قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الآیه... جلیلا! خدایا! کریما! مهربانا! که در وعید کافران مومنان را وعده میدهد! و در ذم ایشان اینان را مینوازد، میگوید: کافران را فردای قیامت مال و فرزند بکار نیاید، و ایشان را سود ندارد، یعنی که مؤمنانرا بکار آید هر گه که حقوق آن بجای آرند، و آن را دام دین خویش سازند، و سعادت ابدی بدان جویند. مصطفی ص گفت: «نعم المال الصالح للرجل الصالح، نعم العون علی تقوی اللَّه المال»
همانست که رب العالمین گفت: وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ میگوید: در آنچه ترا داد ازین جهان آن جهان بدست آر! و سعادت آخرت طلب کن! و این سعادت آخرت در معرفت خدای است، و معرفت از نور دلست، و نور دل از چراغ توحید، و اصل این چراغ موهبت الهی است امّا مادّت آن از اعمال و طاعات تن است، و طاعات از قوه نفس است، و قوه نفس از طعام و شراب و کسوتست، و طعام و شراب و کسوة عین مالست. پس مال بدین تدریج سبب سعادت ابدی است. اما باید که بقدر کفایت برنگذرد، که آن گه سبب طغیان شود، چنان که گفت: إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی وز بهر این رسول خدا دعا کرد گفت: بار خدایا! قوت آل محمد قدر کفایت کن! این قدر کفایت چون برای فراغت عبادت بود خود عین عبادتست که زاد راه است و زاد راه هم از راهست.
شیخ ابو القاسم گرگانی را ضیعتی بود حلال، که از آن کفایت وی در آمدی، یک روز غله آن ضیعة آورده بودند. شیخ یک کف از آن بر گرفت و گفت: «این با توکل همه متوکلان عوض نکنم» و سر این کسی شناسد که بمراقبت دل مشغول بود، و داند که فراغت از کفایت چه مدد دهد رفتن راه راه..
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الایة... اگر هر چه خزائن زمین است و اموال دفین است کافران را باشد و جمله فدای تن خویش کنند تا خود را بآن باز خرند، و از عذاب اللَّه برهند، ازیشان نپذیرند و آن انفاق مال ایشان را سود ندارد و بکار نیاید، خواه تا در مواساة درویشان بود، خواه تا در مصالح عموم خلق از بهر آنکه عبادت مالی در مراتب طاعت رتبت سوّم است: نخست اعتقاد صافی باید، پس عبادت بدنی، پس عبادت مالی. و کافران را نه اعتقادست، و نه عبادت بدنی پس عبادت مالی ایشان را بچه کار آید و چه سود دارد؟ باز بنده مومن دلی دارد معتقد، زبانی دارد موحّد، ارکانی دارد متعبّد، پس اگر سر اعتقاد دل و ذکر زبان و تعبّد ارکان صدقه دهد، یا بوجهی از وجوه خیرات خرجی کند، اگر چه شبهت را در آن مدخل بود امیدست که چون بدرقه اعتقاد با آن همراه بود، آن را ردّ نکنند. ازین عجبتر که با صفای اعتقاد احکام اصول سنت اگر از اعمال خیزد ز دیوان وی چیزی بر نیاید هم امید رستگاری هست. بحکم آن خبر که مصطفی ص گفت: «یقول اللَّه تعالی قد شفع النبیون و الملائکه و المؤمنون و بقی ارحم الراحمین.» قال: فیقبض قبضة او قبضتین من النار فیخرج خلقا کثیرا لم یعملوا خیرا.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الآیه... جلیلا! خدایا! کریما! مهربانا! که در وعید کافران مومنان را وعده میدهد! و در ذم ایشان اینان را مینوازد، میگوید: کافران را فردای قیامت مال و فرزند بکار نیاید، و ایشان را سود ندارد، یعنی که مؤمنانرا بکار آید هر گه که حقوق آن بجای آرند، و آن را دام دین خویش سازند، و سعادت ابدی بدان جویند. مصطفی ص گفت: «نعم المال الصالح للرجل الصالح، نعم العون علی تقوی اللَّه المال»
هوش مصنوعی: خداوند در این آیه به کافران میفرماید که مال و فرزندانشان در روز قیامت به فریادشان نخواهند آمد و برای آنها سودی نخواهد داشت. در مقابل، مؤمنان میتوانند از داراییهای خود بهرهمند شوند، به شرطی که حقوق آن را ادا کنند و از آن در راستای دین و سعادت ابدی خود استفاده کنند. پیامبر اسلام نیز اشاره کرده است که مال شایسته برای انسان شایسته، کمک خوبی برای تقوای خداوند است.
همانست که رب العالمین گفت: وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ میگوید: در آنچه ترا داد ازین جهان آن جهان بدست آر! و سعادت آخرت طلب کن! و این سعادت آخرت در معرفت خدای است، و معرفت از نور دلست، و نور دل از چراغ توحید، و اصل این چراغ موهبت الهی است امّا مادّت آن از اعمال و طاعات تن است، و طاعات از قوه نفس است، و قوه نفس از طعام و شراب و کسوتست، و طعام و شراب و کسوة عین مالست. پس مال بدین تدریج سبب سعادت ابدی است. اما باید که بقدر کفایت برنگذرد، که آن گه سبب طغیان شود، چنان که گفت: إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی وز بهر این رسول خدا دعا کرد گفت: بار خدایا! قوت آل محمد قدر کفایت کن! این قدر کفایت چون برای فراغت عبادت بود خود عین عبادتست که زاد راه است و زاد راه هم از راهست.
هوش مصنوعی: خداوند عزیز فرموده است که باید از نعمتهایی که در این دنیا به تو عطا شده، برای رسیدن به زندگی آخرت بهرهبرداری کنی و به دنبال سعادت واقعی باشی. سعادت آخرت در شناخت خداوند نهفته است و این شناخت از نور دل سرچشمه میگیرد. نور دل نیز از چراغ توحید حاصل میشود که این چراغ را خداوند به ما عطا کرده و مواد آن از عمل و اطاعت ما ناشی میشود. این اعمال و طاعات از توانایی نفس ما نشأت میگیرد که این توانایی نیز وابسته به غذا، نوشیدنی و لباس است و تمامی اینها در واقع شکلهای مختلف财富 هستند. بنابراین، مال و ثروت با تدبیر صحیح میتواند به سعادت ابدی منتهی شود. اما باید مواظب باشیم که این ثروت به اندازه کافی باشد و از حد نیاز فراتر نرود، زیرا در این صورت ممکن است منجر به طغیان و کنارهگیری از اصول صحیح شود. به همین خاطر، پیامبر اسلام دعا کرده که خداوند به خاندان محمد (ص) قوت و امکانات کافی عطا کند. و این امکانات کافی خود نوعی عبادت به حساب میآید که به عنوان توشهای در مسیر زندگی جاودانه محسوب میشود.
شیخ ابو القاسم گرگانی را ضیعتی بود حلال، که از آن کفایت وی در آمدی، یک روز غله آن ضیعة آورده بودند. شیخ یک کف از آن بر گرفت و گفت: «این با توکل همه متوکلان عوض نکنم» و سر این کسی شناسد که بمراقبت دل مشغول بود، و داند که فراغت از کفایت چه مدد دهد رفتن راه راه..
هوش مصنوعی: شیخ ابو القاسم گرگانی دارای یک زمین زراعی حلال بود که برای تأمین معاش او کافی بود. یک روز محصول آن زمین را آوردند. شیخ مقداری از آن را برداشت و گفت: «من این را به هیچ قیمتی با توکل تمامی توکلکنندگان عوض نمیکنم.» او به کسی که مشغول مراقبت دلش بود و میدانست که رهایی از نیازمندی چه کمکی به سفر زندگی میکند، اشاره داشت.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الایة... اگر هر چه خزائن زمین است و اموال دفین است کافران را باشد و جمله فدای تن خویش کنند تا خود را بآن باز خرند، و از عذاب اللَّه برهند، ازیشان نپذیرند و آن انفاق مال ایشان را سود ندارد و بکار نیاید، خواه تا در مواساة درویشان بود، خواه تا در مصالح عموم خلق از بهر آنکه عبادت مالی در مراتب طاعت رتبت سوّم است: نخست اعتقاد صافی باید، پس عبادت بدنی، پس عبادت مالی. و کافران را نه اعتقادست، و نه عبادت بدنی پس عبادت مالی ایشان را بچه کار آید و چه سود دارد؟ باز بنده مومن دلی دارد معتقد، زبانی دارد موحّد، ارکانی دارد متعبّد، پس اگر سر اعتقاد دل و ذکر زبان و تعبّد ارکان صدقه دهد، یا بوجهی از وجوه خیرات خرجی کند، اگر چه شبهت را در آن مدخل بود امیدست که چون بدرقه اعتقاد با آن همراه بود، آن را ردّ نکنند. ازین عجبتر که با صفای اعتقاد احکام اصول سنت اگر از اعمال خیزد ز دیوان وی چیزی بر نیاید هم امید رستگاری هست. بحکم آن خبر که مصطفی ص گفت: «یقول اللَّه تعالی قد شفع النبیون و الملائکه و المؤمنون و بقی ارحم الراحمین.» قال: فیقبض قبضة او قبضتین من النار فیخرج خلقا کثیرا لم یعملوا خیرا.
هوش مصنوعی: کافران هرگز ثروتشان نمیتواند در برابر عذاب خداوند کمکی به آنها کند. حتی اگر تمام خزانههای زمین را داشته باشند و تمام داراییهایشان را برای نجات خود هزینه کنند، این تلاشهایشان به جایی نخواهد رسید و سودی نخواهد داشت. حتی اگر اموالشان را برای کمک به نیازمندان خرج کنند، این کار نیز برایشان بیفایده است، زیرا عبادت مالی در مراتب طاعت، بعد از اعتقاد صحیح و عبادت بدنی قرار دارد. کافران نه ایمان لازم را دارند و نه عبادت بدنی، بنابراین هزینه کردن اموالشان هیچ ثمری ندارد. اما مؤمنان با اعتقاد راستین و پایبندی به اصول دین، اگرچه ممکن است در کارهایشان نقصهایی داشته باشند، امید به رحمت خداوند دارند. آنها میتوانند با صدقه و انجام کارهای خیر، از خداوند امید نجات و رستگاری داشته باشند. در روایت آمده که در روز قیامت، پیامبران و فرشتگان شفاعت میکنند و خداوند بر اساس رحمتش گروهی از عذاب نجات خواهد داد، حتی اگر آنها عمل نیکویی انجام نداده باشند.