قوله تعالی: وَ سارِعُوا معطوف است بر وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا. و در مصاحف شامیان و او نیست و قراءت ایشانست سارِعُوا و معنی مسارعت مبادرت است و بکاری شتافتن از بیم فوت، و سرعة و عجله هر دو متقارباند، و فرق آنست که سرعت بکار شتافتن است بوقت خویش و شرط خویش، چنان که تأخیر آن از آن وقت تقصیر گویند ناپسندیده. و عجله سبک در کار جستن است نه بوقت خویش و شرط خویش و تأخیر درین یکی پسندیده است که أناة باشد و سکونت و در کارها سکونت نیکوست.
وَ سارِعُوا میگوید: بشتابید بمغفرت خداوند، یعنی بآن کار که مغفرت واجب کند و سبب مغفرت بود. و مفسّران را اختلاف اقوال است که این سبب چیست؟
قومی گفتند: اسلام و سنّت است. قومی گفتند: جمع و جماعتست. قومی گفتند: جهاد و هجرتست. قومی گفتند: اخلاص در طاعت و صدق در معاملت است. قومی گفتند: تکبیر اوّل وصف اوّل در نماز بجماعت است.
قال النّبیّ (ص): من صلّی للَّه اربعین یوما فی جماعة یدرک التّکبیرة الأولی کتب له براءتان: براءة من النّار و براءة من النّفاق.
و قال علیه السّلام: انّ اللَّه و ملائکته یصلّون علی الصّف الأوّل، و ما من خطوة احبّ الی اللَّه من خطوة یمشیها یصل بها صفّا.
و قال جابر بن سمرة: خرج علینا رسول اللَّه (ص) فرآنا حلقا، فقال: مالی اراکم غرین؟ ثمّ خرج علینا فقال: الا تصفّون کما تصفّ الملائکة عند ربّها؟ فقلنا: یا رسول اللَّه و کیف تصفّ الملائکة عند ربّها؟
قال: یتمّون الصّفوف الأولی، و یتراصّون فی الصّف.
قوله وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ ای کعرض السّماوات و الأرض، کقوله فی سورة الحدید: وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ، «عرض» اینجا دو وجه دارد: یکی آنکه ضد طول است، و مبالغت را ذکر عرض کرد، از بهر آنکه در عرف و عادت طول هر چیز مه از عرض بود، یعنی که: چون عرض آن چندین است، طول آن خود چند بود؟ زهری گفت: انّما وصف عرضها، فأمّا طولها فلا یعلمه الّا اللَّه عزّ و جلّ. این هم چنان است که لباس بهشتیان را ذکر بطانت کرد بنیکوتر صفتی و تمامتر زینتی، و در غالب عادات ظهارة نیکوتر و نفیستر از بطانت بود، یعنی که چون بطانت چنین است ظهارة خود چونست؟! وجه دیگر آنست که: معنی عرض فراخی است نه ضدّ طول، چنان که گویند: هذه دار عریضة، ای واسعة. میگوید: بشتابید.. ببهشتی که فراخی آن چندانست که فراخی هفت آسمان و هفت زمین. مردی گفت: یا رسول اللَّه اگر بهشت چندین است بدین فراخی پس دوزخ کجاست؟! مصطفی (ص) گفت: سبحان اللَّه، اذا جاء النّهار فأین اللّیل؟.
انس بن مالک را پرسیدند که: بهشت کجاست در زمین یا در آسمان؟ جواب داد که: کدام آسمانست و کدام زمین که بهشت در آن گنجد؟ گفتند: پس کجاست؟ گفت: بالاء آسمان هفتم زیر عرش عظیم. قتاده گفت: بما چنان رسید که بهشت بالاء هفت آسمانست و دوزخ زیر هفتم طبقه زمین.
أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ همانست که جای دیگر گفت: تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِیًّا، و قال تعالی: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ. آن گه صفت متّقیان در گرفت، و ابتداء بسخا کرد که بهینه اخلاق مؤمنان است، و زینت دین و کمال ایمانست.
قال النّبیّ (ص) حکایة عن اللَّه عزّ و جلّ: هذا دین ارتضیته لنفسی و لن یصلحه الّا السّخاء و حسن الخلق، فأکرموا بهما ما صحبتموه.
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ میگوید: متّقیان ایشانند که نفقه کنند و صدقه دهند در هر حال که باشند از سرّا و ضرّا و شدّت و رخا و عسر و یسر.
وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ و ایشان که خشم فرو برند و انتقام نکنند چون توانند، بلکه در آن خشم فرو بردن صبر کنند، و رضاء خدا در آن بجویند.
قال النّبی (ص): ما تجرّع عبد جرعة افضل اجرا من جرعة غیظ کظمها ابتغاء وجه اللَّه عزّ و جلّ، و من کظم غیظا و هو یقدر علی انفاذه ملأه اللَّه امنا و ایمانا.
و قال یحیی بن زکریا لعیسی بن مریم (ع): یا روح اللَّه اخبرنی بأشد شیء فی الدّارین جمیعا. قال: غضب اللَّه. قال یا روح اللَّه و ما ینجینی من غضب اللَّه؟ قال: ترک الغضب.
روایت کنند که: ابو بکر صدیق روزی با مصطفی (ص) نشسته بود، مردی بیامد و زبان در ابو بکر کشید و ناسزا گفت. ابو بکر از وی اعراض کرد و از وی در میگذاشت. پس آن مرد در طعن بیفزود. ابو بکر خشم گرفت، در جواب دادن ایستاد. مصطفی (ص) برخاست، ابو بکر از پی مصطفی (ص) رفت، گفت: یا رسول اللَّه تا آن مرد در ما طعن همیکرد نشسته بودی؟ چون من جواب دادم برخاستی، این چه بود؟ مصطفی (ص) گفت: یا أبا بکر تا تو نمیگفتی فریشتهای آمده بود و از بهر تو میگفت و جواب میداد، چون تو خشم گرفتی و در انتقام ایستادی فریشته برفت و شیطان در آمد، چون شیطان در آمد من برخاستم.
وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ جای دیگر بعفو فرمود و گفت: وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا، و جای دیگر عفو و تقوی درهم بست و از بنده بپسندید و گفت: وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی.
و قال النّبیّ (ص): ینادی مناد یوم القیامة: ألا من کان له علی اللَّه اجر فلیقم، فیقوم العافون عن الناس، ثمّ تلا: فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ.
کلبی گفت: اینجا عفو بردگان و درم خریدگانست. زید بن اسلم گفت: عفو آن کس است که بر تو ظلم کند یا ترا بد گوید، بر وفق آن خبر که مصطفی (ص) گفت: أ لا ادلّکم علی خیر اخلاق اهل الدّنیا و الآخرة؟ من وصل من قطعه و عفا عمّن ظلمه، و أعطی من حرمه.
ابراهیم تیمی گفت که: بخواب نمودند مرا که بر کنار جویی داشتند مرا، و گفتند: یا ابراهیم خود بیاشام، و هر کرا خواهی آب ده، که تو خشم فرو بردی، و بر آن صبر کردی، و مردمان را بگناه عفو کردی، و از ایشان در گذاشتی.
وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یعنی آنچه درین آیت گفت از مکارم اخلاق، صفت محسنان است، و اللَّه تعالی محسنان را دوست میدارد.
روی ثابت البنانی عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «رأیت قصورا مشرفة علی الجنّة، قلت یا جبرئیل لمن هذه؟ قال ل الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.
وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً این و الذین معطوف است بر الَّذِینَ یُنْفِقُونَ و سبب نزول این آیت آنست که مؤمنان گفتند: یا رسول اللَّه بنی اسرائیل بر خدای گرامیتر از ما بودند، چون گناهی ازیشان در وجود آمدی بامداد کفّارت آن گناه بر عتبه ایشان نبشته بودی که: «اجدع انفک، اجدع اذنک، افعل کذا»، یعنی: کفّارت ایشان آن بودی که بینی ببر، گوش ببر و امثال آن تا از آن گناه پاک شدندی.
مصطفی (ص) چون این سخن ازیشان شنید، ساعتی خاموش گشت منتظر وحی تا چه آید ربّ العالمین این آیت فرستاد. آن گه مصطفی (ص) گفت: بیائید تا شما را خبر کنم به به از آن که بنی اسرائیل را دادند، یعنی که: ایشان را گوش و بینی بریدن فرمودند، و شما را ذکر و استغفار و ترک اصرار فرمودند. بسا فرقا که میان دو قوم است! یکی را توبه گوش و بینی بریدن است، و یکی را توبه پشیمانی در دل، و عذر بر زبان.
و پشیمانی آنست که مصطفی (ص) گفت: الندم توبة
و عذر زبان آنست که فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ مقاتل گفت: مصطفی (ص) برادری افکند میان دو مرد یکی انصاری و دیگر ثقفی. ثقفی بغزایی بیرون شد. انصاری را بر سر عیال خویش بگماشت و خلیفه کرد. انصاری از بهر ایشان روزی گوشت خرید، چون بآن زن داد، از پی وی در خانه رفت، و دست وی گرفت و دهن بر دست وی نهاد، آن گه پشیمان شد و بازگشت. زن گفت: و اللَّه که غیبت برادر خویش نگه نداشتی و بمقصود خود نیز نرسیدی. انصاری روی بصحرا نهاد و خاک بر سر میکرد. و استغفار میکرد آن مرد ثقفی در رسید از سفر، و انصاری را طلب کرد و ندید، اهل وی قصه انصاری با وی بگفت. ثقفی گفت: «لا اکثر اللَّه فی الاخوان مثله». آن گه روزی بطلب وی شد در بیابان و صحرا، وی را دید که زاری و تضرّع میکرد، و از خدای عزّ و جلّ آمرزش و عفو میخواست. او را پیش ابو بکر آورد تا از آنجا فرجی و راحتی بیند. بو بکر گفت: ویحک! ندانستی که اللَّه را غیرت بود، غازی را نه چنان غیرت که مقیم را بود. از آنجا پیش عمر شدند، همین گفت، پیش مصطفی (ص) شدند، همین فرمود. آن مرد درمانده و دلتنگ شد. ربّ العالمین در شأن وی این آیت فرستاد: وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ابن عباس گفت: فاحشة اینجا زنا است. و ظلم نفس هر چه دون از آنست، چون نظر و قبلة، و لمس. و گفتهاند: فاحشة گناهی است که آن را تبعه بود، از جهت مخلوق و ظلم نفس گناه است میان بنده و میان حق. و گفتهاند که: فاحشة کبائر است، و ظلم نفس صغائر فاحشة کردار ناپسندیده است، و ظلم نفس گفتار ناپسندیده.
اهل معانی گفتند: ظلم نفس را سه روی است: یکی آنکه بر نفس و ذات خویش جنایت کند، چنان که از وی درنگذرد. دیگر آنکه بر خویشان و نزدیکان خویش جنایت کند ایشان که بمنزلت نفس ویاند و برین وجه اگر بر مسلمانی جنایت کند همین باشد، که مؤمنان همه چون یک تن راستاند. المؤمنون کلهم کنفس واحدة. وجه سوم آنست که ظلم بر دیگری کند و وبال آن ظلم بوی بازگردد پس آن ظلم خود بر خود کرده است.
قوله: ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ گفتهاند که: ذکر اینجا نماز است بحکم آن خبر که علی (ع) روایت کند: کنت رجلا اذا سمعت من رسول اللَّه (ص) شیئا نفعنی اللَّه بما شاء أن ینفعنی فاذا حدّثنی احد من اصحابه استحلفته، فاذا حلف لی صدّقته.
و حدّثنی ابو بکر أنّه قال سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: ما من عبد یذنب ذنبا فیحسن الطّهور، ثمّ یقوم فیصلی رکعتین، ثمّ یستغفر اللَّه الّا غفر اللَّه له، ثم قرأ هذه الآیة: وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً الآیة.
و گفتهاند: ذَکَرُوا اللَّهَ ذکر زبان است، آن ساعت که در معصیت افتد توبه کند، و عذری باز خواهد، و از خدا آمرزش خواهد.
این است که گفت: فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ این من در موضع ما نفی نهاده است، یعنی: و ما یغفر الذنوب الا اللَّه. میگوید: نیامرزد گناهان مگر اللَّه. این سخن عارض است در میان آیت، معنی آنست که: فاستغفروا لذنوبهم و لم یصروا. بآمرزش باز گردند و بر گناه نستیهند. سدی گفت: اصرار سکوت است و ترک استغفار.
قال النّبیّ (ص) «ما اصرّ من استغفر، و ان عاد فی الیوم سبعین مرّة».
و روی أنّ رجلا أتی النّبیّ فقال: «أحدنا یذنب ذنبا. قال: یکتب علیه، قال: ثمّ یستغفر منه و یتوب. قال: یغفر له و یتاب علیه. قال: فیعود و یذنب، قال: یکتب علیه، قال ثمّ یستغفر منه و یتوب قال: یغفر له و یتاب علیه، و لا یملّ اللَّه حتّی تملّوا».
و روی أنّ ابلیس قال: «یا ربّ! و عزّتک و کبریائک و جلالک لا ازال اغوی بنی آدم ما دامت ارواحهم فی اجسادهم. فقال الرّبّ تبارک و تعالی: و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لا ازال اغفر لهم ما استغفرونی.
و هم یعلمون، یعنی: یعلمون أنّ الّذی اتوه حرام او معصیة. وَ هُمْ یَعْلَمُونَ
در موضع حال است، ای لم یکن منهم اصرار مع العلم. میگوید: چون بدانستند که حرام است یا معصیت، بر آن اصرار نکنند، یعنی اگر ندانند معذور باشند. هذا کالرّجل یتزوّج بأخته من الرّضاع او من النّسب، و لا سبیل له الی معرفة ذلک و لم ینبّه علیه، و کالرّجل یجتهد فیخطئ، و کالمستفتی یفتیه المفتی بالخطاء. معنی دیگر گفتهاند: و هم یعلمون أن لهم ربا یغفر الذنوب. این از آن خبر برگرفتند که مصطفی (ص) گفت: من اذنب ذنبا، و علم أن له ربا یغفر الذنوب غفر له و ان لم یستغفر.
و قال (ص): ما انعم اللَّه علی عبد من نعمة فعلم أنّها من اللَّه الّا کتب اللَّه له شکرها قبل أن یحمده علیها، و ما من عبد أصاب ذنبا فعلم اللَّه من قلبه النّدامة الّا غفر له قبل أن یستغفر.
قوله: أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ الی قوله: وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ای ثواب المطیعین.
روی أنّ اللَّه تعالی «أوحی الی موسی (ع): یا موسی! ما اقلّ حیاة من یطمع فی جنّتی بغیر عمل! یا موسی کیف اجود برحمتی علی من یبخل بطاعتی»؟
و عن ثور بن یزید قال: قرأت فی التّوراة: أنّ الزّناة و السّرّاق اذا سمعوا بثواب اللَّه عزّ و جلّ للأبرار طمعوا أن یکونوا معهم بلا نصب و لا تعب و لا مشقّة علی ابدانهم و لا مخالفة لاهوائهم، و هذا ممّا لا یکون.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: وَ سارِعُوا معطوف است بر وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا. و در مصاحف شامیان و او نیست و قراءت ایشانست سارِعُوا و معنی مسارعت مبادرت است و بکاری شتافتن از بیم فوت، و سرعة و عجله هر دو متقارباند، و فرق آنست که سرعت بکار شتافتن است بوقت خویش و شرط خویش، چنان که تأخیر آن از آن وقت تقصیر گویند ناپسندیده. و عجله سبک در کار جستن است نه بوقت خویش و شرط خویش و تأخیر درین یکی پسندیده است که أناة باشد و سکونت و در کارها سکونت نیکوست.
هوش مصنوعی: آیه اشاره به این دارد که باید در کار نیک و اطاعت از خداوند شتاب کرد. در برخی نسخههای قرآن، از تعبیر "سارِعُوا" به معنای شتاب و عجله در انجام امور نیک یاد شده است. این شتاب به معنای اقدام سریع و به موقع است، به گونهای که انسان از ترس از دست دادن فرصتها عمل کند. سرعت به معنای انجام کار در زمان مناسب و مطابق با شرایط آن کار است، در حالی که تأخیر در انجام کار در زمان مناسب، به عنوان کاستی و ناپسندیدگی قلمداد میشود. در مقابل، عجله به معنای انجام کار به شکلی سطحی و بدون رعایت زمان و شرایط است، که در این حالت، تأخیر حتی میتواند مثبت و پسندیده باشد، چرا که نشاندهنده تفکر و آرامش در کارهاست.
وَ سارِعُوا میگوید: بشتابید بمغفرت خداوند، یعنی بآن کار که مغفرت واجب کند و سبب مغفرت بود. و مفسّران را اختلاف اقوال است که این سبب چیست؟
هوش مصنوعی: به سرعت به سوی رحمت خداوند بروید، یعنی به کارهایی که باعث میشود خداوند شما را ببخشد و موجب مغفرت شما گردد. مفسران در مورد اینکه این کار یا سبب چیست، نظرات متفاوتی دارند.
قومی گفتند: اسلام و سنّت است. قومی گفتند: جمع و جماعتست. قومی گفتند: جهاد و هجرتست. قومی گفتند: اخلاص در طاعت و صدق در معاملت است. قومی گفتند: تکبیر اوّل وصف اوّل در نماز بجماعت است.
هوش مصنوعی: گروهی گفتند که دین اسلام و سنت پیامبر است. گروهی دیگر گفتند که دین به اجتماع و جمعگرایی مربوط میشود. برخی نیز به جهاد و هجرت اشاره کردند. عدهای دیگر بر این باور بودند که اخلاص در عبادت و صداقت در تجارت جزء اصلی دین است. همچنین، برخی گفتند که تکبیر اول در نماز جماعت نشانهای از دین است.
قال النّبیّ (ص): من صلّی للَّه اربعین یوما فی جماعة یدرک التّکبیرة الأولی کتب له براءتان: براءة من النّار و براءة من النّفاق.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: کسی که به مدت چهل روز به صورت جماعت و همراه با مردم نماز بخواند و تکبیر اول را درک کند، دو برائت برای او نوشته میشود: برائت از آتش جهنم و برائت از نفاق.
و قال علیه السّلام: انّ اللَّه و ملائکته یصلّون علی الصّف الأوّل، و ما من خطوة احبّ الی اللَّه من خطوة یمشیها یصل بها صفّا.
هوش مصنوعی: حضرت فرمودند: خداوند و فرشتگانش بر صف اول نماز میخوانند، و هیچ قدمی نزد خداوند محبوبتر از قدمی نیست که انسان برای مرتب کردن صف نماز برمیدارد.
و قال جابر بن سمرة: خرج علینا رسول اللَّه (ص) فرآنا حلقا، فقال: مالی اراکم غرین؟ ثمّ خرج علینا فقال: الا تصفّون کما تصفّ الملائکة عند ربّها؟ فقلنا: یا رسول اللَّه و کیف تصفّ الملائکة عند ربّها؟
هوش مصنوعی: جابر بن سمرة میگوید: پیامبر (ص) به سوی ما آمد و ما را در حلقههای مختلف دید. سپس فرمود: چرا شما اینطور پراکنده نشستهاید؟ سپس دوباره آمد و گفت: آیا شما صف نمیکشید مانند فرشتگان در پیشگاه پروردگارشان؟ ما به او گفتیم: ای رسول خدا، فرشتگان چطور صف میکشند؟
قال: یتمّون الصّفوف الأولی، و یتراصّون فی الصّف.
هوش مصنوعی: ایشان در صفوف اول قرار میگیرند و به طور منظم در صف ایستادهاند.
قوله وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ ای کعرض السّماوات و الأرض، کقوله فی سورة الحدید: وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ، «عرض» اینجا دو وجه دارد: یکی آنکه ضد طول است، و مبالغت را ذکر عرض کرد، از بهر آنکه در عرف و عادت طول هر چیز مه از عرض بود، یعنی که: چون عرض آن چندین است، طول آن خود چند بود؟ زهری گفت: انّما وصف عرضها، فأمّا طولها فلا یعلمه الّا اللَّه عزّ و جلّ. این هم چنان است که لباس بهشتیان را ذکر بطانت کرد بنیکوتر صفتی و تمامتر زینتی، و در غالب عادات ظهارة نیکوتر و نفیستر از بطانت بود، یعنی که چون بطانت چنین است ظهارة خود چونست؟! وجه دیگر آنست که: معنی عرض فراخی است نه ضدّ طول، چنان که گویند: هذه دار عریضة، ای واسعة. میگوید: بشتابید.. ببهشتی که فراخی آن چندانست که فراخی هفت آسمان و هفت زمین. مردی گفت: یا رسول اللَّه اگر بهشت چندین است بدین فراخی پس دوزخ کجاست؟! مصطفی (ص) گفت: سبحان اللَّه، اذا جاء النّهار فأین اللّیل؟.
هوش مصنوعی: متن به وصف بهشت اشاره دارد و میگوید هنگامی که درباره عرض بهشت صحبت میشود، منظور وسعت آن است که به اندازهی هفت آسمان و هفت زمین است. در این بیان از دو جنبه به اصطلاح "عرض" پرداخته شده است؛ یکی به معنای اندازه و وسعت، و دیگری به اختلاف طول و عرض که در زندگی روزمره مشاهده میشود. در نهایت، به یک سوال مطرح شده درباره کجای دوزخ قرار دارد و پاسخ پیامبر به آن اشاره به تنوع و گستردگی خلق خدا دارد.
انس بن مالک را پرسیدند که: بهشت کجاست در زمین یا در آسمان؟ جواب داد که: کدام آسمانست و کدام زمین که بهشت در آن گنجد؟ گفتند: پس کجاست؟ گفت: بالاء آسمان هفتم زیر عرش عظیم. قتاده گفت: بما چنان رسید که بهشت بالاء هفت آسمانست و دوزخ زیر هفتم طبقه زمین.
هوش مصنوعی: انس بن مالک در پاسخ به سوالی درباره محل بهشت، توضیح داد که بهشت در زمین یا آسمان محدود نمیشود و نمیتوان آن را تنها در یکی از این دو مکان قرار داد. او اشاره کرد که بهشت در بالای آسمان هفتم و زیر عرش بزرگ خداوند قرار دارد. قتاده نیز بیان کرد که بهشت در بالای هفت آسمان واقع شده و در عوض دوزخ در زیر هفتمین طبقه زمین قرار دارد.
أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ همانست که جای دیگر گفت: تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِیًّا، و قال تعالی: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ. آن گه صفت متّقیان در گرفت، و ابتداء بسخا کرد که بهینه اخلاق مؤمنان است، و زینت دین و کمال ایمانست.
هوش مصنوعی: بهشت برای پرهیزگاران آماده شده است، همانطور که در جای دیگری گفته شده: «این همان بهشتی است که به عبادتکنندگان و پرهیزکاران ارث خواهیم داد.» همچنین خداوند میفرماید: «بهشت به پرهیزگاران نزدیک آورده میشود.» سپس ویژگیهای پرهیزکاران بیان میشود و در ابتدا به سخا و بخشندگی اشاره میشود که از بهترین ویژگیهای مؤمنان و زینت دین و کمال ایمان است.
قال النّبیّ (ص) حکایة عن اللَّه عزّ و جلّ: هذا دین ارتضیته لنفسی و لن یصلحه الّا السّخاء و حسن الخلق، فأکرموا بهما ما صحبتموه.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) به نقل از خداوند میفرماید: این دینی است که من برای خود برگزیدهام و هیچ چیزی جز سخاوت و نیکاخلاقی آن را اصلاح نخواهد کرد. بنابراین، با این دو ویژگی، کسانی را که در کنار شما هستند، ارج نهید.
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ میگوید: متّقیان ایشانند که نفقه کنند و صدقه دهند در هر حال که باشند از سرّا و ضرّا و شدّت و رخا و عسر و یسر.
هوش مصنوعی: کسانی که در زمانهای خوب و بد، در شرایط راحتی و سختی، انفاق و صدقه میدهند، متقیان هستند.
وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ و ایشان که خشم فرو برند و انتقام نکنند چون توانند، بلکه در آن خشم فرو بردن صبر کنند، و رضاء خدا در آن بجویند.
هوش مصنوعی: و کسانی که خشم خود را کنترل میکنند و وقتی که میتوانند انتقام بگیرند، چنین نمیکنند؛ بلکه در برابر خشم، صبر میکنند و سعی دارند رضایت خداوند را به دست آورند.
قال النّبی (ص): ما تجرّع عبد جرعة افضل اجرا من جرعة غیظ کظمها ابتغاء وجه اللَّه عزّ و جلّ، و من کظم غیظا و هو یقدر علی انفاذه ملأه اللَّه امنا و ایمانا.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: هیچ بندهای جرعهای بهتر و پاداشمندتر از جرعهای که در خشم خود را کنترل کند، به خاطر رضای خداوند متعال نمینوشد. و کسی که خشم خود را فرونشاند در حالی که میتواند آن را بروز دهد، خداوند به او آرامش و ایمان عطا میکند.
و قال یحیی بن زکریا لعیسی بن مریم (ع): یا روح اللَّه اخبرنی بأشد شیء فی الدّارین جمیعا. قال: غضب اللَّه. قال یا روح اللَّه و ما ینجینی من غضب اللَّه؟ قال: ترک الغضب.
هوش مصنوعی: یحیی بن زکریا به عیسی بن مریم گفت: ای روح خدا، به من بگو بزرگترین چیزی که در دو جهان وجود دارد، چیست؟ عیسی پاسخ داد: غضب خداوند. یحیی پرسید: پس چه چیزی میتواند من را از غضب خداوند نجات دهد؟ عیسی گفت: ترک غضب.
روایت کنند که: ابو بکر صدیق روزی با مصطفی (ص) نشسته بود، مردی بیامد و زبان در ابو بکر کشید و ناسزا گفت. ابو بکر از وی اعراض کرد و از وی در میگذاشت. پس آن مرد در طعن بیفزود. ابو بکر خشم گرفت، در جواب دادن ایستاد. مصطفی (ص) برخاست، ابو بکر از پی مصطفی (ص) رفت، گفت: یا رسول اللَّه تا آن مرد در ما طعن همیکرد نشسته بودی؟ چون من جواب دادم برخاستی، این چه بود؟ مصطفی (ص) گفت: یا أبا بکر تا تو نمیگفتی فریشتهای آمده بود و از بهر تو میگفت و جواب میداد، چون تو خشم گرفتی و در انتقام ایستادی فریشته برفت و شیطان در آمد، چون شیطان در آمد من برخاستم.
هوش مصنوعی: روایت شده که روزی ابو بکر صدیق در کنار پیامبر (ص) نشسته بود. در این حین، مردی نزد آنان آمد و به ابو بکر اهانت کرد. ابو بکر به او توجهی نکرد و سعی کرد از او دوری کند. اما آن مرد به ناسزاگویی ادامه داد و ابو بکر عصبانی شد و تصمیم گرفت جوابش را بدهد. در این لحظه، پیامبر (ص) از جا برخاست و ابو بکر هم به دنبالش رفت و از او سوال کرد: «ای رسول خدا، چرا وقتی این مرد به ما توهین میکرد، شما نشسته بودید؟ حالا که من خواستم جوابش را بدهم، شما بلند شدید؟» پیامبر (ص) پاسخ داد: «ای ابو بکر، تا زمانی که تو سکوت میکردی، فرشتهای برای تو به دفاع میآمد و جواب میداد. اما زمانی که تو عصبانی شدی و برای انتقام ایستادی، فرشته رفت و شیطان وارد شد، به همین دلیل من هم از جا برخاستم.»
وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ جای دیگر بعفو فرمود و گفت: وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا، و جای دیگر عفو و تقوی درهم بست و از بنده بپسندید و گفت: وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی.
هوش مصنوعی: خداوند در آیات مختلف به موضوع عفو و گذشت اشاره کرده است. در جایی فرموده است که باید عفو کنید و فراموش کنید و در جایی دیگر عفو را با تقوی مرتبط کرده و بیان کرده که بخشش از تقوی نزدیکتر است.
و قال النّبیّ (ص): ینادی مناد یوم القیامة: ألا من کان له علی اللَّه اجر فلیقم، فیقوم العافون عن الناس، ثمّ تلا: فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: در روز قیامت، ندا دهندهای صدا میزند: هرکس نزد خدا پاداشی دارد، بایستد. در این هنگام، کسانی که از دیگران گذشت کردهاند، قیام میکنند. سپس این آیه را خواندند: «هرکس عفو کند و اصلاح نماید، پاداش او بر عهده خداست.»
کلبی گفت: اینجا عفو بردگان و درم خریدگانست. زید بن اسلم گفت: عفو آن کس است که بر تو ظلم کند یا ترا بد گوید، بر وفق آن خبر که مصطفی (ص) گفت: أ لا ادلّکم علی خیر اخلاق اهل الدّنیا و الآخرة؟ من وصل من قطعه و عفا عمّن ظلمه، و أعطی من حرمه.
هوش مصنوعی: کلبی گفت: اینجا جایی برای بخشش بردگان و خریداران دینار است. زید بن اسلم بیان کرد: عفو به معنای بخشش است، زمانی که کسی به تو ظلم میکند یا به تو بد میگوید. او اشاره کرد به سخنی از پیامبر (ص) که فرمود: آیا شما را به بهترین اخلاق اهل دنیا و آخرت راهنمایی نکنم؟ کسی که با کسی که او را قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کند و به کسی که به او ظلم کرده ببخشد و به کسی که از او چیزی گرفته، بدهد.
ابراهیم تیمی گفت که: بخواب نمودند مرا که بر کنار جویی داشتند مرا، و گفتند: یا ابراهیم خود بیاشام، و هر کرا خواهی آب ده، که تو خشم فرو بردی، و بر آن صبر کردی، و مردمان را بگناه عفو کردی، و از ایشان در گذاشتی.
هوش مصنوعی: ابراهیم تیمی گفت: مرا خواب کردند در کنار جویی و گفتند: یا ابراهیم، بیا و بنوش، و هر کس را که میخواهی آب بده، زیرا تو خشم خود را فرو نشاندی، صبر زیادی کردی و به خاطر دیگران، از گناهانشان گذشتی.
وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یعنی آنچه درین آیت گفت از مکارم اخلاق، صفت محسنان است، و اللَّه تعالی محسنان را دوست میدارد.
هوش مصنوعی: خداوند افرادی را که نیکوکار و احسانکننده هستند، دوست دارد. این آیه به ویژگیهای اخلاقی خوب و نیکوکاری اشاره دارد که مورد پسند خداوند است.
روی ثابت البنانی عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «رأیت قصورا مشرفة علی الجنّة، قلت یا جبرئیل لمن هذه؟ قال ل الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.
هوش مصنوعی: حضرت انس بن مالک روایت میکند که پیامبر (ص) فرمود: «من قصرهایی را مشاهده کردم که بر فراز بهشت قرار دارند. از جبرئیل پرسیدم: این قصرها برای چه کسانی است؟ او پاسخ داد: برای کسانی که خشم خود را کنترل میکنند و از دیگران میگذرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً این و الذین معطوف است بر الَّذِینَ یُنْفِقُونَ و سبب نزول این آیت آنست که مؤمنان گفتند: یا رسول اللَّه بنی اسرائیل بر خدای گرامیتر از ما بودند، چون گناهی ازیشان در وجود آمدی بامداد کفّارت آن گناه بر عتبه ایشان نبشته بودی که: «اجدع انفک، اجدع اذنک، افعل کذا»، یعنی: کفّارت ایشان آن بودی که بینی ببر، گوش ببر و امثال آن تا از آن گناه پاک شدندی.
هوش مصنوعی: آیه به کسانی اشاره دارد که وقتی مرتکب گناهی بزرگ میشوند، به یاد خداوند برمیگردند و از او طلب بخشش میکنند. در زمان نزول این آیه، مؤمنان از پیامبر سؤال کردند که آیا بنی اسرائیل نزد خداوند مقام و ارج بیشتری داشتهاند؟ زیرا وقتی آنان گناهی کردند، کفارهای سخت بر دوششان قرار میگرفت که شامل جراحیهایی مانند بریدن بینی و گوش بود. آنها از این بابت ناراحت بودند و خواستار راهی برای حفاظت از خود در برابر این نوع مجازات بودند.
مصطفی (ص) چون این سخن ازیشان شنید، ساعتی خاموش گشت منتظر وحی تا چه آید ربّ العالمین این آیت فرستاد. آن گه مصطفی (ص) گفت: بیائید تا شما را خبر کنم به به از آن که بنی اسرائیل را دادند، یعنی که: ایشان را گوش و بینی بریدن فرمودند، و شما را ذکر و استغفار و ترک اصرار فرمودند. بسا فرقا که میان دو قوم است! یکی را توبه گوش و بینی بریدن است، و یکی را توبه پشیمانی در دل، و عذر بر زبان.
هوش مصنوعی: وقتی مصطفی (ص) این سخن را شنید، مدتی سکوت کرد و منتظر وحی بود تا ببیند پروردگار جهان چه چیزی نازل میکند. سپس او اعلام کرد که بیایید تا از این موضوع برای شما بگویم که به بنی اسرائیل چه گفته شده است؛ به این معنا که آنها را به بریدن گوش و بینی امر کردند. اما شما را به ذکر، استغفار و دوری از گناهان توصیه کردند. تفاوت زیادی بین این دو قوم وجود دارد! یکی از آنها بایستی با بریدن گوش و بینی توبه کند، و دیگری باید با پشیمانی در دل و عذرخواهی بر زبان توبه کند.
و پشیمانی آنست که مصطفی (ص) گفت: الندم توبة
هوش مصنوعی: پشیمانی به معنای توبه است و پیامبر اسلام، مصطفی (ص)، این را فرمودند.
و عذر زبان آنست که فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ مقاتل گفت: مصطفی (ص) برادری افکند میان دو مرد یکی انصاری و دیگر ثقفی. ثقفی بغزایی بیرون شد. انصاری را بر سر عیال خویش بگماشت و خلیفه کرد. انصاری از بهر ایشان روزی گوشت خرید، چون بآن زن داد، از پی وی در خانه رفت، و دست وی گرفت و دهن بر دست وی نهاد، آن گه پشیمان شد و بازگشت. زن گفت: و اللَّه که غیبت برادر خویش نگه نداشتی و بمقصود خود نیز نرسیدی. انصاری روی بصحرا نهاد و خاک بر سر میکرد. و استغفار میکرد آن مرد ثقفی در رسید از سفر، و انصاری را طلب کرد و ندید، اهل وی قصه انصاری با وی بگفت. ثقفی گفت: «لا اکثر اللَّه فی الاخوان مثله». آن گه روزی بطلب وی شد در بیابان و صحرا، وی را دید که زاری و تضرّع میکرد، و از خدای عزّ و جلّ آمرزش و عفو میخواست. او را پیش ابو بکر آورد تا از آنجا فرجی و راحتی بیند. بو بکر گفت: ویحک! ندانستی که اللَّه را غیرت بود، غازی را نه چنان غیرت که مقیم را بود. از آنجا پیش عمر شدند، همین گفت، پیش مصطفی (ص) شدند، همین فرمود. آن مرد درمانده و دلتنگ شد. ربّ العالمین در شأن وی این آیت فرستاد: وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ابن عباس گفت: فاحشة اینجا زنا است. و ظلم نفس هر چه دون از آنست، چون نظر و قبلة، و لمس. و گفتهاند: فاحشة گناهی است که آن را تبعه بود، از جهت مخلوق و ظلم نفس گناه است میان بنده و میان حق. و گفتهاند که: فاحشة کبائر است، و ظلم نفس صغائر فاحشة کردار ناپسندیده است، و ظلم نفس گفتار ناپسندیده.
هوش مصنوعی: در این متن، داستانی از زمان پیامبر اسلام (ص) روایت میشود. در این داستان دو مرد به هم برادر میشوند، یکی از آنان اهل انصار و دیگری اهل ثقف است. مرد ثقفی به سفر میرود و مرد انصاری به همسرش توجه میکند. پس از اینکه مرد انصاری یک بار به همسرش نزدیک میشود و سپس پشیمان میشود، زن از او انتقاد میکند که نتوانسته است از برادرش که در سفر است دفاع کند. مرد انصاری به شدت ناراحت و نادم میشود و در بیابان مشغول دعا و استغفار میگردد.
پس از مدتی، مرد ثقفی به خانه بازمیگردد و از احوال انصاری مطلع میشود. او به جستجوی انصاری میرود و او را در حال دعا و طلب آمرزش میبیند. وقتی انصاری به خلیفهها مراجعه میکند، آنها به او یادآوری میکنند که خداوند غیرتی بزرگ دارد و باید مورد عفو قرار گیرد. در ادامه، آیهای از قرآن در مورد کسانی که مرتکب گناه میشوند نازل میشود که به مفهوم گناهان بزرگ و کوچک اشاره میکند و ناپسند بودن بعضی کردارها و گفتارها را یادآور میشود.
اهل معانی گفتند: ظلم نفس را سه روی است: یکی آنکه بر نفس و ذات خویش جنایت کند، چنان که از وی درنگذرد. دیگر آنکه بر خویشان و نزدیکان خویش جنایت کند ایشان که بمنزلت نفس ویاند و برین وجه اگر بر مسلمانی جنایت کند همین باشد، که مؤمنان همه چون یک تن راستاند. المؤمنون کلهم کنفس واحدة. وجه سوم آنست که ظلم بر دیگری کند و وبال آن ظلم بوی بازگردد پس آن ظلم خود بر خود کرده است.
هوش مصنوعی: آگاهان به معانی گفتهاند که ظلم به نفس سه نوع است: نخست آنکه انسان به خود ظلم کند و بر خویش ستم روا دارد، به طوری که خود را دچار آسیب کند. دوم آنکه به خویشاوندان و نزدیکان خود ظلم کند، زیرا آنان مانند نفس او هستند و در این صورت اگر بر مؤمنی ظلم کند، باز هم به همین معناست، چون مؤمنان همه مانند یک جسم واحد هستند. سومین نوع ظلم آن است که فرد بر دیگری ظلم کند و عواقب این ظلم بر خود او باز خواهد گشت؛ در نتیجه، او در واقع به خود ظلم کرده است.
قوله: ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ گفتهاند که: ذکر اینجا نماز است بحکم آن خبر که علی (ع) روایت کند: کنت رجلا اذا سمعت من رسول اللَّه (ص) شیئا نفعنی اللَّه بما شاء أن ینفعنی فاذا حدّثنی احد من اصحابه استحلفته، فاذا حلف لی صدّقته.
هوش مصنوعی: آنها میگویند که ذکر در اینجا به معنای نماز است، بر اساس روایتی که علی (ع) نقل کرده است. ایشان میفرمایند: "من مردی بودم که وقتی چیزی از رسول خدا (ص) میشنیدم، خداوند به هر شکل که بخواهد، مرا از آن بهرهمند میکرد. و وقتی کسی از یارانشان چیزی به من میگفت، از او قسم میخواستم و وقتی که او قسم میخورد، به گفتهاش ایمان میآوردم."
و حدّثنی ابو بکر أنّه قال سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: ما من عبد یذنب ذنبا فیحسن الطّهور، ثمّ یقوم فیصلی رکعتین، ثمّ یستغفر اللَّه الّا غفر اللَّه له، ثم قرأ هذه الآیة: وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً الآیة.
هوش مصنوعی: ابو بکر نقل میکند که شنیده است رسول خدا (ص) فرمودند: هیچ بندهای نیست که گناهی مرتکب شود و سپس به خوبی وضو بگیرد، بعد دو رکعت نماز بخواند و از خداوند مع forgiveness طلب کند، مگر اینکه خداوند او را میبخشد. سپس این آیه را خواند: «و کسانی که هنگامی که کار زشتی انجام میدهند...»
و گفتهاند: ذَکَرُوا اللَّهَ ذکر زبان است، آن ساعت که در معصیت افتد توبه کند، و عذری باز خواهد، و از خدا آمرزش خواهد.
هوش مصنوعی: گفته شده که یاد خدا به زبان گفته میشود؛ زمانی که فرد مرتکب گناه میشود، باید توبه کند و برای انجام اشتباهات خود عذرخواهی کند و از خداوند بخواهد که او را ببخشاید.
این است که گفت: فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ این من در موضع ما نفی نهاده است، یعنی: و ما یغفر الذنوب الا اللَّه. میگوید: نیامرزد گناهان مگر اللَّه. این سخن عارض است در میان آیت، معنی آنست که: فاستغفروا لذنوبهم و لم یصروا. بآمرزش باز گردند و بر گناه نستیهند. سدی گفت: اصرار سکوت است و ترک استغفار.
هوش مصنوعی: این جمله بدین معناست که انسانها باید برای گناهان خود طلب آمرزش کنند و تنها خداوند است که میتواند گناهان را ببخشد. در واقع، هیچکس جز خدا گناهان را نمیآمرزد. این گفته به این معناست که مردم باید به سوی خدا بازگشته و از گناهان خود پشیمان شوند و هرگز بر گناهان خود اصرار نکنند. به گفته یکی از علما، اصرار به معنای سکوت و عدم طلب آمرزش است.
قال النّبیّ (ص) «ما اصرّ من استغفر، و ان عاد فی الیوم سبعین مرّة».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمود: «کسی که از گناهش پشیمان شود و طلب آمرزش کند، اگر حتی در یک روز هفتاد بار هم به آن گناه بازگردد، باید استغفار کردن او مورد پذیرش قرار گیرد.»
و روی أنّ رجلا أتی النّبیّ فقال: «أحدنا یذنب ذنبا. قال: یکتب علیه، قال: ثمّ یستغفر منه و یتوب. قال: یغفر له و یتاب علیه. قال: فیعود و یذنب، قال: یکتب علیه، قال ثمّ یستغفر منه و یتوب قال: یغفر له و یتاب علیه، و لا یملّ اللَّه حتّی تملّوا».
هوش مصنوعی: مردی به پیامبر گفت: «یکی از ما گناه میکند.» پیامبر فرمود: «آن گناه برای او نوشته میشود.» مرد ادامه داد: «اگر او از آن گناه توبه و استغفار کند چه میشود؟» پیامبر پاسخ داد: «خداوند او را میبخشد و توبهاش را قبول میکند.» مرد گفت: «اگر دوباره گناه کند چه؟» پیامبر دوباره فرمود: «گناه او نوشته میشود.» سپس مرد پرسید: «و اگر دوباره توبه و استغفار کند؟» پیامبر گفت: «خداوند او را میبخشد و توبهاش را قبول میکند و خداوند تا زمانی که شما خسته نشوید، خسته نخواهد شد.»
و روی أنّ ابلیس قال: «یا ربّ! و عزّتک و کبریائک و جلالک لا ازال اغوی بنی آدم ما دامت ارواحهم فی اجسادهم. فقال الرّبّ تبارک و تعالی: و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لا ازال اغفر لهم ما استغفرونی.
هوش مصنوعی: ابلیس گفت: «پروردگارا! به عظمت و بزرگی و جلالت قسم، من همیشه بنی آدم را گمراه میکنم تا زمانی که روحهایشان در بدنهایشان باشد.» سپس پروردگار متعال فرمود: «به عزت و جلال و بلندی مقامم قسم، من همیشه آنها را میبخشم اگر از من طلب بخشش کنند.»
و هم یعلمون، یعنی: یعلمون أنّ الّذی اتوه حرام او معصیة. وَ هُمْ یَعْلَمُونَ
هوش مصنوعی: آنها میدانند که چیزی که به آن دست میزنند حرام یا گناه است و به خوبی از این موضوع آگاهند.
در موضع حال است، ای لم یکن منهم اصرار مع العلم. میگوید: چون بدانستند که حرام است یا معصیت، بر آن اصرار نکنند، یعنی اگر ندانند معذور باشند. هذا کالرّجل یتزوّج بأخته من الرّضاع او من النّسب، و لا سبیل له الی معرفة ذلک و لم ینبّه علیه، و کالرّجل یجتهد فیخطئ، و کالمستفتی یفتیه المفتی بالخطاء. معنی دیگر گفتهاند: و هم یعلمون أن لهم ربا یغفر الذنوب. این از آن خبر برگرفتند که مصطفی (ص) گفت: من اذنب ذنبا، و علم أن له ربا یغفر الذنوب غفر له و ان لم یستغفر.
هوش مصنوعی: در این متن به این نکته اشاره شده است که اگر فردی به حرام یا معصیتی آگاه باشد، نباید به آن اصرار ورزد و اگر از آن مسئله ندانسته باشد، معذور است. سپس به نمونههایی از اشتباهات انسانی اشاره میشود، مانند فردی که نمیداند برادرش را به خاطر رضاع یا نسب خود نمیتواند ازدواج کند، یا فردی که در تلاش برای اجتهاد دچار خطا میشود، و همچنین شخصی که از مفتی سؤال میکند و او دادههای نادرستی به او میدهد. در ادامه به این نکته اشاره میشود که خداوند بخشنده است و اگر فردی از خطاهای خود آگاه باشد و بداند که خداوند گناهان را میبخشد، حتی اگر از او درخواست بخشش نکند، خداوند او را مورد بخشش قرار خواهد داد.
و قال (ص): ما انعم اللَّه علی عبد من نعمة فعلم أنّها من اللَّه الّا کتب اللَّه له شکرها قبل أن یحمده علیها، و ما من عبد أصاب ذنبا فعلم اللَّه من قلبه النّدامة الّا غفر له قبل أن یستغفر.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمود: هیچ نعمتی که خداوند به بندهای عطا کرده، نیست مگر اینکه اگر آن بنده بداند این نعمت از جانب خداست، خداوند قبل از اینکه او بخواهد شکرگزار باشد، شکر آن نعمت را برایش مینویسد. و هیچ بندهای گناهی انجام نمیدهد و اگر خداوند از دل او احساس پشیمانی کند، خداوند پیش از اینکه او طلب آمرزش کند، او را میبخشد.
قوله: أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ الی قوله: وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ای ثواب المطیعین.
هوش مصنوعی: گفته شده است که جزای کسانی که صالح هستند، بخشش و آمرزش است و همچنین ذکر شده که پاداش کارگران و مجاهدان در راه خدا بسیار عالی و خوب است.
روی أنّ اللَّه تعالی «أوحی الی موسی (ع): یا موسی! ما اقلّ حیاة من یطمع فی جنّتی بغیر عمل! یا موسی کیف اجود برحمتی علی من یبخل بطاعتی»؟
هوش مصنوعی: خدای تعالی به موسی (ع) وحی فرمود: ای موسی! زندگی کسی که بدون عمل نیکو به بهشت من امیدوار است، بسیار ناچیز است! ای موسی! چگونه میتوانم رحمت خود را بر کسی نازل کنم که در انجام اطاعت من بخل ورزد؟
و عن ثور بن یزید قال: قرأت فی التّوراة: أنّ الزّناة و السّرّاق اذا سمعوا بثواب اللَّه عزّ و جلّ للأبرار طمعوا أن یکونوا معهم بلا نصب و لا تعب و لا مشقّة علی ابدانهم و لا مخالفة لاهوائهم، و هذا ممّا لا یکون.
هوش مصنوعی: ثور بن یزید میگوید: در تورات خواندم که زناکاران و دزدان زمانی که درباره پاداش خداوند برای نیکوکاران میشنوند، امیدوار میشوند که بدون زحمت و رنج و بدون دردسر برای جسم و مخالفت با خواستههایشان، بتوانند در آن جمع قرار بگیرند. اما این موضوع امکانپذیر نیست.