گنجور

بخش ۹۶ - ۲۹ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ... یا حرف ندا است و ایّ منادی و ها تنبیه، میگوید: بیدار باشید ای مردمان! چیزی که خورید حلال خورید و پاک، و گرد خیانت و محرمات مگردید، تا از وساوس شیطان و هواجس نفس برهید، و گفت و کرد شما پاک شود، و دل روشن! مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم گفت: دل وی روشن گرداند، و چشمهای حکمت ازو بگشاید، و دوستی دنیا از دل وی ببرد، هر آفت کی در راه دینست و هر فتنه که خاست از دوستی دنیا خاست، حب الدنیا رأس کل خطیئة

و این دوستی دنیا از حرام خوردن پدید آید، پس هر که پرهیزگار شود و در محرّمات بر خود ببندد این دوستی دنیا از دل وی بکاهد، و گفتار و کردار وی پاک شود، و دعاء وی باجابت مقرون گردد.

مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم گفت: بسیار کس است که غذا و طعام و جامه وی که بکار دارد حرامست و در آن احتیاط نکند، آن گه دست برداشته و دعا می‌کند، این چنین دعا کی مستجاب بود؟

و یکی از بزرگان طریقت گفت: گفتار پاک که بخداوند پاک رسد آنست کی از حلق پاک برآید، و حلق پاک آنست که جز غذاء پاک بخود راه ندهد، و غذاء پاک آنست که در حال اکتساب یا ذکر و یادداشت حق در آن فرو نگذارد، و فراموش نکند، و شکر ولی نعمت بحکم فرمان در آن بجای آرد.

چنانک خدای تعالی گفت: کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ و حقیقت شکر آنست که تا قوت نعمت در باطن می‌یابد خود را بر طاعت ولی نعمت بظاهر میدارد.

سری سقطی، جنید را پرسید وقتی که شکر چیست؟ فقال «ان لا یستعان بشی‌ء من نعم اللَّه علی معاصیه» گفت شکر آنست که نعمت خداوند بر معاصی وی بکار ندارد، که آن گه همان نعمت سبب هلاک وی باشد، چنانک پادشاهی غلامی را بنوازد و بر کشد و او را کمر شمشیر زر دهد، پس آن غلام بر وی عاصی شود. پادشاه بفرماید تا هم بآن شمشیر کی خلعت وی بود سر وی بردارند گوید این جزاء آنست کی نعمت خداوندگار خود در معصیت وی بکار برد، و گویند سبب آنک ادریس پیغامبر را بآسمان بردند آن بود که فریشته بیامد و وی را بشارت داد بمغفرت، و ادریس در آن حال دست بدعا برداشته که بار خدایا در زندگانی ادریس زین پس بیفزای! گفتند تا چه کنی؟

گفت تا خدای را شکر و سپاس داری کنم، که آنچه گذشت در طلب مغفرت بودم، و از این پس شکر را باشم: قال فبسط الملک جناحه و حمله الی السماء. و قیل التزم الحسن بن علی ع الرکن فقال الهی انعمتنی فلم تجدنی شاکرا و ابتلیتنی فلم تجدنی صابرا، فلا انت سلبت النعمة بترک الشکر، و لا ادمت الشّدة بترک الصبر، الهی ما یکون من الکریم الّا الکرم.

اگر کسی گوید یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ... از روی ظاهر این خطاب همان فائده داد که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ پس فائده اعادت چیست؟ جواب آنست: که اهل تحقیق گفتند: یا أَیُّهَا النَّاسُ نداء عام است، و بر قدر روش عامّه این خطاب با ایشان رفت، نبینی که جمله مباحات فرا پیش ایشان نهاد، و جز از حرام محض ایشان را باز نزد، و این منزلت عوام است کی از حرام بحلال گریزند، و از محظورات با مباحات کردند، آن گه بر عقب آن از اتّباع شیطان نهی کرد که ایشان بر شرف فرمان برداری شیطان‌اند. باز آیت دیگر یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خطاب اهل خصوصست ایشان را فرمود تا در تناول مباحات و بکار داشت محلات توسع نکنند، بلکه از مباحات حلال محض گزینند، و از حلال محض طیّبات رزق گزینند، این همانست که روایت کنند از بعضی صحابه که گفت: ما از ده باب حلال نه باب بگذاشتیم، و یکی بر کار گرفتیم از بیم شبهت.، آن گه بجای آنکه عوام را از اتباع شیطان احتراز فرمود اینجا بشکر خدای فرمود، آن کس که خداوند ذوق است داند که میان این دو خطاب چه فرقست آن ابتداء روش مسلمانان است، و این غایت کشش عارفان، این همان عدل و احسان است که گفت: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ هر کس که از حرام محض پرهیزد، وی را عادل گویند، و هر که از عین حلال پرهیزد او را محسن گویند، عدالت ظاهر مسلمانی است، و احسان آنست که مصطفی گفت: «الاحسان ان تعبد اللَّه کانک تراه»

و هو عبارة عن مکاشفة العارفین و نهایة رتبة الصدیقین.

بخش ۹۵ - ۲۹ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: یا أَیُّهَا النَّاسُ... الآیة... این آیت در شأن مشرکان قریش آمد، کنانة، و ثقیف، و خزاعة، و بنی مدلج، و بنی عامر بن صعصعة، و الحرث، و عامر ابنی عبد مناة (؟)، که ایشان چیزهای بهوا و خرد خویش می‌حلال کردند، و چیزهای می‌حرام کردند، و نهادهای بد و بنیادهای کژ مینهادند.بخش ۹۷ - ۳۰ - النوبة الاولى: قوله تعالی: لَیْسَ الْبِرَّ نیکی و پارسایی نه همه آنست أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ که رویهای خویش فرا دارید در نماز، قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ سوی مشرق که بر آمدن گاه آفتابست و مغرب که فرو شدن گاه است، وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و لکن نیک مردی آن کس است که بگرود بخدای وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و روز رستاخیز وَ الْمَلائِکَةِ و فریشتگان وَ الْکِتابِ و کتاب خدای وَ النَّبِیِّینَ و پیغامبران وَ آتَی الْمالَ و مال دهد عَلی‌ حُبِّهِ بر دوستی او ذَوِی الْقُرْبی‌ درویشان خویشاوندان را وَ الْیَتامی‌ و نارسیدگان پدر مردگان را وَ الْمَساکِینَ و درویشان تنگ دستان را، وَ ابْنَ السَّبِیلِ و راه گذریان را وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان را وَ فِی الرِّقابِ و در آزادی بردگان را، وَ أَقامَ الصَّلاةَ و نماز بپای دارد بهنگام وَ آتَی الزَّکاةَ و از مال خود زکاة دهد، وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ و باز آمدگان به پیمان خویش با خدای و با خلق إِذا عاهَدُوا هر گه که پیمان بندند، وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ و شکیبایان در بیمناکیها و در تنگیها، وَ حِینَ الْبَأْسِ و در وقت جنگ، أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ایشانند که چون گفتند که نیکانیم راست گفتند، وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) و باز پرهیزندگان از خشم و عذاب خدای تعالی ایشانند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ... یا حرف ندا است و ایّ منادی و ها تنبیه، میگوید: بیدار باشید ای مردمان! چیزی که خورید حلال خورید و پاک، و گرد خیانت و محرمات مگردید، تا از وساوس شیطان و هواجس نفس برهید، و گفت و کرد شما پاک شود، و دل روشن! مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم گفت: دل وی روشن گرداند، و چشمهای حکمت ازو بگشاید، و دوستی دنیا از دل وی ببرد، هر آفت کی در راه دینست و هر فتنه که خاست از دوستی دنیا خاست، حب الدنیا رأس کل خطیئة
هوش مصنوعی: ای مردم، از چیزهایی که در زمین وجود دارد، حلال و پاک بخورید. خود را از خیانت و چیزهای حرام دور نگه‌دارید تا از وسوسه‌های شیطان و دغدغه‌های نفس رهایی یابید. با این کار، گفتار و کردار شما پاک خواهد شد و دل شما روشن می‌گردد. پیامبر اسلام فرموده‌اند که اگر دل کسی روشن شود، چشمان حکمت بر او گشوده خواهد شد و محبت دنیا از دلش خارج خواهد شد. هر مشکلی که در مسیر دین پیش می‌آید و هر فتنه‌ای که به وجود می‌آید، ریشه‌اش در دوستی با دنیاست؛ بنابراین، محبت دنیا رأس تمام خطاهاست.
و این دوستی دنیا از حرام خوردن پدید آید، پس هر که پرهیزگار شود و در محرّمات بر خود ببندد این دوستی دنیا از دل وی بکاهد، و گفتار و کردار وی پاک شود، و دعاء وی باجابت مقرون گردد.
هوش مصنوعی: دوستی‌های دنیوی از خوردن حرام به وجود می‌آید. بنابراین، هر کس که از گناهان اجتناب کند و از کارهای ناپسند دوری کند، محبت دنیا از دل او کم خواهد شد. در نتیجه، گفتار و رفتار او پاک‌تر خواهد شد و دعاهایش نیز به اجابت نزدیک‌تر خواهند شد.
مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم گفت: بسیار کس است که غذا و طعام و جامه وی که بکار دارد حرامست و در آن احتیاط نکند، آن گه دست برداشته و دعا می‌کند، این چنین دعا کی مستجاب بود؟
هوش مصنوعی: مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: افراد زیادی هستند که غذای آنها حرام است و در استفاده از آن احتیاط نمی‌کنند. سپس وقتی که دستی به دعا برمی‌دارند، این دعا چگونه می‌تواند مورد قبول واقع شود؟
و یکی از بزرگان طریقت گفت: گفتار پاک که بخداوند پاک رسد آنست کی از حلق پاک برآید، و حلق پاک آنست که جز غذاء پاک بخود راه ندهد، و غذاء پاک آنست که در حال اکتساب یا ذکر و یادداشت حق در آن فرو نگذارد، و فراموش نکند، و شکر ولی نعمت بحکم فرمان در آن بجای آرد.
هوش مصنوعی: یکی از بزرگان طریقت بیان کرده است که سخن پاکی که به خداوند پاک می‌رسد، از دهانی پاک صادر می‌شود. دهان پاک تنها اجازه ورود غذاهای پاک را می‌دهد. غذاهای پاک به این معناست که هنگام تهیه یا ذکر و یاد خدا، از طرز تهیه یا مصرف آن غافل نشوند و همچنین شکرگذاری از نعمت‌ها را طبق دستور و فرمان در آن به جا آورند.
چنانک خدای تعالی گفت: کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ و حقیقت شکر آنست که تا قوت نعمت در باطن می‌یابد خود را بر طاعت ولی نعمت بظاهر میدارد.
هوش مصنوعی: پروردگار متعال می‌فرماید: «از چیزهای پاکیزه‌ای که به شما داده‌ایم بخورید و شکر خدا را بجای آورید». حقیقت شکرگزاری آن است که فرد به محض دریافت نعمت درون خود را سرشار از قدردانی احساس کند و خود را ملزم به اطاعت و خدمت به کسی که به او نعمت داده، بداند.
سری سقطی، جنید را پرسید وقتی که شکر چیست؟ فقال «ان لا یستعان بشی‌ء من نعم اللَّه علی معاصیه» گفت شکر آنست که نعمت خداوند بر معاصی وی بکار ندارد، که آن گه همان نعمت سبب هلاک وی باشد، چنانک پادشاهی غلامی را بنوازد و بر کشد و او را کمر شمشیر زر دهد، پس آن غلام بر وی عاصی شود. پادشاه بفرماید تا هم بآن شمشیر کی خلعت وی بود سر وی بردارند گوید این جزاء آنست کی نعمت خداوندگار خود در معصیت وی بکار برد، و گویند سبب آنک ادریس پیغامبر را بآسمان بردند آن بود که فریشته بیامد و وی را بشارت داد بمغفرت، و ادریس در آن حال دست بدعا برداشته که بار خدایا در زندگانی ادریس زین پس بیفزای! گفتند تا چه کنی؟
هوش مصنوعی: سقطی از جنید پرسید شکر چیست؟ جنید پاسخ داد: شکر آن است که انسان نعمت‌های خداوند را در معصیت و نافرمانی او به کار نگیرد، زیرا این کار می‌تواند باعث هلاکت او شود. برای مثال، وقتی یک پادشاه غلامش را مورد نوازش قرار می‌دهد و او را به مقام می‌آورد و به او شمشیر زری می‌دهد، اگر آن غلام در مقابل پادشاه نافرمانی کند، پادشاه دستور می‌دهد سر او را با همان شمشیر که به او داده بود بزنند. این نمونه، مجازات کسی است که نعمت‌های خداوند را در راه نافرمانی و معصیت به کار گرفته است. همچنین می‌گویند که ادریس پیامبر به آسمان برده شد به این دلیل که فرشته‌ای به او بشارت مغفرت داد و در آن حال ادریس از خداوند خواست که عمرش را بیشتر کند. از او پرسیدند که چه می‌خواهد بکند؟
گفت تا خدای را شکر و سپاس داری کنم، که آنچه گذشت در طلب مغفرت بودم، و از این پس شکر را باشم: قال فبسط الملک جناحه و حمله الی السماء. و قیل التزم الحسن بن علی ع الرکن فقال الهی انعمتنی فلم تجدنی شاکرا و ابتلیتنی فلم تجدنی صابرا، فلا انت سلبت النعمة بترک الشکر، و لا ادمت الشّدة بترک الصبر، الهی ما یکون من الکریم الّا الکرم.
هوش مصنوعی: اینجا صحبت از شکرگزاری و صبر است. شخصی بیان می‌کند که باید از خداوند به خاطر نعمت‌هایی که به او داده است، شکرگزاری کند. او به یاد می‌آورد که در گذشته برای بخشش و مغفرت دعا کرده و حالا باید شکرگزاری کند. همچنین از امام حسن (علیه‌السلام) نقل می‌کند که وقتی در برابر خدا ایستاده بود، ابراز کرد که خداوند او را نعمت داده، اما او در شکرگزاری کوتاهی کرده و در زمان سختی‌ها صبر نشان نداده است. به همین خاطر درخواست می‌کند که خداوند نه نعمت را بر او سلب کند و نه سختی‌ها را بر او ادامه دهد. او باور دارد که از خداوند هیچ چیزی جز کرامت انتظار نمی‌رود.
اگر کسی گوید یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ... از روی ظاهر این خطاب همان فائده داد که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ پس فائده اعادت چیست؟ جواب آنست: که اهل تحقیق گفتند: یا أَیُّهَا النَّاسُ نداء عام است، و بر قدر روش عامّه این خطاب با ایشان رفت، نبینی که جمله مباحات فرا پیش ایشان نهاد، و جز از حرام محض ایشان را باز نزد، و این منزلت عوام است کی از حرام بحلال گریزند، و از محظورات با مباحات کردند، آن گه بر عقب آن از اتّباع شیطان نهی کرد که ایشان بر شرف فرمان برداری شیطان‌اند. باز آیت دیگر یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خطاب اهل خصوصست ایشان را فرمود تا در تناول مباحات و بکار داشت محلات توسع نکنند، بلکه از مباحات حلال محض گزینند، و از حلال محض طیّبات رزق گزینند، این همانست که روایت کنند از بعضی صحابه که گفت: ما از ده باب حلال نه باب بگذاشتیم، و یکی بر کار گرفتیم از بیم شبهت.، آن گه بجای آنکه عوام را از اتباع شیطان احتراز فرمود اینجا بشکر خدای فرمود، آن کس که خداوند ذوق است داند که میان این دو خطاب چه فرقست آن ابتداء روش مسلمانان است، و این غایت کشش عارفان، این همان عدل و احسان است که گفت: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ هر کس که از حرام محض پرهیزد، وی را عادل گویند، و هر که از عین حلال پرهیزد او را محسن گویند، عدالت ظاهر مسلمانی است، و احسان آنست که مصطفی گفت: «الاحسان ان تعبد اللَّه کانک تراه»
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید "ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید..." این خطاب به نظر می‌رسد که همان فایده‌ای را دارد که خطاب "ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از چیزهای پاکیزه‌ای که به شما داده‌ایم بخورید..." به دنبال دارد. اما چرا این دو بار گفته شده است؟ پاسخ این است که اهل تحقیق می‌گویند: خطاب "ای مردم!" عمومی است و به مردم عادی تعلق دارد. در این خطاب، همه چیز‌های حلال برای آنان مطرح شده و تنها از چیزهای حرام به‌طور قطعی منع شده‌اند. این برای عوام است که از حرام به حلال روی می‌آورند و محظورات را با مباحات در نظر می‌گیرند. سپس، خطاب دیگری به مؤمنان می‌شود تا از پیروی شیطان پرهیز کنند، زیرا این افراد در خطر فرمانبرداری از شیطان هستند. اما خطاب "ای کسانی که ایمان آورده‌اید!" به اهل خصوص تعلق دارد و آنان را هدایت می‌کند تا در خوردن مباحات و استفاده از آنها، زیاده‌روی نکنند و تنها از حلال‌های خالص و خوب بهره‌مند شوند. این نکته مشابه روایت‌هایی است که از برخی صحابه نقل شده که گفته‌اند: ما از ده نوع حلال، نه نوع را رها کرده و فقط یکی را انتخاب کردیم تا از شبهات دور بمانیم. در اینجا، به جای آنکه عوام را از پیروی شیطان برحذر دارند، بر شکرگزاری خدا تأکید شده است. هر کسی که ذوق واقعی خداوند را درک کند، می‌فهمد که میان این دو خطاب چه تفاوتی وجود دارد. این خطاب، آغاز روش مسلمانان و نهایت خواسته عارفان است. این همان عدل و احسانی است که خداوند در قرآن می‌فرماید: "خداوند به عدالت و احسان امر می‌کند". هر کس از حرام محض پرهیز کند، عادل نامیده می‌شود و کسی که از حلال خالص نیز پرهیز کند، محسن به شمار می‌آید. عدالت یک نشانه آشکار از مسلمانی است، و احسان به معنای عبادت خداوند به گویی است که او را می‌بینی.
و هو عبارة عن مکاشفة العارفین و نهایة رتبة الصدیقین.
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای روشن شدن واقعیات برای کسانی است که به معرفت و شناخت عمیق دست یافته‌اند و همچنین بیانگر بالاترین مرتبه افراد صدیق و راستگو است.