قوله تعالی: إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ الایة... سبب نزول این آیت آن بود که مصطفی ص، کعب اشرف و اصحاب او را از جهودان با دین اسلام دعوت کرد، و سید و عاقب را از ترسایی با اسلام خواند. ایشان گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ سخن ترسایانست، و أَحِبَّاؤُهُ سخن جهودان گفتند: ما خود پسران و دوستان اللَّهایم بوی نزدیکتر از آنیم که تو ما را بآن میخوانی! رسول خدا و مؤمنان گفتند: اگر آنک شما پسران و دوستانید، چرا بر شما غضب و لعنت است ازو؟ گفتند: این چنان است که پدر بر پسر خشم گیرد، یکبارگی ازو نبرد و دوستی برنخیزد. پس رب العالمین آیت فرستاد: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی. معنی آنست که: یا محمد ص! ایشان را گوی که اگر اللَّه را دوست میدارید، چنان که میگوئید پس مرا دوست دارید که نسبت وی دارم از روی نبوت و رسالت و محبت و بر پی من باشید که من بر طاعت و عبادت وی میخوانم، و دوستی شما مر او را لا محالة از آنست که او نیز شما را دوست میدارد و آن گه شما را دوست دارد که وی را طاعت دار و فرمان بردار باشید. پس واجب است بر شما که اتّباع من کنید در طاعت او، تا شما را دوست دارد. درین آیت نشان دوستی و محبت اتّباع رسول ساخت جای دیگر آرزوی مرگ نشان دوستی کرد. إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ میگوید: اگر راست میگوئید که اللَّه را دوست میدارید، آرزوی مرگ کنید که دوستی داعیه شوق است، و شوقزده را همان مراد وی دیدار دوست بود. و آن کس که همه مراد وی دیدار دوست بود، همیشه آرزوی آن باشد که بر دوست برسد و راه رسیدن بر دوست جز مرگ نیست. پس چرا کراهیّت میدارید مرگ را؟ و مرگ سبب وصال دوست است! اما گفتند: که این مرگ قومی را راحت است، و قومی را آفت. آن را که راحت است، از آن است که: «من احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّه لقائه».
و آن را که آفت است، از آن است که: «من کره لقاء اللَّه کره اللَّه لقائه»
زاهدی را گفتند که: مرگ را دوست داری؟ توقف کرد. پس پرسنده گفت: اگر زهد تو با صدق تو بودی از مرگ کراهیت نبودی! سدیگر نشان در صدق محبت آنست که: همواره ذکر محبوب بر دل و بر زبان محبّ تازه بود. چنان که غفلت و نسیان بوی راه نبرد. و علی هذا
قال النبی ص «من احبّ شیئا اکثر ذکره».
چهارم نشان در وفاء دوستی آنست که: هر چه با محبوب نسبتی دارد، آن را دوست دارد.
چنان که قرآن کلام وی، کعبه خانه وی، مصطفی ص رسول وی، مؤمنان دوستان وی.
مصطفی ص گفت: «احبّوا اللَّه لما یغذوکم به من نعمة، و احبّونی لحبّ اللَّه ایّای، و احبّوا اهل بیتی لحبّی»
آن گه گفت: وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ. درین تنبیه است که محبّت نه معلول است، نه باکتساب بنده تا بتحصیل طاعت یا از اجتناب معصیت فرا دست آید. یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ. پس آنچه گفت: یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ که بنده باشد که گناهان دارد، آن گه خدا را دوست دارد و اللَّه وی را دوست دارد. هم ازین بابست خبر نعمان که وی را بخمر خوردن چند بار حدّ زدند. پس یکی وی را لعنت کرد، رسول خدا گفت: لعنت مکن که وی خدا و رسول او را دوست میدارد. مفسران گفتند: چون این آیت فرو آمد، عبد اللَّه بن ابی سر منافقان با اصحاب خویش گفت: محمد طاعت خود در طاعت خدا بست، میخواهد تا چنان که خدای را طاعت داریم، وی را نیز طاعت داریم و میفرماید تا وی را دوست داریم، چنانک ترسایان عیسی ع را دوست داشتند.
رب العالمین در جواب ایشان این آیت فرستاد، یعنی من که خدایم بطاعت داری میفرمایم.
قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ بگوی ایشان را که، فرمان بردار باشید، و او را یگانه و یکتا دانید، و بخداوندی و معبودی وی اقرار بدهید، و رسول وی را فرمانبردار باشید، و او را بنبوت و رسالت استوار دارید و در آیت اوّل اتّباع وی فرمود، و درین آیت طاعت وی فرمود، از بهر آنکه افتد طاعت داری که اتّباع سیرت و افعال و اخلاق با آن نبود. و این جا هم طاعت داری باید و هم اتّباع، تا بنده بر راه حق افتد و بر سنن صواب. آن راه که بنده در آن بکمال سعادت خویش رسد و قرآن مجید بآن اشارت میکند: قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ، عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی بزرگان دین گفتند: این راه بر سه منزل نهادند: منزل اول: شناخت احکام ظاهر شرع است و بآن کار کردن و شرط آن بجا آوردن. منزل دوم: شناخت علم و زهد و ورع است که حاصل آن شناختن عیب خویش است، و قمع شهوات، و مجاهدت نفس. و منزل سوم: شناخت خواطر است که آن توقیعات سلطان ربوبیت است. و خاطری که توقیع ربوبیّت باشد، خطا در آن راه نبرد، و بلکه همه شکستگیها بوی درست شود. مصطفی ص گفت: «اتّقوا فراسة المؤمن فانّه ینظر بنور اللَّه».
این سه منزل که گفتیم، رسول بسه کلمه باز آورده و راه تحصیل آن باز نموده گفت: «سائل العلماء و خالط الحکماء و جالس الکبراء».
آن گه گفت: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ. اگر برگردند از طاعت خدا و رسول وی، خدای ایشان را دوست ندارد هر چند که ایشان میگویند، وی را دوست داریم آن گفت ایشان بیحاصل است، و آن دعوی ایشان باطل.
قوله: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ الایة... صفوت از هر چیز بهینه آنست. میگوید اللَّه برگزید آدم ع را بمحبّت و ولایت و نبوّت، او را رسول کرد بفرزندان خویش و بفرشتگان. و لهذا قال تعالی: أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ. در خبر است که مردی گفت: «یا رسول اللَّه! أ نبیّا کان آدم؟ قال: نعم، مکلّم»
و برگزید نوح ع را و ابراهیم ع را، و آل وی اسماعیل و اسحاق و لوط و یعقوب و انبیاء فرزندان او. ابراهیم را خلّت داد و امام ملّت کرد، و ایشان را که برشمردیم از خاندان وی اهل رسالت کرد، و بریشان درود پیوست تا جاوید. آل مرد کسان وی باشند از نزدیکان و خاصگان قبیله و عشیره و موافقان در دین. پس هر که در دین موافق نباشد و در اتّباع درست نیاید، او را آل نگویند اگر چه نسب دارد. و با موافقت و اتّباع در دین آل گویند، اگر چه نسب ندارد. و الیه الاشارة بقوله: «فمن تبعنی فانّه منّی»
و قال تعالی: وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ. و پسر نوح که نه موافق نوح ع بود در دین، از آل وی نشمرد و گفت: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ. و آل فرعون را گفت: أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ که در ملت کفر همه یکسان بودند و بر پی یکدگر رفتند.
مصطفی (ص) خویشان کافر را گفت: «انّ آل ابی لیسوا لی باولیاء، انّما ولیّی اللَّه و صالح المؤمنین، و لکن لهم رحم ابلّها ببلالها».
روی أنّ النبی (ص) مرض فاتی اهل قبا یعودونه و قالوا: یا رسول اللَّه لم نعلم بمرضک الّا الآن، فجئنا فادعوا اللَّه لنا.
فقال سوف ادعولکم و لآل محمد. قالوا: یا رسول اللَّه و من آل محمد؟ قال: سألتمونی عن شیء ما سألنی عنه احد غیرکم، المسلمون، آل محمد ص کلّ مؤمن تقیّ
و گفتهاند که: اهل دین که نسبت ایشان با رسول خداست بر دو قسماند: گروهی خاصیگان ویاند. و متبعان وی، بعلم متقن و عمل محکم شرائط شرع او بجا آورند و براه دین وی راست روند. ایشان را «آل» گویند. قسم دیگر گروهیاند که با وی نسبت دارند و عمل ایشان بر سبیل تقلید باشد و با تقصیر و تفریط بود، نه ایشان را علم متقن است نه عمل محکم ایشان را امّت گویند نه آل. پس آل پیغامبر همه امّت اواند، نه همه امّت او آل اواند. اینجاست که جعفر بن محمد (ع) را گفتند: چه گویی باین مردمان که میگویند مسلمانان همه آل محمداند؟ جواب داد که: کذبوا و صدقوا. گفتند: این چه معنی دارد، دروغ و راست هر دو جمع کردن؟ گفت: دروغ است آنچه میگویند که مردمان با این همه تقصیر در دین آل محمداند، و راست است چون شرائط شریعت او بجای آرند و براه اتّباع او تمام روند، و راست روند.
وَ آلَ عِمْرانَ و برگزید آل عمران یعنی موسی ع و هارون ع. مقاتل گفت: این عمران پدر موسی و هارون است. هو عمران بن یصهر بن قاهث بن لاوی بن یعقوب ع.
و گفتهاند: آل عمران مریم است و پسر وی عیسی ع و آن عمران بن ماثان است النّجار، نیک مردی بود از نیک مردان زمین مقدس.
عَلَی الْعالَمِینَ ای عالمی زمانهم. گفتهاند: که: عالم نامی است از هر چه در موجودات است، از زمین و آسمان، و هوا و فضا، و برّ و بحر و حیوانات و جمادات. و چون عقلاء از آدمیان و فریشتگان در جمله آن بودند، جمع بنام ایشان باز کرد که در آفرینش ایشان اصلاند، و دیگر چیزها تبع ایشانست. و گفتهاند که: هر جنسی از موجودات که هست، آن را عالمی گویند. چنان که جنس آدمیان، و جنس فریشتگان، و جنس پریان، و جنس مرغان، و غیر ایشان. و گفتهاند که: اهل هر عصری را عالمی گویند. اهل تحقیق گفتند: عالم دو است: عالم کبیر و عالم صغیر.
کبیر آنست که گفتیم، و صغیر هر آدمی بنفس خویش عالمیست و هر چه در عالم کبیر است نمودگار آن در عالم صغیر است، از زمین و کوه و نبات و جوی روان و باد و آب و آتش و سرما و گرما و پیشهوران و فریشتگان و چهارپایان و غیر آن. ازین جاست که ربّ العالمین در نفس آدمیان همان نظر فرمود که در عالم کبیر فرمود و گفت: وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ؟. و در آیت دیگر هر دو در هم بست، گفت: سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ. مصطفی (ص) گفت: اعلمکم بنفسه، اعلمکم بربه
و جای دیگر گفت: وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ تنبیها، علی انهم لو تفکروا فی انفسهم لما خفی معرفته علیهم.
ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ذرّیة نصب است بر حال، و گفتهاند بر بدل و گفتهاند بر تکریر. ای: اصطفی ذریّة و اشتقاق ذریّت از «أذرأ اللَّه الخلق» است، فترکت همزته، کبریّة و نبی. و گفتهاند: هی فعلیة من الذرّ و چنان که نسل را ذرّیت گویند، اصل را نیز گویند، و ذلک فی قوله: وَ آیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ ای آباءهم. و زنان را ذراری گویند. مصطفی (ص) گفت: حجوا بالذراری و لا تأکلوا مالها و تذروا ارباقها فی اعناقها
باین ذراری زنان خواهد بود نه کودکان، که کودکان را در شرع حج کردن درست نیاید.
بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ ای من ولد بعض، فکلهم من ذریة آدم ع ثم ذریة نوح ع ثم ذریة ابراهیم ع و قیل بعضهم من بعض یعنی فی الموالاة الدینیه لقوله تعالی: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ و قوله تعالی: الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ اهل معانی گفتند: تعلق این آیت که إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ الخ بآیت پیش از دو وجه است: یکی آنکه: ایشان همه مقرّ بودند که اتّباع این پیغامبران که بر شمردیم واجب است میگوید: چرا اتّباع محمد ص نمیکنید و ایشان همه یکسانند؟
آنچه اتّباع این پیغامبران واجب کرد، نبوت و رسالت است و آن در محمد ص موجود است، پس او را متبع باشید. وجه دیگر آنست که: اصطفائیّت این پیغامبران از آنست که خدای را فرمانبردار شدند تا مستحق محبت او گشتند، یعنی شما نیز این طاعت بجای آرید تا بآن محبت رسید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ الایة... سبب نزول این آیت آن بود که مصطفی ص، کعب اشرف و اصحاب او را از جهودان با دین اسلام دعوت کرد، و سید و عاقب را از ترسایی با اسلام خواند. ایشان گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ سخن ترسایانست، و أَحِبَّاؤُهُ سخن جهودان گفتند: ما خود پسران و دوستان اللَّهایم بوی نزدیکتر از آنیم که تو ما را بآن میخوانی! رسول خدا و مؤمنان گفتند: اگر آنک شما پسران و دوستانید، چرا بر شما غضب و لعنت است ازو؟ گفتند: این چنان است که پدر بر پسر خشم گیرد، یکبارگی ازو نبرد و دوستی برنخیزد. پس رب العالمین آیت فرستاد: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی. معنی آنست که: یا محمد ص! ایشان را گوی که اگر اللَّه را دوست میدارید، چنان که میگوئید پس مرا دوست دارید که نسبت وی دارم از روی نبوت و رسالت و محبت و بر پی من باشید که من بر طاعت و عبادت وی میخوانم، و دوستی شما مر او را لا محالة از آنست که او نیز شما را دوست میدارد و آن گه شما را دوست دارد که وی را طاعت دار و فرمان بردار باشید. پس واجب است بر شما که اتّباع من کنید در طاعت او، تا شما را دوست دارد. درین آیت نشان دوستی و محبت اتّباع رسول ساخت جای دیگر آرزوی مرگ نشان دوستی کرد. إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ میگوید: اگر راست میگوئید که اللَّه را دوست میدارید، آرزوی مرگ کنید که دوستی داعیه شوق است، و شوقزده را همان مراد وی دیدار دوست بود. و آن کس که همه مراد وی دیدار دوست بود، همیشه آرزوی آن باشد که بر دوست برسد و راه رسیدن بر دوست جز مرگ نیست. پس چرا کراهیّت میدارید مرگ را؟ و مرگ سبب وصال دوست است! اما گفتند: که این مرگ قومی را راحت است، و قومی را آفت. آن را که راحت است، از آن است که: «من احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّه لقائه».
هوش مصنوعی: در این آیه، خداوند به پیامبر میفرماید که اگر مردم واقعا خدا را دوست دارند، باید از او پیروی کنند. زمانی که پیامبر اسلام، خداوند را با دعوت به اسلام معرفی کرد، عدهای از یهودیان و مسیحیان به او پاسخ دادند که آنها فرزندان و دوستان خدا هستند و بنابراین نیازی به پیروی از او ندارند. پیامبر و مومنان از آنها پرسیدند که اگر چنین است، چرا خداوند بر آنان غضب دارد؟ این افراد پاسخ دادند که گاهی پدر بر فرزند خشم میگیرد، اما این به معنای قطع رابطه نیست. پس خداوند آیهای نازل کرد که میگوید: اگر شما خدا را دوست دارید، باید از من پیروی کنید. این آیه نشان دهنده این است که دوستی واقعی با خداوند در پیروی از پیامبر و اطاعت از او تجلی مییابد. همچنین در ادامه آیهای دیگر آمده که اگر خود را دوستان خدا میدانید، آرزوی مرگ کنید، زیرا شوق به خداوند و دوستی واقعی با او نیازمند این است که فرد همیشه در آرزوی دیدار خدا باشد و از مرگ نترسد، چرا که مرگ میتواند راهی برای وصال و نزدیکی به محبوب باشد.
و آن را که آفت است، از آن است که: «من کره لقاء اللَّه کره اللَّه لقائه»
هوش مصنوعی: اگر کسی از ملاقات با خداوند بترسد، خداوند نیز از ملاقات با او بیزار خواهد شد.
زاهدی را گفتند که: مرگ را دوست داری؟ توقف کرد. پس پرسنده گفت: اگر زهد تو با صدق تو بودی از مرگ کراهیت نبودی! سدیگر نشان در صدق محبت آنست که: همواره ذکر محبوب بر دل و بر زبان محبّ تازه بود. چنان که غفلت و نسیان بوی راه نبرد. و علی هذا
هوش مصنوعی: به زاهدی گفتند: آیا مرگ را دوست داری؟ او در جا توقف کرد. سپس پرسنده ادامه داد: اگر زهد و پرهیزگاری تو حقیقت داشت، نباید از مرگ بترسی! نشانه دیگر صدق عشق و محبت این است که همیشه یاد محبوب در دل و زبان عاشق تازه و زنده باشد، به طوری که فراموشی و غفلت هیچ جا در آن وجود نداشته باشد.
قال النبی ص «من احبّ شیئا اکثر ذکره».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: "هر کس چیزی را دوست داشته باشد، بیشتر به یاد آن خواهد بود."
چهارم نشان در وفاء دوستی آنست که: هر چه با محبوب نسبتی دارد، آن را دوست دارد.
هوش مصنوعی: چهارمین نشانه وفاداری در دوستی این است که: هر چیزی که به محبوب مربوط میشود، باید دوست داشته شود.
چنان که قرآن کلام وی، کعبه خانه وی، مصطفی ص رسول وی، مؤمنان دوستان وی.
هوش مصنوعی: قرآن کلام خداوند است، کعبه خانه او محسوب میشود، پیامبر او، محمد (ص)، رسولش است و مؤمنان دوستان او هستند.
مصطفی ص گفت: «احبّوا اللَّه لما یغذوکم به من نعمة، و احبّونی لحبّ اللَّه ایّای، و احبّوا اهل بیتی لحبّی»
هوش مصنوعی: مصطفی ص فرمود: «خدا را به خاطر نعمتهایی که به شما داده است، دوست بدارید، و من را به خاطر عشق به خدا دوست داشته باشید، و اهل بیتم را به خاطر عشق به من محبت کنید.»
آن گه گفت: وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ. درین تنبیه است که محبّت نه معلول است، نه باکتساب بنده تا بتحصیل طاعت یا از اجتناب معصیت فرا دست آید. یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ. پس آنچه گفت: یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ که بنده باشد که گناهان دارد، آن گه خدا را دوست دارد و اللَّه وی را دوست دارد. هم ازین بابست خبر نعمان که وی را بخمر خوردن چند بار حدّ زدند. پس یکی وی را لعنت کرد، رسول خدا گفت: لعنت مکن که وی خدا و رسول او را دوست میدارد. مفسران گفتند: چون این آیت فرو آمد، عبد اللَّه بن ابی سر منافقان با اصحاب خویش گفت: محمد طاعت خود در طاعت خدا بست، میخواهد تا چنان که خدای را طاعت داریم، وی را نیز طاعت داریم و میفرماید تا وی را دوست داریم، چنانک ترسایان عیسی ع را دوست داشتند.
هوش مصنوعی: سپس گفت: و خداوند گناهان شما را میبخشاید. این بیان نشان میدهد که محبت نه ناشی از چیزی است و نه ناشی از تلاشی که بنده انجام میدهد تا اطاعت کند یا از گناه خودداری کند. پس آنچه بیان شده که خدا شما را دوست میدارد، به این معناست که بندگان گناهکار نیز میتوانند خدا را دوست داشته باشند و خدا نیز آنها را دوست میدارد. این موضوع به داستان نعمان مرتبط است که چندین بار به خاطر نوشیدن الکل مجازات شد. زمانی یکی او را لعنت کرد و رسول خدا فرمود: لعنت نکنید، زیرا او خدا و رسولش را دوست دارد. مفسران گفتند: وقتی این آیه نازل شد، عبد اللَّه بن ابی سر، یکی از منافقان، به همراهانش گفت: محمد اطاعت از خود را به اطاعت از خدا وصل کرده و میخواهد که ما همانگونه که خدا را اطاعت میکنیم، او را نیز اطاعت کنیم و محبت او را مانند محبت پیروان عیسی بن مریم داشته باشیم.
رب العالمین در جواب ایشان این آیت فرستاد، یعنی من که خدایم بطاعت داری میفرمایم.
هوش مصنوعی: خداوند در پاسخ به آنها این آیه را فرستاد، به این معنی که من که خداوند هستم، شما را به اطاعت از خود دعوت میکنم.
قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ بگوی ایشان را که، فرمان بردار باشید، و او را یگانه و یکتا دانید، و بخداوندی و معبودی وی اقرار بدهید، و رسول وی را فرمانبردار باشید، و او را بنبوت و رسالت استوار دارید و در آیت اوّل اتّباع وی فرمود، و درین آیت طاعت وی فرمود، از بهر آنکه افتد طاعت داری که اتّباع سیرت و افعال و اخلاق با آن نبود. و این جا هم طاعت داری باید و هم اتّباع، تا بنده بر راه حق افتد و بر سنن صواب. آن راه که بنده در آن بکمال سعادت خویش رسد و قرآن مجید بآن اشارت میکند: قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ، عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی بزرگان دین گفتند: این راه بر سه منزل نهادند: منزل اول: شناخت احکام ظاهر شرع است و بآن کار کردن و شرط آن بجا آوردن. منزل دوم: شناخت علم و زهد و ورع است که حاصل آن شناختن عیب خویش است، و قمع شهوات، و مجاهدت نفس. و منزل سوم: شناخت خواطر است که آن توقیعات سلطان ربوبیت است. و خاطری که توقیع ربوبیّت باشد، خطا در آن راه نبرد، و بلکه همه شکستگیها بوی درست شود. مصطفی ص گفت: «اتّقوا فراسة المؤمن فانّه ینظر بنور اللَّه».
هوش مصنوعی: باید به آنها بگویید که از خدا و پیامبر اطاعت کنید. به یکتایی و خدایی او اعتراف کنید و به پیامبر او احترام بگذارید. پیروی از سیره و رفتار او ضروری است و باید به دستوراتش عمل کنید. این پیروی و اطاعت باعث میشود که انسان به راه حق هدایت شود و به سعادت حقیقی برسد. قرآن نیز به این موضوع اشاره کرده و میگوید این مسیر من است که شما را به سوی خدا دعوت میکند. بزرگان دین این مسیر را به سه مرحله تقسیم کردهاند: مرحله اول، شناخت احکام واقعی دین و عمل به آنهاست. مرحله دوم شامل علم، زهد و پرهیز از گناهان و شناخت عیوب نفس است. مرحله سوم به شناخت افکار و اندیشهها مربوط میشود که نشاندهنده فرمانروایی ربوبی است. افکاری که از جانب خدا هستند، اشتباه نخواهند بود و حتی شکستها به درستی تبدیل خواهند شد. پیامبر اسلام نیز بیان کرده است که از بصیرت مؤمنان بپرهیزید زیرا آنها با نور خدا نگاه میکنند.
این سه منزل که گفتیم، رسول بسه کلمه باز آورده و راه تحصیل آن باز نموده گفت: «سائل العلماء و خالط الحکماء و جالس الکبراء».
هوش مصنوعی: این سه منزل که ذکر شد، با سه کلمه از سوی پیامبر بیان شده و راه رسیدن به آنها مشخص شده است: «از علمای بزرگ بپرس، با حکما و اندیشمندان درآمیز و در کنار افراد بزرگ بنشین».
آن گه گفت: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ. اگر برگردند از طاعت خدا و رسول وی، خدای ایشان را دوست ندارد هر چند که ایشان میگویند، وی را دوست داریم آن گفت ایشان بیحاصل است، و آن دعوی ایشان باطل.
هوش مصنوعی: سپس گفت: اگر از اطاعت خدا و پیامبرش روی گردان شوند، خداوند کافران را دوست ندارد. حتی اگر آنها ادعا کنند که خدا را دوست دارند، این ادعا بیفایده است و ادعایشان بیاساس است.
قوله: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ الایة... صفوت از هر چیز بهینه آنست. میگوید اللَّه برگزید آدم ع را بمحبّت و ولایت و نبوّت، او را رسول کرد بفرزندان خویش و بفرشتگان. و لهذا قال تعالی: أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ. در خبر است که مردی گفت: «یا رسول اللَّه! أ نبیّا کان آدم؟ قال: نعم، مکلّم»
هوش مصنوعی: خداوند آدم را برای مقامهای محبت، ولایت و نبوت برگزید و او را به عنوان پیامبر برای فرزندانش و فرشتگانش انتخاب کرد. به همین دلیل، خداوند به فرشتگان فرمان داد که آدم را با نامهایش آشنا کنند. در روایتی آمده که فردی از پیامبر پرسید: «آیا آدم پیامبر بود؟» و او جواب داد: «بله، او با خدا سخن میگفت.»
و برگزید نوح ع را و ابراهیم ع را، و آل وی اسماعیل و اسحاق و لوط و یعقوب و انبیاء فرزندان او. ابراهیم را خلّت داد و امام ملّت کرد، و ایشان را که برشمردیم از خاندان وی اهل رسالت کرد، و بریشان درود پیوست تا جاوید. آل مرد کسان وی باشند از نزدیکان و خاصگان قبیله و عشیره و موافقان در دین. پس هر که در دین موافق نباشد و در اتّباع درست نیاید، او را آل نگویند اگر چه نسب دارد. و با موافقت و اتّباع در دین آل گویند، اگر چه نسب ندارد. و الیه الاشارة بقوله: «فمن تبعنی فانّه منّی»
هوش مصنوعی: نوح و ابراهیم را انتخاب کرد و از خانواده ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، لوط، یعقوب و پیامبران نسل او را برگزید. ابراهیم را به عنوان پیشوای ملت تعیین کرد و این افراد را از خاندان او به عنوان اهل رسالت معرفی نمود و تا همیشه بر آنان درود فرستاد. نزدیکان و خاصان قبیله و عشیره ابراهیم جزء خانواده او هستند و کسانی که در دین با او همفکر نیستند و به راه صحیح نمیروند، شامل این خانواده نمیشوند هرچند که پیوند نسبی داشته باشند. به همین ترتیب، اگر کسی نسبی نداشته باشد ولی در دین با او همسو باشد، به عنوان اهل خانواده شناخته میشود. این نشاندهنده این است که پیروی از او یعنی پیروی از اصول او.
و قال تعالی: وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ. و پسر نوح که نه موافق نوح ع بود در دین، از آل وی نشمرد و گفت: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ. و آل فرعون را گفت: أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ که در ملت کفر همه یکسان بودند و بر پی یکدگر رفتند.
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید: هر کس از شما که به آنها (کافران) نزدیک شود، از آنهاست. و درباره پسر نوح که در دین با او توافق نداشت، فرمود: او از خانوادهات نیست. همچنین نسبت به آل فرعون میفرماید: آل فرعون را به سختترین عذاب وارد کنید، چون آنها همه در کفر برابر بودند و در این راه به هم پیوستند.
مصطفی (ص) خویشان کافر را گفت: «انّ آل ابی لیسوا لی باولیاء، انّما ولیّی اللَّه و صالح المؤمنین، و لکن لهم رحم ابلّها ببلالها».
هوش مصنوعی: مصطفی (ص) به خویشان کافر خود فرمود: «آل ابی برای من مورد محبت نیستند، بلکه تنها ولی من خداوند و مؤمنان نیکوکار هستند، اما با آنها نسبت خونی دارم که آن را نمیتوان نادیده گرفت.»
روی أنّ النبی (ص) مرض فاتی اهل قبا یعودونه و قالوا: یا رسول اللَّه لم نعلم بمرضک الّا الآن، فجئنا فادعوا اللَّه لنا.
هوش مصنوعی: روزی پیامبر (ص) بیمار شد و اهل قبا به عیادت او رفتند. آنها گفتند: ای رسول خدا، ما تا به حال از بیماریتان خبر نداشتیم و الآن که متوجه شدیم، آمدیم تا از خدا برای ما دعا کنید.
فقال سوف ادعولکم و لآل محمد. قالوا: یا رسول اللَّه و من آل محمد؟ قال: سألتمونی عن شیء ما سألنی عنه احد غیرکم، المسلمون، آل محمد ص کلّ مؤمن تقیّ
هوش مصنوعی: رسول خدا (ص) فرمود: من برای شما و اهل محمد دعا میکنم. پرسیدند: ای رسول خدا، اهل محمد چه کسانی هستند؟ ایشان پاسخ دادند: شما در مورد چیزی از من پرسیدید که هیچکس جز شما از من نپرسیده است. اهل محمد، همه مؤمنان پرهیزکار هستند.
و گفتهاند که: اهل دین که نسبت ایشان با رسول خداست بر دو قسماند: گروهی خاصیگان ویاند. و متبعان وی، بعلم متقن و عمل محکم شرائط شرع او بجا آورند و براه دین وی راست روند. ایشان را «آل» گویند. قسم دیگر گروهیاند که با وی نسبت دارند و عمل ایشان بر سبیل تقلید باشد و با تقصیر و تفریط بود، نه ایشان را علم متقن است نه عمل محکم ایشان را امّت گویند نه آل. پس آل پیغامبر همه امّت اواند، نه همه امّت او آل اواند. اینجاست که جعفر بن محمد (ع) را گفتند: چه گویی باین مردمان که میگویند مسلمانان همه آل محمداند؟ جواب داد که: کذبوا و صدقوا. گفتند: این چه معنی دارد، دروغ و راست هر دو جمع کردن؟ گفت: دروغ است آنچه میگویند که مردمان با این همه تقصیر در دین آل محمداند، و راست است چون شرائط شریعت او بجای آرند و براه اتّباع او تمام روند، و راست روند.
هوش مصنوعی: اهل دین نسبت به رسول خدا به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته افرادی هستند که به حقیقت پیرو وی هستند و با علم و عمل مناسب، احکام دین او را اجرا میکنند. این افراد به عنوان «آل» شناخته میشوند. دسته دیگر به کسانی اطلاق میشود که صرفاً به او نسبت دارند، اما عملشان تقلیدی است و در دین کوتاهی و غفلت میکنند. این افراد نه علم درستی دارند و نه عمل محکم. به این افراد «امت» گفته میشود، نه «آل». بنابراین، همه آل پیغمبر، اعضای امت او هستند، اما همه اعضای امت، آل او نیستند. زمانی که از جعفر بن محمد (ع) سوال کردند که نظرش درباره کسانی که میگویند همه مسلمانان آل محمد هستند، چیست، پاسخ داد که: «دروغ میگویند و راست میگویند.» وقتی از او پرسیدند که این چه معنا دارد که دروغ و راست را با هم میآورد، توضیح داد: دروغ است آنچه میگویند درباره کسانی که با این همه کوتاهی در دین آل محمد هستند و راست است اگر کسانی که احکام شریعت او را به درستی اجرا کنند و پیرو واقعی او باشند.
وَ آلَ عِمْرانَ و برگزید آل عمران یعنی موسی ع و هارون ع. مقاتل گفت: این عمران پدر موسی و هارون است. هو عمران بن یصهر بن قاهث بن لاوی بن یعقوب ع.
هوش مصنوعی: آل عمران به خانوادهای اشاره دارد که شامل موسی و هارون میشود. مقاتل بیان کرده که عمران پدر موسی و هارون است. نام کامل عمران به این صورت است: عمران بن یصهر بن قاهث بن لاوی بن یعقوب.
و گفتهاند: آل عمران مریم است و پسر وی عیسی ع و آن عمران بن ماثان است النّجار، نیک مردی بود از نیک مردان زمین مقدس.
هوش مصنوعی: گفته شده است که آل عمران به مریم تعلق دارد و پسر او عیسی است. عمران، پدر مریم، فردی نیکو و از مردان خوب سرزمین مقدس بوده است.
عَلَی الْعالَمِینَ ای عالمی زمانهم. گفتهاند: که: عالم نامی است از هر چه در موجودات است، از زمین و آسمان، و هوا و فضا، و برّ و بحر و حیوانات و جمادات. و چون عقلاء از آدمیان و فریشتگان در جمله آن بودند، جمع بنام ایشان باز کرد که در آفرینش ایشان اصلاند، و دیگر چیزها تبع ایشانست. و گفتهاند که: هر جنسی از موجودات که هست، آن را عالمی گویند. چنان که جنس آدمیان، و جنس فریشتگان، و جنس پریان، و جنس مرغان، و غیر ایشان. و گفتهاند که: اهل هر عصری را عالمی گویند. اهل تحقیق گفتند: عالم دو است: عالم کبیر و عالم صغیر.
هوش مصنوعی: عالم به مجموعهای از تمامی موجودات اطلاق میشود که شامل زمین، آسمان، هوا، فضا، خشکی، دریا، حیوانات و اجسام بیجان است. از آنجا که انسانها و فرشتگان در این مجموعه وجود دارند و بهعنوان اصل و پایه آفرینش به حساب میآیند، بنابراین به جمع آنها نیز عنوان عالم داده میشود. همچنین، هر نوع موجودی که وجود دارد، نامی بهخصوص دارد و میتوان آن را عالم نامید، مانند انسانها، فرشتگان، پریان و پرندگان. به علاوه، گفته شده است که به افراد هر دوره تاریخی نیز عالم میگویند. اهل تحقیق بیان کردهاند که عالم به دو دسته تقسیم میشود: عالم بزرگ و عالم کوچک.
کبیر آنست که گفتیم، و صغیر هر آدمی بنفس خویش عالمیست و هر چه در عالم کبیر است نمودگار آن در عالم صغیر است، از زمین و کوه و نبات و جوی روان و باد و آب و آتش و سرما و گرما و پیشهوران و فریشتگان و چهارپایان و غیر آن. ازین جاست که ربّ العالمین در نفس آدمیان همان نظر فرمود که در عالم کبیر فرمود و گفت: وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ؟. و در آیت دیگر هر دو در هم بست، گفت: سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ. مصطفی (ص) گفت: اعلمکم بنفسه، اعلمکم بربه
هوش مصنوعی: در این متن بیان شده که جهان بزرگ و جهان کوچک به هم مرتبط هستند. هر انسانی به نوعی دنیایی در درون خود دارد و آنچه در جهان بزرگ وجود دارد، در این دنیای کوچک هم بهطور نمادین وجود دارد. مثلاً زمین، کوهها، گیاهان، آب، آتش و حتی موجودات زنده، همه نشاندهنده ابعاد مختلف جهان هستند. این ارتباط به این معناست که خداوند در درون انسانها نیز همانند جهان بزرگ عمل کرده و به آنها نگاه کرده است. در آیات قرآن نیز به این مسأله اشاره شده که باید درون خود را بشناسیم تا به عظمت خداوند پی ببریم. همچنین پیامبر (ص) فرمودند که آگاهی از خود، درک بهتری از خداوند به انسان میدهد.
و جای دیگر گفت: وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ تنبیها، علی انهم لو تفکروا فی انفسهم لما خفی معرفته علیهم.
هوش مصنوعی: و در جای دیگری آمده است: "و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز آنها را به خودشان فراموشی سپرد." این نهی به ما یادآوری میکند که اگر آنها در مورد خودشان فکر میکردند، شناخت خدا بر آنها پنهان نمیماند.
ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ذرّیة نصب است بر حال، و گفتهاند بر بدل و گفتهاند بر تکریر. ای: اصطفی ذریّة و اشتقاق ذریّت از «أذرأ اللَّه الخلق» است، فترکت همزته، کبریّة و نبی. و گفتهاند: هی فعلیة من الذرّ و چنان که نسل را ذرّیت گویند، اصل را نیز گویند، و ذلک فی قوله: وَ آیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ ای آباءهم. و زنان را ذراری گویند. مصطفی (ص) گفت: حجوا بالذراری و لا تأکلوا مالها و تذروا ارباقها فی اعناقها
هوش مصنوعی: نسلهایی که برخی از آنها از برخی دیگر به وجود آمدهاند و خداوند شنوا و داناست. واژه «ذرّیه» به حالت نصب آمده است و برخی آن را بدل و برخی دیگر به عنوان تکرار دانستهاند. «ذرّیه» از «أذرأ اللَّه الخلق» گرفته شده، که در آن حرف همزه حذف شده است. این واژه به معنای نسل است و به همین ترتیب، اصل نیز به این نام خوانده میشود، چنان که در آیهای آمده: «و آیهای برای آنها این است که ما نسلهایشان را حمل نمودیم»، یعنی اجداد آنها. همچنین به زنان نسلها، «ذراری» گفته میشود. پیامبر (ص) فرمود: «با نسلها سفر کنید و مالی از آنها نخورید و آن را بر دوش آنها نگذارید.»
باین ذراری زنان خواهد بود نه کودکان، که کودکان را در شرع حج کردن درست نیاید.
هوش مصنوعی: این مسئله مربوط به زنان است و نه کودکان، چون انجام مناسک حج برای کودکان در قوانین شرعی مناسب نمیباشد.
بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ ای من ولد بعض، فکلهم من ذریة آدم ع ثم ذریة نوح ع ثم ذریة ابراهیم ع و قیل بعضهم من بعض یعنی فی الموالاة الدینیه لقوله تعالی: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ و قوله تعالی: الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ اهل معانی گفتند: تعلق این آیت که إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ الخ بآیت پیش از دو وجه است: یکی آنکه: ایشان همه مقرّ بودند که اتّباع این پیغامبران که بر شمردیم واجب است میگوید: چرا اتّباع محمد ص نمیکنید و ایشان همه یکسانند؟
هوش مصنوعی: برخی از افراد نسل یکدیگر هستند، به این معنا که همه از نسل آدم و سپس نسل نوح و بعد از آن نسل ابراهیم هستند. همچنین برخی از آنها به یکدیگر وابستهاند، به خصوص در ارتباطات دینی، چنانکه در آیات قرآن آمده است که مؤمنان و مؤمنات همدیگر را یاری میکنند. در contrast، منافقان نیز از یکدیگر پشتیبانی میکنند. اهل تمدن گفتهاند که ارتباط آیه «خداوند آدم را برگزیده» با آیات پیشین از دو جهت قابل تفسیر است: یکی اینکه همه این پیامبران مورد تایید هستند و پذیرش رسالت آنها واجب است. حال پرسش این است که چرا از پیامبر اسلام (ص) تبعیت نمیکنند در حالی که همه آنان در یک سطح قرار دارند؟
آنچه اتّباع این پیغامبران واجب کرد، نبوت و رسالت است و آن در محمد ص موجود است، پس او را متبع باشید. وجه دیگر آنست که: اصطفائیّت این پیغامبران از آنست که خدای را فرمانبردار شدند تا مستحق محبت او گشتند، یعنی شما نیز این طاعت بجای آرید تا بآن محبت رسید.
هوش مصنوعی: آنچه باعث میشود که باید از این پیامبران پیروی کرد، مقام نبوت و رسالت است که در محمد (ص) وجود دارد، بنابراین باید از او پیروی نمایید. نکته دیگری که وجود دارد این است که انتخاب خاص این پیامبران به این دلیل است که آنها تسلیم خداوند شدهاند و به همین دلیل لایق محبت او شدهاند، یعنی شما نیز باید فرمانبرداری کنید تا به محبت الهی دست یابید.