‌ها خبر می‌دهد که بهشت و دوزخی وجود ندارد و در قیامت خبری نیست. ابلیس معتقد است که با ایجاد چنین باوری، مردم بیشتر به بدی می‌پردازند. او هدفش این است که در دل آن‌ها بدمانی را ایجاد کند که به اشتباه فکر کنند در آخرت چیزی نصیبشان خواهد شد. در واقع این شیطان است که اعمالشان را به زینت می‌آورد تا در مسیر گمراهی باقی بمانند.
وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ این بحیرة است که در سورة المائده گفت، و این آنست که عرب گوش بعضی شتران میشکافتند، و اکنون هر که گوش جانور بشکافد یا ببرد، ملحق است بآن در کراهیت و معصیت.
هوش مصنوعی: من آنها را دستور می‌دهم که گوش‌های دام‌ها را بشکافند. این موضوع در سوره مائده ذکر شده و اشاره به این دارد که عرب‌ها گوش برخی از شتران را می‌بریدند. در حال حاضر، هر کس گوش یک حیوان را بشکافد یا ببرد، به همان کراهت و گناه درآمده است.
وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ بعضی مفسّران گفتند: این تغییر خلق خدا خصیّ کردن آدمیست، و آن فرموده شیطان است، بحکم این آیت.
هوش مصنوعی: من به طور قطع آنها را به تغییر در خلقت خداوند وادار می‌کنم. برخی از مفسران گفته‌اند که این تغییر در خلقت خدا به معنای اختیاری کردن افراد است و این سخن از آن شیطان است، بر اساس این آیه.
و در خصیّ کردن دیگر جانوران میان علما خلاف است، و هر که دندان گشاید، یا پوست روی تراشد، یا در موی موی پیوندد، یا پوست آزیند، همه ملحق است بتغییر خلق، و خضاب موی سیاه مردان را هم نزدیکست باین. و گفته‌اند: تغییر خلق آنست که اللَّه تعالی چهار پایان را بیافرید از بهر آدمیان، تا مرکب خویش سازند، و طعمه خویش، و ایشان بر خود حرام کردند، و آفتاب و ماه و سنگها بیافرید، و مردم را نرم و روان کرد، تا بدان منفعت گیرند، و ایشان آن را معبود خود ساختند، و عبادت آن کردند، چون از آن نهاد که اللَّه فرمود بگردانیدند، و آن معنی که اللَّه برای آن آفرید بمعنی دیگر بدل کردند، تغییر خلق خدا کردند لا محاله.
هوش مصنوعی: در مورد متمایز کردن دیگر جانوران بین علما نظرات متفاوتی وجود دارد. هرگونه تغییر در دندان یا پوست و همچنین رنگ‌کردن موی سر مردان به این تغییرات تعلق دارد. گفته شده که تغییر در مخلوقات الهی به این معناست که خداوند چهارپایان را برای انسان‌ها آفریده تا از آنها بهره‌برداری کنند و برای خود طعمه قرار دهند. اما انسان‌ها این را بر خود حرام کردند. خداوند همچنین آفتاب، ماه و سنگ‌ها را آفرید تا مردم بتوانند از آن‌ها استفاده کنند، اما انسان‌ها آن‌ها را به عنوان معبود خود قرار دادند و بدل به عبادت آنها شدند. از آنجا که انسان‌ها به اراده خداوند که بر اساس آن این مخلوقات خلق شده بودند، توجه نکردند، به نوعی به تغییر آفرینش خداوند پرداختند.
و گفته‌اند: خلق اینجا بمعنی دین است، که جای دیگر گفت: لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ای لدین اللَّه، و تغییر دین آنست که حلال حرام میکردند، و حرام حلال.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که خلق به معنای دین است. به این معنی که هیچ تغییری در دین خدا ایجاد نمی‌شود. همچنین اشاره شده است که تغییر در دین، به معنای برقراری حلال و حرام است، یعنی اینکه چیزی را حلال بدانند که در واقع حرام است و برعکس.
ثمّ قال: وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً زیانکار کسی است که فرمان شیطان برد، نه فرمان اللَّه. یَعِدُهُمْ ایشان را وعده عمر دراز میدهد در دنیا، وَ یُمَنِّیهِمْ و یافت مرادها در دل ایشان می‌افکند، و گفته‌اند: در دل ایشان فقر می‌افکند، تا از بیم فقر هزینه در کار خیر نکنند، و رحم نپیوندند. ربّ العالمین گفت: وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً و شیطان وعده که دهد جز بفرهیب ندهد، سود نماید و زیان پیش نهد. أُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ یعنی مصیرهم، وَ لا یَجِدُونَ عَنْها مَحِیصاً ای مفرّا.
هوش مصنوعی: هر کسی که شیطان را به عنوان ولی و دوست خود انتخاب کند و از خداوند روی گرداند، به طور واضح زیان کرده است. شیطان وعده عمر طولانی و آرزوهای بی‌پایان می‌دهد، اما در واقع در دل‌های آن‌ها فقط ترس و فقر را می‌افکند تا از انجام کارهای نیک بازشان دارد و رحمت را از آنان دور کند. خداوند می‌فرماید که شیطان جز فریب و دروغ به آن‌ها وعده نمی‌دهد. سرنوشت چنین افرادی جهنم خواهد بود و آن‌ها به هیچ‌وجه توان فرار از آن را نخواهند داشت.
اگر کسی گوید که: ابلیس از کجا دانسته بود که قومی از فرزندان آدم نصیب وی خواهند بود تا ایشان را گمراه کند باین سخن که گفت: لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً؟ جواب آنست که ربّ العزّة با وی این خطاب کرد: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ، و ابلیس در آنجا دریافته بود که از فرزندان آدم گروهی نصیب وی خواهند بود. دیگر جواب آنست که ابلیس بهشت و دوزخ معاینه دیده بود، و دانست که هر یکی را قومی ساکنان خواهند بود. و نیز گفته‌اند که ابلیس، آدم را وسوسه داد تا بعضی مراد خویش از وی بیافت، امّا همه مراد خویش از وی نیافت، بفرزندان آدم همین طمع کرد، از اضلال همگان نومید است، امّا ببعضی طمع دارد. این سخن از آنجا گفته است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بپرسد ابلیس از کجا می‌دانسته که برخی از فرزندان آدم را گمراه خواهد کرد، باید گفت که خداوند به او فرموده است که جهنم را پر خواهد کرد، و این بدان معنی است که ابلیس متوجه شده بوده که گروهی از آدمیان به دام او خواهند افتاد. همچنین، ابلیس بهشت و جهنم را مشاهده کرده و می‌دانسته که هر کدام ساکنانی خواهند داشت. گفته می‌شود که ابلیس سعی کرد آدم را وسوسه کند تا به برخی از اهدافش برسد، هرچند نتوانست همه خواسته‌هایش را از او به دست آورد. او به فرزندان آدم نیز امید داشت و از فریب همه ناامید بود، اما به برخی از آنها امیدوار بود. این نکته بر اساس تجربیات و مشاهده‌های ابلیس بیان شده است.
اگر کسی گوید: چه حکمت است که ابلیس را آفرید، و آن گه او را بر خلق مسلّط کرد، تا ایشان را وسوسه میکند؟ جواب آنست که تصدیق قول خویش را جلّ جلاله که گفته است: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ، فسلطه علی العصاة لیملأ جهنم من متبعیه، فقال لهم: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ، و قال لمتّبعی محمد (ص): وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا. دیگر جواب آنست که علی (ع) گفت، قال: «اراد اللَّه ان یظهر کرامته علی المؤمنین، فلو لم یکن ابلیس و وسوسته لما هاج من القلب ریح المودّة، و لما اضاء نور المعرفة»، و اگر نه ابلیس بودی بوی مودّت و محبّت از دل بنده مؤمن کی دمیدی؟ و نور معرفت کی تافتی؟
هوش مصنوعی: اگر کسی بپرسد چرا خداوند ابلیس را آفریده و او را بر بندگانش مسلط کرده تا آنها را وسوسه کند، می‌توان گفت که این کار به دلیل تأکید بر سخن خداست که فرمود: «من جهنم را از تو و پیروانت پر می‌کنم». این مسلط شدن ابلیس بر گنهکاران به منظور پر کردن جهنم از اتباع اوست. همچنین خداوند به پیروان پیامبر محمد (ص) وعده داده که آنها را هدایتگرانی قرار دهد. دیگر دلیل این امر این است که علی (ع) فرمود: «خداوند خواسته است کرامت خود را بر مؤمنان نشان دهد و اگر ابلیس و وسوسه‌اش نبود، هیچ‌گاه عشق و محبت در دل‌ها بر نمی‌انگیخت و نور معرفت نمی‌درخشید». اگر ابلیس وجود نداشت، محبت و دوستی در دل مؤمنان از کجا می‌آمد و نور معرفت چگونه می‌تابید؟
ابلیس را بدان آفرید که تا وی فعل خود ننماید، رحمت و مغفرت حق ظاهر نگردد.
هوش مصنوعی: ابلیس را به وجود آوردند تا به مردم نشان دهد که با کارهایش، رحمت و بخشش خداوند به وضوح مشخص نخواهد شد.
هر چه وی خراب کند رحمت وی در آید، و آبادان گرداند. هر چه وی بغارت برد، تیغ غفران از وی واستاند، و مزیدی بر سر نهد.
هوش مصنوعی: هر چه او ویران کند، رحمتش ظاهر می‌شود و آن را آباد می‌سازد. هر چه او به یغما ببرد، شمشیر بخشش از او دور می‌شود و بر مشکلات افزوده می‌گردد.
مردی پیش مصطفی (ص) آمد، و از وسوسه شیطان بنالید و شکایت کرد.
هوش مصنوعی: مردی به حضور مصطفی (ص) آمد و از وسوسه‌های شیطان گله کرد و ناراحتی‌اش را بیان کرد.
مصطفی (ص) گفت: «انّ السّارق لا یدخل بیتا لیس فیه شی‌ء، ذاک محض الایمان».
هوش مصنوعی: مصطفی (ص) فرمودند: «سارق هرگز به خانه‌ای که در آن چیزی نیست، وارد نمی‌شود؛ این نشان خالص ایمان است».
خانه‌ای که از کالا خالی بود دزد در آنجا نرود، دلی که از معرفت و ایمان خالی بود، شیطان آنجا چه کار دارد؟ وسوسه شیطان دلیل است بر وجود ایمان. نخعی گفته است از اینجا: کلّ صلاة لا وسوسة فیها فانّها لا تقبل، لأنّ الیهود و النصاری لا وسوسة لهم.
هوش مصنوعی: خانه‌ای که هیچ‌گونه کالایی در آن نباشد به سرقت نمی‌رود و دلی که از شناخت و ایمان خالی باشد، شیطان در آنجا چه می‌کند؟ وسوسه‌های شیطانی نشانه‌ای از وجود ایمان است. یکی از علمای دینی گفته است که هر نمازی که در آن وسوسه‌ای وجود نداشته باشد، قابل قبول نیست، زیرا یهودیان و نصاری وسوسه‌ای ندارند.
و قال علی بن ابی طالب (ع): «الفرق بین صلوتنا و صلاة اهل الکتاب الوسوسة، لأنّ الشّیطان فرغ منهم و من عملهم».
هوش مصنوعی: علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «تفاوت دعا و نماز ما با دعا و نماز اهل کتاب، در وسوسه‌ای است که بر ما وجود دارد، چرا که شیطان از آن‌ها و اعمالشان فارغ شده است».
ابو بکر وراق گفت: لیس للشّیطان مع الکفّار عمل، لأنّهم وافقوه، و المؤمن یخالفه، و المحاربة تکون مع المخالف.
هوش مصنوعی: ابو بکر وراق گفت: شیطان در کنار کافران هیچ عملی ندارد، زیرا آن‌ها با او هم‌راستا هستند، اما مؤمنان با او مخالفند، و جنگ و مبارزه با مخالفان انجام می‌شود.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ الآیة مضی تفسیره.
هوش مصنوعی: آنان که ایمان آورده و کارهای صالح انجام داده‌اند.
قوله: لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ الأمانیّ، الأکاذیب. معناه: لیس بأکاذیبکم و لا أکاذیب اهل الکتاب، و این آن بود که میان جهودان و میان قومی از عرب در سخن مباهات رفت. جهودان گفتند: ما بهیم از شما، کتابنا قیل کتابکم، و نبیّنا قبل نبیّکم. این جواب ایشان را آمد. و یقال: هی من تمنّیت ای اشتهیت. معنی آنست که نه بآرزوهای شما است، و نه بآرزوهای اهل کتاب.
هوش مصنوعی: این متن می‌گوید که به آرزوها و امیدهای شما و همچنین آرزوهای اهل کتاب اعتباری نیست و این سخن به نوعی پاسخ به ادعاهای یهودیان است که در میان آنها و برخی از عرب‌ها مباحثه‌ای در مورد فضیلت‌ها و برتری‌هایشان درگرفته بود. یهودیان می‌گفتند که ما از شما برتر هستیم زیرا کتاب ما معتبرتر از کتاب شماست و پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده است. بنابراین، این گفته به نوعی تصریح می‌کند که آنچه مد نظر شماست، حقیقت ندارد و به آرزوهای گزاف شما مربوط نمی‌شود.
مجاهد گفت که قریش گفتند: لا نبعث و لا نحاسب، و قالوا: لا جنّة و لا نار، و جهودان گفتند: لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَةً، و قالوا نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ.
هوش مصنوعی: مجاهد بیان کرد که قریش گفتند: ما نه فرستاده‌ایم و نه حساب خواهیم کشید، و همچنین گفتند: نه بهشتی هست و نه جهنمی. در عوض، جهودان ادعا کردند که: هرگز آتش به ما نخواهد رسید مگر در روزهایی مشخص. همچنین گفتند: ما فرزندان خدا و محبوبان او هستیم.
ربّ العالمین بجواب هر دو قوم این آیت فرستاد.
هوش مصنوعی: خداوند جهانیان به هر دو گروه پاسخی فرستاد.
و اسم لیس مضمر است، المعنی: لیس ثواب اللَّه بأمانیّکم و لا امانیّ اهل الکتاب.
هوش مصنوعی: اسم "لیس" به‌صورت ضمنی به کار رفته است، به این معنا که ثواب خداوند نه تنها به خواسته‌ها و آرزوهای شما بستگی ندارد، بلکه به آرزوهای اهل کتاب نیز وابسته نیست.
میگوید: ثواب و نواخت خدای و دخول بهشت نه بآرزوی شما است، و نه بآرزوی اهل کتاب، لکن بایمانست و عمل صالح، چنان که در آیت پیش گفت: وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً، باز نمود که کار دین را بنا به آرزو نیست. مصطفی (ص) گفت: «لیس الدّین بالتّمنّی و لا بالتّحلّی».
هوش مصنوعی: می‌گوید: پاداش و آمرزش خداوند و ورود به بهشت نه به آرزوهای شما و نه به آرزوهای اهل کتاب بستگی دارد، بلکه به ایمان و اعمال نیکو بستگی دارد. همان‌طور که در آیه قبل آمده است: کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، ما آن‌ها را به باغ‌هایی خواهد برد که در آنها نهرها جاری است و جاودانه در آن خواهند ماند. این نشان می‌دهد که اصول دین بر اساس آرزوها نیست. پیامبر (ص) نیز فرمود: «دین به آرزوها نیست و نه به زیورآلات».
و قال (ص): «العاجز من اتّبع نفسه هواها و تمنّی علی اللَّه».
هوش مصنوعی: امام صادق (ع) فرمودند: «شخص ناتوان کسی است که از خواسته‌های نفس خود پیروی کند و به امید چیزهای بزرگ از خداوند آرزو کند.»
مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ گفته‌اند: این جزا درین جهان است، یعنی آن رنجها که بگناهکار رسد در دنیا. و درین معنی خبرها است از مصطفی (ص): قال ابو بکر الصدیق: یا رسول اللَّه کیف الصّلاح بعد هذه الآیة؟ فقال النّبیّ (ص): «أیّة آیة»؟ فقال: یقول اللَّه عزّ و جلّ: لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ، ما عملنا جزینا به. فقال له النّبیّ (ص): «غفر اللَّه لک یا أبا بکر! أ لست تمرض؟
هوش مصنوعی: هر کسی که کار بدی انجام دهد، جزای آن را خواهد دید. این جزا در همین جهان است، به این معنا که آن رنج‌ها و دردسرهایی که بر گناهکاران وارد می‌شود، در زندگی دنیا تجربه می‌شود. در این زمینه، روایت‌هایی از پیامبر اسلام وجود دارد. ابوبکر صدیق از پیامبر پرسید که بعد از این آیه چگونه اصلاح ممکن است؟ پیامبر در پاسخ پرسید: کدام آیه؟ ابوبکر گفت که خداوند می‌فرماید: «امید به آرزوهای شما یا آرزوهای اهل کتاب نیست، هر کس کار بدی کند، جزای آن را خواهد دید و ما نیز مطابق اعمال خود مجازات خواهیم شد.» پیامبر به او گفت: «خدا تو را ببخشد، ای ابوبکر! آیا تو بیمار نیستی؟»
الست تنصب؟ أ لیس یصیبک الّلأواء» قال: بلی. قال: «فهو ما یجزون به».
هوش مصنوعی: آیا تو هم تحت فشار نیستی؟ گفت: بله. گفت: «پس این همان چیزی است که به آن پاداش می‌دهند».
و بروایتی دیگر ابو بکر صدیق گفت: و ایّنا لم یعمل سوء، و انّا لمجزیّون بکلّ سوء عملنا. فقال النبی (ص): «امّا انت یا أبا بکر و اصحابک المؤمنون فتجزون‌ بذلک فی الدّنیا، حتّی تلقوا اللَّه، و لیست لکم ذنوب، و امّا الآخرون فتجمع ذنوبهم حتّی یجزوا بها یوم القیامة».
هوش مصنوعی: ابوبکر صدیق گفت: «هیچ‌کس نیست که کاری بد انجام نداده باشد و ما نیز به خاطر هر بدی که انجام داده‌ایم، مجازات خواهیم شد». پیامبر (ص) پاسخ داد: «اما تو و دوستان مؤمنت بابت این مسائل در دنیا عذاب نمی‌شوید و روزی که خدا را ملاقات کنید، گناهانتان وجود نخواهد داشت. اما دیگران گناهانشان جمع‌آوری می‌شود و در روز قیامت به خاطر آنها مجازات خواهند شد».
عطا گفت: آن روز که این آیت فرو آمد ابو بکر گفت: هذه قاصمة الظّهر یا رسول اللَّه. فقال النّبیّ (ص): «انّما هی المصیبات تکون فی الدّنیا».
هوش مصنوعی: عطا گفت: آن روزی که این آیه نازل شد، ابو بکر گفت: "این آیه، فشار زیادی به ما آورده است، ای پیامبر خدا." پیامبر نیز پاسخ داد: "این‌ها فقط بلایا و مشکلاتی هستند که در دنیا به وجود می‌آیند."
ابو هریرة گفت: آن روز که این آیت فرو آمد جماعتی یاران نشسته بودیم، چون بشنیدیم همه بگریستیم، و اندوهگن شدیم، گفتیم: یا رسول اللَّه! باقی نگذاشت این آیت، یعنی از وعید. رسول خدا گفت: «اما و الّذی نفسی بیده انّها لکما انزلت، و لکن ابشروا و قاربوا و سدّدوا، انّه لا یصیب احدا منکم مصیبة فی الدّنیا الّا کفّر اللَّه بها خطیئته حتّی الشّوکة شاکت احدکم فی قدمه».
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که در روز نزول این آیه، گروهی از یاران در کنار هم نشسته بودند. هنگامی که این آیه را شنیدند، همه به گریه افتادند و غمگین شدند. گفتند: ‌ای پیامبر خدا! این آیه هیچ امیدی برای ما باقی نمی‌گذارد، اشاره به تهدیداتش داشتند. رسول خدا پاسخ داد: «به خدا سوگند که این آیه برای شما نازل شده، اما خوشحال باشید و در کارها استقامت کنید، زیرا هیچ مصیبتی که به شما در دنیا برسد، مگر اینکه خداوند به وسیله آن گناهی از شما را می‌بخشد، حتی اگر فقط یک خار در پای یکی از شما دسته شود».
حسن گفت: این آیت در شأن کفّار آمد که ربّ العالمین مؤمن را به بدکرداری جزا نکند، بلکه وی را بکردار نیکو جزا دهد، و سیّئات وی در گذارد، چنان که گفت: لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَ یَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ. جایی دیگر گفت: وَ هَلْ نُجازِی إِلَّا الْکَفُورَ. و دلیل برین قول آنست که در آخر آیت گفت: وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً اگر کسی را نه در قیامت یار باشد و نه دوست، جز کافر نبود، که ربّ العزّة مؤمنانرا گفته که ولیّ ایشانم: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا، و ضمان نصرت کرده در هر دو سرای، و گفته: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ.
هوش مصنوعی: حسن بیان کرد که این آیه درباره کافران نازل شده است و تأکید دارد که خداوند مؤمنان را به کارهای بدشان مجازات نمی‌کند، بلکه آنها را به خاطر اعمال نیکشان پاداش می‌دهد و خطاهایشان را می‌بخشاید. همانطور که در آیه آمده است، خداوند می‌فرماید برای مؤمنان، بدی‌ها را محو کرده و به آنها پاداش‌هایی بهتر از عملشان عطا می‌کند. او همچنین اشاره می‌کند که آیا جز افراد کافر را مجازات می‌کنیم، و در ادامه بیان می‌کند که اگر کسی در قیامت یاری نداشته باشد، تنها کافر است. خداوند به مؤمنان وعده داده که ولی و حامی آن‌ها است و در دنیا و آخرت از آنها حمایت می‌کند.
وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ الآیة گفته‌اند که چون آیت آمد که مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ، اهل کتاب با مؤمنان گفتند که: ما با شما یکسانیم بحکم این آیت، و شما را بر ما فضل نیست. ربّ العالمین مؤمنانرا بر ایشان فضل نهاد و گرامی کرد باین آیت دیگر: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
هوش مصنوعی: اگر کسی عمل صالح انجام دهد، در تفسیر این آیه آمده است که وقتی آیه‌ای نازل شد که می‌فرماید هرکس بدی کند، جزای آن را خواهد دید، اهل کتاب به مؤمنان گفتند که ما در این زمینه با شما برابر هستیم و شما بر ما برتری ندارید. اما خداوند به مؤمنان لطف کرد و آن‌ها را با آیه دیگری گرامی داشت که می‌فرماید هرکسی، چه مرد باشد یا زن، اگر عمل صالحی انجام دهد و مؤمن باشد، به بهشت وارد خواهد شد.
مکی و بصری و ابو بکر یَدْخُلُونَ بضمّ یا و فتح خا خوانند، علی اسناد الفعل الی المفعول به، و هو من الادخال، لا من الدّخول، لأنّهم لا یدخلونها حتّی یدخلوها، فلفظ الادخال اولی، و معنی آنست که در آرند ایشان را در بهشت. باقی بفتح یا و ضمّ خا خوانند، علی اسناد الفعل الی الدّاخلین، لأنّهم اذا دخلوها دخلوها، یعنی در شوند ایشان در بهشت.
هوش مصنوعی: مکی، بصری و ابوبکر کلمه "یدخلون" را با ضم یای اول و فتح خای دوم می‌خوانند که با توجه به فعل به مفعول مربوط می‌شود و به معنای این است که آن‌ها را وارد بهشت می‌کنند. این شکل به معنای "وارد کردن" است و نشان می‌دهد که آن‌ها تا زمانی وارد بهشت نمی‌شوند که قبلاً به آنجا بروند. اما باقی افراد کلمه را با فتح یای اول و ضم خای دوم می‌خوانند، زیرا وقتی وارد بهشت می‌شوند، واقعاً به آنجا می‌روند. این خوانش به معنای "وارد شدن" است و نشان می‌دهد که آن‌ها در واقع به بهشت می‌روند.
وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً و هی النّقرة الّتی تکون فی ظهر النّواة.
هوش مصنوعی: و به هیچ وجه به آن‌ها ظلم نمی‌شود حتی به اندازه یک دانه کوچک که به صورت فرو رفته‌ای در پشت هسته قرار دارد.