بخش ۵۸ - ۱۸ - النوبة الاولى
قوله تعالی: وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً گفتند که اللَّه فرزندی گرفت سُبْحانَهُ پاکی و بیعیبی وی را، بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ نیست فرزند بل که رهی است و بنده اوست هر چه در آسمانها و زمین کس است و چیز کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ همه وی را پرستگاراند و به بندگی مقر.
بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ نو کارست و نو ساز و نو آرنده آسمان و زمین را از نیست، وَ إِذا قَضی أَمْراً و چون کاری خواهد که راند فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ آن بود که گویدش. باش تامی بود.
وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ و گفتند ایشان که خدای را نمیدانند لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ چرا خدا با ما سخن نمیگوید أَوْ تَأْتِینا آیَةٌ یا بر یکی از ما بزبان ما پیغامی نمیآید؟ کَذلِکَ قالَ همچنین گفتند الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ایشان که نادانان پیشین بودند، مِثْلَ قَوْلِهِمْ گفتنی همچون گفت ایشان تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ دل بدل مانست تا گفت بگفت مانست. قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ پیدا کردیم نشانهای خویش و روشن فرستادیم سخنان خویش لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ قومی را که بیگمانانند.
إِنَّا أَرْسَلْناکَ ما ترا فرستادیم بِالْحَقِّ بر سزاواری و براستی بَشِیراً وَ نَذِیراً شاد کننده و بیم نماینده، وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ و مپرس از حال دوزخیان از سختی و زاری و رسوایی.
وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ و خشنود نگردند از تو جهودان وَ لَا النَّصاری و نه ترسایان حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ تا آن گه که پس کیش ایشان شوی، قُلْ گوی إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی راه نمونی اللَّه راه نمونی آنست وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ و اگر بخوش آمد ایشان پی بری و بر پسند ایشان روی بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ پس آن دانش و پیغام که از خدای آمد بتو ما لَکَ ترا نیست از خدای پس آن مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ نه رهاننده و نه بروی یاری دهنده.
الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ ایشان که نامه دادیم ایشان را یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ
پی میبرند بآن پی بردن بسزا، أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ ایشانند که گرویدهاند بنامه خویش، وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ هر که کافر گردد بآن فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ ایشانند که زیان کارانند و نومیدان.
یا بَنِی إِسْرائِیلَ ای فرزندان یعقوب اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ یاد کنید و یاد دارید نعمت من الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ آن نیکو کاری و نواخت که من بر شما کردم وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ و شما را افزونی دادم و بهتری بر جهانیان روزگار شما.
وَ اتَّقُوا یَوْماً و به پرهیزید از روزی لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً که بسنده نبود و به کار نیاید کس کس را وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ و از وی باز خریدی نه پذیرند، وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ و بکار نیاید وی را که کسی آید و وی را خواهش گری کند، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ و نه ایشان را کسی فریاد رسد یا یاری دهد.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.