گنجور

۶ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا الآیة... جلیل است و جبّار خدای جهانیان، کریم و غفّار، نام‌دار، رهی‌دار، مهربان، واحد و احد در نام و نشان، بکرم خویش نوازنده بندگان، بفضل خویش سازنده کار ایشان، پیدا کننده نور عنایت خویش بر دوستان، و آراینده دوستان خویش بلباس احسان. خداوندی بخشاینده، و بر بخشودن پاینده، و هر کس را بر خویش نماینده، هر کس را چنان که سزای اوست، و بقدر و اندازه و روش اوست، و از هر کس آن درخواهد که در وسع و توان اوست. نه‌بینی که مستضعفان راه شریعت را چون رخصت نمود بنکاح کنیزک، گفت: اگر از طول حرّه درمانید، و آرزوی نکاح پدید آید، کنیزک را بزنی کنید، و شهوت خویش را مدافعت مکنید، چون نمیتوانید و سنّت ایشان را مدد میدهد که: «الدّنیا متاع، و خیر متاع الدّنیا المرأة الصّالحة»، و «تزوّجوا الودود الولود، فانّی مکاثر بکم الأمم»، «وعلیکم بالأبکار فانّهنّ اعذب افواها، و انتق ارحاما، و ارضی بالیسیر.»

نتق الرّحم کثرة الولد. یقال: امرأة ناتق، اذا کانت کثیرة الولد.

این خود راه رخصت جویان است که مستضعفان‌اند، و با خود برنتاوانند. امّا جوانمردان طریقت و مجاهدان راه حقیقت، عمل ایشان رنگی دیگر دارد، و عشق ایشان ذوقی دیگر، نه عذر رخصت ایشان را فریبد، نه سلطان شهوت با ایشان برتاود، گویی در شأن ایشان این خبر آمد که: «یا داود! حذر و أنذر قومک قضاء الشهوات فان القلوب المعلقة بشهوات الدنیا، عقولها عنی محجوبة»، و مقام حارثه اینجا رسید که گفت: «عرفت نفسی عن الدّنیا فأسهرت لیلی و أظمأت نهاری، الحدیث. «و اللَّه اعلم بایمانکم بعضکم من بعض» این تعریض است از کفاءت دینی، و اشارت است فرا تقدیس خدای از جفتی مریم (ع)، که بندگان خود را عار داشت از نکاح کنیزک، جز بوقت ضرورت، یعنی که تا خدای را عزّ و جلّ منزّه و مقدّس دانند از مناکحت پرستار وی، آخر این مضطرّ را بنکاح کنیزک دل خرسند کرد، و گفت: همه از آدم و حواءند، و در عقده دین با هم، همه هم شکل یکدیگر و جنس یکدیگر، شکل بشکل شود، و جنس بجنس گراید، پس جفت داشتن، و بجفت گرائیدن ایشان را سزد بلکه خود می‌درباید، و جز چنین نشاید و معبود قدیم، کردگار عظیم جلّ جلاله، و عظم شأنه، که وی را شکل و شبه نیست، و جنس و مثل نیست، جفت داشتن او را سزا نیست که او را کفؤ و همسر نیست، لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

آن گه در آخر این آیت گفت: وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ، اگر گرد رخصت نگردید، و نکاح کنیزک در باقی کنید، و در قهر نفس شکیبا باشید، شما را بهتر بود و راه جوانمردان اینست، و دوستان خود این کنند و با اینهمه استمالت بنده فرو نگذاشت، و بفرمان جزم نگفت: اصبروا، بلکه گفت: وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ اگر صبر کنید و برخصت فرو نیائید، و مردانه در راه احتیاط روید، شما را جای نواخت هست، و اگر صبر نکنید و رخصت جویید، و آسانی طلب کنید، عذر هست، از آنکه شما ضعیفان‌اید! و با خود برنتاوان! باری لاف مردان چه زنید؟ و جای مردان چه گیرید؟.

برگ بی‌برگی نداری لاف درویشی مزن
رخ چو عیاران نداری جان چنان مردان مکن!

یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ. بیان شرف امّت محمد (ص) است، و اظهار عزّ ایشان، و منّت خداوند عزّ و جلّ بر ایشان، آن منّت و کرامت که بر دیگران نبود. از رفتگان و پیشینیان، بلکه معاملت با ایشان مکافات بود که در ایشان رسید، چنان که اللَّه گفت: وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ، وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ، وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا.

چون این امّت حال ایشان بشنیدند، و داستان ایشان برخواندند، منتظر بودند تا در حق ایشان فرمان چه آید. گفت: وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ، وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ، با شما آن نکنیم که با ایشان کردیم، ایشان را خسف و مسخ و اغراق بود، و شما را توبت و رحمت و مغفرت.

یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ یعنی یخفّف عنکم ثقل الأوزار بمواترة الواردات الی قلوبکم، یُخَفِّفَ عَنْکُمْ کلف الأمانة بحملها عنکم. یخفّف عنکم مقاساة المجاهدات بما یلج لقلوبکم من انوار المشاهدات یخفّف عنکم تعب المطالبات بروح المواصلات.

وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً در قرآن هر جا که نام انسان است صفت ناپسندیده‌ای بپیوند آنست، چنان که گفت: إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ، إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی‌، إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ. از آنکه انسانیّت از خاکست، و خاک مایه کثافت، و أصل کدورت. امّا امید رهی بآنست که آن روز که می‌آفرید، عیب میدید، و آن گه با عیب میخرید.

با عیب خریده‌ای مرا روز نخست پیر طریقت گفت: خداوندا! تو ما را جاهل خواندی، از جاهل جز از جفا چه آید؟! تو ما را ضعیف خواندی، از ضعیف جز از خطا چه آید؟! خداوندا! بر نتاوستن ما با نفس خود از آن ضعف انگار، و دلیری و شوخی ما از آن جهل انگار. خداوندا! تومان برگرفتی و کس نگفت که بردار، اکنون که برگرفتی بمگذار، و در سایه لطف خود میدار!

گر آب دهی نهال خود کاشته‌ای
ور پست کنی بنا خود افراشته‌ای‌
من بنده همانم که تو پنداشته‌ای
از دست میفکنم چو برداشته‌ای‌
۶ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا الآیة طول اینجا غنی است و بی‌نیازی و کام، یعنی بی‌نیازی که پیدا بود بر مرد و در زیّ وی، تقول العرب: ما بفلان طائل و لا طول. معنی آیت آنست که: من لم یستطع منکم قدرة و غنی ان ینکح المحصنات، هر که توانایی و بی‌نیازی ندارد، و نتواند که آزاد زنان را بزنی کند، او را حلال است که کنیزک دیگری بزنی کند، بشرط آنکه کنیزک همدین این مرد آزاد بود. کسایی محصنات بکسر صاد خواند در همه قرآن، مگر آنجا که گفت: وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ که این یکی بفتح صاد خواند. باقی قرّا بفتح صاد خوانند در همه قرآن. امّا من کسر الصّاد فانّه بناه علی احصنت بناء الفعل للفاعل و المراد احصنت نفسها بالعفّة و التّزوج. و من فتح الصّاد بناه علی احصنت فهی محصنة بناء الفعل للمفعول به، ای احصنها غیرها، امّا الزّوج، و امّا الاسلام، و امّا التّعفف و امّا الولیّ بتزویجها.۷ - النوبة الاولى: قوله تعالی: إِنْ تَجْتَنِبُوا اگر پرهیزید، کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ از بزرگهای آن گناهان که شما را از آن می‌باز زنند، نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ ناپیدا کنیم و بستریم از شما گناهان شما، وَ نُدْخِلْکُمْ و شما را درآریم، مُدْخَلًا کَرِیماً (۳۱) درآوردنی نیکو.

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا الآیة... جلیل است و جبّار خدای جهانیان، کریم و غفّار، نام‌دار، رهی‌دار، مهربان، واحد و احد در نام و نشان، بکرم خویش نوازنده بندگان، بفضل خویش سازنده کار ایشان، پیدا کننده نور عنایت خویش بر دوستان، و آراینده دوستان خویش بلباس احسان. خداوندی بخشاینده، و بر بخشودن پاینده، و هر کس را بر خویش نماینده، هر کس را چنان که سزای اوست، و بقدر و اندازه و روش اوست، و از هر کس آن درخواهد که در وسع و توان اوست. نه‌بینی که مستضعفان راه شریعت را چون رخصت نمود بنکاح کنیزک، گفت: اگر از طول حرّه درمانید، و آرزوی نکاح پدید آید، کنیزک را بزنی کنید، و شهوت خویش را مدافعت مکنید، چون نمیتوانید و سنّت ایشان را مدد میدهد که: «الدّنیا متاع، و خیر متاع الدّنیا المرأة الصّالحة»، و «تزوّجوا الودود الولود، فانّی مکاثر بکم الأمم»، «وعلیکم بالأبکار فانّهنّ اعذب افواها، و انتق ارحاما، و ارضی بالیسیر.»
هوش مصنوعی: این آیه به عظمت و قدرت خداوند اشاره دارد که رحیم و بخشنده است و به بندگانش لطف و احسان می‌کند. او به هر کس بر اساس ویژگی‌ها و لایق بودنش، نعمت می‌دهد و از بندگانش می‌خواهد که در حد توانشان عمل کنند. به عنوان مثال، در مواردی که افراد به شرایط خاصی می‌رسند و نیازمند ازدواج هستند، خداوند به آنها اجازه داده که با کنیزکی ازدواج کنند، تا در کنار آن، از لذت‌های مشروع بهره‌مند شوند. دنیا به عنوان یک کالای گذرا شمرده می‌شود و بهترین نعمت دنیا، زن صالح است. همچنین تأکید شده که ازدواج با زنانی که مهربان و بارور هستند، باعث افتخار خواهد بود و تشویق می‌شود که جوانان با دختران باکره ازدواج کنند زیرا آنها بر دل‌ها تاثیر بیشتری دارند و موجب تقویت پیوندهای خانوادگی می‌شوند.
نتق الرّحم کثرة الولد. یقال: امرأة ناتق، اذا کانت کثیرة الولد.
هوش مصنوعی: قطع رابطه با خویشاوندان به معنی داشتن فرزندان زیاد است. در اصطلاح گفته می‌شود زنی که فرزندان زیادی دارد، به او "زن ناتق" می‌گویند.
این خود راه رخصت جویان است که مستضعفان‌اند، و با خود برنتاوانند. امّا جوانمردان طریقت و مجاهدان راه حقیقت، عمل ایشان رنگی دیگر دارد، و عشق ایشان ذوقی دیگر، نه عذر رخصت ایشان را فریبد، نه سلطان شهوت با ایشان برتاود، گویی در شأن ایشان این خبر آمد که: «یا داود! حذر و أنذر قومک قضاء الشهوات فان القلوب المعلقة بشهوات الدنیا، عقولها عنی محجوبة»، و مقام حارثه اینجا رسید که گفت: «عرفت نفسی عن الدّنیا فأسهرت لیلی و أظمأت نهاری، الحدیث. «و اللَّه اعلم بایمانکم بعضکم من بعض» این تعریض است از کفاءت دینی، و اشارت است فرا تقدیس خدای از جفتی مریم (ع)، که بندگان خود را عار داشت از نکاح کنیزک، جز بوقت ضرورت، یعنی که تا خدای را عزّ و جلّ منزّه و مقدّس دانند از مناکحت پرستار وی، آخر این مضطرّ را بنکاح کنیزک دل خرسند کرد، و گفت: همه از آدم و حواءند، و در عقده دین با هم، همه هم شکل یکدیگر و جنس یکدیگر، شکل بشکل شود، و جنس بجنس گراید، پس جفت داشتن، و بجفت گرائیدن ایشان را سزد بلکه خود می‌درباید، و جز چنین نشاید و معبود قدیم، کردگار عظیم جلّ جلاله، و عظم شأنه، که وی را شکل و شبه نیست، و جنس و مثل نیست، جفت داشتن او را سزا نیست که او را کفؤ و همسر نیست، لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که افرادی که در جستجوی آسانی و رخصت هستند، معمولاً در شرایط ضعیف‌تری قرار دارند و نمی‌توانند خود را کنترل کنند. اما جوانمردان و مجاهدان حقیقت دارای روحیه و عشق دیگری هستند که به راحتی تحت تأثیر شهوات دنیوی قرار نمی‌گیرند. آنها به نوعی از درک بالاتری دست یافته‌اند که می‌فهمند عشق واقعی و فضیلت‌های معنوی از لذت‌های دنیوی فراتر هستند. همچنین اشاره می‌کند که در دیانت، مسائلی چون نکاح باید در شرایط خاص و با رعایت حرمت‌ها انجام شوند و مفهوم پاکی و تقدس در رابطه‌ها اهمیت دارد. در نهایت به این نکته تأکید می‌کند که خداوند از هر نوع شراکت و تشابه به دور است و او یکتا و بی‌همتاست.
آن گه در آخر این آیت گفت: وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ، اگر گرد رخصت نگردید، و نکاح کنیزک در باقی کنید، و در قهر نفس شکیبا باشید، شما را بهتر بود و راه جوانمردان اینست، و دوستان خود این کنند و با اینهمه استمالت بنده فرو نگذاشت، و بفرمان جزم نگفت: اصبروا، بلکه گفت: وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ اگر صبر کنید و برخصت فرو نیائید، و مردانه در راه احتیاط روید، شما را جای نواخت هست، و اگر صبر نکنید و رخصت جویید، و آسانی طلب کنید، عذر هست، از آنکه شما ضعیفان‌اید! و با خود برنتاوان! باری لاف مردان چه زنید؟ و جای مردان چه گیرید؟.
هوش مصنوعی: سپس در پایان این آیه می‌گوید که صبر شما بهتر است، اگر نتوانستید در موقعیت رخصت قرار گیرید و با کنیزک ازدواج نمایید. در برابر نفس خود شکیبا باشید که این برایتان بهتر است و راه مردانگی همین است. دوستان شما نیز چنین می‌کنند و با این حال از شما درخواست جدی نمی‌کند و نمی‌گوید صبر کنید، بلکه می‌گوید اگر صبر کنید برای شما بهتر خواهد بود. اگر صبر کنید و به دنبال رخصت نروید و با احتیاط رفتار کنید، برای شما جایگاه خوبی خواهد بود. اما اگر صبر نکنید و دنبال آسانی باشید، عذری برایتان وجود دارد چون شما در حال ضعف هستید. پس چگونه می‌توانید از خود مردانگی نشان دهید و جایگاه مردان را بپذیرید؟
برگ بی‌برگی نداری لاف درویشی مزن
رخ چو عیاران نداری جان چنان مردان مکن!
هوش مصنوعی: اگر لباس و زینت ندارید، به درویشی ادعا نکنید. اگر مانند جوانمردان روح و شخصیت ندارید، در این کارها پیش نروید.
یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ. بیان شرف امّت محمد (ص) است، و اظهار عزّ ایشان، و منّت خداوند عزّ و جلّ بر ایشان، آن منّت و کرامت که بر دیگران نبود. از رفتگان و پیشینیان، بلکه معاملت با ایشان مکافات بود که در ایشان رسید، چنان که اللَّه گفت: وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ، وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ، وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا.
هوش مصنوعی: خداوند می‌خواهد به شما روشن کند که شرافت و عزت امت محمد (ص) چیست و نشان می‌دهد که این نعمت و کرامت ویژه‌ای است که خداوند بر آن‌ها ارزانی داشته و به دیگران نداده است. در مقابل، امم پیشین دچار عذاب و مجازات شداند؛ چنان‌که در قرآن آمده است: برخی از آن‌ها به عذاب وحشتناک گرفتار شدند، برخی در زمین فرو رفتند و برخی دیگر غرق شدند.
چون این امّت حال ایشان بشنیدند، و داستان ایشان برخواندند، منتظر بودند تا در حق ایشان فرمان چه آید. گفت: وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ، وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ، با شما آن نکنیم که با ایشان کردیم، ایشان را خسف و مسخ و اغراق بود، و شما را توبت و رحمت و مغفرت.
هوش مصنوعی: زمانی که این قوم داستان خود را شنیدند و ماجراهایشان برایشان خوانده شد، منتظر بودند که چه فرمانی درباره‌ی آن‌ها صادر خواهد شد. سپس گفتند: خداوند شما را به راه‌های پیشینیان هدایت می‌کند و به شما توفیق بازگشت می‌دهد؛ ما با شما همان کاری را نمی‌کنیم که با آن‌ها کردیم. آن‌ها به عذاب‌های سخت گرفتار شدند، اما برای شما توبه و رحمت و بخشش مهیا است.
یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ یعنی یخفّف عنکم ثقل الأوزار بمواترة الواردات الی قلوبکم، یُخَفِّفَ عَنْکُمْ کلف الأمانة بحملها عنکم. یخفّف عنکم مقاساة المجاهدات بما یلج لقلوبکم من انوار المشاهدات یخفّف عنکم تعب المطالبات بروح المواصلات.
هوش مصنوعی: خداوند می‌خواهد بار گناهان و مسئولیت‌ها را از دوش شما سبک کند و با فرستادن انوار الهی به درون قلب‌هایتان، سختی‌های مربوط به امانت‌ها را از شما بگیرد. همچنین او می‌خواهد سختی‌های مبارزات روحانی را با تجلیات الهی که به قلب‌های شما می‌رسد، آسان‌تر کند و فشار خواسته‌هایتان را با روح توصل و ارتباط با او کاهش دهد.
وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً در قرآن هر جا که نام انسان است صفت ناپسندیده‌ای بپیوند آنست، چنان که گفت: إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ، إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی‌، إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ. از آنکه انسانیّت از خاکست، و خاک مایه کثافت، و أصل کدورت. امّا امید رهی بآنست که آن روز که می‌آفرید، عیب میدید، و آن گه با عیب میخرید.
هوش مصنوعی: انسان به عنوان موجودی ضعیف توصیف شده است و در مکاتب مختلف به صفات ناپسند او اشاره شده، مانند ظلم و ناامیدی. او به گونه‌ای آفریده شده که همواره در معرض پریشانی و طغیان قرار دارد و از یاد خداوند غافل می‌شود. در واقع، انسان به خاطر سرشت خاکی خود، با صفات ناپسند آمیخته است و در شرایط مختلف گرفتار خسارت و ضرر می‌شود. اما با وجود این عیوب و نواقص، امیدی وجود دارد که در آفرینش او، خالقش با علم به این نقص‌ها به او حیات داده است.
با عیب خریده‌ای مرا روز نخست پیر طریقت گفت: خداوندا! تو ما را جاهل خواندی، از جاهل جز از جفا چه آید؟! تو ما را ضعیف خواندی، از ضعیف جز از خطا چه آید؟! خداوندا! بر نتاوستن ما با نفس خود از آن ضعف انگار، و دلیری و شوخی ما از آن جهل انگار. خداوندا! تومان برگرفتی و کس نگفت که بردار، اکنون که برگرفتی بمگذار، و در سایه لطف خود میدار!
هوش مصنوعی: در آغازین روز، پیر طریقت به خدایی که ما را نادان خوانده، می‌گفت: ای خداوند! تو ما را نادان خواندی و از نادان جز ظلم و آسیب چه انتظاری می‌توان داشت؟ تو ما را ضعیف توصیف کردی و از ضعیف جز اشتباه چه برمی‌آید؟ ای خدا! ضعف ما در ناتوانی از کنترل نفس‌مان است، و جسارت و بی‌احتیاطی ما ناشی از نادانی‌مان. ای خدا! تو رحمت را به ما اعطا کردی، در حالی که هیچ کس نگفت که بگیر، حال که این رحمت را به ما داده‌ای، آن را رها نکن و در زیر سایه‌ی لطف خود نگه‌دار.
گر آب دهی نهال خود کاشته‌ای
ور پست کنی بنا خود افراشته‌ای‌
هوش مصنوعی: اگر به درخت خود آب دهی، درختی که خود کاشته‌ای، رشد خواهد کرد؛ اما اگر آن را کم‌ارزش بشماری و از بین ببری، یعنی خود را تخریب کرده‌ای.
من بنده همانم که تو پنداشته‌ای
از دست میفکنم چو برداشته‌ای‌
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که تو فکر می‌کنی. وقتی که مرا از دست می‌دهی، انگار چیزی را که به دست آورده‌ای، رها می‌کنی.