اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا ای اعتبروا و انظروا کیف فعلنا بمن والی، و کیف انتقمنا ممّن عادی. میگوید درنگرید بندگان من! عبرت گیرید رهیگان من! پند پذیرید دوستان من! دیده بصائر برگمارید، نظر عبرت و فکرت بکار دارید، تا ببینید لطف من با دوستان من و قهر من بر دشمنان من. آن لطف اثر فضل ماست، و این قهر نشان عدل ماست، ار فضل کنیم سزاست، ور عدل کنیم رواست که خداوندی و پادشاهی بحقیقت ما راست. اثر فضل ما بود که آدم صفی را بر کشیدیم و بنواختیم، و بی سابقه طاعت با وی کرامتها کردیم و علم دادیم و مسجود فرشتگان کردیم، و بجوار خود بحظیره قدس رسانیدیم آن گه آن زلّت که از وی برفت ازو درگذاشتیم، و عذر بنهادیم، و رقم اصطفائیّت و اجتبائیّت کشیدیم، که «ثمّ اجتباه ربّه، فتاب علیه و هدی». نشان عدل ما بود که ابلیس نومید را براندیم، و مهجور مملکت کردیم، و بآن سر فرازی که کرد و کبر که آورد عبادت چندین هزار ساله بباد بردادیم، و این رقم کفر بر وی کشیدیم که: وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ. اثر فضل ما بود که نوح را از دست دشمن و زخم ایشان برهاندیم، و از بهر وی کشتی ساختیم، تا از عذاب طوفان ایمن کردیم.
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید: ای بندگان من! درنگ کنید و عبرت بگیرید! به حال خودتان توجه کنید و ببینید که چگونه با دوستانم لطف ورزیدم و چگونه بر دشمنانم انتقام گرفتم. لطف من نشانه فضل من است و قهرم نمایانگر عدل من. اگر فضل کنم، شایسته است؛ و اگر عدل کنم، بجاست، زیرا خداوندی و پادشاهی حقیقی فقط از آن من است. نشان فضل من این است که آدم را برگزیدم و او را نوازش کردم، به او علم آموختم، او را در برابر فرشتگان قرار دادم و به او نزدیک کردم. حتی زمانی که از او گناهی سر زد، آن را نادیده گرفتم و او را پذیرفتم. اما نشان عدل من این است که ابلیس را رانده و او را طرد کردم، به خاطر کبر و خودپسندیاش، با وجود عبادت هزاران سالهاش، به کفرش دچار ساختیم. همچنین فضل من این است که نوح را از دشمنان و آسیبهایشان محفوظ داشتم و برای او کشتی ساختم تا از عذاب طوفان در امان باشد.
نشان عدل ما بود که قوم نوح را یکبارگی بآب بکشتیم، و بسیط زمین را از نجاست کفر ایشان بشستیم. اثر فضل ما بود که ابراهیم را بدوست خود گرفتیم و پدر پیغامبران و پیشوای ملت خود کردیم، و آتش بر وی بوستان چون گلستان کردیم.
هوش مصنوعی: ما با قاطعیت قوم نوح را با یکبار غرق کردن در آب نابود کردیم و با این کار زمین را از آلودگیهای کفر آنها پاک کردیم. همچنین، ما ابراهیم را بهعنوان دوست خود انتخاب کردیم و او را به عنوان پدر پیامبران و پیشوای ملت در نظر گرفتیم. حتی آتش را که برای او ایجاد شده بود، به نوعی تبدیل به باغی زیبا کردیم.
و نشان عدل ما بود که نمرود طاغی را از درگاه خود براندیم، و چون خواست که قربان کند از بهر ما دست ردّ بسینه وی باز نهادیم و نپذیرفتیم، و بآن سرکشی و جبّاری که بود بدست پشهای هلاک کردیم. اثر فضل ما بود که موسی کلیم را با پشمینهای و عصائی بخود نزدیک کردیم، بکوه طور برآوردیم و همراز خود کردیم. نشان عدل ما بود که فرعون بیعون را از تخت و تاج در ربودیم و او را و جمله قبطیان را بآب بکشتیم، و خانها و زیورهای ایشان رایگان به بنی اسرائیل سپردیم. اثر فضل ما بود که صدر دولت یتیم بو طالب از هفت آسمان برگذاشتیم، و مقام محمود و عرش عظیم منزلگاه وی کردیم، و لقاء و رضاء خود و شفاعت امّت تحفه وی ساختیم. نشان عدل ما بود که عقبة و عتبة و امیة و شیبة و ولید مغیرة و ابو جهل پر جهل را و جمله صنادید قریش را به اسفل السّافلین فرو بردیم، و ظلمت کفر ایشان با طیّ ادبار خود بردیم، و نقاب تعزّز از چهره جمال اسلام فرو گشادیم، و بسیط زمین بجمال شرع نبوی و رسالت. محمد (ص) عربی بیاراستیم و بپرداختیم، و این ندا در عالم دردادیم: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ.
هوش مصنوعی: عدالت ما ایجاب کرد که نمرود، باطلپرست را از نزد خود طرد کنیم و هنگامی که او خواست خود را قربانی ما کند، ما با بیاعتنایی او را برگرداندیم و نپذیرفتیم. با وجود سرکشیاش، او را به دست یک پشه نابود کردیم. این از لطف ما بود که موسی کلیم را با لباس پشمینه و عصایی به خود نزدیک کردیم و او را به کوه طور بردیم و از رازدار خود قرار دادیم. عدالت ما این بود که فرعون بدون یاری را از تاج و تختش فرو انداختیم و او و تمامی قبطیان را به نابودی کشاندیم و خانهها و زیورآلات آنان را به بنی اسرائیل بخشیدیم. این هم از فضل ما بود که مقام یتیم بوطالب را از آسمانها به او دادیم و منزلگاه او را مقام محمود و عرش عظیم قرار دادیم و دیدار و رضای خود و شفاعت امت را به عنوان هدیهای برای او فرستادیم. با عدالت ما، عقبه، عتبه، امیّه، شیبه، ولید مغیره و ابو جهل نادان و سایر بزرگان قریش را به پایینترین درجه فرو بردیم و ظلمت کفرشان را با زوال خود از بین بردیم و پرده افتخار را از چهره زیبای اسلام کنار زدیم. زمین را با جمال شریعت پیامبر و رسالت محمد (ص) زینت بخشیدیم و ندا در دنیا طنینانداز کردیم: "حق آمده و باطل نابود شده است."
سائق و قائد صراط الدّین
به ز قرآن مدان و به ز اخبار
هوش مصنوعی: رهبری و هدایت در مسیر دین را از قرآن و اخبار بالاتر مدان.
جز بدست و دل محمد (ص) نیست
حلّ و عقد خزینه اسرار
هوش مصنوعی: فقط دست و دل حضرت محمد (ص) است که میتواند گرهگشایی و مدیریت خزانهی اسرار را به عهده بگیرد.
در طریق رسول دست آویز
بر بساط خدای پای افشار
هوش مصنوعی: در راه پیامبر، به نشانه تواضع و احترام، دست خود را بر زمین میگذارم و به پیشگاه خداوند میروم.
هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ میگوید: آنچه کردیم از کرامت و اهانت، و آنچه نمودیم از نواخت و سیاست، بآن کردیم تا بدان مردمان عبرت گیرند، و دانایان پند پذیرند، و زیرکان دریابند، و هوشیاران در هوشیاری بیفزایند، غافلان از غفلتباز گردند، گهی در قهر و عدل اللَّه نگرند، از هلاک متمرّدان و خسران اهل طغیان براندیشند، و از بیم چون نمک در آب بگدازند. گه در فضل و لطف اللَّه نگرند، نواخت پیغامبران و کرامت دوستان یاد کنند، چون گل بر بار بشکفند. خدا را گه چنان پرستند و گه چنین. ربّ العالمین از مؤمنان این تردّد و اختلاف حال در پرستگاری و طاعت داری بپسندید و ایشان را در آن بستود، گفت: یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً جای دیگر گفت: یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً.
هوش مصنوعی: این متن میگوید که اقداماتی که انجام دادیم، چه در زمینه کرامت و چه در زمینه اهانت، و آنچه که در نیکی و سیاست از خود نشان دادیم، به این خاطر است که مردم عبرت بگیرند و افراد دانا پند بپذیرند. همچنین هدف این است که زیرکان درک بهتری پیدا کنند و هوشیاران در هوشیاری خود افزونتر شوند. کسانی که غافل هستند، از غفلت بیدار شوند و به عذاب و عدل خدا توجه کنند. میخواهیم آنها به سرنوشت کسانی که طغیان کردهاند و دچار هلاکت شدهاند، بیندیشند و در عین حال از رحمت و فضل الهی آگاه شوند و یاد پیامبران و کرامت دوستان خدا را زنده کنند. مردم باید خدا را با ترس و امید عبادت کنند، و این تنوع در نحوه پرستش و اطاعت مؤمنان مورد پسند خداوند است، زیرا خداوند اشاره کرده که عبادت او با ترس و امید انجام میشود.
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ میگوید، هیچ اندوه مدارید، و هیچ غم مخورید، و خود را خوار و حقیر مشمرید که برتری و مهتری خود شما را سزد، که عهد من دارید، و بیاد من نازید، و بضمان من تکیه دارید، و برحمت من آسایش. و زبان حال بنده از سر ناز و دلال این ترنّم میکند:
هوش مصنوعی: هرگز ناامید نشوید و غصه نخورید، زیرا شما برتر هستید. شما باید به مقام و ارزش خود آگاه باشید و به یاد من افتخار کنید. تکیه شما بر وعده من است و به رحمت من آرامش مییابید. این احساس درون شماست که از روی ناز و محبت این حقیقت را بیان میکند.
جز خداوند مفرمای که خوانند مرا
سزد این نام کسی را که غلام تو بود
هوش مصنوعی: فقط خداوند حق دارد که مرا به نام بخواند و سزاوار نیست که کسی دیگر این نام را بر من بگذارد، زیرا من بنده و غلام تو هستم.
پیر طریقت در مناجات گفت: الهی چه غم دارد او که ترا دارد؟ کرا شاید او که ترا نشاید؟ آزاد آن نفس که بیاد تو یازان، و آباد آن دل که بمهر تو نازان، و شاد آن کس که با تو در پیمان.
هوش مصنوعی: پیر راه و روش در دعای خود گفت: خدایا، چه غم و اندوهی میتواند داشته باشد کسی که تو را دارد؟ چه کسی سزاوار است که تو را نداشته باشد؟ آن نفسی آزاد است که به یاد تو میزند، و آن دلی آباد است که به عشق تو میخورد، و آن کس شاد است که با تو در پیمان و عهد باشد.
از غیر جدا شدن سر میدانست
کار آن دارد که با تو در پیمانست
هوش مصنوعی: تنها کسی میتواند از دیگران جدا شود که بداند در ارتباط با تو چه تعهد و وفای به عهدی دارد.