گنجور

۳۲ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ابن عمر در پیش عایشه صدّیقه شد گفت: یا عایشه! از آن کارها و سرگذشتهای رسول (ص) که مردم را شگفت آید و خیره سر کند یکی با من بگوی. عایشه گفت: یا ابن عمر! کارهای رسول (ص) همه آنست که مردم را شگفت آید، و از آن درماند چون بشنود. در حجره و نوبت من بود، شبی در جامه خواب خفته بمن گفت: یا عایشه! اوفتد که مرا دستوری دهی امشب تا خدای را عبادت کنم و با ذکر وی پردازم. گفتم: یا رسول اللَّه هر چند قرب تو و هوای تو دوست دارم، اما ترا بآنچه می‌گویی دستوری دادم. پس برخاست و وضوی برآورد و در نماز شد، آن گه قرآن خواندن گرفت، و گریستن بر وی افتاد، چندان بگریست که خاک زمین از اشک وی تر شد، تا بوقت صبح برین صفت بود. پس بلال آمد تا او را از نماز بامداد آگاهی دهد، وی را دید که نهمار میگریست. گفت: یا رسول اللَّه این همه گریستن چراست؟ نه گناهانت گذشته و آینده آمرزیده‌اند؟

گفت: یا بلال! أ فلا اکون عبدا شکورا؟ پس بنده سپاس‌دار نیم؟ یا بلال! چرا نگریم؟ و امشب این آیت بمن فرو فرستادند: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ... الی آخر الآیات یا بلال ویل لمن قرأها و لم یتفکّر فیها! علی بن ابی طالب (ع) گفت: رسول خدا (ص) چون نماز شب را برخاستی در آسمان نگرستی این آیت بر خواندی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ تا آنجا که گفت: فَقِنا عَذابَ النَّارِ. و بخبری دیگر می‌آید که: اشدّ آیة فی القرآن علی الجنّ هذه الآیة إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. میگوید: در آفرینش آسمان و زمین، و شد آمد شب و روز از پس یکدیگر، این بجای آن و آن بجای این، نشانهایی است و عبرتهایی خداوندان خرد را، همانست که جای دیگر گفت: یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ، گفته‌اند که: شب فرا پیش روز داشتن در ذکر از بهر آنست که شب اصل است، و روز از آن بیرون آورده، و فرا پی آن داشته، بحکم آن آیت که گفت عزّ جلاله: وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ ای ننزع و نخرج منه‌ النّهار. ابن عباس گفت: قریش پیش جهودان شدند، گفتند: موسی (ع) بشما چه نشان آورد بر دلالت وحدانیت اللَّه و نبوت خویش؟ گفتند: عصا و ید بیضا. بپیش ترسایان شدند گفتند: با عیسی (ع) چه بود از دلائل نبوت؟ ایشان جواب دادند که: کان یبرئ الأکمه و الأبرص و یحیی الموتی. پس بر مصطفی (ص) آمدند. گفتند: یا محمد! ما را نیز نشانی باید، و نشان آن خواهیم که رب العالمین این کوه صفا بازر کند! اللَّه بجواب ایشان این آیت فرستاد: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الآیة.

روایت کرده‌اند از ابن عباس در آفرینش آسمان و زمین، که ربّ العزّة جلّ جلاله اول نوری بیافرید پس ظلمتی، و آن گه از آن نور جوهری سبز بیافرید چندان که هفت آسمان و هفت زمین، آن گه آن جوهر را بر خود خواند، جوهر از هیبت و سیاست نداء حق بر خود بگداخت، آبی گشت مضطرب و لرزنده، و تا بقیامت هم چنان مضطرب خواهد بود. این آب که تو می‌بینی که در روش خود می‌لرزد و می‌جنبد از هیبت و سیاست آن نداء حق است. پس رب العالمین باد را بیافرید و آب بر پشت باد بقدرت بداشت، پس عرش عظیم بیافرید و بر آب نهاد، فذلک قوله عزّ و جلّ: وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ. پس از آب آتش پدید آورد، تا آب بر جوشید و از آن دخانی بر آمد و کفی بر سر آورد. ربّ العزّة از آن دخان آسمان بیافرید و از آن کف زمین بیافرید. اختلاف است میان علما که اول کدام آفرید؟ و درست‌تر آنست که اول جوهر زمین آفرید، پس قصد آسمان کرد، و آسمانها را بیافرید. چنان که گفت عزّ و علا: ثُمَّ اسْتَوی‌ إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ. پس از آن زمین را دحی کرد، چنان که در قرآن است: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها. و در خبر ابن عباس است: ثمّ نزل ببطن وجٍّ فدحیها، ای بسطها، و تمامی این خبر در سورة البقرة بیاورده‌ایم. و آسمانها که آفرید هفت آفرید، و زمین هفت، چنان که آنجا گفت: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ‌

همه زبر یکدیگر آفرید، بر هیأت صنوبر، هر چه بالاتر فراختر، و هر چه زیرتر تنگتر، آسمان هفتم فراختر است که برتر از همه آسمانهاست، و زمین هفتم تنگتر است که زیر همه زمینهاست. و گفته‌اند: آسمان هفتم بر رنگ زمرّد است سبز، نام آن عالیه، و تسبیح سکّان آن: سبحان ربی الأعلی. و آسمان ششم بر رنگ یاقوت سرخ، نام آن عرش، و تسبیح سکّان آن: سبحان الذی لا یبقی الا وجهه. آسمان پنجم برنگ زر و نام آن حیقوم، و تسبیح اهل آن: «سبحان ربنا العظیم». آسمان چهارم برنگ سیم سپید، نام آن ازیلون و تسبیح اهل آن: «سبّوح قدّوس ربّنا الرّحمن لا اله الّا هو». آسمان سیوم برنگ شبه، نام آن ماعون، و تسبیح اهل آن: «سبحان الحیّ الّذی لا یموت». آسمان دوم برنگ مس نام آن قدوم و بروایتی قیدوم، و تسبیح اهل آن: «سبحان ذی الملک و الملکوت». بعضی علما گفته‌اند: زیر آسمان دنیا هفت فلک است، فلک اول قمر راست، قمر از آنجا تابد، برجی بدو روز و سه یک روزی گذارد. فلک دوم زهره راست برجی به هفده روز گذارد. فلک سیوم عطارد راست برجی به بیست و شش روز گذارد. فلک چهارم آفتاب راست برجی بسی روز گذارد. فلک پنجم مریخ راست برجی بچهل و پنج روز گذارد. فلک ششم مشتری راست برجی بسالی گذارد. فلک هفتم فراخ ترین افلاک است و زیر آسمان دنیاست، زحل از آنجا تابد، و زحل گران رواست، هر روز دو دقیقه رود، برجی بدو سال و نیم گذارد، فلک بسی سال برد (؟). و این خلاف قول منجمان است که میگویند: هفت آسمان‌اند، گویند وراء این هفت فلک، فلک هشتم است که آن را فلک الافلاک گویند، و این نزدیک اهل حق عرش عظیم است، و بالاء این یکی دیگر میگویند و آن را فلک الاثیر میخوانند، و میگویند محرّک افلاک است، و بنزدیک اهل حق آنکه ایشان فلک الاثیر میخوانند خداست جلّ جلاله، و عزّ کبریاؤه، و عظم شأنه.

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً روایت کنند از علی بن ابی طالب و از ابن عباس که: ذکر اینجا نماز است، و معنی آنست که ایشان که نماز کنند بپای ایستاده، پس اگر نتوانند عذری را، نماز کنند نشسته، پس اگر نتوانند بپهلو خفته، اینست که ربّ العالمین گفت: قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‌ جُنُوبِهِمْ، و بر وفق این تفسیر مصطفی (ص) گفت عمران حصین را: «صلّ قائما و ان لم تستطع فقاعدا، فان لم تستطع فعلی جنب».

دیگر مفسران بر آنند که: این ذکر زبان است و صفت ایشان است که پیوسته بر مداومت خدای را یاد کنند، که آدمی ازین سه حال خالی نیست، یا بر پای است یا نشسته یا خفته، یعنی بهمه حال و همه وقت ذاکر است، و ذکر فراوان کلید سعادت بندگان است، و سبب پیروزی جاودان، کما قال اللَّه عزّ و جلّ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.

و عن معاذ بن جبل قال قال رسول اللَّه (ص): اکثروا من ذکر اللَّه علی کلّ حال فانّه لیس من عمل احبّ الی اللَّه و لا أنجی للعبد من کلّ سیّئة فی الدّنیا و الآخرة من ذکر اللَّه. قالوا: و لا القتال فی سبیل اللَّه؟ فقال: لولا ذکر اللَّه لم یؤمر بالقتال فی سبیل اللَّه، و لو اجتمع النّاس علی ما امروا من ذکر اللَّه ما کتب اللَّه القتال علی النّاس، و ذکر اللَّه لا یمنعکم من القتال، بل هو عون لکم علی ذلک، فقولوا: لا اله الّا اللَّه، فقولوا: اللَّه اکبر، و قولوا: سبحان اللَّه، و قولوا: الحمد للَّه، و قولوا: تبارک اللَّه، و انّهنّ خمس لا یعدلهنّ شی‌ء، و قال: طوبی لاقوام یحسبهم النّاس مجانین لکثرة ذکر اللَّه، و قال: من عجز منکم عن اللّیل ان یکابده، و بخل بالمال أن ینفقه، و جبن عن العدوّ أن یجاهده، فلیکثر ذکر اللَّه، و قال: الغفلة فی ثلاث: الغفلة عن ذکر اللَّه، و الغفلة فیما بین طلوع الفجر الی طلوع الشّمس، و الغفلة عن أن یغفل الرّجل حتّی یرکبه الدّین، و قال: من صلّی الغداة ثم قعد یذکر اللَّه حتّی تطلع الشّمس جعل اللَّه بینه و بین النّار سترا. و قال: یقول اللَّه عزّ و جلّ: یا ابن آدم! اذکرنی بعد صلاة الفجر ساعة، و بعد صلاة العصر ساعة، اکفک ما بین ذلک.

وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مقداد اسود گفت: در پیش بو هریره شدم، شنیدم از وی که رسول خدا (ص) گفت: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سنة».

گفتا: و در پیش ابن عباس شدم شنیدم از وی که گفت: رسول خدا (ص) گفت: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سبع سنین».

گفتا: پس در پیش ابو بکر صدیق شدم، شنیدم از وی که میگفت: سمعت رسول اللَّه یقول: تفکّر ساعة خیر من عبادة سبعین سنة.

مقداد گفت: این بر من مشکل شد. پیش مصطفی (ص) شدم، و قصه با وی گفتم. مصطفی (ص) گفت: صدقوا فیما قالوا، آن گه خواست که تحقیق آن با من نماید، ابو هریره را بخواند، گفت: یا باهریرة فیما ذا تتفکّر؟ فقال: فی خلق السّماوات و الأرض و اختلاف اللّیل و النّهار. فقال رسول اللَّه: تفکّرک خیر من عبادة سنة.

آن گه ابن عباس را بخواند، گفت: یا ابن عباس فیما ذا تتفکّر؟ قال: فی الموت و هول المطّلع. قال: تفکّرک خیر من عبادة سبع سنین.

آن گه بو بکر را بخواند، گفت: یا ابا بکر تو تفکّر بچه کنی؟

گفت: یا رسول اللَّه چون از احوال و اهوال قیامت بر اندیشم، و آن سیاست و انواع عقوبت که اللَّه تعالی عاصیان و مجرمان را ساخته است با خود اندیشه کنم، که چه بودی اگر اللَّه تعالی مرا شخصی عظیم دادی در قیامت، چنان که دوزخ را بمن پر کردی، تا وعده وی راست شدی! و این بیچارگان بدبختان را از آتش و عقوبت برهانیدی! رسول خدا گفت: یا ابا بکر تفکّرک خیر من عبادة سبعین سنة.

رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا اینجا مضمری است، یعنی: و یقولون ربّنا ما خلقت هذا باطلا، ای خلقا باطلا، یعنی خلقته دلیلا علی حکمتک و کمال قدرتک.

سُبْحانَکَ ای تنزیها لک من أن تکون خلقتهما بالباطل.

فَقِنا ای اصرف عنّا عذاب النّار. جایی دیگر گفت: رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ. این دعاهایی است که ربّ العزّة مؤمنانرا می‌درآموزد، و میگوید: مرا چنین خوانید، و بمن تقرب چنین کنید. رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ از «خزی» است و خزی رسوایی است و خواری، و گفته‌اند از «خزایت» است، و خزایت شرمساری است، یعنی که مؤمن عاصی را شرمسار کند و کافر را رسوا و خوار کند. سعید مسیب گفت: این خصوصا کافرانراست که هرگز از دوزخ بیرون نیایند، معناه انّک من تخلد النّار فقد اخزیته ای اهلکته، وَ ما لِلظَّالِمِینَ یعنی الکفّار «مِنْ أَنْصارٍ یمنعونهم من عذاب اللَّه.

رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً.. یعنی محمدا (ص)، و قیل هو القرآن یدعو الی الایمان، و ذلک شهادة أن لا اله الّا اللَّه، و أنّ محمدا عبده و رسوله. قتاده گفت که: اللَّه تعالی خبر داد از مؤمنان انس و مؤمنان جنّ که چه گفتند؟ مؤمنان جنّ را گفت: فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدِی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ. انس را گفت: رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا ای: و استر عنّا ذنوبنا بقبول الطّاعات حتّی تکون کفّارة لها.

وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ و هم الأنبیاء و الأولیاء، یعنی: توفّنا فی جملتهم حتّی تحشرنا معهم و فی زمرتهم.

رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی‌ رُسُلِکَ ای علی السنتهم من النّصر لنا، و الخذلان بعدوّنا. میگوید: بار خدایا آنچه ما را وعده دادی بر زبان پیغامبران که مؤمنانرا نصرت دهم، و کافران را مقهور و مخذول کنم، و قرآن بدان ناطق که إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا. جایی دیگر گفت: کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ‌

، خداوندا! این وعده نصرت که ما را دادی منجز کن، و اعلاء کلمه حق را اعداء دین مقهور و مخذول کن.

آن گه گفت: إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ خداوندا! دانم که تو وعده خلاف نکنی، لکن ما را صبر نیست، هر چه کنی زود کن. پس ربّ العالمین این بی‌صبری مؤمنانرا عذر بنهاد، گفت: آدمی را شتابنده آفریدم، از آنست که می‌صبر نکند، کما قال عزّ و جلّ: وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا، خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ.

روی انس بن مالک قال قال رسول اللَّه (ص): «من وعده اللَّه عزّ و جلّ علی عمل ثوابا فهو منجزه له، و من وعده علی عمل عقابا فهو بالخیار».

یکی از ابو عمرو علا پرسید که: اللَّه تعالی وعده خلاف کند؟ جواب داد که نکند خلاف وعده، پرسید که: وعید خلاف کند؟ جواب داد که: کند. گفت: چه معنی را چنین است؟ گفت: خلاف وعده نشان عیب است، و اللَّه از عیب پاکست و منزّه، و خلاف وعید اظهار کرم است، و اللَّه تعالی از همه کریمان کریم‌تر، و از همه بخشایندگان بخشاینده‌تر، و فی معناه انشد:

و انّی و ان اوعدته او وعدته
لمخلف ایعادی و منجر موعدی‌

فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ قال الحسن (ع): ما زالوا یقولون ربّنا! ربّنا! حتّی استجاب لهم ربّهم.

و روی عن جعفر الصادق (ع) قال: من حزنه امر فقال خمس مرّات ربّنا، نجاه اللَّه ممّا یخاف و أعطاه ما اراد. قیل له: و کیف؟ فقرأ: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً الی قوله، إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ.

قال عثمان بن عفان: من قرأ فی لیلة: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الی آخرها، کتبت له بمنزلة قیام لیلة.

فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ این «فا» فاء جوابست، و این استجابت جواب آن قول مضمر است که: یقولون ربّنا... أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ این نصب همزه از بهر آنست که تفسیر اجابت است. میگوید: پاسخ کرد ایشان را خداوند ایشان، که من ضایع نکنم کردار هیچ کارگر را، یعنی چون کردار نیکو بود بصفت شایستگی.

چنان که جای دیگر گفت: إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا. ضیاع و ضلال در لغت یکی است. مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‌ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ سبب نزول این آیت آن بود که ام سلمه گفت: یا رسول اللَّه چونست که اللَّه تعالی همه ذکر مردان میکند در هجرت، و ذکر زنان نمی‌کند؟ ربّ العالمین این آیت بجواب وی فرستاد که: مزد هیچ کارگر ضایع نکنم از مردان و از زنان شما که مؤمنان‌اید، و معنی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ آنست که: شما همه از یکدیگراید، یکدیگر را برادران و خواهران، و یکدیگر را همدینان، و یکدیگر را خویشان. یعنی خویشی در دین، و در نصرت، و در موالات، چنان که جایی دیگر گفت: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ. و گفته‌اند: معنی آنست که: حکم همگان در ثواب یکسان است.

فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ این مصطفی (ص) است و مهاجرة الأولی آنان که مشرکان ایشان را از مکه بیرون کردند.

وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی یعنی فی طاعتی و دینی، این سابقان مسلمانان‌اند.

وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا این عامّه مهاجران‌اند. قراءة حمزة و الکسائی «و قتلوا و قاتلوا» یعنی قتل بعضهم و قاتل من بقی منهم. و قیل: فیه اضمار «قد»، ای: و قتلوا و قد قاتلوا. مکی و شامی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا مشدّد خوانند، یعنی: انّهم قطعوا فی المعرکة. باقی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا بتخفیف خوانند، ای: قاتلوا حتی قتلوا.

لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ الآیة، روی عبد اللَّه بن عمیر، قال: سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: انّ اللَّه عزّ و جلّ یدعو یوم القیامة بالجنّة، فتأتی بزخرفها و زینتها، فیقول الرّبّ: این عبادی الّذین قاتلوا فی سبیل اللَّه، و اوذوا فی سبیلی، و جاهدوا فی سبیلی؟

ادخلوا الجنّة بغیر حساب و لا عذاب. فتأتی الملائکة فیسجدون و یقولون: نحن نسبّح اللّیل و النّهار، و نقدّس لک، من هؤلاء الّذین آثرتهم علینا؟ فیقول الرّبّ: هؤلاء عبادی الّذین اوذوا فی سبیلی. فتدخل علیهم الملائکة و تقول: سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ.

لا یَغُرَّنَّکَ مخفف. قراءت رویس است از یعقوب، لا یَغُرَّنَّکَ قراءت عامّه قرّاء است، و هر چند که خطاب با پیغامبر است امّا مراد باین امت است، ای: «لا یغرنکم ایها المؤمنون»، مؤمنان امّت را میگوید: نگر تا شما فریفته نشوید بآنکه کافران در شهرها میگردند بایمنی و برخورداری! این بآن گفت که بعضی مؤمنان مشرکان عرب را دیدند با تنعّم و تفرج که در شهرها میگشتند و بازرگانی میکردند، و خوش می‌زیستند بآسانی و فراخی و راحت، گفتند: چونست که دشمنان خدا و رسول (ص) چنین‌اند؟ و ما که مؤمنانیم به بی‌کامی و بی‌مرادی روزگار بسر میبریم؟

رب العالمین آرام دل ایشان را این آیت فرو فرستاد، و همانست که جای دیگر گفت: فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ.

آن گه گفت: مَتاعٌ قَلِیلٌ اینجا ضمیری است، ای ما یتقلّبون فیه متاع قلیل و مثله قوله عزّ و جلّ: قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ، و قال النّبی (ص): ما الدّنیا فی الآخرة الّا مثل ما یجعل احدکم اصبعه فی الیمّ فلینظر بم یرجع؟!

و قال (ص): ما الدّنیا فی ما مضی منها الّا کمثل ثوب شقّ باثنین، و بقی خیطه، الا فکان ذلک الخیط قد انقطع.

ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ. ای بئس المستقرّ الّذی یمهدون الیه.

لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ الآیة «لکن» کلمتی است در موضع استثناء، در آن موضع است که پارسی گوید باری.

لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ نزل نامی است پیشین چیزی که در منزل نازل را حاضر کنند.

ثم قال: وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ یعنی: خیر لهم من متاع الکفّار، همانست که آنجا گفت: وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً، ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ‌، وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ، وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی‌، وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ.

قال عمر دخلت علی رسول اللَّه (ص) فاذا هو مضطجع علی رمال حصیر لیس بینه و بینه فراش قد اثر الرّمال بجنبه، متّکئا علی وسادة من ادم، حشوها لیف. قلت: یا رسول اللَّه ادع اللَّه فلیوسّع علی امّتک، فانّ فارس و الروم قد وسّع علیهم و هم لا یعبدون و اللَّه، فقال: أوفی هذا انت یا ابن الخطاب؟! اولئک قوم عجّلت لهم طیّباتهم فی الحیاة الدّنیا. و فی روایة أخری. «أما ترضی أن تکون لهم الدنیا و لنا الآخرة».

وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ الآیة ابن عباس و جابر و انس و قتاده گفتند: این آیت در شأن نجاشی فرود آمد ملک حبشه. جبرئیل آمد مصطفی (ص) را از مرگ وی خبر کرد، رسول (ص) بگورستان بقیع بیرون شد، با یاران وی، رب العالمین حجاب از پیش دیده مصطفی (ص) برداشت، تا از مدینه بزمین حبشه نگرست، و آن سریر که هیکل نجاشی بر آن بود بدید، بر وی نماز کرد بچهار تکبیر، آن گه از بهر وی آمرزش خواست، و یاران را گفت که از بهر وی آمرزش خواهید. منافقان گفتند این چیست که بر علجی حبشی نصرانی که نه بر دین ویست نماز میکند؟ پس رب العالمین این آیت فرستاد در شأن وی، و گواهی داد بایمان وی. عطا گفت: چهل مرد از اهل نجران از بنی الحرث بن کعب و سی و دو مرد از زمین حبشه و هشت مرد از روم بر دین عیسی (ع) بودند. پس به مصطفی (ص) ایمان آوردند، رب العالمین در شأن ایشان این آیت فرستاد. ابن جریح و ابن زید گفتند: در شأن عبد اللَّه خزرجی آمد ابو یوسف امام بنی اسرائیل و گواه اللَّه که رب العالمین در حق وی گفت: قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ، و کم کسی را در قرآن چندان آیتهای مدیح است مکشوف و مبیّن، که ویراست.

وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ یعنی القرآن وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ یعنی التوریة و الانجیل، «خاشعین» ای متواضعین للَّه عزّ و جلّ، لا یَشْتَرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا ای عرضا یسیرا من الدّنیا، کفعل الیهود ممّا اصابوا من سفلتهم، من المآکل، من الطّعام و الثّمار عند الحصاد.

أُولئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ فیه ثلاثة اقوال: احدها اذا حاسب حاسب حسابا یسیرا، و الثّانی سریع الخبر یجازی بحساب العمل، و الثّالث حافظ اعمال العباد، لا یدخل علیه فی ذلک ما یدخل علی المحاسب من التّذکیر و الغلط، جلّ اللَّه عن ذلک.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا... این صبر است بر گزاردن احکام شرع، و فرمانهای حق، و بر مقاسات انواع بلا که باراده و تقدیر حق ببنده رسد، و حقیقت آن ترک شکوی است، و صدق رضا، و قبول قضا بجان و دل، و منه‌

قوله (ص) حکایة عن اللَّه عزّ و جلّ: «من لم یصبر علی بلائی، و لم یشکر نعمایی، و لم یرض بقضایی، فلیطلب ربا سوای».

وَ صابِرُوا این صبر است در قتال مشرکان، و کوشیدن در دین حق، و نصرت مسلمانان. وَ رابِطُوا معنی «مرابطه» آنست که لشکر مسلمانان در ثغرهای کفّار اسپان ساخته دارند، بر آخرها بسته، تا اذای کفار از مسلمانان باز دارند و نصرت دین اسلام را بکوشند. از ربط گرفته‌اند و معنی «ربط» بستن است و استوار کردن، وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ ازین است. پس هر کسی که در ثغر نشیند و دین اسلام بپای دارد، باقامت حرب یا باظهار حجّت، او را «مرابط» گویند اگر چه مرکب و خیل ندارد.

قال رسول اللَّه (ص): «من رابط یوما فی سبیل اللَّه جعل اللَّه بینه و بین النّار سبع خنادق، کلّ خندق منها سبع سماوات و سبع ارضین.

و قال (ص): رباط یوم و لیلة خیر من صیام شهر و قیامه، و ان مات جری علیه عمله الّذی کان یعمله، و اجری علیه رزقه.

و گفته‌اند: معنی «مرابطه» مراقبة است و انتظار، یعنی انتظار الصّلاة بعد الصّلاة. و دلیل برین قول خبر مصطفی (ص) است.

قال (ص): أ لا اخبرکم بما یمحو اللَّه به الخطایا، و یرفع به الدّرجات؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه! قال: اسباغ الوضوء علی المکاره، و کثرة الخطأ الی المساجد، و انتظار الصّلاة بعد الصّلاة، فذلکم الرّباط.

وَ اتَّقُوا اللَّهَ ای: فی کلّ ما امرکم به، و نهاکم عنه، فمن فعل فقد أفلح، فذلک قوله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.

روی ابو هریرة عنه: انّ رسول اللَّه (ص) کان یقرأ عشر آیات من آخر آل عمران کلّ لیلة.

۳۲ - النوبة الاولى: قوله تعالی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ در آفرینش آسمانها و زمین، وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ و آمد و شد شب و روز، لَآیاتٍ نشانهایی است، لِأُولِی الْأَلْبابِ (۱۹۰) خردمندان و زیرکان را.۳۲ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الآیة کلام خداوندی که جز وی خداوند نیست، و آسمان و زمین را جز قدرت و قهر وی عماد و پیوند نیست، خداوندی که فلک آفرید، و بر ذروه فلک ملک آفرید، آسمان آفرید، داغی از قدرت بر وی نهاد، و زمین آفرید، سمتی از قهر بر وی نهاد، آسمان بأمر وی گردان! و این زمین بجبر و قهر وی بساط و میدان! جنبش اندر آسمان بامر و جبر اوست. آرام اندر زمین بامر و قهر اوست. جنبش اندر آسمان و آرام اندر زمین هر دو اندر یکدگر بسته، و بهم پیوسته، اگر فلک آرام گیرد اجزاء زمین پست شود، و گر زمین از مرکز خود دور شود نظام بروج فلک منبتر گردد. پاکست آن خداوندی که جنبش را علت آرامش کرد، و آرامش را علت جنبش. از ضدی ضدی بر آورد، و ضدی را سبب قوام ضدی کرد، تا یقین گردد که وی خداوندی است که از نیست هست کند، و آن هست را هم وی نیست کند.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ابن عمر در پیش عایشه صدّیقه شد گفت: یا عایشه! از آن کارها و سرگذشتهای رسول (ص) که مردم را شگفت آید و خیره سر کند یکی با من بگوی. عایشه گفت: یا ابن عمر! کارهای رسول (ص) همه آنست که مردم را شگفت آید، و از آن درماند چون بشنود. در حجره و نوبت من بود، شبی در جامه خواب خفته بمن گفت: یا عایشه! اوفتد که مرا دستوری دهی امشب تا خدای را عبادت کنم و با ذکر وی پردازم. گفتم: یا رسول اللَّه هر چند قرب تو و هوای تو دوست دارم، اما ترا بآنچه می‌گویی دستوری دادم. پس برخاست و وضوی برآورد و در نماز شد، آن گه قرآن خواندن گرفت، و گریستن بر وی افتاد، چندان بگریست که خاک زمین از اشک وی تر شد، تا بوقت صبح برین صفت بود. پس بلال آمد تا او را از نماز بامداد آگاهی دهد، وی را دید که نهمار میگریست. گفت: یا رسول اللَّه این همه گریستن چراست؟ نه گناهانت گذشته و آینده آمرزیده‌اند؟
هوش مصنوعی: ابن عمر در نزد عایشه از او خواست که یکی از کارهای شگفت‌انگیز پیامبر اسلام (ص) را برایش بگوید. عایشه پاسخ داد که تمام کارهای پیامبر (ص) شگفت‌انگیز هستند و مردم وقتی آنها را می‌شنوند حیرت می‌کنند. او ادامه داد که در شب‌هایی که نوبت او بود، پیامبر از او خواسته بود تا دستوری به او بدهد تا بتواند در آن شب خدای را عبادت کند. عایشه با وجود محبتش به پیامبر، نتوانست دستوری بدهد. سپس پیامبر برخاست و وضو گرفت و مشغول نماز شد و در حال عبادت، به شدت گریه کرد تا اشک‌هایش زمین را خیس کرد. تا صبح به این حال ادامه داد. سپس بلال آمد تا او را برای نماز صبح بیدار کند و وقتی دید که پیامبر بشدت گریه می‌کند، از او پرسید چرا اینقدر گریه می‌کند، هنگامی که گناهانش گذشته و آینده بخشیده شده است؟
گفت: یا بلال! أ فلا اکون عبدا شکورا؟ پس بنده سپاس‌دار نیم؟ یا بلال! چرا نگریم؟ و امشب این آیت بمن فرو فرستادند: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ... الی آخر الآیات یا بلال ویل لمن قرأها و لم یتفکّر فیها! علی بن ابی طالب (ع) گفت: رسول خدا (ص) چون نماز شب را برخاستی در آسمان نگرستی این آیت بر خواندی: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ تا آنجا که گفت: فَقِنا عَذابَ النَّارِ. و بخبری دیگر می‌آید که: اشدّ آیة فی القرآن علی الجنّ هذه الآیة إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. میگوید: در آفرینش آسمان و زمین، و شد آمد شب و روز از پس یکدیگر، این بجای آن و آن بجای این، نشانهایی است و عبرتهایی خداوندان خرد را، همانست که جای دیگر گفت: یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ، گفته‌اند که: شب فرا پیش روز داشتن در ذکر از بهر آنست که شب اصل است، و روز از آن بیرون آورده، و فرا پی آن داشته، بحکم آن آیت که گفت عزّ جلاله: وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ ای ننزع و نخرج منه‌ النّهار. ابن عباس گفت: قریش پیش جهودان شدند، گفتند: موسی (ع) بشما چه نشان آورد بر دلالت وحدانیت اللَّه و نبوت خویش؟ گفتند: عصا و ید بیضا. بپیش ترسایان شدند گفتند: با عیسی (ع) چه بود از دلائل نبوت؟ ایشان جواب دادند که: کان یبرئ الأکمه و الأبرص و یحیی الموتی. پس بر مصطفی (ص) آمدند. گفتند: یا محمد! ما را نیز نشانی باید، و نشان آن خواهیم که رب العالمین این کوه صفا بازر کند! اللَّه بجواب ایشان این آیت فرستاد: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الآیة.
هوش مصنوعی: بلال! آیا نمی‌توانم بنده‌ای سپاس‌گزار باشم؟ بلال! چرا باید بگریم؟ امشب این آیه بر من نازل شده: «در آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف شب و روز...». وای بر کسی که این آیه را بخواند و در آن نیندیشد! علی بن ابی‌طالب (ع) گفت که پیامبر (ص) وقتی نماز شب را می‌خواند، به آسمان نگاه کرده و این آیه را تلاوت می‌کرد: «در آفرینش آسمان‌ها و زمین...». در روایتی دیگر آمده که شدیدترین آیه در قرآن برای جنّ، همین آیه است: «در آفرینش آسمان‌ها و زمین». اشاره به این مطلب دارد که در آفرینش آسمان و زمین و آمدن شب و روز، نشانه‌ها و عبرت‌هایی برای خردمندان وجود دارد. این همان است که در جای دیگری گفته شده: «خدا شب و روز را می‌چرخاند، به‌راستی که در این کار عبرتی برای بینایان است». گفته‌اند یادآوری شب قبل از روز به این خاطر است که شب اصل است و روز از آن خارج می‌شود. ابن عباس گفت که قریش به یهودیان رفتند و از آنها درباره نشانه‌های وحدانیت خدا و نبوت موسی (ع) پرسیدند. آنها پاسخ دادند که عصا و دست سفید بود. سپس قریش به مسیحیان رفتند و از آنها درباره نشانه‌های نبوت عیسی (ع) پرسیدند که پاسخ دادند: «او نابینا را بینا و برص را شفا می‌داد و مردگان را زنده می‌کرد». سپس قریش به پیامبر (ص) آمدند و گفتند: «ای محمد! ما نیز نشانه‌ای می‌خواهیم، و نشانه‌ آن باید این باشد که خداوند این کوه صفا را جابجا کند!» خداوند در پاسخ به آنها این آیه را نازل کرد: «در آفرینش آسمان‌ها و زمین».
روایت کرده‌اند از ابن عباس در آفرینش آسمان و زمین، که ربّ العزّة جلّ جلاله اول نوری بیافرید پس ظلمتی، و آن گه از آن نور جوهری سبز بیافرید چندان که هفت آسمان و هفت زمین، آن گه آن جوهر را بر خود خواند، جوهر از هیبت و سیاست نداء حق بر خود بگداخت، آبی گشت مضطرب و لرزنده، و تا بقیامت هم چنان مضطرب خواهد بود. این آب که تو می‌بینی که در روش خود می‌لرزد و می‌جنبد از هیبت و سیاست آن نداء حق است. پس رب العالمین باد را بیافرید و آب بر پشت باد بقدرت بداشت، پس عرش عظیم بیافرید و بر آب نهاد، فذلک قوله عزّ و جلّ: وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ. پس از آب آتش پدید آورد، تا آب بر جوشید و از آن دخانی بر آمد و کفی بر سر آورد. ربّ العزّة از آن دخان آسمان بیافرید و از آن کف زمین بیافرید. اختلاف است میان علما که اول کدام آفرید؟ و درست‌تر آنست که اول جوهر زمین آفرید، پس قصد آسمان کرد، و آسمانها را بیافرید. چنان که گفت عزّ و علا: ثُمَّ اسْتَوی‌ إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ. پس از آن زمین را دحی کرد، چنان که در قرآن است: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها. و در خبر ابن عباس است: ثمّ نزل ببطن وجٍّ فدحیها، ای بسطها، و تمامی این خبر در سورة البقرة بیاورده‌ایم. و آسمانها که آفرید هفت آفرید، و زمین هفت، چنان که آنجا گفت: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ‌
هوش مصنوعی: روایت شده که ابن عباس در مورد آفرینش آسمان و زمین می‌گوید که خداوند در ابتدا نوری خلق کرد و سپس ظلمتی به وجود آورد. پس از آن، از آن نور، جوهری سبز خلق شد به اندازه‌ای که هفت آسمان و هفت زمین را در بر گرفت. سپس آن جوهر به فرمان حق دگرگون شد و به آبی مضطرب و لرزان تبدیل گردید که تا قیامت همین حالت را حفظ خواهد کرد. این آب که در حرکت است، به خاطر عظمت و قدرت نداء حق چنین حالتی دارد. سپس خداوند باد را آفرید و آب را بر روی باد قرار داد و عرش بزرگ را بر آب نهاد، چنان که در قرآن آمده است: «و عرش او بر آب بود». از آن آب، آتشی پدید آمد، که آب به جوش آمد و بخاری از آن برخواست. از این بخار، آسمان و از کف آن زمین به وجود آمد. در میان علمای دین اختلاف نظر وجود دارد که کدام یک اول آفریده شد، اما نظر درست این است که اول جوهر زمین خلق شد و سپس آسمان‌ها ایجاد گشتند. بعد از آن، زمین گسترش یافت، همان‌طور که در قرآن آمده است: «و زمین را پس از آن بسط داد». در خبر ابن عباس آمده که سپس در مکانی به نام وج، زمین را بسط داد. آسمان‌ها هفت تا و زمین‌ها نیز هفت تا هستند، همان‌طور که در قرآن ذکر شده است.
همه زبر یکدیگر آفرید، بر هیأت صنوبر، هر چه بالاتر فراختر، و هر چه زیرتر تنگتر، آسمان هفتم فراختر است که برتر از همه آسمانهاست، و زمین هفتم تنگتر است که زیر همه زمینهاست. و گفته‌اند: آسمان هفتم بر رنگ زمرّد است سبز، نام آن عالیه، و تسبیح سکّان آن: سبحان ربی الأعلی. و آسمان ششم بر رنگ یاقوت سرخ، نام آن عرش، و تسبیح سکّان آن: سبحان الذی لا یبقی الا وجهه. آسمان پنجم برنگ زر و نام آن حیقوم، و تسبیح اهل آن: «سبحان ربنا العظیم». آسمان چهارم برنگ سیم سپید، نام آن ازیلون و تسبیح اهل آن: «سبّوح قدّوس ربّنا الرّحمن لا اله الّا هو». آسمان سیوم برنگ شبه، نام آن ماعون، و تسبیح اهل آن: «سبحان الحیّ الّذی لا یموت». آسمان دوم برنگ مس نام آن قدوم و بروایتی قیدوم، و تسبیح اهل آن: «سبحان ذی الملک و الملکوت». بعضی علما گفته‌اند: زیر آسمان دنیا هفت فلک است، فلک اول قمر راست، قمر از آنجا تابد، برجی بدو روز و سه یک روزی گذارد. فلک دوم زهره راست برجی به هفده روز گذارد. فلک سیوم عطارد راست برجی به بیست و شش روز گذارد. فلک چهارم آفتاب راست برجی بسی روز گذارد. فلک پنجم مریخ راست برجی بچهل و پنج روز گذارد. فلک ششم مشتری راست برجی بسالی گذارد. فلک هفتم فراخ ترین افلاک است و زیر آسمان دنیاست، زحل از آنجا تابد، و زحل گران رواست، هر روز دو دقیقه رود، برجی بدو سال و نیم گذارد، فلک بسی سال برد (؟). و این خلاف قول منجمان است که میگویند: هفت آسمان‌اند، گویند وراء این هفت فلک، فلک هشتم است که آن را فلک الافلاک گویند، و این نزدیک اهل حق عرش عظیم است، و بالاء این یکی دیگر میگویند و آن را فلک الاثیر میخوانند، و میگویند محرّک افلاک است، و بنزدیک اهل حق آنکه ایشان فلک الاثیر میخوانند خداست جلّ جلاله، و عزّ کبریاؤه، و عظم شأنه.
هوش مصنوعی: تمام آسمان‌ها و زمین‌ها به ترتیب و با ظاهری خاص آفریده شده‌اند. آسمان، هر چه بالاتر می‌رود، وسیع‌تر و هر چه پایین‌تر می‌آید، تنگ‌تر می‌شود. آسمان هفتم که بالاترین آسمان‌هاست، وسیع‌ترین است و در حالی که زمین هفتم که پایین‌ترین زمین‌هاست، تنگ‌ترین است. آسمان هفتم رنگ سبز زمرّد دارد و نامش «عالیه» است، در حالی که تسبیح ساکنان آن «سبحان ربی الأعلی» می‌باشد. آسمان ششم به رنگ یاقوت سرخ و نامش «عرش» است و تسبیح ساکنان آن «سبحان الذی لا یبقی الا وجهه» بوده. آسمان پنجم به رنگ طلا و نامش «حیقوم» با تسبیح «سبحان ربنا العظیم» می‌باشد. آسمان چهارم به رنگ نقره‌ای، نامش «ازیلون» و تسبیح ساکنانش «سبّوح قدّوس ربّنا الرّحمن لا اله الّا هو» است. رنگ آسمان سوم شبیه به آبی است و نام آن «ماعون» است و تسبیح ساکنان آن «سبحان الحیّ الّذی لا یموت» می‌باشد. آسمان دوم به رنگ مس و نامش «قدوم» و یا به روایت «قیدوم» است و تسبیح آن «سبحان ذی الملک و الملکوت» می‌باشد. به گفته برخی از دانشمندان، زیر آسمان دنیا هفت فلک وجود دارد: فلک اول متعلق به قمر است که هر دو هفته یک بار گردش می‌کند. فلک دوم متعلق به زهره که هر هجده روز یک بار به دور خود می‌چرخد. فلک سوم متعلق به عطارد که بیست و شش روز به دور خود می‌گردد. فلک چهارم متعلق به خورشید است که روزهای زیادی را طی می‌کند. فلک پنجم مریخ است که چهل و پنج روز یک بار گردش می‌کند. فلک ششم متعلق به مشتری است که سالی یک بار به دور خود می‌چرخد. فلک هفتم، وسیع‌ترین فلک‌هاست و زیر آسمان دنیاست، زحل از آنجا نور می‌تاباند و هر روز دو دقیقه پیش می‌رود. فلک دیگری در نظر منجمان وجود دارد که فلک هشتم نامیده می‌شود و آن را فلک الافلاک می‌خوانند. اینجا به نزدیک عرش عظیم و بالاتر از آن اشاره می‌شود که آن را فلک الاثیر می‌نامند. برخی می‌گویند که محرک افلاک خداوند است که بالاترین مقام و عظمت را دارد.
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً روایت کنند از علی بن ابی طالب و از ابن عباس که: ذکر اینجا نماز است، و معنی آنست که ایشان که نماز کنند بپای ایستاده، پس اگر نتوانند عذری را، نماز کنند نشسته، پس اگر نتوانند بپهلو خفته، اینست که ربّ العالمین گفت: قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‌ جُنُوبِهِمْ، و بر وفق این تفسیر مصطفی (ص) گفت عمران حصین را: «صلّ قائما و ان لم تستطع فقاعدا، فان لم تستطع فعلی جنب».
هوش مصنوعی: این متن به توضیحی درباره عبادت نماز می‌پردازد. در اینجا ذکر می‌شود که کسانی که نام خدا را می‌برند، چه به حالت ایستاده، نشسته یا دراز کشیده، به یاد خداوند هستند. اگر فرد قادر به ایستادن برای نماز نیست، می‌تواند نشسته نماز بخواند و اگر حتی نشستن هم برایش ممکن نیست، می‌تواند به پهلو بخوابد و نماز بخواند. این گفته نشان‌دهنده اهمیت نماز و روش‌های مختلف انجام آن بر اساس توانایی فرد است.
دیگر مفسران بر آنند که: این ذکر زبان است و صفت ایشان است که پیوسته بر مداومت خدای را یاد کنند، که آدمی ازین سه حال خالی نیست، یا بر پای است یا نشسته یا خفته، یعنی بهمه حال و همه وقت ذاکر است، و ذکر فراوان کلید سعادت بندگان است، و سبب پیروزی جاودان، کما قال اللَّه عزّ و جلّ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
هوش مصنوعی: دیگر مفسران بر این باورند که ذکر، زبان و ویژگی آنهاست که همیشه به یاد خدا هستند. انسان در سه وضعیت قرار دارد: یا ایستاده، یا نشسته و یا خوابیده. به عبارت دیگر، در هر حال و در تمام اوقات، یاد خدا را فراموش نمی‌کنند. ذکر فراوان، کلید سعادت بندگان و عامل پیروزی ابدی آنهاست، چنانکه در قرآن گفته شده است: «و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید».
و عن معاذ بن جبل قال قال رسول اللَّه (ص): اکثروا من ذکر اللَّه علی کلّ حال فانّه لیس من عمل احبّ الی اللَّه و لا أنجی للعبد من کلّ سیّئة فی الدّنیا و الآخرة من ذکر اللَّه. قالوا: و لا القتال فی سبیل اللَّه؟ فقال: لولا ذکر اللَّه لم یؤمر بالقتال فی سبیل اللَّه، و لو اجتمع النّاس علی ما امروا من ذکر اللَّه ما کتب اللَّه القتال علی النّاس، و ذکر اللَّه لا یمنعکم من القتال، بل هو عون لکم علی ذلک، فقولوا: لا اله الّا اللَّه، فقولوا: اللَّه اکبر، و قولوا: سبحان اللَّه، و قولوا: الحمد للَّه، و قولوا: تبارک اللَّه، و انّهنّ خمس لا یعدلهنّ شی‌ء، و قال: طوبی لاقوام یحسبهم النّاس مجانین لکثرة ذکر اللَّه، و قال: من عجز منکم عن اللّیل ان یکابده، و بخل بالمال أن ینفقه، و جبن عن العدوّ أن یجاهده، فلیکثر ذکر اللَّه، و قال: الغفلة فی ثلاث: الغفلة عن ذکر اللَّه، و الغفلة فیما بین طلوع الفجر الی طلوع الشّمس، و الغفلة عن أن یغفل الرّجل حتّی یرکبه الدّین، و قال: من صلّی الغداة ثم قعد یذکر اللَّه حتّی تطلع الشّمس جعل اللَّه بینه و بین النّار سترا. و قال: یقول اللَّه عزّ و جلّ: یا ابن آدم! اذکرنی بعد صلاة الفجر ساعة، و بعد صلاة العصر ساعة، اکفک ما بین ذلک.
هوش مصنوعی: معاذ بن جبل روایت می‌کند که پیامبر (ص) فرمودند: در هر حال، ذکر خدا را زیاد کنید، زیرا هیچ عملی محبوب‌تر از این نزد خداوند نیست و هیچ چیز به اندازه ذکر خدا نمی‌تواند بنده را از تمام گناهان در این دنیا و آخرت نجات دهد. سوال کردند که آیا حتی جنگ در راه خدا نیز چنین است؟ پیامبر فرمود: اگر ذکر خدا نبود، جنگ در راه خدا واجب نمی‌شد. اگر مردم یکدل بر ذکر خدا متفق می‌شدند، خداوند جنگ را بر مردم واجب نمی‌کرد. ذکر خدا مانع جنگ نیست، بلکه برعکس، به شما در این زمینه کمک می‌کند. پس بگویید: «لا اله الّا اللّه»، «اللّه اکبر»، «سبحان اللّه»، «الحمد للّه» و «تبارک اللّه»؛ این‌ها پنج جمله‌اند که هیچ چیزی به پای آن‌ها نمی‌رسد. پیامبر فرمود: خوشا به حال گروهی که مردم آن‌ها را به خاطر کثرت ذکر خدا، دیوانه می‌پندارند. همچنین فرمود: اگر کسی نتواند در شب تلاش کند، یا بخیل باشد و از خرج کردن مال خودداری کند، یا از دشمن بترسد و با او مقابله نکند، باید ذکر خدا را زیاد کند. و گفت: غفلت در سه حالت وجود دارد: غفلت از ذکر خدا، غفلت از زمان بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب، و غفلت از اینکه فرد تا آنجا غافل باشد که دچار بدهی شود. همچنین فرمود: کسی که صبح نماز صبح را خوانده و بعد تا طلوع آفتاب، مشغول ذکر خدا باشد، خداوند میان او و آتش دوزخ پرده‌ای قرار می‌دهد. و خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: ای فرزند آدم! پس از نماز صبح یک ساعت و پس از نماز عصر یک ساعت به یاد من باش، تا میان آن‌ها تو را کفایت کنم.
وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مقداد اسود گفت: در پیش بو هریره شدم، شنیدم از وی که رسول خدا (ص) گفت: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سنة».
هوش مصنوعی: آنها در مورد آفرینش آسمان‌ها و زمین فکر می‌کنند. مقداد اسود گفت: نزد بو هریره بودم و از او شنیدم که پیامبر (ص) فرمود: «یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است».
گفتا: و در پیش ابن عباس شدم شنیدم از وی که گفت: رسول خدا (ص) گفت: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سبع سنین».
هوش مصنوعی: گفته شده که نزد ابن عباس رفتم و از او شنیدم که می‌گفت: پیامبر خدا (ص) فرمود: «یک ساعت تفکر بهتر از هفت سال عبادت است».
گفتا: پس در پیش ابو بکر صدیق شدم، شنیدم از وی که میگفت: سمعت رسول اللَّه یقول: تفکّر ساعة خیر من عبادة سبعین سنة.
هوش مصنوعی: گفت: پس پیش ابوبکر صدیق رفتم و از او شنیدم که می‌گفت: شنیده‌ام پیامبر خدا می‌فرمود: یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
مقداد گفت: این بر من مشکل شد. پیش مصطفی (ص) شدم، و قصه با وی گفتم. مصطفی (ص) گفت: صدقوا فیما قالوا، آن گه خواست که تحقیق آن با من نماید، ابو هریره را بخواند، گفت: یا باهریرة فیما ذا تتفکّر؟ فقال: فی خلق السّماوات و الأرض و اختلاف اللّیل و النّهار. فقال رسول اللَّه: تفکّرک خیر من عبادة سنة.
هوش مصنوعی: مقداد بیان کرد که این موضوع برای او دشوار شده است. به نزد پیامبر (ص) رفت و مشکلش را با او در میان گذاشت. پیامبر (ص) گفت: آنها در سخنانشان راست می‌گویند. سپس خواست تا موضوع را بررسی کند و ابو هریره را فراخواند. از او پرسید: بر چه چیزی اندیشیده‌ای؟ ابو هریره پاسخ داد: در آفرینش آسمان‌ها و زمین و تغییرات شب و روز. پیامبر (ص) فرمود: اندیشه‌ات از عبادت یک سال بهتر است.
آن گه ابن عباس را بخواند، گفت: یا ابن عباس فیما ذا تتفکّر؟ قال: فی الموت و هول المطّلع. قال: تفکّرک خیر من عبادة سبع سنین.
هوش مصنوعی: سپس ابن عباس را فراخواند و گفت: ای ابن عباس به چه چیزی فکر می‌کنی؟ او پاسخ داد: درباره مرگ و سختی‌هایی که در آن وجود دارد. او گفت: فکر کردنت بهتر از عبادت هفت سال است.
آن گه بو بکر را بخواند، گفت: یا ابا بکر تو تفکّر بچه کنی؟
هوش مصنوعی: سپس به ابوبکر گفت: ای ابوبکر، آیا تو فکر می‌کنی که چه کاری باید انجام دهی؟
گفت: یا رسول اللَّه چون از احوال و اهوال قیامت بر اندیشم، و آن سیاست و انواع عقوبت که اللَّه تعالی عاصیان و مجرمان را ساخته است با خود اندیشه کنم، که چه بودی اگر اللَّه تعالی مرا شخصی عظیم دادی در قیامت، چنان که دوزخ را بمن پر کردی، تا وعده وی راست شدی! و این بیچارگان بدبختان را از آتش و عقوبت برهانیدی! رسول خدا گفت: یا ابا بکر تفکّرک خیر من عبادة سبعین سنة.
هوش مصنوعی: گفت: ای پیامبر خدا، وقتی به وضعیت و مشکلات قیامت فکر می‌کنم و عذاب‌هایی که خداوند برای گناهکاران تعیین کرده است را در نظر می‌گیرم، به این می‌اندیشم که اگر خداوند به من مقامی بزرگ در قیامت بدهد و مرا به گونه‌ای قرار دهد که آتش جهنم را از وجود انسان‌ها پاک کنم تا وعده‌اش تحقق یابد، چه خوب خواهد بود! رسول خدا فرمود: ای ابوبکر، اندیشه‌ات بهتر از عبادت هفتاد سال است.
رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا اینجا مضمری است، یعنی: و یقولون ربّنا ما خلقت هذا باطلا، ای خلقا باطلا، یعنی خلقته دلیلا علی حکمتک و کمال قدرتک.
هوش مصنوعی: پروردگارا، تو این خلق را بی‌دلیل نیافریده‌ای. اینجا به نوعی بیان شده است که منظور از "این خلق باطل نیست" این است که تو این موجودات را به گونه‌ای آفریده‌ای که نشان‌دهنده حکمت و کمال قدرت تو باشد.
سُبْحانَکَ ای تنزیها لک من أن تکون خلقتهما بالباطل.
هوش مصنوعی: ای ذات پاک، تو از آنچه به ناحق خلق شده‌ای، به دور هستی.
فَقِنا ای اصرف عنّا عذاب النّار. جایی دیگر گفت: رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ. این دعاهایی است که ربّ العزّة مؤمنانرا می‌درآموزد، و میگوید: مرا چنین خوانید، و بمن تقرب چنین کنید. رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ از «خزی» است و خزی رسوایی است و خواری، و گفته‌اند از «خزایت» است، و خزایت شرمساری است، یعنی که مؤمن عاصی را شرمسار کند و کافر را رسوا و خوار کند. سعید مسیب گفت: این خصوصا کافرانراست که هرگز از دوزخ بیرون نیایند، معناه انّک من تخلد النّار فقد اخزیته ای اهلکته، وَ ما لِلظَّالِمِینَ یعنی الکفّار «مِنْ أَنْصارٍ یمنعونهم من عذاب اللَّه.
هوش مصنوعی: ای خدا، ما را از عذاب آتش جهنم دور نگه‌دار. در جای دیگری نیز گفته شده: پروردگارا، عذاب جهنم را از ما برگردان. این دعاها به مؤمنان آموزش داده می‌شود و به آنان می‌گوید: مرا چنین بخوانید و به من نزدیک شوید. پروردگارا، تو کسی هستی که هر کس را داخل آتش کنی، او را خوار و رسوا کرده‌ای. این مفهوم از واژه «خزی» گرفته شده که به معنای رسوایی و خواری است. برخی نیز آن را از «خزایت» می‌دانند که به معنای شرمساری است؛ یعنی مؤمن گناهکاری را شرمنده کرده و کافر را رسوا می‌کند. سعید مسیب گفت: این عذاب خاص کافران است که هرگز از جهنم بیرون نمی‌آیند. بدین معنا که تو هر کس را که در آتش جاودانه کنی، او را هلاک کرده‌ای، و برای ستمگران، یعنی کافران، هیچ یاوری وجود ندارد که آنها را از عذاب خدا نجات دهد.
رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً.. یعنی محمدا (ص)، و قیل هو القرآن یدعو الی الایمان، و ذلک شهادة أن لا اله الّا اللَّه، و أنّ محمدا عبده و رسوله. قتاده گفت که: اللَّه تعالی خبر داد از مؤمنان انس و مؤمنان جنّ که چه گفتند؟ مؤمنان جنّ را گفت: فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدِی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ. انس را گفت: رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا ای: و استر عنّا ذنوبنا بقبول الطّاعات حتّی تکون کفّارة لها.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید که مؤمنان از جن و انسان چه گفته‌اند. مؤمنان جن می‌گویند: "ما کتابی شگفت‌انگیز شنیدیم که ما را به راستی هدایت می‌کند و ما به آن ایمان آوردیم." اما مؤمنان انسان، با این جمله شروع می‌کنند: "پروردگارا، ما صدای فراخوانی را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کند و می‌گوید: به پروردگارتان ایمان آورید. ما نیز ایمان آوردیم، و پروردگارا، گناهان ما را ببخش و بدی‌های ما را بپوشان." این بدان معناست که خداوند با قبول طاعات، گناهان ما را می‌پوشاند تا آنها به کفاره تبدیل شوند.
وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ و هم الأنبیاء و الأولیاء، یعنی: توفّنا فی جملتهم حتّی تحشرنا معهم و فی زمرتهم.
هوش مصنوعی: از خداوند می‌خواهیم که ما را در جمع نیکان و در کنار پیامبران و اولیاء خود وفات دهد، به این معنا که ما را در کنار آن‌ها بمیرد تا در قیامت نیز با آن‌ها محشور شویم.
رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی‌ رُسُلِکَ ای علی السنتهم من النّصر لنا، و الخذلان بعدوّنا. میگوید: بار خدایا آنچه ما را وعده دادی بر زبان پیغامبران که مؤمنانرا نصرت دهم، و کافران را مقهور و مخذول کنم، و قرآن بدان ناطق که إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا. جایی دیگر گفت: کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ‌
هوش مصنوعی: خدایا، به ما آنچه را که بر زبان پیامبران‌ات وعده داده‌ای عطا کن؛ یعنی یاری به ما مؤمنان و شکست دشمنان. این وعده در قرآن نیز آمده که ما به پیامبران و مؤمنان در دنیا یاری خواهیم رساند. در جایی دیگر نیز گفته شده که یاری رساندن به مؤمنان بر عهده ماست.
، خداوندا! این وعده نصرت که ما را دادی منجز کن، و اعلاء کلمه حق را اعداء دین مقهور و مخذول کن.
هوش مصنوعی: خدايا! لطفاً وعده‌ات برای کمک به ما را تحقق ببخش و اجازه بده که دشمنان دین‌مان شکست بخورند و کلمه حق در اوج خود قرار بگیرد.
آن گه گفت: إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ خداوندا! دانم که تو وعده خلاف نکنی، لکن ما را صبر نیست، هر چه کنی زود کن. پس ربّ العالمین این بی‌صبری مؤمنانرا عذر بنهاد، گفت: آدمی را شتابنده آفریدم، از آنست که می‌صبر نکند، کما قال عزّ و جلّ: وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا، خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ.
هوش مصنوعی: سپس گفت: ای خداوند! می‌دانم که تو هیچ‌گاه وعده‌ات را زیر پا نمی‌گذاری، اما ما طاقت صبر نداریم، هر چه می‌خواهی، زودتر انجام بده. پس پروردگار عالم به بی‌صبری مؤمنان پاسخ داد و گفت: من انسان را شتابنده آفریده‌ام، به همین دلیل است که صبر نکرده و عجله می‌کند؛ همان‌طور که در آیه‌ای آمده: «انسان به طور طبیعی عجول است. من انسان را از عجله آفریدم. نشانه‌هایم را به شما نشان می‌دهم، پس عجله نکنید.»
روی انس بن مالک قال قال رسول اللَّه (ص): «من وعده اللَّه عزّ و جلّ علی عمل ثوابا فهو منجزه له، و من وعده علی عمل عقابا فهو بالخیار».
هوش مصنوعی: رسول الله (ص) فرمودند: "اگر خداوند بر انجام کاری پاداشی وعده دهد، آن وعده حتماً محقق خواهد شد. اما اگر بر انجام کاری عذاب و مجازاتی وعده بدهد، در آن صورت فرد دارای اختیار است."
یکی از ابو عمرو علا پرسید که: اللَّه تعالی وعده خلاف کند؟ جواب داد که نکند خلاف وعده، پرسید که: وعید خلاف کند؟ جواب داد که: کند. گفت: چه معنی را چنین است؟ گفت: خلاف وعده نشان عیب است، و اللَّه از عیب پاکست و منزّه، و خلاف وعید اظهار کرم است، و اللَّه تعالی از همه کریمان کریم‌تر، و از همه بخشایندگان بخشاینده‌تر، و فی معناه انشد:
هوش مصنوعی: یکی از افراد از ابو عمرو علا پرسید که آیا خداوند وعده‌اش را نقض می‌کند؟ او پاسخ داد که خداوند هرگز وعده‌اش را نقض نمی‌کند. سپس پرسید که آیا خداوند وعیدش را نقض می‌کند؟ او در جواب گفت که بله، ممکن است این کار را بکند. فرد پرسید که معنی این چیست؟ ابو عمرو در جواب گفت که نقض وعده نشان‌دهنده عیب است و خداوند از هر عیبی پاک و منزّه است؛ اما نقض وعید به معنای بخشش و کرم است و خداوند کریم‌تر از همه کریمان و بخشنده‌تر از همه بخشندگان است.
و انّی و ان اوعدته او وعدته
لمخلف ایعادی و منجر موعدی‌
هوش مصنوعی: من هرچقدر که به او وعده‌ای داده باشم یا او به من وعده‌ای بدهد، در نهایت به وعده‌ام عمل نمی‌کنم و زمانم به تعویق می‌افتد.
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ قال الحسن (ع): ما زالوا یقولون ربّنا! ربّنا! حتّی استجاب لهم ربّهم.
هوش مصنوعی: پروردگارشان به دعای آن‌ها پاسخ داد. حسن (ع) می‌گوید: آن‌ها دائماً می‌گفتند پروردگارا! پروردگارا! تا اینکه پروردگارشان به دعایشان پاسخ داد.
و روی عن جعفر الصادق (ع) قال: من حزنه امر فقال خمس مرّات ربّنا، نجاه اللَّه ممّا یخاف و أعطاه ما اراد. قیل له: و کیف؟ فقرأ: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً الی قوله، إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ.
هوش مصنوعی: امام جعفر صادق (ع) فرمود: هر کس در موردی ناراحت شود و پنج بار بگوید «ربّنا»، خداوند او را از آنچه می‌ترسد نجات می‌دهد و به آنچه می‌خواهد می‌دهد. از او پرسیدند: چگونه؟ و او این آیه را خواند: «کسانی که خدا را در حالت ایستاده و نشسته یاد می‌کنند» تا جایی که می‌فرماید: «قطعاً تو وعده‌ات را خلاف نمی‌کنی.»
قال عثمان بن عفان: من قرأ فی لیلة: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الی آخرها، کتبت له بمنزلة قیام لیلة.
هوش مصنوعی: عثمان بن عفان فرمود: کسی که در شب، آیه «قطعاً در آفرینش آسمان‌ها و زمین نشانه‌هایی است» تا پایان آن را بخواند، به او اجر و پاداشی معادل با قیام در آن شب داده می‌شود.
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ این «فا» فاء جوابست، و این استجابت جواب آن قول مضمر است که: یقولون ربّنا... أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ این نصب همزه از بهر آنست که تفسیر اجابت است. میگوید: پاسخ کرد ایشان را خداوند ایشان، که من ضایع نکنم کردار هیچ کارگر را، یعنی چون کردار نیکو بود بصفت شایستگی.
هوش مصنوعی: پروردگارشان به دعایشان پاسخ داد و گفت: من هیچ عمل کسی را ضایع نمی‌کنم، به این معنا که اگر عمل کسی نیکو باشد، آن را به شایستگی مورد توجه قرار می‌دهم.
چنان که جای دیگر گفت: إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا. ضیاع و ضلال در لغت یکی است. مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‌ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ سبب نزول این آیت آن بود که ام سلمه گفت: یا رسول اللَّه چونست که اللَّه تعالی همه ذکر مردان میکند در هجرت، و ذکر زنان نمی‌کند؟ ربّ العالمین این آیت بجواب وی فرستاد که: مزد هیچ کارگر ضایع نکنم از مردان و از زنان شما که مؤمنان‌اید، و معنی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ آنست که: شما همه از یکدیگراید، یکدیگر را برادران و خواهران، و یکدیگر را همدینان، و یکدیگر را خویشان. یعنی خویشی در دین، و در نصرت، و در موالات، چنان که جایی دیگر گفت: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ. و گفته‌اند: معنی آنست که: حکم همگان در ثواب یکسان است.
هوش مصنوعی: خداوند در آیه‌ای فرموده است که هیچ‌گاه پاداش کسانی که کار نیک انجام می‌دهند را ضایع نمی‌کند. این موضوع در پاسخ به سوال ام‌سلمه است که از پیامبر پرسیده بود چرا ذکر مردان در هجرت بیشتر است و زنان فراموش شده‌اند. خداوند در این آیه به او پاسخ می‌دهد که هیچ یک از مؤمنان، چه مرد و چه زن، از پاداش خود محروم نخواهند شد و همه آن‌ها به یکدیگر وابسته‌اند، چون همگی در دین، حمایت و دوستی با یکدیگر به منزله برادر و خواهر هستند. بنابراین، همه مؤمنان در ثواب یکسان هستند و هر یک به اندازه‌ی کار نیک خود پاداش خواهند گرفت.
فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ این مصطفی (ص) است و مهاجرة الأولی آنان که مشرکان ایشان را از مکه بیرون کردند.
هوش مصنوعی: پس کسانی که هجرت کردند و از خانه‌های خود بیرون شدند، این اشاره به پیغمبر اکرم (ص) و نخستین مهاجرانی دارد که مشرکان آنها را از مکه بیرون کردند.
وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی یعنی فی طاعتی و دینی، این سابقان مسلمانان‌اند.
هوش مصنوعی: وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی به معنای آزار و اذیتی است که در مسیر اطاعت از من و دینم به آن‌ها وارد شده است، و این اشاره به مسلمانان اولیه دارد که پیشتاز بودند.
وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا این عامّه مهاجران‌اند. قراءة حمزة و الکسائی «و قتلوا و قاتلوا» یعنی قتل بعضهم و قاتل من بقی منهم. و قیل: فیه اضمار «قد»، ای: و قتلوا و قد قاتلوا. مکی و شامی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا مشدّد خوانند، یعنی: انّهم قطعوا فی المعرکة. باقی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا بتخفیف خوانند، ای: قاتلوا حتی قتلوا.
هوش مصنوعی: مهاجران به جنگ پرداختند و بعضی از آن‌ها به قتل رسیدند. طبق قرائت‌های حمزه و کسایی، عبارت به معنای آن است که برخی از آن‌ها کشته شدند و بعضی دیگر در جنگ مبارزه کردند. در یک تفسیر دیگر، ممکن است در جمله‌ای مفهوم "قد" مستتر باشد، به این معنا که آن‌ها اول مبارزه کردند و سپس کشته شدند. همچنین، مکی و شامی بر این باورند که عبارت "و قاتلوا و قتلوا" به صورت مشدد خوانده می‌شود، به این معنا که آن‌ها در میدان جنگ به شدت درگیر بودند. در حالی که دیگران این عبارت را به صورت مخفف خوانده‌اند که نشان دهنده این است که آن‌ها تا زمان کشته شدن خود به مبارزه ادامه دادند.
لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ الآیة، روی عبد اللَّه بن عمیر، قال: سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: انّ اللَّه عزّ و جلّ یدعو یوم القیامة بالجنّة، فتأتی بزخرفها و زینتها، فیقول الرّبّ: این عبادی الّذین قاتلوا فی سبیل اللَّه، و اوذوا فی سبیلی، و جاهدوا فی سبیلی؟
هوش مصنوعی: در روز قیامت، خداوند جنت را به زیبایی و زینت خود نمایان می‌سازد و سوال می‌کند: کجایند بندگان من که در راه خدا جهاد کردند، مورد آزار قرار گرفتند و در مسیر من تلاش کردند؟
ادخلوا الجنّة بغیر حساب و لا عذاب. فتأتی الملائکة فیسجدون و یقولون: نحن نسبّح اللّیل و النّهار، و نقدّس لک، من هؤلاء الّذین آثرتهم علینا؟ فیقول الرّبّ: هؤلاء عبادی الّذین اوذوا فی سبیلی. فتدخل علیهم الملائکة و تقول: سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ.
هوش مصنوعی: به بهشت بدون حساب و عذاب وارد شوید. فرشتگان می‌آیند و به سجده می‌افتند و می‌گویند: ما شب و روز تو را تسبیح می‌گوییم و تقدیس می‌کنیم، این افراد که هستند که آنها را بر ما ترجیح داده‌ای؟ خداوند می‌فرماید: اینها بندگان من هستند که در مسیر من آزار دیده‌اند. سپس فرشتگان به آنها وارد می‌شوند و می‌گویند: سلام بر شما به خاطر صبرتان، چه خوب است نتیجه‌ی این خانه.
لا یَغُرَّنَّکَ مخفف. قراءت رویس است از یعقوب، لا یَغُرَّنَّکَ قراءت عامّه قرّاء است، و هر چند که خطاب با پیغامبر است امّا مراد باین امت است، ای: «لا یغرنکم ایها المؤمنون»، مؤمنان امّت را میگوید: نگر تا شما فریفته نشوید بآنکه کافران در شهرها میگردند بایمنی و برخورداری! این بآن گفت که بعضی مؤمنان مشرکان عرب را دیدند با تنعّم و تفرج که در شهرها میگشتند و بازرگانی میکردند، و خوش می‌زیستند بآسانی و فراخی و راحت، گفتند: چونست که دشمنان خدا و رسول (ص) چنین‌اند؟ و ما که مؤمنانیم به بی‌کامی و بی‌مرادی روزگار بسر میبریم؟
هوش مصنوعی: نباید فریبنده تو را به حاشیه برند. این تیتر، تلاوتی از رویس به یعقوب است و قراءت عمومی دیگر قراء نیز همین را می‌گویند. هرچند که این خطاب به پیامبر است، اما منظور از آن جامعه مؤمنان است؛ یعنی: «ای مؤمنان، فریب نخورید». مؤمنان باید متوجه باشند که نباید تحت تأثیر زندگی آسوده و راحت کافران قرار بگیرند، به خصوص زمانی که آنها را در شهرها می‌بینند که با آرامش و آسایش زندگی می‌کنند و تجارت می‌کنند. برخی از مؤمنان که مشرکان عرب را با زندگی خوب و مرفهی که دارند مشاهده کردند، از خود پرسیدند: چرا دشمنان خدا و پیامبر (ص) این‌گونه به خوبی و راحتی زندگی می‌کنند، در حالی که ما مؤمنان در سختی و تنگدستی به سر می‌بریم؟
رب العالمین آرام دل ایشان را این آیت فرو فرستاد، و همانست که جای دیگر گفت: فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ.
هوش مصنوعی: خداوند آرامش دل آنان را با این آیه نازل کرد، و در جای دیگری نیز فرمود که تغییر و تحولات زندگی آنها نباید شما را فریب دهد.
آن گه گفت: مَتاعٌ قَلِیلٌ اینجا ضمیری است، ای ما یتقلّبون فیه متاع قلیل و مثله قوله عزّ و جلّ: قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ، و قال النّبی (ص): ما الدّنیا فی الآخرة الّا مثل ما یجعل احدکم اصبعه فی الیمّ فلینظر بم یرجع؟!
هوش مصنوعی: سپس گفت: اینجا اشاره به کالای کمی دارد، یعنی آنچه که در آن جا وجود دارد و گذرا است. همین معنا در آیه‌ای دیگر از قرآن آمده است که می‌فرماید: "کالا و متاع دنیا چیزی جز کالای کمی نیست." همچنین پیامبر (ص) نیز فرموده است: "دنیا در برابر آخرت مانند این است که یکی از شما انگشتش را در دریا فرو برد و سپس ببیند با خود چه چیزی می‌آورد؟"
و قال (ص): ما الدّنیا فی ما مضی منها الّا کمثل ثوب شقّ باثنین، و بقی خیطه، الا فکان ذلک الخیط قد انقطع.
هوش مصنوعی: حضرت رسول (ص) فرمودند: دنیا در گذشته، همچون Cloتمی‌ماند که به دو نیم تقسیم شده و تنها دوخت آن باقی مانده است. حال آنکه این دوخت نیز یاخته و از بین رفته است.
ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ. ای بئس المستقرّ الّذی یمهدون الیه.
هوش مصنوعی: سپس مکان آنها جهنم خواهد بود و آنجایی بسیار بد برای استراحت است. چه جایگاهی ناپسند برای کسانی که به آنجا می‌روند.
لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ الآیة «لکن» کلمتی است در موضع استثناء، در آن موضع است که پارسی گوید باری.
هوش مصنوعی: ولی کسانی که از پروردگارشان پرهیز کرده‌اند... «لکن» واژه‌ای است که در موارد استثنا به کار می‌رود و در اینجا به معنای "اما" است.
لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ نزل نامی است پیشین چیزی که در منزل نازل را حاضر کنند.
هوش مصنوعی: آنها باغ‌هایی دارند که زیر سایه‌ آنها رودخانه‌ها جاری است و در آنجا جاودانه خواهند بود. این به عنوان پذیرایی ویژه‌ای از طرف خداوند برای آنهاست. نزل به معنای مهمان‌نوازی است که پیش از ورود به منزل به مهمان ارائه می‌شود.
ثم قال: وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ یعنی: خیر لهم من متاع الکفّار، همانست که آنجا گفت: وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً، ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ‌، وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ، وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی‌، وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: آنچه نزد خداست برای نیکوکاران بهتر است از امکانات دنیا برای کافران. این به معنای این است که اعمال خوب و ماندگار نزد خدا دارای ارزش بیشتری است و پاداش آن بهتر است. آنچه در دنیای شماست زودگذر است، در حالی که آنچه نزد خداست پابرجا و باقی است. رحمت خداوند از تمام آنچه شما جمع‌آوری می‌کنید، بهتر است. زندگی پس از مرگ برای کسانی که تقوا دارند، برتر است و سرزمین آخرت برای پرهیزکاران بهتر است. آیا نمی‌فهمید؟
قال عمر دخلت علی رسول اللَّه (ص) فاذا هو مضطجع علی رمال حصیر لیس بینه و بینه فراش قد اثر الرّمال بجنبه، متّکئا علی وسادة من ادم، حشوها لیف. قلت: یا رسول اللَّه ادع اللَّه فلیوسّع علی امّتک، فانّ فارس و الروم قد وسّع علیهم و هم لا یعبدون و اللَّه، فقال: أوفی هذا انت یا ابن الخطاب؟! اولئک قوم عجّلت لهم طیّباتهم فی الحیاة الدّنیا. و فی روایة أخری. «أما ترضی أن تکون لهم الدنیا و لنا الآخرة».
هوش مصنوعی: عمر نقل کرده است که زمانی به دیدار پیامبر (ص) رفت و دید ایشان بر روی حصیر خوابیده‌اند و هیچ تشک یا ملافه‌ای بین آن‌ها نیست که اثرات حصیر بر بدن ایشان نمایان است. پیامبر بر روی بالشی از چرم که با الیاف پر شده، تکیه داده بود. عمر به پیامبر پیشنهاد کرد که از خداوند بخواهد که بر امت او برکت دهد، زیرا کشورهای فارس و روم در نعمت‌های دنیوی گسترش یافته‌اند و در حالی که خداوند را نمی‌پرستند. پیامبر در پاسخ گفت: آیا تو چنین نگران هستی، ای پسر خطاب؟ آن‌ها مردمانی هستند که نعمت‌هایشان در این دنیا زودتر به آن‌ها داده شده است. در روایت دیگری آمده است که پیامبر فرمود: "آیا راضی نیستی که این دنیا برای آن‌ها باشد و آخرت برای ما؟"
وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ الآیة ابن عباس و جابر و انس و قتاده گفتند: این آیت در شأن نجاشی فرود آمد ملک حبشه. جبرئیل آمد مصطفی (ص) را از مرگ وی خبر کرد، رسول (ص) بگورستان بقیع بیرون شد، با یاران وی، رب العالمین حجاب از پیش دیده مصطفی (ص) برداشت، تا از مدینه بزمین حبشه نگرست، و آن سریر که هیکل نجاشی بر آن بود بدید، بر وی نماز کرد بچهار تکبیر، آن گه از بهر وی آمرزش خواست، و یاران را گفت که از بهر وی آمرزش خواهید. منافقان گفتند این چیست که بر علجی حبشی نصرانی که نه بر دین ویست نماز میکند؟ پس رب العالمین این آیت فرستاد در شأن وی، و گواهی داد بایمان وی. عطا گفت: چهل مرد از اهل نجران از بنی الحرث بن کعب و سی و دو مرد از زمین حبشه و هشت مرد از روم بر دین عیسی (ع) بودند. پس به مصطفی (ص) ایمان آوردند، رب العالمین در شأن ایشان این آیت فرستاد. ابن جریح و ابن زید گفتند: در شأن عبد اللَّه خزرجی آمد ابو یوسف امام بنی اسرائیل و گواه اللَّه که رب العالمین در حق وی گفت: قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ، و کم کسی را در قرآن چندان آیتهای مدیح است مکشوف و مبیّن، که ویراست.
هوش مصنوعی: موضوع این متن درباره نزول یک آیه از قرآن کریم است که در مورد نجاشی، پادشاه حبشه، نازل شده است. طبق روایت، هنگامی که خبر فوت نجاشی به پیامبر اسلام (ص) رسید، حضرت با یارانش به قبرستان بقیع رفت و برای او نماز گزارد و از خداوند طلب آمرزش کرد. برخی از منافقان به نماز خواندن پیامبر بر نجاشی که نصرانی بود اعتراض کردند. خداوند نیز به این موضوع واکنش نشان داده و آیه‌ای نازل کرد که ایمان نجاشی را گواهی می‌دهد. همچنین اشاره شده که گروهی از اهل نجران و حبشه به دین عیسی ایمان آورده و به پیامبر ملحق شدند. در نهایت، به شخصیت‌های مختلفی اشاره شده که در قرآن مدح شده‌اند.
وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ یعنی القرآن وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ یعنی التوریة و الانجیل، «خاشعین» ای متواضعین للَّه عزّ و جلّ، لا یَشْتَرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا ای عرضا یسیرا من الدّنیا، کفعل الیهود ممّا اصابوا من سفلتهم، من المآکل، من الطّعام و الثّمار عند الحصاد.
هوش مصنوعی: و برخی از اهل کتاب به خدا و آنچه به شما نازل شده، یعنی قرآن، و آنچه به آنها نازل شده، یعنی تورات و انجیل، ایمان دارند. آنها با فروتنی و تواضع در برابر خدا هستند و آیات خدا را به بهای ناچیزی از دنیا نمی‌فروشند، مانند رفتار یهودیانی که از حقارت خود در زمینه غذاها و میوه‌ها هنگام برداشت محصول بهره می‌برند.
أُولئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ فیه ثلاثة اقوال: احدها اذا حاسب حاسب حسابا یسیرا، و الثّانی سریع الخبر یجازی بحساب العمل، و الثّالث حافظ اعمال العباد، لا یدخل علیه فی ذلک ما یدخل علی المحاسب من التّذکیر و الغلط، جلّ اللَّه عن ذلک.
هوش مصنوعی: آن‌ها در پیشگاه پروردگارشان پاداش خواهند داشت. خداوند در حسابرسی بسیار سریع است. در این باره سه نظر وجود دارد: اول اینکه وقتی خداوند حسابرسی می‌کند، آن را به راحتی انجام می‌دهد. دوم اینکه خدا به سرعت خبرها را دریافت کرده و بر اساس اعمال محاسبه می‌کند. سوم اینکه خداوند اعمال بندگان را حفظ می‌کند و در این کار به هیچ گونه یادآوری یا اشتباهی که ممکن است به حسابرس بیفتد، مبتلا نمی‌شود. خداوند برتر از این قبیل امور است.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا... این صبر است بر گزاردن احکام شرع، و فرمانهای حق، و بر مقاسات انواع بلا که باراده و تقدیر حق ببنده رسد، و حقیقت آن ترک شکوی است، و صدق رضا، و قبول قضا بجان و دل، و منه‌
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، صبر کنید... این صبر به معنای رعایت احکام دین و دستورات خداوند است و همچنین تحمل سختی‌ها و بلاهایی که از طرف خدا بر بندگانش نازل می‌شود. در واقع، صبر به معنای ترک شکایت و ابراز رضایت قلبی و پذیرش تقدیر الهی با جان و دل است.
قوله (ص) حکایة عن اللَّه عزّ و جلّ: «من لم یصبر علی بلائی، و لم یشکر نعمایی، و لم یرض بقضایی، فلیطلب ربا سوای».
هوش مصنوعی: این گفته به این معناست که کسی که در برابر مصیبت‌ها صبر نکند، شکرگزاری نعمت‌ها را نداشته باشد و از قضا و سرنوشت خود راضی نباشد، باید به دنبال پروردگاری جز خداوند باشد.
وَ صابِرُوا این صبر است در قتال مشرکان، و کوشیدن در دین حق، و نصرت مسلمانان. وَ رابِطُوا معنی «مرابطه» آنست که لشکر مسلمانان در ثغرهای کفّار اسپان ساخته دارند، بر آخرها بسته، تا اذای کفار از مسلمانان باز دارند و نصرت دین اسلام را بکوشند. از ربط گرفته‌اند و معنی «ربط» بستن است و استوار کردن، وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ ازین است. پس هر کسی که در ثغر نشیند و دین اسلام بپای دارد، باقامت حرب یا باظهار حجّت، او را «مرابط» گویند اگر چه مرکب و خیل ندارد.
هوش مصنوعی: صبر در مبارزه با مشرکان و تلاش برای حمایت از دین حق و یاری مسلمانان معنا دارد. «مرابطه» به این مفهوم است که گروهی از مسلمانان در مناطق مرزی با کفار مستقر شوند تا از حملات آنها به مسلمانان جلوگیری کنند و از دین اسلام دفاع کنند. این واژه از «ربط» گرفته شده که به معنای بستن و استوار کردن است. همچنین، اینکه درگیری‌ها یا ادله‌ا‌ی را برای دفاع از دین اسلامی به کار بگیرید، نیز به معنای مرابطت است، حتی اگر از نظر نظامی یا تجهیزات کمبودی داشته باشید.
قال رسول اللَّه (ص): «من رابط یوما فی سبیل اللَّه جعل اللَّه بینه و بین النّار سبع خنادق، کلّ خندق منها سبع سماوات و سبع ارضین.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند: «هر کس یک روز در راه خدا مجاهدت کند، خداوند میان او و آتش دوزخ هفت خندق قرار می‌دهد و هر کدام از این خندق‌ها به اندازه هفت آسمان و هفت زمین عمق دارد.»
و قال (ص): رباط یوم و لیلة خیر من صیام شهر و قیامه، و ان مات جری علیه عمله الّذی کان یعمله، و اجری علیه رزقه.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: نگهداری (در مسیر خدا) یک روز و یک شب بهتر از روزه‌داری یک ماه و شب‌زنده‌داری آن است، و اگر شخص در این حالت بمیرد، اعمالی که انجام داده است برایش ادامه می‌یابد و روزی او نیز به او می‌رسد.
و گفته‌اند: معنی «مرابطه» مراقبة است و انتظار، یعنی انتظار الصّلاة بعد الصّلاة. و دلیل برین قول خبر مصطفی (ص) است.
هوش مصنوعی: مرابطه به معنای مراقبت و انتظار است، به ویژه انتظار برای نماز پس از نماز. سندی که بر این معنی دلالت می‌کند، روایت پیامبر اکرم (ص) است.
قال (ص): أ لا اخبرکم بما یمحو اللَّه به الخطایا، و یرفع به الدّرجات؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه! قال: اسباغ الوضوء علی المکاره، و کثرة الخطأ الی المساجد، و انتظار الصّلاة بعد الصّلاة، فذلکم الرّباط.
هوش مصنوعی: پیامبر فرمود: آیا به شما نمی‌گویم که خداوند چه چیزی خطاها را از بین می‌برد و درجات را بالا می‌برد؟ گفتند: بله، ای رسول خدا! فرمود: کامل کردن وضو در شرایط ناخوشایند، رفتن زیاد به مساجد و منتظر ماندن برای نماز بعد از نماز، این‌ها همانند زنجیری است که ما را به خدا متصل می‌کند.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ ای: فی کلّ ما امرکم به، و نهاکم عنه، فمن فعل فقد أفلح، فذلک قوله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
هوش مصنوعی: از خدا بترسید و در هر آنچه که به شما دستور داده و از آن منع کرده است، رعایت کنید. کسی که این دستورات را عمل کند، موفق خواهد شد، همانطور که در آیات آمده: «شاید شما رستگار شوید».
روی ابو هریرة عنه: انّ رسول اللَّه (ص) کان یقرأ عشر آیات من آخر آل عمران کلّ لیلة.
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که پیامبر اسلام (ص) هر شب ده آیه از آخر سوره آل عمران را می‌خواند.