اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ. آن مهتر عالم و سید ولد آدم مصطفی ص خبر داد از کردگار قدیم جل جلاله و عزّ کبریاء گفت: آن گه که بهشت بیافرید رب العالمین بجبریل گفت «یا جبریل اذهب فانظر الیها»
هوش مصنوعی: خداوند متعال میفرماید: «محبت به لذتها برای مردم زینت داده شده است». پیامبر اکرم (ص) از سوی خداوند حکیم خبر داد که زمانی که خداوند بهشت را آفرید، به جبرئیل گفت: «ای جبرئیل، برو و به بهشت نگاه کن».
رو درین بهشت نظاره کن و آنچه من ساختهام و آفریدهام بندگان و دوستان خود را یکی ببین، جبرئیل رفت و آن بهشتهای آراسته با ناز و نعیم بینهایت دید، و آن طربگاه در آن منزلگاه در جوار حضرت اللَّه ساخته و پرداخته عزیزان راه را و دوستان اللَّه را. جبرئیل چون آن دید گفت: «بار خدایا!
هوش مصنوعی: به این بهشت نگاه کن و آنچه را که من ساختهام ببین، بندگان و دوستانم را به صورت یکی ببین. جبرئیل رفت و به آن بهشتهای پُر زرق و برق و بینهایت زیبا نگریست، و آن مکان شادی را در جوار خداوندی که برای عزیزان و دوستانش فراهم شده بود، مشاهده کرد. جبرئیل وقتی این را دید گفت: «پروردگارا!
«و عزّتک لا یسمع بها احد الّا دخلها»
هوش مصنوعی: «هیچ کس از عزت و مقام تو باخبر نمیشود مگر اینکه در آن وارد شود.»
بعزّت و خداوندی تو که هیچکس صفت این بهشتها نشنود که نه بآن قصد دارد و طاعتدار بود تا در آن شود. پس رب العالمین هر چه دشواری و رنج بود ازین نابایستها و بیمرادیها گرد آن بهشت در گرفت، و راهش را پل بلوی ساخت تا هر که قصد مولی دارد نخست پل بلوی باز گذارد.
هوش مصنوعی: به نام خداوند متعالی، که هیچکس نمیتواند به درستی وصف این بهشتها را بیان کند، چرا که هیچکس در آرزوی آنها نیست و تنها با طاعت و عبادت به سوی آنها نمیرود. پس پروردگار جهانیان، تمام دشواریها و رنجها را به خاطر دوری از این بهشتها تحمل کرده و راه آن را به پلی از بلاغت و قدرت مجهز ساخته است. بنابراین، هر کس که میخواهد به جانب پروردگارش حرکت کند، باید ابتدا از این پل عبور کند.
شیخ الاسلام انصاری رحمة اللَّه گفت: من چه دانستم که مادر شادی رنج است، و زیر یک ناکامی هزار گنج است! من چه دانستم که این باب چه بابست و قصه دوستی را چه جوابست! من چه دانستم که صحبت تو مهینه قیامت است، و عز وصال تو در ذل حیرتست! جان و جهان کعبه جایی خوش است و معشش اولیاست و مستقرّ صدیقانست اما بادیه مردم خوار در پیش دارد، میل در میل و منزل در منزل، تا خود کرا جست آن بود که آن میلها و منزلها باز برد و بکعبه معظم رسد!
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام انصاری رحمت الله میگوید: من نمیدانستم که شادی چه رنجی در خود دارد و زیر بیتوفیقی چقدر گنج واقعی نهفته است! نمیدانستم این مسیر از چه نوعی است و پاسخ داستان دوستی چیست! نمیدانستم که گفتگو با تو، در روز قیامت چگونه خواهد بود و اتصال به تو در دنیای سردرگمی چقدر ارزش دارد! زندگی و جهان، کعبهای است که جایی خوش و محل آرامش اولیا و پیرامون صدیقان است، اما مردم در بیابان، با مشکلات زیادی مواجهاند. آنها باید در هر مرحله و در هر منزل با میل و اشتیاق پیش بروند تا بتوانند آن چیزی را که جستجو میکنند، پیدا کنند و به کعبه معظم برسند!
عالمی در بادیه مهر تو سرگردان شدند
تا که یابد بر در کعبه قبولت بردبار
هوش مصنوعی: در دل صحرا، عدهای به خاطر عشق و مهر تو گیج و سرگشته شدند تا شاید بتوانند در درِ کعبه، رضایت و پذیرش تو را بیابند.
(سنایی) پس چون راه بهشت بر بیمرادی و ناکامی نهاد فرمان در آمد که: یا جبریل! اکنون بازنگر تا چه بینی؟ جبریل آن راه پر خطر دید، و آن میلهای مجاهدت، و منزلهای با ریاضت دید که بر راهگذار بهشت نهاده، و عزت قرآن خبر میدهد که تا آن میلهای مجاهدت باز نبری راه بحضرت ما نیابی وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا. جبرئیل که چنان دید گفت: «بار خدایا! نپندارم که ازیشان یک کس در بهشت شود.» مصطفی ص گفت پس رب العالمین دوزخ را بیافرید با انکال و سلاسل و با زقوم و حمیم. جبرئیل را فرمود: که یا جبرئیل یکی در رو درین زندان، تا اثر غضب ما بینی، و صفت عقوبت ما بدانی. جبرئیل رفت و دوزخ را دید با آن درکات و انواع عقوبات گفت: بار خدایا!
هوش مصنوعی: سنایی به توصیف مسیری که انسانها به سمت بهشت طی میکنند میپردازد. در این مسیر، سختیها و تلاشهای زیادی وجود دارد که باید از آنها عبور کرد. او به این نکته اشاره میکند که کسی نمیتواند به بهشت برسد مگر اینکه بر این سختیها غلبه کند. جبریل، فرشتهای که به این مظاهر نگاه میکند، با دیدن این دشواریها میگوید که احتمالاً هیچکس از میان آنها به بهشت نخواهد رسید. در ادامه، خداوند دوزخ را خلق میکند تا عواقب نادانی و بیعملی را نشان دهد و جبریل را به آنجا میفرستد تا او هم آثار خشم و مجازات الهی را ببیند. جبریل به دوزخ میرود و از عذابهای آن به خداوند میگوید.
«و عزّتک لا یسمع بها احد فیدخلها»
هوش مصنوعی: عزت و بزرگی تو به گونهای است که هیچکس نمیتواند آن را بشنود و وارد آن شود.
بعزت تو خداوندا که کسی صفت این دوزخ نشنود و آن گه کاری کند که بأن کار در دوزخ شود. پس رب العالمین هر چه از شهوات دنیا بود از آنچ درین آیت بشمرد مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ این همه گرد دوزخ در گرفت و راه آن بر مراد و هواء نفس نهاد تا هر که بر پی مراد و هواء نفس خود رود بعاقبت سر بدوزخ باز نهد آن گه گفت: یا جبرئیل! اکنون بازنگر این دوزخ را یعنی که تا راه آن به بینی.
هوش مصنوعی: به عزت تو، ای خداوند، کسی از وصف این دوزخ باخبر نیست و نمیتواند کاری کند که او را وارد دوزخ کند. بنابراین، پروردگار جهانیان هر چه از لذتهای دنیا وجود دارد از جمله زنان، پسران، و wealth و داراییهایی مانند طلا و نقره، اسبهای نشاندار، دامها و زراعت، همه اینها به دوزخ مرتبط است و راه آن به خواستهها و هوسهای نفس انسانها مربوط میشود. هر کسی که به دنبال خواستهها و هوسهای خود برود، در نهایت به دوزخ خواهد رسید. سپس گفت: ای جبرئیل! حالا این دوزخ را دوباره ببین، یعنی راه آن را بشناس.
جبرئیل چون آن دید گفت: بار خدایا! ترسم که هیچ کس نماند از ایشان که نه در دوزخ شود. پس مصطفی از راه هر دو سرای خبر داد گفت: «حفّت الجنة بالمکاره و حفت النار بالشهوات».
هوش مصنوعی: جبرئیل وقتی این را دید گفت: بار خدایا! من نگرانم که هیچکس از آنها نباشد که به جهنم نرود. سپس پیامبر از هر دو مکان خبر داد و گفت: «بهشت با موانع و سختیها احاطه شده و جهنم با لذتها و خواستههای نفس.»
روندگان در نابایست قدم در بهشت نهند، و اندکا که ایشان خواهند بود! و روندگان در شهوت قدم در دوزخ نهند، و فراوانا که ایشان خواهند بود! آن راه بهشت پر بلاست و بانشیب و بالاست، و آن راه دوزخ آسانست و بر نفسها نه گران است! ألا انّ عمل الجنة حزن بربوة، الا ان عمل النار سهلة بشهوة.
هوش مصنوعی: افرادی که برای رسیدن به بهشت تلاش میکنند، در مسیر دشواری قدم میگذارند و تعداد آنها کم خواهد بود. در مقابل، کسانی که به دنبال شهوت و لذتهای دنیوی هستند، به دوزخ وارد میشوند و تعدادشان زیاد خواهد بود. راه بهشت پر از مشکلات و چالشهاست و نیاز به تحمل دارد، اما راه دوزخ آسان و هموار به نظر میرسد و معمولاً بر نفسها فشار نمیآورد. به یاد داشته باشید که کارهایی که به بهشت میانجامند، ممکن است با مصیبت و سختی همراه باشد، در حالی که کارهایی که به دوزخ میانجامند، آسان و شیرین به نظر میرسند.
قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ الآیة. حدیث دشمنان و صفت زندگانی و غایت مقصور ایشان باز نمود و بیان کرد، باز درین آیت دیگر قصه دوستان در گرفت آنان که امروز تقوی شعار ایشان و فردا بهشت و رضوان سرانجام کار ایشان، گفت لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ هم چنان که تقوی را مراتب است بهشت را درجاتست: اول درجه جنة المأوی است، و اول رتبه در تقوی از حرام و هواء نفس پرهیز کردن است. قرآن مجید هر دو درهم بست و گفت: وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی. و اعلی درجات جنة عدن است، و به از جنة عدن رضوان اکبر است پس غایت مقصد بهشتیان رضوان اکبرست. چنان که رب العالمین گفت: «وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» و این رضوان اکبر کسی را بود که بنهایت تقوی رسد و نهایت تقوی این است که هر چه داغ حدوث و نشان آفرینش دارد همه را دشمن خود داند، چنان که خلیل گفت «فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعالَمِینَ» و از همه روی بر گرداند تا بدلی فارغ با غم عشق حقیقت پردازد، و یقین داند که با غم عشق او زحمت اغیار در نگنجد، وز همه دل و جان خود بُرد.
هوش مصنوعی: به آنها بگو: آیا میخواهید خبری بهتر از این را به شما بگویم؟ اینجا به داستان دشمنان و ویژگیهای زندگی آنها اشاره شده و هدف نهاییشان توضیح داده شده است. سپس به داستان دوستان پرداخته شده که امروز تقوای آنها شعارشان است و فردا بهشت و رضوان، مقصد نهایی آنها. برای پرهیزکاران در پیشگاه پروردگارشان باغهای بهشتی وجود دارد. همانطور که برای تقوا درجاتی هست، بهشت نیز دارای درجات مختلفی است: اولین درجه جنت المأوی است و ابتداییترین مرتبه تقوا پرهیز از حرام و خواستههای نفسانی است. قرآن این دو را به هم پیوند داده و میفرماید: و نفس را از هوای نفس باز داشته، چرا که بهشت، مأوی است. بالاترین درجات بهشت، جنت عدن خواهد بود و بهترین از جنت عدن، رضوان اکبر است. بنابراین، نهایت آرزوی بهشتیان رضوان اکبر است. همانطور که پروردگار عالم فرموده: «و مساکن پاکیزه در باغهای عدن و رضوانی بزرگ از سوی خدا». این رضوان اکبر نصیب کسی میشود که به نهایت تقوا برسد و نهایت تقوا به این معنی است که هر آنچه نشانههای دنیا و خلقت دارد، باید دشمن خود بداند، چنانکه خلیل گفته است: «به جز پروردگار جهانیان، آنها دشمن من هستند» و از همه چیز روی برتابد تا با عشق به حقیقت، دلی سبک بار و خالی از غم داشته باشد و بداند که با غم عشق او، زحمتهای دیگران در او نمیگنجد و تمام دل و جانش را فدای او کند.
«دل باغ تو شد پاک ببر زان که درین دل
یا زحمت ما گنجد و یا نقش خیالت
هوش مصنوعی: دل من به مانند یک باغ خالی و پاک شده است. این را از آن رو بگو که در این دل تنها یا میتوانم زحمت و سختی را تحمل کنم، یا خیال تو را بپرورانم.
جان نیز بنزد تو فرستیم بدین شکر
صد جان نکند آنچه کند بوی وصالت»
هوش مصنوعی: ما جانهای خود را به خاطر تو تقدیم میکنیم، اما این شکرگزاری، حتی صد جان هم نمیتواند آن احساسی را منتقل کند که بوی وصالت به ما میدهد.
فردا هر کسی را بغایت مقصد و همت خویش رسانند، یکی در آرزوی جنة الماوی او را گویند از حرام محض بگریز تا عادل باشی، وز تو دریغ نیست. یکی در آرزوی دار الخلد، او را گویند از شبهت بپرهیز، تا زاهد باشی و از تو دریغ نیست. یکی در آرزوی فردوس است، او را گویند از حلال محض دور باش در دنیا تا عارف باشی، و از تو دریغ نیست. قومی بمانند که ایشان را خود آرزویی نبود و مرادی نباشد، مراد ایشان مُراد دوست و اختیار ایشان اختیار دوست! بهشتها بر ایشان عرض کنند، و از بهر ایشان کنیزکان و ولدان بر کنگرهها نشانند با نثارهای عزیز و ایشان از همه فارغ، روی خویش از ایشان بگردانند، و گویند: اگر لا بد دل بکسی باید داد باری بکسی دهیم که کرا کند.
هوش مصنوعی: فردا هر کسی به اهداف و آروزهای خودش دست پیدا خواهد کرد. برخی به کسانی که به بهشت آرزو دارند، خواهند گفت از کارهای حرام دوری کنند تا فردی نیکو باشند و در این راستا از هیچ تلاشی دریغ نکنند. برخی دیگر که به بهشت فردوس چشم دوختهاند، به آنها خواهند گفت که از شبهات پرهیز کنند تا زاهد و پارسا شوند و در این راه حتی از خودشان نیز دریغ نکنند. اما افرادی نیز وجود دارند که هیچ آرزو و هدفی ندارند و آنچه برایشان مهم است، خواسته و اراده دوستشان است. بهشتها به روی این افراد گشوده خواهد شد و برایشان زنان زیبا و جوانان به خدمت خواهند آورد. اما آنها بهراستی از همه این نعمتها فارغاند و از آنها روی برخواهند گرداند و خواهند گفت: اگر قرار است دل را به کسی بسپاریم، باید آن را به کسی بسپاریم که شایسته این محبت باشد.
ناگاه بدان لاله رخان دادم دل
او بود سزای دل از آن دادم دل
هوش مصنوعی: ناگهان دل را به لالههایم سپردم، چون دل من سزاوار چنین عشقی بود، آن را به او دادم.
اکنون رضوان اکبر گوئیم و آیت بأن ختم کنیم: روی انس بن مالک قال ابطأ علینا رسول اللَّه ص یوما فلما خرج قلنا له لقد احتبست، فقال ذلک ان جبرئیل اتانی کهیئة المرأة البیضاء فیها نکتة سوداء، فقال ان هذه الجمعة فیها ساعة خیر لک و لامتک. و قد ارادها الیهود و النصاری فاخطأوها» قلت یا جبرئیل ما هذه النکتة السوداء؟ فقال هذه الساعة الّتی فی یوم الجمعة، لا یرافقها مسلم یسأل اللَّه فیها خیرا الّا اعطاه ایّاه، او ذخر له مثله یوم القیامة، او صرف عنه مثله من السّوء، و انّه خیر الایام عند اللَّه، و انّ اهل الجنة یسمّونه، یوم المزید فقلت یا جبرئیل و ما یوم المزید؟ فقال ان فی الجنة اودیا افیح فیه مسک ابیض، ینزل اللَّه کل یوم الجمعة فیه فیضع کرسیّه، ثم یجاء بمنابر من نور فتوضع خلفه، فتحفّ به الملائکة ثم یجاء بکراسیّ من ذهب فتوضع، و یجیّ بالنبیّین و الصدیقین و الشهداء و المؤمنین اهل الغرف فیجلسون ثم یبتسم اللَّه فیقول: ای عبادی! سلوا. فیقولون: نسألک رضوانک: فیقول: قد رضیت عنکم.
هوش مصنوعی: روزی پیامبر اکرم (ص) کمی تأخیر کردند و وقتی بیرون آمدند، گفتیم که چرا تأخیر کردید؟ ایشان توضیح دادند که جبرئیل به شکل زن سفیدی با لکهای سیاه به ایشان ظهور کرده و به ایشان گفته بود که در روز جمعه ساعتی وجود دارد که خیر و برکت برای شما و امتتان در آن است. او همچنین اشاره کرد که یهودیان و نصاری سعی کرده بودند درک کنند که این ساعت کی است، اما در این امر موفق نشده بودند. وقتی پیامبر از جبرئیل پرسیدند که آن لکه سیاه چیست، جبرئیل پاسخ داد که این ساعت ویژهای است که اگر مسلمانی در آن زمان خدا را بخواهد، به او داده میشود یا برای او در روز قیامت ذخیره میشود یا اینکه از بدیها دور میشود. او همچنین خاطرنشان کرد که این روز، بهترین روزها نزد خداوند است و اهل بهشت آن را "روز زیادتی" مینامند. در این روز، خداوند در بهشت بر روی تختی نشسته و با منبرهایی از نور احاطه شده و انبیا و صدیقین و شهدا و مؤمنین گرد هم میآیند. سپس خداوند میفرماید: ای بندگانم، از من بخواهید و آنها میگویند که خواسته ما رضایت شماست و خداوند میفرماید که من از شما راضی هستم.