گنجور

بخش ۱۲۸ - ۴۰ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ الآیة... این اول آیت است که در کار می‌آمد، که هنوز در تحریم آن از آسمان پیغام نیامده بود و قومی از مسلمانان کراهیت میداشتند می‌خوردن، از آنچه در آن میدیدند از هتک حرمت، و خرق مروت، و عیب زوال عقل و زیان مال و عداوت و عربده که در آن می‌دیدند. همواره از رسول خدا می‌پرسیدند که در کار می هیچ چیز نیامد؟ و آن پرسنده عمر خطاب بود، جواب آمد، این آیت: قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ منفعت در آن آن بود، که در مجلس می شتران می‌کشتند، و درویشان را در جنب آن می‌رفق بود. رب العالمین گفت: بزه کاری و بزه‌مندی آن مه است از منفعت آن. مردمان چون این بشنیدند، قومی از می باز ایستادند و قومی نه. تا آن روز که عبد الرحمن عوف میزبانی کرد جماعتی را از یاران رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلم، و در میان ایشان خمر بود، می خوردند تا مست شدند، وقت نماز شام در آمد، یکی فرا پیش شد بامامی، و سورة قل یا ایها الکافرون در گرفت و نه بر وجه برخواند، که بر جای «لا اعبد ما تعبدون» اعبد گفت تا بآخر سورة، گفت: لکم دینکم الشرک ولی دینی الاسلام پس رب العالمین این آیت فرستاد: که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری‌ حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ گرد مسجد مگردید که مست باشید، تا آن گه که بهوش باز آئید و دانید که می چه خوانید و چه می‌گویید. قومی باز از مسلمانان گفتند که خیر نیست در چیزی که از مسجد باز دارد و از می‌خوردن باز ایستادند، و قومی هم چنان میخوردند و اوقات نماز در آن نگه میداشتند، تا آن گه که قومی از انصار در خانه یکی ازیشان مهمان بودند و با ایشان می بود. و حمزة بن عبد المطلب حاضر بود. حمزه بیرون آمد و شراب در وی کار کرده، و دو شتر دید از آن برادر زاده خود علی بن ابی طالب. که بر آن اذخر میآورند، شمشیر بر کشید و قصد شتران کرد وی را گفتند که این آن علی‌اند. وی گفت «هل انتم الّا عبید لابی» جواب داد که شما که اید مگر بندگان پدر من عبد المطلب؟ و ایشان را هر دو پی زد و شکم بشکافت، و جگر بیرون کشید، و بر آتش افکند. علی، در رسید، و آن حال دید گریستن بر وی افتاد، بر رسول خدا شد، و آن قصه باز گفت. جبرئیل آمد و آیت آورد.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ تا آنجا که گفت فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ رسول خدا بر منبر شد، و این آیت بر خواند، و می حرام کرد. مسلمانان برخاستند، و با خانهای خود شدند، و میها می‌ریختند. تا می در کویهای مدینه برفت و جایهای آن می کس بود که می شکست، و کس بود که بآب و گل می شست بعضی مفسران گفتند که موضع تحریم آنست که گفت: فَاجْتَنِبُوهُ ای فاترکوه. و قومی گفتند.

فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ ای انتهوا کما قال فی سورة الفرقان: أَ تَصْبِرُونَ و المعنی اصبروا و لهذا قال عمر عند نزول الآیة: ا «نتهینا یا رب!»

فصل

مذهب شافعی آنست: که هر شرابی که جنس آن مستی آرد، اگر خمر بود و اگر نبیذ مطبوخ یا خام، از خرما، یا از مویز، یا از گندم، یا از گاورس، یا از عسل، اندک و بسیار آن حرامست، و آشامنده آن مستوجب حدّ، اگر مست شود و اگر نه مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «کل مسکر خمر، و کل خمر حرام انّ من التمر خمرا و ان من البر خمرا و ان من الشعیر خمرا و ان من العسل خمرا»

و روی انه قال: «انهاکم عن قلیل ما اسکر کثیره»

و عن عبد اللَّه بن عمر قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من‌ شرب الخمر لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا، فان تاب تاب اللَّه علیه، فان عاد لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا، فان تاب تاب اللَّه علیه فان عاد لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا فان تاب تاب اللَّه علیه فان عاد الرّابعة لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا فان تاب لم یتب اللَّه علیه و سقاه من نهر الخبال. قال و من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلا یجلس علی مائدة یدار علیها الخمر، قال: و الذی بعثنی بالحق، انّ شارب الخمر یجی‌ء یوم القیمة مسودا وجهه یسیل لعابه علی قدمه، یقذره کل من رآه. قال: و من کان فی قلبه آیة من کتاب اللَّه و یصبّ علیه الخمر یجی‌ء کل حرف من تلک الآیة یأخذ بناصیته حتی یقیمه عند الرب، فیخاصمه، و من خاصمه القرآن خصم»

گفته‌اند که این خمر معجون لعنت است، آن جوش آواز دست شیطان است، چون دست درو کند بجوشد، پس آب دهن درو اندازد تا تلخ گردد، پس بول درو کند تا بگندد. آن مسکین که خمر میخورد بول شیطان میخورد، و معجون لعنت است که بکار میدارد، این خمر زهر دین است، چنانک تن را با زهر بقا نیست؟ دین را با خمر بقا نیست. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «شارب الخمر کعابد الوثن»

این بمعنی خوف عاقبت گفت، یعنی که بسیار افتد می خواره را که بعاقبت از ایمان درماند، و بعبادت وثن کشد. چنانک یکی می خواره را بوقت مرگ گفتند بگو «لا اله الا اللَّه» وی میگفت شاد باش و نوش خور. بوقت مرگ بر بنده آن غالب شود، که جمله روزگار خویش بآن بسر برده باشد. و به‌ قال النبی یموت الرجل علی ما عاش علیه.

عایشه گفت: اگر قطره می در چاهی افتد و آن چاه انباشته شود، پس از آنجا گیاه برآید، و گوسپند بخورد من کراهیت دارم که گوشت آن گوسپند خوردم. می خواره را هم سقوط عدالت است، و هم زوال ولایت، و هم وجوب لعنت، و هم فساد عاقبت، و هم خوف خاتمت. اما سقوط عدالت آنست که باجماع امت شهادت وی مقبول نیست، و بقول بعضی علما وی را ولایت بر دختر نیست، و وجوب لعنت آنست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «ان اللَّه لعن الخمر و عاصرها و معتصرها و شاربها و ساقیها و حاملها و المحمولة الیه و بایعها و مشتریها و آکل ثمنها.»

و خوف خاتمت آنست که در آثار بیارند که پنج چیز نشان بدبختان است، و در وقت مرگ بیم زوال ایمان در آنست: ترک الصلاة، و اکل الربوا، و الاصرار علی الزنا، و عقوق الوالدین، و الادمان علی شرب الخمر. و فساد عاقبت آنست که می خواره فردای قیامت ناچار بدوزخ رسد، و حمیم جهنم خورد، چنانک در خبر است: و الذی بعثنی بالحق من شرب من مسکر ثلث شربات کان حقا علی اللَّه ان یسقیه من طینة الخبال، یقال طینة الخبال ما ذاب من حراقة اجساد اهل النار

درین خبر سه شربت گفت، و در خبر دیگر یک جرعة گفت و ذلک فی‌

قوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «ان اللَّه بعثنی رحمة و هدی للعالمین و اقسم ربی بعزته لا یشرب عبد من عبیدی جرعة من خمر الّا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له، و لا یسقیها صبیا صغیرا الا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له. و لا یدعها عبد من عبیدی من مخافتی الا سقیتها ایاه فی حظیرة القدس.

اما حد می خواره اگر آزاد باشد و عاقل و بالغ و مختار نه مکره، چهل تازیانه است و اگر بنده باشد بیست تازیانه، و اگر رای امام چنان بود که آزاد را هشتاد زند و بنده را چهل روا باشد، که در عهد رسول خدا و روزگار خلفا این اختلاف بوده است، و همه نقل کرده‌اند، و اگر بجای تازیانه دست زنند و نعلین و چوب و جامه تا بداده رواست که بو هریره گفت یکی را حاضر کردند که می خورده بود، رسول خدا گفت: بزنید او را، کس بود که طپانچه می‌زد، و کس بود که نعلین، و کس بود که چوب، و کس بود که گوشه جامه یعنی جامه تا بداده سخت کرده، گفتا بعاقبت کسی او را گفت: اخزاک اللَّه، رسول خدا گفت لا تقولوا هکذا، و لا تعینوا علیه الشیطان و لکن قولوا اللهم اغفر له اللهم ارحمه.

و کسی را که حد شرعی زدند، در کبیره که از وی در وجود آید، آن حد کفارت گناه وی باشد. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: من اصاب ذنبا فاقیم علیه حد ذلک الذنب فهو کفارته.

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: من اصاب حدا فعجّل عقوبته فی الدنیا فاللّه اعدل من ان یثنی علی عبده العقوبة فی الآخرة، و من اصاب حدا فستره اللَّه علیه و عفا عنه، فاللّه اکرم من ان یعود فی شی‌ء قد عفا عنه.

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ الآیة... می را خمر نام کرد لانها تخامر العقل، از بهر آنک در خرد آمیزد و آن را بپوشد. و میسر قمار است و از کسب عرب بود، و قومی از عجم. رب العالمین آن را با می حرام کرد. و مفسران گفتند کل شی‌ء فیه قمار فهو من المیسر حتی لعب الصبیان بالجوز و الکعاب و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ایاکم و هاتین الکعبتین المشؤمتین فانهما من میسر العجم و قال القاسم بن محمد کل شی‌ء الهی عن ذکر اللَّه و عن الصلاة فهو میسر.

قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ بنا قراءت حمزة و علی است دیگران ببا خوانند و بمعنی متقارب‌اند، که در خمر و قمار هم عظیمی گناهست و هم بسیاری گناه چنانک در آیت دیگر بر شمرد: إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ الی آخر الایة...

وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ الآیة... برفع و او قراءت بو عمر است ای الذی تنفقونه العفو دیگران بنصب و او خوانند. علی معنی تنفقون العفو ای ما عفی، یعنی ما فضل من اموالکم، یقال صمیم مالی لفلان و عفوه لفلان ای فضله.

این هم جواب سؤال عمر و جموح است که گفت: یا رسول اللَّه دانستیم که صدقات به که میباید داد یعنی فی قوله ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ الآیة، اکنون خواهیم تا بدانیم که چند دهیم و چه دهیم؟ آیت آمد قُلِ الْعَفْوَ بگوی آنچه بسر آید یعنی از نفقه خود و عیال خود.

قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «افضل الصدقة ما کان عن ظهر غنی و ابدأ بمن تعول»

و روی ابو هریرة ان رجلا قال یا رسول اللَّه عندی دینار. قال انفقه علی نفسک فقال عندی آخر. فقال انفقه علی ولدک، قال عندی آخر، قال انفقه علی اهلک، قال عندی آخر، قال انفقه علی خادمک، قال عندی آخر قال انت اعلم.

پس هر که خداوند مال و ضیاع و املاک بود یک ساله نفقه خود و عیال در کسوة و در طعام و در شراب بنهادی، و باقی بصدقه دادی و هر که را نفقه خود و عیال از مزد و کار و کسب نقدی بودی یک روزه بنهادی و باقی صدقه دادی، پس کار دشوار شد بر ایشان، تا خدای تعالی این آیت فرستاد: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها قالوا یا رسول اللَّه کم ناخذ؟ فبینت السنة اعیان الزکاة من الورق و الذهب و الماشیة و الزرع.

فصارت هذه الآیة اعنی قوله تعالی: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ ناسخة لقوله تعالی قل العفو.

قوله کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ.... چنانک احکام می و قمار و انفاق بیان کرد و روشن، خدای شما را بیان میکند و پدید میآرد نشانهای کردگاری و مهربانی خویش. لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تا شما تفکر کنید در کار دنیا و آخرت و بدانید که این دنیا سرای بلا و فنا است، و آخرت سرای جزا و بقا.

روی انس بن مالک قال قال رسول اللَّه: «ایها الناس اتقوا اللَّه حق تقاته و اسعوا فی مرضاته، و ایقنوا من الدنیا بالفناء، و من الآخرة بالبقاء، و اعملوا لما بعد الموت، فکانکم بالدنیا لم تکن، و بالآخرة لم تزل. ایها الناس! ان من فی الدنیا ضیف و ما فی یده عاریة، و ان الضیف مرتحل، و العاریة مردودة، ألا! و ان الدنیا عرض حاضر یاکل منها البرّ و الفاجر، و الآخر وعد صادق یحکم فیها ملک قادر، فرحم اللَّه امرأ نظر لنفسه و مهد لرمسه ما دام رسنه مرخی و حبله علی غاربه ملقی، قبل ان ینفد أجله و ینقطع عمله‌

وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی‌.... این آیت در شأن قومی آمد که قیمان یتیمان بودند در مال ایشان، و شنیدند که خدای تعالی در قرآن در صدر صورة النساء چه تشدید کرد در خوردن مال یتیمان، بترسیدند و قصد کردند که گریزند از قیام کردن بامر یتیمان، و مال یتیمان می ضایع خواست ماند، این آیت آمد: قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ بگوی این قیمان یتیمان را، اگر در مال یتیمان تجارت کنید، و بی مزد ایشان را نگه دارید، آن بهتر است و نیکوتر.

قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من ولی یتیما له مال فلیتجر فیه و لا یترکه حتی یأکله الصدقه»

وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ الآیة... و اگر با ایشان در آمیزید، و مال ایشان با مال خود درهم نهید، و آمیخته دارید، آن گه مزدی معروف بر گیرید بچم، بی اسراف و بی شطط، و بگذارید ایشان را تا در جای شما نشینند، و شما در جای ایشان نشینید ایشان بر فرش شما نشینند، و شما بر فرش ایشان نشینید، ایشان با شما میخورند از آن شما، و شما با ایشان میخورید از آن ایشان، اگر چنین کنید فَإِخْوانُکُمْ علی حال ایشان برادران شمااند در دین، و برادران در دین با یکدیگر چنین باید که زندگانی کنند. و الیه الاشارة

بقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و لا تقاطعوا و کونوا عباد اللَّه اخوانا».

وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ الآیة... و اللَّه باز داند مفسد را از مصلح، آن کس که در آمیزد پوشیدن مال خویش بمال ایشان، از آن کس که در آمیزد و از ایشان دریغ ندارد مال خویش ازیشان، مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «خیر بیت المسلمین بیت فیه یتیم مکرم»

و فیه روایة
«یحسن الیه و شر بیت المسلمین بیت فیه یتیم یساء الیه»

وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ الآیة... این در شأن مرثد بن ابی مرثد الغنوی آمد، مردی بود قوی دلاور، رسول خدا وی را بمکه فرستاد، تا قومی از مسلمانان که آنجا بودند نهان از کافران بیرون آرد. چون بمکه رسید، زنی مشرکه آمد نام آن زن عناق و در جاهلیت آن زن با مرثد سرو کاری داشت. مرثد را بخود دعوت کرد، مرثد سر وازد گفت: ویحک یا عناق! ان الاسلام حال بیننا و بین ذلک» گفت: مرا بزنی کن مرثد جواب داد که تا از رسول خدا پرسم، پس آن زن آواز برآورد، و فریاد خواست تا قومی آمدند، و مرثد را بزدند. چون با مدینه آمد این قصه با رسول خدا بگفت و دستوری خواست تا وی را بزنی کند. رب العالمین آیت فرستاد وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ الآیة... زنان مشرکات را بزنی مکنید، و گرد ایشان مگردید، تا مشرک باشند، اکنون حرام است بر مسلمانان که زنان بت پرستان و گبران و همه طواغیت پرستان بزنی خواهند. مگر حرایر اهل کتابین که قرآن ایشان را مستثنی کرد: فقال تعالی وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ. اگر کسی گوید که حرایر اهل کتابین هم از کافران اند و نکاح سبب مودت، لقوله تعالی وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً، و مودت با کافران منهی است باین آیت که اللَّه گفت لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...؟ جواب آنست که ان مودت که منهی است مودت دینی است، و مودت نکاح مودت نفعی و شهوانی است پس در تحت آن نهی نشود.

وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ الآیة... این در شأن عبد اللَّه رواحه آمد، که کنیزکی سیاه داشت، روزی بر وی خشم گرفت و طپانچه بر وی زد. آن گه برسول خدا شد و آن حال باز گفت، رسول گفت «و ما هی؟»؟

چیست آن کنیزک؟ قال هی تشهد أن لا اله الا اللَّه، و انک رسوله، و تصوم شهر رمضان، و تحسن الوضوء، و تصلی. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم چون وصف وی شنید گفت: «هذه مؤمنة».

این کنیزک مؤمنه است. عبد اللَّه گفت بآن خدای که ترا براستی بخلق فرستاد که وی را آزاد کنم، پس او را بزنی خواهم، چنان کرد. پس مردمان وی را طعن کردند که کنیزکی سیاه بزنی خواست، و آزاد زنی مشرکه با مال و جمال با وی عرضه میکردند و نخواست! رب العالمین گفت: آن کنیزک سیاه مؤمنه به از آن آزاد زن مشرکه، با مال و جمال. و گفته‌اند این در شأن خنساء فرو آمد، کنیزکی بود از آن حذیفه یمان، حذیفه او را گفت: یا خنساء قد ذکرت فی الملأ الاعلی مع سوادک و دمامتک پس وی را آزاد کرد و بزنی خواست.

وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ الآیة.... میگوید زن مسلمان را بمرد مشرک مدهید، نه رواست بهیچ حال که مرد کافر زن مسلمان خواهد، که این نکاح استدلال است، و نوعی اقتهار، و رب العزت نخواست که زن مسلمان زیردست و مقهور مرد کافر گردد، و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا، أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ این همچنانست که گفت: یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ جای دیگر گفت: وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلی‌ دارِ السَّلامِ چون خلق را بر روش راه دین، و رنج بردن و بار کشیدن در مسلمانی میخواند، بواسطه باز گذاشت گفت: ادْعُ إِلی‌ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ باز چون دعوت دار السلام و مغفرت و رحمت بودی واسطه ایشان را خود خواند گفت وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ و اللَّه اعلم‌

بخش ۱۲۷ - ۴۰ - النوبة الاولى: قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ ترا می‌پرسند عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ از می و قمار قُلْ بگوی فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ در می و قمار بزه بزرگ است وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ و مردمان را در آن منفعتهاست، وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما اما بزه‌مندی آن مهتر است از منفعت آن، وَ یَسْئَلُونَکَ و ترا می‌پرسند ما ذا یُنْفِقُونَ که چند نفقه کنیم قُلِ الْعَفْوَ بگوی آنچه بسر آید از شما و ازیشان که داشت ایشان واجب است بر شما، کَذلِکَ چنین هن یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ پیدا میکند خدای شما را سخنان خویش، و نشانهای مهربانی خویش.بخش ۱۲۹ - ۴۰ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ الآیة... شراب اهل غفلت را و سر انجام و صفت اینست که گفتیم، بار خدای را عز و جل بر روی زمین بندگانی‌اند که آشامنده شراب معرفت‌اند، و مست از جام محبت. هر چند که از حقیقت آن شراب در دنیا جز بویی نه، و از حقیقت آن مستی جز نمایشی نه، زانک دنیا زندان است، زندان چند بر تابد؟ امروز چندانست، باش تا فردا که مجمع روح و ریحان بود، و معرکه وصال جانان، و رهی در حق نگران.

اطلاعات

وزن: فعلات فعلن فعلات فعلن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ الآیة... این اول آیت است که در کار می‌آمد، که هنوز در تحریم آن از آسمان پیغام نیامده بود و قومی از مسلمانان کراهیت میداشتند می‌خوردن، از آنچه در آن میدیدند از هتک حرمت، و خرق مروت، و عیب زوال عقل و زیان مال و عداوت و عربده که در آن می‌دیدند. همواره از رسول خدا می‌پرسیدند که در کار می هیچ چیز نیامد؟ و آن پرسنده عمر خطاب بود، جواب آمد، این آیت: قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ منفعت در آن آن بود، که در مجلس می شتران می‌کشتند، و درویشان را در جنب آن می‌رفق بود. رب العالمین گفت: بزه کاری و بزه‌مندی آن مه است از منفعت آن. مردمان چون این بشنیدند، قومی از می باز ایستادند و قومی نه. تا آن روز که عبد الرحمن عوف میزبانی کرد جماعتی را از یاران رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلم، و در میان ایشان خمر بود، می خوردند تا مست شدند، وقت نماز شام در آمد، یکی فرا پیش شد بامامی، و سورة قل یا ایها الکافرون در گرفت و نه بر وجه برخواند، که بر جای «لا اعبد ما تعبدون» اعبد گفت تا بآخر سورة، گفت: لکم دینکم الشرک ولی دینی الاسلام پس رب العالمین این آیت فرستاد: که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری‌ حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ گرد مسجد مگردید که مست باشید، تا آن گه که بهوش باز آئید و دانید که می چه خوانید و چه می‌گویید. قومی باز از مسلمانان گفتند که خیر نیست در چیزی که از مسجد باز دارد و از می‌خوردن باز ایستادند، و قومی هم چنان میخوردند و اوقات نماز در آن نگه میداشتند، تا آن گه که قومی از انصار در خانه یکی ازیشان مهمان بودند و با ایشان می بود. و حمزة بن عبد المطلب حاضر بود. حمزه بیرون آمد و شراب در وی کار کرده، و دو شتر دید از آن برادر زاده خود علی بن ابی طالب. که بر آن اذخر میآورند، شمشیر بر کشید و قصد شتران کرد وی را گفتند که این آن علی‌اند. وی گفت «هل انتم الّا عبید لابی» جواب داد که شما که اید مگر بندگان پدر من عبد المطلب؟ و ایشان را هر دو پی زد و شکم بشکافت، و جگر بیرون کشید، و بر آتش افکند. علی، در رسید، و آن حال دید گریستن بر وی افتاد، بر رسول خدا شد، و آن قصه باز گفت. جبرئیل آمد و آیت آورد.
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که مسلمانان در مورد شراب و قمار از پیامبر پرس و جو می‌کردند و برخی از آن‌ها به دلیل ناپسند بودن این موارد، از مصرف آن‌ها خودداری می‌کردند. پیامبر خدا به ایشان پاسخ‌هایی داد و آیه‌ای نازل شد که در آن از وجود عیب‌ها و ضررهای شراب صحبت شده بود. عده‌ای از مسلمانان از نوشیدن شراب دست کشیدند اما عده‌ای دیگر همچنان به آن ادامه می‌دادند. طی یک واقعه، حمزه بن عبدالمطلب به دلیل نوشیدن شراب دچار جنون شد و به سمت دو شتر رفت و به آن‌ها حمله کرد. وقتی علی بن ابی طالب این وضعیت را دید، غمگین شد و موضوع را به پیامبر اطلاع داد. در پی این اتفاق، جبرئیل نازل شد و آیات جدیدی فرستاد.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ تا آنجا که گفت فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ رسول خدا بر منبر شد، و این آیت بر خواند، و می حرام کرد. مسلمانان برخاستند، و با خانهای خود شدند، و میها می‌ریختند. تا می در کویهای مدینه برفت و جایهای آن می کس بود که می شکست، و کس بود که بآب و گل می شست بعضی مفسران گفتند که موضع تحریم آنست که گفت: فَاجْتَنِبُوهُ ای فاترکوه. و قومی گفتند.
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بدانید که شراب و قمار تنها چیزهایی هستند که خداوند آنها را حرام کرده است. سپس رسول خدا (ص) بر منبر رفت و این آیات را خواند و به تحریم شراب اشاره کرد. مسلمانان به سرعت به خانه‌های خود رفتند و شراب‌ها را ریختند. خیابان‌های مدینه پر شد از شراب‌هایی که به زمین ریخته می‌شد و برخی افراد نیز مشغول شستن زمین با آب و گل بودند. برخی مفسران بر این عقیده‌اند که آیه‌ای که حکم به دوری از شراب داده، اشاره به تحریم آن دارد.
فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ ای انتهوا کما قال فی سورة الفرقان: أَ تَصْبِرُونَ و المعنی اصبروا و لهذا قال عمر عند نزول الآیة: ا «نتهینا یا رب!»
هوش مصنوعی: آیا شما به خود پایان می‌دهید؟ مانند آنچه در سوره فرقان آمده: آیا صبر می‌کنید؟ و در واقع به معنی این است که صبر کنید. به همین دلیل عمر هنگام نازل شدن این آیه گفت: «خداوندا، ما به این کار پایان دادیم!»
مذهب شافعی آنست: که هر شرابی که جنس آن مستی آرد، اگر خمر بود و اگر نبیذ مطبوخ یا خام، از خرما، یا از مویز، یا از گندم، یا از گاورس، یا از عسل، اندک و بسیار آن حرامست، و آشامنده آن مستوجب حدّ، اگر مست شود و اگر نه مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «کل مسکر خمر، و کل خمر حرام انّ من التمر خمرا و ان من البر خمرا و ان من الشعیر خمرا و ان من العسل خمرا»
هوش مصنوعی: مذهب شافعی بیان می‌کند که هر نوع نوشیدنی‌ای که باعث مستی شود، چه از نوع خمر باشد و چه نبیذ (نوشیدنی‌های تخمیری)، چه از خرما، مویز، گندم، جو یا عسل تهیه شده باشد، نوشیدن آن حرام است و اگر فردی به دلیل نوشیدن این نوع مشروبات مست شود، مجازات خواهد داشت. همچنین پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند که هر چیز مست‌کننده‌ای خمر است و هر خمی حرام است؛ به طور خاص اشاره کرده‌اند که هم نوشیدنی‌های تهیه‌شده از خرما و هم از گندم و دیگر مواد، شامل این حکم می‌شوند.
و روی انه قال: «انهاکم عن قلیل ما اسکر کثیره»
هوش مصنوعی: او گفت: «من شما را از مقدار کمی که شور می‌آورد، نهی کردم، زیرا زیادش مضر است.»
و عن عبد اللَّه بن عمر قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من‌ شرب الخمر لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا، فان تاب تاب اللَّه علیه، فان عاد لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا، فان تاب تاب اللَّه علیه فان عاد لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا فان تاب تاب اللَّه علیه فان عاد الرّابعة لم یقبل اللَّه له صلاة اربعین صباحا فان تاب لم یتب اللَّه علیه و سقاه من نهر الخبال. قال و من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلا یجلس علی مائدة یدار علیها الخمر، قال: و الذی بعثنی بالحق، انّ شارب الخمر یجی‌ء یوم القیمة مسودا وجهه یسیل لعابه علی قدمه، یقذره کل من رآه. قال: و من کان فی قلبه آیة من کتاب اللَّه و یصبّ علیه الخمر یجی‌ء کل حرف من تلک الآیة یأخذ بناصیته حتی یقیمه عند الرب، فیخاصمه، و من خاصمه القرآن خصم»
هوش مصنوعی: حضرت عبدالله بن عمر نقل می‌کند که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: هر کسی که مشروبات الکلی بنوشد، خداوند نماز او را به مدت چهل صبح نمی‌پذیرد. اگر توبه کند، خداوند به او توجه می‌کند، اما اگر دوباره به این عمل ادامه دهد، باز هم نماز او به مدت چهل صبح پذیرفته نخواهد شد. اگر دوباره توبه کند، خداوند به او رئوف خواهد بود، اما اگر بار دیگر این کار را تکرار کند، این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت. در نهایت، اگر چهار مرتبه به نوشیدن الکل ادامه دهد و توبه نکند، خداوند او را به عذاب شدیدی گرفتار می‌سازد. همچنین، کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، نباید در میزی که بر روی آن مشروبات الکلی وجود دارد، نشسته و مشارکت کند. پیامبر (ص) در ادامه افزودند که کسی که مشروبات الکلی بنوشد، در روز قیامت چهره‌اش تیره خواهد بود و بزاق دهانش بر پایش می‌ریزد و همه کسانی که او را می‌بینند، از او بدشان خواهد آمد. همچنین، اگر در دل کسی آیه‌ای از کتاب خدا باشد و او بر روی آن مشروبات الکلی بریزد، هر حرف از آن آیه به او می‌گوید تا او را به درگاه خدا بیاورد و با او آنگونه سخن خواهد گفت که اگر قرآن با کسی به جدل بپردازد، پیروز خواهد شد.
گفته‌اند که این خمر معجون لعنت است، آن جوش آواز دست شیطان است، چون دست درو کند بجوشد، پس آب دهن درو اندازد تا تلخ گردد، پس بول درو کند تا بگندد. آن مسکین که خمر میخورد بول شیطان میخورد، و معجون لعنت است که بکار میدارد، این خمر زهر دین است، چنانک تن را با زهر بقا نیست؟ دین را با خمر بقا نیست. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «شارب الخمر کعابد الوثن»
هوش مصنوعی: گفته شده که این نوشیدنی مضر مانند یک معجون لعنتی است و آوازش مانند صدای شیطان است. وقتی که فردی مشغول می‌شود، به نحوی جوش و شور در می‌آید، سپس آب دهان را در آن می‌اندازد تا طعمش تلخ شود و بعد از آن، به حالتی بد تبدیل می‌شود. فردی که این نوشیدنی را مصرف می‌کند، در واقع به روح شیطانی نزدیک می‌شود و این معجون لعنتی بر او تأثیر می‌گذارد. این نوشیدنی زهر دین است، به گونه‌ای که بدن نمی‌تواند با زهر زنده بماند؛ دین نیز نمی‌تواند با این نوشیدنی پابرجا بماند. رسول خدا (ص) فرمودند: «نوشنده‌ی خمر مانند پرستش‌کننده‌ی بت است».
این بمعنی خوف عاقبت گفت، یعنی که بسیار افتد می خواره را که بعاقبت از ایمان درماند، و بعبادت وثن کشد. چنانک یکی می خواره را بوقت مرگ گفتند بگو «لا اله الا اللَّه» وی میگفت شاد باش و نوش خور. بوقت مرگ بر بنده آن غالب شود، که جمله روزگار خویش بآن بسر برده باشد. و به‌ قال النبی یموت الرجل علی ما عاش علیه.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای ترس از عواقب کارهاست و اشاره دارد که ممکن است فردی که به می‌خواری عادت کرده، در نهایت دچار کم‌اَیمانی شود و به پرستش بت‌هایی رو بیاورد. به عنوان مثال، شخصی که به الکل وابسته است، در لحظه مرگ به او گفتند تا نام «لا اله الا اللَّه» را بگوید، ولی او در پاسخ با خوشحالی مشغول نوشیدن بود. در زمان مرگ، شرایطی بر انسان غالب می‌شود که تمام دوران زندگی‌اش را به آن مشغول بوده است. همانطور که یکی از گفته‌های پیامبر بیان می‌کند، انسان بر اساس نحوه زندگی‌اش می‌میرد.
عایشه گفت: اگر قطره می در چاهی افتد و آن چاه انباشته شود، پس از آنجا گیاه برآید، و گوسپند بخورد من کراهیت دارم که گوشت آن گوسپند خوردم. می خواره را هم سقوط عدالت است، و هم زوال ولایت، و هم وجوب لعنت، و هم فساد عاقبت، و هم خوف خاتمت. اما سقوط عدالت آنست که باجماع امت شهادت وی مقبول نیست، و بقول بعضی علما وی را ولایت بر دختر نیست، و وجوب لعنت آنست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «ان اللَّه لعن الخمر و عاصرها و معتصرها و شاربها و ساقیها و حاملها و المحمولة الیه و بایعها و مشتریها و آکل ثمنها.»
هوش مصنوعی: عایشه می‌گوید: اگر یک قطره شراب به چاهی بیفتد و آن چاه پر شود، گیاهی از آن بیرون می‌آید و اگر گوسفندی آن را بخورد، من از خوردن گوشت آن گوسفند بیزارم. مصرف شراب باعث سقوط عدالت، از دست رفتن حکومت، لازم‌اللعنه بودن و فساد در عاقبت می‌شود و همچنین ترس از پایان بدی به دنبال دارد. سقوط عدالت به این معناست که شهادت او مورد قبول جامعه نیست و به گفته برخی از علمای دین، او حق ولایت بر دخترش ندارد. لازم‌اللعنه بودن به این دلیل است که پیامبر خدا (ص) فرمود: «خداوند شراب و تمام کسانی که به نوعی در تولید، فروش و مصرف آن دخیل هستند را لعنت کرده است.»
و خوف خاتمت آنست که در آثار بیارند که پنج چیز نشان بدبختان است، و در وقت مرگ بیم زوال ایمان در آنست: ترک الصلاة، و اکل الربوا، و الاصرار علی الزنا، و عقوق الوالدین، و الادمان علی شرب الخمر. و فساد عاقبت آنست که می خواره فردای قیامت ناچار بدوزخ رسد، و حمیم جهنم خورد، چنانک در خبر است: و الذی بعثنی بالحق من شرب من مسکر ثلث شربات کان حقا علی اللَّه ان یسقیه من طینة الخبال، یقال طینة الخبال ما ذاب من حراقة اجساد اهل النار
هوش مصنوعی: این متن به مسائل اخلاقی و عواقب اعمال اشاره دارد و بر اهمیت حفظ ایمان در لحظه‌های آخر زندگی تأکید می‌کند. پنج نشانه‌ای که برای بدبختان ذکر شده شامل ترک نماز، خوردن ربا، پافشاری بر زنا، نافرمانی از والدین و عادت به نوشیدن الکل است. همچنین بیان می‌کند که عاقبت می‌خوارگان در روز قیامت ناچار به جهنم خواهد بود و عذاب‌های شدیدی در انتظار آن‌هاست.
درین خبر سه شربت گفت، و در خبر دیگر یک جرعة گفت و ذلک فی‌
هوش مصنوعی: در این خبر اشاره شده است که سه نوع شربت وجود دارد و در خبر دیگری به یک نوع نوشیدنی اشاره شده است.
قوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «ان اللَّه بعثنی رحمة و هدی للعالمین و اقسم ربی بعزته لا یشرب عبد من عبیدی جرعة من خمر الّا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له، و لا یسقیها صبیا صغیرا الا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له. و لا یدعها عبد من عبیدی من مخافتی الا سقیتها ایاه فی حظیرة القدس.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام فرمودند: «خداوند مرا به عنوان رحمت و هدایت برای جهانیان فرستاده است و پروردگارم به عظمت خود قسم خورده است که هیچ بنده‌ای از بندگان من جرعه‌ای از شراب نخواهد نوشید مگر اینکه به جای آن، از آب جوشان جهنم سیراب می‌شود، چه عذاب شود یا بخشوده گردد. و هیچ کودکی نیز شراب نخواهد نوشید مگر اینکه به جای آن، از آب جوشان جهنم سیراب خواهد شد، چه عذاب شده باشد یا بخشوده گردد. و اگر بنده‌ای از بندگان من به خاطر ترس از من شراب را ترک کند، من آن را به او در باغ مقدس می‌دهم.»
اما حد می خواره اگر آزاد باشد و عاقل و بالغ و مختار نه مکره، چهل تازیانه است و اگر بنده باشد بیست تازیانه، و اگر رای امام چنان بود که آزاد را هشتاد زند و بنده را چهل روا باشد، که در عهد رسول خدا و روزگار خلفا این اختلاف بوده است، و همه نقل کرده‌اند، و اگر بجای تازیانه دست زنند و نعلین و چوب و جامه تا بداده رواست که بو هریره گفت یکی را حاضر کردند که می خورده بود، رسول خدا گفت: بزنید او را، کس بود که طپانچه می‌زد، و کس بود که نعلین، و کس بود که چوب، و کس بود که گوشه جامه یعنی جامه تا بداده سخت کرده، گفتا بعاقبت کسی او را گفت: اخزاک اللَّه، رسول خدا گفت لا تقولوا هکذا، و لا تعینوا علیه الشیطان و لکن قولوا اللهم اغفر له اللهم ارحمه.
هوش مصنوعی: اگر شخصی آزاد، عاقل، بالغ و مختار باشد و تحت فشار نباشد، مجازات او چهل تازیانه است. اما اگر بنده باشد، بیست تازیانه دریافت می‌کند. اگر نظر امام بر این باشد که آزاد را هشتاد تازیانه و بنده را چهل تازیانه بزنند، این امر در زمان پیامبر و خلفا مورد اختلاف بوده و نقل شده است. در اینجا ذکر شده که اگر به جای تازیانه از وسائل دیگر مانند دست، نعلین، چوب یا گوشه لباس استفاده کنند، این کار مجاز است. مثالی ذکر شده که در آن یکی را که در حال نوشیدن بود به رسول خدا نشان دادند و او دستور داد که او را بزنند. برخی با دست و برخی با نعلین یا چوب او را زدند. در پایان، یکی از حاضران گفت: "خدا تو را خوار کند"، اما رسول خدا فرمودند: "اینگونه نگویید و به شیطان کمک نکنید، بلکه بگویید: خداوندا، او را ببخش و رحم کن."
و کسی را که حد شرعی زدند، در کبیره که از وی در وجود آید، آن حد کفارت گناه وی باشد. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: من اصاب ذنبا فاقیم علیه حد ذلک الذنب فهو کفارته.
هوش مصنوعی: هر کس که حد شرعی بر او اجرا شود، این حد می‌تواند به عنوان کفاره‌ای برای گناه او عمل کند. پیامبر اسلام، مصطفی (ص)، فرمودند که هر کسی که گناهی مرتکب شود و مجازات آن گناه بر او اجرا گردد، این مجازات می‌تواند باعث آمرزش گناه او شود.
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: من اصاب حدا فعجّل عقوبته فی الدنیا فاللّه اعدل من ان یثنی علی عبده العقوبة فی الآخرة، و من اصاب حدا فستره اللَّه علیه و عفا عنه، فاللّه اکرم من ان یعود فی شی‌ء قد عفا عنه.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند: اگر کسی به حدی برسد که مجازاتی برای او در نظر گرفته شود و این مجازات در دنیا سریعاً به او برسد، خداوند عادل‌تر از آن است که در آخرت نیز آن شخص را مجازات کند. اما اگر کسی به حدی برسد و خداوند او را بپوشاند و از گناهش گذشت کند، خداوند بزرگ‌تر از آن است که دوباره به چیزی که از آن گذشت بازگردد.
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ الآیة... می را خمر نام کرد لانها تخامر العقل، از بهر آنک در خرد آمیزد و آن را بپوشد. و میسر قمار است و از کسب عرب بود، و قومی از عجم. رب العالمین آن را با می حرام کرد. و مفسران گفتند کل شی‌ء فیه قمار فهو من المیسر حتی لعب الصبیان بالجوز و الکعاب و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ایاکم و هاتین الکعبتین المشؤمتین فانهما من میسر العجم و قال القاسم بن محمد کل شی‌ء الهی عن ذکر اللَّه و عن الصلاة فهو میسر.
هوش مصنوعی: شما از من درباره‌ی شراب و قمار سؤال می‌کنید. شراب را خمر نامیده‌اند چون عقل را می‌پوشاند و تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین، میسر به معنی قمار است و منابع آن به عرب و برخی اقوام دیگر برمی‌گردد. خدای متعال هر دو را حرام کرده است. مفسران گفته‌اند هر چیزی که در آن قمار باشد، متعلق به میسر است، حتی بازی‌های کودکان با تخته‌جات و مهره‌ها. پیامبر اسلام نیز هشدار داده که از این دو شیء (تخته‌ بازی) پرهیز کنید زیرا آن‌ها از قمار عجم هستند. قاسم بن محمد نیز گفته است: هر چیزی که انسان را از یاد خدا و نماز دور کند، میسر است.
قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ بنا قراءت حمزة و علی است دیگران ببا خوانند و بمعنی متقارب‌اند، که در خمر و قمار هم عظیمی گناهست و هم بسیاری گناه چنانک در آیت دیگر بر شمرد: إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ الی آخر الایة...
هوش مصنوعی: در این آیه ذکر شده که در خمرو قمار گناه بزرگی وجود دارد و این گناه بیشتر از گناهان دیگر است. همچنین اشاره شده که شیطان می‌خواهد بین مردم دشمنی و کینه ایجاد کند.
وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ الآیة... برفع و او قراءت بو عمر است ای الذی تنفقونه العفو دیگران بنصب و او خوانند. علی معنی تنفقون العفو ای ما عفی، یعنی ما فضل من اموالکم، یقال صمیم مالی لفلان و عفوه لفلان ای فضله.
هوش مصنوعی: و از تو می‌پرسند که چه چیزی را انفاق کنند. بگو: آنچه که مازاد و اضافی دارید. به عبارت دیگر، آنچه که می‌توانید از اموال خود ببخشید و ببذلید. همچنین، كلمه "عفو" به معنای مازاد و فضیلت در اموال شماست. به این ترتیب، اشاره به این دارد که انفاق باید از مازاد و اضافات مال باشد.
این هم جواب سؤال عمر و جموح است که گفت: یا رسول اللَّه دانستیم که صدقات به که میباید داد یعنی فی قوله ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ الآیة، اکنون خواهیم تا بدانیم که چند دهیم و چه دهیم؟ آیت آمد قُلِ الْعَفْوَ بگوی آنچه بسر آید یعنی از نفقه خود و عیال خود.
هوش مصنوعی: این متن به پاسخ سوال عمر و جموح اشاره می‌کند که از پیامبر خدا پرسیده‌اند صدقات را به چه کسانی باید داد. در این راستا، به آیه‌ای اشاره می‌شود که می‌فرماید: هر چه از خیرات انفاق می‌کنید، برای والدین است. سپس سوال دیگری مطرح می‌شود که میزان و نوع انفاق باید چه باشد، و در پاسخ به این سوال آیه‌ای بیان می‌شود که می‌گوید: "بگویید از آنچه می‌توانید." این به این معناست که انسان باید از نفقه و دارایی خود چیزی را که در توانش است انفاق کند.
قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «افضل الصدقة ما کان عن ظهر غنی و ابدأ بمن تعول»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بهترین صدقه، صدقه‌ای است که از سعه و توانایی مالی داده شود و باید ابتدا به کسانی که مسئولیت تأمین نیازهای آن‌ها را بر عهده داری، کمک کنی.»
و روی ابو هریرة ان رجلا قال یا رسول اللَّه عندی دینار. قال انفقه علی نفسک فقال عندی آخر. فقال انفقه علی ولدک، قال عندی آخر، قال انفقه علی اهلک، قال عندی آخر، قال انفقه علی خادمک، قال عندی آخر قال انت اعلم.
هوش مصنوعی: ابوهریره روایت می‌کند که مردی به پیامبر (ص) گفت: "ای رسول خدا، من یک دینار دارم." پیامبر فرمودند: "آن را برای خودت خرج کن." مرد گفت: "من یک دینار دیگر هم دارم." پیامبر فرمودند: "آن را برای فرزندانت خرج کن." مرد دوباره گفت: "من یک دینار دیگر هم دارم." پیامبر فرمودند: "آن را برای خانواده‌ات خرج کن." مرد ادامه داد: "من یک دینار دیگر دارم." پیامبر فرمودند: "آن را برای خدمتگزار خود خرج کن." مرد گفت: "باز هم یک دینار دیگر دارم." پیامبر فرمودند: "تو خود بهتر می‌دانی با آن چه کار کنی."
پس هر که خداوند مال و ضیاع و املاک بود یک ساله نفقه خود و عیال در کسوة و در طعام و در شراب بنهادی، و باقی بصدقه دادی و هر که را نفقه خود و عیال از مزد و کار و کسب نقدی بودی یک روزه بنهادی و باقی صدقه دادی، پس کار دشوار شد بر ایشان، تا خدای تعالی این آیت فرستاد: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها قالوا یا رسول اللَّه کم ناخذ؟ فبینت السنة اعیان الزکاة من الورق و الذهب و الماشیة و الزرع.
هوش مصنوعی: هر کسی که از طرف خداوند دارای اموال و ملک و زمین باشد، باید یک سال نفقه خود و خانواده‌اش را برای لباس، غذا و نوشیدنی در نظر بگیرد و باقی‌مانده را صدقه بدهد. و برای کسی که نفقه خود و خانواده‌اش را از کار و درآمد نقدی تأمین می‌کند، باید یک روز نفقه را در نظر بگیرد و باقی را صدقه بدهد. این کار برای آنها دشوار شد، تا اینکه خداوند این آیه را نازل کرد: “از اموالشان صدقه بگیر تا آنها را پاک و پاکیزه کنی.” مردم از پیامبر پرسیدند که چقدر باید بگیرند؟ و در نتیجه، احکام زکات شامل طلا، نقره، دام و محصولات زراعی مشخص شد.
فصارت هذه الآیة اعنی قوله تعالی: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ ناسخة لقوله تعالی قل العفو.
هوش مصنوعی: این آیه، یعنی "از مال‌های آن‌ها بگیر"، نسخ‌کننده‌ی آیه‌ای است که می‌فرماید "بگو گذشت کنید".
قوله کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ.... چنانک احکام می و قمار و انفاق بیان کرد و روشن، خدای شما را بیان میکند و پدید میآرد نشانهای کردگاری و مهربانی خویش. لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تا شما تفکر کنید در کار دنیا و آخرت و بدانید که این دنیا سرای بلا و فنا است، و آخرت سرای جزا و بقا.
هوش مصنوعی: خداوند به همین شکل آیات و نشانه‌های خود را برای شما روشن می‌سازد، همان‌طور که احکام مربوط به شراب، قمار و انفاق را توضیح داد. او می‌خواهد تا شما تفکر کنید و در مورد زندگی دنیوی و آخرتی خود بیاندیشید. این دنیا مکانی پر از مشکلات و ناپایداری است، در حالی که آخرت محلی برای پاداش و جاودانگی است.
روی انس بن مالک قال قال رسول اللَّه: «ایها الناس اتقوا اللَّه حق تقاته و اسعوا فی مرضاته، و ایقنوا من الدنیا بالفناء، و من الآخرة بالبقاء، و اعملوا لما بعد الموت، فکانکم بالدنیا لم تکن، و بالآخرة لم تزل. ایها الناس! ان من فی الدنیا ضیف و ما فی یده عاریة، و ان الضیف مرتحل، و العاریة مردودة، ألا! و ان الدنیا عرض حاضر یاکل منها البرّ و الفاجر، و الآخر وعد صادق یحکم فیها ملک قادر، فرحم اللَّه امرأ نظر لنفسه و مهد لرمسه ما دام رسنه مرخی و حبله علی غاربه ملقی، قبل ان ینفد أجله و ینقطع عمله‌
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) به مردم توصیه می‌کنند که تقوای الهی را رعایت کنند و در پی جلب رضایت خداوند باشند. او تأکید می‌کند که زندگی دنیا زودگذر است و آنچه در آخرت وجود دارد پایدار است. همچنین بر اهمیت عمل کردن برای زندگی پس از مرگ تأکید می‌کند و یادآوری می‌کند که انسان باید همچون این باشد که در دنیا حضور ندارد و در آخرت همواره وجود خواهد داشت. وی می‌فرماید که انسان در دنیا مانند مهمان است و possessions او امانتی است که باید از آن به درستی استفاده کند. دنیا متاعی است که هم بامه و هم گناهکار از آن بهره می‌برند، اما آخرت وعده‌ای قطعی و حکمی از سوی خداوند قادر است. او از همه می‌خواهد که به خود توجه کرده و برای آینده خود آماده شوند، قبل از آنکه زمانشان به پایان برسد و فرصت عمل از دست برود.
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی‌.... این آیت در شأن قومی آمد که قیمان یتیمان بودند در مال ایشان، و شنیدند که خدای تعالی در قرآن در صدر صورة النساء چه تشدید کرد در خوردن مال یتیمان، بترسیدند و قصد کردند که گریزند از قیام کردن بامر یتیمان، و مال یتیمان می ضایع خواست ماند، این آیت آمد: قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ بگوی این قیمان یتیمان را، اگر در مال یتیمان تجارت کنید، و بی مزد ایشان را نگه دارید، آن بهتر است و نیکوتر.
هوش مصنوعی: خداوند در این آیه به سوالاتی که درباره یتیمان مطرح می‌شود پاسخ می‌دهد. این آیه به گروهی اشاره دارد که مسئولیت نگهداری و مدیریت اموال یتیمان را بر عهده داشتند. وقتی آن‌ها متوجه شدند که خداوند در قرآن، به ویژه در سوره النساء، نسبت به خوردن مال یتیمان به شدت هشدار داده است، ترسیدند و تصمیم گرفتند از انجام وظیفه خود در قبال یتیمان فرار کنند و نتوانند به درستی از اموال آن‌ها نگهداری کنند. در این شرایط، آیه‌ای نازل شد که به چنین قیم‌هایی می‌گوید: اگر شما در اموال یتیمان تجارت کنید و بدون دریافت مزد از آن‌ها مراقبت کنید، این رفتار شما بهتر و پسندیده‌تر است.
قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من ولی یتیما له مال فلیتجر فیه و لا یترکه حتی یأکله الصدقه»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر کسی که سرپرست یتیمی باشد و او دارای مال باشد، باید در آن مال تجارت کند و نگذارد که آن مال به حال خود رها شود تا اینکه مستمندان آن را با صدقه بخورند.»
وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ الآیة... و اگر با ایشان در آمیزید، و مال ایشان با مال خود درهم نهید، و آمیخته دارید، آن گه مزدی معروف بر گیرید بچم، بی اسراف و بی شطط، و بگذارید ایشان را تا در جای شما نشینند، و شما در جای ایشان نشینید ایشان بر فرش شما نشینند، و شما بر فرش ایشان نشینید، ایشان با شما میخورند از آن شما، و شما با ایشان میخورید از آن ایشان، اگر چنین کنید فَإِخْوانُکُمْ علی حال ایشان برادران شمااند در دین، و برادران در دین با یکدیگر چنین باید که زندگانی کنند. و الیه الاشارة
هوش مصنوعی: اگر با آنها درآمیزید و اموال‌تان را با هم ترکیب کنید و زندگی مشترکی داشته باشید، در این صورت می‌توانید با آنها به شکل معقول و بدون اسراف رفتار کنید. اجازه دهید که در خانه شما بمانند و شما هم در خانه آنها بمانید، و وقتی که با هم غذا می‌خورید از غذاهای یکدیگر استفاده کنید. اگر اینگونه عمل کنید، آنها برادران شما در دین خواهند بود و برادران در دین باید اینگونه زندگی کنند.
بقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و لا تقاطعوا و کونوا عباد اللَّه اخوانا».
هوش مصنوعی: پیامبراسلام (ص) فرمودند: «حسادت نکنید، از همدیگر کینه به دل نگیرید، از یکدیگر دور نشوید و ارتباطات خود را قطع نکنید. بلکه به یکدیگر به عنوان بندگان خدا برادر باشید.»
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ الآیة... و اللَّه باز داند مفسد را از مصلح، آن کس که در آمیزد پوشیدن مال خویش بمال ایشان، از آن کس که در آمیزد و از ایشان دریغ ندارد مال خویش ازیشان، مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «خیر بیت المسلمین بیت فیه یتیم مکرم»
هوش مصنوعی: خداوند می‌داند که چه کسی مفسد و چه کسی مصلح است. آن کسی که مال خود را با مال دیگران درهم می‌آمیزد، از آن کسی که مال خود را از دیگران دریغ نمی‌کند، متفاوت است. پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، فرمود: «بهترین خانه‌ها، خانه‌هایی هستند که در آن‌ها یتیمی با احترام زندگی می‌کند».
و فیه روایة
«یحسن الیه و شر بیت المسلمین بیت فیه یتیم یساء الیه»
هوش مصنوعی: اگر کسی به یتیمی در خانه مسلمانان بدی کند، به آن خانه نیکی نخواهد بود و این عمل پسندیده نیست.
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ الآیة... این در شأن مرثد بن ابی مرثد الغنوی آمد، مردی بود قوی دلاور، رسول خدا وی را بمکه فرستاد، تا قومی از مسلمانان که آنجا بودند نهان از کافران بیرون آرد. چون بمکه رسید، زنی مشرکه آمد نام آن زن عناق و در جاهلیت آن زن با مرثد سرو کاری داشت. مرثد را بخود دعوت کرد، مرثد سر وازد گفت: ویحک یا عناق! ان الاسلام حال بیننا و بین ذلک» گفت: مرا بزنی کن مرثد جواب داد که تا از رسول خدا پرسم، پس آن زن آواز برآورد، و فریاد خواست تا قومی آمدند، و مرثد را بزدند. چون با مدینه آمد این قصه با رسول خدا بگفت و دستوری خواست تا وی را بزنی کند. رب العالمین آیت فرستاد وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ الآیة... زنان مشرکات را بزنی مکنید، و گرد ایشان مگردید، تا مشرک باشند، اکنون حرام است بر مسلمانان که زنان بت پرستان و گبران و همه طواغیت پرستان بزنی خواهند. مگر حرایر اهل کتابین که قرآن ایشان را مستثنی کرد: فقال تعالی وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ. اگر کسی گوید که حرایر اهل کتابین هم از کافران اند و نکاح سبب مودت، لقوله تعالی وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً، و مودت با کافران منهی است باین آیت که اللَّه گفت لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...؟ جواب آنست که ان مودت که منهی است مودت دینی است، و مودت نکاح مودت نفعی و شهوانی است پس در تحت آن نهی نشود.
هوش مصنوعی: آیه‌ای که در این متن به آن اشاره شده، از مسلمانان می‌خواهد که با زنان مشرک ازدواج نکنند. داستان مربوط به مرثد بن ابی مرثد است که نزد پیامبر خدا فرستاده شد تا مسلمانان پنهان در مکه را نجات دهد. در مکه، زنی به نام عناق به او نزدیک شد و قبلاً روابطی با او داشت. عناق او را دعوت کرد، اما مرثد پاسخ داد که باید از پیامبر خدا اجازه بگیرد. عناق برای جلب توجه دیگران فریاد زد و باعث شد گروهی به مرثد حمله کنند. وقتی مرثد به مدینه بازگشت و ماجرا را برای پیامبر گفت، خداوند آیه‌ای نازل کرد که ازدواج با زنان مشرک را منع کرده است. همچنین تأکید شده که تنها زنان اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) استثنا هستند. در این میان تفاوتی بین مودت دینی و مودت ناشی از ازدواج وجود دارد، به طوری که مودت ناشی از ازدواج نوعی علاقه و نیاز است و با منع دینی در تضاد نیست.
وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ الآیة... این در شأن عبد اللَّه رواحه آمد، که کنیزکی سیاه داشت، روزی بر وی خشم گرفت و طپانچه بر وی زد. آن گه برسول خدا شد و آن حال باز گفت، رسول گفت «و ما هی؟»؟
هوش مصنوعی: عبدالله رواحه، که یک مؤمن بود، کنیزی سیاه‌پوست داشت. روزی بر او خشم گرفت و به او ضربه‌ای زد. سپس به پیش پیامبر خدا رفت و این ماجرا را برای ایشان تعریف کرد. پیامبر از او پرسید: "چه شد؟"
چیست آن کنیزک؟ قال هی تشهد أن لا اله الا اللَّه، و انک رسوله، و تصوم شهر رمضان، و تحسن الوضوء، و تصلی. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم چون وصف وی شنید گفت: «هذه مؤمنة».
هوش مصنوعی: آن دختر کیست؟ او شهادت می‌دهد که هیچ معبودی جز خدا نیست و محمد پیامبر اوست، همچنین در ماه رمضان روزه می‌گیرد، وضو را به خوبی انجام می‌دهد و نماز می‌خواند. وقتی پیامبر اکرم این توصیف را شنید، فرمود: «این یک مؤمنه است».
این کنیزک مؤمنه است. عبد اللَّه گفت بآن خدای که ترا براستی بخلق فرستاد که وی را آزاد کنم، پس او را بزنی خواهم، چنان کرد. پس مردمان وی را طعن کردند که کنیزکی سیاه بزنی خواست، و آزاد زنی مشرکه با مال و جمال با وی عرضه میکردند و نخواست! رب العالمین گفت: آن کنیزک سیاه مؤمنه به از آن آزاد زن مشرکه، با مال و جمال. و گفته‌اند این در شأن خنساء فرو آمد، کنیزکی بود از آن حذیفه یمان، حذیفه او را گفت: یا خنساء قد ذکرت فی الملأ الاعلی مع سوادک و دمامتک پس وی را آزاد کرد و بزنی خواست.
هوش مصنوعی: این کنیزک مؤمن و باایمان است. عبدالله به خدا قسم خورد که براستی او را آزاد کند و سپس اقدام به آزاد کردن او کرد. وقتی مردمان متوجه شدند، او را سرزنش کردند که چرا می‌خواهد کنیزکی سیاه را انتخاب کند، در حالی که زنان آزاد و زیبا و مالدار به او پیشنهاد می‌شدند، اما او آنها را نپذیرفت. خداوند فرمود: این کنیزک سیاه مؤمن بهتر از آن زنان آزاد و مشرک است. گفته شده این واقعه در مورد خنساء، کنیزکی از حذیفه یمان، اتفاق افتاد. حذیفه به او گفته بود: "ای خنساء، تو در دنیا و آخرت مورد توجه قرار گرفته‌ای با وجود رنگ و ظاهر خود"، و آن گاه او را آزاد کرد و به ازدواج با او رغبت کرد.
وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ الآیة.... میگوید زن مسلمان را بمرد مشرک مدهید، نه رواست بهیچ حال که مرد کافر زن مسلمان خواهد، که این نکاح استدلال است، و نوعی اقتهار، و رب العزت نخواست که زن مسلمان زیردست و مقهور مرد کافر گردد، و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا، أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ این همچنانست که گفت: یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ جای دیگر گفت: وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلی‌ دارِ السَّلامِ چون خلق را بر روش راه دین، و رنج بردن و بار کشیدن در مسلمانی میخواند، بواسطه باز گذاشت گفت: ادْعُ إِلی‌ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ باز چون دعوت دار السلام و مغفرت و رحمت بودی واسطه ایشان را خود خواند گفت وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ و اللَّه اعلم‌
هوش مصنوعی: زنان مسلمان را به مردان غیرمسلمان ندهید تا زمانی که آنها ایمان نیاورده‌اند. یک بنده مؤمن بهتر است از یک غیرمؤمن، هرچند که شما به آن مرد غیرمؤمن علاقه‌مند باشید. این آیه بیان می‌کند که زنی مسلمان نباید تحت سلطه مردی کافر باشد، زیرا خداوند نخواسته است که زن مؤمن در دست مرد کافر قرار گیرد. همچنین، خداوند راهی برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است. آن‌ها به سوی آتش دعوت می‌کنند، در حالی که خداوند شما را به بهشت و آمرزش دعوت می‌کند. در جای دیگری نیز خداوند می‌فرماید که دعوای او به سوی دار السلام است، و مردم را به راه راست دین دعوت می‌کند، با تأکید بر دعوت به مغفرت و رحمت. خداوند دعوتش شامل نعمت‌های خاصی است و به همین دلیل هم اوست که به بهشت دعوت می‌کند.