اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ اینت خطاب خطیر و نظام بی نظیر، سخنی پر آفرین و بر دلها شیرین، جان را پیغام است و دل را انس، و زبان را آئین. فرمان بزرگوار از خدای نامدار میگوید بلطف خویش بسزای کرم خویش: اعْبُدُوا رَبَّکُمُ بندگان من مرا پرستید و مرا خوانید و مرا دانید، که آفریدگار منم، کردگار نامدار بنده نواز آمرزگار منم، مرا پرستید که جز من معبود نیست، مرا خوانید که جز من مجیب نیست، آفریننده منم چرا دیگران را میپرستید بخشنده منم چونست که از دیگران میبینید؟!
هوش مصنوعی: در این آیات خداوند به مردم میفرماید: ای مردم، پروردگارتان را بپرستید. این سخن مهمی است که بر دلها اثر میگذارد و روح را آرامش میبخشد. به ما یادآوری میشود که خداوند به عنوان خالق و پرورشدهندهمان از ما میخواهد که او را بخوانیم و پرستش کنیم. او به ما میگوید که جز او معبودی نیست و از ما میپرسد چرا به سراغ دیگران میرویم در حالی که او خود بخشنده و آمرزنده است.
یقول جلّ جلاله آنا و الملأ فی بناء عظیم، اخلق فیعبد غیری و انعم فیشکر غیری. و قال جلّ و عزّ «یا ابن آدم انا بدّک اللازم فاعمل لبدّک، کل الناس لک منهم بد و لیس منی بدّ»
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید که من و فرشتگان در یک ساختار بزرگ هستیم؛ من خلق میکنم تا مردم جز من را بپرستند و نعمت میدهم تا آنها جز من شکرگزاری کنند. همچنین خداوند میگوید: «ای فرزند آدم! نیازی که داری ضروری است، پس برای رفع نیازت تلاش کن؛ همه انسانها نیازشان به تو وابسته است و تنها نیاز تو به من وابسته نیست.»
و روی انّ اسعد بن زرارة اقام لیلة العقبة فقال «یا رسول اشترط لربک و اشترط لنفسک و اشترط لاصحابک» فقال امّا شرطی لربی فان تعبدوه و لا تشرکوا به شیئا، و اما شرطی لنفسی فان تمنعونی ممّا تمنعون منه انفسکم و اولادکم، و اما شرطی لاصحابی فالمواساة فی ذات ایدیکم» قالوا فای شیء لنا اذا فعلنا ذلک قال «لکم الجنّة قال ابسط یدیک ابایعک.
هوش مصنوعی: اسعد بن زرارة در شب عقبه اعلام کرد: «ای پیامبر، برای خدا شرط بگذارید و برای خودتان و برای یارانتان نیز شرط تعیین کنید.» پیامبر پاسخ داد: «شرط من برای خدا این است که او را عبادت کنید و چیزی را با او شریک نکنید. شرط من برای خودم این است که شما مرا از چیزی که خودتان و فرزندانتان را از آن منع میکنید، منع نکنید. و شرط من برای یارانم این است که شما در آنچه دارید، به یکدیگر کمک کنید.» آنها پرسیدند: «اگر این شروط را انجام دهیم، چه پاداشی خواهیم داشت؟» پیامبر فرمود: «پاداش شما بهشت است.» سپس دستش را دراز کرد و گفت: «دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم.»
اعْبُدُوا رَبَّکُمُ گفتهاند که این خطاب عوام است که عبادت ایشان بر دیدار نعمت بود و بواسطه تربیت، و آنجا که گفت «اعْبُدُوا اللَّهَ» خطاب با اهل تخصیص است که عبادت ایشان بر دیدار منعم بود بی واسطه تربیت و بی حظ بشریّت. همانست که جای دیگر گفت یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ، جای دیگر گفت یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ با خطاب تعمیم اتَّقُوا رَبَّکُمُ گفت و با خطاب تخصیص اتَّقُوا اللَّهَ. آن بهشتیانراست و این حضرتیان را. جنید از اینجا گفت آن روز که در جمع عوام نگریست که از جامع المنصور بیرون میآمدند هؤلاء حشو الجنة و للحضرة قوم آخرون.
هوش مصنوعی: موضوع این پاراگراف درباره تفاوت در خطابها و نوع عبادت افراد است. در این متن گفته میشود که وقتی از مردم خواسته میشود تا پروردگار خود را عبادت کنند، این درخواست به عموم مردم اشاره دارد که عبادت آنها ناشی از دیدن نعمتها و تربیت است. اما در مواقعی که به مؤمنان خاص خطاب میشود، عبادت آنها به خاطر درک مستقیم و بیواسطه از منعم است و از جنبه بشری آنها جداست. همچنین اشاره شده که خداوند در مواقع مختلف به مردم و مؤمنان با عنوانهای متفاوتی خطاب کرده و این نشاندهنده دو دسته از افراد است: یک دسته که فقط از نعمتهای خدا بهرهمند میشوند و دسته دیگر که درک عمیقتری از خداوند دارند. در نهایت، یکی از صوفیان به این نکته اشاره کرده که گروهی از مردم در حال خروج از یک مکان، از جمعی هستند که شان و جایگاهی خاص در بهشت دارند و گروهی دیگر نیز در مکانی نزدیکتر به خداوند قرار دارند.
و در آخر آیت گفت لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ این تنبیه است که عبادت اللَّه بنده را بنهایت تقوی رساند، و از نهایت تقوی بنده به بدایت دوستی حق و پیروزی جاودانه رسد. چنانک جای دیگر گفت وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ و هم ازین بابست «اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون».
هوش مصنوعی: در پایان آیه، عبارت «لعلّکم تتقون» به معنای این است که عبادت خداوند میتواند انسان را به بالاترین درجات تقوی برساند و از این مراحل بالاتر، به دوستی با خدا و دستیابی به پیروزی ابدی دست پیدا کند. همچنین در جایی دیگر به این نکته اشاره شده که اگر تقوا پیشه کنید، موفق خواهید شد. این مفهوم همچنین در فراخوان به عبادت و انجام کارهای خیر نیز مطرح شده است تا به موفقیت نائل آیید.
پس آن گه راه شناخت خویش باز نمود گفت: الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً آن گه عجایب قدرت و بدایع حکمت در زمین و در آسمان دلیل است بر خداوندی و آفریدگاری و گواهست بر یکتایی و دانایی و توانایی او آن هفت قبه خضرا از بر یکدیگر بی عمادی و پیوندی بر بد بداشته. نشان قدرت او این هفت کلّه اغبر بر سر آب داشته، بیان حکمت او آن یکی را گفته وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِینَ و این یکی را «فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ»، وانگه این مثال دو کبوتر سیاه و سپید بین که در فضاء گنبد ازرق بیرون آمده، بر جناح یکی رقم فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ و بر آن دیگر وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً این سیاه از آن سپید زاده و آن سپید ازین سیاه پدید آمده، یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَی النَّهارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَی اللَّیْلِ، یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ، پاکی و بی عیبی خدای را که روشنایی روز از شب دیجور بر آورد و تاریکی شب دیجور از روشنایی روز پدید کرد. از این عجبتر که روشنایی دانایی در نقطه خون سیاه دل نهاد، و روشنایی بینایی در نقطه سیاهی چشم نهاد تا بدانی که قادر با کمال بخشنده با فضل و افضال، این روز روشن نشان عهد دولت است، و آن شب تاریک مثال روزگار محنت، میگوید. ای کسانی که اندر روشنایی روز دولت آرام دارید ایمن مباشید که تاریکی شب محنت بر اثر است، و ای کسانی که اندر شب محنت بی آرام بودهاید نومید مباشید که روز روشن بر اثر است. همین است احوال دل گهی شب قبض و گاه روز بسط: اندر شب قبض هیبت و دهشت و با روز بسط انس و رحمت، در حال قبض بنده را همه زاریدن است و خواهش از دل ریش، و در حال بسط همه نازیدن است و رامش در پیش.
هوش مصنوعی: در آغاز، حقیقت خود را نمایان کرد و فرمود: آن کسی که زمین را به عنوان بستر شما و آسمان را به عنوان سقفی برای شما آفریده، نشاندهنده قدرت و حکمت بینظیر اوست. این واقعیت در زمین و آسمان، گواهی بر وجود و یکتایی اوست. همچنین، هفت قبه سبز که بدون پایهای بر هم قرار گرفتهاند، نمایشگر قدرت او هستند. قدرتی که این قلههای خاکی بر روی آب قرار گرفتهاند و حکمت او را میتوان در زیبایی آن آسمان که به منظرهای دلربا تبدیل شده، مشاهده کرد. همچنین، در مثالی دیگر دو کبوتر سیاه و سفید که در آسمان پرواز میکنند، نشاندهنده تغییر شب و روز هستند. این شب و روز، یکی به دیگری وارد میشود و در این تحول، خالق آن را به ما نشان میدهد. وجود تاریکی شب و روشنایی روز، سمبلی از وضعیتهای زندگی ماست: روز سرمایهگذاری و شب زمان سختی. بنابراین، کسانی که در روز شادمان هستند باید آگاه باشند که شب تیره در راه است و کسانی که در شب محنت به سر میبرند نباید ناامید شوند چون روزی روشن در انتظار آنان است. زندگی شامل تغییرات و نوساناتی است: گاه در تنگنا و اضطراب و گاه در آرامش و رحمت. در زمانهای سخت، انسان به زاری میافتد و در زمانهای خوشی، به لذت و شادی میپردازد.
پیر طریقت گفت: «الهی گر زارم در تو زاریدن خوشست، ور نازم بتو نازیدن خوشست. الهی شاد بدانم که بر درگاه تو میزارم، بر امید آنک روزی در میدان فضل بتو نازم، تو من فا پذیری و من فاتو پردازم، یک نظر در من نگری و دو گیتی بآب اندازم.» ارباب حقایق این آیت را تفسیری دیگر کردهاند و رمزی دیگر دیدهاند گفتهاند که این مثلهاست که اللَّه زد درین آیت، زمین مثل تن است و آسمان مثل عقل و آب که از آسمان فرو آید مثل علم است که بواسطه عقل حاصل شود و ثمرات مثل کردار نیکوست که بنده کند بمقتضای علم، اشارت میکند که اللَّه آن خداوندیست که شما را شخص و صورت و تن آفرید و آن تن بجمال عقل بیاراست، وانگه بواسطه عقل علم داد و زیرکی و دانش، تا از آن علم ثمرهای بزرگوار خاست، آن ثمرتها کردار نیکوست که غذاء جان شما و حیاة طیّبة شما در آنست. آن خداوندی که مهربانی وی و رحمت وی بر شما اینست چرا در عبادت وی شرک میآرید و دیگری را با وی انباز میگیرید؟ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ مکنید، و با وی انباز مگیرید وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا آیة اول در اثبات توحید حجت است بر مشرکان عرب و این در اثبات نبوّت حجت است بر اهل کتاب و ذمّت. و کلمه شهادت مشتمل است بر هر دو طرف باثبات توحید و اثبات نبوت، تا بهر دو معترف و معتقد نشود و بر موجب هر دو عمل نکند بنده در دایره اسلام در نیاید. و اثبات نبوت آنست که مصطفی را صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم گزیده حق و بهینه خلق دانی، و نبوت و رسالت وی بجان و دل قبول کنی، و گفتار و کردار و سنن و سیر وی پیشرو و رهبر خود گیری و بحقیقت دانی که قول او وحی حق است و بیان او راه حق است و حکم او دین حق است، و نفس و بلاغ او در حال حیاة و ممات حجت حقّ است. آدم هنوز در پرده آب و گل بود که سرّ فطرت محمد بر درگاه عزت کمر بسته بود و نظر لطف حق بجان وی پیوسته.
هوش مصنوعی: پیر طریقت فرموده است: «ای خدا، اگر زاری من در عشق تو خوش باشد، خوش است و اگر ناز کردن به تو خوش باشد، خوش است. خوشحالم که در درگاه تو زاری میکنم و امیدوارم روزی در میدان فضل به تو ناز کنم. تو مرا بپذیری و من به تو احترام گذارم. یک نگاهی به من بینداز و دو جهان را تحت تأثیر قرار دهم.» عارفان این کلمات را به معنای دیگری تفسیر کردهاند و آن را به مثالی برای فهم حقیقت تبدیل کردهاند. آنها گفتهاند که زمین مانند تن انسان و آسمان مانند عقل اوست. آبی که از آسمان میبارد نماد علم است که از طریق عقل به وجود میآید و ثمرات آن معادل اعمال نیک است که انسان بر اساس علم خود انجام میدهد. این بیان به ما میآموزد که خداوندی است که شما را خلق کرده و با جمال عقل آراسته است و به شما علم و دانش بخشیده تا از آن علم اعمال نیکو به ثمر آید. اعمال نیک غذای روح و زندگی پاک شماست. پس، چرا در عبادت خداوند، شریکانی برای او قرار میدهید و به دنبال دیگران میروید؟ این آیه برای اثبات توحید دلیلی است برای مشرکان عرب و برای اثبات نبوت دلیلی است برای اهل کتاب. شهادت بر این دو مسئله تأکید دارد و برای ورود به دایره اسلام، هر کس باید به توحید و نبوت معتقد باشد و اعمال خود را بر اساس این اعتقادات بنا کند. اثبات نبوت به این معناست که پیامبر را برگزیده خداوند دانسته و به گفتار و کردار او به عنوان راهنمای خود ایمان داشته باشید. همچنین، این حقیقت را بپذیرید که گفتههای او وحی الهی و رهنمودهای او راه راست است. حتی در زمان آفرینش آدم، نور فطرت محمدی در درگاه خداوند وجود داشته و همیشه نظر لطف خداوند شامل حال او بوده است.
و هو المشار الیه بقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم: «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطّین».
هوش مصنوعی: او به کسی اشاره دارد که پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، دربارهاش فرمود: «من پیامبر بودم در حالی که آدم هنوز در مرحلهای بین آب و گل بود.»
فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ نشر بساط عزت قرآنست از طی قدس خویش تا نامحرم را دست رد بسینه باز نهد و سوخته عشق را نقاب جمال فرو گشاید.
هوش مصنوعی: پس بیایید سورهای مانند آن بیاورید. این فراخوان نشاندهنده عظمت قرآن است که از سرزمین قدس خود گسترش مییابد. این باعث میشود که ناآگاهان و کسانی که درک درستی ندارند، نتوانند به آن نزدیک شوند و در عین حال، زیبایی عشق حقیقی را به نمایش بگذارد.
ببینی بینقاب آن گه جمال چهره قرآن
چو قرآن روی بنماید زبان ذکر گویا کن
هوش مصنوعی: وقتی که بیپوشش و بدون پرده، زیبایی چهره قرآن را مشاهده کنی، آنگاه چهره قرآن خود را نشان خواهد داد و زبانت پر از ذکر و یاد خدا خواهد شد.
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا این آیت نواخت دوستانست و امید دادن ایشان بناز و نعیم جاودان، و ترغیب مؤمنان و حث ایشان بر طاعت و طلب زیادت نعمت. و آیت پیش تحذیر بیگانگانست از شور دل و شرک زبان، و بیم دادن ایشان از آتش عقوبت و سیاست قطیعت حق، مؤمن آنست که چون آیت اول شنود بترسد و بی آرام شود، و از عذاب دوزخ باندیشد و چون آیت دوم شنود شاد شود و دل در بندد و امید قوی کند و آرام در دل آرد. رب العالمین هر دو کسرا بستود، آن ترسنده و این آرمیده ترسنده را میگوید إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ و آرمیده را میگوید.
هوش مصنوعی: این آیه به مؤمنان نوید میدهد و به آنها امید میبخشد به نعمتهای دائمی و تشویقشان میکند که به طاعت خداوند بپردازند و از نعمتها بهرهمند شوند. در عین حال، آیه پیشین هشدار به کسانی است که به خداوند ایمان ندارند و از عاقبت شوم و عذاب دوزخ خبر میدهد. مؤمن واقعی کسی است که با شنیدن این آیات از عذاب الهی میهراسد و نگران میشود، و هنگامی که آیه دوم را میشنود، خوشحال و امیدوار میشود. خداوند هر دو گروه را ستوده است: آن ترسنده و آن آرامشیافته را. او میفرماید که مؤمنان واقعی کسانی هستند که در یاد خداوند، قلبشان به لرزه در میآید.
الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ و سنت خداوند کریم جل جلاله آنست که هر جا که آیت خوف فرستد و بندگان را بآن بترساند از پی آن آیت رجا و رحمت فرو فرستد و دل ایشان را آرام دهد تا نومید نشوند.
هوش مصنوعی: کسانی که ایمان آوردهاند، دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد. سنت خداوند بزرگ این است که هر جا که آیت ترس را نازل کند و بندگانش را بترساند، پس از آن آیت امید و رحمت را نازل کند تا دلهای ایشان آرام بگیرد و نومید نشوند.
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا هر که امروز در میدان خدمت است بشارتش باد که فردا در مجمع روح و ریحان است، و نه هر که ببهشت رضوان، بکرامت روح و ریحان رسید. بهشت رضوان غایت نزهت متعبدان است، و روح و ریحان قبله جان محبانست بهشت رضوان علّیین و دار الاسلام است، و روح و ریحان در حضرت عندیّة تحفه جان عاشقانست، هر که حرکات را پاس دارد ببهشت رضوان رسد هر که انفاس را پاس دارد بروح و ریحان رسد. این روح و ریحان که تواند شرح آن و چه نهند عبارت از آن، چیزی که نیاید در زبان شرح آن چون توان، بادی درآید از عالم غیب که آن را باد فضل گویند میغی فراهم آرد که آن را میغ برّ گویند، بارانی ببارد که آن را باران لطف گویند سیلی آید از آن باران که آن را سیل مهر گویند
هوش مصنوعی: به کسانی که ایمان دارند، مژده بدهید. هر کسی که امروز در عرصه خدمت فعالیت دارد، خوشحال باشد که فردا در جمعی پر از روح و زندگی خواهد بود. بهشت رضوان مقصد نهایی کسانی است که در مسیر عبادت و بندگی قرار دارند و روح و ریحان، مقصد کسانی است که عاشق حقیقت و عشق الهی هستند. بهشت رضوان، جایگاه رفیع و ویژگی دارالاسلام است، در حالی که روح و ریحان هدیهای برای دلهای عاشق است. هر کس که به حرکات و اعمال خود توجه داشته باشد، به بهشت رضوان میرسد، و هر کس که مراقب نفس خود باشد، به روح و ریحان خواهد رسید. این روح و ریحان چیزی است که نمیتوان به راحتی درباره آن صحبت کرد. گویی وزشی از عالم غیب میوزد که به "باد فضل" معروف است، ابری جمع میشود که به "ابر برّ" گفته میشود، و بارانی میبارد که به "باران لطف" اشاره دارد. از این باران، سیلی جاری میشود که آن را "سیل مهر" مینامند.
سیلی باید که هر دو عالم ببرد
تا نیز کسی غمان عالم نخورد
هوش مصنوعی: برای رفع غم و اندوه بشریت، باید یک تحول بزرگ و شاید سختی به وقوع بپیوندد تا دیگر کسی در این دنیا درد و رنج را احساس نکند.
آن سیل مهر بر نهاد آب و خاک گمارند تا نه از آب نشان ماند نه از خاک خبر، نه از بشریت نام ماند نه از انسانیت اثر هر شغل که خاست از آب و گل خاست، هر شور که آمد از بشریت و انسانیت آمد. هر دو بگذار تا بنیستی رسی و از نیستی بر گذر تا بروح و ریحان رسی.
هوش مصنوعی: این متن به تصویری از فرایند ایجاد و ریشهدار شدن انسان و موجودات زنده در زمین اشاره دارد. به این صورت که مهر و عشق به زمین و آب افکنده شده تا به طور کامل از آنها جدا نشویم و به جایگاهی بالاتر برسیم. در این مسیر، همه چیز از آب و گل و یا به عبارتی از عناصر اصلی زندگی آغاز میشود و هرگونه شور و احساس بشری نیز از عمق انسانیت ناشی میشود. در نهایت، باید از مرحله عدم به مرحله وجود و زندگی گذر کنیم تا به روح و زیبایی دست پیدا کنیم.
دیدیم نهان گیتی و اصل جهان
از علت و عار بر گذشتیم آسان
هوش مصنوعی: ما دنیای پنهان و حقیقت جهان را مشاهده کردیم و بدون اینکه به علت و مسائل حاشیهای توجه کنیم، به سادگی از آن عبور کردیم.
آن نور سیه ز لا نقط برتر دان
زان نیز گذشتیم نه این ماند و نه آن
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به تجارب و تجلیات فراتر از جهان مادی اشاره دارد. به تعبیر دیگر، مفهوم آن این است که نور و روشنی که اشاره شده، از تمامی نقاط و محدودیتها فراتر رفته و نه تنها به یک نقطه خاص محدود نمیشود، بلکه به چیزهایی که به نظر میرسند مانع از پیشرفت و حرکت رو به جلو هستند، بیاعتنا است. در نهایت، هیچیک از این موانع و محدودیتها نمیتوانند باقی بمانند.