گنجور

بخش ۹۸ - ۳۰ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ الآیة...

حمزه و حفص البرّ بنصب خوانند باقی قراء برفع، او که برفع خواند الْبِرَّ اسم لیس نهاد و أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ بجای خبر نهاد، و او که بنصب خواند أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ بجای اسم نهاد و الْبِرَّ بجای خبر، تقدیره لیس تولیتکم وجوهکم البر کله، کقوله تعالی وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا...

ابن عباس و مجاهد و ضحاک و عطا و سفیان گفتند این آیت بشأن مؤمنان آمد که در بدایت اسلام پیش از هجرت و لزوم فرائض هر کس که کلمه شهادت‌ و توحید بگفتی و نماز کردی بهر سوی که خواستی، اگر در آن حال از دنیا می برفت مردمان از بهر وی می‌گفتند وجبت له الجنّة بهشت او را واجب شد که نیکی و پارسایی جمله بجای آورد. پس چون مصطفی علیه السلام هجرت کرد و آیات فرائض فرو آمد و قبله با کعبه گردانیدند، رب العالمین این آیت فرو فرستاد تا کسی را گمان نیفتد که دین داری و نیکی همه آنست که نماز کنند، بل که نماز خصلتی است از خصال برّ و بابی از ابواب آن.

گروهی دیگر گفتند از مفسران: که سبب نزول این آیت آن بود که جهودان در نماز کردن روی سوی مغرب میکردند، و ترسایان سوی مشرق، و هر گروهی ازیشان میگفتند که نیکی و نیک مردی اینست که ما برانیم، و بدان فرموده‌اند، پس خدای تعالی ایشان را دروغ زن گردانید گفت: نیکی نه آنست که ایشان میگویند لکن آنست که درین آیت بیان کردیم.

وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و وَ لکِنَّ الْبِرَّ هر دو خوانده‌اند بتخفیف و رفع قراءة مدنی و شامی است و بتشدید و نصب قراءة باقی. و آنجا که گفت عز و جل وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی‌ همین خلافست، و معنی آنست که و لکن البر بر من آمن باللَّه، فاستغنی بالاول عن الثانی، کقولهم الجود حاتم و الشجاعة عنترة. و قیل تقدیره و لکن البارّ من آمن باللّه کقوله تعالی وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی‌ ای للمتّقی.

و معنی برّ مهربانیست و نیکو کاری و راستی و خوش خویی، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم البرّ شی‌ء هیّن و وجه طلق و کلام لیّن

و گفته‌اند که برّ اینجا ایمان و تقوی است و این آیت خود عین دلیل است که همه اشارتست بایمان و تقوی.

مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ اول آنست که ایمان آرد به یگانگی و یکتایی و کردگاری و بزرگواری خدای. و معنی ایمان تصدیق است، و تصدیق براست داشتن است و استوار گرفتن، یعنی که اللَّه را براست داری بهر چه گفت، و خبر داد از خود در کتاب خود، یا بر زبان رسول خود، که رسول بهر چه گفت و رسانید از وحی متهم نیست: و ذلک فی قوله وَ ما هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ.

وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و از ابواب برّ یکی ایمان برستخیز است، یعنی یصدّق بالبعث بعد الموت، باز انگیختن و دیگر بار زنده گردانیدن بعد از مرگ براست دارد، و آیات که بدان ناطق است استوار گیرد، و در قرآن از آن فراوان است: منها قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلی‌ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ منها قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ رُدُّوا إِلَی اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً منها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا، و منها وَ أَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْری‌ و منها ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم یقول اللَّه تعالی شتمنی ابن آدم و ما ینبغی له ان یشتمنی و کذبنی، و ما ینبغی له ان یکذبنی، اما شتمه ایای فیقول ان لی ولدا، و اما تکذیبه فیقول لن یعیدنی کما بدأنی.

وَ الْمَلائِکَةِ و از ابواب برّ ایمان دادن است بفریشتگان که بندگان و رهیکان خدااند، نه فرزندان و دختران چنانک کافران گفتند. و خدای از ایشان شکایت کرد گفت وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ جای دیگر گفت وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ، این ردّ است بر آن کافران که گفتند رحمن فرزند گرفت و فریشتگان دختران اند، خدای گفت سبحانه پاکی و بی عیبی او را، این فریشتگان نه دختران اند، بلکه بندگان نواختگان‌اند، بی دستوری خدای سخن نگویند، و بفرمان او کار کنند. بعضی در آسمان بحضرت عزت و در حجب هیبت بداشته، سرها در پیش افکنده چون دستوری سخن یابند گویند لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ و بعضی ازیشان از برف و آتش بهم آفریده، یک نیمه ایشان آتش و یک نیمه برف، چون دستوری سخن یابند گویند یا من یؤلف بین الثلج و النار! الف بین قلوب المؤمنین من عبادک و بعضی ازیشان کرّوبیان‌اند ایشان را سروها است، و از زیر پای ایشان تا بکعب پانصد ساله راه، و بعضی ازیشان رسولان اند، و نواختگان‌اند چون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل، هر یکی بر کاری داشته، و بر شغلی گماشته: جبرئیل بر وحی و بر عذاب، میکائیل بر باران و روزی و نبات، اسرافیل بر صور و لوح و یک رکن از ارکان عرش بر دوش وی، عزرائیل بر قبض ارواح. از شعبی و ضحاک روایت کردند که از راست عرش جویی روانست از نور، چندانک هر هفت آسمان و هفت زمین و هفت دریا، و جبرئیل هر وقت سحر در آن جوی شود و غسلی بر آرد، و در نور جمالش بیفزاید، و ششصد پر خویش در آن آب زند، تا آب بر گیرد، آن گه بیفشاند، و بعدد هر قطره که از آن بیفتد رب العالمین چندین هزار فریشته بیافریند که هفتاد هزار از آن هر روز در بیت المعمور شوند و هفتاد هزار در کعبه، و تا بقیامت نوبت با ایشان نیاید.

وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ و از ابواب برّ است ایمان دادن و پذیرفتن همه کتابهای خدای عز و جل که به پیغامبران فرو فرستاد، آنچه خلق دانند و آنچه ندانند، و پیغامبران ایشان را که دانند و شناسند، و آن را که نشناسند، که نه همه را شناسند و لذلک قال تعالی وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ.

وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ و مال دهد بر دوستی خدای، و کسی که بر دوستی خدای مال دهد هیچیز بر خود بنگذارد، که از دوستی خدای در دل وی جای دوستی مال نماند، و در دلی خود دو دوستی نگنجد، و این حال صدیق اکبر است که هر چه داشت جمله بداد، و چون از وی پرسیدند که ما ذا ابقیت لعیالک؟ قال اللَّه و رسوله معنی دیگر گفته‌اند وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب المال و مال دهد بر دوستی مال چنانک ابن مسعود گفت: هو ان تؤتیه و انت صحیح تأمل العیش و تخشی الفقر و لا تمهل حتی اذا بلغت الحلقوم قلت لفلان کذا و لفلان کذا، و فی معناه ما

روی ابو هریرة قال سئل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم: ایّ الصدقة افضل؟ قال ان تصدق و انت صحیح شحیح تأمل الغنی و تخاف الفقر، و لا تمهل حتی اذا بلغت الحلقوم، قلت لفلان کذا و لفلان کذا و قد کان لفلان.

و روی بسر بن جحاش قال بصق رسول اللَّه فی کفّه، ثم وضع علیه اصبعه السّبابه ثم قال یقول اللَّه تعالی أنّی تعجزنی یا بن آدم؟ و قد خلقتک من مثل هذه؟ حتی اذا سوّیتک و عدلتک مشیت بین بر دین، و للارض منک وئید، ثم جمعت و منعت حتّی اذا بلغت نفسک الی هاهنا، و اشار الی حلقه، قلت اتصدّق و انّی او ان الصدقة؟

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم مثل الذی یتصدق عند موته او یعتق کالذی یهدی اذا شبع.

و قیل عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب الایتاء کقوله تعالی وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب الاطعام. آن گه بیان کرد کی مال کرا دهد و مستحق صدقات کیست.

ذَوِی الْقُرْبی‌ خویشاوندان خود را، ایشان که درویشان باشند و نیازمندان‌

قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم صدقتک علی المسکین صدقة و علی ذی الرحم اثنتین، لانها صدقة و صلة

وَ الْیَتامی‌ و یتیمان اگر خویشاوند باشند و اگر نه، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم من مسح رأس یتیم عنده لم یمسحه الّا اللَّه، کان له بکل شعرة یمرّ علیها یده حسنات، و من احسن الی یتیمة او یتیم عنده کنت انا و هو فی الجنة کهاتین، و قرن بین اصبعیه، وَ الْمَساکِینَ و درویشان و درماندگان، که راندگان خلق باشند و نواختگان حق، قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم لعلی ع «یا علی انک فقیر اللَّه فلا تنهر الفقراء و قرّبهم تقربا من اللَّه عز و جل».

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «لیس المسکین بالطواف الذی تردّه الأکلة و الأکلتان و التمرة و التمرتان، و لکنّ المسکین الذی لا یسئل الناس و لا یفطن له فیتصدق علیه».

وَ ابْنَ السَّبِیلِ و راه گذریان و مهمانان کی بتو فرود آیند، قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه»

و در آثار بیارند که امیر المؤمنین علی علیه السّلام روزی می‌گریست او را گفتند ای مهتر دین چرا می‌گریی؟ گفت چرا نگریم و هفت روز است تا هیچ مهمان بمن فرو نیامد! بر خود می‌بترسم و از آن می‌گریم که اگر خدای بمن اهانتی خواستست که چندین روز مهمان از من وا گرفت! و انس بن مالک گفت زکاة الدار ان یتخذ فیها بیت للضیافة.

وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان، اگر بتعریض خواهند و اگر بتصریح، که جای دیگر گفت: وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «للسائل حق و ان جاء علی ظهر فرسه»

و عیسی علیه السّلام گفت هر که سائلی را نومید باز گرداند یک هفته فریشتگان رحمت در خانه وی نشوند. و سفیان ثوری هر گه که سائلان را دیدی گفتی «جاء الغسّالون یغسلون ذنوبنا» شویندگان آمدند که ما را از گناهان می‌بشویند و پاک کنند. و شافعی گفت بوقت وفات فلان کس را گوئید تا مرا بشوید آن گه بوقت حاجت آن مرد غائب بود، چون باز آمد وی را گفتند که شافعی چنین وصیت کرد تو غائب بودی. آن مرد اندوهگن شد، آن گه غریمان شافعی را بخواند و تذکرة دین بخواست هفتاد هزار درم بر وی وام بود کار همه بگزارد، و گردن وی آزاد کرد، آن گه گفت هذا غسلی ایّاه.

وَ فِی الرِّقابِ ای و فی ثمنها، و بردگان که خود را از سیّد باز خرند، و مکاتب شوند، ایشان را از مال خود نصیب دهد، تا بهای خویش دهند. و این صدقه تطوع است اینجایکه نه سهم زکاة فرض، که در آیت دیگر است. و در معنی وَ فِی الرِّقابِ گفته‌اند که آزاد کردن بردگان است و فداء اسیران. اعرابیی پیش مصطفی در آمد و گفت «علّمنی عملا یدخلنی الجنة فقال اعتق النسمة و فکّ الرقبة قال أو لیسا واحدا؟

قال لعتق النسمة ان تفرّد بعتقها، و فک الرقبة ان تعین فی ثمنها»

و روی انه قال «من اعتق نفسا مسلمة کانت فدیته من جهنم»

وَ أَقامَ الصَّلاةَ ای المفروضة و آتَی الزَّکاةَ الواجبة وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا معطوف است بر اوّل آیت ای و لکن البرّ... المؤمنون و الموفون بعهدهم و این عهد هم با مخلوق است و هم با خالق، و بوفاء هر دو فرموده‌اند.

عهد مخلوق را گفت أَوْفُوا بِالْعُقُودِ، و عهد خالق را گفت وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا

و هو الذی اخذ علیهم یوم المیثاق و امره ایاهم بعهده.

آن گه بر سبیل مدح گفت: وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ آن شکیبایان در فقر و فاقت و در سختی و شدت وَ حِینَ الْبَأْسِ و بهنگام قتال و مجاهدت.

روی ان النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال «ان اللَّه عز و جل لیبتلی المؤمن بالفقر شوقا الی دعائه»

آن همه بار بلا و درویشی و بی کامی که رب العالمین بر دوستان خود نهد از آنست که تا چون صبر کنند و بدان راضی شوند، و در دعا و ذکر و سوز و نیاز بیفزایند، آن از ایشان بپسندد، و در درجه ایشان بیفزاید، و اگر بعکس این کردی که مال و جاه و نعمت ور ایشان ریختی بودی که ایشان را در آن بطر گرفتی، و یاد کرد و یادداشت اللَّه فرو گذاشتندید، فتحقّق فیهم قوله تعالی: نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ و الیه الاشارة

بقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم حکایة عن اللَّه تعالی أ یفرح عبدی اذا بسطت له رزقی و صببت علیه الدنیا صبا؟ أما یعلم عبدی ان ذلک له منی قطعا و بعدا، أ یحزن عبدی اذا منعت عنه الدنیا و رزقته قوت الوقت، أما یعلم عبدی ان ذلک له قربا و وصلا؟ و ذلک من غیرتی علی عبدی.

أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ایشان که برین صفت باشند که گفتیم و برین سیرت و طریقت روند، اگر گویند که نیکان و نیک مردان ایم راست گفتند که راست رفتند، و قیل أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا یعنی ما عاهدوا اللَّه علیه ایشانند که بوفاء عهد باز آمدند، و دین و امانت که پذیرفتند، حق آن بگزاردند و در میان مؤمنان بنام مردی مخصوص گشتند. کما قال تعالی رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ روی انّ ابا ذر رض سئل عن الایمان فقرأ هذه الآیة فقال السائل انا سالنا عن الایمان و تخبرنا عن البرّ، فقال جاء رجل الی رسول اللَّه فسأله عن الایمان فقرأ هذه الآیة.

بخش ۹۷ - ۳۰ - النوبة الاولى: قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ نیکی و پارسایی نه همه آنست أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ که رویهای خویش فرا دارید در نماز، قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ سوی مشرق که بر آمدن گاه آفتابست و مغرب که فرو شدن گاه است، وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و لکن نیک مردی آن کس است که بگرود بخدای وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و روز رستاخیز وَ الْمَلائِکَةِ و فریشتگان وَ الْکِتابِ و کتاب خدای وَ النَّبِیِّینَ و پیغامبران وَ آتَی الْمالَ و مال دهد عَلی‌ حُبِّهِ بر دوستی او ذَوِی الْقُرْبی‌ درویشان خویشاوندان را وَ الْیَتامی‌ و نارسیدگان پدر مردگان را وَ الْمَساکِینَ و درویشان تنگ دستان را، وَ ابْنَ السَّبِیلِ و راه گذریان را وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان را وَ فِی الرِّقابِ و در آزادی بردگان را، وَ أَقامَ الصَّلاةَ و نماز بپای دارد بهنگام وَ آتَی الزَّکاةَ و از مال خود زکاة دهد، وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ و باز آمدگان به پیمان خویش با خدای و با خلق إِذا عاهَدُوا هر گه که پیمان بندند، وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ و شکیبایان در بیمناکیها و در تنگیها، وَ حِینَ الْبَأْسِ و در وقت جنگ، أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ایشانند که چون گفتند که نیکانیم راست گفتند، وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) و باز پرهیزندگان از خشم و عذاب خدای تعالی ایشانند.بخش ۹۹ - ۳۰ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ... الآیة از روی ظاهر درین آیت آنچه شرط شریعت است بشناختی، اکنون از روی باطن بزبان اشارت آنچه نشان حقیقت است بشناس، که حقیقت مر شریعت را چون جان است مر تن را، تن بی جان چون بود، شریعت بی حقیقت هم چنان بود. شریعت بیت الخدم است همه خلق درو جمع، و عمارت آن بخدمت و عبادت، و حقیقت بیت الحرم است عارفان درو جمع و عمارت آن بحرمة و مشاهدت، و از خدمت و عبادت تا بحرمت و مشاهدت چندانست که از آشنایی تا دوست داری، آشنایی صفت مزدور است و دوستداری صفت عارف. مزدور همه ابواب برّ که در آیت بر شمردیم بیارد، آن گه گوید آه اگر باد بر ان جهد یا از آن چیزی بکاهد، که آن گه از مزد باز مانم، و عارف آن همه بشرط خویش بتمامی بگزارد، آن گه گوید آن اگر از آن ذره بماند که آن گه از دولت باز مانم

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ الآیة...
هوش مصنوعی: آیه اشاره می‌کند که نیکوکاری به معنای فقط رو به قبله کردن نیست، بلکه نیکوکاری واقعی شامل ایمان به خدا، روز قیامت، فرشتگان، کتاب‌های آسمانی و پیامبران است. همچنین به دیگران کمک کردن، مانند دادن مال به خویشاوندان، یتیمان، نیازمندان و مهمان‌ها، و همچنین آزاد کردن بردگان نیز جزء نیکوکاری به شمار می‌آید. در واقع، اصل نیکوکاری در عمل به اوامر و انجام کارهای خیر و پسندیده نمایان می‌شود.
حمزه و حفص البرّ بنصب خوانند باقی قراء برفع، او که برفع خواند الْبِرَّ اسم لیس نهاد و أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ بجای خبر نهاد، و او که بنصب خواند أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ بجای اسم نهاد و الْبِرَّ بجای خبر، تقدیره لیس تولیتکم وجوهکم البر کله، کقوله تعالی وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا...
هوش مصنوعی: حمزه و حفص کلمه "برّ" را با نصب می‌خوانند، در حالی که بقیه قُرّاء آن را با رفع می‌خوانند. کسی که "برّ" را با رفع خوانده، آن را به عنوان اسم استفاده کرده و عبارت "وَ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ" را به جای خبر قرار داده است. اما کسی که آن را با نصب خواند، عبارت "وَ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ" را به عنوان اسم و "برّ" را به عنوان خبر به کار برده است. در اینجا تقدیر جمله چنین است: "لیس تولیتکم وجوهکم البر کله"، مشابه سخن خداوند که می‌فرماید: "و ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا..."
ابن عباس و مجاهد و ضحاک و عطا و سفیان گفتند این آیت بشأن مؤمنان آمد که در بدایت اسلام پیش از هجرت و لزوم فرائض هر کس که کلمه شهادت‌ و توحید بگفتی و نماز کردی بهر سوی که خواستی، اگر در آن حال از دنیا می برفت مردمان از بهر وی می‌گفتند وجبت له الجنّة بهشت او را واجب شد که نیکی و پارسایی جمله بجای آورد. پس چون مصطفی علیه السلام هجرت کرد و آیات فرائض فرو آمد و قبله با کعبه گردانیدند، رب العالمین این آیت فرو فرستاد تا کسی را گمان نیفتد که دین داری و نیکی همه آنست که نماز کنند، بل که نماز خصلتی است از خصال برّ و بابی از ابواب آن.
هوش مصنوعی: ابن عباس و مجاهد و ضحاک و عطا و سفیان گفته‌اند که این آیه درباره مؤمنان نازل شده است. در آغاز اسلام و پیش از هجرت، هر کس که کلمه شهادت و توحید را گفت و نماز را به هر سویی که خواست خواند، اگر در آن حال فوت می‌کرد، مردم برای او می‌گفتند که بهشتش واجب شده است، زیرا او در مسیر نیکی و پارسایی قرار داشت. اما وقتی که پیامبر اکرم (ص) هجرت کرد و احکام واجب نازل شد و قبله به سمت کعبه تغییر یافت، خداوند این آیه را نازل کرد تا کسی گمان نکند که دین‌داری و نیکی تنها به نماز خواندن محدود می‌شود. در واقع، نماز تنها یکی از ویژگی‌های نیکو و یکی از راه‌های برّ و خوبی است.
گروهی دیگر گفتند از مفسران: که سبب نزول این آیت آن بود که جهودان در نماز کردن روی سوی مغرب میکردند، و ترسایان سوی مشرق، و هر گروهی ازیشان میگفتند که نیکی و نیک مردی اینست که ما برانیم، و بدان فرموده‌اند، پس خدای تعالی ایشان را دروغ زن گردانید گفت: نیکی نه آنست که ایشان میگویند لکن آنست که درین آیت بیان کردیم.
هوش مصنوعی: گروهی از مفسران می‌گویند که دلیل نزول این آیه این است که یهودیان در نماز به سمت غرب و مسیحیان به سمت شرق می‌ایستادند. هر یک از این گروه‌ها معتقد بودند که نیکی و فضیلت در همین است که آنها انجام می‌دهند. اما خداوند آنها را به دروغ گفتن متهم کرد و بیان فرمود که نیکی به آن معنایی نیست که آنها می‌گویند، بلکه معنای واقعی نیکی در آن چیزی است که در این آیه بیان شده است.
وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و وَ لکِنَّ الْبِرَّ هر دو خوانده‌اند بتخفیف و رفع قراءة مدنی و شامی است و بتشدید و نصب قراءة باقی. و آنجا که گفت عز و جل وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی‌ همین خلافست، و معنی آنست که و لکن البر بر من آمن باللَّه، فاستغنی بالاول عن الثانی، کقولهم الجود حاتم و الشجاعة عنترة. و قیل تقدیره و لکن البارّ من آمن باللّه کقوله تعالی وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی‌ ای للمتّقی.
هوش مصنوعی: بر اساس این متن، به این نکته اشاره شده است که مفهوم "پاکی" یا "نیکی"، به شخصی که به خدا ایمان دارد، تعلق می‌گیرد. همچنین، بین دو قرائت مختلف در تلفظ واژه "بر" وجود دارد که برخی آن را با تخفیف و برخی دیگر با تشدید می‌خوانند. در ادامه به مسئله‌ای اشاره می‌شود که در آن گفته شده "ولی نیکی متعلق به کسی است که تقوا داشته باشد"، که نشان‌دهنده این است که ایمان به خدا، از تقوا مهم‌تر است و یکی می‌تواند به تنهایی به نیکی منجر شود. در نهایت، معنای این گفته‌ها به این صورت است که نیکی به کسانی تعلق می‌گیرد که به خدا ایمان دارند و در واقع بیانگر این است که نیکی در نهایت برای افراد متقی است.
و معنی برّ مهربانیست و نیکو کاری و راستی و خوش خویی، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم البرّ شی‌ء هیّن و وجه طلق و کلام لیّن
هوش مصنوعی: برّ به معنای مهربانی، نیکوکاری، راستی و خوش‌خلقی است. پیامبر اسلام فرمودند: برّ چیز ساده‌ای است، با صورت خندان و گفتاری نرم.
و گفته‌اند که برّ اینجا ایمان و تقوی است و این آیت خود عین دلیل است که همه اشارتست بایمان و تقوی.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که نیروی حقیقی در ایمان و تقوی نهفته است و این آیه به وضوح نشان دهنده این موضوع است که همه چیز به ایمان و تقوی ارتباط دارد.
مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ اول آنست که ایمان آرد به یگانگی و یکتایی و کردگاری و بزرگواری خدای. و معنی ایمان تصدیق است، و تصدیق براست داشتن است و استوار گرفتن، یعنی که اللَّه را براست داری بهر چه گفت، و خبر داد از خود در کتاب خود، یا بر زبان رسول خود، که رسول بهر چه گفت و رسانید از وحی متهم نیست: و ذلک فی قوله وَ ما هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ.
هوش مصنوعی: کسی که به خدا ایمان می‌آورد، نخست باید به یگانگی و یکتایی، مالکیت و بزرگواری خداوند اعتقاد داشته باشد. ایمان به معنای تصدیق است، یعنی اینکه شخص باید به درستی آنچه خداوند در کتابش یا از طریق پیامبرش گفته است، ایمان بیاورد. پیامبر در آنچه که از وحی دریافت کرده، هیچ گونه تهمتی نمی‌تواند متوجه باشد.
وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و از ابواب برّ یکی ایمان برستخیز است، یعنی یصدّق بالبعث بعد الموت، باز انگیختن و دیگر بار زنده گردانیدن بعد از مرگ براست دارد، و آیات که بدان ناطق است استوار گیرد، و در قرآن از آن فراوان است: منها قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلی‌ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ منها قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ رُدُّوا إِلَی اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً منها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا، و منها وَ أَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْری‌ و منها ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم یقول اللَّه تعالی شتمنی ابن آدم و ما ینبغی له ان یشتمنی و کذبنی، و ما ینبغی له ان یکذبنی، اما شتمه ایای فیقول ان لی ولدا، و اما تکذیبه فیقول لن یعیدنی کما بدأنی.
هوش مصنوعی: ایمان به روز آخرت یکی از ارکان نیکوکاری است و به معنای تصدیق و باور به زنده شدن دوباره پس از مرگ می‌باشد. این موضوع در آیات قرآنی به وضوح بیان شده است و نمونه‌هایی از آن فراوان است. برای مثال، خداوند می‌فرماید: "او شما را زنده می‌کند، سپس می‌میرید و سپس شما را در روز قیامت جمع می‌کند، در این امر هیچ تردیدی نیست." همچنین در آیات دیگر به آغاز دوباره از سوی خداوند اشاره شده است. پیامبر اسلام نیز بیان می‌کند که خداوند به انسان‌ها می‌گوید که چرا به او نسبت کفر می‌دهند و او را انکار می‌کنند. انسان با این وضع، به خدایی که او را برای بار اول به وجود آورد، نمی‌تواند بگوید که دوباره او را نخواهد زنده کرد.
وَ الْمَلائِکَةِ و از ابواب برّ ایمان دادن است بفریشتگان که بندگان و رهیکان خدااند، نه فرزندان و دختران چنانک کافران گفتند. و خدای از ایشان شکایت کرد گفت وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ جای دیگر گفت وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ، این ردّ است بر آن کافران که گفتند رحمن فرزند گرفت و فریشتگان دختران اند، خدای گفت سبحانه پاکی و بی عیبی او را، این فریشتگان نه دختران اند، بلکه بندگان نواختگان‌اند، بی دستوری خدای سخن نگویند، و بفرمان او کار کنند. بعضی در آسمان بحضرت عزت و در حجب هیبت بداشته، سرها در پیش افکنده چون دستوری سخن یابند گویند لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ و بعضی ازیشان از برف و آتش بهم آفریده، یک نیمه ایشان آتش و یک نیمه برف، چون دستوری سخن یابند گویند یا من یؤلف بین الثلج و النار! الف بین قلوب المؤمنین من عبادک و بعضی ازیشان کرّوبیان‌اند ایشان را سروها است، و از زیر پای ایشان تا بکعب پانصد ساله راه، و بعضی ازیشان رسولان اند، و نواختگان‌اند چون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل، هر یکی بر کاری داشته، و بر شغلی گماشته: جبرئیل بر وحی و بر عذاب، میکائیل بر باران و روزی و نبات، اسرافیل بر صور و لوح و یک رکن از ارکان عرش بر دوش وی، عزرائیل بر قبض ارواح. از شعبی و ضحاک روایت کردند که از راست عرش جویی روانست از نور، چندانک هر هفت آسمان و هفت زمین و هفت دریا، و جبرئیل هر وقت سحر در آن جوی شود و غسلی بر آرد، و در نور جمالش بیفزاید، و ششصد پر خویش در آن آب زند، تا آب بر گیرد، آن گه بیفشاند، و بعدد هر قطره که از آن بیفتد رب العالمین چندین هزار فریشته بیافریند که هفتاد هزار از آن هر روز در بیت المعمور شوند و هفتاد هزار در کعبه، و تا بقیامت نوبت با ایشان نیاید.
هوش مصنوعی: ایمان به فرشتگان جزء مهمی از دین است و فرشتگان بندگان خدا هستند، نه فرزندان او، چنان‌که کافران گفته‌اند. خداوند از این سخنان نادرست شکایت کرده و اعلام می‌دارد که آنها برای او دختران قائل می‌شوند. خداوند بر این باور نادرست کافران پاسخ می‌دهد و می‌گوید فرشتگان که به آنها اعتقاد دارند، بندگان محترم و مخلص او هستند که هیچ‌گاه بدون اجازه خدا صحبت نمی‌کنند و فقط به دستورات او عمل می‌کنند. برخی از فرشتگان در آسمان در مقابل عظمت و هیبت خداوند سر به زیر افکنده و وقتی فرمانی دریافت می‌کنند می‌گویند: «جز تو خدایی نیست». دیگر فرشتگان از آتش و برف آفریده شده‌اند و وقتی به آنها دستور داده می‌شود، از هم جدا می‌شوند و به نوعی بین آتش و برف ارتباط ایجاد می‌کنند. برخی از آن‌ها نیز به عنوان کرّوبیان شناخته می‌شوند و دارای خورشیدهایی هستند که فاصله‌ بین پای آن‌ها تا کعبه پانصد سال راه است. همچنین برخی فرشتگان مانند جبرئیل و میکائیل دارای مأموریت‌های خاصی هستند؛ جبرئیل با وحی و عذاب، میکائیل با باران و روزی، و اسرافیل و عزرائیل نیز وظایف خود را دارند. در روایاتی ذکر شده که از右 عرش جویی از نور جاری است که همه آسمان‌ها و زمین‌ها را در بر می‌گیرد و جبرئیل در سحرگاهان در آن جوی غسل کرده و بر نور خود می‌افزاید. هر بار که او از آن آب می‌پاشد، خداوند به تعداد قطرات فرو ریخته شده فرشتگان جدید خلق می‌کند، که در بیت المعمور و کعبه حضور دارند و تا قیامت نوبت آنها هرگز تمام نخواهد شد.
وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ و از ابواب برّ است ایمان دادن و پذیرفتن همه کتابهای خدای عز و جل که به پیغامبران فرو فرستاد، آنچه خلق دانند و آنچه ندانند، و پیغامبران ایشان را که دانند و شناسند، و آن را که نشناسند، که نه همه را شناسند و لذلک قال تعالی وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ.
هوش مصنوعی: ایمان به کتاب‌ها و پیامبران از ابواب نیکی است. این ایمان شامل پذیرفتن تمام کتاب‌های خداوند است که به پیامبران نازل شده، خواه آنچه که مردم از آن آگاهی داشته باشند و خواه آنچه که نمی‌دانند. همچنین شامل ایمان به پیامبرانی است که مردم آن‌ها را می‌شناسند و کسانی که نمی‌شناسند، زیرا همه پیامبران را نمی‌شناسند. به همین علت در قرآن آمده است که برخی از پیامبران را ذکر نکرده‌ایم.
وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ و مال دهد بر دوستی خدای، و کسی که بر دوستی خدای مال دهد هیچیز بر خود بنگذارد، که از دوستی خدای در دل وی جای دوستی مال نماند، و در دلی خود دو دوستی نگنجد، و این حال صدیق اکبر است که هر چه داشت جمله بداد، و چون از وی پرسیدند که ما ذا ابقیت لعیالک؟ قال اللَّه و رسوله معنی دیگر گفته‌اند وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب المال و مال دهد بر دوستی مال چنانک ابن مسعود گفت: هو ان تؤتیه و انت صحیح تأمل العیش و تخشی الفقر و لا تمهل حتی اذا بلغت الحلقوم قلت لفلان کذا و لفلان کذا، و فی معناه ما
هوش مصنوعی: و مال را بر اساس محبتش به خدا می‌دهد، و کسی که به خاطر عشق به خدا مال خرج کند، هیچ چیزی از خود باقی نمی‌گذارد؛ زیرا در دل او جایی برای عشق به مال نخواهد بود. در دل انسان نمی‌تواند دو عشق وجود داشته باشد. این حالت، حال صدیق اکبر است که همه چیزش را بخشید و وقتی از او پرسیدند که برای خانواده‌ات چه چیزی باقی گذاشتی، پاسخ داد: "خدا و پیامبرش." برخی دیگر نیز گفته‌اند که "مال را بر اساس عشق به مال بده." به این معنا که انسان باید در حالی که از مال خود لذت می‌برد و از فقر می‌ترسد، کمک کند و نباید زمانی که به مرگ نزدیک است، بگوید که به فلانی چه کمکی می‌کند.
روی ابو هریرة قال سئل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم: ایّ الصدقة افضل؟ قال ان تصدق و انت صحیح شحیح تأمل الغنی و تخاف الفقر، و لا تمهل حتی اذا بلغت الحلقوم، قلت لفلان کذا و لفلان کذا و قد کان لفلان.
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که از رسول خدا سؤال شد: بهترین نوع صدقه چیست؟ ایشان پاسخ دادند: وقتی که سالم و قوی هستی و به ثروت دیگران نگاه می‌کنی و از فقر می‌ترسی، صدقه دادن بهترین است. همچنین نباید تا لحظه‌ی مرگ صبر کنی و بعد به دیگران بگویی که به فلانی و فلانی چیزی بدهید، در حالی که قبلاً برای خودت بوده است.
و روی بسر بن جحاش قال بصق رسول اللَّه فی کفّه، ثم وضع علیه اصبعه السّبابه ثم قال یقول اللَّه تعالی أنّی تعجزنی یا بن آدم؟ و قد خلقتک من مثل هذه؟ حتی اذا سوّیتک و عدلتک مشیت بین بر دین، و للارض منک وئید، ثم جمعت و منعت حتّی اذا بلغت نفسک الی هاهنا، و اشار الی حلقه، قلت اتصدّق و انّی او ان الصدقة؟
هوش مصنوعی: رسول خدا (ص) در دست خود چیزی از آب دهانش کرده و انگشت اشاره‌اش را روی آن قرار داد و گفت: خداوند متعال می‌فرماید: "آیا تو، ای فرزند آدم، فکر می‌کنی که من نمی‌توانم تو را به تنگنا بیندازم؟ در حالی که تو را از چیزی مثل این (آب دهان) آفریدم؟ وقتی تو را به درستی و زیبایی خلق کردم و به بهانه‌اش به راه رفتم، و زمین زیر پایت نرم و آرام شد، سپس تو را جمع کردم و بازداشتم، تا زمانی که جانت به اینجا (حلق) رسید، در این لحظه می‌گویی: آیا من صدقه بدهم؟ در حالی که من در چه وضعیتی هستم؟"
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم مثل الذی یتصدق عند موته او یعتق کالذی یهدی اذا شبع.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: شخصی که در زمان مرگ خود صدقه می‌دهد یا بنده‌ای را آزاد می‌کند، مانند کسی است که بعد از سیر شدن، هدیه‌ای می‌دهد.
و قیل عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب الایتاء کقوله تعالی وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‌ حُبِّهِ ای علی حب الاطعام. آن گه بیان کرد کی مال کرا دهد و مستحق صدقات کیست.
هوش مصنوعی: در مورد محبت به خداوند گفته شده است که "و آنها غذایی می‌دهند به خاطر محبت به او"، که به محبت در اطعام اشاره دارد. سپس بیان شده که مال را به چه کسی باید داد و چه کسی مستحق دریافت صدقات است.
ذَوِی الْقُرْبی‌ خویشاوندان خود را، ایشان که درویشان باشند و نیازمندان‌
هوش مصنوعی: خویشاوندان نزدیک خود را یاری کنید، به ویژه آنهایی که در تنگنا هستند و به کمک نیاز دارند.
قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم صدقتک علی المسکین صدقة و علی ذی الرحم اثنتین، لانها صدقة و صلة
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: صدقه‌ای که به فقیر می‌دهی، یک صدقه است و اگر به نزدیکان خود بدهی، دو صدقه به حساب می‌آید؛ زیرا هم صدقه است و هم صله رحم.
وَ الْیَتامی‌ و یتیمان اگر خویشاوند باشند و اگر نه، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم من مسح رأس یتیم عنده لم یمسحه الّا اللَّه، کان له بکل شعرة یمرّ علیها یده حسنات، و من احسن الی یتیمة او یتیم عنده کنت انا و هو فی الجنة کهاتین، و قرن بین اصبعیه، وَ الْمَساکِینَ و درویشان و درماندگان، که راندگان خلق باشند و نواختگان حق، قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم لعلی ع «یا علی انک فقیر اللَّه فلا تنهر الفقراء و قرّبهم تقربا من اللَّه عز و جل».
هوش مصنوعی: یتیمان اگر خویشاوند داشته باشند یا نداشته باشند، پیامبر (ص) فرموده‌اند که هر کس بر سر یتیمی دست بکشد، گویی آن را خداوند انجام داده و به ازای هر مویی که دستش بر آن می‌گذرد، برای او حسنات نوشته می‌شود. همچنین اگر کسی به یتیمی یا یتیمه‌ای احسان کند، من و او در بهشت مانند این دو انگشت خواهیم بود. به فقرا و درماندگان نیز اشاره شده است که آنها از زمره ناکامان و مظلومان جامعه هستند. پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «ای علی، تو فقیر خدا هستی، پس فقرا را نران و به آنها نزدیک شوی، که این نزدیکی، نزدیکی به خداوند عز و جل است.»
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «لیس المسکین بالطواف الذی تردّه الأکلة و الأکلتان و التمرة و التمرتان، و لکنّ المسکین الذی لا یسئل الناس و لا یفطن له فیتصدق علیه».
هوش مصنوعی: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: «فقیر کسی نیست که با چند لقمه غذا سیر شود و به حد کافی دستش بیفتد، بلکه فقیر واقعی کسی است که از مردم درخواست کمک نمی‌کند و کسی هم متوجه حال او نمی‌شود تا به او صدقه بدهد.»
وَ ابْنَ السَّبِیلِ و راه گذریان و مهمانان کی بتو فرود آیند، قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه»
هوش مصنوعی: و درباره مهمانان و مسافران، وقتی به تو وارد می‌شوند، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمودند: «هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید مهمانش را محترم بشمارد.»
و در آثار بیارند که امیر المؤمنین علی علیه السّلام روزی می‌گریست او را گفتند ای مهتر دین چرا می‌گریی؟ گفت چرا نگریم و هفت روز است تا هیچ مهمان بمن فرو نیامد! بر خود می‌بترسم و از آن می‌گریم که اگر خدای بمن اهانتی خواستست که چندین روز مهمان از من وا گرفت! و انس بن مالک گفت زکاة الدار ان یتخذ فیها بیت للضیافة.
هوش مصنوعی: در روایات آمده است که روزی امیر المؤمنین علی علیه‌السلام در حال گریه بودند. به او گفتند: ای سردار دین، چرا گریه می‌کنی؟ او پاسخ داد: چرا گریه نکنم، در حالی که هفت روز است که هیچ مهمانی به نزد من نیامده است! نگران هستم و به همین خاطر می‌گریم که شاید خداوند اراده کرده که به من توهین کند و به همین دلیل مهمانان از من دور شده‌اند. همچنین انس بن مالك گفته است که زکات خانه آن است که در آنجا مکانی برای مهمان‌نوازی در نظر گرفته شود.
وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان، اگر بتعریض خواهند و اگر بتصریح، که جای دیگر گفت: وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «للسائل حق و ان جاء علی ظهر فرسه»
هوش مصنوعی: و کسانی که درخواست می‌کنند و خواهان کمک هستند، چه به زبان مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم، از جمله دیگر مواردی که در آن به نیازمندان اشاره شده، گفته شده که باید به قانع و معترض نیز کمک کرد. همچنین پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده‌اند که سوال‌کنندگان حق دارند و حتی اگر بر روی اسبشان هم بیایند، باید به آنها رسیدگی شود.
و عیسی علیه السّلام گفت هر که سائلی را نومید باز گرداند یک هفته فریشتگان رحمت در خانه وی نشوند. و سفیان ثوری هر گه که سائلان را دیدی گفتی «جاء الغسّالون یغسلون ذنوبنا» شویندگان آمدند که ما را از گناهان می‌بشویند و پاک کنند. و شافعی گفت بوقت وفات فلان کس را گوئید تا مرا بشوید آن گه بوقت حاجت آن مرد غائب بود، چون باز آمد وی را گفتند که شافعی چنین وصیت کرد تو غائب بودی. آن مرد اندوهگن شد، آن گه غریمان شافعی را بخواند و تذکرة دین بخواست هفتاد هزار درم بر وی وام بود کار همه بگزارد، و گردن وی آزاد کرد، آن گه گفت هذا غسلی ایّاه.
هوش مصنوعی: عیسی علیه‌السلام فرمودند که اگر کسی به سائل کمک نکند و او را ناامید برگرداند، یک هفته فرشتگان رحمت در منزل او نخواهند بود. سفیان ثوری وقتی که سائلان را می‌دید، می‌گفتند: «شویندگان آمدند تا گناهان ما را بشویند و پاک کنند». امام شافعی در زمان فوت فردی وصیت کرده بود که او را بشویند، اما وقتی آن شخص غایب بود و به او گفتند که شافعی چنین وصیت کرده است، بسیار ناراحت شد. سپس درخواستی برای گردآوری بدهی‌های شافعی کرد و مبلغ زیادی از او طلب کرد که به همه بدهی‌هایش رسیدگی کرد و در نهایت گردن وی آزاد شد و گفت: «این غسل من است».
وَ فِی الرِّقابِ ای و فی ثمنها، و بردگان که خود را از سیّد باز خرند، و مکاتب شوند، ایشان را از مال خود نصیب دهد، تا بهای خویش دهند. و این صدقه تطوع است اینجایکه نه سهم زکاة فرض، که در آیت دیگر است. و در معنی وَ فِی الرِّقابِ گفته‌اند که آزاد کردن بردگان است و فداء اسیران. اعرابیی پیش مصطفی در آمد و گفت «علّمنی عملا یدخلنی الجنة فقال اعتق النسمة و فکّ الرقبة قال أو لیسا واحدا؟
هوش مصنوعی: این متن به موضوع کمک به آزادسازی بردگان و پرداخت هزینه‌های مربوط به آن می‌پردازد. اشاره شده که کسانی که بردگان را آزاد می‌کنند می‌توانند از دارایی خود برای پرداخت بهای آنها استفاده کنند، و این عمل به عنوان یک صدقه‌ی اختیاری محسوب می‌شود، نه زکاتی که به‌طور الزامی پرداخت می‌شود. همچنین در متن به این نکته اشاره شده که آزاد کردن بردگان و نجات اسرای جنگی جزو کارهای نیک است و فردی از اعراب نیز به پیامبر اسلام مراجعه کرده و در مورد عملی که او را به بهشت می‌برد، سوال کرده و پیامبر به او یادآوری کرده که آزاد کردن فردی زنده (نسمة) و فکّ (آزاد کردن) گردن‌گیرها کارهای یکسانی هستند.
قال لعتق النسمة ان تفرّد بعتقها، و فک الرقبة ان تعین فی ثمنها»
هوش مصنوعی: برای آزادی یک انسان باید به‌طور خاص و مستقل اقدام کرد و برای رهایی از بردگی، می‌توان در پرداخت قیمت آن کمک کرد.
و روی انه قال «من اعتق نفسا مسلمة کانت فدیته من جهنم»
هوش مصنوعی: هرگاه فردی به آزادی یک نفس مؤمن اقدام کند، آن شخص از عذاب جهنم نجات می‌یابد.
وَ أَقامَ الصَّلاةَ ای المفروضة و آتَی الزَّکاةَ الواجبة وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا معطوف است بر اوّل آیت ای و لکن البرّ... المؤمنون و الموفون بعهدهم و این عهد هم با مخلوق است و هم با خالق، و بوفاء هر دو فرموده‌اند.
هوش مصنوعی: در این متن به انجام نمازهای واجب و پرداخت زکات لازم اشاره شده است. همچنین بر وفای به عهد و پیمان تأکید شده است، که این عهد می‌تواند با دیگران یا با خدا باشد. وفا به این دو نوع عهد از ویژگی‌های مؤمنان به شمار می‌رود.
عهد مخلوق را گفت أَوْفُوا بِالْعُقُودِ، و عهد خالق را گفت وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا
هوش مصنوعی: خداوند در کلامش به مخلوقات می‌فرماید که به عهد و پیمان‌های خود پایبند باشند و همچنین در مورد عهد الهی نیز تأکید می‌کند که باید به وعده‌ها و تعهدات خود به خدا عمل کنند.
و هو الذی اخذ علیهم یوم المیثاق و امره ایاهم بعهده.
هوش مصنوعی: و او کسی است که در روز میثاق از آنها پیمان گرفت و به آنها دستور داد که این پیمان را حفظ کنند.
آن گه بر سبیل مدح گفت: وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ آن شکیبایان در فقر و فاقت و در سختی و شدت وَ حِینَ الْبَأْسِ و بهنگام قتال و مجاهدت.
هوش مصنوعی: سپس در ستایش گفت: و آن صبرکنندگان در مشکلات و سختی‌ها و در زمان نبرد و تلاش.
روی ان النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال «ان اللَّه عز و جل لیبتلی المؤمن بالفقر شوقا الی دعائه»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "خداوند متعال مؤمن را با فقر آزمون می‌کند تا او به درگاه دعا و درخواست روی آورد."
آن همه بار بلا و درویشی و بی کامی که رب العالمین بر دوستان خود نهد از آنست که تا چون صبر کنند و بدان راضی شوند، و در دعا و ذکر و سوز و نیاز بیفزایند، آن از ایشان بپسندد، و در درجه ایشان بیفزاید، و اگر بعکس این کردی که مال و جاه و نعمت ور ایشان ریختی بودی که ایشان را در آن بطر گرفتی، و یاد کرد و یادداشت اللَّه فرو گذاشتندید، فتحقّق فیهم قوله تعالی: نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ و الیه الاشارة
هوش مصنوعی: بار مشکلات و سختی‌ها و بی‌قراری‌هایی که خداوند بر دوستان خود می‌نهد، به این دلیل است که آنها را بسنجند و صبر و رضایت را در دلشان ایجاد کنند و در دعا و یاد خدا افراط کنند. این کارها موجب می‌شود که خداوند آنها را بپسندد و درجاتشان را افزایش دهد. اما اگر برعکس عمل کنند و به جای آنکه در بندگی و یاد خدا باشند، در مال و مقام و نعمت غرق شوند و یاد خدا را فراموش کنند، اینجا است که کلام الهی تحقق می‌یابد که می‌فرماید: «آنها خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز آنها را فراموش کرد» و به این موضوع اشاره دارد.
بقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم حکایة عن اللَّه تعالی أ یفرح عبدی اذا بسطت له رزقی و صببت علیه الدنیا صبا؟ أما یعلم عبدی ان ذلک له منی قطعا و بعدا، أ یحزن عبدی اذا منعت عنه الدنیا و رزقته قوت الوقت، أما یعلم عبدی ان ذلک له قربا و وصلا؟ و ذلک من غیرتی علی عبدی.
هوش مصنوعی: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم روایت می‌کند که خداوند می‌فرماید: آیا بنده‌ام خوشحال می‌شود وقتی که روزی‌اش را فراوان می‌کنم و دنیا را به او می‌دهم؟ آیا بنده‌ام نمی‌داند که این نعمت از جانب من است و برای او خوب است؟ آیا بنده‌ام غمگین می‌شود وقتی که دنیا از او گرفته می‌شود و تنها به او قوت روز را می‌دهم؟ آیا او نمی‌داند که این هم نزدیک شدن به من و وصال با من است؟ این نشان‌دهنده غیرت من نسبت به بنده‌ام است.
أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ایشان که برین صفت باشند که گفتیم و برین سیرت و طریقت روند، اگر گویند که نیکان و نیک مردان ایم راست گفتند که راست رفتند، و قیل أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا یعنی ما عاهدوا اللَّه علیه ایشانند که بوفاء عهد باز آمدند، و دین و امانت که پذیرفتند، حق آن بگزاردند و در میان مؤمنان بنام مردی مخصوص گشتند. کما قال تعالی رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ روی انّ ابا ذر رض سئل عن الایمان فقرأ هذه الآیة فقال السائل انا سالنا عن الایمان و تخبرنا عن البرّ، فقال جاء رجل الی رسول اللَّه فسأله عن الایمان فقرأ هذه الآیة.
هوش مصنوعی: آن‌ها کسانی هستند که به صداقت خود پایبندند و در مسیر راستین حرکت می‌کنند. اگر بگویند که نیکوکاران حقیقت را گفته‌اند و به راه راست رفته‌اند، باید بدانیم که این افراد با خداوند عهد بسته‌اند و به عهد خود وفا کرده‌اند. امانتی که بر عهده گرفته‌اند را به درستی انجام داده‌اند و در میان مؤمنان به عنوان افرادی خاص شناخته شده‌اند. همان‌طور که در قرآن آمده است: «مردانی که به عهدی که با خدا بسته‌اند صادقانه عمل کردند، و آن‌ها متقیان هستند.» همچنین درباره ایمان، یکی از صحابه به رسول خدا سوالی مطرح کرد و ایشان این آیه را تلاوت کردند. وقتی سوال‌کننده گفت که ما درباره ایمان پرسیدیم و شما از نیکوکاری سخن گفتید، نشان می‌دهد که نیکوکاری و صداقت به ایمان مرتبط است.