گنجور

۱۸ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة ربّ العالمین، خدای جهانیان، و دارنده همگان، و دانای مهربان، درین آیت نشان رحمت از خود میدهد، و لطف خود با بندگان مینماید، و مؤمنان را بر هجرت می‌خواند، و مهاجران را میستاید.

و مهاجران سه گروه‌اند: گروهی از بهر دنیا هجرت کنند، تجارتی در پیش گیرند، یا طلب معیشتی کنند، و هر چند که این کار در شرع مباح است، امّا بعاقبت نه پیدا که سر به چه باز نهد، و حاصل آن بچه باز آید، که مصطفی (ص) گفت: «حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئة»، و نیز گفته: «لا تتّخذوا الضّیعة فترغبوا فی الدّنیا».

این مهاجر پیوسته در رنج و عنا است، و بدست دزدان گرفتار، و بر شرف هلاک! بطمع آنکه تا مباحی بدست آرد، فرضی بگذارد، و آن گه سوزد، و مایه هر دو بزیان آرد. یقول اللَّه عزّ و جلّ: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ. گروهی دیگر زاهدان‌اند که هجرت ایشان از بهر عقبی بود، و روش ایشان از روی معنی باشد، منازل طاعات برند، و مراحل عبادات بقدم همّت پیمایند، گاه حجّ کنند، و گاه غزا، گه جهاد، و گه زیارت، گه نماز، و گه روزه، گه ذکر نام خدا، گه فکر در آلاء و نعماء خدا. مصطفی (ص) از بهر ایشان گفته: «سیروا سبق المفرّدون». قالوا: یا رسول اللَّه و ما المفرّدون؟ قال «: المهتدون الّذین یهتدون بذکر اللَّه، یضع الذکر عنهم اثقالهم، فیأتون یوم القیامة خفافا».

و ربّ العزّة در حقّ ایشان میگوید: وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعی‌ لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً.

سدیگر گروه عارفان‌اند که هجرت ایشان از بهر مولی بود، و هجرت ایشان هم در نهاد ایشان بود، در پرده‌های نفس هجرت کنند تا بدل رسند، و آن گه در پرده‌های دل هجرت کنند تا بجان رسند، و آن گه در پرده‌های جان هجرت کنند تا بوصال جانان رسند.

گفتم کجات جویم ای ماه دلستان؟
گفتا قرارگاه منست جان دوستان.

مردی پیش بو یزید بسطامی شد، گفت: چرا هجرت نکنی؟ و بسفر بیرون نشوی تا خلق را فائده دهی؟ جواب داد که: دوستم مقیم است، بوی مشغول، بدیگری نمیپردازم. آن مرد گفت آب که دیر ماند در جایگاه خود بگندد.

بو یزید جواب داد که دریا باش تا هرگز بنگندی. آن گه این بیت بگفت:

اری الحجّاج یزجون المطایا
و ها أنا ذا مطایا الشّوق ازجی.
اذا ما کعبة قصدت و حجّت
فوجهک قبلتی و الیک حجّی

وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ حکم قصر در فرض نماز اندر سفر، هر چند که عموم خلق را تخفیفی و رخصتی است امّا اهل خصوص را چون قهری و بعدی است از حضرت، لا جرم ایشان را عوضی باز داد.

هم در سفر اباحت نفل بر راحله یا پیاده روی در سفر خود کرده، بی استقبال قبله، تا بدانی که بر آن درگاه حجاب نیست، و بند نیست، و منع نیست، و دستوری مناجات بر دوام هست، چنان که خواهی. از روی اشارت میگوید: بنده من! اگر قرب میخواهی اینک در گشاده، و بار داده، و منعی نه! و اگر بعد میخواهی بر سبیل رخصت اینک ترا رخصت، و خشمی نه! اینست غایت کردم، و کمال لطف، حفظ سنّت وفا، و تحقیق معنی و لا.

وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ الآیة درین آیت دلالت روشن است که بنده ما دام که تا یک نفس از اختیار با وی بود، حکم نماز از وی بر نخیزد، نه در حال امن، نه در حال خوف، نه آن یک ساعت که سلطان حقیقت بر وی مستولی بود، و وی در نقطه جمع، و نه آن وقت که غلبات احکام شرع بر وی روان بود، و وی در وصف تفرقت.

مردی در پیش جنید آمد و گفت: نوری چندین روز است تا در غلبات وجد خویش برفته، و ولهی عظیم او را فرا گرفته، و سلطان حقیقت بر وی مستولی شده، همانا که بنقطه جمع رسیده. جنید گفت: که با این همه در وقت نماز چونست و چه میکند؟ گفت چون وقت نماز درآید تکبیر بندد، و نماز بشرط خویش بگزارد، و در آن خللی نیارد. جنید: گفت الحمد للَّه که شیطان بدو دست نیافتست، و راه بر وی نزده. آن دقت او عین حقیقت است، و حرکت او جمال طریقت است، و نفس او نقطه جمع است.

۱۸ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة یعنی: فی طاعة اللَّه، یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً یعنی: متحوّلا عن الکفر، وَ سَعَةً فی الأرض. و بو عبیده گفت: مراغم و مهاجر هر دو یکسانست، یقال: راغمت قومی و هاجرتهم، و أصل این آنست که مرد مسلمان شود، از قوم خویش بخشم بیرون آید، از ایشان ببرد، و هجرت کند. پس آن بیرون آمدن وی مراغمه گویند، و رفتن برسول خدا هجرت گویند. باین قول راغمت بمعنی عادیت است. و گفته‌اند: اصل این از رغام است، و رغام خاکست، و رغم انفه ازین گرفته‌اند، راغمته أی هاجرته فلم ابال، و ان رغم انفه، ای لصق بالتّراب انفه. و گفته‌اند: مراغمه زیستن است و گشتن در زمین بکام، رغدا و غدقا و مراغما همه متقارب‌اند، بر جمله معنی آنست که: هر که قصد هجرت دارد جای هجرت یابد، چون بزمینی نتواند بود بزمینی دیگر شود. چون جایی بکام و مراد خویش زندگانی نتواند کرد، فرا جایی شود که بکام و مراد خویش زندگانی تواند کرد، و لهذا قال بعضهم و انشدوا:۱۹ - النوبة الاولى: قوله تعالی: فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ چون در بیم نماز خوف بگزارید، فَاذْکُرُوا اللَّهَ، خدای را یاد میکنید، قِیاماً در بر پای، وَ قُعُوداً و نشسته، وَ عَلی‌ جُنُوبِکُمْ و بر پهلو، فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ چون آمن گشتید و آرام یافتید، فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ نماز بهنگام بپای دارید، إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ که نماز بر مؤمنان، کِتاباً مَوْقُوتاً (۱۰۳) نبشته‌ایست واجب بهنگام.

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة ربّ العالمین، خدای جهانیان، و دارنده همگان، و دانای مهربان، درین آیت نشان رحمت از خود میدهد، و لطف خود با بندگان مینماید، و مؤمنان را بر هجرت می‌خواند، و مهاجران را میستاید.
هوش مصنوعی: خدای جهانیان، دانای مهربانی است که در این آیه رحمت و لطف خود را به بندگان نشان می‌دهد. او مؤمنان را به مهاجرت در راه خدا دعوت می‌کند و مهاجران را مورد ستایش قرار می‌دهد.
و مهاجران سه گروه‌اند: گروهی از بهر دنیا هجرت کنند، تجارتی در پیش گیرند، یا طلب معیشتی کنند، و هر چند که این کار در شرع مباح است، امّا بعاقبت نه پیدا که سر به چه باز نهد، و حاصل آن بچه باز آید، که مصطفی (ص) گفت: «حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئة»، و نیز گفته: «لا تتّخذوا الضّیعة فترغبوا فی الدّنیا».
هوش مصنوعی: مهاجران به سه دسته تقسیم می‌شوند: برخی برای اهداف دنیوی مهاجرت می‌کنند، به دنبال تجارت می‌روند یا به دنبال تأمین معیشت خود هستند. اگرچه این کار از نظر شرعی بی‌اشکال است، اما در نهایت مشخص نیست که چه پیامدی خواهد داشت و به چه نتیجه‌ای منجر خواهد شد. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «عشق به دنیا سرآغاز هر گناهی است» و همچنین فرمودند: «زمین و اموال را به دست نیاورید تا به دنیا وابسته شوید».
این مهاجر پیوسته در رنج و عنا است، و بدست دزدان گرفتار، و بر شرف هلاک! بطمع آنکه تا مباحی بدست آرد، فرضی بگذارد، و آن گه سوزد، و مایه هر دو بزیان آرد. یقول اللَّه عزّ و جلّ: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ. گروهی دیگر زاهدان‌اند که هجرت ایشان از بهر عقبی بود، و روش ایشان از روی معنی باشد، منازل طاعات برند، و مراحل عبادات بقدم همّت پیمایند، گاه حجّ کنند، و گاه غزا، گه جهاد، و گه زیارت، گه نماز، و گه روزه، گه ذکر نام خدا، گه فکر در آلاء و نعماء خدا. مصطفی (ص) از بهر ایشان گفته: «سیروا سبق المفرّدون». قالوا: یا رسول اللَّه و ما المفرّدون؟ قال «: المهتدون الّذین یهتدون بذکر اللَّه، یضع الذکر عنهم اثقالهم، فیأتون یوم القیامة خفافا».
هوش مصنوعی: این مهاجر دائما در سختی و دردسر است و توسط دزدان گرفتار شده، در آستانه هلاکت قرار دارد! او امید دارد چیزی به دست آورد، تا آن را به عنوان مال خود قرار دهد و سپس بسوزاند و در نتیجه هر دو طرف را به خسارت بیندازد. خداوند متعال می‌فرماید: «شما به دنبال زرق و برق دنیایید و خداوند به دنبال آخرت است». از طرفی گروهی دیگر از زاهدان هستند که هجرتشان به خاطر آخرت است و رفتارشان بر اساس معنای عمیق‌تری است. آن‌ها در مسیر طاعت حرکت می‌کنند و مراحل عبادت را با همت خود پشت سر می‌گذارند؛ گاهی به حج می‌روند، گاهی جهاد می‌کنند، گاهی زیارت می‌کنند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند و در یاد خدا تفکر می‌کنند. پیامبر (ص) درباره اینها فرمود: «حرکت کنید، پیشی بگیرید بر کسانی که تنها هستند». از او پرسیدند: «ای پیامبر، چه کسانی هستند؟» فرمود: «مهتدین، کسانی که با یاد خدا هدایت می‌شوند، ذکر خدا بارهای سنگین را از دوش آنان برمی‌دارد و در روز قیامت سبکبار می‌آیند».
و ربّ العزّة در حقّ ایشان میگوید: وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعی‌ لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً.
هوش مصنوعی: خداوند درباره آن‌ها می‌گوید: هر کس که به دنبال زندگی آخرت باشد و برای آن تلاش کند و در عین حال مؤمن باشد، تلاش‌های او مورد قدردانی قرار می‌گیرد.
سدیگر گروه عارفان‌اند که هجرت ایشان از بهر مولی بود، و هجرت ایشان هم در نهاد ایشان بود، در پرده‌های نفس هجرت کنند تا بدل رسند، و آن گه در پرده‌های دل هجرت کنند تا بجان رسند، و آن گه در پرده‌های جان هجرت کنند تا بوصال جانان رسند.
هوش مصنوعی: این گروه عارفان کسانی هستند که هجرت آن‌ها به خاطر خداوند است. هجرت آن‌ها در ذات خودشان نهفته است. ابتدا از موانع نفسانی عبور می‌کنند تا به حقیقت وجود خود برسند، سپس از موانع دل عبور می‌کنند تا به جان خود برسند و در نهایت از موانع وجود خود عبور می‌کنند تا به وصال معشوق حقیقی دست یابند.
گفتم کجات جویم ای ماه دلستان؟
گفتا قرارگاه منست جان دوستان.
هوش مصنوعی: گفتم کجای تو را بیابم ای دلبر زیبا؟ گفت: من در دل دوستانم آرام دارم.
مردی پیش بو یزید بسطامی شد، گفت: چرا هجرت نکنی؟ و بسفر بیرون نشوی تا خلق را فائده دهی؟ جواب داد که: دوستم مقیم است، بوی مشغول، بدیگری نمیپردازم. آن مرد گفت آب که دیر ماند در جایگاه خود بگندد.
هوش مصنوعی: مردی پیش بویزید بسطامی آمد و از او پرسید چرا هجرت نمی‌کنی و از محل زندگی‌ات بیرون نمی‌روی تا به مردم کمک کنی؟ بویزید پاسخ داد که دوست من اینجا است و من مشغول او هستم و به کسی دیگر نمی‌پردازم. آن مرد گفت اگر آب مدتی طولانی در جای خود بماند، خراب و بدبو می‌شود.
بو یزید جواب داد که دریا باش تا هرگز بنگندی. آن گه این بیت بگفت:
هوش مصنوعی: بو یزید پاسخ داد که مانند دریا باش تا هیچگاه کم نیاوری. سپس این بیت را بیان کرد:
اری الحجّاج یزجون المطایا
و ها أنا ذا مطایا الشّوق ازجی.
هوش مصنوعی: آری، حجاج (زائران) بر موکب‌ها سوار می‌شوند و من نیز به شوق سفر و دیدار، در این راه گام برمی‌دارم.
اذا ما کعبة قصدت و حجّت
فوجهک قبلتی و الیک حجّی
هوش مصنوعی: اگر به کعبه رو بیاوری و عزم سفر حج داشته باشی، چهره‌ات قبله من است و به سوی تو حج من می‌باشد.
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ حکم قصر در فرض نماز اندر سفر، هر چند که عموم خلق را تخفیفی و رخصتی است امّا اهل خصوص را چون قهری و بعدی است از حضرت، لا جرم ایشان را عوضی باز داد.
هوش مصنوعی: اگر در زمین سفر کنید، بر شما گناهی نیست اگر نماز را کوتاه کنید. حکم کوتاه کردن نماز در سفر به طور کلی برای همه تخفیف و رخصت است، اما برای برخی از افراد خاص که از محضر خدا دور هستند، این حکم به نوعی متفاوت است و آنها مزیتی دیگر دارند.
هم در سفر اباحت نفل بر راحله یا پیاده روی در سفر خود کرده، بی استقبال قبله، تا بدانی که بر آن درگاه حجاب نیست، و بند نیست، و منع نیست، و دستوری مناجات بر دوام هست، چنان که خواهی. از روی اشارت میگوید: بنده من! اگر قرب میخواهی اینک در گشاده، و بار داده، و منعی نه! و اگر بعد میخواهی بر سبیل رخصت اینک ترا رخصت، و خشمی نه! اینست غایت کردم، و کمال لطف، حفظ سنّت وفا، و تحقیق معنی و لا.
هوش مصنوعی: در سفر، می‌توانی بدون نیاز به استقبال قبله، نفل بخوانی یا پیاده‌روی کنی. این نشان می‌دهد که در درگاه الهی هیچ مانعی وجود ندارد و می‌توانی به راحتی با او مناجات کنی. خداوند به بندگانش می‌گوید: اگر می‌خواهی به من نزدیک شوی، اینجا فضا باز است و محدودیتی وجود ندارد. و اگر فاصله می‌خواهی، می‌توای به رخصت برگردی و هیچ خشم یا مانعی وجود ندارد. این نشان‌دهنده کمال لطف و وفای به سنت الهی است.
وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ الآیة درین آیت دلالت روشن است که بنده ما دام که تا یک نفس از اختیار با وی بود، حکم نماز از وی بر نخیزد، نه در حال امن، نه در حال خوف، نه آن یک ساعت که سلطان حقیقت بر وی مستولی بود، و وی در نقطه جمع، و نه آن وقت که غلبات احکام شرع بر وی روان بود، و وی در وصف تفرقت.
هوش مصنوعی: اگر تو در میان آنها باشی و برایشان نماز به پا داری، در این آیه به وضوح نشان داده شده است که بنده تا زمانی که اختیار خود را دارد، حکم نماز از او ساقط نمی‌شود. این بدان معناست که نه در زمان امن و آرامش و نه در زمان ترس، و همچنین در زمانی که حقیقت بر او غالب است و او در حال تمرکز است، و نه زمانی که احکام شرع بر او حاکم است و او در حالت پراکندگی است، نماز از او ساقط نمی‌شود.
مردی در پیش جنید آمد و گفت: نوری چندین روز است تا در غلبات وجد خویش برفته، و ولهی عظیم او را فرا گرفته، و سلطان حقیقت بر وی مستولی شده، همانا که بنقطه جمع رسیده. جنید گفت: که با این همه در وقت نماز چونست و چه میکند؟ گفت چون وقت نماز درآید تکبیر بندد، و نماز بشرط خویش بگزارد، و در آن خللی نیارد. جنید: گفت الحمد للَّه که شیطان بدو دست نیافتست، و راه بر وی نزده. آن دقت او عین حقیقت است، و حرکت او جمال طریقت است، و نفس او نقطه جمع است.
هوش مصنوعی: مردی پیش جنید آمد و گفت: مدتی است که در حال شوق و وجد به سر می‌برد و احساس عظیم و شدیدی او را فراگرفته و حقیقت بر او تسلط یافته به گونه‌ای که به نقطه جمع رسیده است. جنید پرسید: در هنگام نماز چه می‌کند؟ مرد پاسخ داد: وقتی وقت نماز می‌رسد، تکبیر می‌گوید و نماز را به طور کامل به جا می‌آورد و در انجام آن هیچ نقصی ندارد. جنید گفت: الحمدلله که شیطان نتوانسته به او نزدیک شود و راهی بر او نداشته است. این دقت او نشان‌دهنده حقیقت است و عمل او در طریقت زیبا و نفس او نقطه جمع است.